مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تاپسیس
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی وضعیت کشاورزان شهرستانهای گوناگون استان خراسان رضوی در مقابله با شرایط مخاطرهآمیز تولید میباشد. روش تحلیل داد هها با استفاده از برنامهریزی 74/ میباشد. نتایج نشان داد که حدود 6 (TOPSIS) چندمعیاری و بکارگیری روش تاپسیس 67 درصد سطح زیر کشت استان خراسان رضوی از نظر برخورداری از / درصد از بهره برداران و 76 2 درصد / امکانات و شرایط مقابله با مخاطرات، در وضعیتی محروم و نامناسب قرار دارند و تنها 33 از بهرهبرداران، در وضعیت مناسب و برخوردار قرار دارند. در انتها و در جهت توانمندسازی بهرهبرداران و کشاورزان استان خراسان رضوی در مواجهه با شرایط مخاطرهآمیز، توسعهی کشاورزی ترکیبی، استفاده از ماشینآلات مناسب و متناسب و همچنین استفاده از پتانسیل تعاون روستایی در بکارگیری نهادهها توصیه شده است.
کاربرد مدلهای تاپسیس و فازی در پهنه بندی خطر حرکات ریزشی (مطالعه موردی شهرستان ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریزش سنگ نوع رایجی از زمین لغزشها در دامنه مناطق کوهستانی هستند که به دلیل ناگهانی بودن سبب خسارت جانی و مالی می شوند بنابراین لازم است آنها شناسایی و از لحاظ میزان خطر با روشهای مناسب پهنه بندی شوند. هدف از انجام این پژوهش پهنه بندی خطر ریزش در شهرستان ماکو با استفاده از مدلهای فازی و تاپسیس، مقایسه و معرفی مناسب ترین مدل با کمک داده های میدانی در شناسایی این پهنه ها میباشد. بنابراین ده پارامتر نظیر اختلاف دما، بارش، یخبندان، ارتفاع، شیب، زمین شناسی، پوشش زمین، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و داده های میدانی جهت تجزیه و تحلیل ریزشهای منطقه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل گامای 9/0 مناسب ترین پهنه بندی را از حرکات ریزش ارائه می دهد. بر اساس نقشه بدست آمده بوسیله این مدل سطوح با پتانسیل بالای حرکات دامنه ای دارای شیبی بیش از 30 درصد و ارتفاع حدود 1300 تا 1600 متر می باشند و اغلب از سنگ آهک تشکیل گردیده اند، و در مجموع حدود 28 درصدمحدوده را شامل می شوند.
امکان سنجی وتعیین اولویت مسیرهای انتقال آب ازکارون به دشت ایذه به روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع آبی در برخی نقاط وعدم توازن ریزش های جوی ازنظر زمانی و مکانی ازیک طرف و افزایش مصرف آب از طرف دیگر سبب شده است که بسیاری از مناطق کشور با مشکل کم آبی مواجه باشند. از گذشته تابه حال همواره یکی از راه های تأمین آب ، انتقال آب از حوضه های پرآب تر به مناطقی است که با مشکل کم آبی مواجه هستند. حوضه کارون با بیش از 100زیر حوضه یکی از حوضه های تأمین آب مناطق خشک مجاور خود است . طبق تقسیمات کشوری3 زیر حوضه از کارون در شهرستان ایذه قرار دارد.اما بااین وجود دشت ایذه بافاصله کمتر از 30کیلومتر از رودخانه کارون با مشکل کم آبی درزمینه کشاورزی و مصارف شهری مواجه است. در این مقاله سعی شده تا با بررسی پتانسیل های کشاورزی وطبیعی شهرستان ایذه همچنین بررسی محدودیت های آبی دشت ایذه ، شرایط انتقال آب از رودخانه کارون در بخش جاری در حوضه ده شیخ به حوضه ایذه بررسی و با استفاده از نرم افزارهای جغرافیایی ، نقشه های توپوگرافی ورقومی ، ارتفاعی اطلاعات مورد نیاز جمع آوری وسپس به روش تاپسیس مسیرهای ممکن برای انتقال آب بر اساس شرایط توپوگرافی ،شیب منطقه ،ارتفاع و فاصله نقاط برداشت آب از دشت ایذه ،طول تونل های احتمالی در مسیر خط لوله و همچنین دسترسی به جاده اولویت گذاری شده و درنهایت مناسب ترین مسیر انتقال آب تعیین گردید که در بررسی های انجام شده درنهایت از چهار مسیر منتخب که موردبررسی قرار گرفت ، مسیر شماره 2 واقع در حوضه ده شیخ در شمال دشت ایذه که از موقعیت جغرافیایی""13 '48 °49 طول جغرافیایی و""31 '08 °32عرض جغرافیایی شروع و نهایتاً در نقطه طول جغرافیایی ""21 '47 °49 و عرض جغرافیایی ""45 '58 °31 به پایان می رسد ازنظر اولویت های تعریف شده در مدل تاپسیس برای این تحقیق ، مناسب ترین مسیر برای انتقال آب ازرود کارون به دشت ایذه است .
سنجش درجة اثرگذاری کارخانة ذوب آهن کردستان بر توسعة نواحی روستایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسع? صنعتی در نواحی روستایی دربردارندة پیامدهایی است که بی توجهی به آنها، نتایج ناگواری را به بار می آورد. در پژوهش حاضر به سنجش درج? تأثیرگذاری کارخان? ذوب آهن کردستان بر توسع? نواحی روستایی پیرامون پرداخته می شود. بدین منظور از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد مقایسه ای بهره گرفته شده است. جامع? آماری پژوهش، روستاهای پیرامون کارخانه اند که بر اساس فاصله، در سه لای? 5، 10 و 15کیلومتری از کارخانه طبقه بندی گردیده اند. سپس، با هدف تعیین محدود? احتمالی تأثیرگذاری، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد و در مجموع 20 روستا شناسایی شدند. در هر روستا، با انتخاب 15 درصد از روستاییان (نخبگان روستایی)، به بررسی و مطالعه پرداخته شد. برای جمع آوری داده ها، پرسش نام? محقق ساخته به کار رفت. برای تعیین اعتبار ابزار پژوهش نیز از روش تحلیل عاملی، و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. آمار? KMO (510/0 تا 690/0) و ضریب آلفای کرونباخ (610/0 تا 864/0) به دست آمده، از بهینگی پرسش نامه حکایت می کند. برای تعیین درج? تأثیرگذاری کارخان? ذوب آهن بر روستاهای پیرامون روش ترکیبی تاپسیس و آنتروپی به کار رفت، و در مدل سازی درج? تأثیرگذاری، نرم افزار Arc-GIS 9.3 راهگشا گردید. یافته ها نشان داد که محدود? واقعی تأثیر کارخان? مورد مطالعه، در هشت روستای پیرامون خلاصه می گردد. کارخانه بیشترین تأثیر کاهشی را بر مشارکت روستاییان در پروژه های توسع? روستایی گذاشته، در حالی که بیشترین تأثیر افزایشی در بخش زیرساختی رخ نموده است. ن نتایج حاصل از تاپسیس و آنتروپی مشخص می ساخت، لیکن بیشین? تأثیر آن بر دو روستای کریم آبادعلی-وردی و یالغوزآغاج متمرکز بوده است.
تحلیل فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری (مطالعه ی موردی: مناطق شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تحلیل فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری و عوامل مؤثر بر آن از طریق 75 شاخص مختلف (اجتماعی اقتصادی، کالبدی و کاربری اراضی، زیست محیطی و دسترسی و ارتباطات) است. روش پژوهش تحلیلی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های کمّی برنامه ریزی، ازجمله تصمیم گیری های چندمعیاره ی تاپسیس، آنتروپی، ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. بر اساس بررسی های صورت گرفته از بین 14 منطقه ی شهرداری اصفهان، منطقه ی 8 در شاخص اجتماعی اقتصادی، منطقه ی 5 در شاخص کالبدی و کاربری اراضی، منطقه ی 2 در شاخص زیست محیطی و منطقه ی 3 در شاخص دسترسی و ارتباطات، رتبه ی اول را به خود اختصاص داده اند. در شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری، منطقه ی 5 شهرداری بهترین حالت و منطقه ی 14 بدترین وضعیّت را داشته است. استفاده از ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف، بیشترین میزان نابرابری در شاخص های کاربری اراضی و کالبدی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های اجتماعی اقتصادی بوده است. برابر آزمون آماری انجام گرفته بین شاخص های کالبدی و کاربری اراضی با شاخص های تلفیقی رشد هوشمند، همبستگی معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل ""رگرسیون توأم"" نشان می دهد از بین شاخص های چهارگانه، شاخص های کاربری اراضی و (دسترسی و ارتباطات) بیشترین سطح معناداری در تبیین و پیش بینی رشد هوشمند شهری را دارند.
تحلیل فضایی وضعیت مسکن در کلانشهر مشهد، با تأکید بر شاخصهای توسعه پایدار شهری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع، کاربردی _ توسعه ای و از نظر روش توصیفی _ تحلیلی و پیمایشی بوده که با هدف سنجش و تحلیل شاخص های توسعه پایدار مسکن در مناطق 13گانه شهر مشهد انجام گرفته است. تعداد 68 متغیر توسعه پایدار در زمینه مسکن در قالب 5 شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، دسترسی، زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفتند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تاپسیس و ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که امتیاز تاپسیس در شاخص تلفیقی(اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی) 41/0 بدست آمده که منطقه 11 بهترین وضعیت و منطقه 5 بدترین حالت را دارا بوده است. بررسی تطبیقی مناطق شهر مشهد بیانگر آن است که به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار در بخش مسکن نوعی عدم تجانس و واگرایی میان مناطق حاکم است به طوری که از 13 منطقه شهر مشهد 4/15 درصد در سطح برخوردار، 1/23 درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 1/64 درصد از مناطق در سطح نیمه برخوردار و 4/15 درصد در سطح کمتر برخوردار قرار گرفته اند. بر اساس مدل رگرسیون چندگانه، بیشترین تأثیر مستقیم در دست یابی به توسعه پایدار مسکن در کلانشهر مشهد مربوط به شاخص های کالبدی و در مراتب بعدی شاخص های اجتماعی، دسترسی و زیست محیطی می باشند..
مکان یابی پناهگاه در شهر سمنان با بهره گیری ابزار تحلیلی GIS و فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP با رویکرد مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در امر تصمیم گیری در مساله مکان یابی استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه همراه با سیستم اطلاعات مکانی نتایج کاراتری ارائه می دهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه یک رویکرد جدید در مکان یابی پناهگاه و کمک به تصمیم گیران و متولیان امور شهری و پدافند غیرعامل درهنگام بروز احتمالی خطر و بحران در اولویت بندی مکان های مناسب و انتخاب مکان بهینه برای احداث پناهگاه چند منظوره در سطح شهر سمنان انجام شد. از روش تاپسیس برای تعیین وزن معیارهای تصمیم و اولویت بندی نواحی شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی در شناسایی مکان های مناسب و از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در اولویت بندی مکان ها و انتخاب مکان بهینه استفاده شد. پژوهش به روش توصیفی –تحلیلی که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع روش پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مقایسات زوجی و همچنین پرسشنامه محقق ساخته تاپسیس بود که در اختیار پنج نفر از خبرگان قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو بُعد مکانی و مدیریتی در مساله مکان یابی پناهگاه چند منظوره مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی شاخص های توسعه در مناطق مرزی در راستای تحقق امنیت پایدار (مطالعه موردی شهرستان های مرزی استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاییکه توسعه در زمانها و مکانهای مختلف در بین مناطق بهصورت یکسان صورتنگرفتهاست در هر مقیاسی نابرابریهای منطقهای در کشورها زیادبوده و در زمینه شاخصهای مختلف مناطق ویژهای موقعیت ممتازتری نسبتبه سایر مناطق دارند. بنابراین، مطالعه نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در میان گروهها، قشرها، اقوام و نیز مناطق جغرافیایی با تقسیمات در یک کشور یکی از کارهای ضروری و پایهای برای برنامهریزی و اصلاحات بهمنظور تأمین رشد اقتصادی و تحقق امنیت پایدار بهویژه در مناطق حساس است. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوتها و نابرابریها بین شهرستانهای مرزی استان آذربایجانغربی از نظر وضعیت و سطح برخورداری از 63شاخص که شامل شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و کالبدی و رتبهبندی این شهرستانها از نظر میزان برخورداری از شاخص-های یادشدهمیباشد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن نیز تحلیلی- مقایسهای است. برای تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز از روشهای الکتر و تاپسیس، که از روشهای تصمیمگیری چندمعیاره میباشند، استفادهشدهاست. باتوجهبه نتایج به دست آمده از بررسیها مشخصشد که شاخصهای توسعه در میان شهرستانهای این استان بهصورت متعادل توزیعنشدهاست و شهرستانهای پیرانشهر، سردشت و ارومیه بهترتیب در جایگاه اول تا سوم از لحاظ برخوداری از این شاخصها دارای وضعیت فرابرخودار میباشند. درمقابل، شهرستانهای ماکو، اشنویه و چالدران دارای وضعیت نابرخوردار از لحاظ برخورداری از شاخصهای موردمطالعه میباشند. همچنین، باتوجهبه نتایج روش تاپسیس از لحاظ برخورداری از شاخصهای آموزشی شهرستان سردشت، شاخصهای اجتماعی اشنویه و نیز شاخصهای اقتصادی و کالبدی شهرستان ارومیه در جایگاه نخست قرارگرفتهاند. رتبهبندی شهرستانها در این پژوهش میتواند در بهینهسازی وضع موجود و ساماندهی سطوح توسعه و امنیت پایدار در این استان مؤثرباشد.
اولویت بندی سرمایه گذاری در بخش خدمات به روش تصمیم گیری تاپسیس فازی، مطالعه موردی:سازمان آ.ت.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به کمبود منابع تولید و نیازهای جوامع به کالاها و خدمات مختلف، اولویت بندی مناسب و کارآمد در سرمایه گذاری بخش های مختلف اقتصادی می تواند ضمن بهبود نظام تخصیص منابع، سطح رفاه را نیز ارتقاء بخشد. مقاله حاضر چهارچوبی برای اولویت بندی سرمایه گذاری در بخش خدمات ایران منطبق با اهداف و سیاست های سازمان آ.ت. را ارائه می دهد. برای این منظور پس از تعیین معیار های تأثیر گذار در تعیین اولویت سرمایه گذاری، روش تاپسیس فازی به عنوان مدل اولویت بندی در این مقاله استفاده شده است. روش های مرسوم برای اولویت بندی سرمایه گذاری برای مواجهه با شرایط مبهم و ارزیابی های کلامی ناکافی اند. بنابراین برای ترکیب نظرات کارشناسان و تصمیم گیرندگان و ارزیابی عملکرد معیار های کیفی که به صورت اعداد فازی مثلثی بیان شده، از روش تاپسیس فازی- مبتنی بر ترکیب مفاهیم تئوری فازی- استفاده به عمل آمده و نتایج مطالعه، این بوده که بخش خدمات مالی و بیمه ای، اولویت نخست سرمایه گذاری را در بین بخش های خدماتی کسب نموده است.
سنجش درجه توسعه کشاورزی (زیر بخش زراعت) مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان دشتروم شهرستان بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از آن جایی که قابلیت ها و مزیت های نسبی محلّی و منطقه ای هر یک از مناطق روستایی به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی همواره متفاوت است، این مهم باعث برتری پاره ای از مناطق روستایی به لحاظ توسعه کشاورزی نسبت به مناطق دیگر می شود. به این منظور، شناخت وضعیت موجود هر یک از مناطق روستایی، از اصول بنیادین برنامه ریزی های توسعه کشاورزی در مناطق روستایی محسوب شده و راهکارهای عملی نیز با تبیین وضع موجود معنا می-یابد.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی و از لحاظ تجزیه و تحلیل داده ها، تحقیقی کمّی است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای ده خانوار و بالاتر دهستان دشتروم شهرستان بویراحمد (39 روستا) بود که از این میان، 320 روستایی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، علاوه بر اَسناد، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (651/0- 955/0) به دست آمده که نشان دهنده بهینه گی پرسش نامه است. برای سنجش درجه توسعه کشاورزی از روش ترکیبی تاپسیس- آنتروپی استفاده شد. داده پردازی نیز با استفاده از نرم افزارهای MATLAB 7.10 و SPSSvr21 انجام گرفت.
یافته ها: نتایج بررسی ها نشان می دهد که ضریب توسعه یافتگی کشاورزی (زیر بخش زراعت)، برای روستای تنگاری با 909/0 بالاترین و روستای چشمه بلوطک با 082/0 پایین ترین ضریب توسعه یافتگی را دارند؛ افزون بر این، نتایج پژوهش حاکی از وضعیت نامطلوب توسعه کشاورزی (با میانگین 353/0 با دامنه (صفر تا یک) در منطقه بود؛ به نحوی که اغلب روستاها (97/58 درصد) در سطح کمتر توسعه یافته قرار دارند. نتایج حاکی از آن است که پراکُنش فضایی توسعه کشاورزی در منطقه مورد مطالعه در وضعیت متوازنی قرار ندارد.
وب سنجی وب سایت های دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی ایران با استفاده از روش TOPSIS و VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه وب سایت ها در امر اطلاع رسانی و ارتباط با مخاطبان، دانشگاه ها برای سازماندهی و دسترس پذیرکردن اطلاعات و معرفی قابلیت ها و توانمندی های خود، اقدام به طراحی وب سایت و ارائة اطلاعات از آن طریق می کنند. وب سنجی به مطالعة کمّی جنبه های تولید و استفاده از منابع اطلاعاتی، ساختارها و فناوری ها در محیط وب با استفاده از مبانی نظری کتاب سنجی و اطلاع سنجی می پردازد. هدف این پژوهش، مطالعة وب سنجی وب سایت های دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی ایران، با استفاده از روش تاپسیس و ویکور است. پژوهش حاضر، توصیفی اسنادی با رویکرد وب سنجی است و از نظر هدف، کاربردی است. جامعة آماری شامل هجده وب سایت دانشکدة تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه های دولتی ایران تشکیل داد. داده های خام برای رتبه بندی وب سایت های دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی، بر اساس چهار شاخصِ اندازه، رؤیت پذیری، فایل های غنی و پژوهشگر، از طریق موتورهای جستجوگر گوگل، یاهو، اکسالید، الکسا و بینگ جمع آوری شد. رتبه بندی وب سایت ها از طریق معیارهای تصمیم گیری تاپسیس و ویکور انجام شد. نتایج رتبه بندی تاپسیس نشان داد که دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های تهران، تبریز، اصفهان، علامه طباطبایی و همدان، به ترتیب رتبه های اول تا پنچم را به خود اختصاص دادند. همچنین، بر اساس نتایج رتبه بندی شاخص ویکور، دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های تهران، اصفهان، تبریز، همدان و بهشتی در رتبه های اول تا پنجم قرار داشتند. دانشکده های تربیت بدنی کشور با آگاهی از وضعیت رتبه بندی وب سایت خود در بین دانشکده های دیگر، بر اساس شاخص های بررسی شده می توانند در تقویت فعالیت های علمی و آموزشی گام بردارند و برای بهتر نشان دادن کیفیت خدمت رسانی در نظام آموزشی تلاش کنند
پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر سنندج ناشی از زلزله با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیسبا استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاجعه زلزله برای توسعه جامعه یک تهدید بزرگ محسوب می شود و متغیرهای محیطی بر میزان آسیب پذیری ناشی از آن تأثیر می گذارند. هدف این مقاله پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله در شهر سنندج بر اساس متغیرهای تأثیرگذار است. در این راستا، نقشه نهایی پهنه بندی آسیب پذیری طبیعی منطقه و معیارهای کالبدی (کیفیت سازه ها، تراکم، کاربری، کیفیت بر اساس مصالح مصرفی، فاصله از معابر اصلی و فرعی، فاصله از مراکز درمانی، آتش نشانی و فرودگاه) و معیارهای اجتماعی تأثیرگذار مورداستفاده قرار گرفتند. معیارهای اجتماعی موردبررسی واقع شده است. متغیرها که مجموعاً 15 معیار هست در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند سپس با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس همپوشانی انجام گرفت. در نهایت، میزان آسیب پذیری در پنج گروه از آسیب پذیری بسیار کم تا بسیار زیاد طبقه بندی شد. با مقایسه نتایج دو مدل، مشخص گردید که پهنه های آسیب پذیری، تقریباً مشابه همدیگر هستند با این تفاوت که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی، مناطق دارای آسیب پذیری بسیار زیاد، دارای درصد و پراکندگی کم تری نسبت به مدل تاپسیس است. هم چنین، مطابق با مدل تحلیل سلسله مراتبی بیش ترین پراکندگی در نواحی با آسیب پذیری بسیار کم رخ داده است. درحالی که طبق مدل تاپسیس نواحی با آسیب پذیری متوسط بیش ترین وسعت را دارا است. مطابق با هر دو مدل مذکور مشخص شد نواحی دارای بیش ترین آسیب پذیری در شمال شهر قرارگرفته اند.
سنجش توسعه یافتگی کالبدی - فضایی مناطق شهری در راستای پایداری شهری (مطالعه موردی: مناطق ۲۲ گانه کلانشهر تهران)
حوزه های تخصصی:
امروزه، بررسی سطح توسعه یافتگی، تخصیص منابع و پایداری ازجمله مباحث مورد توجه دست اندرکاران و برنامه ریزان مسائل شهری می باشد. پایداری شهری، پایداری همه جانبه و ناظر به ابعاد مختلف در کلانشهرها است. بر اساس آن می توان میزان سطح توسعه یافتگی مناطق را نیز سنجش کرد. در واقع نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی مختلف است. در این میان مناطق درون شهری کلانشهر تهران به دلیل ویژگی های کالبدی – فضایی از جمله کمبود و عدم توزیع متعادل در کاربری ها، از سطح توسعه یافتگی مطلوبی برخوردار نمی باشند. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور سنجش مناطق ۲۲گانه کلانشهر تهران از نظر میزان توسعه یافتگی کالبدی - فضایی با بهره گیری از روش تاپسیس، به سنجش هر یک از مناطق پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین ۲۲ منطقه کلانشهر تهران، منطقه ۷ با میزان تاپسیس ۰/۶۱۹ با رتبه ۱، بر خوردارترین و منطقه ۱۴ با میزان تاپسیس ۰/۰۰۴۸ و رتبه ۲۲، محروم ترین منطقه می باشد. منطقه ۷ به دلیل حفظ تعادل در توزیع کاربری ها و تناسب آن با مساحت و جمعیت توسعه یافته ترین و منطقه ۱۴ به علت عدم تعادل در توزیع کاربری ها و عدم تناسب آن با جمعیت و مساحت کمتر، توسعه یافته ترین منطقه بدست آمده است. برای شناخت درجه توسعه یافتگی مناطق با توجه به میزان تاپسیس، نمودار سطوح برخورداری مناطق ترسیم گردید که نتایج حاصل از آن نشان می دهد مناطق کلانشهر تهران به طور کلی در وضعیت محروم، نیمه برخوردار و برخوردار قرار دارند.
ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فناوری اطّلاعات و ارتباطات
حوزه های تخصصی:
فناوری اطّلاعات و ارتباطات به عنوان یک «فناوری جدید» به سرعت توسعه یافته و با غلبه بر محدودیت های زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه از آن یاد می شود. این فناوری به دلیل عمومیت با سایر فناوری ها تفاوت اساسی دارد. آنچه ممکن است سبب ناکارآمدی این فناوری شود، مقوﻟﺔ توزیع نابرابر آن در سطح مناطق است که پژوهشگران از آن تحت عنوان «شکاف دیجیتال» یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف «ارزیابی و شناخت میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص فنآوری اطّلاعات و ارتباطات» است. نوع تحقیق، کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است که برای رتبه بندی، سطح بندی و میزان اختلاف میان شهرستان ها از الگوریتم تاپسیس و ضریب پراکندگی پیرسون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مجموع شهرستان های استان اصفهان از نظر شاخص های فناوری اطّلاعات و ارتباطات با سطح توسعه یافتگی فاصله دارند؛ تا جایی که شهرستان اصفهان (به عنوان رتبه اول) از نظر توسعه یافتگی ICT نسبت به شهرستان چادگان (به عنوان رتبه آخر) سه برابر توسعه یافته تر است؛ بدین معنی که توسعه یافتگی شهرستان ها در بخش ICT با میزان جمعیت آنها ارتباط مستقیم داشته و شهرستان های با جمعیت بیشتر از توسعه یافتگی بیشتری در زمینه فناوری اطّلاعات و ارتباطات برخوردار هستند. اهمیت متغیّرهای مستقل در تعیین میزان نابرابری شهرستان های استان اصفهان نشان می دهد که میزان شهرنشینی، دارای بیشترین تأثیر، و شاخص کالبدی دارای کمترین تأثیر در تعیین نابرابری شهرستان های استان اصفهان بوده اند که در خاتمه، راهکارهایی برای کاهش شکاف دیجیتال بین شهرها ارائه شده است که نیازمند توجّه جدّی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای است.
تحلیل فضایی توزیع و پراکنش پارک های شهری کرج
حوزه های تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از کاربری های فضای شهری جایگاه مهمی در تعدیل و تصفیه هوا و گذران اوقات فراغت و نیز زیباسازی منظر شهری دارد. امروزه در شهرها کارکرد فضای سبز شهری بخش جدایی ناپذیر از مجموعه شهرها تلقی می شود. پیامدهای توسعه شهر و پیچیدگی های معضلات زیست محیطی آنها موجودیت فضای سبز و گسترش آن را برای همیشه اجتناب ناپذیر کرده است. در این میان توجه به تعادل فضایی در پراکنش و توزیع پارک های شهری به عنوان بخش مهمی از فضای سبز شهری به ویژه در شهرهای بزرگ ضرورت دارد. در این پژوهش سعی شده است تحلیلی از وضعیت پراکندگی و توزیع کاربری فضای سبز شهری با تاکید بر پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه شهر کرج با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام شود. این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی بوده و در آن از روش کتابخانه ای و اسنادی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. به این منظور ابتدا با توجه به منابع آماری موجود از جمله جمعیت و مساحت پارک های شهری و با توجه به استانداردهای موجود در منابع مختلف، استخراج و سرانه های انواع پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه، نسبت به هم و نسبت به استانداردهای موجود سنجیده شده اند. نتایج حاصله از تحلیل وضعیت توزیع پارک های شهری در مناطق ۱۲ گانه شهر کرج نشان از عدم تعادل در توزیع و پراکنش این پارک ها نسبت به جمعیت مناطق دارد. منطقه ۱۱ و ۸ دارای سرانه مناسب و مناطق دیگر دارای کمبود در سرانه و مساحت و همچنین توزیع نامتعادل پارک های شهری هستند. نتایج مدل تاپسیس نیز نشانگر رتبه بالای مناطق ۱۱ و ۸ در برخورداری از پارک های شهری می باشد.
تعیین و اولویت بندی شاخص های موثر در بیابان زایی با استفاده از مدل تاپسیس و تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی موثرترین شاخص های بیابان زایی و تعیین اولویت و اهمیت آنها با استفاده از روش های سیستماتیک و نظامند مانند روش های تصمیم گیری چند معیاره می تواند باعث افزایش بهره وری پروژه های کنترل و احیای مناطق در خطر بیابان زایی و جلوگیری از هدر رفت سرمایه گذاری شود. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور تعیین موثرترین شاخص ها و اولویت بندی و وزن دهی آنها از روش های تاپسیس و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. ابتدا 32 شاخص مهم و تاثیرگذار با استفاده از تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در ایران و جهان و مدل های ارزیابی موجود تعیین و از طریق پرسشنامه به وسیله کارشناسان مربوطه نمره دهی شدند. با کمک روش آنتروپی شانون، معیارهای مناسب برای ارزشیابی شاخص ها، وزن دهی و سپس با بکارگیری روش تصمیم گیری رتبه ای تاپسیس موثرترین شاخص های برای مدیریت و مقابله با بیان زایی تعیین و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، وزن دهی و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که معیار حساسیت به تغییرات جزئی با وزن 341/0 دارای بالاترین اهمیت و معیار هزینه و زمان با وزن 111/0 دارای کمترین اهمیت در بین معیارهای مورد بررسی هستند. از میان 32 شاخص رتبه بندی شده 20 شاخص به عنوان موثرترین شاخص ها تعیین شد که شاخص های بارش سالیانه، شوری آب، درصد پوشش گیاهی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که شاخص تغییر کاربری اراضی با وزن 217/0 و شاخص بارش سالیانه با وزن 166/0به ترتیب بالاترین اولویت را در بین شاخص های انسانی و طبیعی دارند و بنابراین در مدیریت و مقابله با بیابانی شدن باید در اولویت قرار گیرند.
سطح بندی میزان توسعه روستاهای بخش مرحمت آباد شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت تفاوت های موجود میان مناطق و نواحی مختلف به منظور ارائه برنامه های متناسب در راستای آمایش سرزمین و با هدف کاهش نابرابری های منطقه ای، امری ضروری است. از این رو هدف تحقیق حاضر سطح بندی روستاهای بخش مرحمت آباد شهرستان میاندوآب از لحاظ شاخص های توسعه یافتگی بوده است که در این خصوص از تکنیک تاپسیس و تحلیل خوشه ای استفاده شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی است. جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، در قالب 7 شاخص کلی با 36 زیرشاخص از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور وزن دهی به شاخص ها از مدل AHP استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که بر اساس میزان Ci در تکنیک تاپسیس، روستای قپچاق Ci= 0.705)) و روستای کردکندیCi= 0.184) ) به ترتیب بالاترین و پایین ترین رتبه را دارد. مطابق آزمون تحلیل خوشه ای نیز، روستای قپچاق به تنهایی در رده توسعه یافته قرار گرفته است. 7 روستا در رده متوسط توسعه و 6 روستا در سطح توسعه نیافته واقع شده است. در نهایت می توان گفت با توجه به این نابرابری در سطح توسعه یافتگی روستاهای بخش مرحمت آباد، لزوم اتخاذ برنامه های مرتبط جهت توسعه متوازن نیازی مبرم شناخته می شود.
ارزیابی و اولویت بندی مهارت های مدیران ورزش و جوانان استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی مهارت های مدیران ورزش و جوانان استان مازندران بود. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان و خبرگان ادارات ورزش و جوانان استان بودند که بدین منظور 80 نفر از کارکنان و 12 نفر از کارشناسان ارشد و خبرگان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه 21 سؤالی ارزیابی مهارت مدیران برگرفته از پژوهش فردی آذر (1380) بود. روایی ابزار را 10 نفر استادان و صاحب نظران تأیید کردند و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 89/0= α به دست آمد. از روش TOPSIS برای ارزیابی مهارت مدیران و از روش AHP-FUZZY برای محاسبه وزن یا ضریب اهمیت شاخص های هر یک از مهارت مدیران ورزش استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد اولویت مهارت مدیران به ترتیب ادراکی (اهداف راهبردی و بلندمدت، آگاهی از قوانین و مقررات)، انسانی (شنود مؤثر، نفوذ بر افراد) و فنی (تفویض اختیار، تخصیص منابع) است. با توجه به نتایج تحقیق، آموزش مدیران ورزشی، پرورش و تقویت شاخص های مذکور در مهارت مربوط یکی از راهکارهای افزایش عملکرد مدیران در نمونه مورد بررسی است.
رتبه بندی عوامل تسهیل کننده مشارکت سالمندان شهر اهواز در فعالیت بدنی به روشTOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، رتبه بندی عوامل تسهیل کننده مشارکت سالمندان در فعالیت بدنی بود. تحقیق توصیفی-تحلیلی است و گردآوری داده ها، به روش پیمایشی-میدانی انجام گرفت. جامعه آماری کلیه سالمندان شهر اهواز در سال 1393 بودند که 383 نفر به عنوان نمونه برآورد شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. برای سنجش روایی آن از روایی تشخیصی با استفاده از شاخص AVE استفاده شد که حداقل آن برای سازه های پرسشنامه، 67/0 محاسبه شد. برای تعیین پایایی از شاخص پایایی ترکیبی استفاده شد که حداقل مقدار آن 86/0 به دست آمد. آلفای کرونباخ 91/0 حاکی از پایایی ابزار تحقیق بود. در نهایت برای رتبه بندی عوامل تسهیل کننده مشارکت سالمندان شهر اهواز در فعالیت های بدنی از مدل تاپسیس استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که از دیدگاه سالمندان در بین مؤلفه های تسهیل کننده مشارکت در فعالیت های بدنی، مؤلفه محیطی و امکاناتی با وزن (8548/0Ci =) بیشترین اهمیت و مؤلفه مالی و اقتصادی با وزن (4479/0Ci = ) کمترین اهمیت را دارند. با توجه به جمعیت رو به رشد سالمندان و نتایج این تحقیق، به نظر می رسد از طریق توجه بیشتر و درک عمیق آموزش دهندگان و دیگر متخصصان سلامت در طراحی برنامه های مداخلاتی مناسب، می توان مشکلات فعالیت بدنی سالمندان را کاهش داد.
مطالعة عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان های پروژه محور با تأکید بر نقش کلیدی مدیران میانی(نمونة موردی: شرکت مهندسی بین المللی فولاد تکنیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت دانش به عنوان یک نیاز راهبردی برای سازمان ها مطرح است به طوری که همواره یکی از معضلات اساسی سازمان ها، نداشتن اطلاعات کافی از میزان دانایی و دانش افرادِ موجود می باشد. در نتیجه، مدیریت دانش یکی از عوامل حیاتی موفقیت در سازمان های امروزی محسوب شده و این امر در سازمان های پروژه محور از اهمیت دوچندانی برخوردار است. مقالة پیش رو، نتایج پژوهشی است که قلمرو موضوعی آن در زمینة مدیریت دانش در سازمان های پروژه محور بوده و بررسی موضوع، در طبقه ی مدیران میانی چنین سازمان هایی می باشد. در این پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس مطالعات ""هادی دارمی""، طراحی و پس از تأیید روایی ظاهری و محتوایی؛ با استفاده از روش سرشماری، در نمونة آماری پژوهش (شامل 35 نفر) توزیع شد. پایایی یا قابلیت اعتماد پرسش نامه نیز از طریق روش اندازه گیری آلفای کرونباخ (یا روش همسانی درونی اجزاء) انجام و برابر با 916/0 محاسبه گردید. در این مقاله برای بررسی موضوع، از آمار توصیفی، آزمون کولموگروف_اسمیرنف تک نمونه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون دوجمله ای (یا آزمون نسبت)، آزمون فریدمن (یا آزمون تحلیل واریانس دوطرفه)، و در آخر نیز از روش تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در این سازمان، وضعیت عوامل زیرساخت سازمانی، انگیزش کارکنان، و مدیریت منابع انسانی در سطح متوسط و وضعیت عوامل راهبرد و هدف، رهبری و پشتیبانی مدیریت، آموزش، فناوری اطلاعات، و فرهنگ در سطح خوبی می باشد. همچنین، اولویت عوامل از نظر مدیران میانی به این ترتیب است: راهبرد و هدف، فناوری اطلاعات، زیرساخت سازمانی، رهبری و پشتیبانی مدیریت، آموزش، فرهنگ، مدیریت منابع انسانی، و انگیزش کارکنان.