مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
واسپاس
حوزه های تخصصی:
الگوی رشد و توسعه کالبدی به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسانی تعریف می شود و پراکندگی نامعقول آن آثار نامطلوبی بر محیط کالبدی فضایی جوامع می گذارد. تلاش های زیادی برای بر طرف ساختن آثار منفی گسترش کالبدی پراکنده شهرها به عمل آمده که عمده ترین آنها راهبرد رشد هوشمند است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی شهر؛ همچنین از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مختلف جمع آوری گردیده است و سپس برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های کمی و کیفی برنامه ریزی، از جمله مدل وزن دهی آنتروپی شانون و مدل WASPAS جهت شناخت الگوی رشد شهر داده ها تحلیل شده اند. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل فضایی کالبدی بر اساس شاخص های رشد هوشمند بر آن است تا با فراهم کردن اطلاعات تحلیلی در زمینه ارزیابی نواحی به لحاظ میزان تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری بتوان گام های مهمی در جهت تحقق اهداف توسعه پایدار شهری با دست یابی به رشد هوشمند برداشت. نمونه موردی نواحی سه گانه شهر یزد می باشد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که الگوی رشد کالبدی مناطق شهر یزد به صورت پراکنده و نامناسب است و این امر موجب ناپایداری زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و در نهایت شکل شهری شده است. با توجّه به کل شاخص ها مناطق 1، 2 و 3 به ترتیب رتبه های 2، 3 و 1 را به دست آوردند.
انتخاب مدیر پروژه بر اساس مدل شایستگی با استفاده از روش های تلفیقی سوآرا و واسپاس (مورد مطالعه: پروژه سیکاس پارک پیشگامان کویر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروژه های ساخت و ساز به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن فرآیند، عملیات و محدودیت منابع یکی از پیچیده ترین انواع پروژه است که نقش مدیر پروژه برای موفقیت پروژه های ساخت و ساز حیاتی است . از این رو حوزه انتخاب مدیر پروژه ساخت و ساز از اهمیت برخوردار است . از طرفی انتخاب سیستماتیک و نظام مند مدیر پروژه ضروری است . در پژوهش های گذشته به موضوع نظام مند بودن توجه نشده است و بیشتر نظرات شخصی و سلیقه ای خبرگان برای انتخاب مدیر پروژه ملاک قرار گرفته شده است . در همین راستا برای رفع این خلاء ء پژوهشی، پژوهشی برای انتخاب مدیر پروژه ساخت و ساز بر مبنای مدل شایستگی انجام گرفت . در ابتدا با مقایسه استانداردهای شایستگی مدیریت پروژه، استاندارد مدیریت پروژه استرالیا به عنوان مناسب ترین مدل انتخاب گردید . سپس با توزیع پرسش نامه به خبرگان تیم تصمیم گیری و بهره گیری از روش سوآرا، معیارها و زیرمعیارها وزن دهی شدند . نتایج نشان داد که زیر معیارهای توانایی رهبری، انجام کارها و مدیریت تغییر محیط به ترتیب به عنوان زیرمعیارهای مهم شناسایی شدند ، سپس با بهره گیری از روش واسپاس گزینه های مدیریت پروژه رتبه بندی شدند .
تحلیل فضایی توسعه منطقه ای کشور بر مبنای شاخص های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نحوه توزیع امکانات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره به عنوان اولین گام در برنامه ریزی توسعه فضایی، می تواند موجب بهبود خدمات رسانی و افزایش تعادل و برابری بین مناطق شود. بنابراین، با توجه به اهمیت شناخت وضعیت مناطق، پژوهش حاضر استان های کشور ایران را که بر مبنای آخرین تقسیمات کشوری شامل 31 استان است، از نظر برخورداری از شاخص های اجتماعی تحلیل کرده است. بنابراین، پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز از سالنامه آماری سال 1395 در قالب 52 شاخص مهم اجتماعی که شامل داده های مرتبط با مؤلفه های اجتماعی، فرهنگی، رفاهی، آموزشی و بهداشتی است، گردآوری شده است. آنتروپی شانون، ضریب تغییرات و واسپاس به ترتیب برای وزن دهی، بررسی پراکنش و تعیین سطح توسعه یافتگی در بستر متلب به کار گرفته شدند. نتایج پژوهش توسعه نامتوازن و نامتعادل اجتماعی بین استان های ایران را نشان داد. به طوری که فقط چهار استان تهران، اصفهان، خراسان رضوی و فارس در سطح بالاتری از توسعه اجتماعی قرار دارند و استان های البرز، زنجان، چهارمحال بختیاری، سمنان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، ایلام و کهگیلویه و بویراحمد به عنوان محروم ترین مناطق کشور از لحاظ شاخص های اجتماعی محسوب می شوند. در کل، نتایج نشان داد وضعیت توسعه اجتماعی در استان های ایران سنخیتی با عدالت اجتماعی و فضایی ندارد و نیازمند توجه و مدیریت صحیح و کارآمد است.
مطالعه ی تطبیقی شاخص های زیست پذیری مناطق شهری اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
165 - 178
حوزه های تخصصی:
امروزه زیست پذیری شهری گفتمانی نیرومند را در توسعه شهری و طراحی شهری بازتاب می دهد که در پیشینه ی برنامه ریزی شهری رواج پیداکرده است. چنین گفتمانی به وجود ارتباط مطلوب بین محیط شهری وزندگی اجتماعی اشاره می کند. زیست پذیری در معنای اصلی و کلی خود به مفهوم دستیابی به قابلیت زندگی است و درواقع همان دست یابی به کیفیت برنامه ریزی خوب یا مکان پایدار است. در این امتداد هدف این پژوهش سنجش و ارزیابی زیست پذیری شهری در مناطق شش گانه اسلامشهر است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف گذاری کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. داده ها با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و برای سنجش روایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که پایایی آن با میزان 940/ به تایید رسیده است. جامعه آماری پژوهش مناطق 6 گانه اسلامشهر و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران با سطح خطای 9 درصد 384 نفر برآورده شده است که مطابق تعداد جمعیت هر منطقه سهمیه اختصاص داده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات به دست آمده از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، فریدمن، تحلیل مسیر و از روش های آنتروپی شانون، تکنیک تصمیم گیری چند معیاره واسپاس در محیط نرم افزاری Smart Pls و Arc Gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد شاخص اقتصادی (5/2)، بیشترین اهمیت و شاخص زیست محیطی (20/2)، کمترین اهمیت را در زیست پذیری مناطق اسلامشهر دارند. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشانگر آن بود که مناطق 3، 2 و 1 به ترتیب با کسب میزان امتیاز واسپاس 2319/0، 17610/0 و 16530/0 از لحاظ برخورداری از شاخص های زیست پذیری در بین مناطق 6 گانه در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. در سوی دیگر منطقه 6 با کسب کمترین میزان واسپاس 0436/0 در جایگاه آخر قرارگرفته بود.
بهره گیری از روش واسپاس فازی شهودی با مقادیر بازه ای به منظور ارزیابی راهکارهای اجرای لجستیک معکوس در زنجیره تأمین لارج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
215 - 242
حوزه های تخصصی:
توجه به مسائل زیست محیطی منجر به استفاده از لجستیک معکوس در زنجیره تأمین شده است؛ اما اجرای لجستیک معکوس به دلیل نوع مدل های مدیریت موجودی دارای عملکرد ضعیفی است؛ ازاین رو در این پژوهش به منظور بهبود عملکرد زنجیره تأمین از پارادایم های ناب، چابک، تاب آوری و سبز (لارج) استفاده می شود. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی راهکارهای اجرای لجستیک معکوس در زنجیره تأمین لارج به منظور بهبود عملکرد زنجیره تأمین است. در پژوهش حاضر از رویکرد خبره محور فازی شهودی با مقادیر بازه ای استفاده شده است. از مجموعه های فازی شهودی بازه ای برای وزن دهی و از روش واسپاس فازی شهودی بازه ای برای اولویت بندی راهکارها بهره گیری شد. با توجه به نتایج، راهکار نخست (ایجاد، توسعه و سرمایه گذاری در فن آوری لجستیک معکوس)، راهکار دهم (توسعه زنجیره تأمین حلقه بسته از طریق یکپارچه سازی با لجستیک معکوس) و راهکار نهم (ساخت همکاری الکترونیکی برای هماهنگی سریع و مؤثر در میان اعضای زنجیره تأمین) به ترتیب به عنوان راهکارهای برتر در این مورد مطالعاتی معرفی شدند. توسعه و سرمایه گذاری در فناوری های لجستیک معکوس، یکپارچه سازی و همکاری الکترونیکی و بهبود هماهنگی به منظور بهبود عملکرد اجرای لجستیک معکوس در زنجیره تأمین ضروری است.
مدل سازی مکانی و مکان یابی بیمارستان با تلفیق روش های نوین تصمیم گیری چند معیاره مدل بهترین-بدترین و واسپاس (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
125 - 161
حوزه های تخصصی:
ایجاد تعادل میان تقاضا و ارائه خدمات بهداشتی و درمانی نیازمند بهره برداری از بیمارستان های جدید است، اما مسئله مهم این است که کدام مکان برای احداث بیمارستان بهینه است. تحقیق حاضر به منظور تعیین مکان بهینه احداث بیمارستان در منطقه 2 کلان شهر تهران از روش ترکیبی استفاده کرده است. روش ترکیبی استفاده شده مبتنی بر سیستم اطلاعات مکانی، مدل وزن دهی بهترین-بدترین و روش های تصمیم گیری چندمعیاره واسپاس و تاپسیس است. مقایسات زوجی کمتر در فرایند وزن دهی روش پیشنهادی موجب افزایش دقت و قابلیت اطمینان نتایج تصمیم گیری شده است. انجام توأم مدل سازی مکانی و رتبه بندی نیز موجب کاهش فضای جست وجوی مکان های مناسب احداث بیمارستان شده است. این ابتکار علاوه بر افزایش دقت، موجب افزایش سرعت و سهولت تصمیم گیری می شود؛ بر این اساس، پس از تعیین معیارهای مناسب در تصمیم گیری، فرایند وزن دهی با مدل جدید بهترین-بدترین انجام شد و لایه مکانی هر معیار با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی تهیه شد. براساس نتایج روش وزن دهی، معیارهای فاصله از بیمارستان های موجود و فاصله از مراکز بهداشتی و درمانی، به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را به خود اختصاص دادند. در گام بعد، نقشه تناسب اراضی با تلفیق لایه های مکانی تهیه شد. تقریباً 88 درصد نتایج مدل سازی مکانی با واقعیت های منطقه مطابقت داشت و نیمه غربی به ویژه قسمت جنوب غربی برای احداث بیمارستان جدید، از تناسب بیشتری در مقایسه با سایر قسمت ها برخوردار بود. درنهایت سایت های شماره 2، 5 و 8 از میان 11 سایت کاندید، به عنوان بهینه ترین مکان برای احداث بیمارستان جدید در منطقه 2 کلان شهر تهران تعیین شد. پیشنهاد می شود که متناسب با جمعت ساکن در قسمت های فاقد دسترسی مطلوب به امکانات بیمارستانی در منطقه 2، یک یا چند بیمارستان در سایت های بهینه تعیین شده احداث شود تا علاوه بر بهبود دسترسی شهروندان به خدمات بهداشتی و درمانی، هزینه های دسترسی ساکنان منطقه به خدمات بهداشتی و درمانی کاهش یابد.
مکان یابی فروشگاه های زنجیره ای خرده فروشی با استفاده از روش ترکیبی AHP-TOPSIS بر پایه مجموعه های فازی شهودی بازه ای (مورد مطالعه: فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
135 - 159
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: خرده فروشان با توجه به نزدیکی به مصرف کنندگان نهایی و ظرفیت ایجاد بازار از قدرتمندترین عوامل توزیع محصولات هستند. انتخاب مکان فروشگاه خرده فروشی هم از نظر رضایت مشتری و هم سودآوری شرکت در شرایط تغییر بازار و رقابت شدید یک تصمیم استراتژیک و سرمایه گذاری بلندمدت است. هدف از این مطالعه، توسعه روشی برای انتخاب بهترین مکان فروشگاه های خرده فروشی «افق کوروش» از طریق رتبه بندی استراتژیک مکان های بالقوه فروشگاه ها با استفاده از معیارهایی مانند جمعیت، ویژگی های محل فروشگاه، ملاحظات اقتصادی و رقابت است.روش ها: با توجه به افزایش پیچیدگی مسئله انتخاب محل فروشگاه خرده فروشی، تعدد معیارهای تصمیم گیری و همچنین وجود عدم قطعیت در ارزیابی معیارها در انتخاب محل فروشگاه خرده فروشی، از ساختار تصمیم گیری چندمعیاره با رویکرد فازی شهودی بازه ای بهره گرفته شده است. اعداد فازی شهودی درواقع توسعه یافته اعداد فازی هستند؛ به نحوی که در ساختار آن ها به جز درجه عضویت و عدم عضویت، درجه شک و تردید نیز برای هر مقدار در نظر گرفته می شود؛ به طوری که مدل سازی عدم قطعیت موجود در ذهن تصمیم گیرنده را به نحوی بهتری انجام می دهد. در مدل پیشنهادی این مطالعه، پنج معیار شامل هزینه، رقابت، تراکم ترافیک، حجم تردد خودرو، ویژگی های فیزیکی و مکان فروشگاه از طریق مصاحبه با خبرگان به عنوان معیارهای اصلی برای انتخاب بهترین مکان فروشگاه خرده فروشی انتخاب شده است. دوازده معیار فرعی شامل هزینه اجاره، هزینه تجهیزات، قدرت رقبا، تعداد رقبا، فاصله تا رقبا، حجم تردد خودرو، حجم تردد عابر پیاده، اندازه فروشگاه، فضای پارکینگ، قرار گرفتن در خیابان اصلی، نزدیکی به مراکز تجاری و نزدیکی به مجتمع مسکونی، برای انتخاب بهترین مکان برای احداث فروشگاه جدید از میان پنج گزینه بالقوه تعیین شده است. با توجه به غیرقطعی بودن معیارها، از اصطلاحات زیانی بهره گرفته شده است.روش ارائه شده، یک روش ترکیبی تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و روش اولویت بندی با توجه به میزان شباهت به راه حل ایده آل (AHP-TOPSIS) بر پایه مجموعه های فازی شهودی بازه ای است که به منظور بررسی معیارها و رتبه بندی گزینه های پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفته شده است. به منظور در نظر گرفتن تردید در انتخاب تصمیم گیرندگان و محاسبه وزن معیارها، از روش AHP بر پایه مجموعه های فازی شهودی بازه ای استفاده شده است؛ همچنین اولویت بندی گزینه های پیشنهادی برای احداث فروشگاه جدید خرده فروشی با استفاده از روش TOPSIS محاسبه شده است. در مطالعه موردی مورد نظر، منطقه 4 شهرداری تهران به عنوان یکی از پرجمعیت ترین مناطق شهر تهران در نظر گرفته شده است و شرکت فروشگاه های زنجیره ای «افق کوروش» با هدف توسعه فروشگاه ها، قصد احداث فروشگاه های جدید در این منطقه را دارد. این منطقه شامل حدود 40 فروشگاه حضوری فعال است که به 2 انبار در تهران تخصیص داده شده اند.یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس نتایج معیار فرعی هزینه اجاره از شاخص کلی هزینه و معیار فرعی نزدیکی به مراکز تجاری از شاخص کلی مکان فروشگاه به عنوان بااهمیت ترین و کم اهمیت ترین معیار انتخاب شدند؛ همچنین از میان 5 مکان نامزد، مکان های شماره 4 و 1 به ترتیب دارای بالاترین و پایین ترین الویت برای استقرار فروشگاه جدید انتخاب شدند. برای اعتبارسنجی روش پیشنهادی، نتایج ارزیابی گزینه ها با روش ترکیبی تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و ارزیابی حاصل ضرب تجمیعی وزنی (AHP-WASPAS) مبتنی بر مجموعه های فازی شهودی بازه ای مقایسه شد. در هر دو روش مکان شماره 4 به دلیل موقعیت مکانی و شرایط رقبا به عنوان بهترین مکان برای احداث فروشگاه خرده فروشی جدید و مکان شماره 1 به عنوان نامناسب ترین مکان برای احداث فروشگاه جدید خرده فروشی انتخاب شدند.