مجتبی سلیمانی ساردو

مجتبی سلیمانی ساردو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

ارزیابی ریسک محیط زیستی سد جیرفت در مرحله بهره برداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی آثار محیط زیستی EFMEA منابع آب هلیل رود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
سدها ازنظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سازه هایی بسیار مهم به شمار می آیند و نقش آنها در توسعه کشورها انکارناپذیر است. از سوی دیگر، سدها سازه هایی با خطر پیش رونده محسوب می شوند؛ بنابراین با توجه به اهمیت راهبردی آنها، لازم است بتوان به طور دقیق ریسک هایی را شناسایی کرد که این سازه ها ایجاد می کنند. سد جیرفت، یکی از مهم ترین سدهای بتنی دو قوسی در جنوب استان کرمان روی رودخانه هلیل رود است که وظیفه تأمین نیاز آبی بخش های مختلف را بر عهده دارد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و ارزیابی ریسک سد جیرفت در فاز بهره برداری با استفاده از روش EFMEA است. بدین منظور ریسک های مدنظر در پنج گروه محیط فیزیکی شیمیایی، طبیعی، بیولوژیکی، محیط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و ایمنی و بهداشتی طبقه بندی شدند و سپس با مصاحبه با کارشناسان و متخصصان خبره درباره سد جیرفت کاربرگ ارزیابی ریسک براساس احتمال وقوع، شدت اثر و احتمال کشف تکمیل شد. در این روش امتیازدهی به هریک از ریسک های احتمالی در محیط های پذیرنده صورت گرفت. با مشخص شدن احتمال وقوع، شدت و احتمال کشف، مقدار عددی اولویت هر ریسک (RPN) محاسبه شد و درنهایت به منظور تعیین اولویت سطح ریسک، حد بالا و پایین ریسک، مقادیر میانگین و انحراف معیار با استفاده از نرم افزار SPSS به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد در گروه ریسک های مربوط به محیط فیزیکی شیمیایی فرسایش خاک و رسوب گذاری، در محیط بیولوژیکی ریسک اثرگذاری بر زیستگاه و تهدید حیات آبزیان در پایین دست، در گروه ریسک های ایمنی و بهداشتی خطاها و اشتباهات انسانی، قبل، بعد و حین بهره برداری، سطح ریسک بالا را به خود اختصاص داده اند. با تکیه بر نتایج پژوهش و با برنامه ریزی درست و ارائه راهکارهای پیشگیرانه و اصلاحی، می توان خطرات محیط زیستی ناشی از سد را به میزان زیادی کاهش داد.
۲.

تحلیل تغییرات زمانی پوشش گیاهی مراتع غرب استان کرمان با استفاده از داده های سطح 3 سنجنده ی مودیس و ارتباط آن با عوامل اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجنده ی مودیس متغیرهای اقلیمی رگرسیون حداقل مربعات معمولی منطقه ی خشک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۷
پوشش گیاهی یکی از مهم ترین ویژگی های فیزیکی سطح زمین است که نقش مهمی در کاهش وقوع پدیده ی فرسایش بادی و کاهش انتشار ذرات گردوغبار، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. میزان توسعه و یا تخریب پوشش گیاهی یک منطقه، معمولاً تحت تأثیر عوامل اقلیمی در بازه های زمانی مختلف، تغییر می کند. هدف از تحقیق حاضر، تحلیل تغییرات زمانی پوشش گیاهی مراتع غرب استان کرمان و تعیین ارتباط آن با عوامل اقلیمی با استفاده از دقیق ترین مدل حاصل از برقراری روش حداقل مربعات معمولی (OLS) بین داده های هواشناسی و پوشش گیاهی است. بدین منظور از داده های ماهیانه ی شاخص نرمال شده ی تفاوت پوشش گیاهی سنجنده ی مودیس (NDVI) و متغیرهای هواشناسی (متوسط دما، بارندگی، سرعت باد، دمای حداکثر و دمای حداقل) مربوط به ماه های آوریل تا سپتامبر 2000 تا 2017 استفاده شد. مدل ها با استفاده از سه معیار ضریب تعیین(R2)، مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE) و فاکتور تورم واریانس (VIF) با یکدیگر مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارتباط بین NDVI با متوسط دماهای حداقل و حداکثر، سرعت باد و بارندگی به دلیل بالاتر بودن مقدار R2 (24/0) و پایین بودن مقادیر RMSE (196/0) و VIF (2/3) نسبت به سایر روابط از دقت بالاتری برخوردار است. بر اساس این رابطه، مهم ترین عوامل اقلیمی مؤثر بر تغییر وضعیت پوشش گیاهی منطقه ی مطالعاتی به ترتیب متوسط دمای کمینه ، بارش ماهیانه و سرعت وزش بادهای سطحی تعیین گردید. چنین نتایجی می تواند درک ما را نسبت به اثر تغییرات اقلیم بر وضعیت پوشش گیاهی مناطق خشک افزایش دهد.
۳.

ارزیابی خطر و ریسک بیابان زایی با استفاده از روش TOPSIS-GIS (مطالعه ی موردی: منطقه ی باشتین سبزوار-خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خطر بیابان زایی ریسک بیابان زایی باشتین سبزوار تاپسیس سیستم اطلاعات جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۲
تغییر اقلیم، بیابان زایی و کمبود آب شیرین، سه چالش اصلی می باشند که بشر در قرن 21 با آن ها مواجه است. به منظور ارزیابی خطر و ریسک بیابان زایی در منطقه ی باشتین سبزوار از روش TOPSIS، فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. بدین منظور شش شاخص مؤثر در بیابان زایی شامل زمین شناسی، خشکی، بارندگی سالانه، شوری خاک، بافت خاک و درصد پوشش گیاهی بر اساس مدل IMDPA طبقه بندی و نقشه بندی شدند. سپس وزن شاخص ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP < /span>) تعیین گردیدند. به منظور تلفیق شاخص استانداردشده ی وزنی و محاسبه ی خطر بیابان زایی از تکنیک TOPSIS و عملگرهای Fuzzy در محیط نرم افزار GIS استفاده شد. پس از به دست آمدن نقشه ی خطر بیابان زایی(H)، نقشه ی عناصر در معرض خطر(E) و آسیب پذیری آن ها(V) در سطح هر پیکسل و به طور رستری تهیه و درنهایت نقشه ی ریسک بیابان زایی برای منطقه ی فوق به دست آمد. نتایج نشان داد که شوری آب وخاک مؤثرترین شاخص ها در بیابان زایی می باشند. کلاس های بحرانی خطر بیابان زایی(IV و V) حدود 50 درصد منطقه را پوشش داده اند. این مناطق بیش تر اطراف کال شور سبزوار و جنوب اراضی کشاورزی این شهر را در بر می گیرد. بیش ترین سطح منطقه (68/56 درصد) را کلاس ریسک II به خود اختصاص داد. توزیع فضایی کلاس ریسک V در غرب شهرستان سبزوار و در امتداد جاده ی سبزوار–تهران است که می تواند اولویت اجرای برنامه های مهار بیابان زایی قرار گیرد. نقشه ی مذکور می تواند برای تمهیدات مدیریتی در راستای مهار تخریب سرزمین و مدیریت آن مورداستفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان