مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
تاپسیس
حوزه های تخصصی:
یک شهر اغلب دارای پندارهای قابل شناسایی خاص یا ارزش های درونی ادراک شده از ساکنان آن است. برندسازی شهری ریشه در خلق و برجسته کردن هویتی از ارزش های متنوع دارد که همواره با شنیدن نام یک شهر، تصویری در ذهن ما تداعی می شود؛ این تصویر می تواند شامل ابعادی چون تصویر اجتماعی، تصویر اقتصادی، تصویر کالبدی یا تصویری که از گذشته تاریخی آن شهر داریم، شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عناصر شهرهای ایرانی-اسلامی در برندسازی مکانی در بافت تاریخی شیراز است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی است و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس انجام شده است. روش گردآوری داده ها به دو صورت اسنادی و از طریق فیش برداری (شامل کتاب، مقالات فارسی و لاتین، پایان نامه ها) و میدانی (پرسشنامه و برداشت میدانی) به دست آمده است. پس از تبیین شاخص های مرتبط با موضوع، پرسشنامه ای ساختاریافته در قالب طیف لیکرت تدوین و توسط کارشناسان تکمیل شد. در این پژوهش 9 مورد از عناصر بافت تاریخی شیراز که جزو عناصر سازنده شهر ایرانی-اسلامی هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاه چراغ با شاخص اولویت 85/0 رتبه اول، ارگ کریم خان نیز با شاخص اولویت 83/0رتبه دوم، بازار وکیل با شاخص اولویت 64/0 رتبه سوم و مدرسه خان با شاخص اولویت 11/0 رتبه نهم را در برندسازی مکانی بافت تاریخی شیراز دارند. براساس نتایج به دست آمده مسائل مربوط به دلپذیری، محرک بودن و هیجان انگیز بودن فضا در ایجاد تصویر ذهنی مطلوب تأثیر زیادی داشته است. شاه چراغ بزرگ ترین مزیت گردشگری شیراز است که بازدیدکنندگان می توانند با انجام برنامه ریزی و مهیاکردن شرایط محیطی مناسب از این موهبت ویژه استفاده کنند. با این حال تخریب های گسترده و ساخت وسازهای خارج از اصول شهرسازی می تواند ضربه جبران ناپذیری بر این پتانسیل ویژه برندسازی شیراز وارد سازد. در راستای برندسازی شهری شیراز، برخورد ضابطه مند و بر اساس اصول شهرسازی، شناسایی واقعیت های جامعه و تلاش برای رفع موانع و کمبودها و مشارکت و نظارت ذی نفعان، مشارکت و همکاری همه سازمان های تأثیرگذار اقتصادی، مدیریت شهری، سازمان های فرهنگی و آموزشی و سازمان های مردم نهاد ضروری هستند.
راهبرد بازآفرینی شهر خلاق با محوریت بافت تاریخی فرهنگی شهر با استفاده از روش تاپسیس (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
269 - 284
حوزه های تخصصی:
شهرهای قرن بیست و یکم با سرعت بسیار زیادی در حال دگرگونی در شکل و اندازه خود می باشد. این دگردیسی در قرن حاضر باعث شتابزدگی رشد شهری بدون برنامه ریزی برای اصلی ترین عنصر شهر یعنی انسان شده است. اما آیا شهرها توانسته اند به تناسب این افزایش جمعیت، خود را وفق دهند و نیازهای انسان ساکن در بطن خود را جوابگو باشند. شهرهای امروز ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده بلکه بیش از سایر کشورها گاه درگیر این موضوع بوده است. از لحاظ تاریخی، خلاقیت همواره نیروی محرک شهرها بوده و شهرها به لحاظ وجود خلاقیت تداوم حیات داشته اند. شهر خلاق مکانی برای رشد خلاقیت افراد و فضایی باز برای پیشرفت و سرمایه گذاری خلاق و ایجاد رشد خلاق شهری در بستر آرامش و آسایش برای آینده گان است. شهر خلاق به دنبال زدودن خمودگی از فضاهای شهری است که انسان را با سرعت سرسام آوری به سمت پرتگاه زوال شهری و انسانی سوق می دهد. در این پژوهش دیدگاه فلوریدا در رابطه با شاخص های خلاقیت شهری با استفاده از 384 پرسش نامه که با استفاده از روش لیکرت طراحی شده است؛ ابتدا با روش SPSS مورد تحلیل قرار گرفت؛ برای وزن دهی شاخص های خلاقیت، مدل تحلیل شبکه ای ANP در نرم افزار Super Decision و برای تحلیل متغیرهای شاخص های خلاقیت شهری از مدل تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس استفاده شد. ننایج نشان دهنده می دهد، با توجه به شاخص های دیدگاه فلوریدا، منطقه تاریخی فرهنگی هشت کلانشهر تبریز با امتیاز 9313/0 در مقدار CLi مدل تاپسیس دررتبه یک قرار دارد. نتایج حاصل از آنالیز پرسش نامه ها نیز نشان داد که منطقه تاریخی فرهنگی هشت کلانشهر تبریز با امتیاز 7941/3 در رتبه نخست مناطق شهری قرار گرفته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت در شاخص های مورد بررسی پژوهش، منطقه تاریخی فرهنگی کلانشهر تبریز در رتبه نخست در میان سایر مناطق جای گرفته است.
رتبه بندی پایداری محیط زیست در استان های منتخب ایران: مقایسه روش AHP و TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
97 - 118
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت پایداری محیط زیست از جمله مسائلی است که برای رسیدن به توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. به این منظور در مطالعه حاضر پایداری محیط زیست برخی از استان های کشور با استفاده از دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تاپسیس (TOPSIS) در سال های 1385 و 1390 مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی، پایدارترین و ناپایدارترین استان های کشور در سال 1385 استان های کرمانشاه و مرکزی و در سال 1390 استان های آذربایجان شرقی و کرمان می باشند. در عین حال نتایج روش تاپسیس بیانگر این نکته است که در سال 1385 استان های گلستان و اردبیل و در سال 1390 استان های گلستان و کرمان به ترتیب پایدارترین و ناپایدارترین استان های کشور بوده اند. نتایج بررسی ها نشان می دهد با وجود این که هر دو روش تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در اولویت بندی استان های کشور روش های مناسبی هستند، منتها نتایج روش تحلیل سلسله مراتبی از دقت و اطمینان بالاتری برخوردار بوده و این روش به عنوان روش مطلوب پیشنهاد می گردد.
ارزیابی عملکرد برنامه های چهارم و پنجم توسعه در حوزه مسکن شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
285 - 308
حوزه های تخصصی:
ارزیابی عملکرد برنامه ها و سیاست های اجرا شده برای حل مشکل مسکن شهری، می تواند در بردارنده تجاربی روشن از آثار و پیامدهای سیاست های اجرا شده و نیز معیاری برای ارزیابی امکان سنجی سیاست های جدید باشد. هدف از مقاله حاضر سنجش عملکرد تأمین مسکن طی دو برنامه چهارم و پنجم توسعه در نقاط شهری استان های کشور می باشد. برای این منظور، امتیاز عملکرد 13 شاخص مسکن شهری، در استان های کشور طی سال های 1385 سال شروع برنامه چهارم، 1390 سال پایان برنامه چهارم و 1395 سال پایان برنامه پنجم محاسبه می گردد. در ابتدا شاخص ها از روش بهترین-بدترین (BWM) وزن دهی و سپس برای رتبه بندی و سطح بندی از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. نتایج به دست آمده از امتیاز عملکرد مسکن شهری استان های کشور نشان می دهد طی دوره برنامه چهارم وضعیت عملکرد مسکن شهری بهبود یافته است. اما در دوره برنامه پنجم از لحاظ آماری بهبودی حاصل نشده است. هم چنین در بین شاخص های مورد بررسی، شاخص دسترسی به مسکن مهم ترین شاخص می باشد. می توان گفت علیرغم موفقیت نسبی در سیاست های اجراشده در بخش مسکن از لحاظ کالبدی، اما افزایش قیمت مسکن نسبت به درآمد خانوارها، این موفقیت را بی اثر کرده است. از این رو ضروری است با سیاست گذاری های مناسب، برنامه های اجرایی و عملیاتی از برنامه های پنج ساله توسعه تا بودجه ریزی سنواتی در حوزه مسکن اجرایی گردد.
سنجش عدالت فضایی شهرستان های استان های منطقه 9 آمایش سرزمین (خراسان بزرگ) براساس شاخص های قانون استفاده متوازن کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
عدالت به عنوان یک مقوله ی اقتصادی- اجتماعی از مباحث مهم جهت تحلیل، برنامه ریزی و سیاست گذاری اقتصادی- اجتماعی محسوب می شود که درکنار موضوعاتی چون فقر و نابرابری اجتماعی قابل بررسی است. هدف این پژوهش رتبه بندی شهرستان های استان های منطقه 9 آمایش سرزمین (خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی) از نگاه نابرابری بر اساس 24 شاخص قانون استفاده متوازن کشور است. در این تحقیق برای وزن دهی شاخص ها، از روش تحلیل سلسله مراتبی و برای رتبه بندی شهرستان ها، از روش تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از میان 24 شاخص مورد نظر، شاخص های نرخ بیکاری، باسوادی و بهره مندی روستا ها از آب آشامیدنی سالم، سرانه درآمد کوششی شهرداری ها و نسبت طول راه های روستایی آسفالت شده به کل راه های روستایی بیش ترین اثرگذاری را در تعیین نابرابری شهرستان ها دارا هستند و هم چنین شاخص های زیرساخت های مخابراتی شهرک ها و نواحی صنعتی، تعداد سالن های سرپوشیده و روباز از اهمیت کمتری برخوردارند. بر اساس شاخص ترکیبی نابرابری، شهرستان های سرخس، قوچان، کلات، باخرز و نهبندان به ترتیب در رتبه های اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم قرار گرفته اند و شهرستان های گرمه جاجرم، بجنورد، گناباد و نیشابور به ترتیب در رتبه های چهل وسوم، چهل و چهارم، چهل وپنجم، چهل و ششم و چهل وهفتم قرارگرفته اند که بر اساس شاخص های قانون استفاده متوزان از جایگاه بهتری برخوردار هستند. بنابراین، برای کاهش نابرابری های موجود میان شهرستان های یاد شده، باید برنامه ریزان استانی تصمیمات و اقدامات مناسب در خصوص کاهش نرخ بیکاری، افزایش نرخ باسوادی، ارتقای بهره مندی روستاها از آب آشامیدنی سالم، امور زیربنایی و بهداشتی، اتخاذ نمایند.
رتبه بندی مناطق شهر همدان بر اساس شاخص های حکمروایی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
215 - 234
حوزه های تخصصی:
شهر همدان به عنوان یکی از کلان شهرهای جدید کشور ، امروزه با چالش های گسترده ای در فرآیند مدیریت شهری از تمامی جنبه های درون سازمانی و برون سازمانی مواجه است. در طی سال های اخیر سوء مدیریت در ارائه خدمات در بین مناطق شهری ، عدم عدالت فضایی ، ناهمگونی های کالبدی – فضایی ، عدم شفافیت در ارائه طرح ها و برنامه ها و افزایش مشکلات شهروندی در ارتباط با این حوزه سبب افزایش مشکلات شهر همدان شده و به طوری که ادامه روند حاضر می تواند شهر را در سطوح منطقه ای نیز با بحران هایی جدی مواجه کند .با توجه به اهمیت موضوع حاضر و لزوم مطالعات منطقه ای در این حوزه ، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کمی شاخص های حکمروایی خوب شهری همدان به تفکیک مناطق را مورد مطالعه قرار می دهد.جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارشناسان خبره و عالی مجموعه مدیریت شهر همدان تشکیل می دهند که حجم نمونه آن تعداد 35 نفر تخمین زده شد.تحلیل یافته های پژوهش بر اساس مدل های آزمون میانگین در نرم افزار spss و مدل تصمیم گیری چندشاخصه تاپسیس در نرم افزار Matlab انجام گرفت. نتایج نشان داد شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر همدان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و در این میان مناطق 3 و 2 این شهر با وضعیت کمبود شدید شاخص های حکمروایی شهری مواجه می باشند.
تحلیل و اولویت بندی توسعه پارکهای شهری با بهره گیری از تکنیک تاپسیس با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی : شهر مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
78 - 102
حوزه های تخصصی:
رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت در شهر مشهد در طی سال های مختلف و وجود آلودگی های زیست محیطی در این شهر نیاز به فضای سبز به خصوص پارکها و گسترش آن را به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر در بهبود زندگی و سلامت شهروندان دارد. به همین سبب پارکهای شهری از جمله کاربریهایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد .در این مقاله توزیع پارکهای مناطق 13 گانه شهر مشهد بررسی شده که کمبود این فضا در برخی از مناطق و مازاد آن در مناطق دیگر به چشم می خورد به طوریکه ضریب پراکندگی بوستانها در بین مناطق شهر مشهد 0.89 است که نشان دهنده توزیع ناعادلانه پارکها در شهر مشهد است . هدف این مقاله ارائه الگوی مناسب برای توزیع بهینه ی پارکها در هر یک از مناطق شهر، با توجه به مولفه هایی چون جمعیت ، نرخ رشد جمعیت ، نرخ توسعه پارکها ، سرانه پارکها و نسبت مساحت پارک به مساحت منطقه است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای بوده. در این پژوهش همبستگی متغییرها مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از تکنیک تاپسیس هر کدام از مناطق شهر بر اساس مولفه های ذکر شده تجزیه و تحلیل و اولویت بندی مناطق جهت توسعه پارکها انجام شد. نتایج نشان میدهد مساحت منطقه بیشترین همبستگی را با نرخ توسعه پارک و نرخ رشد جمعیت را دارد . نتایج آزمون تاپسیس نشان داد که منطقه دو رتبه نخست را جهت توسعه پارکها را دارد.
بررسی پایداری منابع درآمدی شهرداری قاسم آباد در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
98 - 115
حوزه های تخصصی:
برای مدیریت شهری در زمینه های عمرانی و خدمات شهری، شهرداری ها نیاز به منابع درآمدی متنابه ی دارند. برای اینکه بیلان مالی شهرداری به مخاطره مواجه نشود و توازن داشته باشد، شهرداری باید به منابع درآمدی پایدار (تداوم پذیر، انعطاف پذیر و مطلوب) متکی باشد و به ایجاد منابع درآمدی پایدار اهتمام بورزد چراکه در غیر این صورت با کاهش قابل توجه درآمدها به دلیل عدم پایداری آن ها، هزینه ها به اندازه کاهش در درآمدها کاهش نمی یابند لذا یا سود پایان دوره مالی شهرداری کاهش یافته یا متحمل زیان می شود. از این رو این مقاله در پی بررسی میزان پایداری درآمدهای شهرداری قاسم آباد با به کارگیری تکنیک آنتروپی شانون و تکنیک تاپسیس طی یک دوره سه ساله(1399 تا 1401) برآمده است. در نتیجه پایدارترین درآمد در این شهرداری در طی دوره مطالعه منبع درآمدی مربوط به سهمیه از عوارض وصولی متمرکز وزارت، مالیات بر ارزش افزوده و فروش اموال غیرمنقول (زمین) بوده است و ناپایدارترین آن، درآمد حاصل از انواع عوارض ها می باشد. مهم ترین منابع درآمدی این شهرداری مالیات بر ارزش افزوده و کمک های بلاعوض دولت می باشد. از بین این دو منبع مهم درآمدی شهرداری قاسم آباد، منبع مالیات بر ارزش افزوده دارای پایداری بالایی می باشد در حالی که منبع درآمدی کمک های بلاعوض دولتی دارای وضعیت پایداری مناسبی نیست لذا باید این شهرداری به دنبال جایگزین کردن درآمدهایی پایدارتر به جای کمک های بلاعوض دولتی باشد.
رتبه بندی رشته های کشاورزی دانشگاه یاسوج بر مبنای شاخص های دانش سه گانه از دیدگاه دانش آموختگان سال های 89-1386؛ موردی از کاربست فن تشابه به حد ایده آل (Topsis)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
147 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش رتبه بندی رشته های کشاورزی دانشگاه یاسوج بر مبنای شاخص های دانش سه گانه بود، که با بهره گیری از روش پیمایش و با استفاده از پرسش نامه انجام شد. نمونه آماری مورد مطالعه، 136 نفر از دانش آموختگان (89-1386) دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه های ارسال شده به آدرس پستی شان پاسخ دادند. یافته ها حاکی از متوسط بودن دانش سه گانه در بین دانش آموختگان بود. جهت اولویت بندی رشته های مورد نظر بر مبنای توجه به پرورش دانش سه گانه، از فن تاپسیس و برای وزن دهی به معیارها از فن آنتروپی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که در دانش نظری و سازگاری دانش آموختگان رشته علوم دام و در دانش عملی دانش آموختگان گیاه پزشکی رتبه اول را به خود اختصاص دادند. در پایان این که دانشگاه ها علاوه بر پرورش دانش عملی و نظری، باید توجه ویژه ای به پرورش دانش سازگاری در بین دانشجویان داشته باشند. همچنین، تعیین و ترکیب مناسب ترین ساختار آموزشی با توجه به الگو قرار دادن دانش سه گانه باید مد نظر برنامه ریزان آموزشی باشد.
شناسایی و رتبه بندی مناطق تحت خطر سیل در مخروط افکنه های شمال ایذه، استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
163 - 183
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از مهم ترین مخاطراتی است که در مخروط افکنه ها ایجاد می شود و تحلیل آن با پیچیدگی های زیادی همراه است. از طرفی دیگر تعداد زیادی از شهرها و روستاهای ایران بر روی مخروط افکنه ها واقع شده اند و بالقوه در خطر وقوع سیلاب قرار دارند. در این تحقیق خطر سیل در مخروط افکنه های شمال ایذه در استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا سیستم حوضه – مخروط افکنه در محدوده ی مورد مطالعه مشخص شد و کار در سه گام اصلی به انجام رسید. گام اول، شناسایی قسمت های فعال مخروط افکنه ها با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی، گام دوم، تحلیل مقدار و مدت بارندگی، تخمین رواناب، دبی اوج و زمان رسیدن به دبی اوج سیلاب و گام سوم، رتبه بندی مناطق خطر با روش تصمیم گیری چند شاخصه ی تاپسیس. تحلیل نهایی بر اساس چهار متغیر مساحت مخروط افکنه ی فعال، مساحت روستاهای مستقر در مخروط های فعال، دبی اوج سیل و مدت زمان رسیدن به دبی اوج سیلاب. تقریباً نود درصد مخروط افکنه های منطقه حالت تحمیلی داشته و رأس توپوگرافیک با نقطه ی تقاطع یکسان داشته است. مخروط افکنه های 2 و 5 با ضریب نزدیکی 1 و 448/0 به ترتیب در رتبه ها اول و دوم خطر سیلاب در منطقه قرار گرفتند. دو متغیر مساحت مخروط افکنه و مساحت روستاهای واقع بر آن ها هفتادوهفت درصد وزن تأثیرگذاری را در رتبه بندی خطر سیلاب داشته اند.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و تاپسیس در پایین دست سد سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
65 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی و مقایسه دو مدل شبکه عصبی مصنوعی و مدل تاپسیس در پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه پایین دست سد سنندج است. این کار با استفاده از نرم افزار ARCGIS، زبان برنامه نویسی پایتون و مدلهای شبکه عصبی مصنوعی و تاپسیس صورت گرفت. بدین منظور از 9 لایه ورودی در پهنه بندی خطر زمین لغزش استفاده شد. نقاط لغزشی و غیر لغزشی منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای، مشخص گردید. از وزن یابی درونی در تعیین وزن لایه ها استفاده شد. در مدل شبکه عصبی داده ها با استفاده از یک شبکه پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری آدام آموزش دیدند. ساختار شبکه دارای 9 نرون در لایه ورودی، 30 نرون در لایه میانی و 1 نرون در لایه خروجی است. در مدل تاپسیس پس از بی مقیاس سازی ماتریس تصمیم از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی به معیارها و به منظور تعیین فاصله نسبی از ایده آل مثبت و منفی از فاصله اقلیدسی استفاده شد. پس از آماده سازی مدلها، منطقه مورد مطالعه با 970 کیلومتر مربع با 9 متغیر ورودی که تبدیل به داده های رستری به پیکسل های 30*30 شدند تحلیل شد. نتایج تحلیل به صورت نقشه ای با پنج طبقه خطر زمین لغزش برای هر مدل ترسیم گردید. بعد از اعمال 5 روش محاسبه میزان خطا جهت صحت سنجی مدلها مشخص گردید مدل شبکه عصبی پرسپترون دارای خطای کمتر و انطباق بیشتری است و با جغرافیای منطقه سازگاری بهتری دارد.
تحلیلی بر وضعیت زیست پذیری و رفتار مهاجرت خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان باوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
293 - 324
حوزه های تخصصی:
خشکسالی، به عنوان یکی از رویدادهای شدید آب و هوایی، تأثیرات عمیقی بر جوامع روستایی دارد که اغلب موجب تغییرات قابل توجهی در الگوهای مهاجرت شده و زیست پذیری این مناطق را به چالش می کشد. مطالعه حاضر بر روی خانوارهای ساکن در دهستان های شهرستان باوی، منطقه ای که واقعیت های سخت شرایط خشکسالی طولانی را تجربه کرده است، تمرکز دارد تا تغییرات حاصله در زیست پذیری و رفتارهای مهاجرت خانوارهای روستایی آن را تحلیل کند. نمونه مورد مطالعه شامل 347 نفر از کشاورزان سرپرست خانوار ساکن در شهرستان باوی هستند که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب گردیده اند. با استفاده از روش تاپسیس، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی شهرستان باوی محاسبه و اولویت بندی شده است. نتایج نشان می دهد که بیشتر خانوارهای روستایی در تمام ابعاد از سطح زیست پذیری کم و متوسط برخوردارند. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معنی داری در بین دهستان ها از نظر وضعیت زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی وجود دارد. براساس نتایج، ارتباط بین متغیرهای سن، تحصیلات و مشارکت در دوره های ترویجی با وضعیت زیست پذیری خانوارها، معنی دار است. علاوه بر این، نتایج بیانگر وجود ارتباط منفی و معنی دار بین تمام ابعاد زیست پ ذیری و تعداد افراد مهاجرت کرده در خانوار آنان است.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های تصمیم ساز در مکان یابی اماکن فرهنگی با روشAHP و TOPSIS: مورد مطالعه اماکن سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
173 - 209
هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عواملی است که می تواند در تصمیم گیری برای ساخت اماکن فرهنگی مانند سینما در نقاط بهینه کمک کنند. این پژوهش از حیث نتیجه اجرا کاربردی است و از نظر روش تحقیق آمیخته است و از منطق استقرایی پیروی می کند. به جهت شناسایی این مؤلفه های تصمیم ساز، از 13 نفر از خبرگان صنعت سینماداری و سینماسازی که نمونه آن ها با روش گلوله برفی بدست آمده بودند به شکل نیمه ساختاریافته مصاحبه گرفته شد. اطلاعات جمع آوری شده خبرگان با استفاده از روش تحلیل مضمون و با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای مورد تجزیه وتحلیل و کدگذاری قرار گرفت. نتیجه تحلیل اطلاعات بدست آمده منجر به شناسایی 197 تم مفهومی شد که در قالب 18 مضمون فرعی و دو مضمون اصلی (شهری و منطقه ای) طبقه بندی شدند. به جهت وزن دهی و اولویت بندی مؤلفه های شناسایی شده نسبت به یکدیگر، از دو روش تصمیم گیری چندمعیاره مانند فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و روش تاپسیس کمک گرفته شد و نتایج نهایی نیز با روش میانگین رتبه ها جمع بندی گردید. از میان مؤلفه های نهایی احصا شده، به ترتیبِ وزن و رتبه بندی می توان از شاخص های میزان استقبال مردم از سینما های شهر، میزان جمعیت جوان در شهر و جمعیت شهر به عنوان سه شاخص اول شهری یاد کرد و به شاخص های احداث در مال های تجاری، سطح رفاه مردم منطقه و نزدیکی به کلونی های جمعیتی به عنوان سه شاخص اول منطقه ای اشاره کرد.
بررسی میزان توسعه یافتگی مناطق مختلف کشور بر اساس شاخص های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱
9 - 31
حوزه های تخصصی:
در شرایط کنونی، دستیابی به توسعه پایدار به یکی از اهداف اصلی دولت ها و نظام های مختلف تبدیل شده است.تاریخچه ادبیات توسعه در غرب نشان می دهد، جهت گیری نظام غرب در توسعه، به سمت اقتصاد و ناشی از جهان بینی مادّی حاکم بر اندیشه غرب و جهت گیری توسعه در اسلام، تربیت و رشد معنوی انسان است. توسعه از دیدگاه غرب و اسلام مبتنی بر تعاریف متفاوت این دو نظام از انسان و سعادت اوست.توسعه غربی به معنای سمت گیری نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جهت رشد اقتصادی است و به عبارت دیگر در این نظام، اقتصاد زیربنای همه برنامه ریزی ها است. بینش خاصی که جهان را مادی تفسیر می کند اساس این نگرش در توسعه است. اما در نظام اسلامی هدف، فربه شدن جامعه در بعد مادی نیست؛ بلکه جنبه های معنوی نیز مدّنظر است، در واقع توسعه در اسلام به معنای ارتقای کلّ جامعه و نظام اسلامی به سوی زندگی انسانی تر و سیر الی الله است از این منظر در اسلام توسعه اقتصادی یک راه است؛ نه هدف. با توجه به این دیدگاه در این مقاله ضمن مقایسهی نظام اسلامی با نظام سرمایهداری، به معرفی برخی شاخص های توسعه یافتگی از منظر اسلام پرداخته و سپس وضعیت استانهای کشور بر مبنای این شاخص ها رتبه بندی شده است. در این مطالعه از تکنیک آنتروپی شانون و روش تاپسیس، برای رتبهبندی استانهای کشور استفاده شده است.نتایج بدست آمده نشان میدهند که استانهای قم، تهران و خراسان رضوی بالاترین رتبه های توسعه یافتگی را به خود اختصاص دادهاند.
رتبه بندی مهم ترین اقدامات حوزه اجتماعی بهزیستی لرستان در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی با استفاده از روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
165 - 188
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مقاومتی شکل خاصی از نظام اقتصادی اسلام است که در وضعیت حمله همه جانبه اقتصادی دشمن که کیان نظام اسلامی را به خطر می اندازد، پدید می آید.در نظام اقتصادی اسلامی، در مواجهه با این وضعیت با تغییر در اولویت هدف ها و به تبع آن در اصول راهبردی و سیاست های کلان و حاکمیت روحیه جهاد بر رفتارهای اقتصادی دولت و مردم، راهبردی کلان طراحی می شود که تهدید را تبدیل به فرصت کرده و باعث رشد جهشی می شود .دراین تحقیق که با عنوان رتبه بندی مهم ترین اقدامات حوزه اجتماعی بهزیستی لرستان در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی می باشد با استفاده از روش تصمیم گیری تاپسیس به رتبه بندی فعالیت های حوزه اجتماعی بهزیستی لرستان پرداخته شده به همین منظور مولفه های اقتصاد مقاومتی که از مجموعه سخنرانی ها و بیانات مقام معظم رهبری در جمع مسئولین و کارشناسان ارشد اقتصادی نظام منبعث شده، معیارهای ماتریس و فعالیت های حوزه اجتماعی بهزیستی لرستان که برگرفته از اساسنامه سازمان بهزیستی بوده اند بعنوان گزینه ها در ماتریس تصمیم گیری تعریف شده اند. نمونه آماری شامل از45 نفر از کارشناسان نخبه و آگاه به مسائل و فعالیت های این سازمان می باشند که به صورت غیر احتمالی انتخاب شده اند. با تکمیل ماتریس توافقی تصمیم و وزن دهی به شاخص های آن رتبه بندی گزینه ها صورت گرفت، نتایج پژوهش حاکی از این است که فعالیت های آموزشی این سازمان در رتبه اول و دیگر فعالیت ها نیز به ترتیب اهمیت در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
سنجش وضعیت محورهای اقتصاد مقاومتی در استان های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
211 - 238
حوزه های تخصصی:
سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی با هدف رشد پویا، تقویت شاخص های اقتصاد مقاومتی و رسیدن به اهداف سند چشم انداز بیست ساله، با رویکرد انعطاف پذیری، دانش بنیانی، عدالت محور، فرصت ساز، پیشرو، درون زا و برون گرا در سال 1392 ابلاغ گردید. بنا براین هدف اصلی این مقاله تعیین و سنجش وضعیت محورهای اقتصاد مقاومتی در استان های مختلف ایران بوده و سعی شد با وزن دهی و اولویت بندی شاخص های اثرگذار با بهره گیری از روش (AHP&TOPSIS) وضعیت محورهای اقتصاد مقاومتی در استان های کشور مشخص شود. نتایج نشان می دهد، استان تهران در محورهای اصلی چون دانش بنیانی اقتصاد و تداوم، پیشرفت، پویا و پیشروبودن اقتصاد در رتبه اول و استان سیستان و بلوچستان و ایلام به ترتیب در رتبه های آخر قرار گرفتند. در محورهای اصلی مردمی بودن اقتصاد و عدالت بنیانی اقتصاد استان های همدان، کهگیلویه و بویراحمد به ترتیب در رتبه های اول و استان سیستان و بلوچستان در هردو محور در رتبه آخر قرار گرفته اند. در محورهای برون گرایی اقتصاد و درون زایی اقتصاد استان های خوزستان و بوشهر به ترتیب در رتبه های اول و استان های گیلان و لرستان به ترتیب در رتبه های آخر قرار گرفته اند. بر اساس شاخص ترکیبی کل، استان تهران در رتبه اول و استان سیستان و بلوچستان در رتبه آخر قرار گرفته اند.بنابراین سیاستگذاران اقتصادی جهت ارتقای شاخص های اقتصاد مقاومتی در استان ها بویژه استان های کمتر توسعه یافته می بایست سیاستهای عدالت بنیانی و ارتقای شاخص های اقتصاد دانش بنیان را در دستور کار خود قرار دهند.
ارزیابی شاخص های اجتماعی شهر های کوچک با مرتبه جمعیتی آن ها، مطالعه موردی: نظام شهری استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
149 - 167
حوزه های تخصصی:
شناخت و سنجش شاخص های اجتماعی مهم و مؤثر در پایداری شهرها، مرحله ای فراتر از توسعه پایدار شهری و از مهم ترین اقدامات برنامه ریزان به شمار می رود. این پژوهش باهدف سنجش میزان پایداری اجتماعی 21 نقطه شهری استان ایلام با استفاده از 51 شاخص اجتماعی با استفاده از روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل TOPSIS، تحلیل خوشه ای و بررسی رابطه ضریب همبستگی اسپیرمن بین میزان پایداری شهرها و اندازه جمعیت آن ها انجام گرفته است. روش انجام این پژوهش توصیفی– تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS و کاربرد روش اولویت بندی بر اساس مشابهت به راه حل بهینه، تاپسیس، داده های گردآوری شده تجزیه وتحلیل شده و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای شهرهای استان ایلام در گروه پایدار، نیمه پایدار، نیمه ناپایدار و ناپایدار سطح بندی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد فقط شهر توحید، در سطح اول یا پایدار، 4 شهر میمه، لومار، سراب باغ و بدره در سطح دوم یا نیمه پایدار،10 نقطه شهری؛ سرابله، موسیان، صالح آباد، دلگشا، چوار، آسمان آباد، مورموری، پهله، دره شهر و زرنه در سطح سوم یا نیمه ناپایدار، 6 نقطه شهری ارکواز ملکشاهی، آبدانان، مهران، ایلام، ایوان و دهلران در سطح چهارم یا ناپایدار قرارگرفته است. بررسی میزان ارتباط میان اندازه جمعیت و میزان پایداری شهرهای استان ایلام با استفاده از ضریب اسپیرمن رو نشان می دهد مقدار 782/0- بیانگر وجود ارتباط قوی و معکوس میان رتبه جمعیت شهرها و رتبه پایداری آن ها است و نشان می دهد با افزایش جمعیت شهرها میزان پایداری آن ها کاسته می شود و شهرهای کوچک تر از پایداری بیشتری برخوردارند.
معرفی روشی برای انتخاب مسیر پیاده روی در شهرها با رویکرد معیارهای اجتماعی با استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی (مطالعه موردی: شهر سیرجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی با هدف کابردی تنظیم و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، شهروندان شهر سیرجان بوده و حجم نمونه 510 نفر برآورد شده است. در همین راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر، پیشنهاد روشی است که هر شهروند ساکن در شهرها، برای انتخاب مسیری برای پیاده روی با در نظر گرفتن پارامترهای موردنظر خود بتواند براحتی انتخاب نماید. در روش ارایه شده، از تصمیم گیری چند معیاره و سیستم اطلاعات مکانی استفاده شده است. یافته ها: معیارهایی که برای انتخاب مسیر پیاده روی در شهرها می توان در نظر گرفت، عوامل اجتماعی هستند که می توان آن ها را در پنج گروه طبقه بندی نمود که عبارتند 1- فاصله از مراکز تفریحی، بهداشتی و استراحتی 2- فاصله از فضای سبز 3- معیار ایمن بودن مسیر 4- معیار نسبت کاربری های غیر مسکونی به کل کاربری های موجود در مسیر 5- معیار شلوغی جمعیت در مسیر. تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله تصمیم گیری چندمعیاره و روش وزندهی معیارها بوسیله تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس، در تحقیق حاضر، نشان داد که از بین معیارهای در نظر گرفته شده (تراکم فضای سبز و معیار ایمن بودن مسیرها)، بیشترین و معیارهای نسبت کاربری های غیر مسکونی به کل کاربری ها و معیار تراکم و شلوغی جمعیت ، کمترین وزن را به خود اختصاص داده است.
شناسایی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری خلاق در زندگی عشایر از منظر میهمان - میزبان (مطالعه موردی: ایل بختیاری استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی جاذبه های گردشگری خلاق در زندگی عشایر از منظر میهمان میزبان انجام شده است. روش توصیفی تحلیلی و جامعه آماری راهنمایان تور و فعالان حوزه گردشگری عشایر است. داده های مطالعه براساس الگوی ماتریس های تصمیم (شامل گزینه ها و شاخص ها)، براساس قضاوت های ذهنی نمونه ای پانزده نفره از جامعه آماری (با روش گلوله برفی) جمع آوری شد. داده های حاصل از ترکیب نظر اعضای نمونه با تکنیک آنتروپی شانون برای ارزیابی شاخص ها و تاپسیس برای اولویت بندی جاذبه ها از منظر میزبان و میهمان تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که از منظر میزبان، شاخص های تقاضا با وزن 0/280، جذب گردشگر با وزن 0/224، کمک به اقتصاد محلی با وزن 0/203، تنوع با وزن 0/194 و مشارکت گردشگر با وزن 0/990 در رتبه بندی جاذبه های گردشگری تأثیرگذارند و از منظر میهمان، شاخص های تأثیر در تجربه گردشگر با وزن 0/434، منحصربه فردبودن با وزن 0/192، ارتباط با تاریخ و فرهنگ با وزن 0/138، تنوع با وزن 0/136 و فرصتی برای بهبود فرهنگ با وزن 0/101 به ترتیب در رتبه بندی جاذبه های گردشگری تأثیرگذارند. همچنین نتایج بیانگر این است که از منظر میزبان صنایع دستی، غذا و آشپزی، موسیقی، آداب ورسوم، معماری کوچ و ادبیات و از منظر میهمان صنایع دستی، موسیقی، غذا و آشپزی، معماری کوچ، آداب ورسوم و ادبیات به ترتیب مهم ترین جاذبه های گردشگری خلاق در زندگی عشایرند. این نتایج با نزدیک ترکردن دیدگاه های دو سوی عرضه و تقاضا، مبنایی مؤثر برای تدوین راهبرهای توسعه گردشگری خلاق در زندگی عشایر فراهم می کند.