مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
وایکور
حوزه های تخصصی:
مدل سازی توسعه یافتگی، ابزاری کارآمد در ایجاد شناخت کافی از سرزمین و پراکنش توسعه آن است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا)است که 566 خانوار، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها، افزون بر اَسناد (سالنامه های آماری استان و گزارش های بایگانی شده)، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، از بهینه گی پرسش نامه حکایت داشت. به منظور مدل سازی سطوح توسعه یافتگی، با نگرشی اندام وار شاخص ها انتخاب و از تئوری مجموعه های فازی، تحلیل سلسله مراتبی و روش وایکور استفاده به عمل آمد. مقاله حاضر رویکرد جدیدی برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی مناطق ارایه می دهد. در واقع در این رویکرد روستاها بر مبنای ایده آل هایی مورد سنجش قرار می گیرند که وضعیت آن ها از لحاظ توسعه یافتگی مشخص است. تحلیل نتایج حاصل از رویکرد مذکور نشان داد که روستاهای مورد مطالعه با میانگین درجه ی توسعه یافتگی 387/0 (دامنه میانگین بین صفر و یک) در وضعیت نامناسبی از لحاظ توسعه یافتگی قرار دارند. فزون بر آن، بالاترین درجه ی توسعه یافتگی به روستای سرابتاوه (635/0) تعلق دارد به نحوی که این روستا به 63 درصد از سطح ایده آل شاخص های مورد بررسی دسترسی دارد. همچنین روستای گاوبرگ با درجه ی توسعه یافتگی 182/0 در انتها قرار دارد که بیان کننده ی وضعیت بحرانی آن روستا می باشد.
اولویت بندی عوامل موثر بر افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر مخاطرات طبیعی (با تاکید بر خشکسالی) منطقه مورد مطالعه: کشاورزان روستاهای شهرستان ایجرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به لحاظ قرارگیری در کمربند خشکسالی، بشدت در معرض خسارات و آسیب های وارده از مخاطره طبیعی خزنده خشکسالی قرار دارد؛ به طوری که عمده تأثیرگذاری در بخش کشاورزی است. به همین جهت بعد از وقوع بحران خشکسالی، واکنش های مختلفی از سوی کشاورزان مشاهده می شود. میزان آسیب های وارده به لحاظ اقتصادی، محیطی و اجتماعی و میزان مقاومت کشاورزان در برابر این حادثه به طرق گوناگون نمایان می شود. شناخت میزان تاب آوری جمعیت و گروه های انسانی درگیر به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعه ای مبتنی بر زیستن در نواحی پرخطر مطرح است. گاه ناتوانی در مدیریت این پدیده به بیابان زایی و رهایی اراضی کشاورزی از سوی کشاورزان می انجامد که خود بیانگر پایین بودن سطح تاب آوری و انعطاف پذیری در برابر این بحران است. وقوع خشکسالی های اخیر در ایران و شدت خسارات وارده از ادامه آسیب پذیری کشاورزان حکایت دارد. مطالعه حاضر به دنبال اولویت بندی عوامل مؤثر در تاب آوری کشاورزان در برابر این مخاطره خزنده است. این مطالعه با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای- پیمایشی و از داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه در سطح جامعه آماری 388 نفره کشاورزان منطقه ایجرود صورت گرفته است. یافته های تحقیق از طریق آزمون T حاکی از پایین بودن سطح میانگین عوامل مؤثر در افزایش تاب آوری کشاورزان منطقه است. این امر به ویژه در رابطه عوامل بعد سیاست ها و حمایت های دولتی قابل توجه است. به طوری که تنها میانگین عددی 5 متغیر بالاتر از مطلوبیت عدی آزمون و 15 متغیر دیگر از وضعیت مناسبی در افزایش تاب آوری کشاورزان برخوردار نیست. همچنین نتایج مدل وایکور نشان داد که بیشتر عامل تأثیرگذار در تاب آوری آن ها در برابر مخاطره خشکسالی، توسعه بیمه محصولات کشاورزی بوده، در رتبه دوم ایجاد سیستم پایش و پیش آگاهی خشکسالی و ارزیابی خسارت قرار داشته و متغیر توجه به دانش بومی و میزان بهره گیری از آن نیز در رتبه سوم قرار دارد.
سنجش و ارزیابی توان های گردشگری شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
95 - 105
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار شده است و به دلیل مزایایی که دارد توجه دولت ها و مسئولان ملی و محلی را به خود جلب کرده است. این تحقیق باهدف، سنجش و ارزیابی توان های گردشگری شهرستان بیرجند می باشد که با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تکنیک های رینارد - پری یرا -وایکور - کوپراس و کپلند به دنبال دستیابی به این مهم می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شاخص «تعداد آثار و بناهای تاریخی» در هر دو تکنیک رینارد و وایکور بهترین وضعیت را دارا می باشد. در بررسی گزینه های موردبررسی نیز مشخص گردید که بیرجند، خوسف و محمد شهر جایگاه های اول تا سوم را ازنظر توان گردشگری شهرستان بیرجند در برگرفته اند. درمجموع می توان نتیجه گرفت در سطح شهرستان، شهر بیرجند، خوسف و محمد شهر به ترتیب دارای وضعیت های ورا توسعه، میان توسعه و فرو توسعه می باشند. در پی نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی مشتمل بر افزایش کیفیت زیرساخت ها از جمله امکانات اقامت، حمل ونقل و...، توسعه امکانات بهداشتی، استراحتگاهی، تفریحی، ورزشی و ... در منطقه، تشویق مردم منطقه به مشارکت در جهت توسعه زیرساخت ها، تجهیزات و تسهیلات گردشگری، استفاده از مشارکت بخش خصوصی در احداث تأسیسات گردشگری منطقه ارائه می گردد.
ارزیابی و تبیین میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در نواحی جنوبی کشور (مطالعه موردی: شهرستان های استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در شهرستان های استان بوشهر انجام گردید. این مطالعه به لحاظ ماهیت یک پژوهش کاربردی و از منظر روش شناسی در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری داده ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر ابزارهای استاندارد شده در قالب جداول و فرم های رایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن(بویژه سالنامه آماری سال 1393 استان بوشهر) بوده است. شایان ذکر است که جامعه آماری پژوهش 9 شهرستان واقع در استان بوشهر بوده است که جهت سنجش سطح دسترسی زنان به فرصت های آموزشی، 19 مولفه در قالب شاخص های توسعه آموزشی، از آمارنامه رسمی استان، استخراج و با استفاده از تکنیک تحلیل مولفه های اصلی وزن دهی و سپس با استفاده از روش های وایکور و تحلیل سلسله مراتبی خوشه ای مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل یافته های پژوهش ضمن تایید وجود شکاف عمیق در توزیع و تخصیص فرصت های آموزشی بین شهرستان های استان بوشهر، حاکی از آن است که در مجموع شاخص ها، تنها شهرستان های بوشهر با ضریب 0 و گناوه با 12/0 دارای بالاترین سطح توسعه یافتگی به لحاظ دسترسی زنان به فرصت های آموزشی بوده و شهرستان های دیلم با ضریب 84/0، تنگستان با ضریب 89/0 و دیر با ضریب 1 در پایین ترین سطح دسترسی قرار گرفته اند. همچنین نتایج سطح بندی شهرستان ها نیز نشان داد به لحاظ میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی نوعی محرومیت کلی بر فضای استان بوشهر حاکم است.
کاربرد تکنیک VIKOR در تبیین و تحلیل الگوی توزیع فضایی خدمات عمومی پایه در مناطق مختلف شهری شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۹
1 - 22
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تبیین وضعیت برخورداری نواحی مختلف شهر بوشهر در دسترسی به خدمات عمومی پایه در نواحی نُه گانه شهر بوشهر انجام گرفت. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و روش به کار رفته در آن توصیفی- تحلیلی بود که طی آن با استفاده از منابع اسنادی- کتابخانه ایی، سطوح توسعه نواحی منطقه مورد مطالعه، طی 19 شاخص مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های سنجش سطح تمرکز، ضریب توزیع، بهینه سازی چند معیاره و حل سازشی و روش تحلیل مؤلفه های اصلی انجام پذیرفت و یافته ها نشان داد که در کلیه کاربری ها، خدمات عمومی پایه در شهر بوشهر، نسبت به جمعیت مناطق از توزیع عادلانه ای برخوردار نیست و این توزیع فضایی ناهمگون خدمات در سطح نواحی، تنها منجر به نابرابری و شکاف فضایی گردیده است. نتایج همچنین نشان داد که مناطق نُه و دو و سه شهر بوشهر، به لحاظ دسترسی به خدمات و برخورداری از توسعه شهری، از وضعیت بهتری نسبت به سایر مناطق برخوردار هستند و منطقه یک به عنوان منطقه محروم شناخته شد که به دلیل نارسایی در توزیع فضایی خدمات عمومی بایستی به عنوان اولویت نخست توسعه شهری و خدمات دهی محسوب گردد.
طیف بندی و ارزیابی فضایی شهر سالم با رویکرد توسعه پایدار شهری با استفاده از تکنیکهای Entropy-VIKOR، TOPSIS و GIS در استان یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۵۸
90-63
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به هدف غایی برنامه ریزی شهری-منطقه ای به طور اعم و برنامه ریزی توسعه پایدار در شهرها به طور اخص مبنی بر نیل به توسعه همه جانبه در فضاهای شهری، مقاله حاضر به طیف بندی و ارزیابی شهر سالم با رویکرد توسعه پایدار شهری می پردازد. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از 56 متغیر در شاخصهای بهداشتی-محیطی و ماهیت توسعه ای-کاربردی در مدلهای Entropy-VIKOR و TOPSIS و نرم افزار GIS، Excel، به بررسی رتبه بندی و ارزیابی شهر سالم در استان یزد پرداخته است. یافته ها: بین شهرستانهای استان، میزان سلامتی شهرها در شاخصهای مورد مطالعه تفاوت فاحشی دارد. به گونه ای که میانگین درجه انحرف به تفکیک هر شاخص برابر 277/0% که بیشترین مقدار درجه انحراف برابر 852/0% در کل شاخصها است و براساس نتیجه مدل TOPSIS، تمام شروط مدل VIKOR مورد تأیید قرار گرفته و به طورکلی شهرستان یزد با مقدار TOPSIS برابر با 496/0% به عنوان برترین شهرستان و شهرستان خاتم با مقدار TOPSIS برابر با 108/0% به عنوان محروم ترین شهرستان در شاخصهای مورد قرار گرفته اند. بحث: اختلاف زیاد توسعه بین مناطق استان، دلالت بر اهمیت دوچندان برنامه ریزی و آینده نگری شهر سالم با رویکرد توسعه پایدار در استان دارد.
تعادل بخشی شبکه شهری همکار در نظام فضایی ناحیه با تأکید بر نقش شهرهای کوچک بر اساس روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (مطالعه موردی: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
33 - 58
حوزه های تخصصی:
شهرهای کوچک در کشورهای درحال توسعه یکی از ضعیف ترین حلقه های توسعه ی ناحیه ای محسوب می شوند. چنانچه توسعه ای بخواهد ابزاری برای پایداری نواحی محسوب شود، به ناچار برای حفظ زنجیره ی توسعه ی نواحی، منطقی است که به ضعیف ترین حلقه ها توجه بیشتری کند. در ایران و ازجمله شهرستان کرمانشاه به عنوان یک ناحیه ی سیاسی و طبیعی نیز شهرهای کوچک دارای جایگاه بسیار ضعیفی در قیاس با شهرهای بزرگ هستند. کانون توجه برنامه ریزی های توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فضایی شهرهای بزرگ بوده است. این توجه ویژه در پرتو نظریات رشد اقتصادی نظیر قطب رشد تاکنون معطوف به شهرهای بزرگ بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن تأکید بر رویکرد کاربردی، بر آن است تا نقش تعادل بخشی شهرهای کوچک را در نظام فضایی منطقه با رویکرد توسعه ی یکپارچه ی ناحیه ای مورد بررسی قرار دهد. شیوه ی جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی است و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخش عمده ای از توان های اقتصادی شهرستان کرمانشاه در نواحی روستایی متمرکز شده است. این توان ها به دلیل فقدان شهرهای کوچکی که می تواند واسط توسعه ی بین نواحی شهرهای بزرگ و نواحی روستایی باشد، تاکنون به طور مناسبی مورد بهره برداری قرار نگرفته اند؛ ازاین رو، در این پژوهش نقش شهرهای کوچک از اولویت های اصلی برای سرمایه-گذاری در راستای توسعه ی منطقه ای شناسایی شدند و براساس یافته های پژوهش، شهر «قلعه» دارای بیشترین توان برای سرمایه گذاری به عنوان شهر میانی ناحیه است.