مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
اسطوره آفرینش
حوزه های تخصصی:
داستانِ جنگ رستم با اکوان دیو، یکی از حماسه های بسیار رازناک و خِردآشوبِ شاهنامه است که فردوسی با آگاهی کامل از این امر، نخستین کسی است که کوشیده تا رمز و راز آن را بگشاید. پژوهندگان اساطیر شاهنامه، تمام همت خود را تنها بر شناخت اکوان و تطبیق آن با یکی از شخصیت های اساطیری مانند ایزد وای، ارزوشمنه (arezuşamana) و اکومنه (akumana) گمارده و به دیگر جنبه های این داستان نپرداخته اند. نگارنده بر این باور است که داستان رستم و اکوان از روی روایات دینی به ویژه اسطورة آفرینش زروانی، ساخته شده و بیشتر بازتاباننده و تکرارکنندة عمل خلقت است. کیخسرو و افراسیاب در نقش اهورامزدا و اهریمن ظاهر شده اند و رستم و اکوان نیز به ترتیب نماینده بهمن و اکومنه هستند. این داستان بیان کنندة سه هزاره سوم از زمان کرانمند است که دوران آمیزش خوبی و بدی، و جنگ نهایی میان نیروهای اهورامزدا با نیروهای اهریمن است. اکوان نمونة آشوب و نابسامانی جهانی است که رستم با کشتن آن، جهان را از آشفتگی و بدی می رهاند و کار خلقت را تکرار می کند.
بازآفرینی اسطورة بندهشی و مزدایی آفرینش در داستان ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار از طریق مقایسة عناصر ساختاری اسطوره مزدایی آفرینش با داستان ضحاک از شاهنامه، به اثبات این فرضیه پرداخته شده است که داستان ضحاک در حقیقت الگوبرداری مجددی از اسطوره آفرینش است. در راستای این هدف، نخست خلاصه ای از اسطوره آفرینش در قالب تقسیم بندی سه گانه ای روایت و پس از آن با تقسیم داستان ضحاک به سه پاره مشخص، این نتیجه مطرح شده است که برش های سه گانه داستان ضحاک بر سه دوره سه هزارساله مورد بحث قابل تطبیق است و زروان، اهریمن، اورمزد و کنش های آنها به ترتیب در قالب شخصیت ها و کردارهای داستانی جمشید، ضحاک و فریدون بازآفرینی شده اند.
نقد کهن الگویی ریشه های دوگانه انگاری اسطوره ای در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گومیزشن و وزارشن به دو دوره از مهم ترین ادوار آفرینش در اساطیر ایرانی اطلاق می شود که طی آن، نبرد میان دو بن متخاصم خیر و شر، به شدیدترین مرحله خود می رسد و در نهایت به پیروزی نهایی خیر بر شر می انجامد. اعتقاد به نبرد و درگیری میان دو اصل نیک و بد که اساس تفکّر اسطوره ای ایرانی را تشکیل می دهد، در شاهنامه فردوسی در قالب جنگ ها و کشمکش های درازآهنگ ایران و نیران (غیر ایرانی) نمود یافته است. در شاهنامه، ایران، نماد سرزمینِ اهورامزدا و نیران (عموماً توران)، نماد سرزمینِ اهریمن است و نبرد میان این دو سرزمین، تجلّی گومیزشن در اساطیر ایرانی است که در پایان بخش حماسی شاهنامه، به وسیله کیخسرو پایان می یابد و به وزارشن خود در شاهنامه می رسد. در این نوشتار سعی شده است تا با تکیه بر دیدگاه های روان شناسی کارل گوستاو یونگ، ریشه های دوگانه انگاری در تفکّر اسطوره ای ایرانی و به تبع آن، در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار گیرد و جنبه های اهورایی و اهریمنی به عنوان نمادهای خودآگاهی و ناخودآگاهی در روان شناسی یونگ، رمزگشایی شود. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که در بینش دوگانه انگار اسطوره، دنیای نیکی و اهورایی با خودآگاهی و دنیای بدی و اهریمنی با ناخودآگاهی قابل مقایسه است و تقابل اهورامزدا/اهریمن یا ایران/نیران در شاهنامه و تفکر اسطوره ای حاکم بر آن، با جدال خودآگاهی و ناخودآگاهی روان برای رسیدن به خود جامع، سنجیدنی است. از آن جا که تسلسل فراز و فرود حیات پادشاهان برجسته در شاهنامه با پیروزی نهایی ایران بر توران در دوره پادشاهی کیخسرو پایان می پذیرد، می توان گفت روح حماسه ملی که از ابتدا در کالبد کیومرث دمیده شده بود، با ازسرگذراندن تجسّدهای مختلف –که می توانند نماد پرسونا یا نقاب در نظریه یونگ باشند- و با توالی مستمر کهن الگوی مرگ و زندگی، به جاودانگی کیخسرو دست می یابد.
اسطوره آفرینش از نگاه اسماعیلیه و اصطلاحات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه های اسماعیلیان درباره آفرینشبا توصیفی اسطوره ای آغاز می شود و بعدها با به کارگیری شیوه و زبان فیثاغورسیان، نوافلاطونیان، اصحاب قبالا و اخوان الصفا، به صورت آمیخته ای از اعداد رازآمیز، نظریه مُثُل و موازی سازی های متعدد بین پدیده های طبیعی و برابرهای آسمانی آنها و سپس یافتن برابرهای آن در دین که مؤید باورهای دینی آنها و حقانیت چهره های اعتقادی شان است، شکل می گیرد. در این شیوه، مفهوم حدّ یک اصطلاح کلیدی و شامل حدّهای دوگانه، پنج گانه و هفت گانه است. بیشتر از همه حدّهای پنج گانه برای توجیه و توصیف آفرینش به کار گرفته شده اند. پژوهش حاضر به بررسی آرای اسماعیلیان و دیدگاه ناصرخسرو درباره اسطوره آفرینش اختصاص دارد.
ژرف ساخت اسطوره ای پدرسالاری در ازدواج های ایرانیان با نیرانیان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند مردان ایرانی با زنان نیرانی یکی از رایج ترین نوع ازدواج ها در شاهنامه است که به ویژه در بخش پهلوانی بسامد بسیار بالایی دارد. در شاهنامه، پادشاهان و یلان برجسته ایرانی با زنانی غیرایرانی و عموماً تورانی ازدواج می کنند. از این ازدواج ها با عنوان ازدواج برون همسری، یا ازدواج برون قبیله ای یاد می شود. در نمادشناسی باستانیِ شاهنامه، ایران سرزمین مقدّس و اهورایی، و توران، سرزمین آلودگی ها و نیروهای اهریمنی، است. از سوی دیگر، در باورشناسی باستانی، زنان کانون های آمیختگی و وابستگی به زمین هستند و در مقابل، مردان، موجوداتی اهورایی، آسمانی و فارغ از آلودگی های زمینی به شمار می آیند. اسطوره های کهن ایران، بنابر سابقه طولانی تسلّط فرهنگ پدرسالاری، دارای ژرف ساختی مردکانون هستند؛ از این رو، در روند دگرگونی اسطوره ها به حماسه ملّی، مفاهیم و برداشت های زن ستیزانه را نیز به حماسه افزوده اند. در این پژوهش علاوه بر بررسی ژرف ساخت اسطوره ای این پیوندها، مؤلّفه های پدرسالاری در آنها بازکاوی شده است.
داستان آفرینش انسان از منظر اسطوره شناسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر باورها و اسطوره هایی که درباره آفرینش انسان در میان اقوام گوناگون شکل گرفته، برای همه انسان ها وجود پدر و مادر مشترکی قائل شده اند. ظاهراً در این اندیشه اقوام گوناگون اتفاق نظر داردند. تفاوت وقتی بروز می کند که سخن از خاستگاه این پدر و مادر مشترک و توالی خلق آن دو از نظر جنسیت به میان می آید و نیز وقتی که فلسفه ای برای خلق انسان تعریف می شود. به منظور دستیابی به برخی از این بنیان های فکری، اسطوره های آفرینش انسان در باورهای ایرانی، سامی، بین النهرینی، مصری، یونانی و هندی به شیوه ای قیاسی بررسی شده و شباهت ها و تفاوت های موجود در اندیشه های اقوام مذکور مورد توجه قرار گرفته است. Abstract Myths about the creation of humankind exist among different nations and cultures. In most of such myths, humankind shares the same parents – an idea which is apparently shared by many nations. There, however, exist certain differences, especially when it comes to how these parents come in being; who comes first: the man or the woman; or what the reason for their creation is. In order to attend to existing differences, the present study offers a comparative analysis of the myths of the creation of humankind found among Iranians, Semites, Mesopotamians, Egyptians, Greeks, Indians, and Manicheans. Keywords: Myths of Creation, Adam, Eve, Gayomard, Gelshah, Mashi, Mashiane.
نقش اسطوره باروری در شکل گیری تراژدی پسرکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مضامین درخور تأمل در جهان اسطوره و حماسه، پسرکشی است. شاهنامه فردوسی و برخی از داستان های حماسی اسطوره ای از آثاری محسوب می شوند که صورت مفصل این آیین شرقی را دست مایه برخی از داستان های مشهور خود کرده اند. در داستان رستم و سهراب، سیاوش و به نوعی در داستان رستم و اسفندیار، شاهد مرگ فرزند به دست پدر هستیم. در این جستار عاملی مطرح شده که می تواند عامل اصلی شکل گیری تراژدی در این داستان ها فرض شود. بر اساس اسطوره های باروری و آفرینش، رسالت اصلی والدین تداوم و بقای نسل است؛ با کشته شدن پسر به دست پدر، حلقه اصلی تداوم نسل به دست پدر از بین می رود و سبب می شود که پدر نتواند رسالت اصلی خود، یعنی پرورش فرزند را به انجام برساند. این واقعه داستان را در حد تراژدی اعتلا می بخشد حال آنکه در روایات پدر کشی، لفظ تراژدی کمتر به کار برده شده زیرا پدر، تکلیف اسطوره ای خود را به پایان رسانده است و مرگ او از دیدگاه اسطوره ای چندان مورد اعتنا نیست. این مقالله با روش تحلیلی استنادی ساختارهای مشترکی را که سبب وقوع تراژدی پسرکشی شده با اسطوره باروری پیوند داده و آن را به عنوان مهم ترین عامل شکل گیری تراژدی در این داستان ها معرفی می کند.
شباهت ساختاری داستان سوسن رامشگر در برزونامه با اسطوره آفرینش در بندهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمه پایانی منظومه حماسی برزونامه ، اثر عطاء بن یعقوب ناکوک رازی، برگرفته از ماجرای مبارزه سوسن رامشگر با پهلوانان ایرانی است که به سبب ساختار نسبتاً مستقل آن، داستانی مجزا و منفصل معرفی شده است. به نظر محققان این حماسه همانند سایر حماسه های ملی، در زیرساخت روایتگر اساطیر کهن ایرانی قرار گرفته است. از نظر خوانش اسطوره ای، اسطوره آفرینش در بندهش ، از طریق دو عنصر کنش و شخصیت، در ساختار این اثر باز روایت شده، ساختاری مشابه با ساختار این اسطوره را در منظومه حماسی شکل داده است، به همین دلیل به نظر می رسد می توان با مقایسه و بررسی ساختار اسطوره باز روایت شده با ساختار حماسه، درباره الحاقی بودن یا نبودن ابیات و داستان های این منظومه به داوری پرداخت؛ بدین شیوه که با مرجع قرار دادن متن اسطوره و ساختار آن، درباره اصالت قسمت های حذف شده یا افزوده شده ساختار حماسه، اظهار نظر کرد. بر اساس این شیوه به نظر می رسد برخلاف نظر برخی از محققان، داستان سوسن رامشگر در حماسه برزونامه با توجه به بازتاب اسطوره آفرینش بندهش در ساختار آن نه تنها الحاقی نبوده بلکه جزو پیکره اصلی داستان حماسی است. نیمه پایانی منظومه حماسی برزونامه ، اثر عطاء بن یعقوب ناکوک رازی، برگرفته از ماجرای مبارزه سوسن رامشگر با پهلوانان ایرانی است که به سبب ساختار نسبتاً مستقل آن، داستانی مجزا و منفصل معرفی شده است. به نظر محققان این حماسه همانند سایر حماسه های ملی، در زیرساخت روایتگر اساطیر کهن ایرانی قرار گرفته است. از نظر خوانش اسطوره ای، اسطوره آفرینش در بندهش ، از طریق دو عنصر کنش و شخصیت، در ساختار این اثر باز روایت شده، ساختاری مشابه با ساختار این اسطوره را در منظومه حماسی شکل داده است، به همین دلیل به نظر می رسد می توان با مقایسه و بررسی ساختار اسطوره باز روایت شده با ساختار حماسه، درباره الحاقی بودن یا نبودن ابیات و داستان های این منظومه به داوری پرداخت؛ بدین شیوه که با مرجع قرار دادن متن اسطوره و ساختار آن، درباره اصالت قسمت های حذف شده یا افزوده شده ساختار حماسه، اظهار نظر کرد. بر اساس این شیوه به نظر می رسد برخلاف نظر برخی از محققان، داستان سوسن رامشگر در حماسه برزونامه با توجه به بازتاب اسطوره آفرینش بندهش در ساختار آن نه تنها الحاقی نبوده بلکه جزو پیکره اصلی داستان حماسی است. کلیدواژه ها : ساختار، داستان سوسن رامشگر، برزونامه ، اسطوره آفرینش، بندهش .
بررسی آیین قربانی در رمان بیوه کشی (با تکیه بر رویکرد میرچا الیاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم قربانی از محوری ترین مباحث رمان بیوه کشی است که به انسجام و توالی روایت، کمک شایانی می کند. اسطوره شناسان مختلفی به بررسی موضوع قربانی در فرهنگ اقوام مختلف پرداخته اند که از آن جمله می توان به میرچا الیاده اشاره کرد که قربانی کردن را برابر با فعل آفرینش و لازمه حیات می داند. وی معتقد است هیچ چیز بدون فدا شدن یا قربانی کردن، آفریده نمی شود. داستان بیوه کشی را می توان نمونه ای معاصر از آیین قربانی به شمار آورد. در بیوه کشی، توالی قربانی شدن هفت پسر حضرت قلی و قربانی کردن بره به جای دختر باکره، نمونه ای از تفکر اسطوره ای آیین قربانی را تداعی می کند. در بررسی حاضر، نگارندگان با رویکرد تحلیلی تطبیقی ابتدا به جمع آوری و تنظیم نظریات عمده میرچا الیاده درباره مفاهیمی چون اسطوره آفرینش، قربانی و کمال آغازین پرداخته اند و سپس عناصر آیین قربانی در روایت بیوه کشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند تا ضمن تبیین نظرات الیاده، میزان انطباق آن با روایت بیوه کشی را نیز مورد ارزیابی قرار دهند. نتیجه بدست آمده در این پژوهش به روشن شدن این موضوع انجامید، که روایت بیوه کشی تجّلی جدال میان اسطوره های آفرینش و باروری است.
بررسی تطبیقی اسطوره آفرینش در کیش زروانی و اساطیر بومیان استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۸
135-150
حوزه های تخصصی:
اساطیر آفرینش، بازتابی از اعتقاد انسان به آفرینش جهان، انسان و سرانجام آنهاست که در باور کیش زروانی در ایران نیز نمود این تفکر دیده میشود. از آن روی که اندیشه خلقت جهان در میان همه ملتها نمود دارد، چنین به نظر میرسد که اسطوره آفرینش در دو فرهنگ ایرانی و استرالیایی دارای نقاط مشترک متعددی باشد. به منظور بررسی این فرضیه برآنیم تا به مطالعه تطبیقی- توصیفی اسطوره آفرینش در این دو فرهنگ مبادرت ورزیده شود و نمادهای مطرح در آنها با هدف یافتن اشتراکات و تفاوتهایشان بررسی گردند. شباهت آشکار در دو فرهنگ، اعتقاد به نیرویی برتر است که در ایران، "زروان" و میان بومیان استرالیا، نیاکان اساطیری، "خواهران واویلاک" نام گرفتهاند. بهرهگیری از عناصر نمادین از جمله اشاره به "زمان بیکرانه" دیگر وجه مشترک آنهاست. بدان صورت که زروان در زمانی بیکرانه، "اهورامزدا" و "اهریمن" را آفرید. خواهران واویلاک نیز در "عصر رؤیاها"، نمودی از زمان بیکران، جهان و موجودات آن را خلق کردند. در آئین زروان، به اهورامزدا و اهریمن به عنوان دو نیروی خیر و شر که نمود آن در مفرغهای لرستان دیده میشوند و همچنین مار که نیرویی اهریمنی است، اشاره شده است. در اسطوره خواهران واویلاک، به نمادهایی چون مار و گودال آب مقدس اشاره شده که در نقوش صخرهای و نقاشیهای پوست درختی دیده میشوند. همچنین مار، مار رنگینکمان، موجودی نیایی است که جایگاه او در آسمان و هم در اعماق زمین در گودال آب مقدس است. زروان با بخشیدن "برسم" به اهورامزدا قدرت آفرینش جهان و موجودات را به وی میدهد. اهورامزدا نیز آفرینش را به یاری "وای نیکو" و خواهران نیایی با "ابزار حفاری" یا "نیزه های سنگی" خلق میکند. در دو اسطوره علاوهبر آفرینش جهان تأکید بر زایش نیز شده است.
روایت اسطوره و داستان آفرینش ایران باستان در نمادها و حجاریهای ساسانی تاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در امپراطوری عظیم و یکپارچه ساسانی دین و رهبری مذهبی در بسیاری از جریانات سیاسی و فرهنگی و حتی هنری دخالت عمده ای داشتند. هنرمندان ساسانی با الهام از دانش موبدان زرتشتی و کتاب اوستا که همواره دین و اسطوره در آن ترکیب یافته است در طراحی و نقش پردازی کتیبه ها و نقش برجسته های ساسانی، سمبل های اسطوره ای را با تصاویر تاریخی در هم آمیخته اند و نهایت دقت را در نظر داشتند که ترکیب دین و اسطوره در شکل نماد و نشان در روایت های تاریخی تجلی یابد. این ارتباط تنگاتنک چه از لحاظ هنری و ظاهری و چه از دیدگاه فرهنگی و معنوی تعلق بزرگی به اسطورهای کهن ایرانی دارد. سوالی که این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به آن می باشد این است که نقش هلال ماه، دو فرشته و دوگیاه حجاری شده در تاق بزرگ تاق بستان جنبه تزئینی داشته است یا داستان و روایتی را در دل خود بیان می-کند؟ در این پژوهش بر اساس رویکرد تحلیلی و توصیفی؛ تزئینات و نماد و نشانهای حجاری تاق بستان کرمانشاه در قالب اندیشه های دینی و اسطوره ای مورد بررسی و مطالعه قرارمی گیرد. و به این نتیجه می-رسد که هنر ساسانی تاق بستان در قالب نماد و نشانهای نقش بسته بر تاق بزرگ تجلی و بازتاب اسطوره-های آفرینش در باورهای دینی ایران باستان است.
واکاوی تطبیقی – اسطوره ای رمان های خانه ادریسی ها از غزاله علیزاده و خانه اشباح از ایزابل آلنده(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
299 - 319
حوزه های تخصصی:
اسطوره از برجسته ترین مفاهیمی است که سبب بازآفرینی و نوآوری در آثار ادبی می گردد. رمان به عنوان یکی از کارآمدترین انواع ادبی معاصر نیز با اسطوره پیوند دارد. فضای برخی از رمان های ایرانی معاصر توان بالقوه ای در نمایاندن اسطوره ها و مفاهیم جادویی و ماورائی دارد و همین موضوع، عامل غنا و شباهت آن ها به رمان های رئالیسم جادویی آمریکای جنوبی شده که باور به وجود فضایی جادویی و اسطوره ای در کشورهای این منطقه، در آثار نویسندگانش جلوه گر شده است. با توجه به تأثیرپذیری رمان های این دو منطقه از کنش ها و مفاهیم اسطوره ای، پژوهش حاضر به واکاوی اسطوره ای رمان های خانه ادریسی ها از غزاله علیزاده و خانه اشباح از ایزابل آلنده به شیوه تحلیلی مقایسه ای می پردازد و روشن می سازد که توجه این دو نویسنده به بازآفرینی اسطوره های آفرینش و زمان و مکان اسطوره ای، همسان بوده با این تفاوت که جنبه های جادویی، شخصیت های ماورائی و اسطوره ای در رمان آلنده آشکارتر و ویژگی های قهرمان گرایانه و توجه به کهن الگوی زن زمین در خانه ادریسی ها نمود بیش تری یافته است.