مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
خدایان
چکیده سیکهیزم، آئینی که تا به امروز برای ادامه ی اندیشه ها و تفکرات بنیانگذارش، درابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تلاش فراوان می نماید و توانسته است نه تنها در هند بلکه در سایر ملل، جایگاه دینی و اجتماعی را برای گسترش این دین باز نماید، چرا بر خلاف سایر آئین های هند، تا به امروز سیکهیزم به عنوان دینی بزرگ شناخته شده است؟ اگر نگاهی به ادیان هند داشته باشیم، به راحتی در یک مقایسه ی تطبیقی می توان به این موضوع پرداخت که بررسی جنبه های تاریخی- اجتماعی و اعتقادات دینی هندوئیزم، جاینیزم و بودیزم نشان می دهند که تفکرات این ادیان درشکل گیری ساختار دینی سیک در جنبه های مختلف مؤثر بوده است. اعتقاد به چهار باور بنیادی یعنی طبقات، خدایان، کتاب مقدس و سمساره یا تناسخ درادیان بزرگ هند، تفکر جدیدی را در باورهای مردم هند گشود که ما امروز آن را به عنوان دین سیک در جهان می شناسیم. دراین مقاله تلاش شده است تا با نگاهی به تاریخ تفکر دینی و اعتقادات ادیان بزرگ، تحولات این دین را درمقایسه با سایر ادیان مورد بررسی قراردهیم.
آفرینش در وداها
حوزه های تخصصی:
سرودهای ودایی علاوه بر مدح خدایان و موجودات اساطیری به مسئله آفرینش نیز پرداخته و آن را مورد بررسی قرار داده اند. در وداها آب بعنوان عنصر اصلی و مادةالمواد جهان معرفی شده است. همچنین در برخی از سرودهای ودایی، مسئله خلق از عدم نیز مطرح شده است. مسئله آفرینش در وداها قابل تطبیق با کتابها آسمانی دیگر است؛ مثلاً در متون اوستایی نیز آب بعنوان عنصر آسمانی و کیهانی که مایة حیات است، معرفی شده است. همچنین سومریان، مصریان و یونانیان نیز آب را اولین چیزی میدانستند که خالق آن را آفرید. در برخی از سرودهای ودایی، آفرینش از طریق قربانی کردن صورت میگیرد و خدایان انجام دهندگان این قربانی هستند. اعضای قطعه شدة خدایی که قربانی شده است، درجات آفرینش را تشکیل میدهد و با این قربانی شدن عالم هستی تحقق پیدا میکند و وحدت به کثرت تبدیل میشود. بطور کلی آفرینش در وداها از طریق نیروهای اسطورهیی که در تکوین عالم نقش دارند، صورت گرفته است.
این مقاله همچنین به مسئله یکتاپرستی در وداها پرداخته و با اشاره به برخی از سرودهای ودایی و نظر محققان هندی ـ و برخلاف نظر مستشرقان ـ مشخص نموده است که در وداها یکتاپرستی وجود داشته است و فرضیة چند خدایی در مورد آن صحت ندارد.
خاستگاه و ردّ پای دیو و اهریمن در ادب کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان بینی «رگ وده»، جهان بینی متناقض!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، جهان بینی آیین هندو را بر اساس آموزه های «رگ وده» در سه مسئلة خداشناسی، جهان شناسی و چگونگی پیدایش آن، و انسان شناسی بررسی می کند. رگ وده در باب خداشناسی مشرکانه می اندیشد؛ اگرچه در برخی از سرودها، اعتقاد به یک خدا و اعتقاد به وحدت وجود فلسفی نیز مشهود است. شناخت جهان هستی و چگونگی پیدایش آن نیز بسته به نوع شناخت سرایندگان سرودها، متعدد بیان شده است: بر طبق یک بیان، خدایان جهان را آفریده اند و مطابق دیدگاه دیگر، خدایان به واسطة جهان هستی تولد یافته اند. رگ وده در زمینة انسان شناسی معتقد است افراد طبقات عالی دارای ارزش و کرامت ذاتی، و انسان های طبقات زیرین بی ارزش و دون پایه اند. انسان باید در این جهان مطابق با قانون ریتا زندگی کند؛ هم به اخلاق پایبند باشد و هم با نیایش و تقدیم نذورات و قربانی به درگاه خدایان، ارتباط خوبی با آنها برقرار نماید. انسان با مرگ خود نابود نمی شود، بلکه به دنیایی جاوید قدم می گذارد. در ادامه، پس از بیان تناقضات و اختلافات موجود در این جهان بینی، استدلال به سوره نساء آیه 82 اثبات می شود که جهان بینی «رگ وده»، الهی نیست؛ بلکه ساخته و پرداختة اندیشه های انسان های برجستة روزگار کهن است.
وأدالبنات؛ دراسة دلالیة سیمیولوجیة (پژوهشی از منظر معنی شناسی و نشانه شناسی در زمینه زنده به گور کردن دختران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلایل و اسباب متعددی در رابطه با زنده به گور کردن دختران گفته شده است. این اختلاف اقوال، خواننده را به تفکر و اندیشه وا می دارد تا در ریشه های فرهنگی این عادت تأمل نماید، تأملی که از خلال آن این نتیجه به دست می آید که دلایل وجود و بروز این عادت، ریشه در مسائلی غیر از آنچه تا کنون گفته شده دارد، آن گونه که شاید این علل بتواند زیر مجموعه آن علت اصلی باشد.
به هر حال، با بررسی علل و انگیزه های وجود این سنت نزد عرب های جاهلی و تحلیل آن از دیدگاه نشانه شناسی، پرده از روی این عادت برداشته می شود. بررسی های نشانه شناسی ثابت می کند که ""دال""های نسبتا زیادی وجود دارد که ""مدلول""هایی غیر از تفسیرهای مذکور می طلبد، علائمی که این عادت و سنت را به دین و اعتقادات دینی پیوند می دهد.
آنگونه که در تاریخ مشهود است، قربانی کردن انسان ها برای خدایان ، نزد دیانت های گذشته و امت های سابق مرسوم بوده است. بررسی های نشانه شناسی و استفاده از روش تقابلی در تفسیر یک عادت میان اقوام و آیین های مختلف، نشان می دهد که میان قربانی کردن انسان ها نزد اقوام گذشته و قربانی کردن پسران برای خدایان، نزد عربهای جاهلیت و همچنین میان زنده به گور کردن دختران ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد؛ ارتباطی که ما را به این نتیجه می رساند که این سنت با اعتقادات ماورائی پیوند و خویشاوندی دارد.
بازگفتی از جایگاه بهارات و نگاهی به هسته ی حماسه ی آن
حوزه های تخصصی:
این مقال در مجالی مغتنم می کوشد با روش دین پژوهی و به شیوه ی توصیف و تحلیل، هسته ی حماسه ی بهارات را به بازگفت آورد. بی گمان طرح چنین مسئله ای نیاز به بررسی تحلیلی حماسه و نیز معرفی جایگاه متن مهابارات این بزرگترین حماسه ی هندوستان دارد. بررسی این متن بیانگر آن است که همچون حماسه های باستانی دیگر این خدایان و آدمیان هستند که در رزمی آشکار به نبرد برمی خیزند تا در یک جنگ تمام عیار که به گونه ی حماسه( دلاوری و مردانگی در کارزار) انجام می گیرد؛ حقیقت را کشف و یا اثبات کنند. گذشته از صورت پیدای حماسه که حکایت از جنگ با همه ی خشکی و خشونتش دارد؛ به زودی چهره ی پنهان آن نیز هویدا می شود. نبردی بی امان در شمایل بی باکی و از خود گذشتگی که از پی دفاع و برپایی از یک حقیقت محتوم انجام، و با دست یابی به خود سازی و دیگر سازی فرجام می گیرد. در این نبرد، اهوراییان به یاری ایزدان، فرشتگان و اصولاً موجودات ماوراء الطبیعه در سلوکی عقلی و فعلی برعلیه اهریمنان تلاش می کنند تا به آرمان های ستوده و سپید( مقدس) دست یابند. از این رو می توان گفت این حماسه حکایت تلاش مردمان برای دست یابی به اخلاق و تقدس است. و بهارات گزارش نبرد استراتژیک خدایان و آدمیان نیک خوی با دیوان و آدمیان بدخوی بر پایه ی ایدوئولوژی هندوان است.
تجلی عرفانی خدایان ودایی در اوستا و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۹
359 - 386
حوزه های تخصصی:
دست یابی به معرفت، مهم ترین هدفِ تلاش های فلسفی، هنری و عرفانی دنیای دیروز و امروز بشر است که آگاهی از این حقیقت و رسیدن به آن، اگرچه متفاوت و دارای جلوه های گوناگون است، و هرچند گاه به مدد عقل، گاه به نیروی وحی و گاه با خیال انگیزی و تخیل انجام می پذیرد؛ اما می توان همسانی ها و اشتراکات فراوانی بین آن ها یافت. در این پژوهش، هدف بررسی اندیشه های عرفانی در دو اثری است که، ظاهراً با عرفان در تناقض اند اما تحقیقات درباره آن ها نشان داده است که، علی رغم تناقضات ظاهری، مشابهات و اشتراکات بسیاری در رسیدن به معرفت دارند. شاهنامه یک اثر عرفانی نیست اما، خاستگاه عرفان، فطرت خداجوی انسان است و هیچ دلی پیدا نمی شود که در آن نشانی از تمایلات و تفکرات عرفانی نباشد. تعدادی از شخصیت های اساطیری و حماسی شاهنامه ،خدایان نغمه های مذهبی ریگ ودا هستند؛ که پس از ظهور اشوزردشت و رواج یکتاپرستی، به صورت ایزدان و شاهان، در نخستین اثر حماسی یعنی اوستا جلوه گر شدند و پس از اسلام، به صورت شاهان و پهلوانان بزرگ شاهنامه درآمدند؛ در سرگذشت این مردان و نیز در برخی دیگر از داستان های شاهنامه به مباحثی برمی خوریم که در اثنای آن، شعر فردوسی بیشتر شبیه یک منظومه تمثیلی عرفانی می شود. در این تحقیق سعی بر آن است که ضمن معرفی این شخصیت ها به پیشینه اسطوره ها و تحول ایشان از وداها تا اوستا و شاهنامه و تحلیل عرفانی هریک اشاره شود.
مفهوم «خدایان، دیگر خدایان و همه خدایان» در ایدئولوژی سلطنتی شاهان هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
55 - 79
حوزه های تخصصی:
کتیبه های سلطنتی هخامنشی که بیشتر سه زبانه (فارسی باستان، ایلامی، بابلی) هستند، به استثنای کتیبه بیستون از جنبه روایی تهی هستند، این کتیبه ها جهانبینی و ایدئولوژی شاهان و شاهنشاهی هخامنشی را بازتاب می دهند. یکی از مهم ترین موضوعات کتیبه های هخامنشی پیوند شاه با خدا است؛ این پیوند بیش از آنکه رنگ و بوی دینی داشته باشد، بر جنبه سیاسی و ایدئولوژیک شاه هخامنشی با خدا تأکید می کند. مهم ترین و بزرگ ترین خدای نام برده شده در این کتیبه ها، اهورامزداست. بر مبنای این کتیبه ها پیوند میان اهورامزدا و شاه بدیهی و روشن است، او پادشاهی را به شاه بخشیده است و شاه هخامنشی در راستای تحقق و اجرای اهداف خدا گام بر می دارد، اما این تمام ماجرا نیست، در کتیبه های سلطنتی از عبارات کلی «خدایان خاندان سلطنتی، خدایان، دیگر خدایان و همه خدایان» نیز نام برده شده است، همچنین در کتیبه های سلطنتی دوران اردشیر دوم و اردشیر سوم به خدایان آناهیتا و میترا اشاره شده است، آیا این خدایان همان خدایانی هستند که با عبارات کلی از آنها یاد شده است و چه پیوندی با اهورامزدا و شاهان هخامنشی دارند؟ متون بایگانی باروی تخت جمشید در این باره چه اطلاعاتی در اختیار قرار می دهند، آیا می توان به رواداری و تساهل هخامنشی در کتیبه های آنها استناد کرد؟، واکاوی دقیق کتیبه های سلطنتی و مدارک مکمل به ویژه متون آیینی بایگانی باروی تخت جمشید نشان می دهد که پیوند شاه هخامنشی با خدا از نظر ایدئولوژیک و مشروعیت بخشی بسیار مستحکم بوده است و اینکه در جهانبینی آنها چندین خدا وجود داشته است؛ در واقع آنها از چندین خدا کمک می گرفته اند