اساطیر آفرینش، بازتابی از اعتقاد انسان به آفرینش جهان، انسان و سرانجام آنهاست که در باور کیش زروانی در ایران نیز نمود این تفکر دیده میشود. از آن روی که اندیشه خلقت جهان در میان همه ملتها نمود دارد، چنین به نظر میرسد که اسطوره آفرینش در دو فرهنگ ایرانی و استرالیایی دارای نقاط مشترک متعددی باشد. به منظور بررسی این فرضیه برآنیم تا به مطالعه تطبیقی- توصیفی اسطوره آفرینش در این دو فرهنگ مبادرت ورزیده شود و نمادهای مطرح در آنها با هدف یافتن اشتراکات و تفاوتهایشان بررسی گردند. شباهت آشکار در دو فرهنگ، اعتقاد به نیرویی برتر است که در ایران، "زروان" و میان بومیان استرالیا، نیاکان اساطیری، "خواهران واویلاک" نام گرفتهاند. بهرهگیری از عناصر نمادین از جمله اشاره به "زمان بیکرانه" دیگر وجه مشترک آنهاست. بدان صورت که زروان در زمانی بیکرانه، "اهورامزدا" و "اهریمن" را آفرید. خواهران واویلاک نیز در "عصر رؤیاها"، نمودی از زمان بیکران، جهان و موجودات آن را خلق کردند. در آئین زروان، به اهورامزدا و اهریمن به عنوان دو نیروی خیر و شر که نمود آن در مفرغهای لرستان دیده میشوند و همچنین مار که نیرویی اهریمنی است، اشاره شده است. در اسطوره خواهران واویلاک، به نمادهایی چون مار و گودال آب مقدس اشاره شده که در نقوش صخرهای و نقاشیهای پوست درختی دیده میشوند. همچنین مار، مار رنگینکمان، موجودی نیایی است که جایگاه او در آسمان و هم در اعماق زمین در گودال آب مقدس است. زروان با بخشیدن "برسم" به اهورامزدا قدرت آفرینش جهان و موجودات را به وی میدهد. اهورامزدا نیز آفرینش را به یاری "وای نیکو" و خواهران نیایی با "ابزار حفاری" یا "نیزه های سنگی" خلق میکند. در دو اسطوره علاوهبر آفرینش جهان تأکید بر زایش نیز شده است.