مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
مازندران
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۸۳
3 - 16
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی علت ها، بسترها، آسیب های ناشی از بحران کرونا بر کسب وکار بوم گردی در استان مازندران و راهکارهای افزایش تاب آوری در برابر آن است. این پژوهش دارای رویکرد کیفی بوده و از روش مصاحبه غیر ساختمند برای گردآوری داده ها استفاده شده است. حجم نمونه 13 نفر از صاحبان اقامتگاه های بوم گردی در استان مازندران است که بر مبنای نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع انتخاب شده اند. بر این مبنا، سعی شده است بومگردهایی انتخاب شوند که دارای سابقه کاری بیشتر از دو سال در بوم گردی هستند و به لحاظ تحصیلات، سن و جنس متفاوت باشند. همچنین از نمونه گیری نظری استفاده شده است و مقولاتی که در کدگذاری مصاحبه اول به دست آمده اند، مبنا قرار گرفته و برای پر کردن خلأهای اطلاعاتی، مصاحبه های بعدی انجام شدند. مبنای اتمام مصاحبه ها، اشباع نظری بوده است. با توجه به شرایط کرونا و تعطیلی اقامتگاه های بوم گردی از طریق مشاوران گردشگری با صاحبان اقامتگاه های بوم گردی ارتباط برقرار شد و مصاحبه نامه از طریق فضای مجازی (واتساپ) برای مشارکت کنندگان ارسال شد و از آن ها خواسته شد پاسخ های مبسوط و تشریحی به سؤالات را در قالب فایل های صوتی ارسال نمایند. به منظور افزایش اعتبار کار به محض دریافت فایل های صوتی در همان روز فایل ها از حالت شنیداری با تایپ کردن به متن مکتوب تبدیل شدند. مصاحبه ها در فاصله زمانی اردیبهشت و خرداد 1400 دریافت شدند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با ابزار مصاحبه انجام شده است. در ارتباط با علت ها و بسترهای تشدیدکننده آثار کرونا بر بوم گردی، پیامدها و راهکارها به صورت کلی 81 مفهوم اولیه حاصل شد که در 2 مقوله اصلی شرایط علی، 4 مقوله اصلی بسترهای زمینه ساز، 5 مقوله اصلی (آسیب های اقتصادی)، 2 مقوله اصلی (آسیب های اجتماعی)، 3 مقوله اصلی (آسیب های روانی) جای گرفتند. همچنین، راهکارها نیز به چهار مقوله اصلی راهکارهای اقتصادی و شغلی، راهکارهای اجتماعی، راهکارهای فردی و راهکارهای فرهنگی تقسیم بندی شدند. از دیدگاه صاحبان اقامتگاه های بوم گردی، مهم ترین علت تشدید آثار کرونا بر بوم گردی، مدیریت اجرایی ناکارآمد و فقدان مهارت های شغلی به عنوان مهم ترین بسترهای زمینه ساز تشدید آثار کرونا شناسایی شدند. کاهش درآمد مهم ترین آسیب اقتصادی و کاهش شاخص های تضمین و قابلیت اطمینان خدمات گردشگری و شهرت و تصویر اقامتگاه مهم ترین آسیب
شغلی بود.
نقش آب در مسکن روستایی مازندران و امکان سنجی بازآفرینی کالبدی ساختارهای مدیریت منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۸۵
133 - 146
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی لزوم توجه به موضوع آب در حوزه های مختلف ازجمله معماری را بیش ازپیش نمایان ساخته است. روش های مدیریت مصرف آب در اقلیم های خشک و نیمه خشک ایران مدتی است که موردتوجه جامعه علمی و اجرایی کشور قرار گرفته است، اما این ملاحظات در مناطق مرطوب به ویژه مناطق حاشیه دریای خزر در نظر گرفته نمی شود. این بی توجهی به موضوع آب در مطالعات مربوط به معماری روستایی منطقه مازندران در شرایطی است که کالبد بناهای با بیشترین تأثیر از آب شکل گرفته اند. هدف این مقاله تحلیل امکان سنجی توسعه سامانه های استحصال آب باران در مسکن روستایی استان مازندران با توجه به سازگاری در سه بعد اجتماعی، کالبدی و نهادی است.
این مقاله پژوهشی کاربردی و کمی است. داده های پژوهش در سه گروه کالبدی، اجتماعی و فنی طبقه بندی شدند. روش گردآوری فراخور هر گروه از داده ها اسنادی، مشاهده و پرسش نامه بوده است. تحلیل داده های کمی از طریق روش دلفی و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف توسط نرم افزار SPSS.24 انجام شده است. محدوده مطالعه روستاهای استان مازندران (روستاهای پارسی، شانه تراش، دیوا، کبریاکلا، کوتنا و ورکی) است که در سه گروه «کوهستانی»، «کوهپایه ای» و «جلگه ای» تقسیم شده اند.
یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان مشارکت در توسعه سامانه استحصال آب باران در روستاهای کوهستانی و کوهپایه ای استان نزدیک به یکدیگر است اما در روستاهای جلگه ای سازگاری اجتماعی پایین تر از متوسط ارزیابی شده است. در بعد کالبدی نیز سازگاری معماری روستایی بالاتر از متوسط است و این سازگاری در هر سه نوع روستا تقریباً به یکدیگر نزدیک هستند.
ازاین رو، ساختار کالبدی و معماری مسکن روستایی مازندران امکان توسعه سامانه های استحصال آب باران را دارا است. اما در بعد نهادی، ظرفیت های مدیریت روستایی کمتر از متوسط است و می تواند مانع توسعه سامانه های استحصال آب باران در روستاهای مازندران باشد.
تحلیلی بر سطح توسعه شاخص های آموزشی به عنوان عاملی جهت ارزیابی نابرابری ها و نیل به عدالت آموزشی پایدار: مطالعه موردی، مناطق آموزش و پرورش استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در حال حاضر نابرابری های آموزشی، یکی از عوامل بسیار مهم در حوزه برنامه ریزی آموزشی می باشد که نقش مهم و تعیین کننده ای گسترش عدالت آموزشی و توسعه عدالت اجتماعی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح توسعه شاخص های آموزشی به-عنوان عاملی جهت ارزیابی نابرابری ها و نیل به عدالت آموزشی پایدار در شهرستان های استان مازندران انجام است. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است که به روش پیمایشی اجرا شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از بررسی اسناد مربوطه و اجرای پرسشنامه، جمع آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان سال آخر دوره دوم متوسطه 22 شهرستان استان مازندران در سال تحصیلی 400 1399 می باشد (21981 =N). جهت انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب، 924 نفر انتخاب شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار (SPSS)، (Excel) و (ArcGIS) انجام گرفته و از مدل (TOPSIS)، ضریب آنتروپی شانون و آزمون F استفاده شده است. یافته ها: شهرستان های سوادکوه شمالی (با ضریب 995/0)، سیمرغ (با ضریب 685/0)، جویبار (با ضریب 354/0) به ترتیب در بالاترین رتبه و شهرستان های محمودآباد (با ضریب 0204/0)، آمل (با ضریب 0176/0) و بهشهر (با ضریب 0121/0) دارای ضعیف ترین وضعیت به لحاظ برخورداری از نظر شاخص های آموزشی(درون داد، فرآیند و برون داد) مورد نظر این مطالعه می باشند.نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده، شهرستان های استان مازندران از نظر توسعه شاخص های آموزشی در یک سطح نبوده و این استان برای نیل به عدالت آموزشی پایدار نیازمند بازبینی در بسیاری از برنامه ها می باشد.
اهمیت آوانگاری تفصیلی در ثبت زبان مادری (مطالعه موردی: ادبیات شفاهی مازندران)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۸
111 - 133
حوزه های تخصصی:
الفبای آوانگاری بین المللی بر پایه الفبای لاتین ساخته شده است و برای نشان دادن حالت های بیانی در زبان شفاهی مانند واج و آهنگ جمله کاربرد دارد. هر کدام از نمادهای الفبای آوانگاری بین المللی از دو عنصر اصلی حروف و تفکیک کننده ها تشکیل شده است. آوانگاری تفصیلی یکی از انواع راه های ثبت دقیق صداهاست. این نوع آوانگاری سبب می شود تا فرد بتواند آثار ادبی هر منطقه را که مکتوب نشده به زبان مادری یا گویش اصلی آن منطقه بخواند. از این روی، هدف از پژوهش حاضر بررسی کارآیی استفاده از آوانگاری تفصیلی در حفظ و ماندگاری ادبیات شفاهی مازندران است. این پژوهش از طریق پیاده سازی دو نمونه از ادبیات شفاهی مازندران از روی نوار و آوانگاری به روش تفصیلی انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آوانگاری تفصیلی از طریق ثبت زبان گفتار سبب ماندگاری گویش ها و لهجه های مناطق گوناگون در طول زمان خواهد شد.
آداب ترحیم و وقف گورستان در مازندران
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۰
117 - 132
حوزه های تخصصی:
مراسم ترحیم در مازندران آداب مخصوص به خود را دارد و اغلب در حسینیه یا امام زاده های مجاور گورستان برپا می شود. در گذشته گاه در این مراسم زمین هایی را نیز برای مزار وقف می کردند. این مقاله نخست به آیین های مرتبط با مرگ در مازندران اشاره و سپس نوع مالکیت زمین های گورستان را در آداب ترحیم مردم این منطقه بررسی می کند. برای دست یابی به این منظور محتوای برخی از وقف نامه های گورستان به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاضر حکایت از آن دارد که آداب ترحیم و وقف گورستان های مازندران نشأت گرفته از نوع نگرش و جهان بینی مردمان این منطقه است. واقفان با اعتقاد به جهان پس از مرگ، برای آرامش روح درگذشتگان خود نه تنها زمین هایی را وقف گورستان می کردند بلکه بر مزار بزرگان و بستگان خود نیز موقوفات بسیاری اختصاص می دادند تا در هر دو جهان از کردار نیک خود بهره مند شوند.
ارزیابی حساسیت ژئودایورسیتی (تنوع زمینی) در حوضه آبریز بابلرود، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
184 - 200
حوزه های تخصصی:
ژئودایورسیتی (تنوع زمینی) گوناگونی محیط غیرزنده زمین است که پایه اغلب فعالیت های انسانی و حیات اکوسیستم محسوب می شود. گسترش فعالیت های انسانی و تخریب این محیط بی جان مهم ترین عوامل تهدیدکننده ژئوسیستم و اکوسیستم محسوب می شود. هدف این تحقیق ارزیابی کمی ژئودایورسیتی و تعیین حساسیت پذیری آن بوده است که به صورت نمونه در حوضه آبریز بابل رود در استان مازندران موردمطالعه قرار گرفته است. برای ارزیابی کمی ژئودایورسیتی از چهار شاخص اصلی زمین شناسی، ژئومورفولوژی، خاک شناسی و هیدروگرافی استفاده شد و تعداد عناصر در شبکه های مربعی 5/1 * 5/1 کیلومتری شمارش شدند. سپس شاخص تهدید با استفاده از نقشه کاربری اراضی و روش هِمِروبی طبقه بندی شد. با ترکیب این دو عامل نقشه نهایی حساسیت ژئودایورسیتی حاصل شد. 23 درصد از مساحت حوضه در طبقات تنوع زمینی بسیار زیاد و زیاد قرار گرفته اند. نیمه جنوبی حوضه خصوصاً جنوب شرقی حوضه بیشترین تنوع زمینی را داشته است. از میان شاخص ها در نقشه ژئودایورسیتی، شاخص ژئومورفولوژی با مقدار میانگین 5/44 درصد بیشترین تأثیر را نسبت به سایر شاخص ها دارا بوده است. در نقشه حساسیت ژئودایورسیتی، قسمت های جنوبی و شرقی حوضه با تنوع زمینی بالا و به ترتیب با کاربری های مرتع و دریاچه سد البرز در طبقه بیشترین حساسیت قرار گرفته اند. تلفیق دو نقشه ژئودایورسیتی و شاخص تهدید می تواند اطلاعات بسیار مفیدی را به صورت یکپارچه فراهم نماید تا برای مدیریت سرزمینی، برنامه ریزی و حفاظت مورداستفاده قرار گیرد.
بررسی ابعاد انگیزه لذت جویانه و گردشگری مجازی در استفادهٔ مداوم از مقاصد گردشگری (مطالعه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
65 - 84
حوزه های تخصصی:
استفاده از فنّاوری های نوین نوع جدیدی از گردشگری به نام گردشگری مجازی را خلق کرده است. بازاریابان و فعالان گردشگری برای ارتقا و پیشرفت در این زمینه نیازمند شناخت بیشتر انگیزه های گردشگران هستند. همچنین، انگیزه لذت جویانه به منزله موردی قابل توجه توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد انگیزه لذت جویانه و گردشگری مجازی در استفاده مداوم از مقاصد گردشگری در استان مازندران پرداخته است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و، براساس ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران استان مازندران به روش نمونه گیری دردسترس در نوروز 1400 بودند. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن از طریق نرم افزار SmartPLS3 بررسی شد. یافته ها نشان داد که، از میان مؤلفه های مرتبط به انگیزه لذت جویانه، مؤلفه های ماجراجویی و کاوش، روابط اجتماعی، آگاهی از روند و خشنودی در انگیزه لذت جویانه تأثیر می گذارند. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که انگیزه لذت جویانه در استفاده مداوم تأثیر دارد. از میان مؤلفه های مرتبط به گردشگری مجازی، تنها مؤلفه لذت درک شده گردشگری مجازی در استفاده مداوم اثر دارد.
واکاوی معنایی و بازنمود بصری نقش مایه سرو در آرایه های بناهای مذهبی مازندران دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
69 - 87
حوزه های تخصصی:
تزیینات در معماری ایرانی اسلامی از ظهور باورها و آرمان هایی حکایت دارد که در کالبد بناها مکان مند شده و تجسد یافته اند. اندیشه های مکنون در این آرایه ها مفاهیم و باورهای روح زمانه را بازمی نمایانند. حضور انواع نقش مایه ها در معماری، بیانگر ایده های ازلی در ساحتی مفهومی است که به واسطه نقوش نمادین به ظهور رسیده اند. در میان انبوه نقش مایه ها، نقش سرو از نمادهای دیرینی است که همواره در بناهای ایران از دوران باستان تا دوران اسلامی به شکل های متنوع متجلی شده است. به دلیل محتوای غنی و سرشار این نقش مایه در معماری بومی مازندران نمونه های فراوان و بدیعی از آن بر پیکر بناها مشاهده می شود که حاکی از جایگاه ارزشمند این نماد نزد مردمان منطقه است. پژوهش حاضر با هدف کشف لایه های پنهان و معناشناختی نقش سرو در معماری مازندران دوره قاجار صورت گرفته است و با کنکاشی توسعه ای مبتنی بر روش کیفی و رهیافتی توصیفی 16 بنای قاجاری این منطقه را واکاوی می کند. نگارندگان با بهره گیری از مطالعات اسنادی و میدانی در تلاش برای پاسخ به این پرسش ها هستند که نقش مایه سرو در تزیینات بناهای مذهبی مازندران دوره قاجار دربردارنده چه لایه های پنهان و معناشناختی بوده و از چه ویژگی های بصری برخوردار است؟ یافته ها نشان می دهند که بن مایه های ذهنی نقش مایه سرو برخاسته از روایت های اساطیری، باورهای آیینی و اعتقادات مذهبی مردمان منطقه بوده و در ترکیب با نقش مایه های جانوری، گیاهی، هندسی، آسمانی و خط نوشته، متناسب با کاربری بناهای قاجاری مازندران، در قالب مفاهیمی چون باروری، برکت، جاودانگی، آزادگی، راست قامتی و تجدید حیات نمود یافته است و هنرمندان با بهره گیری از جنبه های نمادین این نقش مایه و نیز گزینش آگاهانه سایر نقوش در تلفیق با آن ترکیبی شگفت از رمزهای تصویری و صور مثالی را با استفاده از فنونی متنوع به عینیت رسانده اند.
تحلیل جامعه شناختی ابعاد کیفیت اجتماعی و ارتباط آن با طرد اجتماعی در گروه های مطرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
172 - 197
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی به معنای محروم شدن از مشارکت در نهادهای اجتماعی و فرایند جدایی از بازار کار، اجتماعات و سازمان های اجتماعی است. مقاله حاضر، کاربردی و با هدف تحلیل جامعه شناختی ابعاد کیفیت اجتماعی و ارتباط آن با طرد اجتماعی در گروه های مطرود تدوین شده است. روش آن پیمایشی و مهم ترین ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. آلفای کرونباخ متغیرها، بالای 70 /0 است. برای اندازه گیری اعتبار گویه ها و سؤالات از اعتبار محتوایی استفاده شد. جامعه آماری، گروه های مطرود ساکن مناطق حاشیه نشین برخی از شهرستان های استان مازندران است. 277 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. بر اساس یافته های تحقیق، بین کیفیت اجتماعی در سه شاخص انسجام اجتماعی، توانمندسازی و امنیت اجتماعی-اقتصادی با طرد اجتماعی رابطه منفی معنادار وجود دارد. کیفیت اجتماعی 69 درصد کاهش طرد اجتماعی را تبیین می کند. در این میان، انسجام اجتماعی بیش از همه بر کاهش طرد از روابط اجتماعی و خدمات اساسی، توانمندسازی بر کاهش طرد از روابط همسایگی و امنیت اجتماعی -اقتصادی بر کاهش طرد از منابع مالی تأثیر دارد. یافته ها حاکیست معادلات ساختاری از برازش و نیکویی کافی برخوردار است. طرد اجتماعی بین زنان و مردان متفاوت است. بین درآمد و طرد اجتماعی رابطه وجود دارد. به طور کل، با افزایش کیفیت اجتماعی گروه های مطرود، طرد اجتماعی آنها کاهش می یابد.
پژوهشی بر شخصیت های ناشناخته همنام دوره قاجار: جان محمد خان دولو قاجار
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
34 - 55
حوزه های تخصصی:
جان محمدخان از طایفه دولوی ایل قاجار شخصیتی است که نام وی با تک تک ایلخان ها و شاهان قاجار تا عهد ناصری همراه بوده است و در آثار تحقیقی مثل شرح رجال بامداد، همیشه به عنوان یک شخص واحد معرفی شده که محققین بعدی نیز از این امر پیروی کرده اند. اما با استفاده از برآورد سنی و تاریخ ها به این نتیجه می رسیم که باید بیش از یک جان محمدخان وجود داشته باشد. از این رو نگارنده طی مطالعات خود این پرسش ها را مطرح کرد که " چند جان محمدخان دولو قاجار در صدر قاجار برعلیه یا همراه با خاندانی که به مقام سلطنت ایران دست یافتند جنگیدند و در سیاست ها نقش ایفا کردند؟" و "هر کدام از این جان محمدخان ها که بوده یا چه نسبتی با یکدیگر داشتند؟" جهت پاسخ دهی به این مهم از روش مقایسه منابع تاریخی بهره برده شده است. در مقاله حاضر چنین نتیجه گیری شده است که حداقل دو و حداکثر سه نفر از سه نسل متوالی به نام جان محمدخان وجود دارند. فرد نخست صرفا سیاستمدار و دشمن فتحعلی خان قاجار و خاندانش بوده که در عهد محمدکریم خان زند فوت نموده است. فرد دوم پسر اوست، که ساکن دامغان بوده و در حملات نظامی متعدد برای آقا محمد شاه مبارزه می کرده است و در کهنسالی به محمدشاه جهت رسیدن به تاج و تخت یاری رسانده است. فرد سوم محتملا پسر جان محمد دوم است که در عهد ناصری فرد صاحب احترامی بوده و حداقل برای هفت سال در مازندران و بسطام حکومت داشته است.