مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
ابن سینا
حوزه های تخصصی:
ابن سینا سوره مبارکه اخلاص را که به توحید هم شهرت دارد، با استفاده از مفاهیم و اصطلاحات رایج در فلسفه و با تکیه بر قواعد فلسفی و به روش دقیق برهانی تفسیر کرده است. او به این سوره که محور بحث آن خداشناسی و توحید است نگاهی فیلسوفانه دارد. او نه تنها بین آیات این سوره که بالاتر از آن حتی در بین کلمات به کاررفته در آن نظم و ترتّب عقلی می بیند و دلیل هر مطلبی را در ماقبل آن جستجو می کند. او در متن تفسیری خود همه تلاش خود را صرف می کند تا با استمداد از اصولی که در نظام هستی شناسی خود به آن دست یافته است، این نظام دقیق عقلی بین کلمات و آیات را آشکار سازد. ما در این مقاله به تحلیل روش تفسیر ابن سینا از سوره اخلاص و قواعد عقلی که او در معرفی ذات حق و شناخت او بهره گرفته است، می پردازیم و ضمن آن، کارآمدی گرایش فلسفی در تبیین مقاصد این سوره را مورد ارزیابی قرار داده، به محوری بودن آیه اول سوره اخلاص در معرفی خدای تعالی توجه داده و به همسویی که بین عقل و شرع در آیات این سوره وجود دارد، پی می بریم.
بررسی کرامت و خوارق عادات از دیدگاه ابن سینا و قشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
97 - 108
حوزه های تخصصی:
مطابق بعضی آموزه های تصوف و عرفان، سالک چون به حق واصل شود به او نیروی دخل و تصرف در طبیعت عطا می شود و اموری را انجام می دهد که دیگران از انجام آن عاجزند. از این امور به «کرامات و خرق عادات» تعبیر شده است. هدف پژوهش حاضر، بیان نظریه های ابن سینا و قشیری در اثبات این گونه افعال است که با روش کیفی و به شکل تحلیلی تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به دست آمده است. ابن سینا در کتاب <em>الاشارات و التنبیهات</em> به شیوه ای علمی و فلسفی به توجیه و اثبات اعمال غیرعادی عارفان با ریاضت نفس، مبادرت ورزیده و این امور را از مجرای طبیعی دانسته است؛ ولی قشیری در کتاب <em>رساله قشیریه </em>ظهور کرامات و امور غیرمعمول و خرق عادات از ناحیه عرفا را بیان و این مطلب را با استناد به دلایل نقلی مانند قرآن، سخنان پیامبر(ص) و بیان حکایات از سایر عرفا اثبات می کند. او شرط قدم در مسیر سلوک را صدق و تبعیت از پیر و مرشد و انسان کامل دانسته است.
جایگاه حکمت عملی با تاکید بر اخلاق درفلسفه ی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا ، به تبع حکمای قبل از خود، حکمت را به نظری و عملی تقسیم کرده و حکمت عملی را جزو فلسفه دانسته و غایت آن را کمال انسان و سعادت دنیا و آخرت بر شمرده است. همچنین در تبیین عقل نظری و عملی، عقل نظری را مدرک کلیات؛چه کلیات مربوط به هست ها و چه بایدها، و عقل عملی را خادم عقل نظری و مدرک جزییات مربوط به اعمال و محرک، می داند. بنابراین حکمت عملی هم که علم به حقایق کلیه ی مربوط به اعمال انسانی است، برگرفته از عقل نظری است که مبادی آن بدیهیات و ذائعات و تجربیات موثق بوده و در نتیجه قابل صدق و کذب هستند. ابن سینا در چند رساله ی مختصر به حکمت عملی پرداخته است که در مقایسه با آثار وی در زمینه حکمت نظری، قابل توجه نیست. ولی در عین حال با توجه به همین مباحث مختصر در کنار مبادی ای که وی برای حکمت عملی بیان کرد، می توان گفت که حکمت سینوی، این قابلیت را دارد که در حکمت عملی، مخصوصا اخلاق هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
مقامات عرفانی در اندیشة ابن سینا و سهروردی
حوزه های تخصصی:
«مقامات و احوال» از جمله مراحل اساسی سلوک عرفانی به سوی حقیقت است که اتحاد با حق را امکان پذیر می کند. ابن سینا و سهروردی بنا بر تجربیات عرفانی خویش، برای مقام، درجات و ترتیبی متفاوت با دیگران ذکر کرده اند. ابن سینا در نمط نهم «الاشارات» به مراحل نه گانه ای همچون «خلسه، توغل، استیفاز، انقلاب، تغلغل، مشیت، تعریج، تردد و وصول» اشاره می کند که به واسطة اراده و ریاضت سالک طی می شوند. وی در ادامه، مقامات را در چهار مرحلة «تفریق، نفض، ترک و رفض» جمع می کند. اما سهروردی در آثار خود، مراحلی را به صورت غیر منسجم بیان می دارد، لیکن در کتاب «الکلمات الذوقیه» به شش مرحلة «ذوق، شوق، عشق، وصل، فنا و بقا» به شکل موجز اشاره می کند. این نوشتار مقاماتی را که این دو فیلسوف عارف مشرب بیان کرده اند، به شیوة «تحلیل مفهومی» بررسی و مقایسه کرده است. از آن رو، که دیدگاه هر دو اندیشمند تحت تأثیر آموزه های دینی و موازین عرفان اسلامی بوده است، نقاط مشترکی همچون مراتب «خلسه، سکینه، توغل و وصل»، در آثار آنان مشاهده می شود و در بیشتر مراحل – دست کم - به لحاظ تعابیر و اصطلاح، تفاوت وجود دارد. سهروردی با افزودن دو مقام و مرتبة «فنا» و «بقا»، پس از مقام «وصل» که ابن سینا به آن ختم می کند، به نظر می رسد در جهت تکمیل کار ایشان گام برداشته است.
تبیین تکامل برزخی بر اساس مبانی فلسفی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکامل نفوس انسان ها در برزخ از مسائل مورد تأکید در متون دینی است؛ اما در فلسفه به سبب برخی مبانی، با مشکلاتی روبه روست. صدرالمتألهین صریحاً آن را نفی می کند، اما به نظر می رسد که بتوان بر اساس برخی مبانی فلسفی صدرالمتألهین و با روشی عقلی، تکامل نفوس در برزخ را تبیین و اثبات فلسفی نمود. بر اساس برخی مبانی همچون: نفی هیولای مشائی، نفی کون و فساد در طبیعت، حرکت جوهری، و تعمیم حرکت جوهری و سیلان به همه واقعیاتی که مشمول دگرگونی و تغیرند، می توان نتیجه گرفت که نفس، بلکه تمام واقعیاتی که به دلیل سیلان اشتدادی یا عروض کمالات بر آن واقعیات سیال، دارای تغییر و دگرگونی اند، نه برای حدوث و زوال تدریجی شان، و نه برای عروض حوادث بر آنها نیازمند حلول در هیولا یا تعلق به آن نیستند. بنابراین نفس در کمال پذیری خود نیازی به هیولا ندارد و فقدان ماده و هیولا، سبب نفی تکامل نفس در برزخ نمی شود.
امکان سالبه اوّلی در منطق و معرفت شناسی بر اساس مبناگروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه قضایای نظری به قضایا بدیهی بازمی گردند و علوم بدین وسیله تقصّی شده، به مبادی شان منتهی می شوند. برخی طبق این مبنا گمان کردند همه سالبه ها نظری اند و سالبه بدیهی امکان ندارد؛ زیرا از نظر ایشان سلب محمول از موضوع همواره نیازمند حد اوسطی است که یک خصوصیت را برای موضوع اثبات می کند و زمینه می شود تا محمولی از موضوع به واسطة آن سلب شود. بنابراین سالبه بدیهی بدون میانجی و حد اوسط فهم معقولی ندارند؛ اما این گمان از نظر ارسطو و ابن سینا مردود است. از نظر ایشان همان طور که موجبه نظری با تحلیل به موجبه های بدیهی منتهی می شود، و پذیرفتن موجبه های بدیهی بدون حد اوسط معقول است، همچنین سالبه نظری نیز به موجبه و سالبه بدیهی منتهی می شود و پذیرفتن سالبه بدیهی مانند پذیرش موجبه بدیهی معقول است. اساساً همان دلیل و معیار عقلی ای که الزام می کند موجبه های بدیهی را بپذیریم، الزام می کند که سالبه های بدیهی را نیز بپذیریم. همان طور که پذیرش موجبه های نظری بدون منتهی شدن به موجبه های بدیهی مستلزم دور یا تسلسل است، پذیرفتن سالبه های نظری بدون انتهای آنها به سالبه های بدیهی مستلزم دور یا تسلسل و در نهایت مستلزم تناقض است و مردود می باشد.
حسیات و ارزش معرفتی آن در نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان منابع معرفت، ادراک حسی نقش ممتازی دارد؛ زیرا مایه و اساس بسیاری از ادراکات تصوری و تصدیقی است و ابن سینا همانند بسیاری از متفکران، در زمینة ادراک حسی نکات بسیاری را مطرح کرده است. ایشان در عین حال که حسیات را یقینی نمی داند، اما نقش ها و کارکردهای گوناگونی برای آن ذکر کرده است؛ از جمله: نقش حواس در تصورات و تصدیقات. سخنان وی در مسئلة اصالت عقل یا حس در تصورات، گرچه در بادی امر، کمی مبهم به نظر می رسد، اما با کمی دقت در آثار وی، روشن می شود که ایشان مانند بیشتر فلاسفه مسلمان، جانب اصالت عقل را می گیرد. تحقیق حاضر از سنخ تحقیق های نظری و توسعه ای است و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش اسنادی گردآوری شده و با روش استدلال نه فن آماری، تجزیه و تحلیل عقلانی شده است.
جستجوی معنای زندگی در اندیشه ابن سینا و ابن عربی درباره مرگ و معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو مسئله مرگ و معاد نقش انکار ناپذیری در تبیین معنا برای زندگی دارند. این مقاله با روشی تحلیلی تطبیقی، ضمن تحلیل مواضع ابن سینا و ابن عربی در این باره، مواضع وفاق و خلاف گفتار آنان را می کاود. در نگاه هر دو، زندگی این جهانی انسان بدون باور به معاد و جاودانگی و وصول به سعادت ابدی، نه هدفی معقول، نه ارزش چشمگیر و نه کارکرد قابل دفاعی دارد. گرچه هر دو بر مسائلی چون نگاه خوشبینانه به مرگ، وابستگی تام حیات پس از مرگ به زندگی این جهانی، باور به دو بعد جسمانی و روحانی معاد اتفاق نظر دارند، جدای از اینکه ابن سینا با روشی عقلی و ابن عربی با تلفیقی از دو روش شهود و نقل آیات و روایات مسئله را می کاوند، در مسائل دیگری چون نوع تلّقی از معاد جسمانی، تبیین تناسب دو نشئه وجودی انسان، بحث خلود و برخورد با مسئله هراس از مرگ، با دو نگاه متفاوت از جانب این دو اندیشمند مواجهیم
لوازم و آثار بحث طبقه بندی نفوس انسان ها در آخرت از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۵
149-166
حوزه های تخصصی:
در میان فیلسوفان مسلمان ابن سینا توجه خاصی به مسئله معاد دارد به گونه ای که می توان ادعا نمود او بیش از همه حکمای مسلمان به تقسیم نفوس انسانی در آخرت و مراتب سعادت و شقاوت ایشان پرداخته است. ابن سینا در پنج اثر از آثار خویش شش تقسیم بندی ارائه نموده است که در متن مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است. علاوه بر اهمیت خود این تقسیم بندی ها، در دل این تقسیم بندی ها نکات و مطالب تازه ای در مسائل معاد برای ما روشن می شود که شیخ هنگام بحث از معاد به تصریح به آنها نپرداخته است. از جمله اینکه: ابن سینا منکر معدوم شدن نفوس ناقصه پس از مرگ است، او مهم ترین عامل در نیل به سعادت یا شقاوت را نظر می داند نه عمل، ابن سینا در در مسئله نجات یک فیلسوف بسیار خوش بین است اما در عین حال خلود برخی نفوس در عذاب را نفی نمی کند، افلاک در معادشناسی ابن سینا نقش مهمی دارند و ... نوشتار حاضر با شیوه تحلیلی توصیفی شش تقسیم مذکور و نکات قابل استنباط از آنها را در دو بخش و ذیل عناوین مشخص مورر بررسی قرار داده است.
رابطه نفس و بدن و تأثیر آن بر جاودانگی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
75 - 90
حوزه های تخصصی:
مسئله جاودانگی نفس در فلسفه ابن سینا و توماس آکوئیناس دو نظریه جداگانه است، اما در زوایایی اشتراک دارد. ابن سینا در تکمیل مبتکرانه علم النفس معلم اول، قید کمال را در تعریف نفس وارد و به جای صورت نشاند تا از تجرد نفس سخن گوید و در تبیین رابطه نفس و بدن بر شأن تدبیری نفس پای فشرد و نه بر اتحاد ذاتی و جوهری بین آن دو. توماس با پیروی از آموزه سینوی جاودانگی نفس، صورت بودن نفس برای بدن را چنان تقریر کرد که ترکیبی از آموزه ارسطویی و دیدگاه ابن سینا باشد، ولی در تبیین نحوه ارتباط نفس جاودانه با بدن میرا، نظریه روشنی ارائه نکرد که رابطه ذاتی و در عین حال گسست پذیر نفس با بدن را نشان دهد.
کیفیت پیدایش خُلق بر اساس دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و فیزیکالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۸
175 - 194
حوزه های تخصصی:
خُلق از اقسام کیفیات نفسانی به شمار می آید. از آنجا که رفتار و اعمال انسان ناشی از خلقیات اوست و خلقیاتی که برای انسان حاصل می شود تاثیر بسزایی در سعادت و کمال او دارد، بحث از کیفیت پیدایش خلق دارای اهمیت است. در این نوشتار ابتدا به بیان چیستی و اقسام خلق پرداخته شده و سپس کیفیت پیدایش خُلق بر اساس دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا مورد تبیین و بررسی قرار گرفته شده است. بر اساس دیدگاه ابن سینا، برخی از اقسام خلقیات مجرد و برخی مادی هستند. اما از نظر ملاصدرا همه اقسام خلق، مجرد از بدن و ماده هستند. طبق دیدگاه هر دو حکیم، امور بدنی- مانند مزاج، طبیعت بدن و تکرار افعال- در پیدایش خلقیات تاثیرگذارند؛ اما مبانی متفاوتی که این دو حکیم در مورد مادی و مجرد بودن قوای نفس و به تبع آن اقسام خُلق دارند، سبب اختلاف نظر آنها در کیفیت پیدایش خُلق شده است. بر اساس دیدگاه فیزیکالیسم، خلقیات به فعل و انفعالات عصبی و مغزی تنزل داده شده است و هیچ گونه تبیین غیرمادی برای خلقیات وجود ندارد.
مفهوم شناسی «فطرت» و نفی ادرکات فطری در اندیشه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
161 - 178
حوزه های تخصصی:
مفهوم «فطرت» از مفاهیمی است که در زبان فلاسفه اسلامی و غربی بیان شده است. در منابع اسلامی نیز در خصوص رابطه انسان با دین در آیات قرآن و روایات نیز آمده است. پیرو کاربرد اخیر، نظریه فطرت در اندیشه متاخرین از جمله مطهری به نحوی مطرح و پرداخته شده که در اندیشه فلسفی مسبوق به سابقه نیست. در فلسفه غرب در قالب اندیشه «ادراکات فطری» بیان شده است. هر چند در اندیشه فلاسفه اسلامی از جمله ابن سینا مکرر «فطرت» به کار رفته است ولی بر هیچکدام از دو معنای فوق دلالت ندارد. این مقاله ضمن بیان معنا و کاربرد فطرت در تفکر سینوی به رد این انگاره که وی قائل به ادراکات فطری- اعم از تصوری و تصدیقی- است پرداخته است. فطرت در عبارات شیخ به معنای نوعی استعداد و نیز طبیعت هر قوه ادراکی که استعداد خاص خود را داشته و مشوب به هیچ مدرَکی غیر خود نگشته است، اطلاق شده است؛ او از «فطرت عقل» و «فطرت وهم» نام می برد. فطرت به معنایی که متاخرین، معطوف به گرایش دینی انسان، مطرح نمودند در ابن سینا و فلاسفه متقدم اسلامی مطرح نیست. در عبارات ابن سینا نیز شواهد و دلایل زیادی بر نفی هر گونه معرفت فطری، به معنی دکارتی آن، وجود دارد. علم انسان از معرفت حسی شروع می-شود و هیچ گونه ادراکی قبل از محسوسات در ذهن و لوح ضمیر انسان منقوش نیست.
بررسی برهان صدیقین ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد اول بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
139 - 164
حوزه های تخصصی:
اثبات واجب الوجود و امکان و چگونگی شناخت او، از اهم مسائل فلسفه است. در میان براهین متعددی که برای اثبات واجب از سوی اندیشمندان، مانند، برهان امکان و وجوب، برهان حرکت، برهان حدوث و برهان نظم و ... ارائه شده، برهان صدیقین از براهین پرسابقه و مشهور به شمار می رود. در تاریخ فلسفه اسلامی، اولین کسی که این برهان را ارائه داد، شیخ الرئیس ابن سینا بود و پس از او فلاسفه بسیاری به آن پرداختند و هر یک تلاش کردند تا تقریر دیگری از برهان صدیقین ارائه دهند. در این نوشتار مباحثی تحت عنوان تعریف و اقسام برهان، برهان در فلسفه وحکمت الهی، ملاک برهان صدیقین و در نهایت برخی امتیازات برهان صدیقین ذکر شد.
ابن سینا و نظریه میل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
129 - 146
حوزه های تخصصی:
در حرکت قسری مفارق (حرکت پرتابه)، بنا به نظر مختار شیخ الرئیس، متحرک در اثر قوه یا میلی که در هنگام تماس با محرک اولیه از آن می گیرد، به حرکت خود ادامه می دهد تا آنجا که این قوه به تدریج از بین برود و حرکت پایان می یابد. هر چند این نظریه در واقع ابتکار فیلوپونوس بوده است، اما با تصحیحاتی که ابن سینا انجام داد، دیدگاه منسوب به او «نظریه میل» نامیده شده است. نظریه ای که از لحاظ تاریخ علم اهمیت دارد. در این مقاله، با مقایسه مفهوم میل با مفاهیم مکانیک نیوتنی، نتیجه گرفته می شود که مفهوم میل با هیچ یک از مفاهیم مکانیک نیوتنی مانند نیرو، انرژی جنبشی، تکانه و یا اینرسی قابل تطبیق نیست.
بررسی مقایسه ای عوامل مشهورات از دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
79 - 98
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد جستجوی علل شکل گیری آرایی است که در منطق به نام مشهوره شناخته می شوند. مشهورات از دیدگاه فارابی به عنوان فیلسوف مدنی جهان اسلام و ابن سینا به عنوان یکی از بزرگ ترین وارثان حکمت مشاء بررسی خواهد شد. در آثار فارابی، هیچ گونه تصریحی در باب عوامل مشهورات نشده است؛ لیکن از حاصل تأمل در اقسام و آثار مشهورات و اصناف علم مدنی وی می توان به عوامل شکل گیری مشهورات پی برد. ابن سینا برخلاف فارابی به صورت منسجم به عوامل مشهورات پرداخته و در مهم ترین آن ها با فحوای کلام فارابی هم رأی است. در مجموع می توان گفت که هدف مبحث مشهورات فارابی در راستای منشأ شکل گیری این آراء (هدف اجتماعات) وصول به سعادت حقیقی است و در ابن سینا مشهورات به عنوان عامل مؤثر در راستای تغییرات مثبت اجتماعات اخذ می شود. سرانجام فارابی و ابن سینا تحقیق و تفصیل در حوزه حکمت عملی و فلسفه سیاسی را بر عهده مکتب داران و وارثان علمی خود نهاده اند.
مکان و خلأ در فلسفه سینوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
57 - 72
حوزه های تخصصی:
یکی از گزاره های بسیار مورد توجه در فلسفه اسلامی، به ویژه در بحث طبیعیات، بحث مکان و به تبع آن بحث خلأ است؛ به طوری که همواره این پرسش، ذهن را مشغول می کند که: آیا خلأ و ملأ وجود دارند؟ و اگر وجود دارند، آنها غیر از مکان هستند یا منطوی در مکان شده اند؟ این مقاله درصدد است به این پرسش ها پاسخ دهد: اولاً، خصوصیات و ویژگی هریک چگونه است؟ ثانیاً، وجود و عدم وجود آنها، با کدام ادله عقلی قابل اثبات است؟ همواره دو تلقی از مکان وجود داشته است: یکی اینکه مکان، سطح خارجی جسم است و دیگر اینکه مکان، ابعاد سه گانه طول، عمق و عرض فضایی را داراست که جسم در آن واقع می شود. اما این پرسش مطرح است که: آیا جسم دارای ابعاد سه گانه است؟ اگر هست، مکانی که ابعاد سه گانه دارد، آیا جمیع ابعاد جسم را من جمیع الجهات دربرمی گیرد؟ به عبارت دیگر، آیا جسم من جمیع الجهات در مکان قرار دارد یا بعدی از ابعادش در بعدی از ابعاد مکان قرار می گیرد؟ اغلب فیلسوفان اسلامی، خلأ را انکار می کنند، ولی برخی دیگر درصدد اثبات آن هستند. این مقاله از نوع تحقیقات بنیادی بوده، روش پاسخ گویی به پرسش های آن، تحلیلی توصیفی است. همچنین شیوه گرد آوری اطلاعات به صورت اسنادی و گزارش های علمی بوده است. نتیجه این پژوهش آن است که ابن سینا مکان را سطح خارجی جسم محوی یا سطح داخلی جسم حاوی به شمار می آورد و در هر حال این مکان چیزی جز متمکن نیست که یا حاوی و یا محوی است. بنابراین، وی نمی تواند خلأ را به عنوان محیطی که از هرگونه ماده خالی باشد، بپذیرد. ابن سینا بطلان خلأ را بر سه اصل استوار ساخته است: 1. فاقد ابعاد بودن خلأ؛ 2. فرض بی نهایت بودن آن؛ 3. اثبات بطلان حرکت در محیط لایتناهی.
تقریب نظر ابن سینا و ملاصدرا درباره وجود رابط و رابطی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
131 - 152
حوزه های تخصصی:
مبحث علت و معلول یکی از مباحث مهم و دیرینه فلسفه است که در طول تاریخ، تطور معنایی قابل ملاحظه ای پیدا کرده، سرانجام در حکمت صدرایی به بحث رابط و مستقل انجامیده است. نزد ملاصدرا وجود رابط با وجود رابطی تفاوت دارد، ولی اینکه آیا قبل از ملاصدرا کسی توانسته است با گذر از وجود رابطی به وجود رابط نزدیک شود یا تنها او توانسته در وجودشناسی تحول پدید آورد، مسئلهای است که در این مقاله با مراجعه به آثار ابن سینا مورد بررسی قرار می گیرد. نظر به اینکه باور به وجود رابطی معلول با فطرت توحیدی سازگار نیست، نمیتوان قبول کرد ژرفاندیشی مانند ابن سینا که با برداشتن گامهای اولیه لازم، در تعالی فلسفه ملاصدرا نقش مؤثر داشته است، در وجود رابطی متوقف شده باشد. توجه ابن سینا به ذاتی بودن وابستگی و نیازمندی برای موجود نیازمند، شاهد بر آن است که ایشان به رابط دانستن معلول نزدیک شده بود. این تحقیق با روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته است و نتیجهای که از آن به دست میآید، آن است که ابن سینا زمینه ورود به وجود رابط را فراهم کرده است.
تلقی ابن سینا از معنای سلبی صفات واجب تعالی در مقایسه با اریوگنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر آریوگنا اسناد صفات به خداوند به معنایی که برای مخلوقات به کار می رود نادرست است، اما اسناد آنها به خداوند به معنایی فراتر از آنچه برای مخلوقات به کار می رود بدون اشکال است، زیرا خداوند از سویی علت مخلوقات است و صفات مخلوقات در نهایت از سوی خداوند است، و از سوی دیگر نسبت به آنها تعالی دارد. از آنجا که آریوگنا صفات را توأمان از خداوند سلب و اثبات می کند می توان نظریه او را نظریه سلبی ایجابی دانست که سلب صفات در آن به دلیل برتری خداوند نسبت به مخلوقات است. نظریه ابن سینا نیز درباره صفات خداوند نظریه سلبی ایجابی است. البته نگاه ابن سینا به سلب و ایجاب صفات متفاوت است. او معتقد است که خداوند واجد صفت وجود وجوب است و بقیه صفات خداوند به سلب یا اضافه باز می گردد. از نظر ابن سینا سلبی یا ایجابی بودن ظاهری صفات مهم نیست و تحلیل نشان می دهد که یک صفت سلبی ظاهری می تواند در واقع ایجابی باشد یا بالعکس. این تحقیق نشان می دهد که دیدگاه آریوگنا تعارضی با بیان ناپذیری خداوند ندارد، اما دیدگاه ابن سینا در تعارض با این مسئله است.
نقد دیدگاه معاصرین در حل شبهه تعارض میان «مشهوری» بودن و «عقلی» بودن گزاره های اخلاقی در نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
213-230
حوزه های تخصصی:
مسئله مشهوری بودن گزاره های اخلاقی در نگاه شیخ با عقلی دانستن آنها از سوی وی دارای یک نوع تعارضی می باشد که به دنبال آن نقدهایی به مبانی اخلاقی ابن سینا از سوی منتقدان مطرح شده است. نگاه عمده در معاصرین جهت ارائه برون رفت از این تعارض به این گونه است که مشهوری بودن گزاره های اخلاقی ناظر به ساحت منطقی این قضایا است و عقلی بودن قضایای مزبور مربوط به ساحت معرفت شناختی و فلسفی احکام اخلاقی می باشد. این مقاله نشان داده است که از طرفی تفکیک میان ساحت منطقی و فلسفی در قضایای اخلاقی به تنهایی نمی تواند ثابت نماید هیچ پیوند منطقی میان این دو برقرار نیست. از طرفی دیگر می توان نشان داد: ساحت وجود شناختی و معرفت شناختی در گزاره های اخلاقی(علیرغم تمایز و استقلال)کاملاً مرتبط با یکدیگر هستند و همین امر می تواند نشانه ای برای ارتباط ارگانیک ساحت منطقی و ساحت معرفت شناختی در این گزاره ها تلقی شود (برخلاف آنچه معاصران برآن تأکید دارند). همچنین با توجه به تعریف و شاخصه هایی که تفکر سینوی برای گزاره های اخلاقی به عنوان قضایای مشهور خاص حقیقی مطلق بر می شمارد، قطعاً این گزاره ها نمی توانند عقلی محسوب شوند و لذا مشهوری بودن و عقلی بودن در نگاه اخلاقی ابن سینا در تعارض آشکار با یکدیگر قرار دارند.
بررسی تطبیقی رئوس ثمانیه در فلسفه سینوی و حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
353-373
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی رئوس ثمانیه در فلسفه سینوی و حکمت صدرایی چکیده فلسفه ابن سینا به اقتفای فلسفه فارابی با تدقیق در آرا، حکمای یونان باستان، شالوده حکمت اسلامی و از پایه های مهم و اساسی حکمت متعالیه به شمار می رود. نسبت میان فلسفه سینوی و صدرایی همچنان مستعد و نیازمند پژوهش های موضوعی متعدد است. در این پژوهش آرا، ابن سینا و ملا صدرا در خصوص رئوس ثمانیه مورد بررسی مقایسه ای و تحلیلی قرار گرفته است. از میان رئوس ثمانیه به جهت اهمیت بر چهار موضوع "تعریف فلسفه و اهمیت آن" ، "مبادی و مسائل فلسفه" ، " جایگاه فلسفه در میان علوم" ، و "منفعت و مرتبت فلسفه" تاکید شده است. نظر این دو فیلسوف در مورد رئوس ثمانیه فلسفه با وجود برخی اختلاف نظرها عمدتا همسو و موافق هم است. اگرچه مباحث رئوس ثمانیه آغاز ورود به فلسفه و به نوعی نگاه از بیرون به فلسفه و معرفت درجه دوم محسوب می شود، با این حال صدرا در بسیاری موارد برآراء ابن سینا نظر داشته و عمدتاً با نگاه سینوی آن را مورد نقد و تحلیل قرارداده است و علیرغم قوت برهانی فلسفه سینوی، گاه، به دلیل ضیق دستگاه مفهومی آن، مجبور به بهره گیری از حکمت متعالیه شده است؛ از این رو می توان گفت نه در تنها در مدخل فلسفه، بلکه در آراء فلسفی، اگر قوت برهانی فلسفه سینوی با غنای مفهومی حکمت متعالیه توام شود میراث فلسفی مقتدر و کارآمدتری برای مساهمت در گفتگوی فلسفی معاصردر اختیار خواهیم داشت.