مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
ابن سینا
حوزه های تخصصی:
در میان مسائل موردبحث ارسطو در دانش منطق، قیاس موجهات جایگاه ویژه ای دارد و از عصر باستان تا دوران معاصر محل مناقشه بوده است؛ ازجمله مباحث بسیار پرمناقشه در ذیل قیاس موجهات، نتیجه حاصل از قیاسی است که جهت صغرای آن اطلاق و جهت کبرای آن ضرورت باشد. درحالی که ارسطو جهت نتیجه این قیاس را ضرورت می داند، برخی پسینیان او این نتیجه را رد کرده اند. فرض مدافعان ارسطو مبتنی بر پذیرش همگونی حدود قیاس است و به طور خاص با استناد به نظریه حمل پذیرها در جدل، روشن می شود مثال های نقض ارائه شده با نظر به شروط ارسطو برای حمل پذیرها، قابل پذیرش نیست؛ ولی این نگرش مستلزم آن است که ضرورت کتاب قیاس و برهان متفاوت از هم باشد و نسبت میان این دو کتاب مبهم بماند. این مقاله پس از شرح مسئله نزد ارسطو و راه حل شارحان او، با تمرکز بر آثار ابن سینا نشان می دهد در سنت منطق اسلامی، با طرح تمایز میان قضایای ضروری ذاتی و ضروری وصفی، راه حلی متفاوت از شارحان ارسطو برای دفع این اشکال طرح شده است. راه حلی که می تواند نسبت میان ضرورت در کتاب قیاس و برهان را نیز تبیین کند و مانع از مبهم ماندن نسبت میان این دو کتاب شود.
حکمت عملی در فلسفه سینوی؛ جایگاه، مبادی و علل کم رنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اسلامی، حکمت عملی با وجود اهمیت آن، مانند حکمت نظری رشد لازم را پیدا نکرده است. نیاز امروز جامعه به مباحثی چون اخلاق و تدبیر منزل و سیاست، بررسی جایگاه حکمت عملی در اندیشه فلاسفه اسلامی را ضروری می سازد. ابن سینا به عنوان یکی از حکمای بزرگ اسلامی، در آثار مختلف خود، حکمت عملی را قسیم حکمت نظری و جزو فلسفه دانسته و به غایت حکمت عملی و رابطه آن با عقل نظری و همچنین مبادی حکمت عملی اشاره کرده است، ولی به جز چند رساله مختصر، اثر قابل توجهی از وی در این باره دیده نمی شود. علل اصلی این عدم رشد را می توان عدم قابلیت استنتاج حکمت عملی از حکمت نظری ارسطویی و پرداختن تفصیلی شریعت به مباحث مطرح شده در حکمت عملی و همچنین اهمیت ویژه فلسفه اولی نسبت به حکمت عملی در نزد ابن سینا دانست. ضمن اینکه با توجه به مبادی و روشی که ابن سینا برای حکمت عملی ترسیم می کند، حکمت سینوی این قابلیت را دارد که همچون حکمت نظری، در زمینه حکمت عملی به ویژه اخلاق هم توسعه داده شود.
نگاهی نو به امکان شناسایی ذات در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا در باب امکان شناسایی ذات اشیاء دو گونه سخن گفته است: در مواردی معرفت به ذات اشیاء و یافتن فصول محصِّل آنها را امری ممکن و درعین حال سخت و دشوار دانسته و در مواردی دیگر معرفت به ذوات و یافتن فصول آنها را امری ناممکن و دایره شناسایی انسان را محدود به ادراک لوازم و اعراض شیء دانسته است. برای رفع این تعارض باید به مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی بوعلی سینا توجه کرد. یافته این تحقیق آن است که از یک سو طیف فاعل های شناسا از حیث نیل به مراتب معرفتی حس و تخیل و یا ارتقا به مرتبه تعقل و از سوی دیگر بساطت یا ترکیب متعلق شناخت در فلسفه شیخ الرئیس، طیفی از انسان ها را تشکیل می دهد که امکان شناسایی ذات اشیاء برایشان محال یا ممکن است. نیل به مرتبه شناخت عقلی از سویی و ترکیب بیشتر در متعلق شناخت از سوی دیگر، ادراک را ممکن می سازد و بازماندن در مرتبه حس و خیال و هم چنین بساطت متعلق شناخت، به امتناع ادراک منتهی می شود.
معرفت شناسی حسن و قبح از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه ابن سینا، اخیراً در مقالات برخی از محققان فلسفه اخلاق موردتوجه قرار گرفته و بحث های خوبی در این زمینه مطرح شده است. رویکرد عمده این پژوهش ها، اثبات نظریه «واقع گرایی اخلاقی» و توجیه نشانه های «ناواقع گرایی اخلاقی» در آراء ابن سینا است؛ یعنی موضوع حسن و قبح در ابن سینا، از جنبه وجودشناختی مورد پژوهش قرار گرفته و رابطه دیدگاه اخلاقی وی با نظریه «حسن و قبح ذاتی» بررسی شده است؛ اما بحث معرفت شناختی دراین باره، یعنی تحلیل ویژگی های معرفت اخلاقی و نحوه حصول آن از منظر ابن سینا، چندان موردتوجه نبوده است. بر اساس دیدگاه مشهور در بحث معرفت شناسیِ حسن و قبح، نظریه «حسن و قبح شرعی» به اشاعره و نظریه «حسن و قبح عقلی»، به معتزله و شیعه و عموم فلاسفه اسلامی استناد پیدا می کند؛ ولی درباره ابن سینا نشانه هایی خلاف این دیدگاه وجود دارد؛ زیرا ابن سینا گرچه با یک رویکرد معتزلی، معرفت اخلاقی را عقلی و برهانی می داند، اما همچون اشاعره، شریعت و آموزه های دینی را منبع معرفت یقینی در حکمت عملی و اخلاق تلقی می کند. شواهد متعددی وجود دارد که نشان می دهد دیدگاه اخلاقی ابن سینا از منظر معرفت شناختی، یک نظریه ترکیبی است.
رمزپردازی در روش شناسی فلسفی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متافیزیک سینوی نظام به هم پیوسته ای است که اجزاء آن در یک نسبت کلی با یکدیگر قرار می گیرند و در یک فرآیند چند سویه از جانب دیگر اجزا معنا می یابند و به آن ها معنا می دهند. این فرآیند معنایابی و معنابخشی مستلزم فرض نگارش و خوانش تفسیری ابن سیناست و رمزپردازی به عنوان مبنایی برای چنین نگارش و خوانشی لحاظ می شود؛ ازاین رو کلیت متافیزیک سینوی که شاید بتوان آن را «متافیزیک رمزی» نامید، متأثر از باطنی گری اسلامی، خوانش های نوافلاطونی از ارسطو و فلسفه فارابی، نوعی روش شناسی رمز محور را بنیاد می نهد که بر مبنای آن کل نظام فلسفی ابن سینا از متون منطقی تا الهیات و متون تمثیلی عرفانی را به عنوان یک نظام پیوسته معنا می بخشد؛ بر این مبنا تمثیل پردازی های ابن سینا، در ادامه و مسیر متون منطقی اوست و متون منطقی او نیز ذیل چنین رموزی معنا می یابند؛ هرچند رمزپردازی یکی فربه تر و دیگری تنک تر باشد. این رمزپردازی را می توان به عنوان بخشی از جریان گذار ابن سینا از سنت ارسطویی و وجهی از تشخص روش شناسی سینوی دانست.
بررسی برهان علامه دوانی در اثبات واجب و مواجهه آن با برهان صدیقین سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان صدیقین ابن سینا از براهین مهم در اثبات واجب الوجود استکه ضمن تقریرات ابن سینا، فلاسفه پس از او، آنرا نقل یا نقد کرده اند؛ ازجمله فلاسفه ای که این برهان را به دقت بررسی، و تبیینی خاص ارائه کرده است، علامه دوانی است. او ضمن آنکه برهان خود را در اثبات واجب، همان برهان صدیقین ابن سینا می خواند، اما قاعده ای را در کلام خود بیان می کند که از تقریرات دیگر امتیاز می یابد. دوانی در این تقریر که خود آن را قوی ترین و مطمئن ترین طریق در اثبات واجب دانسته است، ممکنات را به صورت سلسله علی و معلولی تصور کرده که اگر واجب موجود نباشد، هیچ یک از ممکنات به دلیل محال نبودن عدم آن ها تحقق نخواهند یافت. تبیین، تحلیل و نقد دیدگاه دوانی و تطبیق آن با برهان سینوی هدف مقاله حاضر است.
علم پیشین الهی از دیدگاه حکمت صدرایی و سینوی و تطبیق آن با آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش تلفیقی (عقلی نقلی) و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای، بررسی تطبیقی علم پیشین الهی در حکمت صدرایی و ابن سینا و تطبیق آن با آیات و روایات را به کاوش نشسته و در صدد تبیین و تطبیق دیدگاه دو فیلسوف نامدار شیخ الرئیس ابن سینا و حکیم صدرالمتألهین درباره علم پیشین الهی است. یافته ها حاکی از آن است که علم در حکمت صدرایی، امری وجودی و دارای مراتب و در نظام مشایی، کیف نفسانی است. در حکمت متعالیه علم خداوند به ذات و علم به موجودات قبل از ایجاد و بعد از ایجاد، علمی حضوری ولی در حکمت مشاء علم ذات به ذات و علم به صور متقرره در ذات، حضوری و علم به موجودات خارجی، قبل و بعد از ایجاد، حصولی است. بنا بر تصویری که ابن سینا از علم پیشین حق تعالی ارائه می دهد، حق تعالی قبل از خلق صور علمیه به موجودات علم نداشته و این راه یافتن جهل در ذات حق تعالی شمرده می شود. اما در آیات و روایات، علم حضرت حق عین ذات او دانسته شده که در هر حالی که ذات برقرار باشد، آن علم نیز موجود است، خواه آن صور علمیه موجود باشند، خواه موجود نباشند. نظریه صدرالمتألهین برخلاف نظریه ارتسام ابن سینا هماهنگی کاملی با آیات و روایات دارد و مورد تأیید نویسندگان مقاله حاضر است.
بررسی و نقد مقاله «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
133 - 146
حوزه های تخصصی:
مقاله «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی» که در شماره بهار و تابستان 95 مجله حکمت صدرایی به چاپ رسیده است، اصالت وجود مطرح در حکمت متعالیه را در تفکر سینوی بررسی کرده است. هر چند نگارند گان با رویکرد نویسنده موافق بوده و ابن سینا را اصالت وجودی دانسته، ولی مواضعی چند از مقاله مذکور را قابل تأمل می دانند. نقد و بررسی آن مقاله در دو محور روش شناختی و محتوایی انجام شده است؛ درباره مواضع محتوایی، افزون بر نارسایی مقاله در بیان دقیق موضع ملاصدرا در معنای اصالت وجود، آرایی که درباره اندیشه ابن سینا اتخاذ کرده، بسیار قابل تأمل است. از جمله اینکه درحالی که قرائت اصالت ماهیتی نیز از عبارات شیخ وجود دارد، بدون ارائه شواهدی محکم، اصالت وجودی بودن شیخ را مسلم دانسته است. «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود بر ماهیت» نیز از باورهای مسلم شیخ دانسته شده است. نگارند گان معتقدند که بر حسب نصوص و شواهد موجود در عبارات شیخ، «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود»، در تفکر ابن سینا از هیچ شاهدی برخوردار نیست و در این نوشتار خلل و ایرادات مقاله فوق را یادآور می شوند.
اولویت اراده و آثار آن در اندیشه شوپنهاور با تأملی در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شوپنهاور، فیلسوف قرن نوزدهمی آلمان، این جهان پدیدار را از لحاظ ماهیت درونی اش اراده دانسته که خود عامل تنازع در جهان مادی است؛ لذا رنج، یکی از نتایج خواست و اراده است. در میان فلاسفه اسلامی، ابن سینا با تأکید بر مسئله علم الاهی و اینکه لازمه جهان مادی عدم انفکاک شرور از آن است و با توجه به حکمت و غایت مندی افعال الاهی، وجود نظامی بهتر از نظام کنونی را ناممکن دانسته است. در این مقاله ضمن تبیین اندیشه شوپنهاور مبنی بر اولویت تعلقات و خواست مربوط به این جهان، به آثار و پیامدهای آن، از جمله رنج و شر، و راهکارِ رهایی از آن، و نیز تبیین چنین آثاری در اندیشه فلاسفه اسلامی چون ابن سینا پرداخته شده است.
نگرش تحلیلی به مکان در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان در نظام فلسفی ابن سینا، از دو جنبه فیزیکی و متافیزیکی برخورداراست. در پژوهش پیش رو مباحثی همچون هستی مکان، به همراه مسأله اثبات یا نفی وجود آن، دیدگاه ها و نظریات موجود درباره مکان، ادله اصحاب اثبات و انکار آن، تحقیق در ماهیت مکان، بررسی نظریات مختلف و دیدگاه کسانی را که مکان را سطح یا صورت و یا مکان و یا بعد دانسته اند، مورد نقد قرار داده است، شیخ هم در فیزیک وهم در متافیزیک به بحث پیرامون مسئله مکان پرداخته است، عبارات وی در فیزیک از گستره وسیعی برخوردار بوده، اما این نوشتار با اتکا به روش تحلیلی تلاش دارد تا ابعاد متافیزیکی بحث را بیشتر مورد کاوش قرار داده و مشکلات این بحث را در حوزه فیزیک نشان دهد. علی رغم تلاش ابن سینا در اثبات وجود و تحلیل ماهیت مکان، به نظر می رسد تلاش او برای اثبات وجود مکان موفق نبوده، به همین دلیل از مقوله بودن أین نمی توان دفاع نمود.
تقریر تقویمی ابن سینا از مسأله خدا و امکان شناسایی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
89 - 102
حوزه های تخصصی:
رهیافت به مسئله خدا برای همه کسانی که بخشی از همّ فلسفی خویش را معطوف به آن ساخته اند مسئله ای جدی است و اهمیت آن از آن جهت است که اگر این رهیافت مبنای دقیق و عمیقی نداشته باشد تلاش فیلسوف و اندیشمند را دچار چالش های جدی می سازد. ابن سینا در مسئله خدا با مشربی کاملاً برگفته از عقل به اثبات وجود برای او می پردازد و با ادله محکم و متقن، که بعضاً به نام او ثبت و ضبط شده اند رویکرد استفاده تقویمی را در مسئله خدا اتخاذ می کند و این در حالی است که او در جایی به عدم وقوف و رهیافت به حقیقت ذات خداوند تصریح کرده است.بعضی را گمان بر این است که در اندیشه ابن سینا در این خصوص تعارضی وجود دارد نویسنده در این مقاله سعی نموده با استقرای آثاری که شیخ الرئیس در آنها به مسأله خدا پرداخته است ضمن توضیح دیدگاه وی نشان دهد که این تعارض ظاهری بوده و دلائلی وجود دارد که نشان می دهد شیخ به لایه های شناختی متفاوت برای افراد قائل بوده و شناخت از طریق لوازم را برای همگان ممکن می دانسته است و وجودی که به ادله عقلی محکم برای خدا ثابت می شود لازمی از لوازم خداست نه حقیقت خدا که آن همچنان امکان رهیافتش نیست.
تقدم نفس بر بدن از دیدگاه ابن سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین در باب نفس و نحوه تحقق آن دو بیان متفاوت دارند؛ در بیان نخست نفس را حادث و حدوث آن را همراه با بدن یا به عین حدوث بدن می دانند؛ اما بیان دیگری نیز دارند که صراحتاً یا تلویحاً وجود نفس را قبل از بدن می شمارند و به گونه ای سخن می گویند که قدم نفس از آن برداشت می شود. عدم نگاه جامع به مجموعه آموزه های آنها سبب خواهد شد که آنها را به تناقض گویی متهم کنیم؛ اما نگاه جامع به آموزه های آنها ما را به درکی عمیق تر از مسیله نفس و نحوه تحقق آن در عالم ماده می رساند. بر این اساس عوالمی عقلی، مثالی و مادی برای نفس در نظر می گیریم و وجود نفس قبل از بدن را ناظر به عوالم مثال و عقل، و وجود مادی نفس را مختص عالم ماده خواهیم دانست.
جستارگشایی در ظرفیت های فلسفه اسلامی در برهانی کردن حرکت نفس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
61 - 82
حوزه های تخصصی:
بحث از حرکت نفس، مسیله ای نسبتاً جدید و محصول تأملاتی در آرای فیلسوفان گذشته است. گرچه فیلسوفانی چون ابن سینا و صدرالمتألهین مبحثی جداگانه به آن اختصاص نداده اند، اما از لوازم مبانی ایشان می توان به نظریاتی در این باب دست یافت. ابن سینا به تبع ممتنع دانستن حرکت در جوهر و حرکت در مجردات، نفس را اولاً تنها در ناحیه اعراضش و ثانیاً فقط در حیات مادی اش متحرک می داند؛ گرچه امکان تکامل برزخی را نفی نمی کند. صدرالمتألهین، جوهر نفس را متحرک می داند، اما همچنان به مشروط بودن حرکت به مادیت ملتزم است. در گام اول این نوشتار، آرای فیلسوفان مذکور در باب حرکت نفس ذکر شده است. در گام دوم، محل نزاع و مشکل اصلی در متحرک دانستن جوهر نفس بررسی شده است و در گام سوم، شش راه به عنوان ظرفیت های حکمت متعالیه برای برهانی کردن حرکت نفس پس از مفارقت از بدن طرح گردیده است
می مسیس: قرائت ها و تمایزها در نگره افلاطون، ابن سینا و آکویناس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
7 - 32
حوزه های تخصصی:
می مسیس (محاکات) یکی از دیرینه ترین نظریه های هنری است که پیشینه اش به پیش از افلاطون هم می رسد. در عین حال از جمله نظریاتی است که قرایت های گوناگونی از آن مطرح شده است. در این مقاله، نظریه سه تن از فیلسوفان که در سه قلمرو متفاوت فکری اثرگذار بوده اند، بررسی می شود: افلاطون، ابن سینا و آکویناس. افلاطون در یونان، ابن سینا در قلمرو اسلام و آکویناس در قرون وسطای مسیحی، جزء مهم ترین شخصیت های فلسفی بوده اند و هر کدام از ایشان مکتبی را به خود اختصاص داده است. در این جستار بر آنیم تا قرایت هر کدام از آنان را با تحلیل نگرش ایشان در رویکرد تطبیقی، بررسی کنیم و تمایز آن را با قرایت های متناظر دریابیم. ازآنجاکه زیست فکری آنان یکسان نیست، قرایت آنان از می مسیس نیز مشابهت ندارد. افلاطون بر پایه معرفت شناسی مثل محور، ابن سینا بر پایه معرفت ناظر بر ارسطو و آکویناس به جهت دیدگاه ویژه اش درباره می مسیس قرایت های خاصی ارایه داده اند.
تقریرهای ابن سینا از برهان امکان و وجوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از براهین مشهور در اثبات وجود خداوند، برهان وجوب و امکان است، که برای اولین بار توسط ابن سینا در آثارش تقریر شده است. نقدهایی این برهان در جهان اسلام و جهان غرب از سوی بعضی از متفکران از جمله غزالی، ابن رشد، ملاصدرا، هیوم، کانت، راسل و...وارد شده است. از نقدهای وارده بر آن، این ادعا است که در آن به وجود مستقل و حقیقی برای مجموعه موجودات جهان قایل شده و از این منظر دچار مغالطه ترکیب شده است. این نقد در هردو حوزه اسلامی و غربی مطرح می باشد. ملاصدرا معتقد است که تقریر شیخ اشراق از این برهان دچار چنین اشکالی است. با بررسی مشخص می شود که تقریر ابن سینا و شیخ اشراق و حتی تقریر صدرالمتالهین دارای إشکال قایل شدن به وجود مستقل برای مجموعه جهان می باشد، اما برخلاف نظر غزالی و راسل و دیگران هیچ کدام منجر به مغالطه ترکیب نمی شود. این نوشتار درصدد تبیین این موضوع است.
بررسی دیدگاه ابن سینا درباره ملاک استناد تأثّرات اجسام به نفوس انسانی و مراحل تأثیرگذاری از راه دور آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی دیدگاه ابن سینا در موردتأثیرگذاری نفوس انسانی بر ابدانشان مسأله ای است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ اما بررسی دیدگاه وی در مورد ملاک استناد تأثرات اجسام به نفوس انسانی و مراحل تأثیرگذاری از راه دور نفوس انسانی بر اجسام مغفول مانده است. در حکمت سینوی تشخیص موارد تأثیرگذاری از راه دور نفوس بر اجسام، مبتنی بر استقراء، تجربه و رفع استبعاد از آن ها است و هنگامی می توان برخی امور خارق عادت را به نفوس نسبت داد که اسباب و علل طبیعی برای این امور شناخته نشده و امکان استناد این امور به عقول مفارق وجود نداشته باشد. به اعتقاد شیخ، محدوده و قدرت تأثیرگذاری نفوس خیر در اعجاز و کرامات متفاوت از تأثیر نفوس شر در سحر، اهانت و چشم زخم است؛ اما نحوه تأثیرگذاری نفوس در همه آن ها با یکدیگر تفاوت ذاتی ندارد بلکه تفاوت آن ها مربوط به نیات است. نفوس تأثیرگذار، در طی مراحل معین در اجسام دیگر کیفیت مزاجیه ایجاد می کنند و سبب تغییرات در آن ها می شوند.
تفاوت عشق شناسی سینوی و افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و یکم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
131 - 149
حوزه های تخصصی:
بررسی تفاوت عشق شناسی سینوی و افلاطونی از آن رو حایز اهمیت است که ریشه ی اختلاف عشق شناسی فلاسفه ی غرب و مسلمان به آثار این دو بر می گردد. افلاطون عشق را گاه اشتیاق دارا شدن خوبی و گاه تقاضای تملک زیبایی می داند پس عشق افلاطونی نیازمند زیبایی و کمالات معشوق است و عشق او وجه انسانی دارد و نمی تواند وصف واجب تعالی باشد از این رو در همه کاینات سریان نیز ندارد؛ پس تبیین آن نیازمند مباحث انسان شناختی است و چون عشق برای رسیدن به زیبایی است ماهیتی ابزاری و آلی دارد و با تصاحب زیبایی معشوق در قالب وصال از بین می رود. با این توصیف عشق برای رسیدن به زیبایی مطلق، مطلوب واقع می شود و عشق او وجه معرفت شناختی دارد. اما از منظر ابن سینا عشق از احاطه ی علم به زیبایی به وجود می آید پس وصف باریتعالی است و می تواند فی نفسه مطمح نظر باشد و چون چنین است وجه هستی شناختی دارد که می توان از آن نتایج الاهیاتی نیز گرفت.
استدلال جدلی ارسطو در نفی متحرک بذاته و دیدگاه های ابن سینا و ابن رشد درباره آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
177 - 196
حوزه های تخصصی:
ارسطو کوشیده است با قیاسی غیرمستقیم ثابت کند که متحرک بذاته وجود ندارد. بدین منظور، وی ابتدا جسمی را فرض می کند که اولاً و بالذات، متحرک است. سپس متذکر می شود که جسم متحرک اجزایی دارد و در گام بعد، نتیجه می گیرد که اگر جزیی از این متحرک بذاته ساکن شود، کل آن ساکن می شود. پس از ارسطو، مناقشه هایی بر سر این استدلال درگرفت؛ به طوری که بسیاری از اندیشه ورزان اشکالاتی به آن وارد کردند و عده ای نیز از آن دفاع کردند. ابن سینا و ابن رشد نیز که از زمره شارحان آثار ارسطو بودند، در صدد برآمدند تا اشکالات استدلال یادشده را به حداقل برسانند. در این پژوهش دیدگاه های این دو فیلسوف درباره استدلال ارسطو واکاوی می شود و بر مبنای نظام ارسطویی و همچنین معیارهای عقلی، قوت و ضعف هر یک آزموده می شود. از رهگذر این بررسی دانسته می شود که این دو فیلسوف درعین حال که در پی آن اند که دیدگاه مخالف این استدلال را بررسند و پاسخی درخور به آن بدهند، نظراتشان تفاوت هایی با هم دارد. به طور خلاصه باید گفت ابن سینا ابتدا سعی می کند این استدلال را بازسازی کند؛ اما پس از اینکه اشکالات واردشده بر آن را نقل می کند، ضعف هایش را می پذیرد و بر پذیرش بی قیدوشرط آن پافشاری نمی کند. از طرف دیگر، ابن رشد نه تنها مفهوم متحرک بذاته را رد نمی کند، بلکه با تطبیق آن بر متحرک اول، نظریه ای جدید را مطرح می کند.
روش شناسی غزالی در مواجهه با حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
197 - 222
حوزه های تخصصی:
آن چه اغلب در متون تاریخ فلسفه درباره رویکرد غزالی به فلسفه یافت می شود، به جنبه های انتقادی و انکاری غزالی مربوط است؛ بدین صورت که او را نقطه عزیمت عقلگرایی اشاعره و مخالف فلسفه و به ویژه فارابی و ابن سینا معرفی می کند. اما آیا این مطلب موضع حقیقی غزالی را بازگو می کند؟ پاسخی که در این مقاله ارایه شده، شیفتگی غزالی نسبت به حکمت مشرقی ابن سینا و دنباله روی آن را مورد بحث قرار داده و تأثیرپذیری در روش و نگرش غزالی از ابن سینا را به نحو پدیدارشناسانه نشان می دهد؛ بدین معنا که هرچند ادبیات انتقادی غزالی که برآمده از موضع سیاسی اوست، انگیخته هایی را در مخالفت جریان فلسفی به دنبال داشته، اما در موضع فردی، او پیرو حکمت مشرقی است و جریان سازی آن را تقویت کرده است.
تجربه در فلسفه ابن سینا با مراجعه به کاربست عملی آن در آثار طبیعی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
245 - 260
حوزه های تخصصی:
ابن سینا در کنار مباحث نظری درباره تجربه، در علوم طبیعی از جمله پزشکی، زیست شناسی و هواشناسی نیز به صورت عملی تجربه را به کار برده است. او در مباحث نظری، احکامی را ناظر به شرایط حصول، مؤلفه ها و کارکرد معرفت تجربی بیان کرده است که از جمله آنها می توان به لزوم مشاهده حسی همراه با تکرار، یقینی بودن و کلیت مشروط معرفت تجربی و استفاده برهانی از معرفت تجربی اشاره کرد. اما بی توجهی نسبت به کار بست عملی تجربه توسط ابن سینا، ما را از رسیدن به تصویر دقیق تجربه نزد او محروم خواهد ساخت. خطا پذیری معرفت تجربی و تأکید فراوان بر مشاهده نظام مند، دو حکمی هستند که ابن سینا در مباحث کاربردی خود به آنها پرداخته و در مباحث نظری او کمتر مورد توجه بوده است.