مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
سعادت و شقاوت
حوزه های تخصصی:
متفکران، همواره بر شناخت سرشت انسان (طینت) و ابعاد وجودی، به ویژه ماده اولیه آفرینش او توجه داشته اند. پس از مفهوم شناسی طینت که غالباً آن را گِل و عین ثابت معنا کرده اند، حکما و متکلمان با توجه به اندیشه خود در باب انسان شناسی و اینکه آیا حقیقت انسان همان نفس مجرد است یا مجرد بدنی بوده و ماهیتش جوهر جسمانی است، به تحلیل و بررسی اخبار طینت پرداخته، و مباحث چالش برانگیزی را مطرح کرده اند. در این نوشتار سعی شده است، اخبار طینت را باز گفته، ضمن بیان تحلیل برخی از متفکران دینی، در نهایت با توجه به شبهات جبرگرایان، بدون هیچ گونه تعصبی به داوری نشسته و حکم نهایی برعهده مخاطبان محترم واگذار شود.
فرجام نفس از نظرگاه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرجام شناسی عرفانی در اندیشه و آثار ابوالمجد سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاد و چگونگی زندگی پس از مرگ از مسائل پیچیده و شگرفی است که ادیان مختلف و مکاتب گوناگون کلامی، فلسفی و عرفانی -هریک به گونه ای- به آن پرداخته، و کوشیده اند تا پرسش های بشر درباره آن را پاسخ گویند. در این میان، عرفا جایگاهی ویژه و مهم دارند، زیرا معاد را با بیان تجارب خویش توصیف می کنند. ازجمله عارفانی که به این مسئله توجه بسیار داشته، ابوالمجد مجدودبن آدم سنایی غزنوی، شاعر و عارف نامی سده پنجم، است. او نهایت زندگی و مرگ -زاده شدن و پس، رخت از عالم کون و فساد بربستن- را معاد و حیات واپسین می داند و بدین سبب، بر گذر از این سرا و حرکت به سوی قرارگاه معاد تأکید می کند.
سنایی در انسان شناسی خود به جوهر قدسی یا همان نفس ناطقه مجرد، در کنار کالبد جسمانی، عقیده دارد و براین اساس، معاد را جسمانی– روحانی ترسیم می کند. او تجرد و بقای نفس ناطقه را همانند حکما و متکلمان و به شیوه استدلالی اثبات نمی کند، و حقیقت و کیفیت معاد را به روش اهل نظر و استدلال صورت بندی نمی نماید؛ اما، به مبانی انسان شناسانه و معادشناسانه حکمی عصر خویش پای بند است و براساس این مبانی، دیدگاه خود را درباره معاد و احوال انسان در حیات واپسین بیان می کند. تأکید بر این نکته از آن رو ضروری می نماید که بدانیم سنایی نه دغدغه های انسان شناسی و معادشناسی اهل نظر را دارد، و نه معادشناسی او یک سر معاد شرعی است؛ بلکه براساس انسان شناسی حکمی عصر خود، معاد شرعی را از آینه سیروسلوک عارفانه و معاد روحانی و عرفانی می نگرد. براین اساس، معاد در آثار سنایی امری نیست که صرفا پس از مرگ جسمانی و در وقت معلوم قیامت روی دهد، بلکه مسیری است که در طی آن انسان، ازنظر جسم و روح، پیوسته تغییر می کند و کامل می گردد. به بیان دیگر، گذر از این مسیر مراحلی دارد که در سلوک عرفانی اسلام در قالب این چهار مرتبه بیان می شود: پاکی از رذایل و تطهیر ظاهر، تهذیب باطن و تزکیه قلب از ملکات ناپسند، روشنایی قلب با نور صفات و ملکات پسندیده و در آخر، فنای نفس و استغراق در ذات و صفات الهی. وی ماهیت دوزخ و بهشت و نیز سعادت و شقاوت انسان را بر همین اساس تبیین و تفسیر می کند.
ازاین رو پس از پاره ای مقدمات، در این پژوهش ابتدا دیدگاه انسان شناسانه و سپس، اندیشه سنایی درباب معاد و فرجام انسانی، به شیوه ای که بیان شد، بررسی می شود.
علم پیشین خداوند و نقش آن در خلق اعمال و سرنوشت بندگان در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله علم پیشین خداوند و نقش آن در خلق اعمال بندگان و سرنوشت (سعادت و شقاوت اخروی) آنان به عنوان تجسّم عملکرد دنیویشان، قصه ای دیرین، شیرین و دلکش و درعین حال، دقیق، ظریف و پیچیده است، در این زمینه ملاصدرا بر آن است که: اولاً؛ اعمال بندگان اعم از اختیاری و اضطراری معلول و تابعی از تقرّر و تعین پیشینشان در علم الهی است و سرنوشت (سعادت و شقاوت اخروی) آنان به عنوان تجسّم اعمال دنیوی شان، ثابت و تخلف ناپذیر است. ثانیاً؛ بعثت پیام آوران الهی، ارسال رسل و انزال کتب با عنایت به تخلف ناپذیری اعمال بندگان و سرنوشت آنان از علم پیشین خداوند جز زمینه سازی و تحریک بندگان، جهت اظهار ما فی الضّمیرشان، اثر دیگری ندارد. ثالثاً؛ شرور اخلاقی منتسب به بندگان برخلاف شرور وجودی و طبیعی که اموری عدمی و نسبی اند از قبیل امور اعتباری خلاف فرمان عقل / شرع به شمار می روند. در پژوهش حاضر سعی شده است، مدّعیات سه گانه یاد شده، مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
عوالم سه گانه ی وجود و نقش آن در حشر انسان از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تقریر صدرالمتألهین از حشر، تقریری کامل و جامع است که به تبیین عقلانی بسیاری از آموزهای دینی کمک کرده و به جمع بسیاری از ظواهر شریعت می انجامد. او در این راه غالب اصول و نوآوری های فلسفی خود را به خدمت گرفته و از تمام ظرفیت حکمت متعالیه در این بخش بهره می برد. یکی از مبانی جهان شناختی او در مساله ی حشر انسان ها، عوالم سه گانه ی وجود است. او با طرح کردن دو عالم مثال و عقل به عنوان آخرت، و نیز با توجه به تناظر مشاعر انسانی با این عوالم و کیفیت ادراک انسان، به سیر صعودی نفس توجه کرده و حالات مختلف حشر انسان ها را با هر یک از این عوالم را توضیح می دهد. او با توجه به همین مطالب به تبیین عقلانی و اثبات ظواهر متون دینی در مورد بهشت و جهنم و کیفیت عذاب یا پاداش نفوس همت گماشته و در این باره، به سوالات مختلفی پاسخ می دهد.
بررسی جایگاه اخبار طینت در میان معارف شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد آنست که ثابت نماید بحث طینت ابعاد مختلفی دارد و تحقیق و بررسی و ارائه تحلیل و توجیه پیرامون اخبار طینت مستلزم آن است که به موضوعات مهم دیگری که پیوند عمیقی با این بحث دارد توجه گردد و تفسیر واضح و روشنی از آنها و ارتباط آنها با اخبار طینت ارائه گردد. در این مقاله پس از تبیین این نکته که این اخبار دارای موضوعات متنوّعی است، به ارتباط آن با مباحثی از جمله: عالم ذر، میثاق، خلقت نوری، سعادت و شقاوت، معاد، قضا و قدر، نفس و انتقال اعمال اشاره می شود.
لوازم و آثار بحث طبقه بندی نفوس انسان ها در آخرت از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۵
149-166
حوزه های تخصصی:
در میان فیلسوفان مسلمان ابن سینا توجه خاصی به مسئله معاد دارد به گونه ای که می توان ادعا نمود او بیش از همه حکمای مسلمان به تقسیم نفوس انسانی در آخرت و مراتب سعادت و شقاوت ایشان پرداخته است. ابن سینا در پنج اثر از آثار خویش شش تقسیم بندی ارائه نموده است که در متن مقاله به تفصیل به آنها پرداخته شده است. علاوه بر اهمیت خود این تقسیم بندی ها، در دل این تقسیم بندی ها نکات و مطالب تازه ای در مسائل معاد برای ما روشن می شود که شیخ هنگام بحث از معاد به تصریح به آنها نپرداخته است. از جمله اینکه: ابن سینا منکر معدوم شدن نفوس ناقصه پس از مرگ است، او مهم ترین عامل در نیل به سعادت یا شقاوت را نظر می داند نه عمل، ابن سینا در در مسئله نجات یک فیلسوف بسیار خوش بین است اما در عین حال خلود برخی نفوس در عذاب را نفی نمی کند، افلاک در معادشناسی ابن سینا نقش مهمی دارند و ... نوشتار حاضر با شیوه تحلیلی توصیفی شش تقسیم مذکور و نکات قابل استنباط از آنها را در دو بخش و ذیل عناوین مشخص مورر بررسی قرار داده است.
نهادینه سازی فرهنگ نماز بر اساس سیر نزول آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
65 - 106
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعاتی که از اولین سوره نازل شده بر پیامبر تا اواخر نزول آیات پیوسته به آن پرداخته شده بحث نماز است. قرآن برپایی نماز را یکی از صفات مؤمنان برمی شمرد. با توجه به مشرک بودن مردم عربستان، آیات باید هماهنگ با حال مخاطبانش به ترتیبی نازل می شد که بتواند بیشترین تأثیر را بگذارد و به صورت یک فرهنگ نهادینه شود. این پرسش مطرح است که قرآن برای نهادینه ساختن نماز چه شیوه ای را به کار برده و چگونه مخاطبان را به این عمل واداشته است؟ برای پاسخ، آیات را به ترتیب سیر نزول و به روش توصیفی تحلیلی بررسی نموده ایم. قرآن در ابتدا به تبیین اثر نماز یا ترک آن در سعادت یا شقاوت انسان پرداخته است. سپس افرادی را به عنوان الگو معرفی می کند. در مرحله بعد احکامی از نماز را بیان می کند. بعد از آن به معرفی ارزش های هم نشین با نماز می پردازد و سپس صفات نمازگزاران را برمی شمرد. به دنبال آن به تأثیر نماز در زندگی می پردازد و دستورات خداوند را در قالب داستان هایی از بنی اسرائیل ارائه می دهد. نتایج حاکی از آن است که قرآن کریم در نخستین گام به تبیین تأثیر نماز و نتیجه آن می پردازد و سپس به احکام و معرفی الگو. محتوای آیات مکی مربوط به نماز، بر محور خودسازی فردی و جریان سازی است اما آیات مدنی بر جنبه تمدنی و جامعه سازی نماز تأکید دارند. در آیات مکی الگوهای متعددی برای نمازگزاران معرفی شده اما آیات مدنی به تناسب سیاق کمتر به این امر پرداخته-اند.
«دیگری» از نظرگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
29 - 46
حوزه های تخصصی:
هر چند موضوع «دیگری»، در بین اندیشمندان مسلمان به عنوان یک مسئله مستقل مطرح نبوده است لکن ظرفیت طرح این بحث بین همه نحله های فکری در جهان اسلام به ویژه عرفان وجود دارد. بر این اساس می توان برای نمونه پرسش از «دیگری» را به آثار ابن عربی به عنوان نماینده عرفان اسلامی عرضه کرد و مبانی فکری او را در این زمینه جستجو کرد. مبانی ای همچون بحث مظهریت اسماء الهی، گسترده پنداشتن عرصه سعادت و نیز دست-نیافتنی دانستن تمام حقیقت، که می تواند موضع این عارف نامور را در قبال «دیگری» روشن سازد. از مهمترین مبانی هستی شناسی ابن عربی در رویکردش نسبت به «دیگری»، بحث مظهریت اسماء و «دیگری» را از مظاهر اسماء الهی دانستن است. پرهیز از انحصارگرایی در باب حقانیت و «دیگری» را اهل سعادت و نجات دانستن نیز نگاه مثبت به «دیگری» را به دنبال دارد. تأکید ابن عربی بر ناآشکارگی حقیقت و عدم حضور آن نزد گروه یا فرقه ای خاص، جستجوی حقیقت در آیین «دیگری» را به دنبال خواهد داشت.
تحلیل احادیث طینت و رابطه آن با اختیار انسان
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
15 - 49
حوزه های تخصصی:
موضوع سرشت، طینت و خمیرمایه اولیه ساخت انسان ازجمله مطالبی است که در منابع روایی به آن پرداخته شده است. شیعه و عدلیه از یک سو قائل به حسن و قبح عقلی هستند و بر اراده و اختیار انسان پافشاری می کنند و از سوی دیگر با یک سلسله احادیث و روایاتی مواجه می باشند که حکایت از جبر و محدودیت انسان ها دارد. ظاهر این احادیث بیانگر این موضوع است که خداوند طینت انسان ها را متفاوت آفرید و از همان ابتدا طبیعت برخی را بهشتی و طبیعت برخی دیگر را جهنمی دانست. به همین سبب علما و بزرگان راه حل های مختلفی را جهت حل این موضوع ارائه نموده اند؛ تحقیق حاضر این راه حل ها را گزارش، نقد و بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که در بررسی این اخبار معلوم می شود که اختلاف انسان ها در طینتشان امری طبیعی، موجه و لازمه اجتناب ناپذیر نظام خلقت است؛ و اختلافات ناشی از طینت که در اخبار طینت بیان شده است به نحوی نیست که اختیار را از انسان سلب کند؛ بلکه نقش ماده اولیه خلقت و طینت انسان ها در حد اقتضاست نه بیش از آن. از بین ادله و وجوهی که در جمع بین اخبار طینت و اختیار انسان ذکرشده است، به نظر می رسد بهترین وجه جمع بیان شده نظریه علامه طباطبایی(ره) باشد که قائل است اخبار طینت مربوط به عالم مثال است که با این وجه جمع، مضمون این اخبار مستلزم جبر و سلب اختیار از انسان نمی گردد.
ایده نجات در ابن عربی و ارتباط آن با مسئله دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
155 - 170
حوزه های تخصصی:
«دیگری» در فلسفه معاصر به عنوان مسئله ای مستقل و دارای اهمیت هستی شناختی و معرفت شناختی مطرح گردیده است و برخی اندیشمندان قرن بیستم هر یک با رویکردی خاص بدان پرداخته اند. این موضوع نزد ابن عربی به عنوان مسئله ای مستقل مطرح نبوده است؛ لکن با بررسی آرای او می توان به دیدگاهش در این زمینه دست یافت. ایده نجات و عدم خلود نزد ابن عربی معلول نگرش خاص او به سعادت، شقاوت، طاعت و معصیت است. شقاوت تنها متوجه فعل انسان است و حقیقت او را در بر نمی گیرد. نهی از گمان بد و تفتیش باطن دیگران، نوع مراوده بین انسان ها را تحت تأثیر قرار می دهد و نگاه شمول گرایانه به سعادت، تنش های حاصل از برتری طلبی های فردی- قومیِ ناشی از اندیشه انحصار نجات را به حداقل می رساند.
تحلیل احادیث طینت و رابطه آن با اختیار انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع، طینت و خمیرمایه اولیه آفرینش انسان از جمله مطالبی است که در منابع روایی به آن پرداخته شده است. شیعه و عدلیه از یک سو قائل به حسن و قبح عقلی هستند و بر اراده و اختیار انسان پافشاری می کنند و از سوی دیگر با یک سلسله احادیث و روایاتی مواجه می باشند که حکایت از جبر و محدودیت انسان ها دارد. ظاهر این احادیث بیانگر این موضوع است که خداوند طینت انسان ها را متفاوت آفرید و از همان ابتدا طبیعت برخی را بهشتی و طبیعت برخی دیگر را جهنمی دانست. به همین سبب، علما و بزرگان راه حل های مختلفی را جهت حل این مسئله ارائه نموده اند. پژوهش حاضر این راه حل ها را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که بر اساس روایات اختلاف انسان ها در طینتشان امری طبیعی و اجتناب ناپذیر نظام خلقت بوده و اختلافات ناشی از طینت که در اخبار طینت بیان شده به نحوی نیست که اختیار را از انسان سلب کند بلکه نقش ماده اولیه خلقت و طینت انسان ها در حد اقتضاست نه بیش از آن.
مسئله جاودانگی نفس در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
121 - 136
حوزه های تخصصی:
دیدگاه علامه طباطبایی در باب جاودانگی نفس، مبتنی بر جهانبینی توحیدی اوست. او تلاش کرده به چالش برانگیزترین مباحث و اشکالات مربوط به جاودانگی نفس در مسئله سعادت و شقاوت ذاتی، احباط، تکفیر و خلود در عذاب پاسخ دهد. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیه صدرالمتألهین و بهره گیری از اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری اشتدادی، وحدت حقیقت نفس و تشکیک در مراتب وجود، تقریری نو از معاد و جاودانگی نفس ارائه نموده است. این نوشتار میکوشد با طرح موضوع جاودانگی، نسبت آن را با اهداف و غایات انسانی که همان تحقق تمامیت حقیقی انسان با معاد و جاودانگی نفس است، تبیین نماید. در این راستا، نظر علامه طباطبایی درباره وجود جوهری نفس و اثبات جاودانگی آن، و همچنین وجوه نوآورانه اندیشه وی در بحث جاودانگی و نتایج و پیامدهای معرفتی آن را مورد بحث و بررسی قرار داده ایم و به اشکالات مطرح شده علیه جاودانگی نفس، با توجه به مبانی علامه، پاسخ داده ایم.