مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
لفظ
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
141 - 164
حوزه های تخصصی:
بررسی ارتباط متقابل فرم و محتوا در آثار عرفانی - ادبی علاوه بر تبیین کارکرد های عناصر دخیل در آن متون، انگیزه های مؤلف را از نگارش آن اثر نشان می دهد. مصباح الهدایه اثر معروف و برجسته عرفانی عزالدین محمود کاشانی در قرن هشتم ه است که در زمینه عرفان نظری نگاشته شده است. مؤلف با گسترش تبویب آرای نظری صوفیه، استشهاد به اقوال ایشان و توجه افراطی به ساختار موسیقایی کلام می کوشد از زبان تصوف که در قرن هشتم هیچ گونه صدق عاطفی و تجربه نفسانی ندارد، آشنایی زدایی کند؛ اما این توجه افراطی به ساحت موسیقایی زبان، جز مبتذل ساختن آن و مرموز و مغموض ساختن کلام نتیجه ای در پی ندارد و هرگز از تجارب اصیل عرفا در سده های نخستین خبر نمی دهد. نگارندگان در این نوشتار با تبیین انگیزه ها و عوامل درون متنی و برون متنی به تحلیل چرایی کاربرد آگاهانه موسیقی در کتاب مصباح الهدایه می پردازند. به طورکلی، فقر تجارب اصیل عرفانی در قرن هشتم، تقلید از ساحت لفظی زبان عرفانی ابن عربی در تکوین عوالم عرفانی – موسیقایی، سبک فنّی و قابلیت ساختارهای صرفی و اشتقاقی زبان عربی ازجمله اسباب و انگیزه های مؤلف از کاربرد آگاهانه موسیقیِ کلام بوده است. علاوه براین، بررسی تطبیقی متن مصباح الهدایه با منابع عربی آن و کیفیت تأثیرپذیری مؤلف از سخنان صوفیه، نشان می دهد که مؤلف در بهره گیری از مضمون سخن مشایخ، استشهاد به سخنان ایشان و گسترش محور افقی کلام مشایخ، ساحت موسیقایی کلام را تقویت کرده است.
تأویل در قرآن و رابطه آن با استعمال لفظ در بیش از یک معنی
حوزه های تخصصی:
با دقت در آراء و اندیشه های فقها و محققان در می یابیم که استعمال لفظ در اکثر از یک معنی نه تنها امکان عقلی دارد بلکه در محاورات و ذوقیات نیز مورد استفاده قرار گرفته شده و واقع شده و این استعمالات نیز بر اساس غرضی عقلایی بوده است. حال جای این سؤال است که آیا سخن گفتن بر این اساس که می تواند نوعی ابهام در کلام گوینده ایجاد کند، می تواند با روح عمومی بودن و همگانی بودن کلام وحی سازگار باشد؟ و دوم اینکه آیا این گونه استعمالات در کلام وحی وارد شده است و اصولا چه غرض عقلایی بر این نوع استعمال می تواند بار شود؟ نوشته پیش رو بر این باور است که نه تنها این گونه استعمالات با همکانی بودن و خطاب عام داشتن قرآن منافات ندارد بلکه این نوع استعمالات اتفاق افتاده و با اندکی درنگ و تأمل در سِرّ بیان برخی حقائق قرآن کریم، آن هم به صورت رمزی در می یابیم که بالاترین غرض که می تواند سبب این گونه استعمالات باشد، این است که مخاطبین این کلام از اختلاف سطحی زیادی نسبت به یکدیگر و نیز نسبت به درک حقایق هستی دارند. به این بیان و با وجود غرض عقلائی گوینده بر این گونه استعمالات و نیز جواز استعمال لفظ در اکثر از یک معنی به لحاظ عقلی باید گفت که تأویل و بطون در قرآن خود مصداقی آشکار از استعمال لفظ در یک معنا است.
بررسی فقهی و حقوقی نکاح معاطاتی با رویکردی بر نظر امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۶
121 - 134
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مسئله در شکل گیری عقود و معاملات اسلامی ایجاب و قبول است. گاهی ایجاب و قبول لفظی و گاهی فعلی است که از آن به معاطات تعبیر می شود. معاطات در عقود، از گذشته مدنظر فقها بوده و دیدگاه های مختلفی درباره آن بیان شده است. از نظر مشهور فقها، لفظی بودن ایجاب و قبول در عقد نکاح شرط است، اما برخی با توجه به اطلاقات و عمومات عقود و نیز بررسی روایاتی در این باره، لفظی بودن ایجاب و قبول در عقد نکاح را شرط نمی دانند؛ زیرا لفظ در عقد موضوعیت ندارد و اعتبار آن طریقی است. در مقاله حاضر، بررسی فقهی و حقوقی نکاح معاطاتی با رویکردی بر نظر امام خمینی صورت گرفته است؛ بدین منظور به روش توصیفی - تحلیلی و در راستای بررسی این موضوع، با در نظر گرفتن آرای امام خمینی و دیگر فقها، صحت نکاح معاطاتی واکاوی شده است.
انتقال آوایی شعر فرانسه در رسم الخط فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1167 - 1180
حوزه های تخصصی:
شعر هنری زبانی است که از دو توانایی توصیفی و موسیقایی بهره می برد. معمولاً در ترجمه شعر یکی از این دو توانایی به نفع دیگری نادیده گرفته می شود. آنچه بیشتر مورد توجه قرار می گیرد دقت در انتقال معنا و وفاداری به تصویرپردازی های شاعر است. افیم اتکیند، زبان شناس و ادیب روس در پژوهش های خود در حوزه ترجمه شعر به شش نمونه از ترجمه اشاره کرده و معتقد است که هرگونه تلاش برای ترجمه شعر و به ویژه اشعار با شکل ثابت به یکی از این نمونه ها محدود می شود. امّا آنچه اتکیند به آن می رسد در نهایت آن کلیتی نیست که او اصرار دارد در ترجمه از زبان مبداء به زبان مقصد حفظ شود. به نظر ما اصلی ترین قسمت شعر که لفظ یا موسیقی کلمات است در ترجمه شعر از دست می رود. از این رو مقاله حاضر بر آن است که پیشنهادی در جهت امکان پذیر ساختن انتقال موسیقی شعر از زبان مبداء به زبان مقصد ارائه دهد. پیشنهاد ما انتقال آوایی در رسم الخط زبان مقصد است که می تواند جنبه های موسیقایی شعر فرانسه را در خوانش خوانندگان فارسی زبان ناآشنا به زبان فرانسه برجسته کند. بدین ترتیب خواننده فارسی زبان شعر فرانسه نه تنها از جذابیت های معناشناختی شعر بهره می شود بلکه می تواند از موسیقی شعر که جزء جدایی ناپذیر آن است نیز لذت ببرد.
تحلیل و بررسی فرمالیستی ساختار ترکیب بند محتشم کاشانی از منظر لفظ و معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
209 - 230
محتشم کاشانی، مرثیه سرای بزرگ جهان اسلام، با ترکیب بند معروف خود، تحولی عظیم در ساختار مرثیه ایجاد کرد؛ چنان که شاعران قبل و بعد از او، به چنین مرحله ای نرسیدند. بررسی ارتباط میان فرم بیرونی و درونی شعر او، از دغدغه های اصلی این پژوهش است؛ چنان که پس از تجزیه و تحلیل عناصر سازنده این ترکیب بند، می توان گفت که میان صورت و معنا پیوند محکمی وجود دارد؛ زیرا صورت شعر محتشم، مجموعه ای از نشانه هاست که در عین شیوایی، بلاغت و حسن ترکیب با احتراز از تعقیدات لفظی و معنایی، صورت را به شکلی منسجم با معنا پیوند می دهد. سعی نگارندگان در این پژوهش بر آن است که نشان دهند محتشم کاشانی چگونه توانسته است این گونه هنرمندانه و خلاقانه از نشانه ها و تصاویر زبانی برای انتقال مضامین بلند ذهن خود بهره ببرد و روح بلند معانی را به پیکر توانمند صورت ترکیب بند خود تزریق کند و فخامت و استواری کلام را در عین نبوغ به نمایش گذارد. ایجاد تناسب میان واژگان، به کار گیری موسیقی شعر، تصویر آفرینی هنرمندانه و هدفمند، آشنایی زدایی همراه با ابتکار و خلاقیت و به کارگیری لحن حماسی از دیگر شگردها و ویژگی های مهم این ترکیب بند شورانگیز و حزن آمیز است که در پایداری آن و توجه مخاطبان و استقبال شاعران از او نقش مؤثر داشته است.
تفاوت معنایی سه واژه «لفظ»، «کلمه» و «قول» با توجه به استعمال آنها در آیات
دست یابی به مفاهیم و آموزه های قرآن به عنوان ثقل اکبر، منوط به تعمق و موشکافی الفاظ آن است، برخی الفاظ در نگاه ابتدایی مترادف به نظر می رسند اما کاوش در استعمالات آنها در قرآن، حاکی از تفاوتهایی دقیق در معنای آن الفاظ است؛ سه واژه «لفظ»، «کلمه» و «قول» از این کلمات هستند؛ با توجه به وجود نکات معرفتی در نحوه استعمال هر یک از آنها در قرآن، پی بردن به معنا و تفاوت این واژه ها با هم اهمیت دارد، از این رو این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این پرسش بود که: «تفاوت سه واژه «لفظ»، «کلمه» و «قول» با توجه به استعمال آنها در آیات الهی چیست؟»؛ داده های پژوهش در اکثر موارد کتب لغوی، تفسیری، علوم قرآنی و روایی بود و یافته های پژوهش به این اشاره دارند که «لفظ» و «مشتقات آن» در قرآن تنها به انسان، «کلمه» و «مشتقات آن» به خداوند، ملائکه و انسان و «قول» و «مشتقات آن» به خدا، انسان و سایر کائنات اسناد داده شده؛ هم چنین رابطه منطقی «لفظ» و «کلمه» عموم و خصوص من وجه و رابطه منطقی واژه «قول» با واژه «لفظ» و «کلمه» از جهت معنا عموم و خصوص مطلق است که در آن واژه «قول» عام است؛ شرایط اسناد واژه «کلمه» و «مشتقات آن» به خداوند، مهیا بودن قیود: «حتمیت»، «مؤثر بودن» و «استقلال و استغناء» است و در آیاتی که «قول» و «مشتقات» آن به خداوند نسبت داده شده، به دلیل مسئله ای از جانب مخاطب برخی از این قیود، وجود ندارد.
نقد و ارزیابی مقاله «علاقه اللفظ بالمعنی وتعلیم العربیّه»
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۳
193 - 207
حوزه های تخصصی:
نقد به عنوان یک ابزار کارآمد در ارزشیابی اطلاعات یک اثر پژوهشی به شمار می رود. نوشتار حاضر با رویکرد نقادانه در صدد بررسی ابعاد محتوایی و صوری مقاله «علاقه اللفظ بالمعنی وتعلیم العربیّه» نوشته أحمد الدیاب به نگارش درآمده است. وی در این اثر که از سه بخش اصلی تشکیل یافته، به تبیین آراء موافق و مخالف صاحب نظران در مورد لفظ و معنی، اولویت یکی بر دیگری، جدایی میان لفظ و معنی و یکی دانستن یا وجود اتحاد و همبستگی میان این دو مؤلفه توجه داشته است تا بدین وسیله به روش هایی دست یابد که بتواند از آن برای آموزش زبان عربی به غیر عرب زبان ها استفاده کند. در مقاله حاضر بر آن بوده ایم تا به روش تحلیلی و با توجه به معیارهای تعریف شده برای نقد و ارزیابی آثار پژوهشی، مقاله «علاقه اللفظ بالمعنی وتعلیم العربیّه» مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نویسنده سعی داشته است تا با معرفی دو عنصر لفظ و معنی به عنوان عناصری مهم از مطالعات زبانشناسی بر این نکته تأکید کند که آموزش زبان عربی به غیر عرب زبان ها باید همانند مؤسسات آموزشی اروپا با تکیه بر رویکرد زبانشناسی باشد؛ این در حالی است که مکالمه محوری در پژوهش های اخیر مورد تأکید مدرسان بوده و به عنوان نکته مهم تری تلقی شده است.
جایگاه لفظ و معنی در غزلیات بیدل با رویکرد بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی یکی از بزرگترین شاعران سبک هندی است که با بهره گیری از استعاره و ترکیب های بدیع و شگفت، توانسته است به جایگاه رفیعی در شعر و غزل دست یابد. این شاعر بزرگ با بهره گیری از مفاهیم عرفانی و به مدد دانش ادبی و جوهر ذاتی شاعری، آثار فراوانی از خویش به جا گذاشته است. دشواری طرز بیان، پیچیدگی معنی، دشوار فهمی مضمون وکلآ دیرآشنایی در حوزه ی لفظ و معنی از خصوصیات شعر بیدل محسوب می شود. لفظ و معنی از جمله مفاهیمی است که در غزلیات بیدل حضور چشمگیری دارد. بیدل درغزل های خود با زاویه های دید گوناگون به این مفاهیم می پردازد. گاهی از عجز لفظ در بیان معانی بلند ذهنی اش گله مند است و گاهی معنی را از لفظ می جوید و معتقد است بدون لفظ معنی جلوه گر نمی شود. این مقاله دیدگاه های مختلف بیدل وپربسآمدترین آن ها را درحوزه ی لفظ و معنی مورد بررسی قرارمی دهد.
کند و کاوی در مقامه نویسی و مقامات حمیدی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴
78 - 91
حوزه های تخصصی:
از اواخر قرن پنجم به تدریج تحولی در نثر فارسی پدید آمد که نویسندگان بیشتر به لفظ توجه نمودند و با استفاده از سجع، موازنه، ترصیع و سایر آرایه های لفظی بر آهنگ کلام افزودند نویسندگان تلاش کردند سخن را به اوج هنری و ادبی برسانند. آنها با آوردن مترادفات لفظی در توصیف، سخن را به اطناب کشیده و از این طریق سعی در ابراز هنرنمایی و فضل فروشی ادبی خویش داشتند. این تغییر نگرش و رساندن نثر به کمال، سبب پیدایش«نثرفنی»گردید. از این شیوه و سبک می توان به عنوان نثر شاعرانه نیز یاد کرد. مقامه نویسی یکی از انواع نوشته در این سبک است که به تقلید از مقامات عربی در ادبیات فارسی پدید آمد. سئوال اصلی پژوهش این است که آیا مقامات حمیدی یک تقلید صرف از مقامات عربی است؟ چه تفاوتهایی بین مقامات حمیدی و مقامات عربی وجود دارد؟ در این مقاله سعی داریم با بررسی ویژگیهای سبکی مقامات حمیدی درباره تاریخچه و چگونگی پیدایش مقامه نویسی در زبان و ادب فارسی کندوکاوی دقیق تر داشته باشیم.
بررسی تطبیقی لفظ و معنا در امثال کردی ایلامی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
121 - 143
حوزه های تخصصی:
ادبیات تجلیگاه باورها، اندیشه ها وآداب و رسوم ملت هاست که بخش عمده و دیرینه ای از آن در ضرب المثل ها نمود یافته است. ضرب المثل ها جملات کوتاه و موجزی هستند که از روزگاران دورصیقل یافته، سینه به سینه به ما رسیده اند. این عبارات موجز به سبب برخورداری ازعمق معنایی و حکمی و نیز کوتاهی لفظ و قابلیت به خاطر سپاری آسان، همیشه به عنوان یک کالای فرهنگی در بین ملت ها و اقوام در تبادل و انتقال بوده اند.استان ایلام به سبب همسایگی با عراق و وجود مرزمشترک طولانی، همواره محل تردد و داد وستد اقتصادی و فرهنگی مردمان کُرد و عرب بوده است. تأثیرات متقابل دوزبان علاوه بر شعر، در فرهنگ عامه که امثال بخش عمده ی آن است، نیز نمود یافته است. در این نوشتار سعی نگارندگان برآن بوده است تا با بررسی ضرب المثل های عربی و کردی ایلامی با رویکرد تحلیلی –توصیفی و به شیوه ی کتابخانه ای، به بیان اشتراکات و اختلافات لفظی و معنایی موجود در این امثال بپردازند. از نتایج تحقیق آن است که پاره ای از امثال در دو زبان در لفظ و محتوا دارای تطابق نعل به نعل بوده، ظن ترجمه را در مخاطب برمی انگیزند؛ پاره ای دیگر اشتراک لفظی نسبی و معنایی کامل دارند و به احتمال حاصل مهاجرت امثال از زبانی به زبان دیگرهستند و پاره ای نیز تنها اشتراکات معنایی داشته، حاصل نوعی توارد ناشی از نزدیکی جغرافیایی، فرهنگی و آیینی می باشند.
بررسی تطبیقی تبیین نسبت لفظ و معنا از دیدگاه سوسور و محمدباقر صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۲۸
85 - 104
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی و اصول فقه دو علم با تعریف و غایتی متفاوت اند. با این همه موضوعات متعددی را می توان برشمرد که در هر دو دانش به آن پرداخته شده است. نسبت لفظ و معنا یکی از این موضوعات است که هم از مبادی دانش زبان شناسی است و هم اصول فقه. شهید صدر در این زمینه نظریه جدیدی را تحت عنوانِ قرن اکید ارائه کرده، سوسور نیز به عنوان پدر علم زبان شناسیِ نوین به شکل مبسوطی نسبت بین لفظ و معنا را بررسی و نظرات خود را بیان کرده است. ازآنجایی که موضوع پژوهش زبان است، در سه مسئله می توان دیدگاه آن دو را به صورت تطبیقی بررسی کرد: نسبت قوه ناطقه ای که سوسور بیان می کند با قوانین تکوینی سه گانه ای که شهید صدر به آن پرداخته، جایگاه دلالت و تشخیص دالّ و مدلول در الفاظ و سرانجام اختیاری یا اجباری بودن نسبت بین لفظ و معنا. بررسی و تطبیق نظریات این دو اندیشمند که هر دو از نظرگاهی متفاوت به این بحث پرداخته اند، می تواند زمینه های فهم هرچه بهتر این مسئله را در دو رشته فراهم کند.
نسبت دلالی «لفظ» و «معنی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این جستار، بررسی چگونگی نسبت دلالی لفظ و معنی است و پرسش اصلی تحقیق این است که آیا دلالت لفظ بر معنی ذاتی واقعی یا وضعی اعتباری است؟ در این تحقیق در پاسخ به پرسش مزبور فرضیه رابطه دلالی وضعی لفظ بر معنی به ثبوت می رسد و فرضیه های رقیب ابطال می شوند. شیوه پژوهش در این تحقیق، توصیفی تحلیلی از طریق تحلیل مفهومی و گزاره ای و با رویکرد انتقادی است. مهم ترین نتایج و یافته هایی که این تحقیق به آنها دست یافته، عبارت اند از: 1. نقد نظریه دلالت ذاتی لفظ بر معنی؛ 2. نقد تعاریف نظریه جعل و اعتبار؛ 3. نقد نظریه تعهد؛ 4.نقد نظریه دلالت ذاتی و جعلی؛ 5. نقدنظریه دلالت ذاتی و جعلی؛ 6. نقد نظریه واسطه دلالت ذاتی و جعلی؛ 7. نقد نظریه جعل ملازمه واقعی؛ 8. نقد نظریه قرن اکید؛ 9. تبیین نظریه دلالت وضعی لفظ بر معنی.
بررسی و تحلیل شخصیت های تقابلی در حکایت های تمثیلی عرفانی و حکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل داستانی یا الیگوری در اصطلاح ادبی به روایت گسترش یافته ای اطلاق می شود که در پس معنای ظاهری، دارای لایه های معانی متعدد باطنی دیگری نیز هست که هر کدام از این لایه های معنی نیازمند کشف، بررسی و رمزگشایی هستند. آنچه در راه این رمزگشایی مرکز ثقل قلمداد می شود و نقش عمده ای را در کشف و تأویل رموز و تصاویر پنهان در حکایت ها بر عهده دارد تحلیل یکی از عناصر مهم داستان پردازی، یعنی شخصیّت پردازی در این حکایت ها است. استفاده از شخصیّت های تقابلی نمادین یکی از انواع مهم این شخصّیت ها ست که برای القای معانی ثانوی ه ای که در بستر تحولات و القائات فرهنگی، دینی، اجتماعی تاریخی و... به وجود می آیند نقش چشم گیری در حکایات تمثیلی ادب فارسی آفریده اند. بررسی و تحلیل نقش نمادین شخصیّت های تمثیلی تقابلی در قالب سه نوع تقابل تک گانه، دوگانه و سه گانه و کشف روابط پنهان این شخصیّت ها با سایر عناصر داستانی و تطبیق آن ها در طول حکایت با درون مایه اصلی حکایت می تواند منجر به کشف معانی ثانویه و جدیدی از حکایت ها برای مخاطبان گردد. نتایج حاصل از این تقسیم بندی نشان از کارکردهای ویژه این نوع از تقابل ها برای موضوعات مخصوصی دارد که نویسندگان با نظر بدان کارکرد، هر کدام از این تقابل ها را به موضوعات ویژه مربوط بدان تقابل اختصاص داده اند. این مقاله می کوشد با روش (توصیفی-تحلیلی) به تحلیل شخصیّت های تقابلی در حکایت های تمثیلی عرفانی و حکمی بپردازد.
تحلیل سوره فیل بر اساس اندیشه ساختارگرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر خلاف تصور عده ای که کشف معانی موجود در یک متن را وابسته به بررسی لایه های بیرونی آن می دانند گروه دیگر با اعتقاد به وجود انسجام و پیوند تنگاتنگ میان لفظ و معنا، قسمت عمده بازتولید این معانی را در درون خود ساختار قلمداد می کنند. این شیوه که با نام تحلیل ساختارگرایانه شناخته می شود قابل تطبیق بر سوره های قرآن نیز است. در این جستار تلاش شده است با در پیش گرفتن روش توصیفی –تحلیلی به تحلیل سوره فل بر اساس اندیشه ساختارگایان پرداخته شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که غرض خداوند در سوره فیل، تنها از مجرای الفاظ و واژگان منتقل نمی شود بلکه شیوه ارتباط واژگان در یک نگاه بوطیقایی خود القاء کننده اهداف خاص است. اجزای تشکیل دهنده این سوره در سطوح مختلف نشانه ها اعم از صامت ها و مصوت ها، واژگان و ترکیبات با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند و همگی در قالب یک مجموعه به هم پیوسته یک هدف کلی را دنیال می کنند و آن ترسیم عاقبت دو گروه حق و باطل از مجرای قدرت نمایی های دو گروه و اثبات قدرت برای یکی و نفی از دیگری است.
نظریه ذاتی بودن رابطه لفظ و معنا و تأثیر آن بر گزاره های فقهی
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
236 - 211
حوزه های تخصصی:
رابطه لفظ و معنا یکی از مباحث زبان شناسی است که کشف حقیقت آن نتایج مهمی در استنباط فقهی دارد. اصولیون در بخش مباحث الفاظ به این موضوع پرداخته اند. براساس اعتباری بودن رابطه لفظ و معنا سه وضعیت قابل تصور است: وضع، تعهد و اقتران. هریک از این نظریه ها دارای مزایا و معایبی هستند. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که رابطه لفظ و معنا پس از وضع واضع امری ذاتی است. شاهد بر درستی این نظریه، ترتب آثار واقعی مطلوب و نامطلوب بر الفاظ است، بدون این که لازم باشد واضع نسبت از نسبت ذاتی لفظ و معنا آگاه باشد. رابطه لفظ و معنا یکی از مباحث زبان شناسی است که کشف حقیقت آن نتایج مهمی در استنباط فقهی دارد. اصولیون در بخش مباحث الفاظ به این موضوع پرداخته اند. براساس اعتباری بودن رابطه لفظ و معنا سه وضعیت قابل تصور است: وضع، تعهد و اقتران. هریک از این نظریه ها دارای مزایا و معایبی هستند. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، نشان می دهد که رابطه لفظ و معنا پس از وضع واضع امری ذاتی است. شاهد بر درستی این نظریه، ترتب آثار واقعی مطلوب و نامطلوب بر الفاظ است، بدون این که لازم باشد واضع نسبت از نسبت ذاتی لفظ و معنا آگاه باشد
هستی شناسی ارواح معانی قرآن کریم در اندیشۀ ملاصدرا و تأثیر آن در مبحث کیفیت وضع الفاظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «وضع الفاظ برای ارواح معانی در قرآن کریم» در آثار ملاصدرا ارتباطی تنگاتنگ با فلسفه او دارد و بهمین دلیل با مبنا قراردادن هستی شناسی صدرایی میتوان به مصداق وجودی معانی الفاظ و درنتیجه کیفیت معرفت به آنها دست یافت. به اعتقاد ملاصدرا عالم، قرآن و وجود مقدس نبوی(ص) سه وجهه از هستیند که در مقام «وجود منبسط»، «کلام مستقیم الهی» و «حقیقت محمدیه» به وجودی واحد و بسیط موجودند و در مرتبه ملکوت اسفل متفرق شده و در قالب عالم مثال جزئیه، قرآن لفظی و وجود پیامبر اکرم(ص) تمثیل می یابند و آنگاه به عالم ماده نزول پیدا میکنند. از نظر ملاصدرا، هر مرتبه نازله، مثال مرتبه مافوق است و الفاظ نیز از این قاعده مستثنی نیستند. راه دستیابی از طریق الفاظ به مراتب مافوق کلام الهی، استفاده از قاعده وضع الفاظ برای ارواح معانی (معانی مطلق و عام) است. تعریف صدرالمتألهین از ارواح معانی، با تعریف او از کلی طبیعی و مثل افلاطونی مطابقت دارد. اطلاق و عمومیت ارواح معانی در مطابقت با کلی طبیعی، ناشی از خست ماهیت و در مطابقت با کلی افلاطونی، ناشی از سعه وجودی است. با تطبیق میان ارواح معانی و کلی طبیعی میتوان نتیجه گرفت که وضع الفاظ، بشری بوده و ملاک وضع الفاظ، حقیقت است.
آثار و کاربردهای سیاق در فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ ویژه نامه جستارهای نوین فقه و حقوق
127 - 146
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سیاق در فقه از موضوعات محل بحث و نظر است. در این مقاله تلاش شده به بررسی آثار و کاربردهای سیاق در فقه پرداخته شود.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها بر این امر دلالت دارد که سیاق از روش های مهم کشف معنای واژگان به خصوص در آیات قرآن است. الفاظ قرآن به تنهایی و مجزا از جملات و آیات بار معنای خاصی دارند اما همان لفظ وقتی در قالب جملات قرار می گیرد معنای خاصی پیدا می کند عدم توجه به معنای لفظ در عبارات و جملات پس و پیش مانند حذف یکی از حروف لفظ می باشد که مخل معنا می گردد. و از آن می توان به عنوان یکی از قواعد مهم در توسعه ی استنباط احکام شرعی بهره جست.
نتیجه گیری: قرآن با اسلوب خاصی که دارد با کمترین لفظ بیشترین معنا را افاده می کند. چنانکه روایات نیز به دلیل انشعاب آن ها از منشأ وحیانی از این قاعده مستثنی نخواهند بود. از این روی توجه به سیاق ما را به درک معانی دیگری فراتر از الفاظ و عبارات سوق می دهد؛ چرا که سیاق استمداد از جمیع قرائن محفوف به متن جهت کشف فهم مراد متکلم است. به همین دلیل است که فقیهان و همواره در فهم و استنباط خود به آن توجه داشته و در برداشت های فقهی خود به نحو ایجابی و یا سلبی از آن مدد جسته اند.
بررسی و تحلیل معنا در تلقی عرفانی ابن ترکه اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
بیان مسئله: صائن الدین علی معروف به ابن ترکه اصفهانی (770‑835 ق.) یکی از فلاسفه و عارفان متأثر از مکتب ابن عربی است؛ ازاین رو معنا، زبان و لفظ را نیز در چارچوب وحدت وجود تبیین کرده است. در این پژوهش درباره مفاهیم مرکزی نظریه وی بحث می شود.
روش: نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند از رهگذر آثار و رسایل چاپی و مخطوط ابن ترکه، به روشی توصیفی تحلیلی، تبیین های معناشناختی و مؤلفه های مترتب بر آن را استخراج کنند و مفاهیم مرکزی نظریه وی را به بحث بگذارند.
یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد وحدت وجود برای ابن ترکه امکانی فراهم آورده است تا بتواند ابعاد ناسوتی و تجریدی زبان را در کنار هم و در یک وحدت دیالکتیکی، تبیین و برپایه آن، نظریه إشعار را طرح ریزی کند. إشعار در دیدگاه ابن ترکه غایت خلقت آدمی است. انسان در عالم هستی در جایگاه إشعار قرار دارد. إشعار در آثار ابن ترکه به معنی آگاهانیدن است. إشعارکننده درواقع حقایق عالم ظهور را کشف می کند و رموز آن را درمی یابد؛ زیرا همه هستی کلمهالله است و انسان در مقام إشعار، قرائت کننده و بیانگر این کلمات است. ابن ترکه درپی آمیختن ابعاد تنزیهی و تشبیهی هستی، زبان ملفوظ را نیز، که امتداد نفس الرحمن در عالم اصغر است، دارای دو وجه جمالی و جلالی می داند و در همین راستا وضع الفاظ را نیز با تبیینی دوساحتی بررسی می کند.
سبک ابوعبیده در کتاب مجاز القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
123 - 141
حوزه های تخصصی:
علوم معانی، بیان، ادب، تفسیر و لغت از جمله علومی است مسلمانان از دیرباز به آنها توجه کرده اند و تألیفات و تصنیفات متعددی در این زمینه داشته اند. یکی از ادبایی که به علوم اسلامی خدمات شایانی ارزانی داشته ابو عبیده صاحب کتاب مجاز القرآن است. این مقاله در پی آن است که ضمن بیان مختصری از حیات و ادب ابوعبیده و دیدگاه ادبا حول مجاز در قرآن و سبب و انگیزه تألیف مجاز القران ، سبک و شیوه ابوعبیده را در این کتاب معرفی کند. با مطالعه این مقاله خواهید دانست که مجاز مورد نظر ابی عبیده مجاز قسیم الحقیقه نیست، بلکه آن چیزی است که ما را به درک الفاظ قرآنی و مفردات آن رهنمون می کند، چرا که مجاز مورد نظر ایشان مجاز مستعمل امروزی نیست و وی راه هایی را که قرآن مجید برای بیان و تعابیر خود به کار بسته است را مجاز نامیده و معانی ثانویی الفاظ و تراکیب قرآنی را مجاز محسوب کرده است.