تمثیل داستانی یا الیگوری در اصطلاح ادبی به روایت گسترش یافته ای اطلاق می شود که در پس معنای ظاهری، دارای لایه های معانی متعدد باطنی دیگری نیز هست که هر کدام از این لایه های معنی نیازمند کشف، بررسی و رمزگشایی هستند. آنچه در راه این رمزگشایی مرکز ثقل قلمداد می شود و نقش عمده ای را در کشف و تأویل رموز و تصاویر پنهان در حکایت ها بر عهده دارد تحلیل یکی از عناصر مهم داستان پردازی، یعنی شخصیّت پردازی در این حکایت ها است. استفاده از شخصیّت های تقابلی نمادین یکی از انواع مهم این شخصّیت ها ست که برای القای معانی ثانوی ه ای که در بستر تحولات و القائات فرهنگی، دینی، اجتماعی تاریخی و... به وجود می آیند نقش چشم گیری در حکایات تمثیلی ادب فارسی آفریده اند. بررسی و تحلیل نقش نمادین شخصیّت های تمثیلی تقابلی در قالب سه نوع تقابل تک گانه، دوگانه و سه گانه و کشف روابط پنهان این شخصیّت ها با سایر عناصر داستانی و تطبیق آن ها در طول حکایت با درون مایه اصلی حکایت می تواند منجر به کشف معانی ثانویه و جدیدی از حکایت ها برای مخاطبان گردد. نتایج حاصل از این تقسیم بندی نشان از کارکردهای ویژه این نوع از تقابل ها برای موضوعات مخصوصی دارد که نویسندگان با نظر بدان کارکرد، هر کدام از این تقابل ها را به موضوعات ویژه مربوط بدان تقابل اختصاص داده اند. این مقاله می کوشد با روش (توصیفی-تحلیلی) به تحلیل شخصیّت های تقابلی در حکایت های تمثیلی عرفانی و حکمی بپردازد.