مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مشارکت اجتماعی
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸ و ۵۹
179 - 202
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف شناخت رابطه بین سرمایه فرهنگی و میزان مشارکت اجتماعی در بین جوانان شهر ایلام در سال 1395 انجام شده، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری آن نیز شامل کلیه جوانان شهر ایلام با دامنه سنی 15 تا 24 سال به تعداد 59 هزار و 930 نفر بر اساس سالنامه آماری سال 1395 می باشد که به جهت گستردگی از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 381 نفر تعیین گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بررسی، پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از طریق نرم افزار spss نسخه 22 با استفاده از دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح آمار توصیفی از نمودار فراوانی، درصد و میانگین و در سطح استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. روایی ابزار پژوهش نیز از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق فرمول کوکران به دست آمد. یافته ها نشان داد که معیار sig بعد ذهنی سرمایه فرهنگی برابر با 000/0 است و این نشان می دهد که بین بعد ذهنی سرمایه فرهنگی و مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. مقدار ضریب همبستگی پیرسون نیز 974% است که نشان از همبستگی مثبت و قوی بین دو متغیر دارد؛ یعنی هرچه بر بعد ذهنی سرمایه فرهنگی افزوده شود، مشارکت اجتماعی افزایش خواهد یافت. دو متغیر عینیت یافتگی سرمایه فرهنگی و مشارکت اجتماعی نیز در سطح 000/0 معنادار هستند؛ همچنین میزان همبستگی (950/0) دو متغیر، نشان دهنده همبستگی مثبت و قوی است، یعنی با رشد بعد عینی سرمایه فرهنگی، شاهد گرایش به مشارکت اجتماعی در بین جوانان ایلام خواهیم بود. مقدار معناداری بین بعد نهادی سرمایه فرهنگی و مشارکت اجتماعی (000/0) و میزان همبستگی (928/0)، حاکی از معنادار شدن رابطه و همبستگی مثبت و قوی بین دو متغیر است؛ به این معنا که افزایش بعد نهادی سرمایه فرهنگی سبب افزایش میزان مشارکت اجتماعی در میان جوانان شهر ایلام می گردد.
رابطه سرمایه اجتماعی با پیشگیری رشد مدار و جامعه مدار ازجرم (مطالعه: شهرستان ملارد پاییز94لغایت تابستان95)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد های جدید در عرصه نگرش های جرم شناسی و پیشگیری از جرم بیانگر این مهم است که واکنش های سخت نمی تواند اصلاح کننده بوده و به طبع مسیر پیشگیری را باید در گستره جزمی نگری ها واکاوی نمود. با این تلقی اینکه رویکرد جامعه رشد مدارانه در راستای تبیین زیر ساخت های جامعه مدارانه، چه رویکردی را در نظر می گیرد یا ابزارها و مکانیزم های مؤثر در تحقق این مهم با توجه به مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ابعاد؛ حاکمیت قانون-قرارداداجتماعی-مشارکت اجتماعی و هنجار تقابل چگونه می تواند ما را در جهت رسیدن به اهداف سازمانی رهمنون کند، به عنوان محور های عمده قابل بررسی در این پژوهش می باشند. در واقع هدف از انجام این پژوهش شناخت توانایی های بالقوه و بالفعل موجود در جامعه به عنوان سرمایه های اجتماعی است که ارتباط معنا دار بین الگو های پیشگیری رشد مدار و جامعه مدار را در کنار مولفه های سرمایه اجتماعی تبیین می کند. با این حال هدف از این مقاله اثبات ارتباط معنادار سرمایه اجتماعی بر پیشگیری ازجرم با تمر کز بر پیشگیری رشد مدار و جامعه مدار می باشد. نمونه مورد مطالعه که از نظر هدف کاربردی و براساس شیوه گردآوری توصیفی-همبستگی است شامل 382 مورد در شهرستان ملارد می باشد که در بازه زمانی سال 94-95 که به صورت تصادفی مورد مطالع ه ق رار گرفته است. لذا نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان دهنده ارتباط معنا داری بین مولفه های سرمایه اجتماعی ازجمله قرارداداجتماعی و هنجارتقابل باپیشگیری های رشدمدار و جامعه مدار دارد.
بررسی و تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیست محیطی شهروندان در شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
141 - 150
حوزه های تخصصی:
محیط زیست به تمام محیطی اطلاق می شود که انسان به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن وابسته بوده و فرآیندی است که از زیستن حمایت می کند. محیط زیست سالم ضامن سلامت کلیه زیست مندان است و مقوله محیط زیست و حفاظت از آن مهم ترین دغدغه انسان معاصر است. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیست محیطی شهروندان شهر بوشهر بوده است. این پژوهش، از نوع مقطعی و همبستگی بوده است و جامعه آماری آن را کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر بوشهر تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان انتخاب شده است که در نهایت از تعداد 397 پرسشنامه صحیح، برای تحلیل نهایی استفاده شد که روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی انجام گردید. ابزار اندازه گیری در این پژوهش نیز پرسشنامه بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS 22 و Smart PLS 2 استفاده شده است. نتایج یافته ای پژوهش، برای نقش فرضیه تعدیل گری ضریب مسیر 163/0 و t آماری 938/2 (بیشتر از 96/1) و شدت اثر 05/0، برای فرضیه تعامل اجتماعی ضریب مسیر 408/0 و t آماری 000/34 (بیشتر از 96/1)، برای فرضیه اعتماد اجتماعی ضریب مسیر 405/0 و t آماری 717/32 (بیشتر از 96/1) و برای فرضیه مشارکت اجتماعی ضریب مسیر 288/0 و t آماری 861/20 (بیشتر از 96/1) را نشان می دهد، بنابراینبین فرضیه تعدیلگری، تعامل اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی و رفتارهای زیست محیطی شهروندان شهر بوشهر رابطه معناداری وجود دارد و نوع این ارتباط مستقیم و مثبت می باشد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر میزان عملکرد کارکنان سازمان های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با تاکید براعتماد، مشارکت و شبکه روابط متقابل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال نهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۶
23 - 49
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روز افزون سرمایه اجتماعی، امروزه بیش از هر زمان دیگری لزوم شناخت این مفهوم و سنجش آن احساس می شود. بالا بردن میزان عملکرد کارکنان در سازمان ها و ادارات نیز همیشه از دغدغه های مدیران و برنامه ریزان بوده است که در نیروهای مسلح این مسئله بیشتر نمایان بوده و حائز اهمیت است. در این تحقیق، هدف اصلی بررسی میزان تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد کارکنان سازمان های نیروهای مسلح می باشد که اداره عقیدتی سیاسی ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران به عنوان سازمان معرف بررسی گردیده است. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی اجرا شده است. با پرسش نامه محقق ساخته سعی در گردآوری داده ها گردید و از روش کتابخانه ای و اسنادی به عنوان روش های مکمل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در قالب ارائه آماره های توصیفی و استنباطی انجام شده است و به منظور آزمون فرضیه های تحقیق، آزمون تی بکار رفت. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، مولفه های سرمایه اجتماعی( مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و روابط متقابل اجتماعی) به صورت مثبت و معنی داری پیش بینی کننده عملکرد کارکنان می باشند. مؤلفه اعتماد اجتماعی به عنوان مؤلفه اول و مؤلفه مشارکت اجتماعی به عنوان مؤلفه دوم و مؤلفه روابط متقابل اجتماعی به عنوان مؤلفه سوم پیش بینی کننده قوی تر عملکرد کارکنان می باشند. همچنین متغیر سرمایه اجتماعی در مجموع 26 درصد عملکرد کارکنان در سازمان های نیروهای مسلح را تبیین می کنند.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر تلویزیون بر سرمایه اجتماعی خانواده (بررسی مقایسه ای خانواده های شهرستان های زنجان و خدابنده)
منبع:
رادیو تلویزیون سال ششم تابستان ۱۳۸۹ شماره ۱۲
58 - 94
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تلویزیون بر سرمایه اجتماعی خانواده ها (بررسی مقایسه ای؛ شهرستان های زنجان و خدابنده) صورت گرفته است.
روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی بوده و جامعه آماری آن تمام خانواده های شهرستان زنجان و خدابنده می باشد که جمعاً شامل 99477 خانوار می باشند، که از این آمار تعداد 89928 خانوار متعلق به شهرستان زنجان و 9549 خانوار متعلق به شهرستان خدابنده می باشد. نمونه گیری در این پژوهش به روش تصادفی ساده بوده و روش تعیین حجم نمونه کوکران با حجم نمونه 350 خانوار انتخاب شده است. (175 خانواده شهرستان زنجان و 175 خانواده شهرستان خدابنده)
داده ها به وسیله پرسش های محقق ساخته در قالب طیف لیکرت طراحی شد و روایی آنها به صورت محتوای صوری، و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (882/0)، مورد بررسی و با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل عامل و رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عامل، رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و میزان تأثیر تلویزیون بر سرمایه اجتماعی خانواده های شهرستان زنجان و خدابنده سنجی(شاخص های سرمایه اجتماعی) با متغیر مستقل (تلویزیون) دارای رابطه معنی داری بودند.
بررسی نقش میانجیگرانه خودتنظیمی در رابطه بین سبک های فرزندپروری با اشتیاق به مشارکت اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشارکت اجتماعی مفهومی روان شناختی است که در نوجوانان حائز اهمیت است. یک فرد با مشارکت در فعالیت های اجتماعی می تواند توانایی ها و استعدادهای خود را بشناسد و با کسب تجربه به پختگی برسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجیگرانه خودتنظیمی در رابطه بین سبک های فرزندپروری با مشارکت اجتماعی نوجوانان بود. روش تحقیق ازنظر هدف، بنیادی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات، همبستگی بود. مواد و روش ها: جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان شهر اراک در مدارس متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند، بود. نمونه پژوهش شامل ۵۱۰ نوجوان (۲۵۵ پسر و ۲۵۵ دختر) بود که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند، خودتنظیمی بوگارد و همکاران و اشتیاق برای شرکت در فعالیت های اجتماعی برانیگان بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر مستقیم سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر مشارکت اجتماعی و تأثیر غیرمستقیم آن با میانجی گری خودتنظیمی (۰۵/۰> p )، تأثیر مستقیم سبک فرزندپروری استبدادی بر مشارکت اجتماعی و تأثیر غیرمستقیم آن با میانجی گری خودتنظیمی (۰۵/۰> p ) و نهایتاً تأثیر مستقیم سبک فرزندپروری مقتدرانه بر مشارکت اجتماعی و تأثیر غیرمستقیم آن با میانجی گری خودتنظیمی بر مشارکت اجتماعی (۰۵/۰> p ) تأیید شدند . نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت خودتنظیمی نقش میانجی گرانه معنی داری در رابطه بین سبک های فرزندپروری با مشارکت اجتماعی نوجوانان ایفا می کند.
اثربخشی الگوی طراحی آموزشی 5E بر خلاقیت و مشارکت اجتماعی کودکان کم توان ذهنی در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری از طریق شبکه های اجتماعی مجازی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی مبتنی E5 بر خلاقیت و مشارکت اجتماعی کودکان کم توان ذهنی در درس علوم تجربی می باشد. روش : روش پژوهش آزمایشی و طرح آزمایشی از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی شهر کرج تشکیل می دادند که 225 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 34 نفر (17 نفر گروه کنترل و 17 نفر گروه آزمایش) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خلاقیت تورنس (1992) و پرسشنامه مشارکت اجتماعی یزدان پناه (1386) بود که پایایی آن ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب با (70/0) و (92/0) تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل و تی وابسته صورت گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد، به کارگیری شبکه های اجتماعی مجازی مبتنی بر الگوی طراحی آموزشی E5 موجب افزایش خلاقیت و مشارکت اجتماعی کودکان کم توان ذهنی در درس علوم تجربی می شود (05/0 P< ) . نتیجه گیری: استفاده از الگوی طراحی آموزشی E5 که متناسب با نیاز افراد کم توان ذهنی است، می تواند بر میزان خلاقیت و مشارکت فعال آنان در شبکه های اجتماعی مجازی تأثیرگذار باشد.
مطالعه موردی بین آموزش و مشارکت اجتماعی افراد با استفاده از صفحات اینستاگرام سلبریتی ها در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
69 - 94
حوزه های تخصصی:
هنگام بحران ها باید از تأثیرگذاری سلبریتی ها و شبکه های اجتماعی به منظور آموزش مردم برای چگونگی مواجهه با آن و مشارکت همگی به نحو مقتضی بهره جست. شبکه های اجتماعی در زمان شیوع بیماری کووید 19 بسیار فعال بودند. در چنین شرایطی، آموزش مردم و جلب مشارکت آنها به طور هدفمند از چنان حساسیتی برخوردار است که همه چی ز تعی ین کننده می شود و یا ممکن است مخاطره آمیزگردند. در تحقیق حاضر از نظریه کارکردگرایی رسانه ها و مدل جذابیت به عنوان اعتبار منبع بهره گرفته شد. نمونه پژوهش حاضر 386 کاربر اینستاگرام اند که صفحات سلبریتی ها را دنبال می کنند و برای سنجش متغیرها از پرسشنامه محقق ساخته و از آزمون رگرسیون برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. سلبریتی ها از نظر پاسخگویان افراد جذابی هستند که صفحات خود را با ارائه مطالب جدید به روز می کنند آن ها بیشترین تأثیر بر متغیرآموزش یعنی تغییر نگرش مردم به میزان 63 درصد و کمترین تأثیر را بر تغییر رفتار مردم به میزان 16 درصد دارند. سلبریتی ها همچنین بر متغیر مشارکت مردم در بحران کرونا با بیشترین تأثیر بر شرکت داوطلبانه مردم برای رعایت پروتکل های بهداشتی به منظور مقابله با شیوع بیماری کووید 19، به میزان 39 درصد و کمترین تأثیر بر فعالیت فرایند در تصمیم گیری به میزان 25 درصد داشتهاند. بنابراین استفاده از سلبریتی ها به عنوان سرمایه نمادین در مدیریت بحران ها از طریق جلب مشارکت داوطلبانه مردم در برنامه های تدوین شده و آموزش با بیشترین عامل در تغییرنگرش می توانند نقش ایفا کنند.
بررسی جایگاه مشارکت اجتماعی شهروندان در ساختار مدیرت شهری
حوزه های تخصصی:
آن چه امروزه توسعه و بهره وری خدمات شهری را تضمین می کند، مشارکت کلی همه ی شهروندان در فعالیت های شهری است که میتواند مشروعیت، مقبولیت و رضایت مندی شهروندان را برای مدیریت شهری توأمان به ارمغان آورد. در این میان توجه به مشارکت مردم در اداره امور شهرها چندی است که در ایران به صورت علمی و عملی مطرح گردیده و اقدامات خوبی نیز در این راستا انجام گرفته اما به نظرمیرسد این فعالیت ها آنچنان که باید نتوانسته مشارکت های مردمی را به صورت واقعی در اداره امور شهری جذب نماید. با توجه به ماهیت این موضوع، در انجام پژوهش حاضر از روش مطالعه کتابخانه ای - اسنادی و تجزیه و تحلیل ثانویه بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که شهرداری ها در کشورهای پیشرفته، پتانسیل مدیریت مشارکتی، را به بهترین نحو برای ایفای بهتر وظایف خود به کار گرفته اند و بدین ترتیب خود را از یک سازمان صرفاً خدماتی، به یک نهاد اجتماعی تبدیل نموده اند؛ اما شهرداری در جامعه ما بیشتر به عنوان یک سازمان خدماتی مطرح است و اگر شهرداری بخواهد خود را به عنوان یک نهاد اجتماعی فعال مطرح نماید، به دو پیش نیاز احتیاج دارد؛ نخست اینکه نهاد اجتماعی شهرداری در عین وابستگی متقابل با 5 نهاد اصلی جامعه، تا حدودی نیز باید دارای استقلال کارکردی باشد. دومین پیش نیاز اینکه مشارکت اجتماعی شهروندان در شهرداری است و بدین طریق است که این نهاد می تواند در همه شهروندان نهادینه شود. در نهایت پیشنهادهایی ارائه می گردد که بدین طریق شهرداری های کشور بتوانند با نهادینه کردن مشارکت اجتماعی در بین شهروندان، باعث شکل گیری ایده شهرداری به عنوان نهاد اجتماعی گردند.
جستاری بر میزان سرمایه اجتماعی در مناطق روستایی و شهری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده به بررسی و سنجش سرمایه اجتماعی در دهستان قرق شهرستان گرگان در شمال کشور بپردازد. در چارچوب نظر ی مقاله، سابقه استفاده از سرمایه اجتماعی مربوط به چه زمانی است و توسط چه کسانی توسعه و تکامل یافته است. در سیر تکاملی نظریه سر مایه اجتماعی، در مورد سطوح سرمایه اجتماعی و جایگاه آن بررسی می شود. بخش بعدی به رابطه سرمایه اجتماعی و اعتماد و مشارکت و انسجام اجتماعی اختصاص دارد. مواد، روش ها و خصوصیات منطقه و ویژگی های جغرافیایی و وضعیت موجود دهستان قرق موضوعات بخش های بعد را تشكیل می دهند. نهایتاً در بخش آخر که نتیجه پژوهش می باشد، به تحلیل و تفسیر داده ها پرداخته می شود. این داده ها از طریق میدانی تهیه شده است و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. این مقاله با هدف بررسی و سنجش میزان سرمایع اجتماعی در مناطق روستایی تدوین شده است سئوال اصلی و فرضیه تحقیق عبارت است از: آیا میان سرمایه اجتماعی و رضایت ساکنین ناحیه مورد مطالعه ارتباط وجود دارد؟ نتایج این تحقیق به خوبی بیانگر رابطه همبستگی میان شش متغییر ویژگی های: شرکت در کارهای گروهی، اعتقاد به کارهای گروهی، اعتماد به همسایگان، اعتماد به مسئولین در اجرای وظایف، عضویت در شبکه های اجتماعی، تمایل به فعالیت یکپارچه در چارچوب سه مولفه اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در جامعه آماری مورد مطالعه است.
جامعه شناسی نذر و موانعِ مسئولیّت پذیری و مشارکت اجتماعیِ کنش گران در نذرهایِ مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
105 - 135
حوزه های تخصصی:
نذرهای مالی از منظر جامعه شناختی کنشی اجتماعی، اقتصادی، مشارکتی و معطوف به خیر جمعی هستند که با توجّه به شرایط کنونی جامعه ما ظرفیت فراوانی برای توانمندسازی گروه های آسیب پذیر و مقابله با فقر دارند. بر این اساس، هدف این مقاله توصیف و تفسیر معنای پدیدهٔ نذر از منظر کنش گران، دلائل آن ها برای انتخاب روش های ادای نذر و در نهایت کشف موانع مسؤلیّت پذیری و مشارکت اجتماعیِ کنش گران است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون و به کارگیری مصاحبه نیمه ساختاریافته و روایتی، و با مراجعه به 18مشارکت کننده داده ها در شهر مشهد جمع آوری شد. براساس یافته ها، مشارکت کنندگان از حیث تفسیر معنای نذر به دو گروه آگاه و نیمه آگاه تفکیک می شوند. از مقایسه کنش این دو گروه مشخّص می شود که نوع کنش مشارکت کنندگان آگاه بیشتر عقلانی معطوف به هدف یا ارزش بوده و این دسته احساس مسئولیت پذیری بیشتری داشته ونذرهای مالی خود را به صورت اجتماعی و مشارکتی انجام می دهند. نوع کنش مشارکت کنندگان نیمه آگاه اغلب عاطفی معطوف به هدف یا ارزش بوده و روش های نذردهی انفرادی را برمی گزینند. یافته ها نشان می دهد که موانع مسئولیت پذیری و مشارکت اجتماعی در نذرهای مالی از دید مشارکت کنندگان در چهاردسته قرار می گیرند: آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی. در نهایت براساس یافته ها برای رفع موانع پیش روی کنش گران نذر، مدلی مفهومی پیشنهاد شده است.
بررسی حضور و قدرت زنان در محیط اجتماعی مردان
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
19-30
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی جامعه شناختی حضور زنان در محیط کاری مردان بود. این تحقیق از نوع کمّی و روش تحقیق پیمایشی بود. نمونه گیری با استفاده از شیوه تصادفی خوشه ای در چند مرحله انجام شد. داده های پژوهش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و از یک نمونه 200 نفری از زنان شهرستان جیرفت جمع آوری شد. برای بدست آوردن نتایج پژوهش و ارتباط بین متغیرها از تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. به منظور بررسی فرایند جامعه پذیری زنان در محیط های اجتماعی مردانه و تأثیر آن ها بر این محیط از نظریه برابری جنسیتی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، که بین متغیر احساس تعلق اجتماعی، امید به پیشرفت، گرایش به کجروی، سطح تحصیلات، فرهنگ و تربیت خانوادگی زنان و مشارکت اجتماعی آن ها در محیط مردانه ارتباط معنی دار وجود دارد، در حالی که ارتباط معناداری بین نوع شغل زنان و مشارکت اجتماعی آن ها مشاهده نشد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان از ارتقاء محیط کاری ناشی از حضور زنان دارد.
تاثیر عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان و گردشگران به منظور حفاظت از محیط زیست در شهرهای ساحلی (مطالعه موردی: شهر محمود آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تاثیر عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان و گردشگران به منظور حفاظت از محیط زیست در شهرهای ساحلی(مطالعه موردی شهر محمود آباد ) می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ایی –کاربردی و به روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی رشته های محیط زیست، ابخیز داری، کشاورزی،جغرافیا، گردشگری، دانشگاه های محمود آباد، مدیران سازمان های دولتی و شرکت های خصوصی، کارفرمایان و پیمانکاران بودند.روش نمونه گیری در بخش کیفی، غیر تصادفی از نوع هدفمند و در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش اول مصاحبه نیمه ساختاریافته حضوری تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه با 29 نفر (23آقا و 6 خانم)چهاربعد و 21گویه شناسایی گردید. بخش دوم گویه هادر اختیار اعضای گروه دلفی(8 نفر) در دو مرحله برای طراحی پرسشنامه قرار گرفت.در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته ای در مقیاس پنج ارزشی لیکرت به صورت آنلاین در میان نمونه آماری(85 نفر) توزیع گردید.پایایی مدل اندازه گیری پژوهش ضرایب آلفای کرونباخ رفتار(769/0)، آگاهی و نگرش(755/0) ، اعتقادات دینی(914) و معاشرت(00/1) بدست آمد.نتایج نشان داد وضریب استانداربین (عوامل معاشرت بر مشارکت اجتماعی)199/0= β؛ و ضریب معناداری 691/13=t رابطه معنادار و در رتبه اول همچنینضریب استاندارد بین (عوامل آگاهی و نگرش برمشارکت اجتماعی) 302/0β= ؛ ضریب معناداری 048/13= t این رابطه معنادار و در رتبه دوم ، ضریب استاندارد بین (عوامل رفتار و مشارکت اجتماعی) 325/0= β؛ ضریب معناداری 364/12= t این رابطه معنادار ؛ در رتبه سوم وهمچنین ضریب استانداردبین (عوامل اعتقادات دینی بر مشارکت اجتماعی) 316/.= β؛ضریب معناداری 964/11= t رابطه معنادار ؛ و در رتبه سوم قرار می گیرد.
کیفیت روابط میان فرهنگی در جامعه ایران و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۸
67 - 90
حوزه های تخصصی:
یکی از مشخصه های مهم جامعه ایرانی کثرت و تنوع فرهنگی است و به همین جهت توجه به موضوع ارتباطات میان فرهنگی و تلاش برای فهم و تشخیص عوامل مؤثر بر بروز تنش و اختلافات میان فرهنگی ضروری می باشد. لذا در این مقاله پس از بررسی جایگاه مفهومی و خاستگاه علمی روابط بین فرهنگی و نظریه های، مهم ترین روش های سنجش روابط میان فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته شده است. از حیث نظری نویسنده مدعی است دو متغیر مهم برجستگی هویت و اجرای برنامه های توسعه، عوامل مؤثر بر بروز اختلافات میان فرهنگی در ایران می باشند. لذا برای بررسی عینی تر، این چارچوب در چند منطقه تماس های بین فرهنگی در ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد حتی متغیرهایی مثل هویت و توسعه نیز توان پاسخ گویی به علل و زمینه های بروز اختلافات میان فرهنگی در ایران بعنوان مهمترین دغدغه مطروحه در این مقاله را ندارند. بر این اساس لازم است که با تأملات دقیق تری به تبیین عوامل تأثیرگذار بر مناسبات میان فرهنگی در ایران پرداخت.
سرمایه فرهنگی و نگرش و رفتارهای زیست محیطی (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۸
91 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، سنجش تأثیر سرمایه فرهنگی بر نگرش ها و رفتارهای زیست محیطی است. برای شناسایی تأثیر سرمایه فرهنگی بر رفتارهای زیست محیطی، نظرات صاحب نظران جامعه شناسی محیط زیست و نیز طرفداران دیدگاه سرمایه فرهنگی مطرح و نهایتاً با استفاده از نتایج تحقیقات پیشین، مدل تحقیق طراحی شده است. روش تحقیق در این مطالعه از نوع پیمایشی است. نمونه آماری شامل 440 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن در مناطق شهری استان کردستان می باشد که به روش خوشه ای چند مرحله ای، نمونه گیری شده اند. ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده است. با استفاده از رگرسیون متغیره و نیز ضریب تأثیر، میزان اثرگذاری (مستقیم و غیر مستقیم) متغیرها مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که 82 در صد از افراد مورد مطالعه ابراز داشتند که دارای رفتارهای زیست محیطی مسئولانه می باشند. همچنین، در حدود 71 درصد از افراد مورد مطالعه گزارش دادند که دارای سرمایه فرهنگی در حد زیاد هستند. با این وجود، وضعیت آگاهی زیست محیطی و نگرش زیست محیطی در استان در حد متوسط است. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که سرمایه فرهنگی بیشترین اثر را بر رفتارهای زیست محیطی دارد. به عبارت دیگر، سرمایه فرهنگی مهم ترین پیش بینی کننده متغیر رفتارهای زیست محیطی در مقایسه با سایر متغیرهای تحقیق می باشد. در خاتمه، برای تبیین بیشتر موضوع و براساس نتایج حاصله، بین مدل نظری و مدل تجربی تحقیق مقایسه صورت گرفته است.
بررسی وضعیت طرد اجتماعی معلولین : مورد مطالعه معلولین جسمی و حرکتی تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی فهم و توصیف وضعیت طرداجتماعی معلولین و چگونگی توزیع این مهم در بینمعلولین می باشد. به عبارت بهتر در این پژوهش به میزان طردمعلولین از روابط و مشارکت های اجتماعی، تحصیلات، بازارکار و متعاقباً شرمساری معلولین پی خواهیم برد. هدف: هدف اصلی این تحقیق شناخت و بررسی توزیع ابعادطرد اجتماعی در بین معلولین جسمی و حرکتی می باشد. روش: دراین تحقیق از روش کمی (پیمایش) استفاده شدهاست. جامعه آماری در این تحقیق ، معلولین جسمی حرکتی64-15سال میباشند که در بهزیستی مرکز شهرستان ریدارای پرونده هستند. حجم نمونه متشکل از 369 نفر می باشد وتکنیک جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه می باشد. از نرمافزار spss نیز برای توصیف داده ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق گویای آن است که معلولین طرداجتماعی شدیدی را در همه ابعاد طرد از جمله؛ طرد از مشارکتهای اجتماعی؛ بطوریکه 67.2 درصد دارای مشارکت اجتماعی پایین می باشند. طرد ازروابط اجتماعی؛ بطوریکه 68.6 درصددارای روابط اجتماعی بسیار پایین می باشند، طرد از بازارکار؛ بطوریکه حدود 50 درصد جمعیت بیکار، و مابقی دارای اشتغال کاذب و غیر رسمی هستند، طرد از تحصیلات؛بطوریکه سطح تحصیلات 55 درصد جمعیت نمونه زیر دیپلممی باشد و متعاقباً احساس شرمساری اجتماعی شدیدی راتجربه می کنند. با توجه به حجم گسترده فقر، بیسوادی،بیکاری و همچنین فقر در روابط و مشارکتهای اجتماعی وشرمساری در بین معلولین، و با توجه به جوان بودن جامعهآماری که نشان از روند رو به پیشرفت این خطر غیر قابلانکار دارد و اگر این روند ادامه یابد باعث طرد مطلق افرادمعلول می شود، باید تدابیر و رویکردهای علمی برای توقف وکاهش چشم گیر طرد اجتماعی معلولین و متعاقبا اینمعضلات اتخاذ شود.
کاربست نوآوری اجتماعی برای افزایش مشارکت اجتماعی جهت نیل به مرجعیت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پژوهش حاضر کوشیده است بستهای از راهکارهای پیشنهادی مبتنی بر رویکرد نوآوری اجتماعی را به منظور بهبود مشارکت اجتماعی برای نیل به مرجعیت علم و فنّاوری متناسب با شرایط بومی ایران طراحی کند. روش: پس از استخراج مؤلفههای ناظر بر مرجعیت علمی و مشارکت اجتماعی از ادبیات دانشگاهی، بیانات رهبری و اسناد سیاستی، با استفاده از دادهکاوی، تحلیل مضمون و دلفی فازی، تلاش شد بر اساس روش تحلیل گزینههای راهبردی موقعیت ارتباط میان مؤلفههای مورد اجماع خبرگان مشخص شود. سپس متناسب با مؤلفههای شناساییشده به ارائه راهکارهای مبتنی بر رویکرد نوآوری اجتماعی پرداخته شد. یافتهها: 40 مؤلفه در قالب پنج بعد ناظر بر مفهوم مرجعیت علمی و 59 مؤلفه در قالب چهار بعد ناظر بر مفهوم مشارکت اجتماعی شناسایی و متناسب با آنها، 10 راهکار مبتنی بر نوآوری اجتماعی ارائه شد. نتیجهگیری: کاربست نوآوری اجتماعی به عنوان مجموعه فعالیتها و خدمات نوآورانه با انگیزه برآورده کردن یک نیاز اجتماعی که همانا بالا بردن سطح مشارکت اجتماعی برای دستیابی به مرجعیت علمی است، به نهادهای کلان کشور کمک خواهد کرد.
رابطه مشارکت و اعتماد اجتماعی با خودسانسوری در بین شهروندان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
6 - 32
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان اعتماد اجتماعی و مشارکت و چگونگی رابطه آ نها با خودسانسوری شهروندان شهر یزد انجام شده است. منظور از خودسانسوری این است که افراد به علل گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نظریاتشان را بیان نکنند. برای تدوین چارچوب نظری از نظریات گیدنز، بلاو، پارسونز و زیمل استفاده شد. روش پژوهش، پیمایش بوده و برای جم عآوری داد هها از پرس شنامه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شهروندان 15 ساله و بیشتر شهر یزد در سال 1397 بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین گردید و برای انتخاب نمون هها از روش نمونه گیری خوشه ای چن دمرحل های استفاده شد. برای بررسی اعتبار و پایایی پرسش نامه از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. یافته ها نشان داد که خودسانسوری در بین شهروندان یزدی در حد متوسط بوده و رابطه آن با دو متغیر مشارکت و اعتماد اجتماعی، منفی و معنی دار بوده است. اعتماد اجتماعی با ضریب 0-، همبستگی معکوسی با خودسانسوری داشتند. / -0/417 و مشارکت با ضریب 235 بررسی مدل معادله ساختاری نشان داد 31 درصد از تغییرات خودسانسوری، با متغیرهای مستقل مشارکت و اعتماد اجتماعی تبیین م یشود. نتایج حاکی از تأثیرگذاربودن متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت ب هعنوان دو متغیر مهم در تبیین و پی شبینی خودسانسوری است و تقویت اعتماد اجتماعی و مشارکت شهروندان باعث کاهش خودسانسوری آن ها خواهد شد.
رابطه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت در زنان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
215 - 254
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه مشارکت اجتماعی زنان با احساس امنیت آنان در شهر ایلام انجام شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی، به روش ترکیبی (کیفی – کمی) صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان 18 سال به بالای ساکن شهر ایلام بوده و حجم نمونه در مرحله کیفی (20 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی) و کمی (400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای) است. داده ها در مرحله اول (کیفی) با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته و در مرحله دوم (کمی) با تدوین پرسشنامه به کمک استخراج گویه از مصاحبه های مرحله کیفی گردآوری شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از اعتبار محتوایی و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 92/0 و 72/0 به ترتیب برای پرسشنامه مشارکت اجتماعی و احساس امنیت تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها نشان داد که بین دو متغیر مشارکت اجتماعی و احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین ابعاد مختلف مشارکت اجتماعی ( مشارکت عمومی، مشارکت سیاسی، مشارکت انجمنی) و احساس امنیت رابطه معنادار یافت شد.
بررسی تأثیر برنامه های توانمندسازی در مناطق حاشیه نشین در افزایش مشارکت اجتماعی (مطالعه موردی : شهرستان پاکدشت)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
172 - 191
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه های توانمندسازی در مناطق حاشیه نشین در افزایش مشارکت اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه ساکنان شهرستان پاکدشت ( محله استاد شهریار) بودند که جمعیت مناطق حاشیه نشین آن در حدود سی هزار نفر تخمین زده می شود که به این ترتیب حجم نمونه با استفاده از جدول کوکران عدد 379 به دست آمده است. ابزار مورد استفاده جهت جمع-آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی و پایایی آن ها مورد تائید قرار گرفت. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها با استفاده از آزمون رگرسیون و نرم افزار SPSS داده ها تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین توانمندسازی و مشارکت اجتماعی رابطه مثبت وجود دارد. توانمند کردن مناطق حاشیه نشین و دادن برخی امتیازات می تواند تأثیرات بسیار مؤثری بر افراد ساکن در این محله ها با خود به همراه داشته باشد. و موجب بالا رفتن مشارکت اجتماعی آن ها شود. به طورکلی می توان گفت توانمندسازی اجتماع محور و مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و محله ای در یک ارتباط دوسویه با یکدیگر قرار دارند.