مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
مشارکت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
در شرایط تحریم های اقتصادی بر علیه ایران،حمایت شهروندان از تولید ملی نیازمند زمینه های اجتماعی است که باید مورد توجه قرار گیرد.فرمایشات مقام معظم رهبری بهترین راهکار برای خروج از بن بسط اقتصادی است.در این تحقیق به بررسی رابطه بین انواع مشارکت های مردمی بر حمایت شهروندان از تولید ملی پرداخته ایم .جامعه آماری تحقیق،جمعیت 15 ساله و بالاتر شهر کرمان و تعداد نمونه تحقیق برابر با 400 نفر می باشد که با استفاده از روش های تلفیقی نمونه گیری خوشه ای،طبقه بندی شده متناسب با جنس و سن و سیستماتیک،استفاده شده است.چارچوب نظری تحقیق با تلفیق نظریات اقتصادی و جامعه شناسی همراه بوده و از نظریات رومر و جونز استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که حمایت شهروندان از تولیدات ملی، تحت تاثیر مشارکت اجتماعی،هویت حمایتی،شبکه های مجازی و مشارکت حمایتی قرار دارد.این رابطه به گونه ای است که هویت حمایتی بیشترین تاثیر(در حدود 30/0)را بر حمایت شهروندان از تولید ملی دارد.این امر درحالی است که این متغیر خود تحت تاثیر اثر شبکه های حمایتی مجازی(تاثیری در حدود 14/0) است.دیگر نتایج تحقیق حاکی از آن است که مذهب و عقاید و باورهای دینی شهروندان مبتنی بر اسلام ناب محمدی،مهمترین عامل ایجاد گرایشات مشارکتی در جهت حمایت از تولید ملی محسوب می شود.
عنوان: مطالعه ی تاثیر اعتماد به نهاد پزشکی بر میزان انطباق جامعه با توصیه های بهداشتی مرتبط با پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی میزان اعتماد اجتماعی به نهاد پزشکی و تاثیر آن بر میزان انطباق جامعه با توصیه های بهداشتی- درمانی در شرایط پاندمی کووید 19 بپردازد. بدین منظور از روش کمی (پیمایش) و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه ی آماری عبارت است از؛ افراد بالای 20 سال شهر تهران که طبق آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 معادل 6666801 نفر می باشد. از این میان ،به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 نفر از مناطق 22 گانه شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. میانگین آلفای کرونباخ شاخص ها بیش از 0.7 شد که حاکی از پایایی قابل قبول ابزار سنجش می باشد.یافته ها نشان داد که میزان انطباق با توصیه های بهداشتی در بازه ی نظرسنجی (تیر ماه 1400) در میان شهروندان تهرانی، نسبتاً زیاد است. همچنین باتوجه به میانگین شاخص اعتماد به نهاد پزشکی (3.18) می توان گفت که در مجموع میزان اعتماد پاسخگویان به نهاد پزشکی (در تمام ابعاد آن) نسبتاً زیاد است. به منظور بررسی فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب معناداری هر چهار رابطه زیر 0.05 و معنادار بود؛ از این روی، هر چهار فرضیه تحقیق تائید شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که بین اعتماد به نهاد پزشکی در تمام ابعاد آن (شایستگی، رازداری، وظیفه شناسی و صداقت) و انطباق با توصیه های بهداشتی مرتبط با کووید 19 رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. درنتیجه، می توان گفت که با افزایش اعتماد نهادی به نهادهایی مانند نهاد پزشکی در جامعه، می توان تا حد زیادی مشارکت اجتماعی در زمینه ی انطباق با توصیه های بهداشتی مرتبط با پاندمی ها را افزایش داده و از این طریق به کنترل موثر پاندمی ها در جامعه دست یافت.
تحلیل تغییرات ساخت اجتماعی ارتباطات میان فردی با تأکید بر عوامل اجتماعی (مورد مطالعه: کارکنان دیوان عدالت اداری استان تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۸
116 - 130
حوزه های تخصصی:
سازمان ها مهم ترین نهادهای ارتباطی هستند که افراد آن اغلب هم قادرند و هم علاقه دارند تا با یکدیگر حرف بزنند. ارتباطات فرایندی مبتنی بروابستگی متقابل است که در آن رفتار هر فرد، نتیجه و پیامد رفتار دیگری است. ارتباطات میان فردی از عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها به شمار می رود. ارتباطات میان فردی می تواند به صورت کلامی- غیرکلامی و هم به صورت رسمی- غیر رسمی برقرار شود.مقاله حاضر با هدف تحلیل تغییرات ساخت اجتماعی در ارتباطات میان فردی کارکنان دیوان عدالت اداری با تأکید بر عوامل اجتماعی انجام گرفته است. نوع پژوهش کاربردی است و با توجه به اهداف تحقیق از نوع روش پیمایشی به شمار می رود. جامعه آماری شامل هزار نفر از کارکنان دیوان عدالت اداری استان تهران بوده که با استفاده از جدول مورگان، تعداد 278 نمونه تعیین و با روش نمونه گیری منظم مورد مطالعه قرارگرفتند. پایایی ابزار جمع آوری داده ها با ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن با استفاده از نظرات اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، میزان تعارض ارتباطات میان فردی در حد متوسط است. همچنین نتایج ضریب پیرسون نشان می دهد که از میان عوامل اجتماعی مختلف بین سه متغیر مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و پایگاه اجتماعی مادر با ارتباطات میان فردی کارکنان همبستگی معناداری وجود دارد. اما بین متغیر پایگاه اجتماعی پدر با میزان ارتباطات میان فردی کارکنان همبستگی معناداری وجود نداشته است. نتایج اجرایی رگرسیون چندمتغیره نشان داد که فقط اعتماد اجتماعی با ضریب بتای (0/52 -) ارتباطات میان فردی کارکنان را کاهش می دهد و در جهت معکوس عمل می کند.
بررسی ارتباط بین اعتماد اجتماعی وگرایش به مشارکت داوطلبانه در فعالیت های جمعیت هلال احمر (نمونه مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی در جهت ایجاد و گسترش جامعه مدنی و هویت بخشی به فضای عمومی جامعه مؤثر بوده و از این لحاظ نیز دارای اهمیت قابل توجه است. با توجه به اهمیت مقوله مشارکت اجتماعی، پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخت به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین اعتماد اجتماعی با گرایش به مشارکت داوطلبانه در فعالیت های جمعیت هلال احمر ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی افراد داوطلب مشارکت کننده در فعالیت های جمعیت هلال احمرشهر اصفهان می باشد که تعداد 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و معادلات ساختاریSmart PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین اعتماد اجتماعی و شاخص های آن یعنی اعتماد بنیادیی، اعتماد غیررسمی، اعتماد نهادی و اعتماد تعمیم یافته با مشارکت داوطلبانه در فعالیت های جمعیت هلال احمر ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. همچنین نتایج حاصل از مدل تجربی نیز نشان می دهد که اعتماد اجتماعی بر مشارکت داوطلبانه در فعالیت های جمعیت هلال احمر تأثیر متوسط داشته (53/0) و متغیر اعتماد اجتماعی در مجموع (28/0) از واریانس متغیر مشارکت داوطلبانه در فعالیت های جمعیت هلال احمر را تبیین می کند.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت پذیری اجتماعی و فرهنگی (مورد مطالعه: شهروندان شهر یزد )
منبع:
فرهنگ یزد سال دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۸
103 - 134
حوزه های تخصصی:
مشارکت به معنای شراکت و همکاری در کاری، امری یا فعّالیتی است که در ابعاد مختلف در جامعه صورت می گیرد. در بعد اجتماعی؛ مشارکت، در 5 بعد صورت می گیرد: کنش متقابل میان افراد، گروه های اجتماعی، سازمان های غیردولتی، اجتماع محلی و کل اجتماع؛ و در بعد فرهنگی، مشارکت یعنی شرکت داوطلبانه و آگاهانه افراد جامعه در ابعاد گوناگون زندگی فرهنگی آن جامعه؛ برای رسیدن به توسعه پایدار و همه جانبه زندگی فرهنگی. بنابراین در این پژوهش تلاش گردید تا میزان مشارکت پذیری اجتماعی و فرهنگی شهروندان یزدی مورد سنجش قرار گیرد و مهم ترین عوامل مؤثّر بر آن بررسی شود. به لحاظ روش شناسی، پژوهش اخیر از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی محسوب می شود و به صورت میدانی (پیمایش) انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل همه ی افراد 18 سال به بالای ساکن شهر یزد است که براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و براساس فرمول کوکران، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد است و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از آماره های توصیفی و استنباطی شامل (آزمون تی مستقل، همبستگی، آزمون تحلیل واریانس) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داده است که متغیّرهای وضعیت تحصیلات، تأهّل و وضعیت درآمدی افراد، تأثیری بر مشارکت پذیری ندارند و متغیّرهای سن، جنسیت، میزان بهره مندی از رسانه ها و سطح اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری با مشارکت پذیری دارند.
تحلیل و ارزیابی مشارکت های مردمی در توسعه محله ای با استفاده از مدل Topsis (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره محله ها به عنوان کوچکترین واحد تقسیمات شهری و سلول های تشکیل دهنده بافت شهری در نظام برنامه ریزی شهری نقش خاصی را ایفا می کند . از آنجا که محلات در کنار همدیگر به شهر معنا و هویت می بخشند ،در بسیاری از شهرها با بحران ها و مشکلات محله ای روبه رو هستند. منطقه 6 شهر تهران نیز با دارا بودن ویژگی های نظیر قدمت منطقه ، موقعیت تجاری و مشکلات کالبدی و مدیریتی با معضلات متفاوتی روبه رو است و بنابراین رویکرد میزان مشارکت شهروندان در توسعه محله ها از جمله فرآیندهایی می باشد که می تواند تاثیرات بسزایی در رشد و بهبود وضعیت محله ها ایفا نماید .در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به تحلیل و ارزیابی مشارکت های مردمی در توسعه محله ای با استفاده از مدل Topsis در منطقه 6 تهران پرداخته است . جامعه آماری تحقیق را صاحب نظران حوزه های جغرافیای سیاسی مدیریت شهری تشکیل می دهند که حجم نمونه تعداد 35 نفر مشخص گردید.در پژوهش حاضر ، پنج معیار، میزان مشارکت در اداره امور محله ، مشارکت در حفظ فضای سبز محله ، مشارکت در تصمیم گیری های شهری ، اطلاع رسانی مشکلات محله به مدیران و سطح توسعه یافتگی محله مورد بررسی شد . نتایج نشان داد نواحی 1 ، 2 و 6 از میزان مشارکت تقریبا یکسان و بالایی برخوردار می باشند و در این میان ناحیه 4 و سپس ناحیه 5 از کمترین میزان مشارکت در سطح منطقه 6 تهران برخوردار می باشند.
تحلیل فضایی - مکانی میزان مشارکت اجتماعی در بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل فضایی – مکانی میزان مشارکت اجتماعی در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر بیرجند با استفاده از مدلهای تصمیم گیری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق از نوع توصیفی _ تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها و اطلاعات در این پژوهش؛ میدانی و کتابخانه ای است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای و به منظور سطح بندی بافت های ناکارآمد از مدل ویکور (VIKOR) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، شامل ساکنین شش بافت ناکارآمد در منطقه یک بیرجند است که حجم نمونه آن 381 نفر است. نتایج نشان داد که میزان مشارکت اجتماعی این بافت ها در طرح های بازآفرینی شهری اندک و ناکافی بوده و بیشترین عامل موثر در افزایش مشارکت مردم در این بافت ها؛ مولفه شفافیت و اعتماد سازی است. سطح بندی بافت های ناکارآمد به لحاظ میزان مشارکت اجتماعی در بازآفرینی شهری با مدل VIKOR نشان داد که محلات جوادیه و کارگران به ترتیب با ارزش Q به میزان 0 و 21/0 در رتبه های اول و دوم (وضعیت مطلوب) و محلات چهاردرخت و هفده شهریور با Q به میزان 442/0 و 584/0 در رتبه سوم و چهارم (وضعیت نیمه مطلوب) و محله ته ده با ارزش Q به میزان 722/0 در رتبه پنجم و محله موسی بن جعفر با Q به ارزش 1 و ضعف در شاخص های تعلق مکانی، شفافیت و اعتمادسازی، انسجام اجتماعی، تمایل به مشارکت و نوع مشارکت در جایگاه آخر قرار گرفته است.
واکاوی نقش مذهب شیعی در آفرینش سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۱ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
3 - 24
در مفهوم سازی توسعه به عنوان هدف نسل های امروز در بهبود مادّی و معنوی زندگی خود و آیندگان، در صورت تسلّط تفکّر اقتصادی صرف، رهنمودهایی مانند افزایش سرمایه گذاری، بهره وری عوامل کار، تکنولوژی و افزایش جمعیّت، به عنوان شروط لازم برای توسعه پیشنهاد می شود. امّا با عنایت به مفهوم سرمایه اجتماعی، توسعه را می توان غنی سازی کنش های اجتماعی ناشی از افزایش تمایل به مشارکت و اعتماد اجتماعی دانست. در این صورت گذر به سوی توسعه از مسیر ایجاد نهادها، تعادل های ارزشی، باورها و هنجارها و ساختارهای مولّد و مشوّق سرمایه اجتماعی امکان پذیر خواهد بود. در صورت توجّه به مفهوم سرمایه اجتماعی، راه حرکت رو به توسعه جامعه، طرّاحی، تقویت و روزآمد کردن نهادها و ساختارهای اجتماعی است، به نحوی که آنها بتوانند کنش های اقتصادی را تسهیل کرده و هزینه های معاملاتی را کم کنند. در این میان از نظر بسیاری از اندیشمندان، نهادهای دینی یکی از منابع خلق سرمایه اجتماعی بوده و این موضوع در جمهوری اسلامی ایران که دارای حکومت و قوانین دینی است، از اهمّیّت دو چندانی برخوردار است. نتیجه مطالعه حاضر که با هدف بررّسی مقایسه ای مؤلّفه های سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان عضو و غیرعضو هیأت های مذهبی دانشجویی صورت گرفته است، نشان می دهد که سطح کلی سرمایه اجتماعی به وضوح در بین دانشجویان عضو بیشتر بوده، در ابعاد «اعتماد، مشارکت اجتماعی، مشارکت مدنی، همیاری، احساس اثرگذاری و کارایی، ارزش زندگی و وساطت اجتماعی» اختلاف معناداری وجود داشته و دانشجویان عضو وضعیّت مطلوب تری دارند. نتایج، حاکی از نقش مذهب شیعی در توانمندسازی جامعه و لزوم توجّه به کارکردهای آن در بالابردن سطح سرمایه های اجتماعی است.
مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی، مطالعه موردی: جوانان شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
95 - 120
هدف این مطالعه بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با هویت اجتماعی جوانان شهر بندرعباس است. این تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام گرفته است. شیوه نمونه گیری، تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 406 نفر بوده است. در ابتدا مطالعات پیشین بررسی شده و سپس با استفاده از نظریه گیدنز، جنکینزو بوردیو فرضیات تحقیق به آزمون گذاشته شد. لازم به ذکر است که متغیر سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر مستقل شامل میزان ارتباطات اجتماعی، صمیمیت اجتماعی، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی بوده و متغیر سرمایه فرهنگی نیز با سنجش میزان مصرف کالاهای فرهنگی به طور عینی و مهارت ها و توانایی های علمی، تحصیلی و فرهنگی و سطح تحصیلات سنجیده شده است. بر اساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، چهار متغیرِ مشارکت مذهبی سنتی، مشارکت فرهنگی مدنی، مسافرت خارج، و صمیمیت اجتماعی وارد معادله شده و در مجموع 5/47 درصد از تغییرات متغیر هویت اجتماعی را تبیین کرده است.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان گرایش به شرکت در برنامه های قرآنی (مورد مطالعه: شهروندان 15 سال به بالای شهر خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
این پژوهش با هدف بررسی عوامل مرتبط با گرایش به شرکت در برنامه های قرآنی در بین شهروندان 15 سال به بالای شهر خلخال انجام شده است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمام 23 هزار نفر از شهروندان 15 سال به بالای شهر خلخال بودند که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 378 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه ها به روش خوشه ای بین پاسخگویان توزیع شد. یافته های پژوهش نشان داد که گرایش افراد به مشارکت در برنامه های قرآنی در شهر خلخال متوسط به پایین است؛ بین متغیرهای مستقل (جذابیت برنامه های قرآنی، دین داری، سرمایه فرهنگی، انتظارات افراد، مشارکت اجتماعی، سن، جنسیت، تأهل و سطح تحصیلات) با گرایش به مشارکت در برنامه های قرآنی رابطه معناداری وجود دارد؛ اما رابطه استفاده از رسانه های نوظهور (ماهواره و شبکه های اجتماعی) با گرایش به مشارکت در برنامه های قرآنی تأیید نشد. همچنین با محاسبه آثار مستقیم و غیرمستقیم متغیرها در تحلیل مسیر معلوم شد که مدل تجربی پژوهش، 76 درصد از واریانس متغیر گرایش به مشارکت در برنامه های قرآنی را تبیین می کند.
ارزیابی تأثیر توسعه معماری میان افزا بر مشارکت اجتماعی شهروندان در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 102
حوزه های تخصصی:
توسعه معماری میان افزا با پرداختن به توسعه در درون و بازتوسعه محدوده، بااستفاده از پتانسیل های آن (مانند تاریخی بودن) سعی در بهره برداری از زمین های بلااستفاده و فرسوده در بافت شهری، از طریق خلق و یا بازسازی فضا، جهت جلوگیری از خزش شهری و بهبود شرایط بافت داشته و در شهرهایی نظیر قزوین که دائما در حال افزایش جمعیت بوده و موانع طبیعی و مصنوعی سبب محدودیت جهات گسترش آن شده، مهم تر می نماید. چون توسعه معماری میان افزا، میان بافت و در ارتباط مستقیم با جامعه شکل می گیرد، مشارکت اجتماعی به معنای فعالیت های ارادی افراد جهت ارتقاء حیات اجتماعی خود، به عنوان پتانسیلی در تمامی مراحل توسعه مدنظر قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به بیان چگونگی رابطه میان دو متغیر فوق بااستفاده از روش تحقیق همبستگی می باشد. پس از مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی، شاخص ها، مؤلفه ها و گویه هایی برای متغیرها تبیین، مدلی مفهومی جهت توجیه همبستگی آن ها ارائه و مطابق آن پرسشنامه ای تدوین و توزیع شد که با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، میزان پایایی آن تعیین و با استفاده از روش SPSS، ضریب پیرسون معادل 0.830 (نشان از همبستگی بالا و مثبت متغیرها) و ضریب معناداری معادل 0.000 (نشان از رابطه ای معنادار میان متغیرها)، محاسبه شد. نتیجه این پژوهش بیان می دارد که مفهوم توسعه معماری میان افزا با هدف تأمین نیازهای همه جانبه کاربران و با توجه به پتانسیل های موجود در محل، سبب ایجاد اعتماد و ارتقاء حس رضایت در افراد و نتیجتا منجر به گسترش همکاری و استفاده از توانایی های بالقوه آنان شده و افزایش مشارکت اجتماعی را در تمامی مراحل سبب می شود.
بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی در توسعه نواحی روستایی مطالعه موردی: دهستان حسن آباد، شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
59 - 76
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی مفهومی کلان است که امروزه در تحلیل های اجتماعی-اقتصادی پیرامون توسعه روستایی مطرح است. هدف ازاین مقاله نشان دادن نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی وابزار گردآوری داده-ها، پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق1762سرپرست خانوار دردهستان حسن آباد بوده که نمونه آماری210سرپرست خانوار در نظرگرفته شد. تجزیه وتحلیل داده ها درنرم افزارSPSSومدل سازی معادلات ساختاری (SEM) انجام شده است. دو مدل تحلیل-عاملی مرتبه اول برای اندازه گیری دو زیر مقیاس سرمایه اجتماعی تدوین و اعتبارسنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر-متغیرهای مشاهده شده و مؤلفه های دوگانه حاصل از آن ها بر سرمایه اجتماعی و روابط بین آن ها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی(CFA) سه عاملی مرتبه دوم تحلیل شد. نتایج نشان از برازش واعتبار قابل قبول هردو مدل اندازه گیری سرمایه اجتماعی و تحقق اهداف و نیز مدل سه عاملی مرتبه دوم برای بررسی سرمایه اجتماعی، براساس داده های گردآوری شده بود. مشارکت و اعتماد اجتماعی به ترتیب به میزان65/0 و 78/0 بر سرمایه اجتماعی تأثیر داشته است. این نتایج می تواند به برنامه ریزان روستایی در جهت بهبود سرمایه اجتماعی در توسعه نواحی روستایی کمک نماید.
نقش سرمایه اجتماعی در توانمندسازی زنان روستایی شهرستان مشگین شهر (مطالعه موردی: بخش مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی فرآیندی است که طی آن زنان روستایی از نیازها و خواسته های خود آگاه می شوند و جرات دستیابی به هدف را در خود تقویت می کنند. بسیاری از پژوهشگران بر این عقیده هستند توانمندسازی زنان نمی تواند تنها محدود به عوامل اقتصادی، محیطی، زیر بنایی، فیزیکی و اطلاعاتی، آموزشی و ترویجی باشد بلکه عامل دیگری به نام سرمایه اجتماعی هم بر این فرآیند مؤثر است. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی زنان روستایی شهرستان مشگین شهر می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن، از نوع تحقیقات تحلیلی-تبیینی است. که در آن با استفاده از نمونه گیری تصادفی از طریق فرمول کوکران، 196 نفر از زنان روستایی ساکن در مناطق روستایی شهرستان مشگین شهر انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه است. هم چنین در تحقیق حاضر جهت تعیین روایی پرسش نامه تهیه شده، از نظرات تنی چند از کارشناسان و استاتید برنامه ریزی روستایی، علوم ترویج و آموزش کشاورزی و توسعه روستایی استفاده شده است. و پایایی آن با بهره گیری از فرمول کرونباخ-آلفا (80/0<α) ونرم افزار SPSS محاسبه گردید. نتایج عمده این مطالعات نشان داد به جز مولفه های تعاون اجتماعی و تضاد اجتماعی بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی با توانمندسازی زنان روستایی شهرستان مشگین شهر رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره در مورد توانمندسازی زنان روستایی نشان داد که متغیرهای مستقل مشارکت اجتماعی، میزان آگاهی، اعتماد به نهادها، میزان اطلاعات با خارج از اجتماع، اعتماد بین شخصی، اعتماد به غریبه ها، روابط رسمی و میزان تعامل با اعضای اجتماع قادرند 93/0 درصد از تغییرات در متغیر وابسته یعنی توانمندسازی زنان روستایی را تبیین کنند.
روند شکل گیری و توسعه بازار تاریخی تبریز در بستر مشارکت اجتماعی بعد از زلزله 1194 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر این فرض استوار است که مشارکت اجتماعی به عنوان یک ارزش فرهنگی باعث شکل گیری و احیاء دوباره بافت بازار تاریخی تبریز بعد از زلزله 1194 ه.ق شده است که امروزه به عنوان یکی از نمونه های موفق مجموعه های شهری با حالتی پویا به حیات خویش ادامه می دهد. بررسی روند مشارکت مردمی در طی سه قرن اخیر و به خصوص پس از زلزله سال 1194 ه.ق از طریق بازخوانی اسناد و متون تاریخی و همچنین بررسی های میدانی در بین بازاریان و کسبه بازار تاریخی تبریز اصلی ترین هدف این پژوهش می باشد. بدین منظور، ابتدا بناهای مشارکتی بعد از زلزله مزبور در بافت تاریخی بازار تبریز شناسایی و سپس با تفکیک آن ها از نقشه ها و تصاویر تاریخی بر پایه روش توصیفی- تحلیلی، از یک سو و همچنین استنادات و بررسی های میدانی، نقش مشارکت اجتماعی بر شکل گیری و توسعه این مجموعه موردسنجش قرار گرفته است. نتایج یافته-های پژوهش در بعد کیفی نشان داد که بدون تردید می توان مشارکت اجتماعی را به عنوان عاملی شکل دهنده و توسعه دهنده در ساختار بازار تاریخی تبریز در دوران بعد از زلزله به حساب آورد. همچنین نتایج یافته های تحلیل عاملی منجر به کاهش متغیرها در قالب سه عامل گردید که در مجموع توانایی تبیین 35/68 درصد از تغییرات واریانس را دارند. همچنین نتایج یافته های آزمون رگرسیون نشان داد که بین متغیرهای مشارکت اجتماعی و بازسازی بازار تبریز ارتباط معناداری وجود داشته است.
رابطه ی احساس تعلق به شهر و مشارکت اجتماعی در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
95 - 123
حوزه های تخصصی:
احساس تعلق به شهر نشانگر وجود ذهنیت مثبت افراد نسبت به محل سکونت و سایر شهروندان است و تداوم تعلق به شهر لاجرم شکلی از تعهد را برای شهروندان نسبت به محیط اجتماعی پیرامون در بر دارد. مشارکت در حیات اجتماعی شهر همواره موضوع مهمی در حوزه ی جامعه شناسی شهری بوده است. لذا این مقاله در صدد است تا رابطه ی احساس تعلق به شهر و مشارکت اجتماعی شهروندان در مدیریت شهری را بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش متشکل از متغیرهای برگرفته شده از نظریه های دورکیم، پارسونز، دیویس، آنتونسیچ، گیدنز و پاتنام است. لذا در یک مطالعه ی پیمایشی از بین جامعه ی آماری مشتمل بر 49309 خانوار ساکن شهر ایلام، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و نهایتاً تصادفی ساده، نمونه ای شامل 334 نفر سرپرست خانوار را انتخاب نموده و با استفاده از پرسشنامه ای که اعتبار صوری آن به وسیله خبرگان مورد تایید قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، 78/. محاسبه شده است، داده های مورد نظر گردآوری و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده ی متوسط بودن میزان متغیرهای مشارکت اجتماعی شهروندان (04/2)، مشارکت مدنی (۲)، روحیه ی مشارکتی (92/1)، اعتماد به مدیران (01/2) و نیز میزان احساس تعلق به شهر (46/2) است و لذا عوامل اجتماعی مذکور در مشارکت اجتماعی در مدیریت شهر مؤثر هستند و در آزمون معادلات ساختاری روابط این متغیرها با متغیر وابسته تایید شده است. به طور کلی نتایج بیانگر مشارکت اجتماعی متوسط شهروندان است ولیکن به دلیل مهاجرپذیری عمدتاً روستایی و درون استانی و ترکیب محله های شهری پتانسیل لازم جهت بهره مندی مدیریت شهری از ظرفیتهای مشارکتی شهروندان را دارد.
بهسازی سرمایه اجتماعی و ارتقاء وفاق اجتماعی در شهرهای چند فرهنگی (مورد مطالعه: شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
151 - 175
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بهسازی سرمایه اجتماعی و تأثیر آن بر ارتقاء وفاق اجتماعی در شهرهای چندفرهنگی است. روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری نظری و از نوع هدفمند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده شده است و در نمونه ی پژوهش، تعداد 11 نفر از مسؤولان و مدیران اجرایی و علمی مرتبط با موضوع که در شهر شاهین شهر دارای اندیشه و تجارب اجرایی و مسؤولیت سیاسی بوده اند، مشارکت کرده اند. در این تحقیق، از میان شیوه های مختلف احراز پایایی، از روش استفاده از راهنما یا پروتکل مصاحبه یا همان پرسش های مولّد و هدایت جریان مصاحبه برای گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که مؤلفه های سرمایه اجتماعی تجربه شده در شهر شاهین شهر عبارتند از مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و پیوند درون گروهی قوی. هر یک از این مؤلفه ها از نگاه مشارکت کنندگان به صورت مطلوبی در میان اقوام ساکن در شاهین شهر وجود دارد و همین امر دلیلی بر وضعیت مطلوب وفاق اجتماعی در میان شهروندان شاهین شهر به عنوان یکی از شهرهای چندفرهنگی است.
نقش فقر اقتصادی در مشارکت اجتماعی، سیاسی و آسیب های اجتماعی (مورد مطالعه: محلات محروم شهر جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
37 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش فقر اقتصادی در مشارکت اجتماعی و سیاسی و آسیب های اجتماعی در محلات محروم شهر جوانرود بوده است. روش پژوهش کمی با استفاده از پیمایش، جامعه آماری 16404 نفر و حجم نمونه 376 نفر انتخاب شده است. پرسشنامه شیوه خوشه ای چندمرحله ای تکمیل شد. یافته های پژوهش نشان داد کمتر از 20 درصد از پاسخگویان در خانه ماشین لباس شویی، کامپیوتر، کتابخانه شخصی و مبلمان خانه داشته اند. بین 20 تا 40 درصد پاسخگویان در خانواده خود حداقل با یکی از آسیب های اجتماعی درگیر بوده اند. مشارکت اجتماعی و سیاسی کمتر از متوسط بوده است. تحلیل رگرسیون نشان داد که ضریب تأثیر فقر اقتصادی بر مشارکت اجتماعی 13/0 و مشارکت سیاسی 22/0– بوده است یعنی هر چه افراد فقر اقتصادی بیشتری داشته اند، مشارکت اجتماعی کمتر و مشارکت سیاسی بیشتری داشته اند. نتیجه تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد پاسخگویانی که فقر کمتری داشته اند احتمال وقوع آسیب های اجتماعی نزاع و درگیری، فرار از خانه، طلاق و اعتیاد در خانواده آنها کمتر بوده است و برعکس احتمال وقوع آسیب های اجتماعی خشونت خانگی، ترک تحصیل، کودک کار و سابقه زندان در آنها بیشتر بوده است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که فقر موجود در جامعه مورد مطالعه همچنان که تحصیلات، درآمد و شغل آنان نیز نشان داده است، فقری قابلیتی و ساختاری است که این فقر در دسترسی به امکانات معیشتی پایدار خود را نشان داده است و به شکل گیری نوعی از آسیب های اجتماعی، مشارکت اجتماعی و سیاسی در محلات محروم شهر جوانرود منجر شده است.
بررسی رابطه سرمایه اقتصادی با سازه مدارا در بین شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدارا به معنی تحمل تنوع ذاتی گروه های بزرگ اجتماعی بوده و به عنوان یک اثر سینرژیک ویژگی های فردی و محیط اقتصادی اجتماعی تلقی می شود.. هدف این مقاله بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی همچون متوسط درآمد، منطقه سکونت و... بر میزان مدارا در بین شهروندان شهر مشهد می باشد. از این رو برای سنجش مدارای اجتماعی در جامعه مورد مطالعه با استفاده از روش پیمایشی و مقیاسی چند بعدی و بر پایه مدل کینگ (با ابعاد مدارای فردی، اجتماعی، سیاسی،جنسیتی، مذهبی) انجام شده و با احتساب حجم نمونه به میزان 400 نفر، جمعیت نمونه از افراد 15 سال به بالای شهر مشهد به وسیله نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است. . بر اساس یافته های تحقیق، در جامعه مورد مطالعه، میزان شاخص کل مدارا در سطح متوسط است. در حالی که میزان سرمایه اقتصادی در حد پایین گزارش شده است. در بین ابعاد شاخص مدارا، مدارای فردی و اجتماعی در حد متوسط به بالا و مدارای جنسیتی و مدارای سیاسی در حد پایینی قرار دارد. با این حال، بین میزان سرمایه اقتصادی و میزان مدارا در بین شهروندان رابطه مثبت وجود دارد. دو متغیر اعتماد تعمیم یافته و مشارکت اجتماعی در بهبود میزان مدارا در بین شهروندان موثر هستند. بدین ترتیب که شهروندانی که سرمایه اقتصادی و در نتیجه منابع بیشتری برای شرکت در فعالیتهای انجمنی و ایجاد روابط مداوم با سایر شهروندان دارند، از اعتماد تعمیم یافته تری نیز برخوردار شده و انعطاف بیشتری در مقابل پذیرش تفاوتها از خود نشان می دهند.
زنان و وقف (نمونه موردی: شهر تهران در دوره های قاجاریه و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۰
149 - 165
حوزه های تخصصی:
مشارکت و فعالیت های داوطلبانه افراد در رتق و فتق امور مختلف به ویژه در امور حمایتی و فقرزدایی، همواره بخشی از فعالیت های بشر را به خود اختصاص داده است. موضوعی که فراهم آورنده پایداری و بقای نظم و انسجام اجتماعی و به تبع آن تنظیم اجتماعی است. یکی از راه های مشارکت اجتماعی، وقف است که گروه های اجتماعی از جمله زنان با انگیزه های مختلف، بدان مبادرت می ورزند. هدف این تحقیق بررسی چگونگی مشارکت زنان شهر تهران در امور اجتماعی از طریق وقف در دوره های قاجاریه و پهلوی است. روش تحقیق از نوع اسنادی-توصیفی است. جامعه آماری تمام زنان واقف شهر تهران در دوره های مورد بررسی است که اطلاعات آنها در دسترس می باشد. اطلاعات وقفی زنان واقف شهر تهران از منابع معتبر جمع آوری و با استفاده از روش های آماری و مدل AHPتحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که زنان شهر تهران با داشتن حق مالکیت بر اموال خود و استقلال مالی امکان مشارکت در امور اجتماعی را برحسب گرایش خود داشته اند. هرچند در هر دو دوره مورد بررسی، وقف مذهبی جایگاه بالاتری را نسبت به اهداف دیگر داشته، در دوره قاجاریه بخشی از توسعه و عمران شهر تهران با عمل به وقف محقق می شده است. نوع مکان های وقفی با طبقه اجتماعی واقفان ارتباط نزدیکی دارد. از این رو از آنجا که اکثر زنان واقف شهر تهران در دوره قاجاریه عمدتاً از طبقه اشراف و اعیان بوده اند.، بیشترین مکان وقفی آنها تجاری با گرایش به دکان است، که در دوره پهلوی با جایگزینی طبقه متوسط به مسکونی با گرایش به خانه تغییر کرده است.
نقش مشارکت اجتماعی، تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی در ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
953 - 973
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان مشارکت اجتماعی، تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی بر متغیرهای هرم ارزش ویژه برند می پردازد روش: پژوهش حاضر در قلمرو تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. جهت گردآوری اطلاعات از روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی که ابزار آن پرسشنامه است، استفاده شده است. ماهیت و روش این پژوهش در جمع تحقیقات پیمایشی قرار می گیرد. پس از مشورت با اساتید روایی صوری پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و پس از آن یک پیش آزمون با حجم 30 نفر انجام شد و آزمون آلفای کرونباخ جهت تائید پایایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش اعضای کانال تلگرام رسمی دانشجویان پردیس البرز دانشگاه تهران است. برای انتخاب 306 نمونه از روش تصادفی ساده استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی بر تمام پارامترهای ارزش ویژه برند تاثیر معنادار دارد. نتیجه گیری: در نسل پنجم بازاریابی، برندها با انقلاب تکنولوژی و توسعه انواع پلتفرم های اجتماعی در فضای مجازی روبرو شده اند، علاوه بر آن مشتریان قادر به به اشتراک گذاری تجربه، ادراک و توصیه های خود از طریق درگیر کردن در تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی در همان پلتفرم ها هستند. لذا توجه به مشارکت اجتماعی از جمله تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی به عنوان عامل مستقلی که بر روی تمام شاخص های ارزش ویژه برند تاثیر مستقیم می گذارد، جهت موفقت پایدار سازمان ها از اهمیت بالایی برخوردار است.