مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
مشارکت اجتماعی
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
95 - 105
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت بحران یک بخش اساسی از مسائل شهری است. قبل از تعقیب هرگونه اهداف بلند، نقش مشارکت اجتماعی برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر مدیریت بحران ضروری است. مدیریت بحران مؤثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند مبتنی بر مشارکت اجتماعی، حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت مدیریت بحران از سوی ساکنین است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مشارکت اجتماعی در بهبود عملکرد مدیریت بحران شهری در شهر رباط کریم است. در این راستا پس از بررسی مباحث نظری در حوزه مشارکت اجتماعی و با تکیه بر مباحث مدیریت بحران شاخص های تأثیرگذار بر مشارکت اجتماعی شناسایی شدند. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری شهروندان شهر رباط کریم می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی 383 نفر با روش کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد که ضریب همبستگی مشارکت اجتماعی و مدیریت بحران با ضریب 783/0 معنادار می باشد و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی نقش مشارکت اجتماعی با 765/0 درصد در بهبود عملکرد مدیریت بحران مثبت ارزیابی شده است. در واقع می توان گفت با ارتقاء یک واحد از هر متغیر مستقل (مشارکت اجتماعی) به میزان ضریب نوشته شده متغیر وابسته ارتقاء پیدا خواهد کرد. بنابراین در نظام مدیریت بحران شهر رباط کریم، اساسی ترین مؤلفه، افزایش مشارکت اجتماعی است.
تبیین اولویت های مؤثر بر افزایش مشارکت اجتماعی در توسعه معماری میان افزا در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت شهرنشین ، گسترش افقی شهرها و فرسودگی بافت های شهری ، سبب اتلاف سرمایه های اجتماعی ، اقتصادی و هدررفت زمین می شوند امروزه توسعه معماری میان افزا به عنوان راهکاری جهت احیاء و پویایی بافت های شهری و صرفه جویی در سرمایه ها مورد توجه قرار می گیرد. در مسیر تحقق "توسعه معماری میان افزا"، شرکت ارادی و آگاهانه افراد تحت عنوان"مشارکت اجتماعی" در امور، بسیار تسهیل کننده است که می تواند در قالب مشارکت محلی و ساده سازی فرایند معماری بروز یابد. در این پژوهش با فرض بر همبستگی دو متغیر فوق، سعی بر آن است تا عوامل افزایش دهنده مشارکت اجتماعی در توسعه معماری میان افزا، ضمن تبیین، اولویت بندی شوند. بدان سبب که توسعه معماری میان افزا با درنظر داشتن تنوع فرم و ظاهر ابنیه، اختلاط کاربری ها و افزایش حس تعلق، به عنوان راهکارهای توسعه، به ایجاد اعتماد در مردم ، کاهش تمرکزگرایی ، مشارکت و حضور مؤثر افراد در تمامی مراحل کمک می نماید. پس از مطالعات کتابخانه ای و میدانی، برای متغیرهای فوق؛ شاخص ها، مؤلفه ها و برای هر مؤلفه، گویه هایی و سپس با توجه به گویه ها، پرسشنامه ای تدوین و با استفاده از نرم افزار spss، پایایی پرسشنامه و در ادامه ضریب فریدمن برای تمامی مؤلفه های هر دو متغیر به صورت جداگانه محاسبه شد. با توجه به ماحصل تحقیق، جهت بهره مندی از مشارکت اجتماعی مردم در امور، لازم است آنان را مورد تشویق و توانمندسازی قرار داد. بنابر مطالب منتج از نمونه ی مورد مطالعه، شاخص کارکردی – عملکردی در متغیر توسعه معماری میان افزا به عنوان مؤثرترین عامل، مؤلفه وضعیت موجود محله(تأمین نیاز کاربران) در دومین رده و پس از آن گویه توجه به هویت تاریخی محل که میان هر دو متغیر مشترک بوده در سومین رده قرار داشته و پس از آن ها سایر گویه های مشترک میان دو متغیر ، نظیر حس تعلق مؤثر بوده و عوامل دیگر در رتبه های بعدی قرار خواهند گرفت.
مروری بر نظریه های جامعه شناختی در زمینه رابطه نظم اجتماعی و خشونت در ورزش( ارائه مدل نظری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بررسی گسترده تحقیقات انجام شده در زمینه نظم اجتماعی و خشونت در ورزش ومطالعه نظریه های گوناگون جامعه شناسی مرتبط با این دو پدیده اجتماعی مدل نظری حاصل از مجموعه این بررسی ها و مطالعات ارائه شده است . این مدل میتواند بعنوان یک مبنای علمی توسط روش های گوناگون کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار گیرد . روش تحقیق مطالعه گسترده کتابخانه ای است که هم در برگیرنده تحقیقات تجربی و هم شامل نظریه های اندیشمندان در این دو حوزه می باشد. مقصود از نظم اجتماعی در این مقاله منحصرا نظم انسجامی یا درونی است که افراد بدون اجبار و کنترل بیرونی به آن پایبند هستند و خشونت در ورزش نیز به خشونتهای کلامی و رفتاری و فیزیکی منحصر شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد عوامل تاثیر گذار بر خشونت در ورزش شامل احساس ناامنی . احساس بی عدالتی . کاهش مشارکت اجتماعی . خانواده گرایی و ضعف باورهای دینی و اخلاقی است . این عوامل در مجموع بر مولفه های خشونت در ورزش شامل تاثیرات منفی رسانه ها حساسیت نسبت به نتایج مسابقات . اشتباهات داوران و رفتار تماشاچیان تاثیر گذاشته و آنها را تضعیف یا تقویت میکنند. مدل نظری تحقیق میتواند بعنوان یک الگو با تاکید بر شش متغیر مستقل همراه با متغیر های زمینه ای و مولفه هایی که از مطالعات پیشین در این زمینه استخراج شده است مورد آزمون قرار گیرد . آنچه حائز اهمیت است اینکه ترکیب عوامل مرتبط با افراد بعنوان تماشاچیان و میزان حساسیت آنها نسبت به نتیجه بازی با اشتباهات داوران و اثرات منفی رسانه های ورزشی به خشونت در ورزش می انجامد اما لزوما در تمامی موارد ادعای اثر گذاری همه آنها وجود ندارد بلکه در مواردی یک عامل نیز به تنهایی میتواند در ایجاد خشونت در ورزش موثر واقع شده و آنرا ایجاد نماید . از سوی دیگر نظم اجتماعی نیز خود تحت تاثیر عوامل شش گانه ذکر شده است و از طریق همین عوامل با خشونت در ورزش پیوند میخورد و در نهایت میتوان گفت بین این دو پدیده رابطه معناداری حاکم است به گونه ای که اگر در جامعه عوامل تقویت کننده نظم اجتماعی نقش خود را بخوبی ایفا کنند می توان انتظار داشت که ماهیت و میزان خشونت های ورزشی نیز تغییر کند.
تاثیر مشارکت اجتماعی بر خانواده گرایی در بین جوانان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی در کنار دیگر سرمایه ها فرایند پیش بینی شده در برنامه ها را تسهیل و امکان تحقق اهداف را فراهم می سازد. سنجش مشارکت اجتماعی فی نفسه عملی معطوف به ساخت سرمایه اجتماعی بوده است و خانواده بنیادی ترین گروه و خاستگاهی که جوانان با آن در ارتباطند در شکل گیری سرمایه اجتماعی آنان بسیار حائز اهمیت است. نظریه هایی که چارچوب نظری را می سازند، تلفیقی از نظریه های سرمایه اجتماعی بعد مشارکت اجتماعی بوردیو و نظرات خانواده گرایی بود. هدف این تحقیق «تاثیر مشارکت اجتماعی بر خانواده گرایی در بین جوانان شهر تهران» با روش پیماییشی و از نوع توصیفی و تبیینی می باشد. جامعه آماری کلیه جوانان بالای 18 تا 29 ساله شهر تهران در سال 1397- 1396 می باشند. برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر از پنج نقطه شهر تهران بود. نمونه گیری به صورت خوشه ای و تصادفی در پنج نقطه شهر تهران بود. در این تحقیق از دو پرسشنامه خانواده گرایی و مشارکت اجتماعی که روایی و پایایی آنها توسط ضریب الفای کرونباخ 83/0سنجیده شد. به منظور تفسیر یافته ها از ضرایب رگرسیونی استاندارد شده یعنی بتا استفاده شد و مشارکت اجتماعی با ضریب 194/0 بر خانواده گرایی اثر داشت. در نهایت می توان نتیجه گرفت رابطه بین متغیر مشارکت اجتماعی و خانواده گرایی معنی دار مثبت و مستقیم می باشد.
بررسی رابطۀ بین سرمایۀ اجتماعی و شکل گیری فعالیت های تعاونی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای ده کائید، دوجفت و چهارچریک شهرستان شازند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعاون و کشاورزی سال دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۷
1 - 22
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثر برخی از مؤلفه های سرمایۀ اجتماعی (مانند اعتماد، مشارکت، انسجام، ارتباطات و شبکه ها و آگاهی اجتماعی) بر شکل گیری فعالیت های تعاونی روستایی انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر نحوۀ گردآوری داده ها، یک پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش را 523 نفر از ساکنان روستاهای ده کائید، دوجفت و چهارچریک واقع در شهرستان شازند در برمی گیرند که توانایی پاسخ دادن به پرسش های پرسش نامه را داشتند. حجم نمونۀ آماری، بر اساس فرمول کوکران،171 نفر تعیین شد که این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه است که روایی آن با نظر استادان دانشگاه و پایایی آن با استفاده از نرم افزار spss و محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ (7/0a>) برای هر دو متغیر (سرمایۀ اجتماعی و شکل گیری فعالیت های تعاونی روستایی) تأیید شد. در این پژوهش روش مدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی با بهره گیری از نرم افزار Lisrel 8.5 به کار رفت. همسو با فرضیات پژوهش، ضرایب همبستگی مدل نشان داد که بین سرمایۀ اجتماعی و شکل گیری فعالیت های تعاونی روستایی روستاییان رابطۀ معنا داری وجود دارد و برای رونق فعالیت های تعاونی روستایی می بایست سرمایۀ اجتماعی را افزایش داد. از بین مؤلفه های تأثیر گذار بر سرمایه اجتماعی، بعد انسجام اجتماعی بیشترین تأثیر (با ضریب همبستگی 78/0) را در سرمایۀ اجتماعی دارد. همچنین وضعیت شکل گیری فعالیت های تعاونی روستایی و سرمایۀ اجتماعی افراد نمونۀ مورد مطالعه نسبتاً مناسب ارزیابی شد.
عوامل مؤثر بر آگاهی شهروندان از مفهوم حقوق شهروندی
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی آمیخته ای از وظایف و مسئولیت های افراد در قبال یکدیگر، شهر و دولت است و شامل حقوق سیاسی، مدنی، اجتماعی، فرهنگی و جنسیتی می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی آگاهی شهروندان از مفهوم حقوق شهروندی در بین شهروندان شهر خورموج انجام شده است. این پژوهش که با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته، جامعه آماری آن شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر خورموج در سال 95 می باشند. حجم نمونه ی آن 381 نفر است که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. روایی و اعتبار به کمک آلفای کرونباخ و اعتبار صوری حاصل گردید و همچنین برای تحلیل نتایج داده های پژوهش از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین متغیرهای زمینه ای و آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنی داری وجود ندارد؛ اما بین متغیرهای رسانه های جمعی، حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی، مشارکت اجتماعی و متغیر آگاهی از حقوق شهروندی رابطه معنی داری در سطح (000/P<) و با 99 درصد اطمینان وجود دارد.
تبیین جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی فرهنگی
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
129 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه واحد تهران غرب در سال 1399 می باشدکه از این تعداد با استفاده از کوکران، تعداد 380 نفر از دانشجویان به روش تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارSPSS ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند.هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی می باشد. یافته های نشان می دهند که حاصل شده به این صورت است که بین متغیرهای طبقه اجتماعی-اقتصادی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عضویت در گروه های اجتماعی و در نهایت سرمایه اجتماعی دانشجویان با مصرف فرهنگی آنها رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه مؤلفه های سرمایه اجتماعی و اثربخشی نیروی انتظامی (مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال نهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
79 - 107
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در سال های اخیر وارد حوزه اجتماعی شده است.هدف این مقاله بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر اثربخشی نیروی انتظامی شهر یاسوج از طریق شناخت میزان قدرت پیش بینی متغیر سرمایه اجتماعی بر نوسانات اثربخشی می باشد.
روش: این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 1524نفراز شهروندان شهر یاسوج بر اساس مناطق چهارگانه کلانتری های1 ،12،13،14 انجام گرفته است. واحد تحلیل در این تحقیق فرد بوده که با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده اند، همچنین روش تحقیق در این مطالعه پیمایشی بوده است. در این تحقیق سرمایه اجتماعی با معرف های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شرکت در فعالیت های داوطلبانه، احساس هویت، احساس امنیت، و اثربخشی با استفاده از رویکردهای نیل به هدف اندازه گیری شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب پیرسون ورگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است و ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه بوده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد به طور کلی بین سرمایه اجتماعی و اثربخشی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه میزان سرمایه اجتماعی در میان جامعه و افراد افزایش یابد، میزان اثر بخشی نیروی انتظامی افزایش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی و جرم رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یعنی هر قدر میزان سرمایه اجتماعی در میان جامعه و افراد افزایش یابد، میزان جرم کاهش می یابد.
جاری سازی نوآوری اجتماعی در اسناد کلان سیاستی جهت ارتقای مشارکت اجتماعی در علم و فناوری (مطالعه موردی سند تحول راهبردی علم و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
309 - 335
به دلیل ناکارآمدی شیوه های مشارکت عموم در علم؛ گفتمان سیاست علمی معاصر در پی مدل های نوآورانه برای افزایش مشارکت عمومی و همکاری میان بخشی توسط دولت ها و مردم است و در این بین شیوه های مبتنی بر نوآوری اجتماعی می تواند به شیوه های جذاب تر، مشارکت شهروندان را افزایش دهد. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال «جاری سازی نوآوری اجتماعی جهت افزایش مشارکت اجتماعی در سند تحول راهبردی علم و فناوری کشور» است که در سه مرحله مطالعاتی توصیف، چالش یابی و ارائه راهکار انجام می شود. ازاین رو ابتدا پس از مصاحبه با خبرگان و به کارگیری روش تحلیل مضمون و دلفی فازی، چارچوب مشارکت اجتماعی در علم و فناوری در متن اسناد بالادستی استخراج می شود. در مرحله دوم متن سند با توجه به چارچوب مستخرج و به کارگیری روش تحلیل محتوای کمّی ارزیابی می شود. در انتها نیز با پیمایش نظرهای خبرگان، راهکارهای مبتنی نوآوری اجتماعی برای رفع چالش ها شناسایی می شود. ابعاد ناظر بر سنجش مشارکت اجتماعی در اسناد بالادستی عبارتند از: اشاره مشارکت مستقیم به مشارکت اجتماعی، اشاره غیرمستقیم به مشارکت اجتماعی، اهدافی که به وسیله مشارکت اجتماعی پیگیری می شوند، ابزار تحقق مشارکت اجتماعی و ذی نفعان مشارکت اجتماعی. نتایج چالش یابی نشان داد به بسیاری از مؤلفه های مشارکت اجتماعی در علم و فناوری در این سند به اندازه کافی توجه نشده است. در نهایت نیز 25 راهکار مبتنی بر نوآوری اجتماعی برای رفع چالش ها استخراج شد. براساس نتایج پژوهش حاضر یکی از اولویت های اصلی سند تحول راهبردی، باید ارتقای آگاهی افراد و در نتیجه مشارکت اجتماعی در علم و فناوری باشد که پژوهش های متعدد به نوآوری اجتماعی به عنوان یکی از راه های دستیابی این مهم اشاره می کنند. نقش نوآوری اجتماعی در این پژوهش این بود که از طریق ایجاد و تقویت راه های جدید فکر کردن در خصوص روابط و مشارکت، مشارکت اجتماعی در علم و فناوری را بهبود بخشد.
عوامل مؤثر بر مزاحمت جنسی زنان در شهر خرم آباد
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 72
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مزاحمت جنسی و ارزش ندادن به شخصیت زن نه تنها سبب منزوی شدن آنها می شود بلکه باعث انفعال نیمی از افراد جامعه می شود و با وجود چنین معضلی در جامعه هرگز نخواهیم توانست به برابری، توسعه و صلح واقعی دسترسی پیدا کنیم. هدف این پژوهش بررسی عوامل و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مزاحمت جنسی زنان شهر خرم آباد است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش توصیفی تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان 15 تا 50 سال شهر خرم آباد است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 373 نفر برآورد شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود و از آزمون نیکویی برازش ساختار نظری، آزمون اعتبار سازه ای، آزمون تی تست مستقل و ضریب رگرسیون برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تی تست مستقل نشان داد بین میزان مزاحمت جنسی زنان برحسب نوع پوشش تفاوت معنا داری در سطح 95 درصد اطمینان وجود دارد. نتایج معادله ساختاری نشان داد طبقه اجتماعی، حمایت اجتماعی، پایگاه اجتماعی، میزان مذهبی بودن، سن و سبک زندگی زنان بر مزاحمت جنسی آنها تأثیر معکوس و معناداری دارد.
نتایج: مشارکت اجتماعی و شبکه های اجتماعی زنان بر مزاحمت جنسی آنها تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج مدل نهایی پژوهش نشان داد حمایت اجتماعی با اثر مستقیم (323/0-) بیشترین مقدار واریانس مزاحمت جنسی را تبیین می کند.
عوامل مؤثر بر آسیب پذیری اجتماعی در نواحی پیراشهری
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
109 - 126
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مزاحمت جنسی و ارزش ندادن به شخصیت زن نه تنها سبب منزوی شدن آنها می شود بلکه باعث انفعال نیمی از افراد جامعه می شود و با وجود چنین معضلی در جامعه هرگز نخواهیم توانست به برابری، توسعه و صلح واقعی دسترسی پیدا کنیم. هدف این پژوهش بررسی عوامل و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مزاحمت جنسی زنان شهر خرم آباد است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش توصیفی تحلیلی است که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان 15 تا 50 سال شهر خرم آباد است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 373 نفر برآورد شد و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود و از آزمون نیکویی برازش ساختار نظری، آزمون اعتبار سازه ای، آزمون تی تست مستقل و ضریب رگرسیون برای تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تی تست مستقل نشان داد بین میزان مزاحمت جنسی زنان برحسب نوع پوشش تفاوت معنا داری در سطح 95 درصد اطمینان وجود دارد. نتایج معادله ساختاری نشان داد طبقه اجتماعی، حمایت اجتماعی، پایگاه اجتماعی، میزان مذهبی بودن، سن و سبک زندگی زنان بر مزاحمت جنسی آنها تأثیر معکوس و معناداری دارد.
نتایج: مشارکت اجتماعی و شبکه های اجتماعی زنان بر مزاحمت جنسی آنها تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج مدل نهایی پژوهش نشان داد حمایت اجتماعی با اثر مستقیم (323/0-) بیشترین مقدار واریانس مزاحمت جنسی را تبیین می کند.
سطح بندی مراکز روستایی بر اساس مفهوم سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران توسعه در زمینه ریشه یابی موانع توسعه یافتگی کشورهای مختلف به فقدان سرمایه اجتماعی اشاره می کنند. برای توسعه بیش از هر چیز سرمایه اجتماعی نیاز است. با توجه به ضرورت مطالعه و بررسی این مفهوم به ویژه در نواحی روستایی محروم، مراکز روستایی شهرستان مینودشت سطح بندی شده است. در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی(پرسشگری) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل سرپرستان خانوار است که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر با 370 نفر تعیین و داده های حاصل از پرسشنامه نیز در قالب مدل ویکور تحلیل و وستاهای مورد مطالعه رتبه بندی و سطح بندی شدند. توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در سطح مراکز روستایی نشان می دهد که ناحیه شمال غرب، سرمایه اجتماعی کمتری نسبت به سایر نواحی از جمله مرکز، جنوب، جنوب غرب و جنوب شرق دارد. همچنین، نتایج آزمون پیرسون نشان می دهد که میان مولفه های میزان جمعیت و تنوع قومی و زبانی و موقعیت جغرافیایی با سرمایه اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. در دو مولفه جمعیت و تنوع قومی و زبانی رابطه ای معکوس ولی موقعیت جغرافیایی رابطه ای مستقیم دارد؛ ضمن آنکه بین دو مولفه میزان درآمد و میزان سواد با میزان سرمایه اجتماعی رابطه معنی داری به لحاظ آماری مشاهده نشد. در نهایت این تحقیق به منظور ارتقاء بخشی به سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه، تشکیل کارگروه های اجتماعی_ اقتصادی توسط مدیران محلی را در جهت تبیین اهمیت مولفه های سرمایه اجتماعی؛ نظارت بیشتر بر عملکرد مدیران محلی در راستای اعتماد سازی برای روستاییان و تقویت شبکه های اجتماعی و آموزش مداوم روستاییان را در جهت پذیرش سرمایه اجتماعی به عنوان عاملی اساسی در توسعه جوامع محلی پیشنهاد می نماید.
بررسی استراتژیها و رویکردهای موثر بر توسعه پایدار ساختمانهای سبز شهری (مورد مطالعه: شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استراتژیها و رویکردهای موثر بر توسعه پایدار ساختمانهای سبز شهری در شهرداری تهرانمی پردازد. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی و همبستگی می باشد. همچنین جامعه آماری تحقیق حاضر شامل، کلیه مدیران شهردای تهران می باشند. حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران 92 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی ساده می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. روایی ابزار تحقیق با استفاده نظرجمعی از صاحب نظران و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی تحقیق 0.848 تایید شد. داده ها نیز با بهره مندی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار SMARTPLS تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که محیط توسعه بازار ساختمان سبز بر ارزش زیست محیطی، مشارکت اجتماعی و ارزش اقتصادی ساختمان سبز تاثیر مثبت داشته است. بعلاوه تاثیر متغیرهای مشارکت اجتماعی از ساختمان سبز و ارزش اقتصادی ساختمان سبز بر توسعه پایدار ساختمان سبز نیز معنادار بوده است همچنین نتایج نشان داد ارزش زیست محیطی ساختمان سبز بر توسعه پایدار ساختمان سبز تاثیر مثبت داشته است.
تحلیل جامعه شناختی شاخص های سلامت اجتماعی و ارتباط آن با امید به آینده (مورد مطالعه: شهروندان کلانشهر اهواز)
پژوهش حاضر باهدف مطالعه و تحلیل جامعه شناختی میزان شاخص های سلامت اجتماعی و رابطه آن ها با میزان امید به آینده در بین شهروندان کلان شهر اهواز انجام شده است. چارچوب نظری پژوهش از نظریه امید اسنایدر و نظریه سلامت اجتماعی کییز بهره برده است. مقاله به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است. جامعهٔ آماری شامل کلیه شهروندان 18- 54 سال (اعم از زن و مرد) ساکن در شهر اهواز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 384 و نمونه ها به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج توصیفی نشان می دهد که شهروندان در سطح متوسط بالا (47/38 درصد) از امید به آینده و در سطح کمی پایین تر از متوسط (11/97 درصد) از شاخص سلامت اجتماعی برخوردارند. نتایج آزمون همبستگی نشان از ارتباط معنادار میان شاخص سلامت اجتماعی و امید به آینده دارد. ضمنأ ارتباط میان هر 5 مؤلفه سلامت اجتماعی(انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انطباق اجتماعی و شکوفایی اجتماعی ) با امید به آینده نیز تأیید شده است. نتایج رگرسیونی حاکی از آن است که از بین متغیرهای مستقل، مؤلفه مشارکت اجتماعی با مقدار بتای 395/0 و مؤلفه پذیرش اجتماعی با مقدار بتای 246/0 بیش ترین سهم را در تبیین متغیر وابسته امید به آینده داشته اند. همچنین معادله پیش بینی میزان امید به آینده می تواند 5/29 درصد از واریانس متغیر وابسته امید به آینده را تبیین کند.
بررسی و ارزیابی نقش شهروندان و مشارکت اجتماعی آنان در دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 112
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندی به عنوان یک کنش اجتماعی یکی از مهم ترین مولفه ها جهت رسیدن به توسعه پایدار شهری است. در حقیقت مشارکت اجتماعی فقط کار جمعی نیست بلکه یک نوع تفکر جمعی، مشارکت جمعی، تصمیم گیری جمعی، تولید جمعی و در نهایت استفاده جمعی است. که سبب افزایش درک و آگاهی شهروندان از مسائل مربوط به خودشان و نیاز متقابل به یکدیگر می شود، به ایجاد جامعه بهتر کمک می کند و توانایی های یک جامعه را برای هماهنگ کردن کنش های افراد به منظور توسعه و بهبود کالاهای جمعی ارزشمند، تقویت کرده و حکومت گری بهتری را ایجاد می کند و همچنین فرصت های تدوین سیاست های هوشمندانه را افزایش داده و به توسعه پایدار شهری کمک می کند. توسعه پایدار از یک سو به حفظ محیط زیست و از سوی دیگر به حفظ ساختارهای اجتماعی و اقتصادی شهر کمک می کند. هدف اصلی این نوشتار شناخت عواملی است که می توانند در گسترش مشارکت شهروندان درتوسعه پایدار شهری موثر باشند.این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع توصیفی- تحلیلی، روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و روش نمونه گیری، پیمایشی که حجم نمونه برابر 384 نفر بوده است. برای بررسی و ارزیابی نقش شهروندان و مشارکت اجتماعی آنان و دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری و جهت بررسی رابطه ای و معناداری بین مشارکت و توسعه پایدار از آزمون کرلموگراف و اسمیرنوف برای شناخت موثر ترین عامل که در مشارکت تاثیر دارد از رگرسیون و برای ضریب پایایی پژوهش از آزمون الفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس آزمون های استفاده شده بین مشارکت شهروندان و توسعه پایدار شهری رابطه معناداری وجود دارد. نتایج بیانگر این است: مشارکت شهروندان در توسعه پایدار شهری در شهر تبریز وضعیت متوسط برخوردار است ، بین مشارکت شهروندان و توسعه پایدار شهری رابطه معناداری وجود دارد و ارتقای پایگاه اجتماعی - اقتصادی شهروندان تا حد زیاد در میزان علاقه مندی شهروندان به مشارکت در توسعه پایدار شهری موثر می باشد.
تحلیل نقش توسعه گردشگری خلاق شهری در افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
319 - 355
حوزه های تخصصی:
مهمترین هدف تحقیق حاضر بررسی نقش گردشگری خلاق در افزایش میزان مشارکت اجتماعی شهروندان در محله دردشت شهر اصفهان بوده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کمی و آزمون های آماری در نرم افزار SPSSو معادلات ساختاری در نرم افزار PLS استفاده شد.نتایج حاصله از نظر تأثیرگذاری گردشگری خلاق در افزایش میزان مشارکت اجتماعی اهالی محله دردشت نشان داد که ، شاخص ابتکار عمل و نوآوری با میزان بتای 188/0-، انعطاف پذیری و پذیرش با میزان بتای 214/0-، رهبری و مدیریت با میزان بتای 022/0، ریسک پذیری و میزان بتای 154/0- و سرمایه اجتماعی با میزان بتای 431/0 تأثیرات متفاوتی در زمینه افزایش مشارکت شهروندان در زمینه-های مشارکت مالی، مشارکت ذهنی_معنوی، مشارکت فیزیکی، مشارکت سیاسی و مشارکت ابزاری در سطح محله دردشت اصفهان با توسعه گردشگری خلاق شهری داشته اند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی بر شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی بر شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی بود. طرح پژوهش، شبه آزمایشی با بهره گیری از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 40 دانش آموز پسر دوره دوم متوسطه در منطقه 2 شهر تهران در نیم سال اول سال تحصیلی 1399- 1398 بودند که به روش چندمرحله ای از دو مدرسه انتخاب شدند و در دو گروه کنترل و آزمایشی قرار گرفتند. ابتدا در مرحله پیش آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه شکوفایی (شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی) هژبریان، رضایی، بیگدلی، نجفی، و محمدی فر پاسخ دادند، سپس آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی در 12 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان دوره برای مرتبه دوم (به عنوان پس آزمون) و پس از دو ماه برای مرتبه سوم (به عنوان پیگیری) هر دو گروه به پرسشنامه شکوفایی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره (مانکووا) تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی، تغییرات پایداری در میزان شادکامی و مشارکت اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری ایجاد می کند. تغییرات ایجادشده در شایستگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل صرفاً در مرحله پس آزمون معنا دار بود؛ اما در مرحله پیگیری تفاوت معنی داری نداشت؛ بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش شادکامی، شایستگی و مشارکت اجتماعی دانش آموزان، از آموزش مبتنی بر الگوی روانشناختی شکوفایی استفاده شود.
چالش ها و راهکارهای توانمند سازی اجتماعی زنان در قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی چالش ها و موانعی که در مقابل توانمندسازی اجتماعی زنان، در تناسب با خلقت و هدف آفرینش زنان، از منظر قرآن کریم و روایات وجود دارد؛ هدف این نوشتار است. مساله اساسی اهمیت توانمندسازی زنان در برنامه های توسعه و اجرای این طرح ها در شهرها و روستاهای ایران اسلامی بر طبق مبانی غربی و فارغ از مبانی اسلامی است. در حالی که می توان راهکارهایی در جهت توانمندسازی اجتماعی زنان متناسب با ایجاد تمدن نوین اسلامی از منابع اسلامی ارائه نمود. صاحب نظران مسلمان در حکم تکلیفی فعالیت اجتماعی زنان، اختلاف دارند، که بعد از بررسی مبانی قرآنی و روایی، ضرورت مشارکت اجتماعی زنان و لزوم توانمندسازی اجتماعی زنان صحیح تر به نظر می رسد. تحقیق به روش تحلیل محتوای کیفی، به مشکلات زنان در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی زن برای مشارکت اجتماعی در منابع اسلامی پرداخته است. این مشکلات اعم از ضعف اعتقادی و شخصیتی یا عدم تبیین حقوق و تکالیف خانوادگی و یا اختلاط در جامعه، مورد شناسایی در متون اسلامی قرار گرفته اند. قرآن کریم و روایات راهکارهای توانمندسازی اجتماعی زنان را در قالب تبیین تکلیف و عبادت الهی، ارائه ی الگوهای مطلوب زنانه در مشارکت اجتماعی، تعیین شرایط حضور زنان، برجسته سازی اولویتها و ... بیان نموده اند.
سازمان های مردم نهاد محیط زیستی و شیوه های جلب مشارکت اعضا (مطالعۀ سازمان های مردم نهاد محیط زیستی تهران با رهیافت نظریۀ بنیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل راهبردهای سازمان های مردم نهاد محیط زیستی در برنامه های سازگاری با تغییرات آب وهوا و انرژی است. رویکرد این پژوهش تفسیرگرایی است و با استفاده از نظریۀ زمینه ای انجام شده است. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و در قالب نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند که بر این اساس، تعداد 16 نفر از اعضای سازمان های غیردولتی محیط زیستی شهر تهران در سال 1398 برگزیده شدند. داده ها با استفاده از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. مفاهیم حاصل از کدگذاری، درخرده مقوله ها و مقوله ها قرار گرفتند و الگوی پارادایمی استخراج شده در چهار بخش شامل شرایط علّی، شرایط مداخله گر، راهبرد ها و پیامدهاست که پیرامون پدیدۀ مرکزی شکل گرفت. تحلیل داده ها نشان دادند شرایط علی اثرگذار بر شیو های جلب مشارکت سازمان های مردم نهاد و آنچه موجب پیدایش پدیدۀ اقناع و راهبرد های مربوط به آن می شود، عبارت اند از: احساس مسئولیت نسبت به محیط زیست، توان علمی و اجرایی اعضای سمن ها، خودکارآمدی و اعتقاد به تأثیر اقدام فردی (اثربخشی). همچنین شرایط مداخله گر مؤثر بر پدیدۀ اقناع شامل ضعف جامعه در زمینۀ آگاهی (نسبت به وظایف فردی، دانش محیط زیستی و وضع موجود)، نبودن بسترهای مناسب در جامعه ازجمله ضعف در تعاملات گروهی، به کار نگرفتن زیرساخت های مناسب در ساختمان ها و محدودیت قوانین، ضعف مدیریتی و تخریب محیط زیست است. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان دادند راهبردهای در پیش گرفته شده به وسیلۀ سازمان های مردم نهاد عبارت اند از: آموزش و ارتقای دانش محیط زیستی در دو سطح درون سازمانی و برون سازمانی، به روزآوری دانش محلی، بیم و امید (نوید آیندۀ بهتر و بیم از مخاطرات احتمالی)، تغییر پایدار محلی (توانمندسازی، مشاغل جایگزین، تشکیل سازمان محلی)، انتفاع و ایجاد اجماع بین سیاستگذاران و بازیگران فعال انرژی برای مشرعیت بخشی در سطح دولت، صنعت و دانشگاه. پیامدهای در پیش گرفتن این راهبرد ها نیز عبارت اند از: ارتقای سطح آگاهی، مسئولیت پذیری، توانمندی و استقلال جوامع محلی، کسب درآمد و رونق اکوتوریسم. به طور کلی، نتایج نشان دادند شیوۀ اصلی اعضای سمن های محیط زیستی برای جلب مشارکت گروه های هدف، شیوۀ اقناع بوده است. اعضای سمن ها برای تحقق این مهم، تلاش خود را بر آموزش و انتفاع گروه های مختلف متمرکز کرده اند. نتایج این مطالعه می توانند به سایر سمن های محیط زیستی و سازمان های دولتی برای استفاده از ظرفیت های مختلف سمن های محیط زیستی کمک کنند.
سرمایۀ اجتماعی و خودکشی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
101 - 134
حوزه های تخصصی:
سرمایۀ اجتماعی به منزلۀ مفهومی پیچیده و چندوجهی، در متون جامعه شناسی به موضوعی فراگیر و متبین تبدیل شده است؛ ولی دربارۀ اعتبار و ارزش تبیین کنندگی آن در حوزۀ خودکشی کمتر مطالعه شده است. این مقاله سعی دارد با مرور انتقادی منابع دردسترس، ضمن ارائۀ نتایج پژوهش های پژوهشگران و نقد آنها، رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با خودکشی در استان های ایران را نشان دهد. روش پژوهش، تطبیقی درون کشوری است. عام ترین نتیجۀ به دست آمده از مرور ادبیات سرمایۀ اجتماعی در ایران، اجماع نداشتن پژوهشگران دربارۀ شاخص های سرمایۀ اجتماعی در ایران است. پژوهش نشان داد رابطۀ مفروض بین میزان خودکشی و سرمایۀ اجتماعی در ایران، با چالش های متعددی روبه روست. هرچند بین میزان خودکشی و برخی مؤلفه های سرمایۀ اجتماعی رابطه وجود دارد، با کلیت سرمایۀ اجتماعی رابطۀ مشخص و پایا ندارد. ضرایب همبستگی بین اعتماد و میزان خودکشی نشان می دهند نسبت بین این دو، برخلاف نظریۀ سرمایۀ اجتماعی است؛ به این معنا که در بدترین حالت، با افزایش اعتماد به نهادها (اعتماد نهادی) میزان خودکشی افزایش می یابد و در خوش بینانه ترین حالت، رابطۀ معکوسی (فرض و پیش بینی مطابق این نظریه) بین آنها وجود ندارد و این یافته با فرض و پیش بینی نظریۀ سرمایۀ اجتماعی مغایرت دارد.