مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مبانی تفسیر
حوزه های تخصصی:
قرآن محکمترین و معتبرترین سند ماندگار اسلام است. برای دست یافتن به آموزههای قرآن راه شناخته شده تفسیر ترتیبی است که سورهها و آیات قرآن را براساس چینش کنونی مورد بحث و بررسی قرار میدهد و در صدها تفسیر از آغاز تاکنون دنبال شده است. با این حال همگان اذعان دارند که به رغم مزایایی، این روش برای ترسیم نظرگاههای نهایی قرآن فاقد کارآیی است. تنها شیوهای که میتواند این نیاز را تأمین کند، تفسیر موضوعی است. تفسیر موضوعی که بر دستهبندی آیات و جمعبندی مدلولهای آنها مبتنی است گرچه به صورت محدود سابقة طولانی دارد، با رویکرد جامع و فراگیر و عطف توجه به گسترة موضوعات قرآن شیوهای نو و جوان است؛ چنانکه بازپژوهی مبانی، شیوه و مراحل آن نیز در گامهای نخستین قرار دارد.
قرآن مصون از تحریف (بررسی دیدگاه علّامه طباطبائی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۲
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار تحلیل و بررسی دیدگاه و ادلّه علّامه طباطبائی در باب مصونیت قرآن از تحریف است. به عقیده صاحب تفسیر المیزان، در قرآن هیچ تحریفی که به اعجاز، هدایت بودن و عامترین وصف آن ـ یعنی «ذکر بودن» ـ لطمهای بزند و تغییری در معنای آن ایجاد کند، صورت نگرفته است. علّامه در اینباره، به دلایل قرآنی و روایی متعددی تمسّک نموده است. وی بر این باور است آیات قرآن چینش الهی خود را در مصحف موجود کاملاً حفظ کردهاند و تفاوت میان ترتیب مصحف کنونی با مصحف حضرت علی علیهالسلام ـ که به ترتیب نزول سامان یافته ـ مانعی برای تمسّک به قرینة سیاق نیست؛ زیرا قرآن به مناسبتهای گوناگون، قطعه قطعه نازل شده و سیاق آیات نشان میدهد که قطعههای مستقل قرآنی پیوند خود را در مصحف کنونی به روشنی حفظ کردهاند. بنابراین، با توجه به واقعیت نزول قرآن، برای تمسّک به قرینه سیاق، نیازی به دانستن ترتیب نزول آیات نداریم و با ترتیب کنونی نیز میتوانیم به خوبی از قرینه سیاق بهره ببریم و به مراد خداوند دست یابیم.
ترمینولوژی مبانی و روشهای تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید هیچ کتابی به اندازه ی قرآن کریم مورد شرح و تفسیر قرار نگرفته باشد. بر اساس آمارهایی که از تفاسیر موجود و نیز اطلاعات کتاب شناسی به دست آمده، تاکنون بیش از سه هزار تفسیر بر قرآن کریم به سبکها و روشهای مختلف نوشته شده است. با این حال، هنوز عناصر اصلی دخیل در تفسیر نظری مبانی، اصول، قواعد، روشها و گرایشهای تفسیری در یک نظام منسجم تعریف نشده است و نوعاً مفسّران بدون شفاف سازی این گونه مباحث، به طور مستقیم به تفسیر آیات قرآن پرداخته اند. در سالهای اخیر کتابهای چندی دربارة اصول و مبانی و نیز و روشها و گرایشهای تفسیری نوشته شده است، ولی هنوز تعاریف موجود در این زمینه به هماهنگی و وضوح نرسیده است. این مقاله درصدد است عناصر موجود در تفسیر قرآن را در یک نظام دقیق اصطلاحی تعریف کند.
اهم مبانی تفسیر قرآن از منظر مفسران شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانى تفسیر قرآن یکى از مهم ترین مباحث در حوزه علوم قرآنى به شمار مى آید و پیوسته مورد توجه و اهتمام قرآن پژوهان و علاقه مندان به قرآن کریم بهویژه مفسران بزرگ شیعه بوده است. مقاله حاضر با هدف بررسى اهم مبانى و پیش فرض هاى مفسران قرآن در تفسیر تدوین شده است. در این پژوهش، سعى شده است که کامل ترین و اهم مبانى از منظر مفسران شیعه برگزیده شود و مورد تحلیل قرار گیرد. انواع مبانى تفسیر قرآن از منظر مفسران شیعه عبارتند از: قدسى بودن قرآن، نص و قرائت واحد قرآن، امکان و جواز تفسیر، حجیت ظهور قرآن، نیاز مخاطبان قرآن به تفسیر، ساختار چندمعنایى قرآن، زبان قرآن، منابع تفسیر قرآن، انسجام و پیوستگى آیات، و جامعیت قرآن; که در این مقاله به اهم آنها که قدسى بودن قرآن، امکان و جواز تفسیر، ساختار چندمعنایى قرآن، زبان قرآن و انسجام و پیوستگى آیات مى باشند، پرداخته مى شود.
بررسی روش شناسی تفسیر المنار در نگاه مهم ترین مفسر شیعی معاصر، علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تفسیر المیزان که یکی از تفاسیر مهم شیعی عصر حاضر است، با تفسیر المنار که از تفاسیر معتبر قرن چهاردهم اهل سنت است، از نظر روش شناسی مورد مقایسه و تطبیق قرار گرفته است. از رهگذر این مقاله، جایگاه تفسیر المنار در تفسیر المیزان، و روش شناسی نقد آرای شیخ محمد عبده و رشیدرضا به وسیله محمدحسین طباطبایی روشن خواهد شد. گفتنی است مؤلف المیزان با تکیه بر دیدگاه شیعی و شاخص هایی که به وسیله اهل بیت ارائه شده است. آرای مورد اختلاف مؤلفان المنار را در این موضوع نقد و بررسی کرده است. بسیاری از اختلافات دو تفسیر، معلول باورهای مبنایی مؤلفان آن است؛ ولی بسیاری از اختلافات دیگر، به تفاوت روش آنان در تحقیق و عدم پژوهش کامل در یک موضوع بازمی گردد.
تحلیل مبانی و رویکرد شهید صدر به تفسیر موضوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تفسیر در میان مسلمانان همواره به دو روش انجام می یافته است. نخست تفسیر ترتیبی است که از دیرباز شیوه ای رایج بوده و غالب مفسران بر اساس چینش سوره های قرآن در مصحف شریف، به تفسیر پرداخته اند. و دیگری تفسیر موضوعی است که نسبت به روش پیشین نهالی نو پاست. این روش تفسیری اگرچه در کلام پیامبر گرامی اسلام و امامان معصوم علیهم السلام یافت می شود؛ اما در سده های گذشته شیوه غالب درمیان مسلمانان همواره روش ترتیبی بوده است.در آغاز قرن چهاردهم با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع بشری از جمله جهان اسلام، روی کرد مفسران به تفسیر موضوعی افزون گشت. شهید صدر از آن دسته مفسرانی است که توجه به تفسیر موضوعی را در جهان معاصر ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مسلمانان می داند. البته نگاه وی به تفسیر موضوعی با سایر مفسران موضوعی متفاوت است. او معتقد است تفسیر موضوعی زمانی شکل می گیرد که مفسر پیش از مراجعه به قرآن از جهان واقع آغاز کند.از این رو شیوه تفسیری وی محاوره با قرآن و استنطاق از آن است. این دیدگاه شهید صدر چنانکه خود اظهار داشته مبتنی بر کلام امیرمومنان در نهج البلاغه است که مسلمانان را به استنطاق از قرآن فراخوانده است تا بدین سان قرآن متناسب با نیازهای انسان در هر دوره به سخن آید و از مشکلات جوامع بشری گره گشایی کند.
بررسی تطبیقی مبانی مشترک تفسیر قرآن و هرمنوتیک کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم آیات قرآن و رسیدن به مراد خداوند مستلزم به کارگیری روش هایی است که بر مبانی استواری بنا شده باشند. شناخت بهتر این مبانی می تواند ما را در یافتن سر اقوال مفسران یاری رساند. از سوی دیگر، هرمنوتیک کلاسیک با هدف تنقیح مبانی و روش های فهم متن به وجود آمده و زمینه ساز تحولات فکری گسترده ای شده است. وجود دغدغه ها و رهیافت های مشابه، بهره گیری این دو حوزه از تجربیات مشترک یکدیگر را ضروری ساخته است. پژوهش حاضر با این هدف به بررسی اهم مبانی مشترک این دو دانش می پردازد
بررسی تطبیقی مبانی خاص روشهای تفسیر قرآن و انگاره های هرمنوتیستهای کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم آیات قرآن مستلزم به کارگیری روشهایی است که بر پایه مبانی صحیحی بنا شده باشند. مطالعه تطبیقی یکی از پژوهش هایی است که می تواند به مفسران در اتخاذ مبانی و روشهای بهینه تفسیری، یاری رساند.
با توجه به اهمیت هرمنوتیک و وجود دغدغه های تفسیری مشترک میان مفسران و هرمنوتیستها، در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی مبانی پنج روش اصلی تفسیر قرآن (قرآن به قرآن، روایی، ادبی، عقلی، باطنی) با انگاره های هفت نفر از مشهورترین هرمنوتیستهای کلاسیک (کلادنیوس، آست، ولف، شلایرماخر، بوئک، درویزن، دیلتای) پرداخته شده است.
در این پژوهش نشان دادیم که علی رغم پیش فرضها و مبادی معرفتی متفاوت، شباهتهایی میان مبانی خاص هر یک از روشهای تفسیر قرآن و انگاره های هرمنوتیستهای کلاسیک وجود دارد.
الهی بودن متن قرآن از منظر علامه طباطبایی و نقش آن در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی و تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی در باب آفرینندة الفاظ و عبارات قرآن و بیان ادلة آن میپردازد. به عقیدة علامه طباطبایی، الفاظ و عبارات قرآن عیناً از جانب خداوند متعال نازل شده است و دیدگاه هایی که معانی قرآن را از جانب خداوند میدانند، ولی انتخاب الفاظ و چینش آنها را به فرشتة وحی یا پیامبر اکرم(ص) نسبت میدهند، نادرست اند. به باور علامه، آیاتی که دیگران را به تحدی و هماوردی با قرآن فرا میخواند، آیات حاکی از تبعیت محض پیامبر(ص) از وحی الهی، آیات حاکی از نزول قرآن به زبان عربی، تقسیم آیات به محکم و متشابه، و نیز برخی آیات دیگر، همگی دلالت بر این دارند که الفاظ و عبارات قرآن عیناً از جانب خداوند نازل شده است. به عقیدة علامه، الهی بودن الفاظ و عبارات قرآن موجب شده که متن قرآن کاملاً به دور از تسامح و تساهل، اختلاف و تناقص اندیشه ها و باورهای باطل و دقیقاً وافی به مقصود الهی باشد. صاحب تفسیر «المیزان» به این مبانی توجه کرده و کوشیده تا حد امکان دقایق و ظرایف الفاظ و عبارات قرآن را در ادای مقاصد الهی متجلی سازد.
مجاری تأثیر پیش دانسته های مفسر در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مفسر هنگام تفسیر خالی الذهن نیست، بلکه از دانسته هایی برخوردار است. هدف این مقاله بررسی مجاری تأثیر پیش دانسته های مفسر در تفسیر قرآن است. به این منظور با در نظر گرفتن ماهیت عمل مفسر و بررسی تفاسیر قرآن، وجوه روای تأثیرِ پیش دانسته ها در تفسیر شناسایی خواهد شد.
پیش دانسته های مفسر را از جهات مختلف میتوان دسته بندی کرد. برخی پیش دانسته ها بدیهی و برخی نظریاند. قسم دوم خود به پیش دانسته های ابزاری، مبنایی و محتوایی تقسیم میشوند. از منظر دیگر برخی پیش دانسته ها با ظواهر آیات هماهنگ اند و برخی ناهماهنگ.
مهم ترین وجوه روای تأثیر پیش دانسته های تفسیر عبارت اند از: ابزار بودن برای تفسیر، در اختیار نهادن مبانی و نیز قواعد تفسیر، قرینه بودن برای فهم آیات، شناساندن فضای نزول و فضای سخن، مسئله سازی و گسترش زاویة دید مفسر و نقش تأییدی و تبیینی برای محتوای آیات.
مکاتب ظاهرگرا در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ تفسیر قرآن شاهد مکاتب مختلف تفسیری در باب فهم و برداشت آیات الهی هستیم که از یک سو، هر کدام در بستر و ریشه ها و عواملی شکل گرفته و از دیگر سو، هر یک از آنها، آثار و تأثیرات خود را بر حوزه اندیشه اسلامی بر جای گذاشته است. در این مقاله از میان مکاتب مختلف و فراوان تفسیری، به بررسی مکتبی عمده و کاملاً متمایز که خود شامل مکاتب فرعی دیگری می شود، پرداخته و در باره مبانی آن سخن خواهیم گفت. این مکتب که در طول زمان و تاریخ اسلام به حیات خود ادامه داده و افراد زیادی را زیر لوای خود گرفته، عبارت است از مکتب تفسیر ظاهری.
مراد از تفسیر ظاهری، تفسیری است که بر اساس وضع و قراردادهای لفظی و یا دلالت های عقلی انجام گیرد و مکاتب ظاهرگرا، مکاتبی هستند که استناد به ظاهر آیات و مدلول لفظی آنها را در تفسیر قرآن، لازم می دانند. از این رو، این مکتب در مقابل مکتب باطنی - غیرظاهری- قرار دارد. بنابراین، عنوان مکتب تفسیر ظاهری، عنوان عامی است که بر هر مکتب و نظریه ای که با این مبنا به تفسیر بپردازد، اطلاق می شود. این مکتب، طیف های گوناگونی را شامل می شود که مهمترین آنها را یادآوری می کنیم.
نقش دانش اصول فقه در تفسیر قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه علامه طباطبایی دانش اصول فقه در تفسیر قرآن و رسیدن به معنا و مراد خدای متعال از واژگان و جمله های قرآن کریم تأثیر چشمگیر و بسزایی دارد.
این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی نگارش یافته و هدف آن، ارائه و تبیین موارد و میزان نقش آفرینی دانش اصول فقه در تفسیر قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این پژوهش موارد و میزان تأثیر دانش اصول فقه در تفسیر و نیز برخی از کاربردهای عینی و عملی دانش اصول فقه در تفسیر قرآن به ویژه در غیر آیات الاحکام را از دیدگاه ایشان به اختصار ذکر می کنیم.
از دیدگاه علامه طباطبایی دانش اصول فقه در سه بخشِ مبانی تفسیر، قواعد تفسیر، و منابع تفسیر نقش آفرین است و از میان بخش های یادشده، بیشترین تأثیر مربوط به بخش قواعد تفسیر است.
زبان شناسی قرآن بر پایه تحلیل هدف غایی آموزه های آن
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی قرآن، دانشی میان رشته ای بین «تفسیر و علوم قرآنی» با «زبان شناسی» است. بهره گیری از این دانش بر غنای تفسیر می افزاید. شناخت زبان قرآن نیازمند معیارهایی است که بتواند درستی گزاره-های دریافتی را تضمین کند. گمانه زنی درباره زبان قرآن به «افتراء بر خدا» منجر شده و در نهایت «تفسیر به رأی» را رقم می زند. شناخت روشمند زبان قرآن، این آفت را دفع می کند. هدف پژوهش حاضر، ارائه روشی برای شناخت زبان قرآن و درستی آزمایی تفسیر است. بهره گیری از «هدف قرآن» به عنوان مبنای شناخت زبان آن، کشف هدف قرآن از درون قرآن و پرهیز از گمانه زنی های غیر مستند به وحی، از ویژگی های این پژوهش است. نوشتار حاضر، تأثیر هدف قرآن بر زبان شناسی آن را با تطبیق بر مواردی گویا، اثبات کرده است.
بازخوانی تفسیر موضوعی آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
تفسیر موضوعی باهدف کشف دیدگاه های قرآن در مسائل مختلف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و ... به مثابه روشی نو در فن تفسیر به شمار می آید و اصطلاح جدیدی است که در قرن اخیر و در پرتو نهضت رجوع به قرآن کریم به بار نشسته است. هرچند در پیشینه تاریخی آن، به شکل های دیگری مطرح بوده است.
آیت الله جوادی آملی ازجمله مفسرانی است که در این زمینه، تلاش علمی نموده و از آثار قلمی وبیانی ایشان مجموعه نفیس «تفسیر موضوعی قرآن کریم» تدوین و عرضه شده است. این نوشتار جهاد علمی این مفسر را در ابعاد مختلف روش تفسیر موضوعی محور تحقیق خود قرار داده تا ضمن معرفی این مجموعه وارائه مدلی برای رویکرد موضوعی به تفسیر آیات، گامی در جهت دستیابی به روش صحیح تفسیر موضوعی بردارد.
اصطلاح شناسی مبانی تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح شناسی به عنوان یک شاخه زیرساختی علمی در میان همه علوم مطرح است و متصدی شناسایی و تعریف اصطلاحات علوم به صورت روشمند و قاعده مند می باشد. دانش تفسیر نیز بسان دیگر علوم، اصطلاحات و واژگان اختصاصی دارد که تعریف آنها، ضروری ترین اقدام پیش از به کارگیری آنها می باشد. در این میان، اصطلاح «مبانی تفسیر» چندگاهی است که در میان علوم اسلامی و به ویژه دانش تفسیر مطرح است و مفسران و قرآن پژوهان از مناظر مختلف، تعاریف گوناگونی از آن ارائه داده اند. این نوشتار بر آن است تا با بررسی تعاریف پیشین این اصطلاح، تعریف جامع و مانعی از آن ارائه دهد.
اعجاز قرآن به مثابه یکی از مبانی تفسیر قرآن؛ تحلیل و داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نگاهی تجویزی، اعجاز قرآن به مثابه مبنایِ تفسیر، بدین معناست که باور به اعجاز قرآن در فرایند و سمت وسوی تفسیر، اثری تعیین کننده دارد و چنین باوری، لازمه هر تفسیر معتبری است. این مدعا در میان قرآن پژوهان موافقان و مخالفانی دارد. نوشتار حاضر بر این باور مبتنی است که این مدعا از دو حیث دارای ابهام و اشکال اساسی است: «اعجاز قرآن» در مقام تحلیل، چیزی نیست جز نظریه های اعجازکه با هم یکسان نیستند. مبانی تفسیر نیز نمی تواند برگرفته از تفسیر یا به تعبیر دیگر، ماهیتِ تفسیری داشته باشد. مقاله حاضر با در میان آوردن دو نکته فوق، «نظریه های اعجاز» را به تیغ ملاک های بازنگری شده مبانی تفسیر می سپارد و نشان می دهد که پاره ای از این نظریه ها نسبتی با مقوله تفسیر پیدا نمی کنند و پاره ای دیگر، خود مسبوق و مبتنی بر تفسیر هستند. از دیگر سو، تفسیر گونه های مختلفی دارد و برخی از نظریه های اعجاز مبنای برخی از گونه های تفسیری خواهد بود.
مبانی، روش و گرایش تفسیر تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هفتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
27 - 52
حوزه های تخصصی:
تفسیر گرانسنگ تسنیم، محصول درس تفسیر ترتیبی قرآن کریم آیت الله جوادی آملی در حوزه علمیه قم است که یکی از مهم ترین تفاسیر عصر حاضر به شمار می آید. از آنجا که شناخت بهتر تفسیر تسنیم، زمینه بهره گیری بهتر و تخصصی تر از آن را فراهم می کند و نیز دستیابی به چگونگی روش فهم قرآن در این تفسیر می تواند الگویی برای کارهای تفسیری آینده باشد، سؤال این است که تفسیر تسنیم چه مبانی، روش و گرایشی دارد. در این نوشتار، با مراجعه به تفسیر تسنیم و دیگر آثار آیت الله جوادی آملی به این موارد پرداخته می شود و چنین نتیجه گیری می شود که مفسر تسنیم از سه روش تفسیر قرآن به قرآن، قرآن به سنت و قرآن به عقل استفاده کرده است و لذا روش تفسیری آن، جامع می باشد. تفسیر قرآن به عقل در تفسیر تسنیم با گرایش های متفاوتی، اعم از ادبی، کلامی، فقهی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی سامان می یابد و گرایش غالب آن، گرایش اجتماعی است.
جایگاه فاصله فرهنگی بین متن و مفسر در تفسیر قرآن
حوزه های تخصصی:
توجه به مبانی تفسیر از مسائل مهم در تفسیر قرآن است و نقش مهمی در موجودیت و روش تفسیر و میزان صحت آن دارد. یکی از مبانی مهم تفسیر قرآن که به دلیل فاصله گرفتن از زمان نزول برای مفسر مطرح است و مفسر باید قبل از تفسیر قرآن موضع خود را درباره آن مشخص کند، فاصله فرهنگی بین فرهنگ عصر نزول قرآن و فرهنگ مفسر است. فاصله فرهنگی به معنای تعلق متن و مفسر به فرهنگ خاصی در بستر زمان است. در پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به این مسئله پرداخته شد و نتیجه آنکه با توجه به ذاتی نبودن پیوند لفظ و معنا و تغییر فرهنگ در بستر زمان، توجه به فاصله فرهنگی در به دست آوردن معنای موضوع له و به تبع آن در کشف مراد جدی مولف نقش دارد و عدم توجه به آن مانع فهم متن است. با پذیرش این اصل به عنوان مبنای تفسیری قواعدی از قبیل توجه به فضای نزول، جو نزول و سبب نزول، عدم دخالت پیش فرض ها در تفسیر، توجه به نظام معنایی قرآن در تفسیر به دست می آید.
مبانی فلسفه علمیِ تفسیر سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«تفسیر سیاسی»، بخشی از علوم انسانی اسلامی است که تاکنون تلاش ویژه ای برای ساماندهی آن به عمل نیامده، و سؤالات بسیاری پیرامون آن مطرح شده است. از جمله اینکه مبانی، اصول و قواعد معینی برای عملیات تفسیری، با رویکرد سیاسی را می توان معرفی کرد، این مبانی، اصول و قواعد کدام اند؟ گام نخست، معرفی «مبانی فلسفة علمی تفسیر سیاسی» پس، کشف مبانی دانشی و استخراج اصول و در نهایت، قواعد تفسیر سیاسی است. ناظر بر گام اول، فرضیه این است که می توان مبانی فلسفة علمی تفسیر سیاسی قرآن را کشف و معرفی کرد. جمع آوری اطلاعات این پژوهش، کتابخانه ای است و تحقیق به روش توصیف و تحلیل صورت گرفته است.
نقد دیدگاه عمید زنجانی در کتاب «مبانی و روش های تفسیر قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۱)
149 - 173
حوزه های تخصصی:
کتاب « مبانی و روش های تفسیر قرآن » عمید زنجانی با تکیه بر دو محور: شکل کلی موضوعات در ارتباط با یکدیگر، و یکایک موضوعات به طور مستقل از شکل کلی، ارزیابی شده است. موضوعات مبانی تفسیر به طور خلاصه به ترتیب شامل: 1- تعریف، 2- سازماندهی، 3- نحوه استفاده، 4- رفع تعارض و 5- سیر تغییرات است. عملکرد عمید زنجانی در شکل کلی بدین گونه است که تمام موضوعات را به طور کامل ذکر کرده، اما از نظمی منطقی پیروی ننموده است. در محور محتوایی از نقاط قوت عملکرد مؤلف می توان توجه به نحوه استفاده درست و غلط، رد دیدگاه موافقان، استفاده انحصاری و ارائه راهکار مناسب رفع تعارض در دو حالت اشاره کرد. گنجاندن انواع تفسیر در سازماندهی، تأثیر نحوه استفاده بر چیدمان، خلط استفاده انحصاری و غلبه ای یا بیشتر در یکدیگر، و انحصار فهم ناشی از تعارض میان داده های مبانی تفسیربه یک حالت، از جمله نقاط ضعف عملکرد وی به شمار می رود.