سید هدایت جلیلی

سید هدایت جلیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۷ مورد از کل ۱۷ مورد.
۱.

تحلیل تفسیری اندیشه آیه در گفتمان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیه معجزه گفتمان قرآنی گفتمان پساقرآنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۴۸۲
اندیشه ورزی درباره اعجاز قرآن در گستره تاریخ اندیشه اسلامی، گفتمانی حول قرآن فراهم آورده است. در اینکه این گفتمان، چه نسبتی با خود گفتمان قرآن دارد؟ و آیا این گفتمان ادامه و بسط گفتمان قرآنی است یا از گفتمان قرآنی فاصله گرفته است؟ برخی تصور می کنند تفاوت مورد بحث فقط در سطوح ظاهری و در تفاوت های مفهومی و واژگانی است و «آیه» و «معجزه» به یک معنا و مدعا اشارت دارند. اما تحلیل و مقایسه مختصات دو گفتمان مذکور نشان می دهد حضور مسلط مفهوم آیه در قرآن و سیطره مفهوم معجزه در گفتمان پساقرآنی را نمی توان به تفاوت دو واژه مترادف فروکاست. تفاوت و تحول میان اندیشه قرآنی و پساقرآنی در باب اعجاز قرآن در حد تفاوت گفتمانی است. در جهان نگری قرآنی همه هستی حتی رخدادهای اعجازآمیز، آیه و نمود پروردگارست؛ اما گفتمان پساقرآنی، گفتمانی جدلی کلامی است که این شاخصه ممتاز آیت اندیشی قرآن را نمایندگی نمی کند. آیات در گفتمان قرآنی، کارکردی توحیدی دارند اما معجزات در گفتمان پساقرآنی، کارکردشان اثبات صدق نبی است و این، چرخشِ مهم و معناداری است.
۲.

اخلاق تفسیر در جغرافیای معرفتی مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق تفسیر مطالعات قرآنی تفسیرپژوهی اخلاق پژوهش اخلاق کاربردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۴۴۵
«اخلاق تفسیر» یکی از شاخه های دانش اخلاق و متعلَّق اخلاق کاربردی است. مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی «اخلاق تفسیر» در «مطالعات قرآنی» است. اخلاق تفسیر به عنوان شاخه ای از اخلاق کاربردی، هویت میان رشته ای دارد. از طرفی به دانش اخلاق، به مثابه یک نظام معرفتی [رشته] متعلق است و از جهت دیگر، به گستره معرفتی تفسیر تعلق دارد. ازآنجا که این دانش نوظهور به اندازه کافی رشد نکرده است و تعین معرفتی نیافته است، نشان دادن جایگاه و قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر در دانش اخلاق و مطالعات قرآنی می تواند ما را در تبیین روش و جنس پژوهش و بایسته ها و الزامات روش شناختی و معرفت شناختی آن یاری کند. نتیجه پژوهش آن است که اخلاق تفسیر سه حوزه کنشی (عملِ تفسیر)، فرایندی (فرایند تفسیر به مثابه پژوهش) و دانشی (گستره معرفتی علم تفسیر) را شامل می شود. نیز براساس ساحت های سه گانه مطالعات ناظر به فهم و تفسیر قرآن، اخلاق تفسیر در سه سطح پیشاتفسیر، فرایند تفسیر و پساتفسیر (فراورده تفسیر) قابل بررسی است.
۳.

اصول اخلاق تفسیر قرآن کریم؛ ملاحظات، مقدمات، چالش ها و پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق تفسیر اصول اخلاقی قواعد اخلاقی حقوق اصول اخلاق تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۳۸۳
تفسیر قرآن به منزله کنش اختیاری مفسران، افزون بر بایسته های هرمنوتیکی و روش شناختی، مشمول بایسته های اخلاقی است. این بایسته ها مفسر را در دوراهی های انتخاب، یاری می کنند. التزام به اخلاق تفسیر منوط به وجود اصول اخلاقی برای تفسیر، آگاهی نسبت به آنها و نیز اراده معطوف به کاربست آنهاست. اصول اخلاقی تفسیر نیز به نوبه خود باید مستدل و مستند به اصول اخلاقی عام باشد. از این رو، تدوین و تبیین اصول برای اخلاقی کردن ساحت تفسیر متن با چالش هایی روبه روست. با عبور از این چالش ها، می توان اصولی عام برای تفسیر هر متن پیش نهاد و برای متون ویژه و خاص، اصولی ویژه. از این میان، قصدمندی ماتن، حمل بر صحت، مواجهه تحلیلی و نقادانه با متن، پرهیز از ساده سازی و قوی سازی متن را می توان به عنوان اصول عام اخلاقی برای تفسیر متون برشمرد و مواردی چون: محوریت اراده الهی در انتساب معنا به متن؛ پایبندی به قواعد تفسیر؛ احتیاط علمی و پرهیز از مواجهه خام و عجولانه در بیان معانی آیات؛ تمایز بین بیان متن و درباره متن؛ پرهیز از اتّباع متشابه؛ پایبندی به انصاف و مواجهه عادلانه؛ انتقادپذیری و توجه به خرد جمعی؛ امانت داری در نقل؛ آگاهی از مبانی کلامی و اعتقادی مربوط به قرآن و مؤلف قرآن؛ اصلاح نفس و آرایش نفس به فضائل اخلاقی.
۴.

پرسش از معنای تفسیر در «اخلاق تفسیر» و سنجش کارآمدی تعریف تفسیرپژوهان مسلمان از «پدیده تفسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر اخلاق تفسیر تفسیرپژوهان مسلمان تحلیل نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۵۵
میراث تفسیری مسلمانان ساحت متکثر، متنوع و سیالی است. شناخت و تبیین روشمند، عینی و آکادمیک از این ساحت متکثر و گونهگون بر عهده تفسیرپژوهی است. یکی از است. مفسران و « پدیده تفسیر » اضلاع و جنبههای تفسیرپژوهی، تبیین درست داشتهاند، « تفسیر » تفسیرپژوهان مسلمان در طول تاریخ تلقیهای متنوع و متکثری از پدیده با کاستی هایی « تفسیر » اما آنچه بهنظر میرسد این است که تلقیهای تفسیرپژوهان از نشان میدهد که آنان در بحث از « تفسیر » مواجه است. مطالعه در غالب این تلقیها از روی آوردهاند و « تفسیر » چیستی تفسیر، بهجای تبیین پدیده تفسیر، به تحلیل واژگانی پاسخگوی پرسشها و نیازهای « غیرتفسیر » و « تفسیر » کوشش آنها در تمایزبخشی میان کامیاب و کارآمد نبودهاست. « تفسیر » امروز نیست و این تعاریف در تبیین واقعیت در ساحت تفسیرپژوهی مسلمانان، واژه تفسیر بهواسطه چندوجهیبودنش در معانی مختلف بهکار رفتهاست. این در حالیست که غالباً این معانی در هم می آمیزد؛ یعنی در گفتمان تفسیرپژوهی مسلمانان این تفکیکها چنانکه باید لحاظ نشده و کاربست واژه تفسیر در معانی گفتهشده بهدرستی تمایز نمییابد. اخلاق » از آنجا که پیش از پرداختن به پژوهشهای میانرشتهای مرتبط با تفسیر مانند داشت، در این پژوهش با تلقی ها و « تفسیر » باید تصور و درک درستی از پدیده « تفسیر تصوراتی که تفسیرپژوهان و مفسران مسلمان از مقوله تفسیر دارند آشنا میشویم و آنها را میسنجیم.پرسشهای اصلی این پژوهش این است که تعاریف مفسران و تفسیرپژوهان تا چه کامیاب و کارآمد بوده است؟ تفسیرپژوهان در فهم، « تفسیر » میزان در تبیین واقعیت دارند؟ در این « پدیده تفسیر » چه راهی رفتهاند و چه درکی از « تفسیر » بازشناسی و تبیین راه چه ساز و کار و قواعدی را بهکار بستهند؟ ترمینولوژی و مجموعه مفاهیمی که بهمثابه ابزارهای معرفتی برای تحلیل و تبیین تفاسیر تدارک دیدهاند، چه میزان روشن و کارآمد کدام است؟ « اخلاق تفسیر » در « تفسیر » است؟ تلقی اهمیت پژوهش حاضر در آشکارساختن کاستیهای راهبردی و رخنهها و آسیبهای روششناختی و معرفتشناختیِ ناظر به یکی از اضلاع و جنبههای تفسیرپژوهی؛ یعنی است.
۵.

قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اخلاق تفسیر اخلاق باور اخلاق پژوهش اخلاق علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۲
مسئله پژوهش حاضر، ترسیم قلمرو معرفتی اخلاق تفسیر است. اخلاق تفسیر شامل کدام حوزه های معرفتی می شود؟ «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» ساحت هایی هستند که زیر چتر آموزه های اخلاقی و قلمرو دانشِ اخلاق کاربردی بالیده اند. «اخلاق تفسیر» نیز بخشی از اخلاق کاربردی است که بر اصول و ضوابط اخلاقیِ فرایند تفسیر تمرکز دارد. کنش «تفسیر» می تواند به مثابه عمل متعاقب باور تفسیریِ مفسّر ملتقای «اخلاق باور» باشد و از جهتی به مثابه فرایندی مسئله محور و دارای روش و چارچوب نظری با «اخلاق پژوهش» پیوند داشته باشد و نیز به منزله یک رشته علمی با «اخلاق علم» در ارتباط باشد؛ به این معنا که گاهی مراد از تفسیر، مدلّل نمودن باورهای مفسّر است، گاه تفسیر در مقام پژوهش قرار می گیرد و گاه در مقام علم.«اخلاق تفسیر» می تواند با هر کدام از این ساحت ها، فضای کاربرد مشابهی داشته باشد. بنابراین، فرضیه این تحقیق این است که بر اساس تلقی های گوناگون از دانش «تفسیر»، مقوله «اخلاق تفسیر» می تواند در ذیل «اخلاق باور»، «اخلاق پژوهش» و «اخلاق علم» قرار گیرد. نسبت اخلاق تفسیر به هر کدام از این دانش ها مقتضی و مستلزم پیش فرض هایی است که این پژوهش عهده دار تبیین آن هاست.
۶.

اعجاز قرآن به مثابه یکی از مبانی تفسیر قرآن؛ تحلیل و داوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مبانی تفسیر اعجاز قرآن نظریه های اعجاز ملاک مبانیِ تفسیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی اعجاز قرآن
تعداد بازدید : ۱۱۵۷ تعداد دانلود : ۷۷۵
در نگاهی تجویزی، اعجاز قرآن به مثابه مبنایِ تفسیر، بدین معناست که باور به اعجاز قرآن در فرایند و سمت وسوی تفسیر، اثری تعیین کننده دارد و چنین باوری، لازمه هر تفسیر معتبری است. این مدعا در میان قرآن پژوهان موافقان و مخالفانی دارد. نوشتار حاضر بر این باور مبتنی است که این مدعا از دو حیث دارای ابهام و اشکال اساسی است: «اعجاز قرآن» در مقام تحلیل، چیزی نیست جز نظریه های اعجازکه با هم یکسان نیستند. مبانی تفسیر نیز نمی تواند برگرفته از تفسیر یا به تعبیر دیگر، ماهیتِ تفسیری داشته باشد. مقاله حاضر با در میان آوردن دو نکته فوق، «نظریه های اعجاز» را به تیغ ملاک های بازنگری شده مبانی تفسیر می سپارد و نشان می دهد که پاره ای از این نظریه ها نسبتی با مقوله تفسیر پیدا نمی کنند و پاره ای دیگر، خود مسبوق و مبتنی بر تفسیر هستند. از دیگر سو، تفسیر گونه های مختلفی دارد و برخی از نظریه های اعجاز مبنای برخی از گونه های تفسیری خواهد بود.
۷.

تفسیر مقارن/ تطبیقی؛ فرازبانی لغزان و لرزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر تطبیقی روش های تفسیری تفسیر مقارن فرازبان تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۵ تعداد دانلود : ۷۰۵
«تفسیر مقارن/ تطبیقی» به مثابه ایده و پدیده ای نو، نیازمند پرسش و سنجش منطقی، روش شناختی و معرفت شناختی است. سنجش تحلیلیِ تلقی های موجود، نشان می دهد جز درکی خام از عنصر «مقارنه» که آن ها را به یکدیگر پیوند داده است، درک و درد مشترکی درباره این تفسیر وجود ندارد. درک بسیط از مقارنه و تکیه صِرف بدان و بی بهره گی و بیگانگی از چند و چون تجارب مطالعات مقایسه ای در سایر قلمروهای معرفتی، تلقی های موجود را به کوشش های نافرجام و ناتمامی بدل ساخته است، به طوری که پرسش های تفسیرپژوهانه بسیاری را چنان که باید پاسخ درخوری نداده یا اساساً بی پاسخ نهاده اند و حتی در نشان دادن مرز میان این تفسیر با سایر گونه های تفسیری و حتی مطالعات مقارن غیرتفسیری ناتوانند. بخشی از این ناتوانی ها نیز به اتکاء به یک ابزار تفسیری (مقارنه)، به مثابه یک مؤلفه تفسیر بازمی گردد. تفسیر مقارن/ تطبیقی به مثابه یک فرازبانِ نوپدید در ساحت تفسیرپژوهی قرآن، فرازبانی لرزان و لغزان و همچنان با دشواره های بسیاری روبه روست.
۸.

اسباب نزول در نظریه تفسیری طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم قرآن اسباب نزول محمدحسین طباطبایی نظریه تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۳ تعداد دانلود : ۷۶۸
اسباب نزول در «نظریه تفسیری» طباطبایی موقعیت خاص و متفاوتی دارد به گونه ای که این نظریه را هم از تلقیِ پیشینیان و معاصران متمایز می دارد. ازاین رو، دیدگاه وی در بابِ چیستیِ سبب نزول، معنای سببیت، نسبت اسباب نزول با متن قرآنی و نقش اسباب نزول ـ ثبوتی و اثباتی ـ در مقام «تکون» و «تفسیر» متن قرآنی درخور تحلیل و نقد است و سر این دیدگاه در انگاره های وی از متن قرآنی نهفته است. دغدغه وافر طباطبایی آن است که متن قرآنی را از بستگی به عناصر و مولفه های بیرونی برهاند.
۱۴.

راز اختلاف در تفسیر رخدادهای دینی ـ تاریخی

کلیدواژه‌ها: تفسیر عاشورا متن مفسر تکثر علل دلایل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۵۹۳
ملاصدرا علیت ضروری را با برهان صدیقین بوعلی با استفاده از امکان ماهوی و استحاله تسلسل شکل گرفته است، پس از صدرالمتالهین در آثار مسلمانان همواره سعی کرده اند پدیده عاشورا را همچون حوادث بزرگ دیگری که در تاریخ اسلام رخ داده است، آنچنانکه هست، درک و معنا کنند و به حاق واقعیت آن واقعه دست یابند. این تلاش ها، در مقام تحقق، آنچنان که تاریخ گواه است، به کثرت درک ها و قرائت ها (و نه وحدت قرائت ها) انجامیده است. آنچه مسلم است یک دسته علل و دلایل در پدید آیی چنین برآیندی مؤثر افتاده است. تفسیر حادثه عاشورا ـ همچون هر حادثه دیگر ـ تابع علل و دلایل است. یعنی هم عواملی از جنس معرفت و هم عناصری از جنس واقعیت های خارجی در فهم این رخداد بزرگ تأثیرگذار بوده است. همچنین از منظری دیگر، بنابر مطالعات جدید معرفت شناختی، قرائت ها حاصل تعامل میان متن و مفسر است. یعنی در فرآیند فهم حرکت و قیام امام حسین(ع) آنچه که نتیجه و برآیند را شکل می دهد، واقعیت تاریخی پدیده از یک سو، و شرایط معرفتی و تاریخی مفسر، از دیگر سو می باشد. با این بیان، موجبات قرائت های متعدد از حادثه عاشورا را نمی توان به یک طرف (متن یا مفسر) نسبت داد، بلکه باید این موجبات را در هر دو سو جست وجو کرد. یعنی اگر قرائتی غیرسیاسی (و یا سیاسی) از حادثه عاشورا صورت می گیرد، بخاطر حضور عناصری است که در متن حادثه عاشورا قرار دارد و نیز به خاطر شرایط آفاقی و انفسی است که مفسر حادثه عاشورا در آن بسر می برد. در مقام داوری در باب قرائت های مختلف از عاشورا، نویسنده معتقد است حادثه عاشورا رخدادی متضلع است و سیاست، تنها یکی از اضلاع آن است. از این رو، نه می توان ابعاد غیرسیاسی آن را نادیده گرفت و نه می توان آن حادثه را در یک بعد آن، تحویل و فروکاست (Reduction ). و اگر تفسیری غیرسیاسی (و یا سیاسی) از پدیده عاشورا صورت می گیرد، یکسره ناشی از بیرون واقعه نیست و هر کدام بر عناصر درونی حادثه و ضلعی از اضلاع آن تکیه دارد.
۱۵.

درباره ادعای برتری مردم سالاری دینی؛ تأملی در سخنان محسن قمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۹
نظریه مردم‏سالارى دینى چه امتیازاتى بر نظریه دموکراسى دارد؟ آیا این نظریه خودش با دشوارى‏هایى روبه‏رو نیست؟ در مقاله زیر که نقدى است بر سخنرانى آقاى محسن قمى، رییس محترم نهاد نمایندگى ولى فقیه در دانگشاه‏ها ادله امتیاز مردم‏سالارى دینى بر دموکراسى را به چالش کشیده شده‏اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان