مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
متن قرآن
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۹
حوزه های تخصصی:
موضوع وحیانی بودن نص از مهمترین مباحث وحی است. طبق دیدگاه عمومی مسلمانان، یگانه، مصدر و منبع وحی و آیات قرآن کریم در لفظ و معنا، خداوند حکیم و علیم است. بسیاری از دانشمندان اسلامی وحیانی بودن نص قرآن کریم را امری مسلم گرفته و برخی دیگر از جمله علا مه طباطبایی به آن تصریح کردهاند، قلمرو وحیانیت نص در محدودة الفاظ، ترکیب و تنظیم آنها است، و از آثار و نتایج آن، مهیمن بودن قرآن کریم بر دیگر کتابها، قدسی و ماورایی بودن، واقع نمایی و حقیقتپردازی و اعتبار والای سند آن است.
از ادلة آن میتوان به اتفاق مسلمانان، ادعاهای خود قرآن کریم، از جمله آیات وحی، انعام، 15؛ طه، 114 و آیات دخالت نداشتن پیامبر در متن وحی، از جمله یونس، 15؛ نمل، 6 و نحل، 103 و ادلة بیرونی از جمله اُمی بودن پیامبر9، آیات تحدی و اعجاز قرآن و تعبیر قرآن به قرائت و کتاب اشاره کرد.
مخالفان از عصر رسالت، همواره شبهههایی را ضد بر علیه متن قرآن مطرح کردهاند تا آن را بشری جلوه دهند. مخالفان عصر رسالت، پیامبر را به سحر، افترا و اسطورهگویی متهم میکردند، در این عصر نیز خاورشناسان با طرح مصدر بودن تورات و انجیل برای قرآن و نیز قرآن لفظ و سخن محمد است، به تضعیف این نص الاهی میپردازند که از جمله میتوان بروکلمان، ریچارد بِل، فیلیپ حتی، بول، ان جی داود و یوسف درة الحداد را نام برد؛ اما تمام مطالب آنها برداشتهای شخصی با دلیلهای سست و بیپایه است. همچنین برخی از روشنفکران، وحی را تجربة نبوی و تابع پیامبر میدانند که شواهد تاریخی و آیات قرآن، همه نشان میدهد که «پیامبر» تابع وحی است نه «وحی» تابع او و وحی، تجربة او نیست.
الهی بودن متن قرآن از منظر علامه طباطبایی و نقش آن در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی و تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی در باب آفرینندة الفاظ و عبارات قرآن و بیان ادلة آن میپردازد. به عقیدة علامه طباطبایی، الفاظ و عبارات قرآن عیناً از جانب خداوند متعال نازل شده است و دیدگاه هایی که معانی قرآن را از جانب خداوند میدانند، ولی انتخاب الفاظ و چینش آنها را به فرشتة وحی یا پیامبر اکرم(ص) نسبت میدهند، نادرست اند. به باور علامه، آیاتی که دیگران را به تحدی و هماوردی با قرآن فرا میخواند، آیات حاکی از تبعیت محض پیامبر(ص) از وحی الهی، آیات حاکی از نزول قرآن به زبان عربی، تقسیم آیات به محکم و متشابه، و نیز برخی آیات دیگر، همگی دلالت بر این دارند که الفاظ و عبارات قرآن عیناً از جانب خداوند نازل شده است. به عقیدة علامه، الهی بودن الفاظ و عبارات قرآن موجب شده که متن قرآن کاملاً به دور از تسامح و تساهل، اختلاف و تناقص اندیشه ها و باورهای باطل و دقیقاً وافی به مقصود الهی باشد. صاحب تفسیر «المیزان» به این مبانی توجه کرده و کوشیده تا حد امکان دقایق و ظرایف الفاظ و عبارات قرآن را در ادای مقاصد الهی متجلی سازد.
آسیب شناسی اثبات تاریخمندی قرآن در آثار نصرحامد ابوزید
حوزه های تخصصی:
دیدگاه نصر حامد ابوزید در تاریخمندی قرآن و اثبات آن ایجاب می کند این مسئله در حوزه علوم قرآنی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. این پژوهش درصدد است با مطالعه آرای این متفکر معاصر، پیامدها و آسیب های حاصل از این نظریه را شناسایی و مورد تحلیل و بررسی قراردهد. تاریخمندی قرآن از یک سو به معنی محدود نمودن آن در یک دوره تاریخی است و از سوی دیگر به معنای شاهدی تاریخی از واقعیت در افق معنایی مفسر است که به تاریخمندی فهم تعبیر می شود.
از این رو پذیرش تاریخمندی قرآن متحمل پیامدهایی از قبیل: محدود کردن قرآن به عصر نزول، عدم انسجام متن قرآن، نادیده گرفتن پدیده وحی، قرائت های نامتعارف از فهم قرآن، کنار زدن برخی معارف قرآنی و... است. حاصل تحلیل پیامدها نادیده گرفتن هدف نزول قرآن (هدایت بشر) است. همچنین متن قرآن برای خوانش در عصر معاصر در یک نظام ادبی حاصل از نشانه ها محصور شود.
تحلیل گفتگوی حضرت موسی و فرعون در سایه مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان رویکردی جدید از تحلیل گفتمان، روشی است که در کشف جهان بینی گفته پرداز اهمیت بالایی دارد. تئون ون دایک از نظریه پردازان برجسته ی حوزه ی تحلیل گفتمان انتقادی با تأکید بر این نکته که جهان بینی گفته پرداز (ایدئولوژی) قابلیت بازنمایی در زبان را دارد؛ تئوری مربع ایدئولوژیک را بیان می کند. اصطلاح مربع ایدئولوژیک که از چهار ضلع تأکید بر ویژگی مثبت خود یا خودی ها، تأکید بر ویژگی منفی دیگران، کمرنگ جلوه دادن ویژگی های منفی خود یا خودی ها و کمرنگ جلوه دادن ویژگی مثبت دیگران تشکیل شده؛ ویژگی های متضاد گفتمان ها را نمایان و وجود قطب بندی در جوامع را نیز توجیه می کند. در این مقاله، نگارنده با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا گفتگوی جریان یافته بین حضرت موسی و فرعون را که نمونه ای از داده های قرآنی است، بر مبنای مربع ایدئولوژیک ون دایک تحلیل و بررسی کند تا ضمن کشف چگونگی بازنمود ایدئولوژی طرفین گفتگو در بافت درونی و بیرونی متن و شناخت عمیقتر لایه های متن، قابلیت آزمون این نظریه در متن قرآنی را محک بزند. نتایج بررسی حاکی تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی جدید از تحلیل گفتمان، در کشف جهان بینی گفته پرداز اهمیت زیادی دارد. تئون ون دایک از نظریه پردازان برجسته حوزه تحلیل گفتمان انتقادی، با تأکید بر این نکته که جهان بینی گفته پرداز (ایدئولوژی) قابلیت بازنمایی در زبان را دارد، نظریه مربع ایدئولوژیک را بیان می کند. اصطلاح مربّع ایدئولوژیک از چهار ضلع تأکید بر ویژگی مثبت خود یا خودی ها، تأکید بر ویژگی منفی دیگران، کمرنگ جلوه دادن ویژگی های منفی خود یا خودی ها و کمرنگ جلوه دادن ویژگی مثبت دیگران تشکیل شده است. مربّع ایدئولوژیک ویژگی های متضاد گفتمان ها را نمایان و وجود قطب بندی در جوامع را نیز توجیه می کند. گفتگوی جریان یافته بین حضرت موسی و فرعون، تجلّی ماکتی از داده های قرآنی است. در این مقاله، نگارنده با روش توصیفی تحلیلی بر آن است این گفتگو را بر مبنای مربّع ایدئولوژیک ون دایک، تحلیل و بررسی کند تا ضمن کشف چگونگی بازنمود ایدئولوژی طرفین گفتگو در بافت درونی و بیرونی متن و شناخت عمیق تر لایه های متن، قابلیت آزمون این نظریه در متن قرآنی محک زده شود. نتایج بررسی نشان دادند گفتمان فرعون با کاربست صورت های مختلف زبانی، سعی در سیاه نمایی و مخدوش سازی آن دیگری - موسی - دارد؛ برخلاف موسی که گفتمانی بر پایه تقویت من ارائه می دهد. از آن است که گفتمان فرعون با کاربست صورت های مختلف زبانی سعی در سیاه نمایی و مخدوش سازی آن دیگری-موسی- دارد. بر خلاف موسی که گفتمانی بر پایه ی تقویت من ارائه می دهد.
بررسی یکسان پنداری «شعیب» در قرآن و «اشعیاء» در کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
31 - 50
حوزه های تخصصی:
جیمز بلمی ازجمله مستشرقانی است که گمان می کند اشتباهاتی در متن قرآن وجود دارد. او به دلیل پیدانکردن داستان «شعیب» در کتاب مقدس و واژه «شعیب» در زبان های عبری، آرامی و کتیبه های عرب باستان، معتقد است واژه «شعیب» در قرآن، صحیح ثبت نشده و اصل آن «شعیا» یعنی صورتِ عربی کلمه «اشعیاء» است و داستان «شعیب» در قرآن بازگویی از پیش گویی «اشعیاء» درباره عرب است و اصحاب ایکه، بازرگانان ددان در زمان اشعیاء نبی بوده اند. اهمیت بررسی ادعاهای او آن است که کمترین نتایج حاصل از آنها، تأکید بر اخذ قرآن از کتاب مقدس، تشکیک در واقع نمایی و صحت داستان های تاریخی و خدشه در اعتقاد به تحریف نشدن قرآن است. نقد ادعاهای تفسیری او، در نتایج پیش گفته تردید وارد می کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند نام «شعیب» در اصل عربی است و نام هایی از ریشه «شعب» از زمان قبل اسلام در زبان عربی وجود داشته اند. دلایلی نظیر تکرار نزول داستان شعیب در طول دوران نزول تدریجی، تداول قرائت، حفظ و آموزش قرآن، شیوه کتابت قرآن با حضور شاهدان و املاءکنندگان و ... استنساخ اشتباه این واژه را ناممکن می کند. همچنین، اقتباس «داستان شعیب» از «پیش گویی اشعیاء درباره اعراب»، با توجه به تفاوت های بنیادین در غرض، موضوع و جزئیات این دو داستان، پذیرفتنی نیست. همچنین توجیه لازم برای تطابق ددان با ایکه وجود ندارد. نتیجه مهم دیگر آنکه تغییر واژه «شعیب» به «اشعیاء» با معیارهای اصلاح متن بلمی مانند بهبود معنای متن و سازگاری با سبک قرآن مطابق نیست.
بررسی و نقد نگاه EQ (دائره المعارف قرآن لیدن) به متن قرآن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵)
117 - 143
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم و مطرح در علوم قرآنی که ارتباط وثیقی با وحیانیت قرآن دارد، مبحث متن قرآن است. وحیانی بودن متن قرآن اقتضا دارد که این متن از جهت صورت، فصیح، بلیغ، زیبا و منسجم باشد و از جهت محتوا، ژرف، هماهنگ و بدون تناقض باشد. به دلیل اهمیت این بحث و پیوند آن با وحیانی بودن قرآن، خاورشناسان در آثار خود به تفصیل به آن پرداخته اند و متن قرآن را از جهت ساختار ادبی و پیوستگی و انسجام مفهومی و از جهت سازگاری محتوای آیات با یکدیگر و با علوم تجربی بررسی کرده اند. این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای تدوین شده است، در آغاز به طرح مسئله پرداخته و سپس به آرای خاورشناسان و نویسندگان EQ در این موضوع پرداخته است؛ در مرحله سوم میان دیدگاه خاورشناسان پیشین و دیدگاه نویسندگان EQ مقایسه ای انجام داده است و در پایان به نقد نگاه خاورشناسان درباره متن قرآن پرداخته است، و به این نتیجه رسیده که برخی مقالات EQ به دلیل مسلمان بودن نویسندگانش، رویکردی بی طرفانه و مناسب دارند؛ ولی عمده مقالاتِ پایه و اساسی که به قلم خاورشناسان نگاشته شده اند، راه خاورشناسان پیشین را پیموده اند و با پیش فرض غیروحیانی بودن قرآن، موضوع متن قرآن را پی گرفته اند.
مبانی علمی خاص تفسیر سیاسی در محور «متن قرآن»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفسیر سیاسی علاوه بر مبناهای عام، نیازمند مبناهای خاص «فلسفه علمی» و «علمی» است تا هویت بنیادین مستقلی بیابد. مبانی علمی دست کم در سه گستره «متن»، «مخاطب» و «مفسر» مطرح است. در گستره متن هم می تواند انواعی داشته باشد. بدین روی این مسئله مطرح است که مبانی اخیر شامل چه موضوعاتی می شود؟ این مبانی می تواند با عنایت به کمیت آیات ناظر به سیاست، یا رسالت قرآن نسبت به تحول سیاسی، یا نقش نظارتی قرآن نسبت به سیاست باشد. در نتیجه، این مسئله مطرح می شود که مبناهای علمی خاص احتمالی در این سه گستره کدام است؟ پژوهش حاضر در پی دستیابی به مبناهای علمی خاص تفسیر سیاسی در سه گستره مذکور است تا ممیزاتی برای تفکیک آن از دیگر گونه ها تبیین نماید. گردآوری اطلاعات با مطالعه تفاسیر اجتماعی سیاسی، و از منظر روشی، به روش «توصیفی و تحلیلی» سامان پذیرفته و یافته هایش این است که تفسیر سیاسی دست کم با سه مبنا در محور متن قرآن (کثرت و اهمیت نقش آیات ناظر به سیاست و حاشیه ای نبودنشان؛ تبیین گری قرآن برای تحول سیاسی بر پایه دین؛ مهیمن بودن قرآن بر سیاست و پالایش آن) هویت مستقل دارد.