مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
زایمان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از اختلالات روان شناختی در حاملگی و دوره ی پس از آن، افسردگی پس از زایمان می باشد که تهدیدی بر امنیت و سلامت مادر و نوزاد می باشد. این مطالعه با هدف بررسی شیوع افسردگی پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن انجام گردید.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی تحلیلی در سال 1386 در بخش زنان و زایمان بیمارستان امام علی (ع) زاهدان انجام شد. سیصد خانم مراجعه کننده به بخش زایمان، به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه گردیدند و در چهار نوبت (بلافاصله پس از زایمان، 4 هفته پس از ارزیابی اول، 6 هفته پس از ارزیابی دوم و 8 هفته پس از ارزیابی سوم) با استفاده از پرسش نامه ی مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه ی افسردگی بک، بررسی شدند که ارزیابی اولیه، حضوری و سایر ارزیابی ها از طریق تماس تلفنی توسط محقق انجام شد. مادرانی که درحال مصرف داروهای روان پزشکی بودند، نوزادشان مشکل جدی در سلامت جسمانی داشت، نمره ی آزمون افسردگی بک اولین ارزیابی آن ها بالای 14 بود و موارد با عدم امکان برقراری تماس تلفنی با آن ها، از مطالعه خارج شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و ضریب اطمینان 05/0 تحلیل گردیدند.
یافته ها: افسردگی در 88 نفر (7/33%) گزارش شد. بین شیوع افسردگی و نوع زایمان، سن مادر، جنسیت ناخواسته ی نوزاد از طرف والدین، میزان تحصیلات، سابقه ی قبلی افسردگی مادر، سابقه ی قبلی مراجعه به روان پزشک و مصرف داروهای روان در مادر، ارتباط معنی داری مشاهده شد (05/0P<).
نتیجه گیری: افسردگی پس از زایمان شیوع نسبتا بالایی دارد، لذا تعدیل هر یک از عوامل مرتبط با آن در کاهش بروز افسردگی، تاثیر دارد.
ارتباط نوع زایمان با افسردگی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی پس از زایمان شیوع بالایی داشته، طیف وسیعی از علل از جمله نوع زایمان در سببشناسی آن مطرح میباشند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نوع زایمان با شیوع افسردگی پس از زایمان انجام شد.
روشکار: در این مطالعهی تحلیلی آیندهنگر در سالهای 86-1385، 420 زن مراجعهکننده به مراکز بهداشتیدرمانی شهرستان آمل که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به روش نمونهگیری غیر احتمالی انتخاب شدند و در سه ماه آخر بارداری، پرسشنامهی افسردگی ادینبورگ را تکمیل نمودند. زنان با نمرهی بالاتر از 12 از مطالعه خارج شدند. 300 نمونه در دو و هشت هفته بعد از زایمان پیگیری و مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ (EPDS) و فرمهای مصاحبه مربوط به اطلاعات جمعیتشناسی، زایمان، بعد از زایمان و نوزاد را تکمیل نمودند. تحلیل آماری با نرمافزار SPSS و آزمونهای مجذور خی، تی، منویتنی و مدل خطی عمومی انجام شد.
یافتهها: بین دو گروه از نظر تحصیلات، شغل، وضعیت اقتصادی، رضایت از حمایت همسر و خانواده و حاملگی خواسته و ناخواسته، اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت. شیوع افسردگی در دو هفته بعد از زایمان 3/10درصد و در هشت هفته بعد از زایمان 13 درصد بوده است و بین دو گروه از نظر شیوع و میانگین نمرهی افسردگی در دو و هشت هفته بعد از زایمان، اختلاف آماری معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای افسردگی پس از زایمان، غربالگری، شناسایی و ارزیابی این اختلال مهم است. آموزش زنان در دوران بارداری در رابطه با این اختلال توسط مراقبان بهداشتی باید مد نظر قرار گیرد.
رابطه ی افسردگی، اضطراب، عزت نفس، رضایت زناشویی و عوامل جمعیت شناختی با ترس از زایمان در زنان نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه رابطهی افسردگی، اضطراب، عزت نفس، رضایت زناشویی، عوارض مادری زودرس و عوامل جمعیتشناختی با ترس از زایمان در زنان نخستزا بررسی گردید.
روشکار: این مطالعه از نوع همبستگی و روی 100 زن نخستزا با سن حاملگی کامل( ترم ) که در تابستان و پاییز سال 1389 در بیمارستان امالبنین (س) مشهد بستری شدند، انجام شد. از مراجعان پس از اخذ رضایت آگاهانه، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامههای مشخصات جمعیتشناختی و اجتماعی، پرسشنامهی ترس از زایمان خودساختهی پژوهشگر، پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، آزمون اضطراب اشپیل برگر و آزمون افسردگی بک، گردآوری شد. سپس سرنوشت زایمان آنها ثبت و اطلاعات حاصل توسط آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و رتبهای اسپیرمن،یو منویتنی با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 13 تحلیل گردید.
یافتهها: میانگین سنی شرکت کنندگان 7/3± 54/22 با محدودهی سنی36-16 سال بود. بین سطح اضطراب آشکار و پنهان فرد با ترس از زایمان رابطهی مستقیم معنیدار (05/0P<)، بین سطح آگاهی از فرآیند زایمان طبیعی، میزان همکاری در زایمان و نمرهی آپگار نوزاد با ترس از زایمان، رابطهی معکوس و معنیداری وجود داشت (05/0P<). بین میزان عزت نفس، افسردگی، رضایت زناشویی، سن، سطح تحصیلات، میزان درآمد و عوارض مادری زودرس با ترس از زایمان، رابطهی معنیداری مشاهده نشد (5/0P>).
نتیجهگیری: ترس از زایمان در زنان نخستزا با میزان اضطراب آشکار و پنهان آنان ارتباط مستقیم و معنیداری دارد، اما با سطح آگاهی آنان از فرآیند زایمان طبیعی و میزان همکاری در زمان زایمان و آپگار نوزاد، رابطهی معکوسی وجود دارد.
سیره امامان شیعه علیهم السلام درباره تولد فرزند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آداب و آیین های مربوط به تولد، بخشی جدایی ناپذیر از سبک زندگی انسان ها است. با توجه به نقش الگویی امامان شیعه (ع) بررسی چگونگی رویارویی ایشان با این موضوع، برای جامعه امروز سودمند است. این مقاله با بررسی روایت های موجود درباره تولد معصومان(ع) و با تکیه بر شیوه رفتار امامان معصوم(ع) با مادرانی که فرزند آنها امام معصوم بوده است، می کوشد رفتارهای مرتبط با تأمین امنیت روانی و آرامش مادران را استخراج کند. این رفتارها را می توان در چند مرحله دسته بندی کرد: حضور معصوم در محل تولد و تأمین امنیت روانی مادر، دیدن نوزاد بلافاصله پس از تولد، انتخاب همراه برای مادر درهنگام زایمان ، تکریم قابله، جلوگیری از رسیدن اخبار ناگوار به مادر و تعلیم علوم امامت به نوزاد.
بررسی نگرش زنان باردار نسبت به سزارین و عوامل اجتماعی- فرهنگی مرتبط با آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انجام عمل سزارین در عین حال که می تواند در شرایط بحرانی جان مادر و نوزاد را از مرگ و مشکلات احتمالی نجات دهد، اما بکارگیری نابجای آن عوارض غیرقابل جبرانی دارد. امروزه نرخ سزارین بیشتر از حد قابل قبول آن گزارش می شود و با افزایش بی رویه آن در جهان و از جمله ایران مواجه هستیم. با توجه به نقش نگرش در انجام رفتارهای بهداشتی، در این مطالعه به دنبال بررسی نگرش نسبت به سزارین و عوامل مرتبط با آن هستیم. جامعه آماری زنان باردار ساکن شیراز و حجم نمونه با استفاده از جدول لین 600 نفر است. روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای است و با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات جمع آوری و با نرم افزار SPSS و تکنیک های رگرسیون، رگرسیون چند متغیره و آزمون T به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. طبق یافته های این مطالعه، 12 درصد درصد از زنان باردار دارای نگرش مثبت، 69 درصد درصد دارای نگرش میانه و 19 درصد نیز دارای نگرش منفی نسبت به سزارین بوده و آمار استنباطی حاکی از آن است که فرضیات تحقیق درباره ارتباط سن، سابقه سزارین در فامیل، نوع زایمان قبلی، محل مراقبت های بارداری و آگاهی از سزارین با نگرش به سزارین، تأیید شد. رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای نوع زایمان قبلی، محل مراقبت های بارداری و آگاهی از سزارین به ترتیب به معادله وارد شدند. با توجه به یافته های تحقیق ضروری است تا جهت مقابله با افزایش بی رویه و رسیدن به حد مطلوبی از سزارین نگرش زنان مد نظر قرار گرفته و با اقدامات لازم، شاهد بهبود نگرش به زایمان طبیعی باشیم.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان با و بدون سابقه ی زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رابطه ی جنسی، کششی طبیعی در فضای مناسب خانواده است که پذیرش و احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانوادگی موثر است اما به دنبال زایمان به خاطر شرایط خاص این دوران، رفتار جنسی دچار تغییراتی می شود. با توجه به شیوع مشکلات جنسی و ارتباط آن با تولد فرزند در زنانی که برای اولین بار مادر شدن را تجربه می کنند این پژوهش با هدف بررسی عملکرد جنسی و رضایت مندی زناشویی در زنان نخست زا و زنان بدون فرزند انجام شد.
روش کار: در این پژوهش توصیفی، 120 نفر از زنان متاهل (60 نفر دارای فرزند و60 نفر بدون فرزند) در محدوده ی سنی 30-20 سال با روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان مراجعین به مراکز بهداشتی و مطب های متخصص زنان و زایمان شهر مشهد در سال 1388 انتخاب شدند. نمونه ها پرسش نامه های رضایت زناشویی اینریچ و رضایت جنسی و مشخصات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با نرم افزار SPSS و آمار توصیفی، مجذور خی و آنووا تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد زنانی که هنوز تجربه ی بارداری و زایمان را پشت سر نگذاشته اند از عملکرد جنسی بهتر (017/0=P) و رضایت مندی زناشویی بالاتر برخوردار بوده اند (005/0=P). هم چنین نمره ی میانگین عملکرد جنسی در زنان بدون فرزند 6/3 و برای زنان دارای فرزند 3/3 است.
نتیجه گیری: زنان متاهل بدون تجربه ی زایمان، میانگین نمره ی رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی بالاتری نسبت به زنانی که زایمان را تجربه کرده اند به دست آورده اند و این امر نشان ده نده ی نقش عامل جنسی بر عامل جنسی بر رضایت زناشویی و لزوم توجه به مشکلات جنسی در دوره ی پس از زایمان است.
پیش بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس رضایت زناشویی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع همبستگی است، که با هدف تعیین رابطه بین سلامت روان و رضایت زناشویی با افسردگی پس از زایمان صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان باردار مراجعه کننده به متخصصان زنان و زایمان در شهر شیراز (در سال 1390) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش روش تصادفی بود و با استفاده از این روش 10 مرکز پزشکی انتخاب و تعداد 100 نفر از مراجعه کنندگان به این مراکز که در ماه دو تا سه بارداری به سر می بردند به صورت تصادفی انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1998)، پرسش نامه 28 پرسشی سلامت روان گلدبر و هیلر (1979) و پرسش نامه افسردگی ادینبورگ (1987) داده های مورد نیاز جمع آوری شدند. با استفاده از روش آماری رگرسیون به فرضیه های پژوهش پاسخ گفته شد. نتایج پژوهش نشان داد رضایت زناشویی و سلامت روان پیش بین متغیر افسردگی پس از زایمان هستند.
افسردگی پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن در مناطق روستایی شهرستان نجف آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود اقدامات چشمگیر سال های اخیر نسبت به بهبود وضعیت سلامت طبی زنان در سنین باروری، سلامت روان این گروه به نحو بارزی مغفول مانده است. با توجه به شیوع روزافزون افسردگی به ویژه در زنان سنین باروری، تأثیرات منفی آن بر سلامت، کیفیت زندگی آنان و سایر اعضای خانواده و تأثیرپذیری بالای افسردگی زنان از عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی جوامع مختلف، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع افسردگی پس از زایمان و ارتباط آن با بعضی عوامل خطر اجتماعی و جمعیت شناختی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان نجف آباد انجام شد. بدین طریق می توان پیشنهادات را برای برنامه ریزی بهداشتی، بر عوامل خطر بومی مبتنی نمود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی- مقطعی در تابستان 1383 صورت گرفت. در این مطالعه، یک گروه 640 نفره شامل کلیه مادران مناطق روستایی شبکه بهداشتی- درمانی نجف آباد اصفهان مورد بررسی قرار گرفتند که از زمان زایمان آن ها 2 ماه تا 1 سال گذشته بود. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه استاندارد افسردگی Edinburgh (ویژه دوره پس از زایمان) و یک پرسش نامه محقق ساخته مشتمل بر خصوصیات دموگرافیک و سایر متغیرهای مورد نظر در مطالعه جمع آوری شد.
یافته ها: شیوع کلی افسردگی در جمعیت مورد مطالعه، 2/37 درصد به دست آمد. خانه دار بودن، حاملگی ناخواسته، عدم شیردهی، بیماری مادرزادی آشکار نوزاد، نخست زا بودن و داشتن بیش از 3 مورد زایمان از عوامل اصلی مرتبط با افسردگی پس از زایمان در مطالعه حاضر بودند. سن مادر، نوع زایمان، وضعیت اقتصادی خانواده، میزان تحصیلات مادران و عدم رضایت از جنسیت کودک رابطه ای با افسردگی مادران نداشت.
نتیجه گیری: مطالعات متنوع گذشته، مدرک معتبری را در حمایت از وجود عوامل خطر مشترک دموگرافیک و اجتماعی برای افسردگی پس از زایمان در جوامع مختلف ارایه نکردند. بنابراین، جهت پیشگیری از افسردگی پس از زایمان، هر نوع مداخله بهداشتی لازم است مبتنی بر عوامل خطر منطقه ای صورت گیرد.
آیین های زایش در فرهنگ عامه مردم منطقه لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است با تمرکز بر آداب و رسوم منطقة لارستان آیین های زایش در این خطه، از جوانب مختلف بررسی و مطالعه شود تا ضمن آشکار شدن و شناسایی عقاید و باورهای مربوط به طب عامه، بینش و جهان-بینی عامیانة مردم نیز بیان شود. هر یک از آیین های مربوط به زایمان، تولد و نامگذاری به نوعی موضوع گذار یا تشرف را نیز تداعی می کنند. در واقع با پشت سر گذاردن هر مرحله و پاگشودن به مرحلة جدیدی در زندگی، شاهد هویت یابی تازه ای هستیم که روند اجتماع پذیری انسان را شکل می دهد. در این پژوهش بررسی مردم شناختی اعتقادات مربوط به باروری، بارداری و زایمان و سنت های آیینی مربوط به تولد نوزاد در منطقة لارستان تشریح شده و در قالب نظریة تشرف ون جنپ مورد بررسی قرار گرفته است. مردم شناسی اعتقادات مربوط به زایش و تولد و آداب و مناسک پایدار کنندة آن، ما را با بخش های مهمی از حیات فرهنگی یک فرد در روند جامعه پذیری آشنا می-کند. بر اساس این پژوهش ما با چگونگی استحاله فرد در جریان مهم ترین وقایع زندگی اش آشنا می شویم و روند فرهنگی شدن شرایط زیستی و طبیعی همچون زایش و تولد مورد واکاوی قرار می گیرد. از آنجا که با توسعة روند مدرنیته بسیاری از باورهای سنتی و آداب و مناسک آنها رو به زوال و خاموشی است بازنمایی این آیین ها جهت شناخت گذشتة فرهنگی مردم مناطق مختلف ایران ضروری است . *دانشجوی دکتری دپارتمان ایران شناسی دانشگاه دولتی ایروان
فهم دلالت های اجتماعی- فرهنگی توصیه های غذایی دوران بارداری و پس از آن (یک مطالعة مردم نگارانه در بین زنان و خانواده های سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارداری، زایمان و آنچه که به موقعیت مادری ختم می گردد، با مجموعه ای از عوامل، عناصر و پدیده ها معنی می یابد؛ یکی از این موارد، بایدها یا نبایدهای غذایی است که فرد موظف به رعایت آن ها می گردد. توصیه های مزبور را باید توصیه های یک فرهنگ دانست؛ فرهنگی که در این معنی، خود را در تهیه و مصرف مجموعه ای از خوراکی ها باز می نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال فهم دلالت هایی بوده است که می توان از تأمل بر تکاپو جهت این تهیه و مصرف، برداشت نمود. این پژوهش با حرکت از نوعی دیدگاه نظری چند سطحی، بر اساس رویکردی کیفی و به شیوة مردم نگاری در پهنه ای جغرافیایی از زاهدان تا نواحی شمالی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دلالت ها صرفاً بر کارکرد زیستی- طبی توصیه های غذایی مزبور که بیشتر معطوف به پس از زایمان است، تأکید ندارد. تهیه و مصرف برخی از خوراکی ها مانند کاچی سیستانی که ترکیب منحصر به فردی در مقایسه با سایر نسخه های مشابه است، در حال حاضر دلالت هایی را باز می نماید که باید با نوعی نگاه نمادین و معنی شناختی، تفسیر گردند. این خوراکی ها علاوه بر آنکه نشان گذاری یک رخداد را تسهیل می کنند، زمینه ای جهت خلق یک هویت مادرانه و نیز فراتر از آن، زمینه ای جهت برجسته سازی مرزها و تمایزات دیگر نیز می باشند.
اثربخشی کاهش ترس از درد زایمان به شیوه واقعیت درمانی بر انتخاب روش زایمان واژینال در زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زایمان واژینال (Vaginal Delivery) می تواند به عنوان یکی از پراسترس ترین تجارب زندگی یک مادر به حساب آید. ازاین رو تعداد قابل توجهی از مادران باردار برای رهایی از این شرایط زایمان سزارین را به عنوان روش ختم بارداری بر می گزینند. ازآنجاکه ترس از درد زایمان (fear of labor pain) یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر انتخاب روش سزارین در زنان باردار است، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کاهش ترس از درد زایمان به شیوه واقعیت درمانی (Reality therapy) بر انتخاب روش زایمان واژینال در زنان باردار نخست زا بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. نمونه مورد بررسی شامل 39 زن باردار ساکن شهرستان نوشهر بود که سن حاملگی 4 هفته و بالاتر داشتند، روش سزارین انتخابی را جهت زایمان برگزیده و برای مراقبت مامایی در دی ماه لغایت اسفندماه سال 1396 به مراکز بهداشت شهری و روستایی مراجعه کرده بودند. افراد نمونه به روش غیر تصادفی هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20) و گواه (19) گمارده شدند. واقعیت درمانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه نگرش به زایمان (Childbirth Attitudes Questionnaire یا CAQ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: بعد از اجرای واقعیت درمانی، ترس از درد زایمان در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت معنی داری نشان داد (01/0>p). تفاوت معناداری در نمره ترس از درد زایمان زنانی که پس از واقعیت درمانی تصمیم به انجام زایمان واژینال گرفتند نسبت به افرادی که همچنان انجام زایمان به روش سزارین را برای ختم حاملگی در نظر داشتند، مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد واقعیت درمانی در کاهش ترس از درد زنان باردار نخست زا مؤثر است ولی کاهش ترس از درد بر انتخاب روش زایمان واژینال اثری نداشت. واقعیت درمانی را می توان برای کاهش ترس از درد زایمان به کار برد.
آیین های زایش در فرهنگ و ادبیات عامه استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باروری و هنجارهای قومی، دو مفهوم مرتبط به همدیگر هستند که در شیوه های قومی و مناسک جمعی معنا می یابند. هر ساختار قومی، مناسک و آیین زایش متناسب با خود را دارد که امری جمعی فرهنگی و دارای کارکرد اجتماعی است. تلفیق باورهای باروری به منزله پدیده ای زیستی فرهنگی در گروه های چند قومیتی قابل بررسی است. بر این اساس، در پژوهش حاضر کوشش شده با تمرکز بر مفهوم «آستانگی» نزد ویکتور ترنر و نظریه «تشرف» ون جنپ به بررسی آیین ها و مناسک مرتبط با زایش در استان بوشهر پرداخته شود. همچنین سعی شد این مسئله در مباحث فرهنگ عامه، از منظر فرهنگی و اجتماعی مورد مقایسه و تحلیل قرار گیرد. روش پاسخ به این پرسش، مبتنی بر روش تاریخی (اسناد دست اول مردم شناسی) و مصاحبه گروه کانونی بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مطابق نظریه تشرف ون جنپ، ابعاد سه گانه زایش در فرهنگ بوشهری شامل مناسک الحاق (آش هف دنگرو، پا گرفتن، نون پوشی، توه ترسک، نذر گلال، ختنه سوران)، مناسک انتقال (مختک درآوردن، ناف بریدن، چله شورون، اُوسی و پریزگار) و مناسک جدایی (چله بر، گل مسه، کیزه انداختن، دریا مابر) هستند.
واکاوی گستره منع قصاص زنِ باردار از دیدگاه حقوق کیفری و فقه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال بیست و هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
136 - 165
حوزههای تخصصی:
فوریت و حتمیت اجرای احکام جزایی قطعی مورد تأکید شرع و نظام کیفری است. اما در مواردی به موجب گزاره های فقه اسلامی و -به تبع آن- نظام کیفری مانند قصاص زنِ باردار تا پس از زایمان، و در صورت بیم تلف نوزاد تا زمان مقتضی، ممنوع گردیده است. اما قلمرو ممنوعیت یادشده به جهت انجام نیافتن پژوهشی ویژه به خوبی روشن نگردیده است. ازاین رو پرسش از گستره این ممنوعیت در تزاحم با حق ولیّ دم، موضوعی است که نیازمند کاویدن تا مرحله پاسخی درخور است. چگونگی رعایت حق ولی دم و حفظ حیات جنین در سایه تعارض میان این دو حق، از قواعد اساسی فقه اسلامی و نظام کیفری ایران است که مبنای پایبندی مقامات قضایی و ولی دم به آن را مشروعیت می بخشد. پژوهش حاضر با هدف کاستن از اطلاق این حکم و ابهام زدایی از رویکرد قانون گذار در پرتو شناخت ادله ناظر بر حکم یادشده و تبیین گستره عمل به آن از طریق رفع تزاحم میان دو حق، انجام یافته است. رسیدن به این َمقصود در پرتو توصیف و تحلیل تطبیقی گزاره های فقهی و حقوق کیفری با گردآوری داده های کتابخانه ای میّسر است که دستاورد آن تبیین کاستن از اطلاق ممنوعیت وارده و پیش گیری از تبعات احتمالی آن در نظام دادرسی کیفری کشورمان است.
بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی فرم الکترونیکی پرسشنامه ترس از زایمان سی ای کیو در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
57 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتبار سنجی مقیاس ترس از زایمان می تواند به شناسایی زنان با ترس زیاد از بارداری کمک نماید؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی فرم الکترونیکی پرسشنامه ترس از زایمان سی ای کیو در زنان باردار است. روش: این پژوهش از نوع روان سنجی ابزار است که جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار شهر جیرفت بود که تعداد نمونه ها بر اساس معیارهای روان سنجی به تعداد 100 نفر برای بخش روایی پیش بین و 251 نفر برای بخش روایی همگرایی تعیین شد نمونه ها به وسیله نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند اطلاعات پژوهش از طریق دو پرسشنامه ترس از زایمان (سی ای کیو) و ترس از زایمان ویژما به صورت الکترونیکی با ارسال لینک پرسشنامه به موبایل شرکت کنندگان جمع آوری گردید. برای بررسی روایی مقیاس از روش های روایی محتوا، همگرا و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی مقیاس به به وسیله روش های همسانی درونی و پایایی تصنیفی بررسی گردید. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه محقق ساخته از سه عامل تشکیل شده و از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز مدل سه عاملی را تائید کرد. این پرسشنامه به همراه فرم کوتاه مقیاس ترس از زایمان سی ای کیو اجرا شد که با 13 آیتم از پایایی و روایی مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: از پرسشنامه مقیاس ترس از زایمان سی ای کیو در زنان باردار می توان برای ارزیابی ترس از زایمان در زنان باردار استفاده کرد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر نشخوار ذهنی و نگرش های ناکارآمد مادران پس از زایمان فرزند نخست
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
215 - 233
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف اثر بخشی روان درمانی مثبت نگر بر نشخوار ذهنی و نگرش های ناکارامد در مادران پس از زایمان فرزند نخست مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهری اردبیل سال 1400 انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی، ازنظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. ابزار جمع آوری اطلاعات: پرسشنامه های استاندارد نشخوار ذهنی هوکسما و مارو (1991) و نگرش های ناکارامد بک (1983) می باشد. آزمودنی های گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 70 دقیقه تحت درمان روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند. در آمار استنباطی با رعایت مفروضه ها و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 از تحلیل کوواریانس آنکووا و مانکوا استفاده گردید. یافته ها نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر نشخوار ذهنی و مولفه های (بروز دادن، در فکر فرو رفتن ،افسردگی) تاثیر دارد .همچنین روان درمانی مثبت نگر بر نگرش های ناکارامد و مولفه های (کمال طلبی، نیاز به تایید، نیاز به راضی کردن دیگران و آسیب پذیری) مادران تاثیر دارد.
تعیین کننده های موثر بر تمایل به سزارین (مطالعه موردی: زنان باردار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
357 - 376
حوزههای تخصصی:
براساس شواهد آماری نرخ سزارین در ایران بسیار بالاست. پارامترهای گوناگون در تصمیم گیری زنان باردار درباره انتخاب روش زایمان تأثیر دارند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تأثیرگذار بر میزان تمایل به سزارین در زنان باردار و میزان همبستگی بین این عوامل به منظور کمک به کاهش تمایل به سزارین انجام شده است. این مطالعه به صورت مقطعی در بین زنان باردار ساکن شهر تهران و به روش انتخاب تصادفی و در دسترس انجام شد. در پرسش نامه محقق ساخته، پنج عامل تأثیرگذار در پیش بینی تمایل به سزارین شامل: عوامل روان شناختی، محیطی، اجتماعی فرهنگی، شرایط و پیامدهای زایمان، بررسی شده و برای تأیید مؤلفه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار آموس بهره گرفته شده است. در بین 5 مؤلفه یادشده، «ترس از زایمان طبیعی» مربوط به عوامل روان شناختی و مؤلفه «تحت فشار قرار نگرفتن سر نوزاد» و «عدم دررفتگی شانه یا وارد آمدن سایر آسیب های جسمی به نوزاد» در روش سزارین مربوط به پیامدهای زایمان، بیشترین تأثیر را داشته اند. همچنین، عوامل مربوط به «شرایط زایمان» و «پیامدهای زایمان» بیشترین همبستگی و کمترین همبستگی مربوط به عوامل «روان شناختی» و «اجتماعی فرهنگی» را داشت. بنابراین، با ارتقای سطح آگاهی زنان باردار از مراحل بارداری و زایمان و استفاده از تکنیک های زایمان طبیعی با درد کمتر، می توان به بهبود شناخت زنان باردار از توانمندی های خود و غلبه آن ها بر ترس کمک کرد.
نقش تصویر بدنی در پیش بینی کیفیت عملکرد جنسی در زنان نخست زا پس از زایمان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تصویر بدنی در پیش بینی کیفیت عملکرد جنسی زنان نخست زا پس از زایمان در بوشهر انجام شد. تغییرات بدنی پس از زایمان می تواند تأثیر چشمگیری بر ادراک زنان از بدن خود و همچنین بر روابط و رضایت جنسی داشته باشد. تصویر بدنی مثبت یا منفی پس از زایمان نه تنها بر کیفیت عملکرد جنسی، بلکه بر سلامت روانی و رضایت از زندگی نیز اثرگذار است. این تحقیق با روش کمی و استفاده از ابزارهای معتبر مانند مقیاس تصویر بدن فیشر (FBIS) و شاخص عملکرد جنسی زنان (FSFI) انجام شد. جامعه آماری شامل زنان نخست زایی بود که به صورت واژینال زایمان کرده بودند. نمونه گیری تصادفی از زنان با شرایط مشابه، دقت و تعمیم پذیری نتایج را افزایش داد.یافته ها نشان داد تصویر بدنی پس از زایمان تأثیر معناداری بر عملکرد جنسی دارد. زنانی که تصویر مثبتی از بدن خود داشتند، کیفیت بالاتری در عملکرد جنسی تجربه کردند، در حالی که تصویر منفی از بدن با کاهش رضایت و کیفیت جنسی همراه بود. این نتایج بر اهمیت توجه به سلامت روانی و تصویر بدنی زنان پس از زایمان تأکید می کند. همچنین، بهبود تصویر بدن می تواند رضایت جنسی را افزایش داده و به ارتقاء کیفیت زندگی و سلامت روانی زنان کمک کند.در نهایت، این پژوهش نقش کلیدی تصویر بدنی را در سلامت جنسی و روانی زنان نشان داده و لزوم توسعه برنامه های مداخله ای برای بهبود آن را برجسته می کند.