مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
زبان ملی
حوزه های تخصصی:
بازتاب تحولات اجتماعی در زبان، یکی از مباحث مورد توجه زبان شناسان اجتماعی، جامعه شناسان زبان و انسان شناسان زبان است. نوشتار حاضر، به بررسی پی آمدهای زبانی دو تحول بزرگ در دهه های اخیر، یعنی شکل گیری اتحادیه اروپا و فروپاشی اتحاد شوروی می پردازد. این بررسی نشان می دهد که این تحولات و پی آمدهای زبانی آنها به طور کلی در دو جهت متفاوت یعنی هم گرایی و واگرایی سیر می کند. فروپاشی شوروی، واگرایی وتکثر زبانی، ارتقاء جایگاه زبان های بومی و ملی در جمهوری های تازه استقلال یافته، کاهش قدرت، اعتبار و نفوذ زبان روسی در این کشورها را در پی داشت. شکل گیری اتحادیه اروپا، به نوعی هم گرایی زبانی، یعنی ارتقا جایگاه برخی زبان های دارای پشتوانه قدرت و گسترش حوزه کاربردی آن ها، و نیز تنزل جایگاه برخی زبان های کوچک تر و اقلیت منتهی می شود. در این بررسی هم چنین نشان می دهد که دو تحول مورد بررسی، در دو جهت متفاوت (هم گرایی و واگرایی) حرکت می کنند، اما به نظر می رسد دست کم یک پی آمد زبانی مشترک نیز دارند و آن ارتقا منزلت، جایگاه و اعتبار زبان انگلیسی و گسترش قلمرو کاربردی آن است
به سوی چارچوب سیاست زبانی ملی
حوزه های تخصصی:
زبان فارسی تنها زبان رسمی کشور ماست و در کنار آن چندین زبان و گویش دیگر نیز وجود دارد که هر یک دارای تعدادی گویشور در نقاط گوناگون کشور است. زبان انگلیسی به عنوان زبان جهانی و زبان عربی به عنوان زبان مذهبی نیز در برنامه های آموزش زبانی ما جایگاهی دارند. برنامه ریزی در خصوص کاربرد و آموزش هریک از این زبان ها درحوزة برنامه های سیاسی دولت قرار دارد و در واقع از وظایف هر دولتی است. بدیهی است کاربرد زبان فارسی، به عنوان زبان ملی، لزوم توجه به دیگر زبان های موجود در کشور را محدود نمی نماید و در برنامه ریزی سیاست زبانی لازم است شأن و کاربرد دیگر زبان ها نیز در کنار زبان فارسی تضمین شود. طی پژوهش های مقالة حاضر، بررسی برخی ازمهم ترین اسناد دولتی، همچون قانون اساسی، سند چشم انداز، اساسنامة سیاست فرهنگی و فرهنگستان زبان، نشان داده که در اکثر این اسناد به برنامه های زبانی چندان اشاره نشده و سندی مشخص و مخصوص سیاست زبانی، که حاوی قوانین جامع مربوط به کاربرد و آموزش کلیة زبان های موجود در ایران باشد، تدوین نشده است. لذا پیشنهاد این مقاله تدوین سیاستی منسجم و سنجیده در خصوص کاربرد و آموزش همة زبان ها و گویش هایی است که ایرانیان به نوعی با آنها سروکار دارند. در این مقاله، بخش های گوناگون چنین سندی پیشنهاد شده است، ضمن اینکه قانون اساسی و سند چشم انداز مرجع شاخص های لازم برای تدوین این سیاست در نظر گرفته می شوند.
جهانی شدن و زبان فارسی: نکاتی درباره برنامه ریزی زبان ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازمیان موضوع های گوناگون مرتبط با سیاست گذاری و برنامه ریزی زبان فارسی، به نظر می رسد مسئلة تعامل میان زبان فارسی و زبان های جهانی (به ویژه زبان انگلیسی) چالش مهمی پیش روی زبان مادری ما باشد. واقعیت این است که بعد زبانیِ آنچه جهانی شدن خوانده می شود چیزی نیست جز تبدیل شدن زبان انگلیسی به زبان میانجی (لینگوا فرانکا)ی جامعة جهانی. یکی از نتایج این تحول درک اهمیت و ضرورت تأمل درباب پویایی شناسی رابطه میان زبان انگلیسی و زبان فارسی برای ما فارسی زبانان است. به نظر می رسد چاره کار چیزی نیست جز طراحی سیاست هایی واقع بینانه برای برنامه ریزی رابطه میان این دو.
اما دراین میان باورهایی وجود دارند که همچون موانعی جدی بر سر راه این نوع سیاست گذاری عمل می کنند. یکی از آنها آرمان خیالی ""زبان خالص (سره)"" و کوشش های بی حاصل برای پاک سازی زبان فارسی از همه واژه های بیگانه است. هدفی که هم با گرایش فارسی گویان معمولی درتضاد است و هم با رویکرد زبان شناسان یا جامعه شناسان فرهنگ. البته ساختن برابرنهاده های فارسی به جای واژه های بیگانه لازم است، اما خلوص گرایان فاقد رویکردی عینی هستند و کوشش هایشان درجهت تقویت و استحکام بخشیدن به زبان همچون مهم ترین ابزار ارتباطی میان هم زبانان نیست، بلکه قصد ایشان فقط خالص سازی زبان است که موضوعی است غلط و ناممکن.
این مقاله بسته سیاستی زیر را برای تنظیم رابطه میان زبان فارسی و زبان های جهانی (و دیگر زبان ها) پیشنهاد می کند:
1. سیاست هم زیستی مسالمت آمیز که ازجمله دربرگیرنده به معیارسازی (استانداردکردن) فرایند وام گیری متقابل میان زبان ها ازطریق پیشنهاد قواعد معینی برای وام گرفتن واژه از زبان های دیگر است که ازسویی به معنای مشروعیت بخشیدن به فرایند مبادله واژه میان زبان هاست که عملاً پیوسته درحال انجام است و ازسوی دیگر به معنای کنترل این فرایند تا حد امکان خواهد بود.
2. سیاست تقسیم کار میان زبان جهانی که به کار تعامل و ارتباط سازی با ملت ها می آید و زبان ملی که وظیفه اش ایجاد پیوند و هماهنگی میان همة گروه ها و اقوام با زبان ها و لهجه های گوناگون درون یک کشور است؛ و سرانجام زبان قومی که به منظور ایجاد پیوند و ارتباط سازی میان اعضای گروه قومی به کار می رود. با برنامه ریزی مناسب می توان به تقویت توانمندی شهروندان در هرسه پله پلکان زبان ها پرداخت. تقویت هرکدام از این زبان ها اگر به درستی و درجای خود انجام شود و قانون حدود کاربرد آنها را روشن کرده باشد، به رشد دیگری نیز کمک خواهد کرد و به وحدت و همدلی میان شهروندان خواهد افزود.
3. سیاست بازبینی رابطه میان خط و زبان. اصلاح و تدقیق خط کنونی فارسی می تواند به دقت زبان بیفزاید، سوادآموزی را تسریع کند و درمجموع به معیارسازی زبان فارسی را چه برای فارسی زبانان و چه برای آموزش فارسی به خارجیان تسهیل خواهد کرد.
Иноязычные элементы в современной русской речи (عناصر زبانی خارجی موجود در زبان روسی معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عناصر زبانی خارجی که در اشکال گوناگون زبان روسی نفوذ و کاربرد پیدا کرده، بررسی شده است. نویسندگان مقاله به طور خاص پژوهش خود را بر روی واژه های مورد استفاده طراحان و سازندگان بازی های رایانه ای به عنوان یک خرده زبان حرفه ای متمرکز کرده اند. هرچند به طور کلی می توان گفت هیچ کدام از حوزه های زبانی از جمله گویش ها و لهجه های محلی، زبان عامیانه، زبان ادبی و مانند اینها از نفوذ کلمات خارجی مصون نیستند، اما به طور خاص می توان گفت بیشترین میزان نفوذ عناصر زبانی خارجی در حوزه علوم تخصصی و به ویژه مربوط به فعالیت متخصصان فعال در زمینه علوم رایانه ای و اینترنت از قبیل: برنامه نویسان، طراحان وب سایت ها، طراحان و سازندگان بازی های رایانه ای و مانند اینها بوده است. خاستگاه اصلی و اولیه فناوری های رایانه ای و اینترنتی در حقیقت کشور آمریکا بوده است، برهمین اساس نام گذاری اولیه عنوان ها و اصطلاحات مربوط به این نوع فناوری ها نیز به زبان کشور مبتکر یعنی به زبان انگلیسی است. این نام گذاری ها با انتقال فناوری های مزبور از کشورهای مقصد به سایر کشورها وام گیری می شود. در این مقاله نشان داده می شود که یکی از اصلی ترین تمایزهای خرده زبان رایج در بین کاربران اینترنتی از سایر شکل های زبانی، کاربرد کتبی آن است.
سیاست گذاری زبانی و جایگاه زبان فارسی در سیاست های زبانی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
55 - 77
حوزه های تخصصی:
فارسی در جایگاه زبان ملی نقش برجسته ای در پیوند گذشته، حال و آینده ی ایرانیان دارد و این امر گواه نقشی تاریخی و سیاسی برای این زبان است؛ اما زبان فارسی امروزه با مشکلات و چالش هایی روبه رو است که اگر به درستی شناسایی و چاره جویی نشوند، سبب خدشه دار شدن هویت ملی و ضربه به تداوم سنت ملی ایرانیان خواهد شد. ازاین رو است که مسئله ی حفظ و گسترش زبان فارسی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های هویت ملی در شماری از مهم ترین اسناد بالادستی ازجمله قانون اساسی، سند چشم انداز، قانون های برنامه توسعه، سند جامع علمی کشور و... موردتوجه قرارگرفته و سیاست هایی برای نیل به آن تدارک دیده شده است؛ اما با وجود طراحی و تدوین سیاست های چندی در این زمینه، اجرای این سیاست ها در رسیدن به اهداف خود با کاستی هایی مواجه و در کسب نتایج رضایت بخش ناتوان بوده اند. بدین سان هدف این مقاله از طریق این پرسش که رویکرد و نحوه ی اجرای خط مشی های مرتبط با زبان فارسی چه تأثیری بر عدم کسب نتایج رضایت بخش و ناکامی سیاست های زبانی داشته است، نشان دادن عوامل ناکامی اجرای این سیاست ها مبتنی بر تجربیات برنامه پنجم توسعه است. روش مورداستفاده در این مقاله که داده های آن از منابع اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری گردیده است، روش تحلیل مضمون است. نتیجه نهایی این پژوهش این است که مسائل و مشکلات پیش روی زبان فارسی از جنس مسائل بدخیم هستند، همچنین شیوه ی اجرای سیاست های مربوط به زبان فارسی بر رویکردی دستوری استوار بوده اند که همین امر منجر به ناکامی سیاست گذاری زبان ملی در نیل به اهداف خود گردیده است.
نسبت زبان ملی و زبان محلی در سیاست های فرهنگی (مطالعه رویکرد سه نهاد آموزش و پرورش، فرهنگ وارشاد اسلامی وصدا وسیما در شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
56 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نسبت زبان ملی و زبان محلی در سیاست های فرهنگی با مطالعه رویکرد سه نهاد آموزش وپرورش، فرهنگ وارشاد اسلامی و صداوسیما در شهر ایلام است. رویکرد پژوهش، کیفی و تکنیک جمع آوری اطلاعات آن مصاحبه عمیق است. جامعه هدف را مسئولان سه نهاد آموزش وپرورش، صداوسیما و فرهنگ وارشاد اسلامی و کارشناسان مربوط به این سه حوزه در شهر ایلام تشکیل می دهند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد که نهایتاً به 16 مصاحبه ختم شد. داده ها به روش تحلیل مضمون تماتیک بر اساس الگوی ولکات مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های این مطالعه کیفی، 9 تم یا مضمون اصلی به دست داد که در سه دسته مضامین مرتبط با سیاست ها، مضامین مرتبط با نتایج و مضامین مرتبط با راهکارها دسته بندی شدند. مضامین مرتبط با سیاست ها شامل چهار مضمون غلبه رویکرد امنیتی در نسبت بین زبان ملی و زبان محلی، سیاست زدگی، سلیقه ای و فردمحور شدن اجرای سیاست ها و مرکزگرایی نهاد و سیاست ها است. مضامین مرتبط با نتایج نیز شامل سه مضمون به حاشیه رفتن زبان محلی، تمرکز قدرت در زبان معیار و چالش تسلط آموزش تک زبانه است و درنهایت مضامین مرتبط با راهکارها شامل دو مضمون ضرورت انسجام زبان قومی و زبان ملی و تنوع گویشی و عدم تسلط گویش معیار در زبان کردی است که در متن پژوهش، به تبیین هر کدام از مضامین اصلی پرداخته شده است.