مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
ادبیات مشروطه
حوزه های تخصصی:
پس از ارائه چند تعریف متداول از طنز به مفهوم امروزین آن و با مروری بر پیشینه طنز در ادبیات کلاسیک فارسی، این پژوهش به پیدایش و تکامل طنز اجتماعی-سیاسی در ایران، به منزله یک نوع ادبی مستقل در ادبیات فارسی، در آستانه نهضت مشروطیت و پس از آن می پردازد. نگارنده ساختار صوری طنز سیاسی-اجتماعی معاصر فارسی را از منظر کاربرد آرایه های کلامی مورد بحث قرار داده؛ نمونه هایی از هر یک در جای خود ارائه کرده؛ طنز فارسی را از دیدگاه به کار گیری ابزارهای بیانی، صنایع بدیعی، و آرایه های ادبی با نمونه هایی از طنز انگلیسی مقایسه؛ و در انتها، به دشواری برگردان آرایه های کلامی طنز از زبانی به زبان دیگر اشاره کرده است.
بررسی برخی از ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه و تفاوت های آن با شعر عصر بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بررسی برخی ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه است. به این منظور ابتدا با اشاره به دیدگاه نظری مانهایم، مفهوم دموکراسی تعریف شده است. ساختار این مقاله بر اساس مفهوم فاصله زدایی مانهایم شکل گرفته است. این مفهوم که ویژگی اصلی فرهنگ دموکراتیک است، در پی حذف یا تحدید فواصل عمودی است. حاصل امر در حوزه های مختلف دارای وجوه بروز متفاوت است که در مجموع سیمای کلی فرهنگ دموکراتیک را شکل می دهد. برخی از وجوه این سیمای کلی در حوزة ادبیات قابل رؤیت است. بخش دوم مقاله به ارائة نمودهای ادبی فرهنگ دموکراتیک پرداخته است. در نهایت و در جمع بندی نهایی، این مقاله شعر عصر مشروطه را دارای ویژگی های دموکراتیک دانسته است.
واکاوی جامعه شناختی سیمای زن در اشعار ملک الشعراء بهار و سیّد اشرف الدّین گیلانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زن ونقش آن در اجتماع یکی از موضوعاتی است که همواره در آثار منظوم و منثور ادبیّات فارسی مورد توجّه واقع شده و جایگاهی درخور یافته است؛ امّا زن در ادبیّات کلاسیک فارسی چهرة چندان مثبت و درخور ستایشی ندارد؛ زیرا در میان اشعار شاعران کلاسیک، هویّت زن مخدوش و تیره و دیدگاههای منفی نسبت به او بر سیمای زن سایه افکنده است. از زمان مشروطه و با آشنایی مختصر ایرانیان با فرهنگ غرب و اندیشه های مدرن، نقش و هویّت زنان به عنوان یکی از کُنشگران مهمّ اجتماعی در شعر مشروطه مورد توجّه واقع شده و جایگاه درخوری یافته است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و مقایسة تجلّی سیمای زن در اشعار ملک الشعرا بهار و نسیم شمال در عصر مشروطه بپردازد. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که نگرش شاعران به سیمای زن در شعر دورة مشروطه تغییر کرده؛ برای اوّلین بار مضامین شعر این دوره به مسائل حقوقی و اجتماعی زن می پردازد و زن از معشوقه بودن مطلق خارج می شود و عقلانیّت، شخصیّت و انسانیّت او مورد تبیین و تحلیل قرار می گیرد. همچنین هر دو شاعر در دست یابی زنان به دانش، حقوق فردی و آموزه های مدرن با یکدیگر هم عقیده اند؛ امّا در مورد آزادی پوشش و مسألة حجاب، بهار راهکار رهایی از جهل را کشف حجاب می داند، درحالی که نسیم شمال، حجاب را برای حضور زنان در اجتماع لازم می داند.
بررسی عنصر طنز در نمایشنامه «سوسمارالدّوله» میرزا آقاخان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
218 - 197
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ادبیات فارسی، دوره مشروطه را به دلایل مختلفی می توان نقطه اوج گیری طنزپردازی، به ویژه طنز سیاسی و اجتماعی دانست. این مسئله بستر مناسبی برای پژوهش در این حوزه به وجود آورده است و مقاله پیش رو نیز در همین زمینه شکل گرفته است. تاکنون آثار میرزا آقاخان کرمانی به طور جزئی و با تکیه بر ادبیت آن ها کمتر بررسی شده اند. یکی از آثار مهم میرزا آقاخان، قطعه نمایشی «سوسمارالدّوله» است که از جمله نخستین تلاش ها برای نوشتن نمایشنامه فارسی محسوب می شود. از این منظر، بررسی جنبه های مختلف این اثر حائز اهمیت است. نوشته حاضر، پس از طرح مبانی نظری، «سوسمارالدّوله» و دلایل اهمیت آن را معرفی کرده است و اثبات می کند کاربرد عنصر طنز در نمایشنامه مذکور، بدیع و فراتر از زمانه خود بوده است. این مقاله نشان می دهد که میرزا آقاخان در طلیعه نمایشنامه نویسی ایران، با به کارگیری هدفمند شگردهای طنزآفرینی، علاوه بر رسیدن به اغراض سیاسی و اجتماعی خود، در بعضی موارد، الگوی مناسبی برای نمایش نویسان متأخر می تواند باشد.
زن و هویت آرمانی در ادبیات مشروطه
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
53-67
حوزه های تخصصی:
ادبیات سنّتی ایران بر خلاف آموزه های قرآنی و سنّت معصومین علیهم السلام برای زن حرمتی در خور و شأنی به سزا قائل نمی شد. در این نگاه زن همچون وسیله ای برای خدمت به مرد و پر کردن لحظات او به شمار می رفت، بدون این که از حقوق مساوی برخوردار باشد ویا اینکه حتّی حقّی برای اعتراض داشته باشد. بعد از جریان مشروطه این نگرش دگرگون شد. زنان برای احیای مطالبات حقوقی خود اقدام کردند، مردان نیز به انصاف گرائیدند. رسیدن به شأن انسانی، یافتن منزلت برابر در خانواده و اجتماع، فراهم آمدن شرایط مناسب برای تعلیم و حضور در اجتماع و مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی، ره آوردهای فرخنده ای بود که نهضت مشروطه عاید زنان ساخت. در این مقاله به کوشش چند تن از شاعران مشروطه در تنویر افکار عمومی وتشویق زنان به احیای حقوق خود، اشارات کوتاهی شده است. حقوقی که ساختار بیمار اجتماعی، بر خلاف سنّت الهی، به ستم از آنان سلب کرده بود.
سیاحت نامه ی ابراهیم بیگ از بازنمایی واقعیت تا کارویژه های رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیرباز ابزار و وسایل مختلفی برای تعامل و کنش ارتباطی و فرهنگی وجود داشته است. یکی از این ابزارها، سیاحتنامه و داستانهای تخیلی جهانگردان است که البته پیشینهی آن در غرب به سدههای قبل میرسد. کارویژهی بسیاری از این سیاحتنامههادر وهلهی نخست، نقد مناسبات موجود بوده است. «سیاحتنامهی ابراهیمبیگ» یکی از این کتابهاست که در زمان قاجار منتشر شد و تأثیر زیادی بر انقلاب مشروطه داشت. هدف ما در وهلهی نخست در این مقاله، کشف مضامین آشکار و مستتر این متن مهم برای فهم تأثیر آن بر افکار مشروطه خواهان و نیز کارکرد رسانهای آن است. هدف دیگر، درک مناسبات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن عصر از زوایهی جامعهشناسی سیاسی است. روش پژوهش ما برای پیگیری این دو هدف، «روش تحلیل تماتیک» است که در شمار روشهای کیفی است. ما با جمعآوری و تحلیل داده کیفی بدست آمده از متن دریافتیم که تلاش نویسنده در جهت آگاهسازی مردم به منظور دگرگون ساختن شرایط روزگار خود بوده است. در این زمینه او نخست به «ترسیم وضع موجود» سپس «آسیبشناسی آن وضعیت » و بعد « راههای برون رفت از آن شرایط» و بالاخره «ترسیم وضعیت ایدهآل » به نحو ظریف و دقیق پرداخته است. آشکارسازی و مقوله بندی این مضامین مهم و ارزشمند به نظر ما به غنی سازی ادبیات موجود دربارهی مشروطیت کمک میکند و افزون بر این، این مضامین دارای بار مفهومی و نظری مهمی هستند و میتوانند ما را در فهم مناسبت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دو سدهی گذشته یاری رسانند.
اندیشه ی وطن در شعر دوره ی مشروطه
حوزه های تخصصی:
دوره ی مشروطیت، سرآغاز ورود بسیاری از اندیشه های نو درحوزه ی شعر ونثر فارسی است. اندیشه هایی که از این دوره، وارد شعر فارسی شده اند، اگرچه بعضاً در سابقه ی ادبیات به نوعی یافت می شوند، اما در ادبیات مشروطه شکل خاص خود را دارند. یکی از مهم ترین این اندیشه ها، اندیشه ی وطن یا شعر وطنی است که به طور خاص در بحبوحه ی دوران مشروطه و سال های پس از آن به طور چشمگیری فضای شعر ایران را در بر گرفت و اکثر شاعران این دوره، سروده های وطنی و استفاده از این مفهوم را سرلوحه ی اندیشه ی خود قرار دادند. در این مقاله با نگاهی گذرا به مفهوم قدیم و جدید وطن، جایگاه این اندیشه در شعر دوره ی مشروطیت نشان داده شده و ضمن معرفی بزرگ ترین شاعران وطنیه سرا، ویژگی های عمده ی این نوع ادبی خاص، تجزیه و تحلیل شده است.
مقایسه و نگاهی گذرا برمفاهیم وطن درادبیات مشروطه با تکیه برآثارسیداشرف الدین گیلانی وادبیات دفاع مقدس قیصرامین پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
وطن در ادبیات مشروطه دارای مفاهیم متعددی است. همه شاعران این دوره در شعر خود بر وطن پرستی، مبارزه با استبداد و استعمار، آبادانی سرزمین خود، نگاه نوستالوژیک به ایران قبل از اسلام تأکید دارند. مفهوم وطن اسلامی هم در شعر بعضی از شاعران دیده می شود در ادبیات دفاع مقدس وطن اقلیمی، وطن انسانی، وطن اسلامی و وطن دوستی در بیشترسروده های شاعران این دوره بخصوص قیصرامین پوردیده می شود. برای روش تحقیق این پژوهش در ابتدا به منابعی که در مورد وطن بود، مراجعه کردیم. در زمینه وطن برای شناخت دقیق مفهوم وطن هم در ادبیات کلاسیک و هم در عصر حاضر مورد بررسی قرار گرفت. در این میان چون وطن جزو مقوله های اجتماعی نیز محسوب می شوند، در مورد جامعه شناسی ادبیات و بخصوص جامعه شناسی ادبیات فارسی به طور جداگانه مطالعه شد. از سویی دیگر ادبیات مشروطه و دفاع مقدس ارتباط تنگاتنگی با کنش ها، واکنش ها، رویدادها و تغییرات عصر خود دارند و برآمده از دوره ای تاریخی هستند. از این رو برای شناخت بهتر این دو ادبیات، به مطالعه انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و چرایی اتفاق و چگونگی فرایند آن ها بپردازیم.
بررسی عنصر گفتگو در شعر نسیم شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
235 - 262
حوزه های تخصصی:
گفتگو یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال محتوا در یک اثر ادبی به شمار می آید که از دیرباز، مورد توجّه نویسندگان و شاعران زیادی بوده است. سیّداشرف الدّین گیلانی معروف به نسیم شمال (1249 1313 ه . ش) که یکی از مردمی ترین شاعران عصر مشروطه محسوب می شود نیز به اشکال مختلف از این عنصر ویژه استفاده کرده است. مقاله حاضر پژوهشی است در شعر او، از این منظر که شاعر چگونه، به چه میزان و در راستای بیان چه موضوع هایی از عنصر گفتگو بهره برده است. در این پژوهش، ابتدا اصطلاح گفتگو و انواع آن معرفی گردیده سپس گفتگوهای مذکور و زیرمجموعه هایشان با ذکر نمونه هایی مورد تحلیل قرار گرفته اند و همچنین به تبیین و ارزیابی مضامین به کاررفته در آنها پرداخته شده است. نتایج به دست آمده، نشان دهنده سه نوع گفتگو در شعر او است: گفتگوهای چندسویه در سه شعر، به شکل گفتگوی روایی، تریبونی و نمایشی، گفتگوهای دوسویه در شش شعر، به شکل مناظره و گفتگوی معمولی، و گفتگوهای یک سویه در 190 شعر به کمک جملات خطابی ندایی، امری و پرسشی.
بررسی ویژگی ها، انگیزه ها و علل اجتماعی سیاسی پدیده هتاکی در ادبیات دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
۱۵۷-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم ادبیات دوران مشروطه عنصر تندزبانی است که از آن به «ناشکیبایی زبانی» تعبیر می کنیم. این ویژگی در دو ساحت بروز می کند: یکی خشونت درون گروهی (یعنی هتاکی های ادیبان نسبت به یکدیگر) و دیگری برون گروهی (یعنی هتاکی به افراد و نهادهای خارج از حوزه ادبیات). هجو و تندزبانی در ادبیات کلاسیک ایران نیز وجود داشته است، اما این پدیده در ادبیات عصر مشروطه چند ویژگی دارد: اول هدف آن که از مباحث شخصی و حوزه خصوصی به عرصه اجتماع کشیده و به تندزبانیِ سیاسی بدل می شود. دوم عرصه انتشار آن که از دیوان های اشعار به روزنامه ها و نشریه های عمومی منتقل می شود. سوم، وجود نوعی شعر غیررسمی و بداهه است که شخص هجاگو قصد قطعی برای انتشار و عمومیت دادن به آن نداشته، اما به دلایل مختلف منتشر شده است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ارائه نمونه های متعددی از خشونت لفظی در هر دو ساحت ذکرشده، تصویری از وضعیت ادبی عصر مشروطه ارائه می دهیم. سپس با بررسی وضعیت سیاسی اجتماعی این دوران، انگیزه ها و علل بروز پدیده خشونت ادبی را می کاویم. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که اختلاف سیاسی، رقابت بر سر پایگاه اجتماعی، بی توجهی به صورت و ساختار شعر و ضعف در زبان ادبی و برجسته کردن رذیلت های اخلاقی طرف مقابل انگیزه های بروز تندزبانی در این دوره هستند. همچنین بی ثباتی سیاسی و رواج هرج و مرج، بی اعتنایی به اصل مدارا و اصرار بر تعصب، علل اجتماعی و سیاسی رواج این پدیده هستند.
تجدد ادبی در عصر مشروطه و مسئله میراث ادبی کلاسیک (تحلیل از منظر نظریۀ جامعۀ کوتاه مدت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
۱۸۲-۱۴۳
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب مشروطه بحث در ضرورت تحول فرهنگی و نوسازی ادبی و کیفیت آن رونق گرفت. یکی از محورهای مهم این بحث تعیین نسبت ادبیات کهن ایران با وضع جدید بود. نوگرایان این عصر، سنت ادبی را فاقد زایندگی می دیدند و به جای تلاش برای بازخوانی، به حذف آن کمر بستند. در مقابل، سنت گرایان با تقدیس سنت، نگاهی پرستش گرایانه را پی گرفتند که هرگونه نقد بر سنت کلاسیک را تقبیح می کرد. در این مقاله، پس از ارائه گزارشی تاریخی، سرفصل های نقد جریان نوگرا بر سنت کلاسیک فهرست شده است. این سرفصل ها عبارت اند از: زبانِ تاریخ گذشته، نخبه گرایی، نگاه محدود و منطقه ای، ناتوانی در قبال مقتضیات و نیازهای جهان جدید، توجیه کردن قدرت استبدادی، بی توجهی به کارکرد اجتماعی ادبیات و ماهیت غیرانقلابی و سازش کارانه. سپس این نگاه تخریب گرانه از منظر نظریه جامعه کوتاه مدت تحلیل شده است. این تحلیل نشان می دهد که نقد بی رحمانه تجددگرایان، مصداق بی توجهی به ضرورت انباشت سرمایه است. ضمن این که از فقدان مقوله نقد و نقش حیاتی آن در توسعه و پیشرفت فرهنگی حکایت دارد. همچنین این نقادان به ماهیت استبدادی حکومت که هیچ بدیلی برای آن متصور نبود توجهی نداشتند؛ همان طور که از نقش کلیدی نهاد قدرت در حیات اقتصادی جامعه فرهنگی غافل بودند.