پژوهش های روستایی
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار 1399 شماره 1 (پیاپی 41) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله سعی دارد گفتمان دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد در حوزه توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص را تحلیل کرده و با استفاده از آن به تفسیر شکل گیری گفتمان توسعه در سیاست های توسعه روستایی ایران در این دوران دست یابد. در روش تحقیق این مقاله از اصول نظریه گفتمان لاکلاو و موفه و از روش پیشنهادی تحلیل گفتمان پسابنیادین (PDA)، برای عملیاتی کردن آن استفاده شده است. داده های این مقاله از میان مصاحبه ها، سخنرانی ها و اظهارنظرهای روسای دولت و همچنین مواد و تبصره های مرتبط با حوزه روستایی در متن برنامه های توسعه پنج ساله اول، دوم و پنجم به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. نتایج نشان داد که هرچند حوزه روستایی در گفتمان دولت هاشمی به قلمروی گفتمانی دولت وارد شد، اما مجموعه عواملی باعث ایجاد نقص در ارتباط حوزه روستایی با کلیت گفتمانی دولت و درنتیجه بروز ناهماهنگی های زیادی در این حوزه گردید. از سوی دیگر، گفتمان دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت هاشمی رفسنجانی، مناسبات گفتمانی قوی تری را با حوزه روستایی برقرار کرده است. می توان گفت گفتمان دولت احمدی نژاد برای از میدان به در کردن گفتمان دولت هاشمی، با تمرکز بر شرایط فیزیکی و بیرونی کوشید که توزیع این شرایط را بهبود بخشد. اما همان طور که دولت هاشمی از بهبود جنبه های نرم افزاری نظیر حوزه های فرهنگی و اجتماعی غافل شد، گفتمان دولت احمدی نژاد نیز درنهایت توجه چندانی بر این حوزه ها نداشت و عمدتاً بر بهبود توزیع امکانات و تسهیلات فیزیکی تأکید نمود.
تحلیلی بر سیاست های توسعه روستایی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نظام برنامه ریزی در سطح جهانی به علت پویایی ذاتی جوامع انسانی و ناکارآمدی نظریه ها در حل چالش ها، شاهد تغییر مفهوم اندیشه توسعه بوده است. بازاندیشی فکری توسعه، ارزیابی چارچوب مفهومی نظریه های برنامه ریزی در عرصه توسعه روستایی را اجتناب ناپذیر می نماید. بنابراین در این مقاله سعی شد سیاست های توسعه روستایی برنامه ششم (توسعه) مبتنی بر اندیشه فرانوگرایی مورد ارزیابی قرار گیرد. روش پژوهش، کیفی؛ مبتنی بر روش فراترکیب و تحلیل محتوای جهت دار است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و برای تفهم، مبتنی بر مقوله ها از روش استدلال منطقی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد؛ عدم عقلانیت گرایی، نفی عقیده جهان شمول بودن و نفی فراروایت ها سه اصل کلیدی (و بنیانی) و کثرت گرایی، حکمروایی، زمینه گرایی، بوم گرایی و محلی گرایی پنج اصل برنامه ریزی فرانوگرا هستند. بر این اساس، ارزیابی سیاست های توسعه روستایی در برنامه ششم بیانگر آن است که این سیاست ها از جنبه مفهومی در انطباق نسبی با اصول برنامه ریزی فرانوگرایی، لیکن در عمل در انطباق کامل با تفکر برنامه ریزی نوگرا قرار دارد. زیرا، نظام برنامه ریزی مبتنی بر عقلانیت ابزاری و نخبه گرایی نسخه ای از برنامه ریزی فرانوگرا را پایه ریزی کرده است که در عمل هویت خود را از دست داده است و بیشتر جنبه شعارگونه پیدا کرده است. به عبارتی، نظام برنامه ریزی کشور (در تدوین سیاست های توسعه روستایی) در حوزه مفهومی، مرزبندی پارادایمیک را موردتوجه قرار نداده و در برزخ برنامه ریزی نوگرا و فرانوگرا گرفتار شده است.
ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری کشاورزی با تغییرات اقلیم از دیدگاه کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی است. به لحاظ روش شناسی، این تحقیق در دو مرحله متوالی به انجام رسیده است که مرحله نخست آن با هدف شناسایی و استخراج فهرستی از نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیمی در بخش کشاورزی مبتنی بر پارادایم تحقیق کیفی و با بهره گیری از تکنیک گروه های کانونی و مصاحبه با 17 نفر از کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی به انجام رسیده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه زوجی معیارها و زیرمعیارها با توجه به هدف اصلی یعنی پایداری سیاست های سازگاری و همچنین مقایسه زوجی هرکدام از مجموعه گزینه های دسته بندی شده در چهار محور قوت، ضعف، فرصت و تهدید با توجه به این معیارها و زیرمعیارها پرداخته شد. داده ها از طریق نرم افزار Expert Choice تحلیل شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد به منظور دستیابی به پایداری در پیشبرد سیاست های سازگاری به ترتیب معیارهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین اهمیت را داشته اند. همچنین در معیار زیست محیطی، «عدم انتشار گازهای گلخانه ای»؛ در معیار اقتصادی، «کمک به تنوع درآمدی کشاورزان» و در معیار اجتماعی، «توجه به مشارکت اجتماعی» به عنوان مهم ترین زیرمعیارها شناسایی شدند.
تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی در ایران مبتنی بر آرای متخصصان و حرفه مندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاها در بستری طبیعی و با استفاده از مصالح و فناوری محلی طی ده ها و گاه صدها سال به تدریج برپا شده و تکامل یافته اند. با توجه به اینکه در حال حاضر، شاهد تخریب محیط های روستایی و عناصر باارزش آن هستیم، شناسایی و تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی منطبق با موقعیت و شرایط ایران ضرورت دارد. پس از مطالعه اجزا و خصوصیات منظر روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن، معیارهای اولیه بیان کننده پایداری منظر به صورت ترکیبی از دو گروه معیار استخراج و تجمیع شدند. روش شناسی پژوهش به شیوه اکتشافی و تبیینی انجام و در آن نشانگرهای اصلی منظر پایدار طی روندی پیوسته و گزینشی اعتبارسنجی و ازطریق ارزیابی متخصصین- حرفه مندان تبیین شده اند. با توجه به محدود بودن تعداد متخصصین در زمینه منظر روستایی و برای افزایش اعتبار پژوهش، تلاش شده است جامعه آماری دربردارنده طیفی از تخصص های مرتبط با علوم منظر باشد و آرای آن ها در ارزیابی لحاظ شود. به منظور افزایش دقت، صحت و اعتبار، هر نشانگر با سه عامل: میزان ارتباط، میزان اهمیت و قابلیت اندازه گیری ارزش گذاری شده است. تحلیل ها یک بار به صورت تجمعی و یک بار به تفکیک هر نشانگر انجام و نشانگرهای با ارزش تر و مؤثرتر از دیدگاه متخصصین- حرفه مندان حوزه علوم به دست آمده است. نتایج این پژوهش عوامل اصلی شکل دهنده و تأثیرگذار در پایداری منظر پایدار روستایی را مشخص و تبیین می نماید، بنابراین تصمیم گیرندگان را قادر می سازد برنامه ریزی های آتی خود را هم راستا و مبتنی بر حفظ و ارتقای نشانگرهای اصلی منظر پایدار تبیین کنند.
ارزیابی پایداری روستاهای نمونه گردشگری بر اساس مدل بارومتر پایداری و چرخه حیات (موردمطالعه: شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و تعیین سطوح پایداری روستایی، نخستین مرحله در فرآیند برنامه ریزی به شمار می رود. در این زمینه استفاده از شاخص های توسعه متناسب با فضای روستایی جهت رسیدن به هدف موردنظر می تواند موردتوجه قرار گیرد. مقاله با هدف ارزیابی پایداری در روستاهای نمونه گردشگری شهرستان بروجن و همچنین نمایش موقعیت روستاها در مراحل مختلف مدل چرخه حیات گردشگری و بررسی ارتباط بین سطح پایداری با مراحل مدل چرخه حیات صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری ساکنین روستاهای موردمطالعه بوده که با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر به روش تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه با بهره مندی از پنل متخصصین مورد تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 924/0 محاسبه گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از مدل بارومتر پایداری، مدل چرخه حیات گردشگری و آزمون کندال تجزیه وتحلیل شد. یافته های حاصل از بارومتر پایداری نشان داد که روستاهایی موردمطالعه ازلحاظ سطح پایداری متفاوت بوده و درمجموع در سطح پایداری متوسط قرار دارند و در بین ابعاد بررسی شده، بعد اجتماعی وضعیت پایداری بهتری دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل چرخه حیات نیز نشان می دهد که روستای کتک با امتیاز (249/0) در مرحله اکتشاف و روستاهای آورگان، سیبک، گردبیشه و متویی به ترتیب با امتیازهای (443/0)، (305/0)، (287/0) و (280/0) در مرحله درگیری هستند. نتایج حاصل از آزمون کندال نیز نشان داد که بین سطوح مختلف پایداری و قرارگیری روستاها در مدل چرخه حیات همبستگی مثبت وجود دارد.
برنامه ریزی راهبردی فضایی توسعه پایدار مقاصد گردشگری روستایی با استفاده از مدل استراتژیک SOAR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری روستایی بر مبنای توسعه گردشگری پایدار و تبدیل گردشگری به موتور محرکه اقتصادی منطقه برای توسعه مناطق روستایی از مهم ترین مواردی اس ت ک ه نیازمن د اتخ اذ راهبرده ای اصولی و منطق ی متناس ب ب ا قابلیت های منطقه ای و محلی و با جهت گیری برنامه ریزی راهبردی فضایی است. ازاین رو هدف این تحقیق، راهبرد توسعه مقصدهای گردشگری روستایی در شرق استان مازندران، با توجه به رویکرد فضایی (مکان، انسان، فعالیت) و ابعاد توسعه پایدار ( اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی) است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز طی برگزاری جلسات به دست آورده شد. مشارکت کنندگان این تحقیق در شش رده، که گروه اول در رابطه با صاحب نظران این حوزه (کارشناسان و متخصصان گردشگری در سازمان میراث فرهنگی) هستند که به صورت تمام شماری موردبررسی قرار گرفته اند و درمجموع 10 نفر مشخص شد. گروه دوم، دهیاران (21 نفر)، گروه سوم، مردم محلی 25 نفر، گروه چهارم، گردشگران 13نفر، گروه پنجم، فروشندگان و رستوران داران، 7 نفر، گروه ششم هتلداران 6 نفر در نظر گرفته شده است. برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج قابل اندازه گیری از تکنیک تحلیل SOAR استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که مهم ترین مسائل اجرایی ازنظر ذی نفعان به ترتیب، برگزاری همایش ها و نشست های توسعه سرمایه گذاری در گردشگری روستایی؛ تقویت زیرساخت کالبدی ( راه های ارتباطی) و برطرف کردن مشکلات مرتبط با موانع محیطی ( توپوگرافی، شیب و ارتفاع) گردشگری؛ و دستیابی به عوامل مؤثر بر رضایت گردشگران خارجی که مستلزم ارزیابی مستمر، شناسایی، دسته بندی و تحلیل مجموعه نیازها، انتظارات و ادراکات گردشگران که اولویت اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند.
سنجش مطلوبیت کیفیت محیطی در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستاهای استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش مطلوبیت کیفیت محیطی در مناطق روستایی و همچنین بررسی مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار در کیفیت محیطی از دیدگاه جامعه نمونه در روستاهای استان لرستان است. ابتدا برای مشخص نمودن روستاهای موردمطالعه مهم ترین شاخص ها و مؤلفه های تأثیرگذار در کیفیت محیطی در مناطق روستایی استان لرستان مورد شناسایی قرار گرفت. با استفاده از شاخص مرکزیت، روستاهای موردمطالعه در 5 طبقه تقسیم بندی شدند، سپس تعداد روستاهای هر طبقه مشخص و درمجموع تعداد 30 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. با استفاده از فرمول کوکران 450 خانوار به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب و به وسیله آن ها پرسشنامه تکمیل گردید. نتایج حاصل از یافته های توصیفی و آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد که وضعیت کیفیت محیطی به لحاظ مؤلفه های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی در سطح نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج تحلیل حاصل از رادار مطلوبیت نشان می دهد که از 30 روستای موردمطالعه، 18 روستا به لحاظ همه مؤلفه های کیفیت محیطی وضعیتی کاملاً نامطلوب و 12 روستا نیز از مطلوبیت نسبتاً ضعیفی برخوردار هستند و هیچ کدام از روستاهای موردمطالعه وضعیتی متوسط و کاملاً مطلوبی ندارند.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه ای (موردمطالعه: شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرعت بی وقفه و روبه رشد علم و فناوری و به نسبت آن نیاز اقتصادی جوامع مختلف به کارآفرینی فناورانه انکارناپذیر است و این مهم به ویژه برای کشورهای کمتر توسعه یافته بیشتر احساس می شود. اما توسعه کارآفرینی فناورانه در مناطق مختلف همواره با موانع و مشکلات مختلفی رو به رو بوده است و مهم ترین کاربرد آن که نوسازی اقتصادهای درحال توسعه است را دچار چالش کرده است. منطقی است که از بین بردن این موانع، مستلزم شناسایی دقیق و موشکافانه آن هاست. ازاین رو در این پژوهش با روش تحقیق کیفی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، به تحلیل موانع کارآفرینی فناورانه در منطقه سرباز از توابع استان سیستان و بلوچستان پرداخته ایم. تحقیق پیش رو از نوع مطالعه موردی بوده و جامعه آماری خود را از صاحب نظران مشغول به کار در سازمان های مربوط به کارآفرینی و البته کارآفرینی فناورانه و سایر فعالیت های اقتصادی در مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان که در منطقه موردنظر نیز فعالیت داشته اند و یا در حال فعالیت هستند، انتخاب کرده است. پس از جمع آوری داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته، با روش تحلیل تِم تجزیه وتحلیل شدند و درنهایت با تحلیل مصاحبه ها و داده ها، موانع و مشکلات توسعه کارآفرینی فناورانه منطقه سرباز احصاء گردید. این موانع عبارت اند از: موانع اقتصادی (13 مؤلفه)، موانع آموزشی (12 مؤلفه)، موانع روان شناسی (8 مؤلفه)، موانع زیرساختی (7 مؤلفه)، موانع فرهنگی (9 مؤلفه)، موانع سیاسی (6 مؤلفه)، موانع مدیریتی (7 مؤلفه)، موانع فناورانه (7 مؤلفه) و موانع حوزه منابع و سرمایه های انسانی (7 مؤلفه).
جایگاه تعاونی های تولید روستایی در ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی جوامع محلی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه تعاونی های تولید روستایی در شکل گیری و ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی است. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی بوده که به روش پیمایش انجام شده است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 1655 نفر از اعضای تعاونی های تولید روستایی شهرستان همدان بوده که 180 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. روایی محتوایی سؤالات ابزار تحقیق توسط متخصصان موضوعی انجام گرفت. محاسبه روایی سازه و پایایی آن نیز با محاسبه پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. یافته ها نشان داد که سطح ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی اعضا به ترتیب در سطح متوسط و ضعیف به دست آمد. نتایج همبستگی پیرسون رابطه معنی دار بین متغیرهای سن، سابقه عضویت در تعاونی، سابقه کشاورزی و تعداد دوره های آموزشی با متغیرهای ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی را تأیید می کند، در همین رابطه بین زنان و مردان تفاوت معنی دار ازلحاظ ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی وجود نداشت اما ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی ارتباطی مردان نسبت به زنان قابل توجه بود. نتایج کسب شده در رابطه با مقادیر شاخص های برازش به دست آمده نشان داد که هر دو مدل اندازه گیری ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و ارتباطی از برازش مناسبی برخوردار بودند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد تعامل درون گروهی (83/λ=0) قوی ترین شاخص برای سازه ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی درون گروهی و شبکه روابط رسمی (84/λ=0) قوی ترین شاخص برای سازه ظرفیت سازی سرمایه اجتماعی ارتباطی است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی روستایی با استفاده از رویکرد ترکیبی در شهرستان سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بخش تعاون در اقتصاد ایران، عوامل مؤثر بر این ظرفیت بیش ازپیش اهمیت یافته است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی روستایی بود. برای دستیابی به این هدف از رویکرد ترکیبی (کیفی به کمی) استفاده شد. به این ترتیب، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه با مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت های تعاونی شهرستان سراب و نیز خبرگان و استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد، عوامل مؤثر بر توسعه شرکت های تعاونی شناسایی شدند. برای انتخاب نمونه ها در این مرحله از نمونه گیری هدفمند استفاده شد و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در مرحله دوم پرسشنامه ای که شامل شاخص های شناسایی شده بود، بین نمونه ای از مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره تعاونی های روستایی شهرستان سراب به روش نمونه گیری تصادفی توزیع و در این مرحله نیز حجم نمونه درنهایت 86 مورد شد. در ادامه جهت اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه و ارتقای شرکت های تعاونی روستایی با استفاده از روش AHP فازی چانگ ایجاد و عوامل شناسایی شده در مرحله قبل، اولویت بندی گردیدند. با توجه به نتایج به دست آمده عوامل مدیریتی، سازمانی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، قانونی، بازاریابی و آموزشی بر توسعه تعاونی های روستایی مؤثر است. همچنین اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های روستایی نشان داد که عوامل سازمانی با امتیاز 235/0 دارای بالاترین اهمیت و معیارهای مدیریتی، اقتصادی، قانونی، فرهنگی و اجتماعی، بازاریابی و عوامل آموزشی به ترتیب در اولویت های بعد قرار دارند. با توجه به نتایج این پژوهش، شرکت های تعاونی روستایی برای توسعه بایستی عوامل شناسایی شده در این پژوهش را موردتوجه قرار دهند.
افت منابع آب زیرزمینی و تأثیر آن بر ساختار کالبدی نواحی روستایی (موردمطالعه: سکونتگاه های روستایی شهرستان لردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیاز روز افزون انسان به آب از یک سو و کمبود آن از سوی دیگر، باعث افزایش بهره برداری از این منبع حیاتی شده است. امروزه، به دلیل بهره برداری بیشتر از منابع آب زیرزمینی و افت سطح ایستابی این ذخایر به سمت لایه های عمیق تر، مشکلات متعددی سکونتگاه های روستایی را تهدید می نماید. مسئله اساسی این است که به دنبال افزایش جمعیت و رشد تقاضا برای رفع نیازهای جوامع روستایی، بهره برداری بی رویه و فشار بر این ذخایر حیاتی مضاعف گردید. هدف اصلی پژوهش، ریشه یابی علل افت منابع آب زیرزمینی و تأثیر آن بر ساختار کالبدی نواحی روستایی است. برای گردآوری اطلاعات تحقیق (که به لحاظ هدف، کاربردی است) از مطالعات اسنادی و میدانی بهره گیری شد. جامعه آماری پژوهش 89831 نفر از جمعیت روستایی شهرستان لردگان است که 115 نمونه آن به کمک نرم افزار G-Power، به طور هدفمند انتخاب گردید. داده های پژوهش با روش های توصیفی-تحلیلی و علی-تطبیقی و نیز به یاری نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد طی دوره 1340-1395، افزایش شمار بهره برداران زراعی، گسترش سطح زیرکشت آبی و حفر چاه های عمیق، با افزایش بهره برداری بی رویه و افت سطح آب زیرزمینی در قلمروی پژوهش، رابطه دارد. همچنین می توان گفت خرد شدن قطعات زراعی، اعطای مجوز حفر و کف شکنی چاه ها و رواج محصولات زراعی آبخواه در تعامل با افزایش جمعیت، مهم ترین عوامل برداشت مضاعف و افت تراز آب های زیرزمینی تا مرز 22- متر در دشت ها به شمار می آید که پیامدهای آن به شکل از بین رفتن تالاب ها و مراتع، نشست زمین به میزان 85 سانتی متر، ایجاد شکاف عمیق در مساکن و مزارع، دگرگونی سیمای دشت ها و سرانجام ناپایداری سکونتگاه های روستایی ظاهر شده است.
ارزیابی میزان انطباق استاندارهای تعریض و اصلاح معابر با نیازهای روستائیان (موردمطالعه: روستاهای شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک ی از مؤلف ه ه ای طرح هادی روس تایی، توسعه شبکه های معابر روستایی است. شبکه معابر به عنوان استخوان بندی اصلی روستا تلقی می گردد؛ زیرا تمام جابجایی های انسان، دام و کالا در این شبکه های ارتباطی امکان پذیر است. اهمیت بررسی بدان جهت است که شبکه معابر از نظم و الگویی خاصی پیروی نمی کنند و تابعی از متغیرهای توپوگرافی زمین (ناهمواری، ارتفاع، شیب) هستند. پژوهش با هدف بررسی میزان انطباق استاندارهای تعریض و اصلاح معابر با نیازهای روستاییان در نواحی کوهستانی شهرستان پاوه انجام گرفته است. پژوهش توصیفی- تحلیلی و میدانی بوده، 9 روستای کوهستانی به صورت تصادفی در شهرستان پاوه انتخاب و 83 شبکه معابر ازنظر شیب، شکل و سطوح ارتفاعی موردبررسی قرار گرفتند. در این راستا دیدگاه مردم محلی با استفاده از 16 گویه در ارتباط با شبکه معابر به روش میانگین و کای اسکوئر موردسنجش قرار گرفت. یافته ها ازنظر ارتفاعی نشان داد روستاها بین1250-1750 متری از سطح دریا قرار دارند. ازنظر شیب، 24 شبکه معابر دارای شیب بالای 40 درصد؛ 32 شبکه معابر دارای شیب بین 20-39 درصد و 19 شبکه معابر کمتر از 20 درصد شیب و ازنظر بافت شکلی به صورت باز و مسقف هستند. نتایج نشان داد 66 درصد از پاسخ گویان نوسازی شبکه معابر را منطبق با نیازمندی های روستا تشخیص داده اند. پیشنهاد می گردد برای بهبود شبکه معابر روستایی، تمام معابر روستایی تحت پوشش اجرایی قرار گیرد؛ از مصالح باکیفیت به منظور بادوامی شبکه معابر استفاده شود، و در ساخت پله به عامل ارتفاع به منظور سهولت در جابجایی و حفظ سلامتی ساکنین توجه گردد.