مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
توسعه
حوزههای تخصصی:
نظام بین الملل در طی سال های اخیر شاهد خیزش فزاینده چین است که ضمن گذار از سیاست های تجدیدنظرطلبانه و نظم ریز گذشته، توسعه اقتصادی و ثبات سیاسی را در اولویت استراتژیک خود نشانیده است. اساس فلسفی سیاست های رفتاری چین در طی سال های اخیر، مفهوم جهان هماهنگ اما غیرمتشابه بوده است که نه تنها بر ثبات پویا و فعال تأکید نموده است، بلکه با تغییر رویکردهای اِعمالی و اِعلانی در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و بین المللی، در تلاش برای دستیابی به اهداف استراتژیک است. پرسش از منطق استراتژیک و مکانیسم های مدیریت سیاسی چین برای نیل به موقعیت جاری بین المللی، به عنوان اهتمام اصلی این پژوهش است. مشارکت راهبردی در نهادهای چندجانبه، گسترش دیپلماسی اقتصادی، تعقیب سیاست درهای باز و وابستگی متقابل پیچیده و همکاری با قدرت های بزرگ جهانی و منطقه ای، به عنوان فرضیه اصلی نگاشته می باشد. این پژوهش با استفاده از مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، به تجمیع اطلاعات تحقیقی پرداخت و با استفاده از روش شناسی مدیریت استراتژیک و کاربست تئوری سازه انگاری، به تبیین روند دستیابی چین به جایگاه قدرت بزرگ می پردازد.
شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت نخبگان در تدوین الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیل به موفقیت در تدوین و اجرای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت به عنوان یک طرح ملی که بعد از قانون اساسی، والاترین سند راهنمای حرکت نظام است نیازمند مشارکت همه آحاد جامعه خصوصاً نخبگان است زیرا نخبگان هر جامعه مبدع و محرک تحولات بزرگ محسوب می شوند. پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت نخبگان در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می پردازد. داده های پژوهش به روش مصاحبه عمیق با اساتیدی از گروه های مختلف علمی که همکاری هایی در موضوع الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت داشته اند جمع آوری و با روش داده بنیاد، تحلیل و سپس نظریه نهایی پژوهش ارائه شده است. در این پژوهش تعداد 623 کد اولیه به دست آمد که در 9 طبقه اصلی درج و روابط علّی بین آن ها مشخص شد. بر اساس یافته های پژوهش، عوامل موثر بر مشارکت نخبگان، به سه دسته کلی الف- عوامل زمینه ای مشتمل بر ایجاد بسترهای قانونی همسو با ترغیب نخبگان به مشارکت با مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، تقویت فرهنگ ملی مشوق مشارکت در جامعه، و اصلاح رفتار سیاسی- اجتماعی در سطح ملی؛ ب- عوامل ساختاری شامل تدبیراندیشی مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، هماهنگ سازی برنامه و تصمیمات دانشگاه ها در سوق دادن نخبگان به مرکز الگو، هماهنگ سازی برنامه و تصمیمات حوزه های علمیه در سوق دادن نخبگان به مرکز الگو، و حمایت حاکمیت و دستگاه های اجرایی از اهداف مرکز الگو و ج- عوامل رفتاری شامل برنامه ریزی جهت به سازی خصوصیات فردی نخبگان، و اصلاح ادراک و نگرش نخبگان جامعه است.
ساختار قدرت و ارزشهای حاکم بر رفتار ایرانیان با استفاده از تحلیل محتوای فتوت نامه های اصناف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی و راه های برون رفت از مشکلات موجود، دغدغه فکری و یکی از چالش های مهم ایران به ویژه بعد از انقلاب اسلامی است. از دوره قاجار به بعد یکی از متداول ترین پرسش های ایرانیان این بوده است که چرا ملتی عقب مانده نسبت به قدرت های بزرگ هستند؟ این در حالی است که پیشینه فرهنگی - تمدنی ایران انتظارات دیگری را می پروراند. یکی از دیدگاه های رایج ریشه، مشکلات امروز را به تاریخ و فرهنگ گذشته جامعه ایرانی باز می گرداند و با تأکید بر تلازم میان ساختار استبدادی و ارزش های اخلاقی جامعه، معتقد است حاکمیت های استبدادی در ایران، موجبات حاکمیت ارزش های خودمدار و عدم شکل گیری ویژگی های مقوم توسعه از قیبل ارزش های دیگرمدارانه، مشارکت و روحیه جمعی را سبب شده است. این پژوهش می کوشد تا با نگاهی تاریخی ضمن توصیف خلق و خوی ایرانیان با استفاده از تحلیل محتوای فتوت نامه ها و کسب نامه های اصناف، فرض مذکور را مورد مداقه و بررسی قرار دهد. نتیجه این پژوهش از عدم تلازم میان استبداد سیاسی و وضعیت ارزش های اجتماعی خودمدار در ایران حکایت می کند. نتایج حاصله می تواند به عنوان دست مایه ای برای مطالعات حوزه فرهنگ و توسعه مورد بهره برداری قرار گیرد
جهانی شدن در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران (مطالعه برنامه های سوم، چهارم و پنجم توسعه ج.ا.ا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جمهوری اسلامی ایران مسئله توسعه به صورت برنامه های پنج ساله برنامه ریزی و دنبال می شود و به این لحاظ برنامه های توسعه تصویب شده مهم ترین سند توسعه در ج.ا.ا تلقی می شوند که قبل از هر چیز دیگر باید موضوع تحقیق درباره ی توسعه باشند. پژوهش حاضر به بررسی نحوه نگرش به جهانی شدن در برنامه های توسعه سوم، چهارم و پنجم توسعه پرداخته است. سؤال اصلی تحقیق این گونه مطرح شده است: چه نسبتی بین جهانی شدن و توسعه در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد؟ این سؤال در قالب چهار سؤال فرعی زیر دنبال شده است: الف) هر یک از برنامه های توسعه چه دیدگاهی نسبت به جهانی شدن دارند؟ ب) ابعاد مختلف جهانی شدن، در هر یک از برنامه های توسعه چگونه مطرح شده است؟؛ ج) در مقام مقایسه چه تفاوت ها و شباهت هایی بین برنامه های توسعه، ازنظر نگاه به جهانی شدن و توسعه، وجود دارد؟ د) مواد دارای دیدگاه منفی نسبت به جهانی شدن، در هر یک از برنامه های توسعه از لحاظ ابعاد جهانی شدن، در کدام یک از ابعاد موردنظر قرار می گیرند؟ روش تحقیق، تحلیل محتوا انتخاب شده است و جامعه آماری تحقیق متن برنامه های سوم، چهارم و پنجم توسعه انتخاب شده است و برای بررسی دقیق تر از نمونه گیری اجتناب شده است. برای تجزیه وتحلیل نیزاز آمار توصیفی استفاده شده است
صورت بندی موانع فرهنگی توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه از مفاهیمی است که همواره مورد خواست جوامع بوده است و نظرات متفاوت و چالش برانگیزی برای تحقق آن وجود دارد، از میان ابعاد مختلف توسعه، توسعه سیاسی به دلیل نقش و جایگاهی که در جامعه ایفا می کند توجه جدی را می طلبد. مسلماً رسیدن به توسعه یافتگی سیاسی به آسانی صورت نمی گیرد و با مشکلات و موانعی همراه است که در این پژوهش تأکید بر موانع فر هنگی توسعه سیاسی است. هدف از انجام این پژوهش این است که با توجه به اهمیت و لزوم توجه به بعد توسعه سیاسی به این موضوع پرداخته شود که اولاً موانع فرهنگی توسعه سیاسی درجمهوری اسلامی ایران چیست و ثانیاً چه راهکارهایی برای کاهش این موانع وجود دارد. براین اساس نیازمند یک صورت بندی از موانع فرهنگی توسعه سیاسی هستیم که به نظر می رسد فرهنگ عمومی غیرعقلایی همانند عدم پایبندی به قانون، تکروی و فردگرایی منفی، جزم اندیشی و نقد ناپذیری و غیره و کم توجهی دولت ها به فرهنگ تسهیل کننده توسعه سیاسی از مهم ترین موانعی است که در مسیر توسعه یافتگی سیاسی وجود دارد. به نظر می رسد تأثیر گذارترین نهادهایی که می توانند میزان موانع فرهنگی را کاهش دهند نظام آموزشی و رسانه ها می باشند.
نقش اشتغال زنان در توسعة جامعه با رویکردی بر دیدگاه امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیهی است مهم ترین عامل سرعت رشد و توسعه اقتصادی جامعه منابع انسانی آن جامعه است و هر جامعه نیز متشکل از زنان و مردان فعال است که تحت روابط متقابل اجتماعی تأثیر مستقیمی در اقتصاد و توسعة آن جامعه دارند. لذا استراتژی های یک جامعة توسعه یافته لازم است بر مبنای مشارکت هر چه بیشتر و فعال تر زنان، که نیمی از جامعه را تشکیل می دهند، در امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی پی ریزی گردد. لذا توجه به وضعیت اشتغال زنان و هدایت آنها به بازار کار می تواند زمینة بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه و فعل آوردن این قشر از جامعه باشد. به همین دلیل، مجموعه عواملی که می تواند زمینه ساز مشارکت هرچه بیشتر این جمعیت توانمند در عرصه های اقتصادی اجتماعی کشور باشد از اولویت بیشتری برخوردار است.
مقالة حاضر که به روش تحلیلی توصیفی و کتابخانه ای انجام خواهد گرفت، در پی شناخت عوامل مؤثر و موانع اشتغال زنان و تعیین نقش این قشر در توسعه جامعه و سهم ایشان در نیروی کار شاغل می باشد. همچنین جایگاه زن و نقش او در ابعاد مختلف اندیشه دینی و سیستم حقوقی موجود با الگو گرفتن از سخنان و دیدگاه های امام خمینی به مناسبت های مختلف در خصوص مشارکت اجتماعی زنان مورد توجه نگارنده قرار گرفته است.
توسعه انسانی و عدالت جنسیتی در رویکرد قابلیتی آمارتیا سن(مقاله علمی وزارت علوم)
این تحقیق با روش تحلیلی _ تفسیری و در چارچوب اندیشه سیاسی به بررسی مهم ترین مفروضات نظری «رویکرد قابلیتی» آمارتیا سن و آثار آن بر حوزه عدالت جنسیتی می پردازد. در اینجا بیان می شود که فهم توسعه و آثار آن بر حوزه عدالت و برابری را نمی توان از مبانی فلسفی نهفته در آن جدا کرد. در همین زمینه بررسی جنسیتی نظریه های توسعه، حاکی از نارسایی آنها در زمینه مسائل زنان و موانع جنسیتی آنها در برخورداری از فرصت ها و منابع واقعی زندگی است. این رویکردها یا نگرش انفعالی به زنان دارند و یا با تلقی انتزاعی از آزادی و فرصت برابر، از توانمندی آنها غافل می شوند. رویکرد قابلیتی که مبنای رویکرد انسانی آمارتیا سن به توسعه است، در این زمینه چشم انداز جامعی را پیش روی ما می گذارد. سن با پیوندی که میان آزادی، عدالت و دموکراسی برقرار می کند، عاملیت بخشی به زنان را محور توسعه قرار می دهد. در این رویکرد، توسعه در درجه نخست باید با تمرکز بر توانمندسازی زنان، آزادی های ابزاری آنها را محقق سازد و در مرحله بعد، شرایط مناسب بیرونی را برای ابراز وجود و قدرت انتخاب گری آنها فراهم کند.
تبیین مفهوم فساد اقتصادی و سیاسی در جامعه توسعه محور
فساد و مبارزه با آن امروزه در بسیاری از کشورهای مختلف جهان به عنوان یک مسئله اساسی موردنظر است. یکی از اشکال جرم، فساد سیاسی و اقتصادی است. جرم یعنی عملی که قانون را نقض کند. به عبارت دیگر، هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم تلقی می شود. سازمان های بین المللی، فساد سیاسی و مالی را به عنوان یکی از مهمترین نگرانی های مدیریت دولتی و مانعی بزرگ برای توسعه پایدار قلمداد کرده اند. هر چه بر میزان فساد اقتصادی و سیاسی در جوامع در حال توسعه افزوده می شود، امنیت ملی بیشتر در معرض تهدید قرار می گیرد. اساسی ترین مبارزه با فساد سیاسی و اقتصادی شامل ایجاد زمینه اشتغال و کاهش بیکاری، توزیع عادلانه فرصت ها و جلوگیری از رانت خواری، فراهم کردن حداقل امکانات زندگی برای همه مردم است. این مقاله در پی تبیین نقش فساد در جوامع و تأثیر آن بر توسعه است. به این منظور، ابتدا وارد ادبیات مفهومی شده، به تعریف فساد سیاسی و اقتصادی که مانع اصلی توسعه و منشا مفاسد دیگر می باشد، و سپس به سطوح، انواع و مفهوم فساد در کشورهای مختلف اشاره می شود. آنگاه در یک بحث کوتاه، علل و عوامل موثر در فساد سیاسی و اقتصادی را بیان داشته، ضمن بررسی تطبیقی وضعیت فساد در کشورهای در حال توسعه، پیامدها و راهکارهای مبارزه با این پدیده ویرانگر را بیان خواهیم داشت.
بررسی رابطه فرهنگ سازی رسانه ملی با فرایند توسعه در ایران
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی عملکرد رسانه ملی و رابطه آن با فرایند توسعه در ابعاد سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان رشته مدیریت رسانه دانشگاه آزاد اسلامی وپیام نور در مقطع تحصیلات تکمیلی می باشد که 150 می باشد که 100 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که بین فرهنگ سازی رسانه ملی با فرایند توسعه سیاسی در ایران رابطه معنادار وجود دارد و همچنین بین فرهنگ سازی رسانه ملی با فرایند توسعه اقتصادی در ایران رابطه معنادار وجود دارد اما بین فرهنگ سازی رسانه ملی با فرایند توسعه فرهنگی در ایران رابطه معنادار وجود ندارد.
سیاست ها و چالش های ناصرالدین شاه در توسعه راه شوسه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول در راه سازی شوسه در ایران، از دوره قاجار شروع شد. در این تحول، نقش روشنفکران، قدرت های خارجی و پیوستن ایران به اقتصاد جهانی، بسیار مشهود بود. در این دوره توسعه راه سازی در کشور، به طور مستقیم با اقتصاد، رشد اجتماعی، بهداشتی و در نهایت توسعه و پیشرفت کشور در رابطه بود. ایجاد راه شوسه متناسب با اقتصاد و جمعیت منطقه مازندران، از دوره صفویه به عنوان یکی از اهداف نظام حاکمه مطرح بود تا اینکه در دوره ناصرالدین شاه قاجار(1264-1313ه .ق)، این طرح عملیاتی شد و راه شوسه مازندران ساخته شد. از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی و در دوران سلطنت ناصرالدین شاه، با رشد جریانهای اقتصادی و سیاسی جهان غرب و پیوستگی روزافزون اقتصاد و سیاست کشورها با یکدیگر، حکومت ایران متوجه نیاز به راه های نوین شد؛ ولی در این راستا مشکلات و چالشهای جدی فراروی شاه قاجار برای ایجاد راههای شوسه وجود داشت که مهمترین آنها نگرانی های سیاسی و نظامی از ایجاد چنین راه هایی بود. راه های جدید می توانست ساختار سنتی ارتباطات در ایران را به نفع قدرت های خارجی همسایه تغییر دهد، قدرت قبایل و طوایف ایلی را گسترش داده و در نهایت پایتخت سیاسی کشور را در معرض هجوم نظامی آسانتر قرار دهد. ناصرالدین شاه برای غلبه بر این نگرانی ها، سیاست توسعه تدریجی راه ها و حرکت توام با احتیاط را در پیش گرفت. وی اولین سعی جدی خود برای ساخت راه شوسه را معطوف به ساخت راه مازندران کرد. زیرا در مازندران، نفوذ قدرت های خارجی کمتر بود، طوایف رقیب نیرومندی وجود نداشت و طوایف ساکن منطقه روابط تنگاتنگی با دولت قاجار داشتند و از نظر اقتصادی نیز می توانست پایتخت سیاسی را در مسیر رشد و شکوفایی قرار دهد. در این مقاله مشکلات و فرایند راه سازی شوسه را در منطقه مازندران با تاکید بر سیاست های داخلی و خارجی ناصرالدین شاه مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد.
مطالعه میزان توانمندی سازمان های مردم نهاد (NGO ) فعال درحوزه بهزیستی استان مازندران
حوزههای تخصصی:
دراین تحقیق سعی براین است تا نشان داده شود که آیا وضعیت عوامل موثر بر توانمند سازی سازمان های مردم نهاد در حوزه بهزیستی استان مازندران مطلوب است؟ بدین منظور متغیرهای مستقل عوامل ساختاری، عوامل عملکردی و عوامل زمینه ای مورد بررسی قرار گرفت و برای رسیدن به هدف مورد بررسی با طراحی پرسشنامه وجمع آوری داده ها، با استفاده از نرم افزار spss اطلاعات تجزیه و تحلیل شده و به این نتایج رسیدیم که وضعیت عوامل مؤثر بر توانمندی سازمان های مردم نهاد(NGOs) در حوزه سازمان بهزیستی استان مازندران مطلوب است.
نقش مدیریت در تدوین راهکارهای اثر بخش توسعه (مطالعه موردی: شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی با توجه به افزایش جمعیت و تبدیل شهرها به اماکن صنعتی نیاز به یک سیستم مدیریتی به منظور تدوین اصول و راه کارهای مربوط به این توسعه احساس می گردد. از طرفی مدیریت شهری به عنوان بخشی از دانش مدیریت بایستی به مقوله زیست محیطی به عنوان یکی از مهمترین اجزائی تأثیر گذار در ساختار شهرها به منظور ایجاد مطلوبیت محیطی برای ساکنین توجه نماید. مقاله حاضر حاصل پژوهشی است با هدف اصلی بررسی عوامل مؤثر در تدوین راه کارهای مناسب و اثر بخش مقوله توسعه در حوزه مدیریت حاکم بر شهر که براساس روش تحقیق پیمایشی و با چارچوب قیاسی انجام یافته است. جمع آوری اطلاعات از طریق اسناد و مدارک، مشاهدات، مصاحبه و پرسش نامه با مقیاس لیکرت صورت گرفته است. جامعه آماری نیز ساکنین شهر تبریز با حجم نمونه 260 در نظر گرفته شده است. آزمون فرضیه ها استفاده از روش t-student بوده و یافته های تحقیق بیانگر این مهم است که نقش مدیریت شهری با برنامه ریزی اصولی و تأمین سرانه مناسب و ارائه آموزش های عمومی لازم و ایجاد مشارکت عمومی و توجه به توسعه آتی شهر در مقابله با اثرات سوء توسعه روزن افزون جمعیت و صنعتی شدن، موثر و حائز اهمیت است.
شناسایی و تحلیل نقش مؤلفه های آموزشی در توسعه آموزش کارآفرینی دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 92-1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مؤلفه های آموزشی بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 1391-1392 انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان مقاطع تحصیلی (دکتری، کارشناسی ارشد و کارشناسی) بوده که 220 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد که روایی آن با مطالعه منابع و اخذ نظرات استادان با تجربه و صاحب نظر در زمینه آموزش کارآفرینی به دست آمد و برای محاسبه پایایی، از آزمون آلفای کرانباخ استفاده که میزان آن 93/0a= ارزیابی شد. برای تحلیل داده ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که سیاست های تعیین شده بر توسعه آموزش کارآفرینی در دانشگاه تأثیر دارد. و بین مؤلفه های آموزشی اجرای برنامه، محتوای دوره و ارزشیابی در توسعه آموزش کارآفرینی در دانشگاه رابطه ی مستقیم و مثبت به دست آمد. همچنین یافته ها بیانگر آن است که شاخص های برازندگی اولیه در تأیید الگوی سیاستگذاری و مؤلفه های آموزشی اثر گذار بر توسعه برنامه های آموزش کارآفرینی دانشگاهی تناسب داشتن الگو را تأیید می کند.
تبیین جامعه شناختی میزان ترس از جرم در شهرستان های استان همدان در دو سطح خرد و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر، به تبیین جامعه شناختی متغیر ترس از جرم در استان همدان می پردازد. در سطح منطقه ای (میانه)، واحد تحلیل شهرستان های استان است که با تأکید بر متغیر سطح توسعه یافتگی، به تبیین میزان ترس از جرم در این شهرستان ها پرداخته است. در سطح خرد، متغیرهای مستقل عبارت اند از: بی سازمانی اجتماعی، سرمایة اجتماعی و کنترل اجتماعی. جامعة آماری نیز شامل تمامی سرپرستان خانوار ساکن در این شهرهاست که از بین آن ها 800 خانوار به شیوة نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش مورد استفاده، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. در برقراری ارتباط منطقی میان توسعه و ترس از جرم، از نظریة اسملسر استفاده شده است. در بررسی آشفتگی اجتماعی نیز شاخص هایی مانند بی سازمانی اجتماعی، نبود کنترل اجتماعی و نبود سرمایة اجتماعی به کار گرفته شد. مطابق نتایج، بین سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان و میزان ترس از جرم در این شهرستان ها رابطة معنادار وجود دارد. در سطح خرد نیز بین ترس از جرم و متغیرهای کنترل اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی و سرمایه اجتماعی ارتباط معنادار مشاهده می شود.
بررسی نقش گردشگری برتغییر الگوی مسکن در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رضوانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته بافت مسکونی روستاها، عمدتاً حاصل تعامل یا تقابل مستمر انسان روستایی با محیط و عوامل محیطی پیرامونی مانند مصالح ساختمانی بومی متناسب با اقلیم و تبعیت از منابع آب (رود، چشمه و قنات) و با کارکردهای سکونتی و اقتصادی با یک روند تکوینی طبیعی و درون زا شکل می رفت. اما در دهه های اخیر، الگوی مساکن روستایی به دلیل شهرگرایی و توسعه فعالیت های گردشگری با تأثیرپذیری از عوامل بیرونی و با شتاب زیادی در حال تغییر می باشد. روستاهای گردشگرپذیر شهرستان رضوانشهر از این امر مثتسنی نیست و در سال های اخیر، در مساکن روستایی آن تحولات زیادی رخ داده است. این مقاله که با هدف تبیین تغییر الگوی مسکن ناشی از تعاملات میان گردشگران و روستاییان تدوین گردیده، سعی شده به این پرسش که آیا الگوی معماری جدید در جامعه نمونه مطابق با خواسته و رضایت جوامع روستایی بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بوده است. در این مطالعه از بین 104روستای شهرستان رضوانشهر 23 روستای گردشگرپذیر به عنوان حجم بررسی شده است و با استفاده از روش کوکران از بین 5250 خانوار برای 358 خانوار ساکن در روستاهای نمونه، 8 نفر از مسئولان دولتی و تمامی مدیران محلی پرسشنامه تکمیل شده است، داده ها با آزمون T مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از داده ها بیانگر این واقعیت است که معماری سنتی و بومی در حال از بین رفتن می باشد و جای خود را به معماری شیوه مدرن شهری داده است. این نتایج نشان می دهد که در شیوه ساخت و ساز مساکن جدید مؤلفه های استحکام سازی با امتیاز 5/73 از تأثیرات مثبت و مورد رضایت مردم به شمار می رود اما از نظر کارکردی و اقتصادی با 4/9 امتیاز مغایر با شرایط زندگی روستایی می باشد.
تحلیل شاخص پایداری در بین کشورهای آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای توسعه پایدار منطقه ای، فرمول واحدی برای تمام کشورها به دست نیامده است و در هر کشور باید با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و شرایط اکولوژیکی، معیارهای خاص توسعه پایدار را شناسایی کرد. شناخت مؤلفه ها، شاخص ها و نماگرهای برخورداری، در گرو شناخت هرچه بهتر شاخص های توسعه است؛ زیرا شاخص ها نه تنها ابزاری برای اندازه گیری هستند، بلکه راهنمایی برای چگونگی درک مفهوم توسعه پایدار نیز قلمداد می شوند و انتخاب و تعیین دقیق آن ها در امر توسعه و محرومیت و اینکه آیا وضعیت توسعه یافتگی پایدار یا ناپایدار است، یکی از مراحل اساسی در برنامه ریزی توسعه شهری است؛ بنابراین، شاخص ها یکی از اجزای ضروری برای ارزیابی کلی میزان پیشرفت به سوی توسعه پایدار به شمار می روند. پژوهش حاضر، با استفاده از 32 شاخص، توسعه پایدار را در میان کشورهای آسیایی تحلیل می کند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و در آن، از تکنیک چندمعیاره (تاپسیس) برای سطح بندی کشورهای آسیایی مورد مطالعه استفاده شده است. نتایج به کارگیری تکنیک تاپسیس نشان می دهد در بین سال های 1385، 1387، 1389 و 1391 کشورهای نپال، کامبوج و بوتان در رتبه های نخست قرار دارند و در همین سال ها، کشورهایی مانند ترکمنستان، عراق، فلسطین اشغالی، اردن و سوریه، ناپایدار به شمار می روند. در حالت کلی طی سال های مورد ارزیابی برخورداری کشورها از لحاظ شاخص های مورد سنجش محسوس بوده و تغییر خاصی در آن ها از سال 1385 تا 1391صورت نگرفته است و بیانگر ناپداری نسبتا بالای کشورها از بّعد شاخص پایداری می باشد.
گونه شناسی ذی نفعان مناطق ساحلی در حمایت از پارادایم توسعه گردشگری پایدار (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت و همکاری ساکنان، تضمین کننده موفقیت اجرای برنامه های گردشگری پایدار است و نبود این مشارکت موجب شکست اجرای آن ها می شود. به همین سبب، سنجش نگرش ساکنان به توسعة گردشگری پایدار، اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع می پردازد و میزان حمایت ساکنان از توسعة گردشگری پایدار را نیز در شهر بابلسر مطالعه می کند. هدف این پژوهش، بررسی نگرش ذی نفعان گردشگری به فعالیت های پایدار و طبقه بندی آن ها براساس نگرش هایشان به فعالیت های مربوط به توسعة گردشگری پایدار و نیز بررسی ویژگی های جمعیت شناختی هر طبقه است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای شهر بابلسر (درمجموع، 13,486 خانوار) است. بنابر جدول مورگان، از میان آن ها 380 نمونه به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شدند. برای سنجش نگرش ساکنان، از مقیاس SUS-TAS استفاده شد. تحلیل داده ها در سه مرحله انجام گرفت. در مرحله نخست، برای تعیین روایی سازه پرسشنامه، از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel استفاده شد و تأیید روایی پرسشنامه صورت گرفت. در مرحله دوم، برای تقسیم نمونه ها به گروه های متجانس براساس نگرش آن ها به فعالیت های پایدار در توسعة گردشگری، از تحلیل خوشه ای با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد و نمونه ها به سه گروه تقسیم شدند: بدبینان، حامیان متوسط و حامیان سرسخت. در مرحله سوم، برای مشخص کردن تفاوت های جمعیت شناختی خاص هر طبقه، برحسب مقیاس متغیرهای مورد مقایسه، از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و کروسکال- والیس استفاده شد. مطابق نتایج این آزمون، گروه ها از نظر توزیع متغیرهای مدت سکونت در منطقه و وضعیت تأهل همگون اند و از نظر متغیرهای سن، جنس، سطح تحصیلات، میزان درآمد ماهیانه و ارتباط شغل با گردشگری تفاوت معنادار دارند.
شناسایی راهکارهای توسعه روستایی با استفاده از چارچوب مشارکتی SOAR مورد: روستای میغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی به معنای ارتقای سطح رفاه و معیشت روستاییان، همواره دغدغه اندیشمندان و سیاست گذاران توسعه بوده و هست. در این رابطه تاکنون رهیافت های بسیاری از طرف اندیشمندان به منظور افزایش سطح زندگی و رفاه روستاییان مطرح گردیده است. در رهیافت های بالا به پایین فرض بر این است که سیاست های توسعه ای نوین به علت پیروی از عقلانیت مدرن مطمئناً موردپذیرش جوامع روستایی خواهد بود. ولی در عمل این رهیافت ها به علت عدم انطباق با نیازها و اولویت های اجتماعی –فرهنگی روستاییان و درگیر نکردن ذی نفعان، همواره با شکست نسبی همراه بوده است. ازاین روی در این پژوهش با بهره گیری از چارچوب مشارکتی و مثبت اندیش SOAR سعی شد با درگیر نمودن ذی نفعان قابلیت ها، ظرفیت ها و راهکارهای توسعه در روستای میغان شناسایی شود.روش پژوهش حاضر، کیفی و هدف آن کاربردی است. گردآوری اطلاعات از طریق برگزاری جلسات گروه های بحث از سه گروه هفت نفره ذی نفع کلیدی روستا (مدیران؛ نخبگان، اهالی) که از طریق ماتریس علاقه- قدرت انتخاب شده اند، به دست آمده است. درنهایت ذی نفعان به همراه مدیران گروه ها که به عنوان تسهیلگر فعالیت داشتند، در چهار مرحله به بررسی قوت ها، فرصت های پیش رو، آرمان ها و نتایجی که باعث توسعه روستا می گردد، پرداخته اند. درنهایت ذی نفعان نتایجی مانند مشارکت در ایجاد سردخانه جهت نگهداری محصولات کشاورزی، مشارکت و همکاری در تأسیس شرکت های تعاونی متنوع در روستا، برپا شدن بازارهای هفتگی، ایجاد ساز کارهایی جهت تبدیل شدن به مرکز بخش در سال های آتی، ایجاد کارخانه جات محلی فراورده های دامی با توجه به قابلیت های منطقه در تولید شیر، برگزاری مراسم های مذهبی عاشورا باشکوه، جذب گردشگر مذهبی- فرهنگی، تشکیل کارگروه اتاق فکر در روستا، ایجاد ساز کارهایی جهت خدمات دهی به روستاهای پایین دستی و درنهایت مدرن نمودن دامداری های موجود را به عنوان راهکارهای اجرایی توسعه روستا شناسایی نمودند.
سند راهبردی آمایش سرزمینی بخش ورزش استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزش به عنوان یکی از مهم ترین ارکان توسعه شش بر آن به منظور رسیدن به توسعه پایدار اجتناب ناپذیر است[MO1] . هدف این پژوهش تدوین سند راهبردی بخش آمایش سرزمینی ورزش استان اصفهان است. جامعة آماری پژوهش، صاحب نظران ورزش استان اصفهان بودند. در مجموع 150 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری و تحلیل داده ها از ترکیبی از روش های کیفی پرسشنامة باز و مصاحبه و روش های کمی ضریب دهی و رتبه دهی استفاده شد. ابزار پژوهش، پرسشنامة باز بود که در آن از پاسخ دهندگان خواسته شد تا قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای بخش ورزش را فهرست کنند، ضمن اینکه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ارائة مدل به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت و بخشی از اطلاعات به دست آمده در محیط نرم افزار Arc – GIS تحلیل و بررسی شد. نتیجه کلی مطالعات آمایش بخش ورزش استان اصفهان نشان داد که سرانه بخش ورزش استان با 51/0 متر مربع رتبه 23 کشور را دارد؛ ضمن اینکه اماکن و فضاهای ورزشی در پهنه استان به طور غیرمتوازنی توزیع شده است. مهم ترین اهداف کلان سند ارتقای نگرش آمایشی در سیاست گذاری ها و ارتقای همگرایی و هماهنگی بین بخشی در ورزش استان است. ایجاد و تعمیق نگرش آمایشی برای برقراری توازن در فاکتورهای آمایشی، هم افزایی هرچه بهتر فعالیت های ورزشی سازمان ها را می توان به عنوان مهم ترین راهبرد های بخش ورزش استان در نظر گرفت.
تدوین راهبردهای توسعه ورزش قهرمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین راهبردهای توسعه ورزش قهرمانی ایران بود. جامعه آماری تحقیق مدیران و متخصصین حوزه ورزش قهرمانی، فدراسیون های ورزشی و اعضای هیئت علمی رشته های تربیت بدنی دانشگاه های کشور که تعداد آنها «850 نفر» بود. برای نمونه تحقیق در بخش کیفی از نظرات 25 تن از متخصصین ورزش قهرمانی استفاده شد که نمونه ها به طور هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی نیز با استفاده از جدول مورگان 265 نفر به طور تصادفی - طبقه ای برای نمونه تحقیق برگزیده شدند. برای دست یابی به اهداف تحقیق با استفاده از روش دلفی فهرستی از نقاط قوت، ضعف ها، فرصتها و تهدیدهای توسعه ورزش قهرمانی ایران تهیه شد. سپس بر مبنای فهرست تهیه شده، پرسشنامه محقق ساخته 61 سئوالی تهیه و در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. برای تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در بخش کیفی از روش دلفی و در بخش کمی از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله تحلیل عاملی تاییدی با کمک دو نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد برای توسعه ورزش قهرمانی 10 نقطه قوت، 15 ضعف، 6 فرصت و 16 تهدید وجود دارد. بر اساس تحلیل SWOT در مجموع 15 راهبرد برای توسعه ورزش قهرمانی ایران تدوین شد. همچنین موقعیت راهبردی توسعه ورزش قهرمانی ایران در وضعیت تدافعی قرار دارد.