مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
توسعه
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت وضعیت توسعه مناطق، قابلیت ها و تنگناهای آنها در برنامه ریزی منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف مناطق نوعی ضرورت برای ارایه طرح ها و برنامه ها محسوب می شود. از آنجا که یکی از موانع مهم توسعه، وجود پدیده دوگانگی و عدم توازن های اقتصادی- اجتماعی در سطح منطقه است، بر این اساس شناسایی بخش هاى مختلف اقتصادى، اجتماعى، فرهنگی، زیربنایى و ... در مناطق، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این امر زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه نواحی و همچنین پی ریزی و ایجاد توسعه یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی می شود. مقاله حاضر بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی است و به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان، 25 شاخص توسعه شهری نرم سازی، انتخاب و با استفاده از روش تحلیل عاملی به تجزیه و تحلیل شاخص ها پرداخته و آنها را در 5 عامل معنی دار دسته بندی کرده است و رتبه بندی شهرستان ها بر مبنای این پنج عامل انجام شده است. هم چنین با استفاده از روش تحلیل خوشه ای 3 سطح مشخص گردید که شهرستان های همگن، در یک سطح و در کنار یکدیگر قرار گرفتند.
ضرورت ها و کارکردهای رادیوی آموزشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از رادیو برای آموزش گروه های مختلف اجتماعی در بسیاری از کشورهای جهان سابقه طولانی دارد، اما نتایج تحقیقات انجام شده نشان می دهد در ایران، به طور جدی، از ظرفیت های آموزشی رادیو در دو حوزه آموزش رسمی و غیررسمی بهره برداری نشده است. این پژوهش با هدف طرح ضرورت تأسیس رادیوی آموزشی در ایران، با توجه به شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور و نیز ارائه الگوهای مطلوب برنامه سازی در چنین رادیویی انجام شده است و چارچوب نظری آن را نظریه های لاسول و دانیل لرنر تشکیل می دهند.
این پژوهش با استفاده از روش کیفی انجام شده و برای جمع آوری داده ها، از مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختار یافته با 8 نفر کارشناس استفاده شده است.
با تحلیل یافته های پژوهش، می توان گفت در کشوری مانند ایران، با گستره جغرافیایی وسیع، فراوانی جامعه روستایی، تعدّد فرهنگ ها و مشکلاتی مانند دسترسی نداشتن به خدمات و امکانات آموزشی، نیاز به راه اندازی ایستگاه رادیویی آموزشی به صورت مبرم احساس می شود. رادیو به دلیل سهولت دسترسی و برخورداری از پوشش وسیع و گسترده، می تواند با بهره گیری از الگوی برنامه ای مناسب، هم به عنوان وسیله کمک آموزشی در اثربخشی آموزش های رسمی نقش مؤثر ایفاکند و هم با آموزش های غیررسمی، گام مؤثری در بالابردن سطح آگاهی های مردم، تسهیل و تسریع فرایند توسعه و برقراری عدالت آموزشی برداشته، پاسخ گوی مناسبی به نیازهای آموزشی لایه های مختلف اجتماعی باشد.
بررسی رابطه ابعاد توسعه یافتگی با مرگ (خودکشی - دیگرکشی): مطالعه تطبیقی در سطح کلان
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی زوایای پیدا و پنهانی دارد، با پیامدهایی که هماره مثبت نیست. این پژوهش با دنبال کردن رهیافت جامعه شناختی پارسونز و نظام های چهارگانه او تلاش کرد، نگاهی نو به خودکشی و دیگرکشی داشته باشد تا به درک روشن تری از رابطه ابعاد توسعه یافتگی با مرگ عامدانه دست یابد. مطالعه تطبیقی با تکنیک تحلیل ثانویه با کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت. داده ها از معتبرترین سایت های بین المللی بدست آمدند. با واحد تحلیل قرار دادن کشور، داده ها در سطح کلان به صورت تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند: 1- از بین چهار توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پارسونز، نقش توسعه اجتماعی در تغییرات نرخ خودکشی مهم تر است. 2- هر چهار نوع توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پارسونز با دیگر کشی، رابطه دارند اما تأثیر توسعه فرهنگی قوی تر است. لذا دو راهکار توجه به وجود رابطه انسانی- اجتماعی و ایجاد ظرفیت فرهنگی در کنشگران اجتماعی را بمنظور کاهش مرگ های عامدانه، می توان مورد توجه قرار داد.
همگرایی نگرش های جامعه شناختی و اقتصادی در رویکرد نهادگرایی به توسعه
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارائه تصویری از تعامل و همگرایی جامعه شناسی و اقتصاد در رویکرد نهادگرایی به توسعه است و قصد دارد ابعاد گوناگون این دستگاه نظری را در تبیین توسعه نشان دهد. در این مقاله، ابتدا با بررسی تعریف نهاد، دیدگاه میردال به نهادگرایی و توسعه آورده شده سپس سیر رشد و تکمیل مکتب نهادگرایی ذکر شده و سرانجام نگرش این مکتب به توسعه اقتصادی آورده شده است. می توان گفت که نهادگریان، توسعه را با نگاهی روشمند و متکی به ابزارهای تحلیلی اقتصادی و بطور همزمان لحاظ کننده ی تمامی عوامل فراتر از رشته ی اقتصاد می نگرند. یکی از جمع بندی های مهم نهادگرایان این است که آموزه ی اقتصاد بازار آزاد در بهترین حالت، حتی اگر همه ی کاستی های روش شناختی آن نادیده گرفته شود فقط می تواند موارد موفق توسعه را تبیین کند. مطالعات تاریخی نهادگرایان نشان می دهد که در تاریخ بیشتر واحدهای اقتصادی – اجتماعی جهان ناکارآمد بوده اند و در چارچوب الگوی تبیینی اقتصاد متعارف، که از آموزه ی داروینیسم اجتماعی تأثیر پذیرفته است تبیین شدنی نیستند. بنابراین نهادگرایان کوشیده اند بقای واحدهای ناکارآمد را نیز روشمندانه تبیین کنند. بر همین اساس، می توان گفت نهادگرایان که با تعامل رویکردهای جامعه شناختی و اقتصادی به تبیین مباحث توسعه ای و اقتصادی پرداخته اند، الگویی روشمند و جامع نگر را برای تبیین توسعه به ویژه توسعه اقتصادی ارائه داده اند.
توسعه به مثابه سلطه، واکاوی آثار ادوارد سعید
حوزههای تخصصی:
منطق انباشت و تمایل فزاینده به سود اساس نظام تولید سرمایه داری را تشکیل می دهد. به موازات حرکت های استعماری دولت های غربی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین با تعبیر سخاوتمندانه ی «رسالت متمدن سازی» دانشمندان علوم تجربی و انسانی نیز با خلق و بازتولید «دیگری» فروتر، زمینه های فرهنگی و روانی سلطه ی غرب بر بقیه ی جوامع را ممکن ساختند. مکانیزم شکل گیری این گفتمان به بهترین شکل در نوشته های و آثار ادوارد سعید ،خاصه دو کتاب ""شرق شناسی"" و ""فرهنگ و امپریالیسم"" منعکس است. این مقاله نیز با تاکید بر آثار این نویسنده، درصد پاسخگویی به این پرسش است که مفهوم توسعه در آثار و اندیشه های منتقدین توسعه، خاصه ادوارد سعید به چه نحو و معنایی بازتاب یافته است؟ این کار با روش اسنادی و به صورت تحلیل محتوای کیفی آثار انجام یافته است. ادوارد سعید هژمونی فرهنگی استعمار و سرمایه داری را به نقد کشیده و با تحلیل محتوای متون سفرنامه ها ، تاریخ نگاری هاو رمان های شرق شناسان، نقش آنان را در تجلیل از هویت فراتر غرب و تحقیر هویت فروتر شرق برملا می سازد. با تأمل در دو اثر سعید این نتیجه را می توان دریافت که در آثار شرق شناسان، توسعه زبان و نرم افزاری است که سلطه غرب بر شرق، در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و بدون خشونت امکان پذیر شده و تداوم یافته است.
تحلیل گفتمان سه برنامه توسعه با رویکردی به مسائل زنان و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسائل زنان و خانواده در برنامه های توسعه یکی از الزامات و سیاست های توسعه به شمار می آید. یکی از پیش شرط های لازم جهت طراحی الگوی بومی توسعه در ایران، نگاه انتقادی به برنامه های پیشین توسعه در ایران است. در این مقاله با مروری بر دیدگاه ها و نظریات عمده درباره توسعه و با تأکید بر مسئله زن و خانواده، به تحلیل گفتمان برنامه سوم، چهارم و پنجم توسعه پرداخته شده است.در تحلیل گفتمان تلفیقی، از رویکردهای لاکلا، موف و فرکلاف استفاده شده است. برنامه توسعه سوم و چهارم به گفتمان اصلاح طلب و برنامه توسعه پنجم به گفتمان اصولگرا نسبت داده شده است. تأکید گفتمان اصلاح طلب بر نشانه های ""اصلاحات""، ""توسعه سیاسی"" و ""جامعه مدنی"" است، اما در مقابل، تأکید گفتمان اصولگرا بر نشانه هایی چون: ""قانون اساسی""، ""توسعه اقتصادی""، ""عدالت""، ""ارزش های دینی و اخلاقی"" و ""استقلال"" است. گفتمان اصلاح طلب در حوزه مربوط به توسعه جنسیتی تلفیقی از رویکردهای توانمندسازی و جنسیت و توسعه را نمایندگی می کند؛ اما، گفتمان اصولگرا با نگاهی انتقادی به رویکردهای عمده در نظریات توسعه تلاش در جهت نظریه پردازی بومی در حوزه مسائل زنان و خانواده با رویکرد خانواده گرایی دارد.
بررسی نقش احساس تعلّق محلّه ای در افزایش مشارکت اجتماعی (مورد مطالعه ی: محله قزل قلعه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال سیاست جدید شهرداری تهران در راه تبدیل شدن به یک نهاد اجتماعی، طرح مدیریّت محلّه برای تمرکززدایی در اداره ی امور شهری با مشارکت شهروندان مطرح شده است. سؤالات اصلی تحقیق حاضر این است: وضعیت حس تعلق محله ای موجود در بین ساکنان محله ی قزل قلعه تهران چگونه است؟ این پدیده متأثر از چه عواملی خواهد بود؟ و آیا با مشارکت اجتماعی در سطح محلات ارتباط دارد. هدف از پژوهش شناسایی سطح حس تعلّق محلّه ای، میزان بهره وری محلّه ای و شناخت محلّه ای و نهایتاً سطح آمادگی برای مشارکت است. چارچوب نظری تحقیق الگوی مک میلان و چاویس در مورد حس تعلّق محلّه ای و نیز مشارکت مجید رهنماست. این پژوهش به روش کمّی صورت گرفته و تمام ساکنان ۱۸ سال به بالای محله قزل قلعه ی تهران جمعیت آماری این پژوهش محسوب می شوند. نوع نمونه گیری بر اساس نمونه گیری خوشه ای است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین میزان هزینه های زندگی خانوارها، نوع شغل، تعداد سال های سکونت افراد در محله و حس تعلق محله ای شان نسبت به محله رابطه ی معناداری وجود دارد، در حالی که بین وضعیت مسکن، جنسیت، سن، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و حس تعلق محله ای رابطه ی معناداری وجود ندارد. از دیگر نتایج این تحقیق این بود که متغیر شناخت محله ای بیشترین (۵۲/۰) تأثیر را بر متغیر وابسته یعنی آمادگی برای مشارکت داشته است. پس بیشترین تأثیر بر روی متغیر وابسته را حس تعلق محله ای ایجاد می کند؛ یعنی در مجموع ۲۷ درصد از متغیر تمایل به مشارکت تحت تأثیر این متغیر قرار دارد. در این تحقیق متغیر بهره وری محله ای نیز به دلیل اینکه سطح معناداری آن از ۵% بزرگتر است، تأثیری بر متغیر وابسته ندارد و از معادله ی رگرسیون خارج می شود.
ارزیابی وضعیت توسعه منطقه ای در میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه متعادل منطقه ای به عنوان یکی از دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان کشورها، همواره در صدر برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی قرار داشته و اولویت اصلی تصمیم گیران کلان کشورها بوده است. هدف این مقاله ارزیابی وضعیت توسعه منطقه ای در میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. روش این تحقیق اسنادی و کتابخانه ای و تکنیک تجزیه و تحلیل مدل تاکسونومی عددی و فاکتورآنالیز است. مقطع آماری سال 1385 است و در موارد وجود اطلاعات به روزتر، از آن استفاده شده است. در تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS برای تحلیل عاملی و از نرم افزار Excel برای برنامه نویسی و محاسبات تاکسونومی عددی استفاده شده است. در نهایت شهرستان ها و بخش های محروم و برخوردار استان آذربایجان شرقی بر اساس شاخص های مورد نظر معرفی شدند.
بررسی وضعیت توسعه نظام ملی نوآوری (NIS) در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت توسعه نظام ملی نوآوری در جمهوری اسلامی ایران است. تحقیق حاضر از نظر ماهیت جزء پژوهش های کمّی، از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و از نظر روش، توصیفی پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی و آزاد تهران و همچنین مدیران و متخصصان بخش صنعت است که در حوزه نظام ملی نوآوری دارای آثار تألیفی یا ترجمه ای و یا مسئولیت های مدیریتی و اجرایی بوده اند که تعداد برآورد شده 74 نفر بوده است. نتایج نشان داد: مهم ترین عامل محدودکننده در زمینه توسعه نظام ملی نوآوری در کشور «اقتصاد دولتی و کم توجهی به جلب مشارکت بخش خصوصی به ویژه در حوزه کارآفرینی»، مهم ترین عامل تقویت کننده «تأکید بر توسعه علم، فناوری، نوآوری و کارآفرینی در اسناد و برنامه های بالادستی نظام» و مهم ترین راهبرد کلان «تدوین الگوی جامع، برنامه دقیق و راهکارهای عملیاتی در زمینه توسعه علم، فناوری، نوآوری و کارآفرینی» بوده است.
نقدی بر شیوه بهره گیری از ماتریس SWOT در تحقیقات راهبردی توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات استراتژیک ایران، در رشته ها و گرایش های مختلف استفاده از ماتریس سوات (SWOT) بسیار رایج شده است. این مقاله ضمن بررسی کمی و کیفی این تحقیقات، به شیوه به کارگیری ماتریس و انتظاری که از آن می رود نقد وارد می کند. در این تحقیقات، سوات روشی است که بر مبنای آن، راهبردهای مناسب استخراج می شوند. راهبرد، نحوه حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را نشان می دهد؛ بنابراین در تدوین آن باید هر دوی آنها مورد تحلیل گرفته و لحاظ شوند. در حالی که سوات، ابزاری برای تحلیل وضع موجود است. تنها با تحلیل وضع موجود نمی توان راهبردهای مناسب برای رسیدن به اهداف تدوین کرد. تدوین راهبردهای مناسب، قابل توصیه و کاربرد، تنها پس از تحلیل وضع موجود و نیز تحلیل دقیق از اهداف و محک زدن راهبردها با مختصات هر دو نقطه کنونی و آینده امکان پذیر است.
تحلیل انگیزه های زنان روستایی برای مشارکت در برنامه های آموزشی و ترویجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، واکاوی انگیزه های زنان روستایی برای مشارکت در برنامه های آموزشی و ترویجی بود. این پژوهش از نوع توصیفی است و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش زنان روستایی شرکت کننده در دوره های آموزشی برگزار شده در مرکز آموزش های ترویجی بیستون واقع در استان کرمانشاه بودند (260N=) که از این تعداد 175 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط پانلی از متخصصان ترویج و آموزش کشاورزی مورد بررسی، اصلاح و تایید قرار گرفت. ضریب اعتبار (کرونباخ آلفا) پرسشنامه با انجام آزمون پیش آهنگ 85/0 بدست آمد. بر اساس یافته ها انگیزه زنان روستایی برای شرکت در دوره های آموزشی و ترویجی خوب ارزیابی شد. 4 انگیزه پیشرفت، انگیزه ابراز وجود و ارتباط، انگیزه توانمندی اقتصادی و انگیزه خدمت مهم ترین انگیزه های زنان روستایی برای شرکت در دوره های آموزشی ترویجی بودند.
تبیین نقش شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها کانون اصلی رویدادها، کنش ها، واکنش ها و انواع تعاملات و مناسبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی اند و از سوی دیگر به عنوان یک پدیده مدرن معرف جایگاه و نقش ملت ها در روند توسعه تعاملات و مناسبات مذکور محسوب می شوند؛ بدین معنی که شکل گیری شهر و توسعه شهرنشینی ضمن اینکه متأثر از نتایج تصمیم گیری های عمدتاً سیاسی است، خود نیز پیامدهای فوق العاده ای در فرهنگ سیاسی و سیاست ملی، منطقه ای و حتی جهانی دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی و تبیین نقش رشد شهر و شهرنشینی در توسعه فرهنگ سیاسی است. در این راستا برای استخراج مؤلفه، شاخص و متغیرهای شهرنشینی و فرهنگ سیاسی و همچنین سنجش ارتباط و آثار مستقیم و غیرمستقیم آنها از روش شناسی آمیخته بهره گرفته شده است. فرایند کلی پژوهش نیز به دو بخش تدوین و ترسیم مدل تأثیر شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی و سنجش و آزمون میزان تأثیرگذاری شهرنشینی بر توسعه فرهنگ سیاسی تقسیم می گردد. در گام اول پژوهش، برای ترسیم اولیه مدل از روش دلفی سیاستی و در گام دوم نیز از پرسش نامه بهره گرفته شده است. به منظور سنجش روابط بین مؤلفه های پژوهش از آزمون ناپارمتریک اسپیرمن و برای برآورد آثار مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه ها بر توسعه سیاسی از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهرنشینی و فرایند آن یکی از مؤلفه های زیربنایی توسعه فرهنگ سیاسی به طور اخص و توسعه سیاسی به طور اعم است. همچنین مؤلفه های مشارکت سیاسی، آگاهی سیاسی، آزادی بیان و اندیشه و دموکراسی، نهاد سازی و تضعیف بنیان های عشیره ای، قومی و جنسیتی هر یک تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته اند. نیز متغیرهای بسیج اجتماعی و شکل گیری فضاهای عمومی و مجازی تأثیر غیرمستقیم بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته اند. از بین متغیرهای شهرنشینی، تضعیف بنیان های قومی و عشیره ای با میزان ارتباط کل ۸۵۳/۱ بیشترین و بسیج اجتماعی با ۶۵۴/۰ کمترین تأثیر را بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته است. از سوی دیگر، متغیر آزادی بیان و اندیشه به عنوان یکی از متغیرهای مؤلفه های توسعه فرهنگ سیاسی، با ۱۳۹/۱ بیشترین و دموکراسی با ۸۷۹/۰ کمترین تأثیر را بر توسعه فرهنگ سیاسی داشته است.
بررسی تطبیقی بهره گیری از آبهای زیرزمینی روستایی به وسیله ی قنات و چاه (مطالعه ی موردی: بخش های شوقان و سنخواست شهرستان جاجرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تطبیقی بهره برداری از منابع آب و نقش آن بر توسعه ی سکونتگاه های روستایی بخش های شوقان و سنخواست است. بنابراین روی آوردن به احداث چاه های عمیق و نیمه عمیق و گسترش روزافزون آنها، باعث تغییراتی شدید در نظام بهره برداری از منابع آب و درنهایت، از بین رفتن روش های سنّتی می شود. هر چند هزینه های احداث قنات بالاتر از چاه است، اما بازدهی قنات در درازمدّت در قبال مخارج آن، بسیار زیادتر و باصرفه تر است. یافته های این مقاله نشان می دهد که در محدوده ی مورد مطالعه 57 رشته قنات (33%) خشکیده اند؛ زیرا این قنوات در برابر چاه ها (دیزلی و برقی) توان برابری نداشتند. چاه ها که ابتدا (پیش از اصلاحات ارضی 1340) به صورت مکمل در کنار منابع دیگر آب مورد توجّه بودند، در مدّت زمان کوتاهی(کمتر از سه دهه)، جایگزین قنوات شد و موجب بروز مسائل و تحوّلات گسترده ای در سطح محدوده شدند. جایگزینی چاه با قنات همچنین پیامدهای مکانی فضایی دیگری همچون: افزایش درآمد و قدرت خرید زارعان، افزایش رونق اقتصادی محدوده، کاهش جمعیّت روستاهایی که قنوات آنها خشک شده است، مهاجرت جمعیّت روستایی به روستاها و شهرهای اطراف و ... را به همراه داشت. در نتیجه هم اکنون چاه ها و قنوات، مهم ترین منابع آب در دسترس هستند. بنابراین توجّه و اهمّیّت دادن به این دو و استفاده ی درست و بهینه از آنها می تواند راهکاری برای توسعه ی پایدار روستایی تلقی شود.
تبیین نسبت و همبستگی توسعه و امنیت عمومی در چارچوب تقسیمات کشوری ایران مطالعه موردی: شکل گیری استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین ارتباط دو مؤلفه توسعه و امنیت عمومی در بستر تقسیمات کشوری، موضوع اصلی پژوهش حاضر را تشکیل می دهد. توسعه امری چندبعدی است که مستلزم ایجاد تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم، تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری ها و ریشه کن کردن محرومیت است. محرومیت از دید بسیاری از صاحب نظران و پژوهشگران، فقط در معنای اقتصادی و مادی آن فهمیده نمی شود و تمام جنبه های زندگی اجتماعی را شامل می شود. رویکرد اصلی در این پژوهش، محرومیت نسبی است. محرومیت نسبی یکی از ابعاد اساسی توسعه بوده و یک احساس است. یکی از نمودهای اصلی احساس محرومیت نسبی، احساس تبعیض است. احساس تبعیض زمینه ساز بروز نارضایتی و آشوب های اجتماعی بوده و ممکن است امنیت عمومی یک کشور را با مشکل مواجه کند. این پژوهش با استفاده از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا ارتباط توسعه و امنیت عمومی، نظام تقسیمات کشوری ایران را متأثر کرده است؟ فرضیه در نظر گرفته شده آن است که ارتباط توسعه و امنیت عمومی، توانایی تأثیرگذاری بر نظام تقسیمات کشوری ایران (و منطقه مورد مطالعه) را دارد. همه بررسی های تاریخی و رویدادهای جاری حاصل از این پژوهش در منطقه مورد مطالعه (استان قزوین)، گویای این واقعیت است که ارتباط توسعه و امنیت عمومی، بر تقسیمات کشوری ایران تأثیرگذار بوده است.
تحلیل نظام بنادر شمال کشور در راستای توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنادر از عوامل تسریع کنندة فرایند توسعة اقتصاد ملی/ منطقه ای و محلی هستند و نقش تعیین کننده ای در سازمان دهی به فضای ملی دارند. درواقع، هر منطقة جغرافیایی مزیت های متفاوت جغرافیایی و محیطی برای توسعه دارد و همین امر سبب نابرابری در پیشرفت کشورها شده است. امکان دسترسی به آب های آزاد و ارتباط با بندرگاه های بزرگ، همواره از عوامل مهم و اثرگذار در احیا و رشد تجاری کشورها بوده است. همچنین شرایط اقتصادی بنادر به گونه ای است که اغلب آن ها به دنبال دستیابی به جایگاهی رقابتی در سطح بین الملل هستند، اما در این میان باید به نقش بنادر در توسعة داخلی و توسعة منطقه ای نیز توجه کرد. هدف از این پژوهش، ارزیابی و شناخت بنادر دریای خزر برای توسعة این منطقه است. پس از بررسی های کلی و مقایسة معیارهای مورد بررسی، از میان بنادر شمال کشور که در محدودة دریای خزر واقع شده اند، سه بندر انزلی در استان گیلان و نوشهر و امیرآباد در استان مازندران، با توجه به ویژگی ها، برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از منابع اسنادی و همچنین بهره گیری از مدل AHP انجام شده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان می دهد که بندر انزلی در میان سه بندر مورد مقایسه، به لحاظ معیارهای مورد بررسی، در مرتبة اول اهمیت قرار دارد. به همین سبب، به عنوان مناسب ترین بندر برای توسعة منطقة شمال کشور انتخاب شد.
رویکردهای توسعة اجتماعی در دیدگاه اعضای هیئت علمی گروه های علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة اجتماعی یکی از مهم ترین چالش های کنونی جوامع درحال توسعه است؛ زیرا از سویی بیانگر سطح انسجام اجتماعی آن ها و از سوی دیگر نشان دهندة ظرفیت های انسانی و اجتماعی این جوامع است. امروزه رابطة بین سطح توسعه یافتگی هر کشور و رفاه، آسایش، رضایت اجتماعی، سلامت روحی و روانی و احساس کامیابی شهروندان آن بر کسی پوشیده نیست. در این پژوهش، رویکرد های توسعة اجتماعی از منظر اعضای هیئت علمی گروه های علوم اجتماعی دانشگاه های دولتی استان تهران بررسی شده است. روش پژوهش، کیفی است و با استفاده از نظریة مبنایی انجام شده است. در نظریة مبنایی، برای گردآوری داده ها معمولاً از تکنیک مصاحبه استفاده می شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر نیز از طریق مصاحبة حضوری با استادان گروه علوم اجتماعی، داده های لازم گردآوری شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که همة مصاحبه شوندگان به اهمیت توسعة اجتماعی در کشور اعتقاد دارند. آن ها لازمة رسیدن به توسعه را توجه جدی به حوزة اجتماعی و ارتقای سطح آگاهی و مشارکت واقعی شهروندان در فرایندها و برنامه های توسعه می دانند. تحلیل و ارزیابی دیدگاه مصاحبه شوندگان بیانگر آن است که جامعة ایران هنوز نتوانسته است سطوح قابل قبولی از توسعة اجتماعی را پیاده کند و موانع توسعة اجتماعی در کشور، پررنگ تر و تأثیرگذارتر از عوامل توسعه اند. بدین ترتیب، مفهوم توسعة اجتماعی به عنوان مقولة محوری پژوهش انتخاب شد. این امر نشان می دهد که حوزة عمومی و اجتماعی باید خلاقیت ها و استعدادهای خود را در جهت تحقق مطالبات و اهداف جامعه به کار گیرد. موانعی مانند نبود جامعة مدنی، نداشتن مشارکت اجتماعی، نبود احزاب مستقل، پایین بودن سطح امنیت و اعتماد، حضور پررنگ دولت در همه عرصه ها، توسعه نیافتگی فرهنگی، تقابل بین سنت و نوگرایی، فاصلة بین شهر و روستا، توجه نامساوی به اقوام و اقشار، نابرابری های اجتماعی و خویشاوندی نگری، از جمله موانعی هستند که از داده ها بیرون کشیده شده اند و دلالت بر این دارند که برای نیل به توسعة اجتماعی در کشور باید به نحوی اصولی با این عوامل مقابله کرد.
موانع معرفتی بوم اندیشی توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران با وجود این که با منطق اسلامی به مقابله با مبانی نظریه پردازی غربی رفته ایم، اما درحرکت از فهم مبانی مفهومی به مبانی فرآیندی و زمینه ای توفیق اندک داشته ایم. مطالعه توسعه، بافت محور، تاریخی و تجربه ای، تفسیری و هویتی است اما در رویکردهای علمی ما، عمدتاً به شاخص های صوری و منفرد اعم از مبانی، عوامل و کارگزاران توجه کرده ایم، نه فرآیند های کلان جامعه شناختی آن. در بینش توسعه، تمرکز بر مفاهیم و عوامل، نوعی نارسایی روشی قلمداد می شود. ما در بعد معنوی، واقعیت توسعه را مسئله پنداشته ایم تا راه حل. بنابراین فرض ناسازگاری را بزرگ کرده ایم. اما در بعد مادی با فرض مطلوبیت تکنیک و خنثی بودگی آن از ارزش، به استقبال آن رفته ایم. درنتیجه این رویارویی ها، در پذیرش و همسویی با توسعه و ابعاد آن، پیوسته گرفتار دو رویکرد متفاوت و به تعبیر ما نوعی قطب عرفان-تکنیک شده ایم که در آن بوم گرایی مطرود بوده است. این قطب در همبستگی با سیاست، به سرعت جای نظریه و بینش توسعه نشسته و علم اجتماعی فرهنگی را از صحنه خارج کرده است. خصیصه بارز هر دو رویکرد، تاریخ گریزی، هویت گریزی و جمع گریزی (تفرد) است که در دعواهای اصلی با نظریه پردازی غربی، معمولاً مدافع سازوکارهای اصلی توسعه غربی (یعنی جدایی های توسعه ساز) بوده اند. در این مقاله از ساز و کارهای اصلی توسعه و تحول اجتماعی سخن می گوییم و از مواضع اسلامی و ایرانی مان در مقابل آن پرسش می کنیم. در پایان، الگوی و اجزای اصلی توسعه بوم اندیش به عنوان رویکردی جدید به توسعه بیان می شود.
مردم نگاری دانش ها و فن آوری های سنتی: ""نان شب"" مردم نگاران ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی توجهی به دانش ها و فن آوری های سنتی در جامعه ما و اغلب کشورهای جهان سوم، و از آن جمله در کشورهای همسایه، در هنگامی اتفاق می افتد که شکست های پی درپی برنامه های توسعه به سبک غربی، و نابودی محیط زیست در سطح بین المللی سبب شده، دانشمندان متأخرتر و روشن بین و آینده نگر جهان و مجامع بین المللی همچون فائو، یونسکو، کمیسیون برانتلند و بانک جهانی هر روز بیشتر متوجه خطاهای پیشین خود در امر توسعة جهان سوم، و بی توجهی به جنبه های فرهنگی و دانش ها و فن آوری ها و مدیریت و عقلانیت بومی شده اند؛ و در پی جبران اشتباهات خویش می باشند. اما اغلب شیوه روشنفکرانِ جوامعِ سنتی، همچون آن مرید اصفهانی که حاضر نبود حتی با اقرار مراد به بدخطی خویش، به این واقعیت گردن نهد! همچنان به راه خویش ادامه می دهند. در این مقاله سعی شده که به گوشه ای از دانش ها و فن آوری های سنتی ایران پرداخته شود.
غرب و غرب زدگی در اندیشه دکتر داوری؛ با تکیه بر ملاحظات اخذ و اقتباس مقولات غرب جدید
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات اندیشه دکتر داوری، غرب و غرب زدگی و شرایط مواجهه و اخذ و اقتباس از غرب است. وی در نگاه کلی گرایانه خود غرب را دارای هویتی می داند که در مواجهه با آن نمی توان گزینشی عمل کرد و مثلاً چیزهایی را از آن اخذ کرد و چیزهای دیگری را طرد کرد. به نظر داوری غرب یا غربی شدن تقدیر جمعی ماست اما آن چه اهمیت دارد توجه به مبانی و اصول غرب در مواجهه با آن است. در مواجهه با این امر کلی بحث در دموکراسی، آزادی و توسعه از اهمیت محوری برخوردار است. وی دموکراسی جدید غرب را نوعی دموکراسی مجازی و البته ناگزیر می داند که مبتنی بر حق طبیعی است و اساساً داوری ما را به توجه به مبادی این دموکراسی تذکر می دهد. داوری خود را منتقد دموکراسی غربی دانسته ولی نقد خود را نه مبتنی بر مبانی ایدئولوژیک خاص بلکه ناظر به امید و امیدواری به ظهور تفکر معنوی تلقی می کند. اما آزادی نیز به نظر وی نه بی قید و شرط بلکه حقیقت و به تعبیری عبودیت است. داوری تلقی نظریه اش در باب آزادی، به عنوان نظریه ای فاشیستی را ناشی از خلط مراتب سیاست و فلسفه می داند. در باب توسعه، وی توسعه را رشد و پیشرفت علم و برقراری نظام روابط و مناسبات خاصی می داند و این نظم، نظم جهانی و واحد است و لذا همگی در نهایت به یک مقصد می رسیم که همان جهان وهمی تکنیکی است. هدف این مقاله نشان دادن این مطلب است که در اندیشه دکتر داوری غرب یک کل حاصل از ترکیب اجزایی نظیر دموکراسی، علم، آزادی، مدرنیته و ... نیست بلکه یک کل است و در مواجهه با غرب بایستی به درهم تنیدگی این مقولات به عنوان یک کل توجه داشته باشیم.
الگویابی توسعه ورزش های بومی و محلی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی الگوی توسعه ورزش های بومی و محلی (وربوم) با تأکید بر 3 جنبه احیا، ترویج و ارتقا در کشور می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده و به صورت پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری پژوهش را 2983 نفر از دست اندرکاران هیأت های ورزش همگانی و ورزش روستایی کشور، اعضای هیأت علمی رشته تربیت بدنی دانشگاه ها و کارشناسان ورزشی شاغل در سازمان ها و دانشگاه های کشور تشکیل دادند. ابزارگردآوری داده ها، پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده ها توسط روش های آمار توصیفی و نیز تحلیل عاملی اکتشافی و مدل-سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیرهای توسعه ای شامل احیا، ترویج و ارتقا، تأثیر معنا داری بر یکدیگر در ساختار الگو دارند. همچنین، متغیر احیا و متغیر ارتقا دارای تأثیر معناداری بر روی وضعیت موجود می باشند و وضعیت موجود نیز تأثیر معناداری بر روی اثرات توسعه وربوم دارد؛ لذا، در صورت اجرای مناسب مؤلفه های احیا و ارتقا انتظار می رود که شاخص های وضع موجود مانند نامناسب بودن میزان توسعه، برگزار نشدن مسابقات و تأکید بیش از حد بر ورزش قهرمانی، دستخوش تحولاتی گردد که به وضعیت مطلوب نزدیک تر شود. وضعیت موجود نیز به طور معناداری باعث ظهور و بروز اثرات مفید توسعه وربوم می گردد. تمامی مراحل در الگوی توسعه وربوم، در محیطی متشکل از 8 عامل اثرگذار قرار دارد و از آن ها تأثیر می پذیرد.