مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۸۰.
توسعه
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های نوین در مطالعات برنامه ریزی برای توسعه کشور، مناطق مرزی هستند. هر چند از گذشته تاکنون ابعاد گوناگون مسائل و مشکلات مربوط به این مناطق به طور پراکنده مورد مطالعه قرار گرفته است، اما آمایش مناطق مرزی با این عنوان، تاکنون نه تنها جایگاهش در نظام برنامه ریزی توسعه کشور تبیین نشده است، بلکه ابعاد و ویژگیهای آن نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مناطق مرزی کشور با مشکلات بسیاری نظیر خالی شدن سکنه و مهاجرت مرزنشینان به شهرهای بزرگ در اثر فقدان انگیزه های اقتصادی لازم برای زندگی در این مناطق و وجود ناامنی در طول نوار مرزی و... مواجه اند که این امر ضرورت انجام مطالعات علمی و نظم بخشی به تصمیم گیری از طریق تدوین برنامه های توسعه کارآمد را انکارناپذیر می سازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و به شیوه میدانی با استفاده از تکنیک پرسشنامه در قالب طیف لیکرت با استفاده از چارچوب جامع برنامه ریزی استراتژیک به ارائه راهبردهای مناسب برای آمایش مناطق مرزی شرق کشور پرداخته است. به این منظور از مدل تحلیلی سوآت و برای اولویت بندی راهبردها از ماتریس ارزیابی استراتژیک کمی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که باتوجه به شرایط فعلی، راهبردهای مناسب حرکت در مسیر آمایش مناطق مرزی شرق کشور از نوع تدافعی می باشد و در حال حاضر بر اساس اولویت بندی انجام شده راهبردهای تدوین برنامه جامع توسعه همه جانبه استانهای شرقی کشور(بخصوص مناطق مرزی)، توسعه و تقویت انواع زیرساختهای کالبدی شامل حمل و نقل، راه آهن، جاده و... به منظور افزایش پیوندهای کانونهای پرچمعیت مناطق شرقی با یکدیگر و کانونهای داخل کشور از اولویت بالاتری برخوردار می باشند.
چالش های پیش روی توسعه ورزش همگانی در ایران و راهبردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی چالش های فراروی توسعه ورزش همگانی و تحلیل راهبردهای مناسب به منظور گسترش فعالیت های ورزشی در بین آحاد مختلف جامعه است. جامعه آماری افراد شرکت کننده در ایستگاه های ورزش همگانی کشور در سال ۱۳۹۱ (۲۱ درصد جمعیت کل کشور) بودند که ۲۰۰۰ نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی در پانزده استان کشور برای نمونه، پرسشنامه های تحقیق را تکمیل کردند. پرسشنامه از نوع محقق ساخته بود که پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (81/0) محاسبه شد.
نتایج داده های تحقیق نشان داد که بین اهداف و انگیزه های نمونه ها با میزان تحصیلات آنان رابطه معناداری وجود داشت و آنان بر تأثیر ورزش بر سلامت جسم و روان تأکید بیشتری داشتند. بین آثار فعالیت های ورزشی و اهداف و انگیزه های آزمودنی ها نیز براساس سن ارتباط معناداری مشاهده شد. کمبود امکانات، عدم آگاهی ورزشی، نبود مربیان متخصص و مشکلات اقتصادی به ترتیب، عمده ترین مسائل توسعه ورزش همگانی از سوی افراد مورد بررسی معرفی شدند.
ایجاد امکانات و میادین ورزشی مناسب که به راحتی در اختیار شهروندان علاقه مند به فعالیت های ورزش همگانی قرار گیرد و همچنین برنامه های تبلیغاتی به منظور ارتقای آگاهی های عمومی مردم در زمینه ورزش و تربیت و تعیین مربیان و کارشناسان ورزش برای راهنمایی مردم در ایستگاه های ورزش همگانی، از اهم راهبردهایی است که باید مدنظر برنامه ریزان ورزش همگانی قرار گیرد.
چهارچوبی تحلیلی در نظریه توسعه: فرهنگ، قدرت و نابرابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کوششی است برای فراهم آوردن چهارچوبی تحلیلی به منظور درک فرآیند و علل کامیابی ها و ناکامی های الگوهای توسعه. به این منظور، با بهره گیری از رویکردی میان رشته ای، نقش عوامل فرهنگ، قدرت، و نابرابری که خود محصول تعامل دو عامل نخست است در توسعه جوامع مورد مطالعه قرار گرفته است.
اصول نظری این مطالعه مبتنی بر تلفیقی از روش شناسی نهادگرا، تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی است. در بخش ارائه چهارچوب تحلیلی نیز از رویکردی میان رشته ای و تلفیقی از نظریات سیاسی، جامعه شناسی و اقتصاد بهره گرفته شده است.
از جمله نتایج این مطالعه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. بی توجهی به زمینه های فرهنگی بسترساز توسعه یا به عبارتی نهادهای غیررسمی و نیز پیاده کردن سیاست های توسعه ای مغایر با اصول فرهنگی و ارزشی جامعه از عوامل مهم مخلّ دستیابی به توسعه محسوب می شوند.
2. چنانچه طی فرآیند توسعه و در اثر سیاست گذاری های توسعه ای، نابرابری در هر یک از اَشکال خود افزایشی بی رویه داشته باشد، به طور مستقیم و غیرمستقیم موانعی جدی در ادامه پیشرفت و نزدیک شدن به اهداف توسعه ایجاد خواهد شد.
3. رشد تناقضات فرهنگی و نابرابری در جامعه به دلیل ایجاد اَشکال مختلف مقاومت مانع از هم افزایی نیروهای جامعه جهت بهره برداری بهینه از ظرفیت های جامعه خواهد شد.
4. قدرت چه در قالب نظام سیاسی چه در قالب فضای هژمونیک و ارزشی، تأثیر بسیاری بر مقولات فرهنگ، نابرابری و مقاومت دارد و بدین ترتیب از طرق گوناگون با توسعه در ارتباط است.
نوآوری های نهادی کاهنده هزینه مبادله و توسعه اقتصادی: نگاهی به تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله گشودن افق جدیدی به روی نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع کشور برای پیشبرد اهداف توسعه ملی است. به این منظور با بهره گیری از دستگاه نظری نهادگرایی و با تکیه بر این یافته مهم نهادگرایان تاریخی که «تاریخ توسعه، تاریخ اقتصادی نوآوری های نهادی کاهنده هزینه مبادله است»، به بررسی عوامل زمینه ساز تغییرات نهادی و نقش برجسته دولت و بستر تاریخی در مسیر ترتیبات نوآورانه کاهنده هزینه مبادله پرداخته ایم و در این راستا ویژگی های نوآوری های یادشده را که به توسعه وکاهش هزینه مبادله در جوامع توسعه یافته منجر شده است، مورد بررسی قرار دادیم. همچنین با مراجعه به تاریخ اقتصادی کشورمان، تلاش شده است شواهد مهمی از موفقیت های چشمگیری که در اثر تلاش های معطوف به کاهش هزینه های مبادله وجود دارد مطرح و دستاوردهای آن مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور به دو نمونه از تجربه نوآوری های یادشده در ایران و در سال های اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «شفاف سازی هزینه و منابع دلاری» و «شفاف سازی مقررات مربوط به تجارت خارجی» اشاره و وضعیت قبل و بعد از این اقدام های نوآورانه تشریح شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در اقتصاد سیاسی ایران، با استفاده از نوآوری های نهادی معطوف به افزایش هزینه فرصت رانت جویی و جلب اعتماد تولیدکنندگان می توان با سرعت مطلوبی به سمت تحقق اهداف توسعه ملی حرکت کرد.
بررسی میزان نوگرایی در بین کارمندان ( مورد مطالعه: ادارات دولتی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت جامعه به سوی دنیایی جدید یکی از عمده ترین مراحلی است که در مسیر توسعه ی هر جامعه ای قرار می گیرد و راه را برای ارتقای سطح زندگی افراد جامعه باز می کند. فرهنگ نوگرایی از بطن جوامع غربی برخاسته و نتیجه ی شرایط ویژه ی اقتصادی این جوامع بوده و هدف آن رسیدن به توسعه است. یکی از حوزه های مهم و اثرگذار در مباحث توسعه، بخش اداری جامعه می باشد و نوگرایی یکی از مؤلفه های اثرگذار بر روند توسعه در نظام اداری است. هدف این نوشتار بررسی میزان نوگرایی در بین کارمندان ادارات دولتی شهر ایلام بوده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار آن پرسش نامه بود. جامعه ی آماری تمام کارمندان ادارات دولتی در شهر ایلام شامل 12 هزار 378 نفر بوده است. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 400 نفر انتخاب شده است. در بخش تحلیلی، از آزمون های آماری متناسب با متغیر های مورد بررسی نظیر آزمون خی دو و فریدمن استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشانگر بالا بودن زمینه ی نوگرایی در بین کارمندان ادارات دولتی شهر ایلام است؛ به این معنا که کارکنان ادارات، پذیرای دانش جدید و کسب مهارت های تخصصی هستند؛ اما برگزاری دوره های آموزشی تخصصی و مفید برای کارمندان ادارات دولتی در وضعیت مناسبی قرار ندارد. هم چنین؛ میزان سازگاری با تغییرات مداوم، میزان احترام به حقوق و نظرات دیگران و میزان تحرک اجتماعی و جغرافیایی در بین کارمندان ادارات دولتی در سطح متوسط قرار دارد.
بررسی تأثیرات اقتصادی- اجتماعی طرح تجمیع و اسکان عشایر ( مطالعه موردی: کانون توسعه ی عشایری دشت حسین آباد غیناب)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در رابطه با اثرات اسکان عشایر به عنوان یک مسئله ی اقتصادی، اجتماعی- انسانی و محیطی در کانون عشایری دشت حسین آباد غیناب در استان خراسان جنوبی پرداخته شده است. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و هدف کاربردی می باشد، و بر اساس روش، تحقیق موردی و زمینه ای بوده و در نهایت داده های تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری و تعیین سطوح معنی داری بین متغیرها از آزمونهای پارامتری(T استودنت)، استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد: 1- در بعد اجتماعی تحولات بیشتری صورت گرفته و در وضعیت آموزش، سواد و بهداشت روند مثبتی ایجاد شده است.2- در بخش اقتصادی هم باید گفت زراعت، باعث افزایش درآمد مستمر خانوارها شده و آرامش خاطر اقتصادی بیشتری برای آنها فراهم ساخته است. میزان استفاده از ابزار و آلات کشاورزی و میزان تولیدات زراعی، به ترتیب بالاترین تاثیر را در وضعیت اقتصادی داشته است. در مقابل، مؤلفه های تعداد دام اعم ازگوشتی و شیری، میزان زمین زراعی دیم و خرید علوفه ، به ترتیب کمترین نقش را در وضعیت مطلوب اقتصادی ایفا داشته است. 3- برای رسیدن به اسکان پایدار باید در برنامه ها با توجه به اینکه پس از اسکان میزان هزینه های زندگی عشایر افزایش می یابد، بیش از پیش برای بهبود وضع اقتصادی عشایر تلاش نمود و بعد از اجرای طرح های تجمیع و اسکان عشایری، مطالعات در تمامی ابعاد و زمینه ی طرح همچنان ادامه پیدا کند.
بررسی تطبیقی شاخص های توسعه انسانی ایران، مالزی و ترکیه با تأکید بر شاخص اقتصادی در دهه اخیر (2013-2004)
حوزه های تخصصی:
گزارش توسعه انسانی سازمان ملل که هر سال بر پایه اطلاعات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... منتشر می شود منبع مفیدی برای آشنایی با نقاط ضعف و قوت هر کشور و اتخاذ سیاست های مناسب در جهت رشد و توسعه هرچه بیشتر می باشد. در این مقاله سعی شده است به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد معتبر و گزارش های توسعه انسانی سازمان ملل، به بررسی شاخص های توسعه انسانی ایران با تأکید بر شاخص اقتصادی طی 10 سال اخیر و به صورت بررسی تطبیقی پنج ساله اول (دوره اول: 2008-2004) و پنج ساله دوم (دوره دوم: 2013-2009) پرداخته شود و در پایان وضعیت کشور ایران از لحاظ شاخص های توسعه اقتصادی (شاخص درآمد و درآمد سرانه) با 2 کشور آسیایی مالزی و ترکیه که در شاخص های توسعه وضعیت نسبتاً مشابهی با ایران دارند مقایسه شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاخص های توسعه انسانی کشور ایران در دوره دوم نسبت به دوره نخست افزایش داشته است و از لحاظ شاخص اقتصادی که شامل شاخص درآمد و درآمد سرانه می باشد کشور مالزی در هر دو مورد نرخ رشد بیشتری را نسبت به ایران دارد، درحالی که کشور ترکیه در شاخص درآمدی نرخ رشد کمتر و در درآمد سرانه نرخ رشد بیشتری را نسبت به ایران دارد.
برآورد فازی شاخص ترکیبی استهلاک برای کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نرخ استهلاک متغیری ضروری در مدلهای رشد اقتصادی است با این حال تلاش علمی چندانی در زمینه محاسبه نرخ استهلاک صورت نگرفته است. در این پژوهش، شاخص ترکیبی استهلاک سرمایه برای 21 کشور در حال توسعه در چارچوب منطق فازی محاسبه شده است. بدین منظور، نخست چهار شاخص استهلاک برای سرمایه های انسانی، اجتماعی، فیزیکی و منابع طبیعی از طریق ترکیب ده متغیر مرتبط به دست آمده، سپس با ادغام این چهار شاخص، برآوردی از شاخص استهلاک کل ارائه می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تفاوت معناداری در میان شاخص های استهلاک کشورهای در حال توسعه وجود دارد به نحوی که این شاخص در کشورهای شوروی سابق در بالاترین میزان (حدود 70/0) و در کشورهای در حال توسعه اروپا در پایین ترین سطح (حدود 40/0) قرار دارد. هر چند به دلیل کمبود اطلاعات برآورد شاخص استهلاک در ایران مقدور نمی باشد، در این تحقیق با استفاده از منطق فازی یک میزان حداقل برای استهلاک محاسبه شده که نشانگر وضعیت بحرانی استهلاک در ایران است.
بررسی پایداری توسعه زیست محیطی با استفاده از آزمون های آماری در شهرستا ن های استان مرزی خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از کشورهای در حال توسعه دارای تمرکز بیش از اندازه در چند نقطه معدود شهری هستند. چنین وضعیتی به مشکلات زیادی منجر می شود. در این کشورها، کیفیت زندگی مردم دستخوش نابرابری های منطقه ای عظیمی است که در بسیاری موارد، به سرعت در حال افزایش است. مشکلات زیست محیطی یکی از اساسی ترین مسائل شهرهای امروزی و حاصل تعارض و تقابل آن ها با محیط طبیعی است. نتیجه ی این روند عدم تعادل و ناسازگاری میان انسان و طبیعت و به هم خوردن روابط اکوسیستم خواهد بود. هدف این تحقیق شناسایی متغیرهای توسعه پایدار زیست محیطی و ارزیابی توان پایداری در شهرستان های استان خوزستان می باشد.پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد.نتایج تحقیق نشان می دهد شهرستان های ایذه، دزفول، اندیمشک، لالی و مسجدسلیمان بالاتر از دیگر شهرستان ها در توسعه زیست محیطی در استان خوزستان قرار دارند. همچنین نتایج آزمون های آماری نشان دهنده برتری شمال استان بر جنوب آن از نظر توسعه زیست محیطی می باشد. اما بین شرق و غرب استان با وجود برتری نسبی شرق استان بر غرب آن تفاوت محسوسی وجود ندارد. نتایج بررسی ضریب همبستگی پیرسون هم گویای رابطه و همبستگی معنادار بین توسعه زیست محیطی و میزان جمعیت شهرستان ها و نرخ شهرنشینی آ نها نم یباشد. یعنی اینکه ارتباط معناداری بین میزان جمعیت و نرخ شهرنشینی با توسعه زیست محیطی وجود ندارد.
تحلیل فضایی توسعه منطقه ای استان کرمانشاه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. هدف از این پژوهش بررسی و سنجش میزان برخورداری شهرستان های استان کرمانشاه از شاخص های توسعه به منظور دستیابی به میزان نابرابری های ناحیه ای در استان مذکور است. جامعه آماری پژوهش را شهرستان های استان کرمانشاه تشکیل می دهد. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 61 شاخص بر پایه سالنامه آماری سال 1390 و با بهره گیری از سه مدل VIKOR، ELECTRE، SAW و ادغام نتایج با تکنیک کپلند، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود را در میان شهرستان های استان کرمانشاه تعیین نماید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده و بین شهرستان های استان از نظر میزان توسعه یافتگی نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد و این تفاوت و نابرابری در بخش های مختلف زیربنایی-زیرساختی، اقتصادی، بهداشتی –درمانی، فرهنگی، آموزشی، بهزیستی –اجتماعی می باشد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از مدل کپلند، از مجموعه شهرستان های استان کرمانشاه فقط شهرستان سرپل ذهاب در طبقه توسعه یافته و بقیه در طبقه نیمه توسعه یافته و محروم قرار گرفتند. برای کاهش میزان نابرابری های توسعه یافتگی در استان بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که توزیع شاخص های بهداشتی، آموزشی و شاخص های زیرساختی بایستی به سمت رشد متوازن هدایت شوند و در این میان بر شاخص های زیرساختی بیشتر از شاخص های دیگر تأکید شود.
مرجعیت سیاست ها و توسعه صنعت گردشگری ایران با تأکید بر برنامه سوم و چهارم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران با وجود برخورداری از جاذبه های متنوع، سهم ناچیزی از درآمد صنعت گردشگری را به خود اختصاص داده است. توسعه صنعت گردشگری ایران از منظر رشته های مختلف علمی تحلیل شده است. در پژوهش حاضر از منظر سیاست گذاری عمومی و با تأکید بر مفهوم مرجعیت، توسعه نیافتگی صنعت گردشگری ایران مورد بررسی قرار گرفت. مرجعیت سیاست های بخش گردشگری در قالب برنامه های پنج ساله توسعه بررسی گردید. بر اساس یافته های پژوهش، مرجعیت سیاست های گردشگری، تعریفی روشن از جایگاه بخش گردشگری در ایران ارائه نمی کند، خواست و انتظارهای مسئولان از صنعت گردشگری به خوبی تبیین نشده و نگاه همه جانبه به بخش های مختلف صنعت گردشگری وجود ندارد. در نتیجه ابهام مرجعیت بخش گردشگری، بر فرایند تدوین، اجرا و ارزیابی سیاست ها تأثیر گذاشته و موجب عدم تحقق اهداف توسعه گردشگری شده است.
پزشک خانواده، تحقق عدالت در سلامت با رویکردی به آرای امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله حق بر سلامتی به عنوان یکی از مهم ترین حقوق انسانی که عاملی برای توسعه یافتگی کشورها نیز به شمار می رود، مطرح شده است. حق برسلامتی همانند سایر حقوق انسانی قابل مطالبه است و دولت ها موظف به محترم شمردن و حمایت از آن هستند. سازمان بهداشت جهانی با توصیه به ارائه مراقبت های اولیة سلامت با محوریت پزشک خانواده در کشورهای عضو، موضوع برابری در دسترسی به خدمات سلامت بدون هیچ نوع تبعیضی را مورد توجه قرار داده است. عدالت در سلامت و مفهوم توسعه بر مبنای آرای امام خمینی در زمینة اهمیت عدالت اجتماعی در اسلام و حمایت از محرومین و نیازمندان در جامعه اسلامی بررسی شده است. سیرتحول پزشک خانواده به عنوان مجری عدالت در سلامت در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه نیز آمده است.
بررسی تأثیرات شکل جغرافیایی استان ایلام بر توسعه نیافتگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه و ارتقای واحد های سیاسی تا اندازه ی زیادی به نحوه سازماندهی سیاسی فضا و آرایش بهینه سرزمین بستگی دارد. یکی از مهم ترین مؤلفه های مؤثر در سازماندهی بهینه فضا شکل گزینی مناسب برای واحدهای سیاسی است، چرا که شکل هندسی نقش بسیار مهمی در اداره و توسعه، شکل گیری هویت جمعی، مشارکت مردم در امور و تعلق و وابستگی به یک واحد سیاسی دارد. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، بررسی شکل هندسی استان ایلام و چگونگی تأثیرگذاری آن بر توسعه این استان می باشد. داده های پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری مردم و مسئولین ساکن استان ایلام و حجم نمونه321 نفر می باشد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از هر دو روش کیفی و کمی (نرم افزار Spss وGIS ) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استان ایلام دارای شکلی طویل و کشیده و دارای یک زائده در شمال شرقی است که آن را در زمره شکل های دنباله دار قرار داده است. به عبارت دیگر این استان از معایب دو شکل طویل و دنباله دار برخوردار می باشد. این شکل منحصر به فرد وحدت ساختاری و کارکردی، توسعه متناسب با ظرفیت های استان، شکل گیری هویت جمعی در میان مردم استان و حس تعلق مردم به استان و در نتیجه مشارکت مردمی جهت توسعه در استان، را با چالش مواجه کرده است.
روشهای نوین ناحیه بندی در فضاهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های نوین ناحیه بندی فضاهای جغرافیایی با هدف شفاف سازی زوایای پنهان در برنامه ریزی توسعه ناحیه ای صورت گرفت. تحلیل فضایی با لحاظ دیدگاه غالب مطالعات ناحیه ای در همگونی، فشردگی و برابری درونی و تمایز برون ناحیه ای امکان پذیر می شود. به طور معمول ناحیه بندی به واسطه شاخص های متعدد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی صورت گرفته است. اما در این مقاله عوامل ارزشی و هنجاری برای تعیین درجه توسعه یافتگی ناحیه در اولویت قرار گرفتند. بازاندیشی، تفکر و خلاقیت از ویژگی های پارادایم ارزشی- هنجاری از مکتب آرمان باوری است. در این روش ها از اصول میان رشته ای نظیر اصول مثلثات و قوانین علمی محیط زیست استفاده شده است. روش تحقیق نیز ترکیبی از روش های بنیادی و میان رشته ای است. بر اساس نتایج تحقیق، سه روش نوین قطب بندی فضای ارزشی- هنجاری، جبهه بندی فضا و ناحیه بندی مثلثاتی فضا کشف شدند. در این روش ها بر رویکردهای عمده «بیشینه سازی عوامل مثبت، سازنده و پیشرو»، «کمینه سازی عوامل منفی، مخرب و بازدارنده» و «میانه گرایی» تأکید شد. همچنین چهار منطقه و هشت ناحیه طراحی شدند. منطقه І (1و 5) با سطوح پیشرو- سازنده حائز درجه مطلوبیت و توسعه یافتگی است. منطقه П ( 2و6) با سطوح سازنده – بازدارنده بر توقف توسعه و امکان تحول دلالت دارد. منطقه Ш (3و 7) با سطوح بازدارنده – مخرب حائز درجه نامطلوب و توسعه نیافته است. منطقه IV (4 و 8) د رکشاکش با سطوح مخرب- پیشرو بر رکود و سکنی در فضاهای جغرافیایی دلالت دارد.
تحلیل عدم تعادل فضایی خدمات اقتصادی، اجتماعی شهرستان های استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند تحولات اقتصادی، اجتماعی دهه های اخیر و گوناگونی بستر جغرافیایی؛ به شکل گیری نوعی خاص از نظام فضایی استقرار گاه های انسانی منجر شده است. عدم تعادل میان مراکز روستایی و شهری در زمینه های مختلف توسعه، موجب برهم خوردن نظم فضایی سکونتگاه ها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه بعضی از شهرهای درجه اول گردیده است. نمونه آن، نامتعادل بودن ساختار فضایی استان زنجان است. قطبی شدن جمعیت آن در شهرستان زنجان، تمرکز انواع فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شهر زنجان، باعث برهم خوردن سلسله مراتب منطقی و منظم در مرتبه و اندازه سکونتگاه ها گردیده است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی، با استفاده از روش اسنادی و آماری و بهره گیری از مدل گاتمن اسکالوگرام، به تحلیل عدم تعادل فضایی خدمات اقتصادی، اجتماعی بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان های ایجرود، خدابنده، طارم و ماهنشان به طور کلی، از مدار توسعه استان زنجان فاصله دارند و لازم است که در برنامه ریزی ها در اولویت قرار گیرند.
بررسی و تحلیل سطح برخورداری شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری از شاخص های توسعه با استفاده از مدل تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق مشخص شده و می توان برای رفع آن ها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. با عنایت به مباحث فوق الذکر در پ ژوهش حاضر سعی شده است، با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان چهار محال بختیاری در شاخص های انتخابی توسعه پرداخته شود. در این پژوهش شهرستان های استان براساس 11 مولفه مختلف توسعه در قالب 50 شاخص (با تاکید بر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) با استفاده از مدل های کمی برنامه ریزی از جمله مدل تصمیم گیری چند معیاره شباهت به گزینه ایده آل TOPSIS و وزندهی شاخص ها با تکنیک AHP، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود در شهرستان های استان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این بررسی ها حاکی از آن است که شهرستان های شهرکرد و بروجن به ترتیب با 5721% و 5062% در سطح برخوردار و شهرستان های اردل، فارسان و کوهرنگ به ترتیب با 3838% و3644% و 3071% در سطح نیمه برخوردار و شهرستان لردگان با 2042% در سطح عدم برخورداری هستند. یافته ها نشان می دهد لزوم توجه به برنامه ریزی غیرمتمرکز بر اساس منابع و محدودیت ها به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل و یکپارچه منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیراست.
جستاری در سنجش توسعه یافتگی نواحی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش وضعیت توزیع امکانات شهری برای بسترسازی تعادل در مناسبات مختلف شهری حائز اهمیتی اساسی است. مسئله ای که شاکله اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد «چگونگی توزیع خدمات و امکانات شهری در گستره ی کلان شهر شیراز» است. جهت پرداختن به این مسئله، در مقام گردآوری داده ها از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و نیز میدانی استفاده شده و در مقام تحلیل و داوری داده ها از روش تحلیل عاملی و نیز تاکسونومی عددی بهره گیری شده است. با بهره گیری از این روش ها، ابتدا 60شاخص که 35مورد از آنها به وسیله پرسشنامه سنجیده شده اند و 25مورد نیز به وسیله اطلاعات اسنادی و مراجعه به دستگاه های دولتی مختلف شهر شیراز گردآوری شده اند، بررسی شده و سپس با استفاده از تحلیل عاملی داده ها، در مجموع 15عامل یا شاخص پنهان، استخراج شده است. یافته های تحلیل تاکسونومی در این پژوهش نشانگر آن است که بافت تاریخی- فرهنگی و ناحیه های حاشیه ای جنوب، شرق و شمال شرقی شیراز دارای سطح پایینی از توسعه یافتگی هستند و بین نواحی مختلف شهر اختلاف زیادی به لحاظ توسعه یافتگی وجود دارد. طبق یافته های این پژوهش، توجه به سه عامل می تواند تا حد زیادی این اختلاف توسعه یافتگی را کاهش دهد که این عوامل سه گانه به ترتیب عبارتند از: عامل اول، شعاع دسترسی به دستگاه های زیربنایی در زمینه ورزش و سلامتی (مانند درمانگاه و بیمارستان) و اقتصاد (مانند بانک). عامل دوم، مؤلفه های رفاه خانواده مانند درآمد، اشتغال و توانمندسازی خانواده های برخوردار از کمک نهادهای حمایتی و عامل سوم، توجه به کیفیت زیرساختهای شهری مانند آسفالت و آب.
بررسی عوامل پیش برنده و بازدارنده ی توسعه ی کارآفرینی زنان روستایی (مطالعه ی موردی: زنان روستایی بخش میان کوه شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، باهدف بررسی عوامل پیش برنده و بازدارنده ی توسعه ی کارآفرینی زنان روستایی بخش میان کوه شهرستان اردل انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان روستایی بخش میان کوه (8381N=) تشکیل می دهند که 254 نفر به عنوان نمونه ی مورد مطالعه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات میدانی، پرسشنامه ای بود که روایی صوری و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. با استفاده از تحلیل عاملی، شش عامل به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده ی توسعه ی کارآفرینی زنان روستایی بخش میان کوه استخراج و نام گذاری شد. نتایج نشان داد که این عوامل به ترتیب 824/71 درصد و 784/67 درصد از واریانس عوامل پیش برنده و بازدارنده ی توسعه ی کارآفرین را در بین زنان روستایی مورد مطالعه، تبیین می کنند. هم چنین، نتایج پژوهش نشان داد که سهم عوامل پیش برنده، مؤثرتر از عوامل بازدارنده بوده و در نتیجه با ایجاد زمینه ی لازم می توان با تقویت عوامل پیش برنده و فائق آمدن بر عوامل بازدارنده، به توسعه ی کارآفرینی در بین زنان روستایی در بخش میان کوه کمک کرد.
تحلیل پایداری اراضی شالیکاری شهرستان رشت با استفاده از رویکرد معیشت پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید پایدار برنج کلیدی برای بهبود معیشت شالیکاران بوده و در جهت داشتن زندگی با رفاه بیشتر به آنها یاری می رساند. هدف این تحقیق تحلیل پایداری شالیزارهای شهرستان رشت با استفاده از رویکرد معیشت پایدار می باشد. چارچوب معیشت پایدار ابزاری در جهت درک بهتر از معیشت است. این رویکرد از مفهوم دارایی ها به عنوان یک شرط مرکزی استفاده می کند. جامعه ی آماری این تحقیق توصیفی- پیمایشی، شالیکاران شهرستان رشت(84772=N) بود که برای مطالعه ی سطوح سرمایه های پایداری موجود در بین آنها از جدول حداقل حجم نمونه کرجی- مورگان تعداد 401 کشاورز به روش خوشه ای متناسب انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ای طراحی شده با 42 گویه و 13 مؤلفه برای پنج سرمایه معیشت پایدار(فیزیکی، انسانی، اجتماعی، مالی و طبیعی) است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با نظر اصلاحی متخصصین و کارشناسان تایید شد. پایایی پرسشنامه ی طراحی شده با ضریب کودر ریچاردسون 96/0 تایید شد. یافته ها نشان داد که به طور کلی هر یک از شش بخش شهرستان رشت(مرکزی، کوچصفهان، لشت نشا، سنگر، خشکبیجار و خمام) در پنج سرمایه ی فیزیکی، انسانی، اجتماعی، مالی و طبیعی از وضعیت خوبی برخوردار نیستند. اما می توان گفت که سرمایه انسانی وضعیت بهتری نسبت به سایر سرمایه ها در این شش بخش دارد. بالاترین سطح سرمایه های طبیعی و فیزیکی را سنگر به خود اختصاص داد. همچنین بخش مرکزی در سرمایه های مالی و انسانی و بخش خمام در سرمایه ی اجتماعی بهترین وضعیت را داشتند.