مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
توسعه
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است به تأثیر راهبردهای دولت توسعه گرا و عوامل مؤثر بر پویایی اقتصاد سنگاپور بین سال های (2000-2015) بپردازد. سنگاپور یکی از بهترین نمونه های توسعه و رشد اقتصادی در بین کشورهای جنوب شرق آسیاست که بدون وجود منابع طبیعی و بهره گیری از مواهب خدادادی توانست با مدیریت کلان و ثبات سیاست گذاری، خود را در زمره کشورهای توسعه یافته جهان، به جهانیان معرفی کند. بر این اساس با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به آمار و ارقام موجود در منابع مستند داخلی و خارجی به عوامل تأثیرگذار در پویایی اقتصاد سنگاپور بین سال های 2000 تا 2015 پرداخته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، مهم ترین عوامل در پویایی اقتصاد سنگاپور از سال های 2000 تا 2015 عبارتند از: ثبات سیاست گذاری های کلان اقتصادی ملهم از بافت سیاسی، شرایط تجاری مناسب از جمله نیروی کار ارزان، تکثیر گفتمان اجتماعی توسعه در میان شهروندان، نیروی کار تحصیل کرده و مسلط به زبان انگلیسی و جذب نیروی کار خارجی متخصص، قوانین اجتماعی و زیست محیطی طرفدار تجارت، بنادر پُر رفت و آمد، زیرساخت عالی حمل ونقل و ارتباطات، سیاست مالی باثبات، تورم اندک و مطلوب و سیاست های مالی تشویق کننده.
امکانات عصر پست مدرن برای توانمندسازی زنان در گفتمان توسعه
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی گفتمان توسعه نشان می دهد، نظریات متعددی که در این عرصه پدیدار شدند عمدتاً ملهم از ذهنیت مدرنیته، بر منطق دوانگارانه ای از خود و دیگری، ... مردانه/ زنانه استوار بوده و به یکی از دو قطب این تقابل ها برتری می بخشند. در این تلقی مدرن از توسعه، زنان در تقابل با مردان به عنوان سوژه های ناتوان و غیر عاقل به تصویر کشیده می شوند که امکان مداخله در فرآیند توسعه از آن ها سلب می گردد. فضای فکری پست مدرن با نقد گفتمان توسعه مدرن، شیوه کنارگذاری نیروهای مختلف از جمله زنان از حوزه مطالعاتی توسعه را آشکار می سازد و این امکان را به ما می دهد تا به بازبینی گفتمان توسعه از چشم اندازی خاص نسبت به جنسیت بپردازیم. از این رو مقاله حاضر می کوشد تا دو نکته را به بحث و بررسی تحلیلی بگذارد؛ اول این که منازعه فکری اندیشمندان مدرن و پست مدرن را در خصوص گفتمان توسعه بازسازی نماید و نشان دهد که چگونه متفکران پست مدرن به بازخوانی و ساختارشکنی نظریات توسعه مدرن پرداخته اند. سپس نشان دهیم که چگونه در نتیجه ساختارشکنی برآمده از گفتمان پست مدرنیسم، فضای مناسب برای حضور زنان در فرآیند توسعه و امکان توانمندسازی آنان به عنوان ایده ای مطرح از سوی «فمینیست ها» فراهم گردیده است. پیش فرض نویسنده این است که عصر پست مدرن امکان حضور نیروهای به حاشیه رانده توسط عقل مدرن مانند زنان را فراهم ساخته و امکانات مناسبی برای توانمندسازی آنان در گفتمان توسعه فراهم ساخته است.
بررسی مدل توسعه در دوران ریاست جمهوری هاشمی
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 گسست مهمی در تاریخ ایران محسوب می شود. ایرانیان از طریق انقلاب به گفتمان نوینی گذر کردند که ویژگی های متمایزی نسبت به گفتمان پیشین حاکم داشت. در دهه نخستین انقلاب به خاطر وجود فضای هیجانی جامعه و حضور شخصیت کاریزماتیک امام خمینی مباحث حول محور انقلاب و جنگ می چرخید. ولی پس از پایان جنگ و درگذشت امام تغییرات مهمی در عرصه های سیاسی و اجتماعی رخ داد که تغییر در ساختار قدرت به تبع بازنگری در قانون اساسی، الزامات پساجنگی اقتصادی، شرایط جدید ایران در نظام بین الملل و تغییرات اجتماعی مهم ترین آن ها هستند. اکبر هاشمی رفسنجانی در منصب ریاست جمهوری سعی کرد در عرصه اقتصادی و سیاسی تغییرات گسترده ای ایجاد کند و کشور را که به خاطر جنگ با عراق و الزامات ناگزیر آن در تنگنا قرار گرفته بود، جانی تازه بخشد. به دلیل تغییر جایگاه سیاسی ریاست جمهوری پس از بازنگری، او به عنوان نخستین رئیس جمهور قدرتمند ایران با اختیارات بالاتر نسبت به همتایان پیشین خود توانست گفتمان سازندگی را سرلوحه کار قرار دهد و نوعی از مدل توسعه را در ایران به اجرا گذارد. این مقاله بر آن است که ضمن بررسی بسترها و چرایی وقوع این تغییرات و تحولات، ابعاد سیاسی- اقتصادی مدل مذکور را واکاوی کند.
جایگاه ورزش در سیاست داخلی و بینالمللی برای ایجاد صلح و دوستی
حوزههای تخصصی:
ورزش و مسابقات ورزشی به طور گستردهای وارد زندگی خصوصی و عمومی مردم جهان شده و بر رفتار افراد، جوامع، دولت ها، رسانهها تأثیر میگذارد و صرف نظر از ابعاد زیستی، بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، سرگرمی و تفریحی ورزش و مسابقات ورزشی، این پدیده دارای نتایج سیاسی است که روابط دولت ها، گروه های اجتماعی را تحتالشعاع قرار می دهد و با مفاهیمی چون قدرت ملی، رقابت، همگرایی و صلح، واگرایی، ستیز و منازعه، ناسیونالیسم و ملیگرایی، اتحاد و وحدت ملی و نظایر آن پیوند میخورد و بر نگرش و رفتار دولت ها و ملت ها نسبت به یکدیگر تأثیر میگذارد. یافتههای پژوهش حاضر نشان می دهد که ورزش میتواند نقشهای مهم و راهبردی زیر را در روابط ملت ها و دولت ها در سطوح مختلف داشته باشد: بهبود و تصحیح تصویر یک ملت؛ تقویت دوستی، افزایش صلح و توسعه رفاقت بین ملت ها؛ پیشبرد تجارت و گردشگری؛ تشویق توسعه بینالمللی؛ وحدت بخشیدن به اقلیتها و مهم تر از همه، بهبود روابط بینالملل برای دوستی بین ملت ها از جمله این نقشهای راهبردی است. به عبارتی دیگر ورزش میتواند برای تقویت روابط، کمک و حمایت از صلح و بهبود روابط بینالمللی مورد استفاده ژئوپلیتیسینها، دیپلماتها و سیاستگذاران و نمایندگان سیاسی دولت ها و ملت ها، سازمان ها، بازیگران مختلف روابط بینالملل و بازیگران منطقهای مورد استفاده قرار گیرد. روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی - تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانهای است.
سرمایه اجتماعی، نقطه تلاقی اقتصاد و فرهنگ (رویکرد بین رشته ای)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تأثیر و تأثر فرهنگ و اقتصاد مقوله مهمی است که همواره از سوی صاحب نظران و دانشمندان علم اقتصاد و علوم اجتماعی مورد ملاحظه بوده، تعاریف ارائه شده از هر یک، در تبیین رابطه آنها مدخلیت دارد. ازآنجاکه حوزة توسعه وسیع ترین حوزه ارتباطی این دو امر و سرمایة اجتماعی، به عنوان مهم ترین عامل توسعه قلمداد می گردد، هدف این نوشتار بازپژوهی ترابط فرهنگ و توسعه، بر محور سرمایه اجتماعی است. سرمایة اجتماعی مبتنی بر روابط و رفتارهای تعاملاتی انسان ها در درون جامعه بوده، وابستگی شدیدی نسبت به فرهنگ حاکم بر جامعه دارد. از سوی دیگر، فرهنگ نیز متأثر از میزان توسعه و پیشرفت جامعه بوده و با توجه به زیرساخت ها و پیشرفت ها و ارتباطات دچار تحول می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های مهم سرمایه اجتماعی؛ اعتماد، مشارکت و همیاری، متأثر از عقاید، باورها، ارزش ها و هنجارهای فرهنگی جامعه و تأثیرگذار بر عمق و استحکام آنها می باشد. ازاین رو، پیشرفت و توسعه مستلزم توجه به اهمیت مقوله فرهنگ و نقش آن در ایجاد بستر مناسب تعاملات اجتماعی است.
تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام برنامه ریزی در ایران، از گفتمان های سیاسی و اجتماعی حاکم تأثیر می پذیرد و جایگاهی که این گفتمان ها برای سوژه ها و مقوله ها قائل اند، در برنامه های توسعه بازنمایی می شود. از جمله سوژه های بسیار مهم، مسئله «زنان» است. بسته به اینکه سوژه زنان در چه حوزه گفتمانی قرار دارد، معانی و هویت های مختلفی به خود می گیرد. همین معانی متفاوت است که در نظام برنامه ریزی تبلور می یابد و به نوبه خود به برقراری عدالت جنسیتی یا تداوم نابرابری جنسیتی منجر می شود. پژوهش حاضر، به مطالعه کشمکش های کنونی جامعه ایران بر سر هژمونی معنایی در حوزه زنان (تطور گفتمانی) و بازنمایی بحث عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه با روش تحلیل گفتمان لاکلو و موفه می پردازد. یافته ها در بحث تطور گفتمانی نشان می دهد که گفتمان اعتدال که به تعبیر فرکلافی حاصل دیالکتیک گفتمانی اصلاح طلبی و اصولگرایی است، دال های تهی را در حوزه گفتمان گونگی بازیابی می کند و معنای جدیدی به آن ها می دهد. براین اساس، نشانگان «اشتغال زنان»، «فرصت های برابر»، «رفع موانع حقوقی»، «خانواده گرایی»، «بی توجهی به جنسیت» و «رفاه و بیمه زنان» را در پیوند با دال کانونی «برابری زن و مرد» مفصل بندی می کند. همچنین تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه، نشانگر آن است که گفتمان حاکم بر برنامه ششم، با نشانه ای محوری با عنوان «عدالت جنسیتی» و با مدلول های «فرصت های شغلی»، «سلامت و بهداشت»، «باسوادی زنان»، «اصلاح نظام حقوقی» و «مشارکت در تصمیم سازی و تصمیم گیری» شکل گرفته است که این نشانه های معنایی، به ترتیب دربرگیرنده عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی، عدالت آموزشی، عدالت حقوقی و عدالت سیاسی هستند. اگرچه این دال ها در متن برنامه، معناهای مستتر در مفاهیم را به طور کامل پوشش نمی دهند، می توان امیدوار بود که با اجرای برنامه ششم توسعه، زمینه های لازم برای نهادینه شدن مطالبات مدنی در موضوع برقراری عدالت جنسیتی در جامعه فراهم و نقش زنان در توسعه کشور پررنگ تر شود.
تاثیر توسعه بر نهادها: مورد کشورهای اسلامی عضو گروه D8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر نهادها در کاهش هزینه های مبادله و نااطمینانی و ریسک، موجب شد از دهه 90 میلادی به بعد توجه به نهادها در تاثیرگذاری بر دیگر متغیرها از جمله رشد و توسعه اقتصادی، سرمایه گذاری، تورم و نابرابری و غیره مورد توجه محققان قرار گیرد. در همین راستا بررسی عوامل موثر بر نهادها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله متغیرهای اثرگذار بر نهادها، می توان توسعه را نام برد. در این مطالعه تاثیر توسعه بر نهادها (که توسط شاخص حکمرانی نشان داده می شود) برای کشورهای اسلامی عضو گروه D8 طی دوره ۲۰۱۴-۱۹۹۶، با استفاده از روش خودرگرسیون برداری بررسی شده است. نتایج مطالعه نشان دهنده تاثیر مثبت و معنی دار توسعه بر نهادها است. همچنین متغیرهای سرمایه انسانی و وفور منابع طبیعی نیز به ترتیب تاثیر مثبت و معنی دار و منفی و معنی دار بر نهادها دارند.
شناسایی و تبیین استلزامات کارکردی نظام نوآوری فناورانه کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، شناسایی و تبیین استلزامات کارکردی نظام نوآوری فناورانه کشاورزی است. این تحقیق از نظر دیدمان، در قالب روش آمیخته اکتشافی با رویکرد دوفازی اتصال داده های کیفی به کمی است. جامعه آماری بخش کیفی مشتمل بر اعضای اصلی کمیته های فناوری های نانو و بیو وزارت جهاد کشاورزی (۳۵ نفر) می باشد که با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند، از ۱۲ نفر مصاحبه به عمل آمد و در بخش کمی مشتمل بر اعضای کمیته های تحقیقاتی فناوری های نانو و بیو بخش کشاورزی (۱۱۷ نفر) می باشد که تماماً مورد سرشماری قرار گرفتند. جهت تحقق روایی و پایایی بخش کیفی تحقیق از تکنیک سه بعدی نگری و در بخش کمی، از آزمون آلفای کرونباخ و نظرات تخصصی کارشناسان و متخصصان موضوعی استفاده شد. پس از اکتشاف ۳۰ عامل فرعی در قالب ۷ عامل اصلی حاصل از بخش کیفی تحقیق با استفاده از نرم افزار Atlas.ti۵.۲ (استلزامات تحقیقاتی- توسعه ای، استلزامات نهادی- ساختاری، استلزامات قانونی و سیاست گذاری، استلزامات مربوط به کسب و کار و بازار، استلزامات نوآورانه- فناورانه، استلزامات مالی- اعتباری و استلزامات ترویجی- آموزشی) درنهایت در بخش کمی تحقیق با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL، نسبت به اندازه گیری و تأیید میزان تبیین واریانس کل از سوی عوامل شناسایی شده اقدام گردید. نتایج نشان داد که ۷ عامل ذکرشده در حدود ۳۵/۷۸ درصد از واریانس کل استلزامات کارکردی نظام نوآوری فناورانه کشاورزی را تبیین می نمایند.
تحلیل انتقادی «شاخص جهانی شادی» با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جدید ترین شا خص های مورد استفاده برای ارزیابی پیشرفت جوامع، «شاخص جهانی شادی» است. این شاخص برای سنجش سطح شادکادمی افراد از 7 نماگر اصلی همچون سرانه تولید ناخالص داخلی، حمایت اجتماعی، امید به زندگی سالم، آزادی در انتخاب زندگی، سخاوت، ادراک فساد و آسایش خاطر استفاده می نماید. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیلی، به بررسی انتقادی این شاخص با رویکرد اسلامی و ارزیابی توانایی آن جهت ارزیابی سطح شادکامی در جوامع مسلمان می پردازیم. بر اساس یافته های پژوهش، شاخص جهانی شادی از جهت تعریف مفهوم شادی و نشاط و همچنین مؤلفه های پیشنهادی با آموزه های اسلامی سازگاری ندارد. از این رو، این شاخص نمی تواند به عنوان یک ابزار قابل اعتماد تصویر درستی از سطح شادکامی در جوامع اسلامی و در نتیجه میزان پیشرفت آن ها ارائه نماید. تدوین شاخص شادی در رویکرد اسلامی مستلزم استخراج مؤلفه های اسلامی شادکامی، و ارائه شاخص ترکیبی جدیدی برای سنجش آن است.
رویکرد نهادی به توسعه و دلالت های آن برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد علاوه بر تفاوت عمده میان اقتصاد نهادی قدیم و جدید، اقتصاد نهادی جدید نیز کلیت واحدی نیست. همچنین تفاوت های مهمی در زمینه فروض، روش مطالعه و موضوع مطالعه میان اقتصادی نهادی جدید و اقتصاد نئوکلاسیک وجود دارد. در مجموع رویکرد نهادی باعث تحولی عمده در تبیین و توصیه های سیاستی در زمینه مسائل توسعه شده است. از جمله این تحولات می توان به تاکید این رویکرد بر اهمیت نهادها و قدرت غیررسمی و سازمان ها، اهمیت بنگاه، لزوم توجه به رویکرد بین رشته ای اشاره کرد. مقایسه رویکرد نهادی و نئوکلاسیکی در مورد رشد اقتصادی به عنوان مهم ترین شاخص توسعه نشان می دهد که رویکرد نهادی دارای قدرت تبیین کنندگی بیشتری است و به توصیه های سیاستی متفاوتی می انجامد. مطالعات اخیرنهادی نشان می دهد ایجاد ساختار نهادی دموکراتیک و مشارکتی، بنیان رشد اقتصادی و لازمه اجرای سیاست های اقتصادی درست است. هر چند در این میان باید به فقر و نابرابری نیز توجه ویژه کرد. بر این اساس، حرکت در جهت ساختاری دموکراتیک مهم ترین اصلاح نهادی است که باید در ایران در دستور کار قرار گیرد. این اقدام تنها راهکار عملی کاهش نابرابری و رشد پایدار در کشور است.
بررسی اثر تجارت بر توسعه: ارزیابی و مقایسه شاخص های درآمد سرانه، توسعه انسانی و پیشرفت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ارتباط تجارت و توسعه از دیرباز مورد توجه اقتصاددانان قرار داشته است، در پژوهش های انجام شده در این زمینه، عمدتاً از درآمد سرانه به عنوان شاخص توسعه استفاده شده و بنابراین، از سایر ابعاد توسعه و کیفیت زندگی غفلت گردیده است. در این پژوهش، با استفاده از داده های 104 کشور در دوره 2010-1994، رابطه تجارت و سه شاخص مختلفِ توسعه، یعنی درآمد سرانه، شاخص توسعه انسانی و شاخص پیشرفت انسانی مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرد. هر کدام از این سه شاخص، در یک الگوی مجزا برآورد شده و در هر الگو، رشد شاخص توسعه به صورت تابعی از رشد تجارت سرانه و وقفه های آن، در کنار گروهی از متغیرهای اثرگذار بر توسعه در نظر گرفته شده است. بر اساس نتایج حاصل از تخمین، اثر مثبت رشد تجارت سرانه و وقفه های آن بر رشد هر سه شاخص، مورد تأیید قرار می گیرد. با این تفاوت که آثار باوقفه تجارت در الگوی درآمد سرانه، تا دو دوره، اما در الگوهای دیگر تا چهار دوره تأیید می شود. بنابر یافته های این پژوهش، اگرچه آثار آنی تجارت بر درآمد سرانه بزرگ تر بوده است، اما آثار مثبت رشد تجارت بر شاخص هایی که ابعاد بیش تری از توسعه یافتگی کشورها را مد نظر دارد، مدت بیش تری به طول می انجامد.
اثر جرم بر هم گرایی توسعه استان های ایران: کاربرد اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی بازدارندگی جرم (امنیت داخلی) بر هم گرایی توسعه بین استان های ایران طی دوره زمانی 1375–1390 است. برآورد معادله هم گرایی با الهام از نظریه رشد نئوکلاسیک سولو- سوان و با استفاده از اقتصاد سنجی فضائی نشان داد هم گرایی توسعه بین استان های ایران برقرار است و شاخص جرم تأثیر بازدارنده معناداری بر سرعت توسعه ندارد. وجود هم گرایی بین استان ها، نشان دهنده موفقیت سیاست های توسعه منطقه ای در کاهش نابرابری منطقه ای است. عدم معناداری جرم در فرایند توسعه می تواند ناشی از نقش بالای دولت در فرایند توسعه و عدم گذر از حد آستانه ای تراکم جرم برای استان های ایران باشد. توصیه می شود سیاست های توسعه منطقه ای مانند گذشته بدون توجه به تراکم جرم در استان ها ادامه داشته باشد و این عدم معناداری، عدم جدیت سیاست مداران را در کنترل جرم و دلایل ایجاد جرم به دنبال نداشته باشد.
نهادها و توسعه در کشورهای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیر متقابل نهادها و توسعه در کشورهای خاورمیانه می باشد. برای آزمون فرضیه ها کشورهای خاورمیانه به دو گروه نفتی و غیرنفتی تقسیم و سپس مدل های تحقیق به صورت سیستمی و با روش حداقل مربعات سه مرحله ای (3SLS) در داده های پانل طی دوره 1996-2014 برای دو گروه برآورد می شود. از آزمون های والد، کروسکال_ الیس و حداقل اختلاف معنادار برای ارزیابی تاثیر متقابل نهادها و توسعه استفاده شد. یافته ها نشان می دهد در کشورهای خاورمیانه صادرکننده نفت و کشورهای خاورمیانه غیرصادرکننده نفت، تفاوت معناداری بین تاثیر متقابل نهادها و توسعه وجود دارد. ضریب برآوردی تاثیر توسعه بر نهادها در هر دو گروه بیش از ضریب برآوردی تاثیر نهادها بر توسعه است. بنابراین، توجه به توسعه خود به خود علاوه بر بهبود شاخص های آن، شرایط نهادها را ارتقا داده و باعث بهبود عملکرد این شاخص ها می شود. این تاثیر از طریق نهاد نیز وجود دارد ولی سرعت تغییر از طرف توسعه بیشتر است.
شناسایی ابعاد توسعه مدیران در شرکت های طراحی مهندسی: مورد مطالعه: شرکت طراحی مهندسی و تامین قطعات ایران خودرو (ساپکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور شناسایی ابعاد تأثیرگذار بر توسعه مدیران در شرکت ساپکو انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف کاربردی و بر اساس روش انجام از نوع پیمایشی می باشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق هم از نوع کیفی و هم از نوع کمی از مدیران و سطوح سرپرستی شرکت ساپکو جمع آوری شد. برای تحلیل کیفی از تحلیل محتوا و برای تحلیل کمی از آزمون تی تست استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش در مرحله اول (فاز کیفی) شامل 10 نفر از مدیران و سطوح سرپرستی ساپکو (حد اشباع) و در مرحله دوم پژوهش (فاز کمی) شامل 53 نفر که اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از انجام تحلیل ها حاکی از این است که آموزش، ارزیابی عملکرد، جانشین پروری، حمایت مدیریت ارشد و ابعاد راهبردی سازمان به عنوان ابعاد تأثیر گذار شناسایی شد.
جایگاه آموزش در توسعه منابع انسانی سازمان های عصر حاضر
حوزههای تخصصی:
امروزه هیچ سازمانی بدون توجه به نیروی انسانی و نقش سازنده آن در ارائه خدمات، قادر به ادامه حیات نیست. در واقع میزان توانایی سازمان ها و شرکت ها ، آموزش در شناسایی و حفظ نیروی کاری واجد شرایط می باشد، و از عوامل مورد توجه در اتخاذ این توانایی پرورش و توسعه سرمایه انسانی است. سرمایه و توسعه نیروی انسانی به توانایی قابلیت های سازنده و کارآمد افراد اشاره دارد. توانایی ها و قابلیت ها شامل دانش، مهارت ها و تجربه می شود که دارای ارزش اقتصادی هستند. توسعه منابع انسانی و به کارگیری درست از آن درسازمان ها و موسسات آموزشی، فنی، اقتصادی و کشاورزی و سایر علوم مستلزم تامین نیروی انسانی کارآمد و ماهر آموزش دیده است. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش توصیفی و کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای و ﺑﺎ بررسی اسناد و مدارک ﻣﻮﺟﻮد ضمن بررسی اهمیت توسعه نیروی انسانی به نقش و تاثیر استفاده از آموزش در توسعه نیروی انسانی برای ایجاد ثبات در سازمان ها و افزایش اعتماد به نفس در جهت توانمندی کار و رشد و پرورش شغلی در راستای نیل به اهداف سازمانی پرداخته است.
ارزیابی و مقایسه سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی و شهری از دیدگاه ساکنان محلی: مطالعه موردی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت توسعه یافتگی، قابلیت ها و تنگناهای سکونتگاه ها در برنامه ریزی ناحیه ای بسیار اهمیت دارد. از این رو، تحقیق حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی، به ارزیابی و مقایسه سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی و شهری از دیدگاه ساکنان محلی پرداخته است. بدین منظور، شهر مینودشت و چهارده روستای اطراف آن به عنوان سکونتگاه های نمونه انتخاب و بررسی شدند. در راستای سنجش سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های مورد مطالعه، با استفاده از روش دلفی و با مشارکت دوازده کارشناس، 46 شاخص استخراج شد. نتایج تحقیق نشان داد که در اکثر شاخص های مورد مطالعه، وضعیت توسعه یافتگی مینودشت نسبت به روستاهای مورد مطالعه بهتر است و در این زمینه، به لحاظ آماری، تفاوت معنی دار وجود دارد؛ همچنین، بر مبنای شیوه تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، سکونتگاه های مورد مطالعه به پنج خوشه تقسیم می شوند.
قانون گذاری جغرافیایی؛ با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین عامل مؤثر در امر قانون گذاری و اداره کشورها، که بر اساس آن توسعه متوازن و پایدار قلمرو ملی تحقق پذیر خواهد بود، جغرافیا است. عاملی که کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته کمتر به آن توجه نموده و با انتخاب سیستم بسیط و تک ساخت که اکثراً ناسازگار با فضای جغرافیایی آنهاست، یکسان انگاری و یکسان سازی سرزمینی را در دستور کار خود قرار داده اند. جمهوری اسلامی ایران نیز با دارا بودن چنین سیستمی، تفاوت های فضایی- جغرافیایی را در مدیریت و قانون گذاری کشور تا حدودی نادیده انگاشته است. بر همین اساس این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا به بررسی قانون گذاری جغرافیایی در ایران و ارائه پیشنهاداتی برای تحقق این امر پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ایران کشوری پهناور با تنوع و تفاوت های گسترده جغرافیایی است که این گوناگونی موجب شده، بر هر یک از بخش های کشور شرایط متفاوتی حکمفرما باشد. با این وجود قوانین مصوب در جمهوری اسلامی ایران همگی در سطح ملّی تصویب شده و به رغم وجود ویژگی های جغرافیایی متنوع و مختلف کشور، برای همه مناطق کشور به طور یکسان به اجرا گذارده می شوند. این مسئله موجب شده بیشتر مناطق کشور که (به لحاظ شرایط خاص حاکم بر خود) همخوانی مناسبی با قوانین وضع شده در سطح ملّی ندارند، از توسعه لازم برخوردار نگردیده و ضمن کاهش کارایی این قوانین در این مناطق، پتانسیل های بالای جغرافیایی مناطق مذکور مورد توجه و بهره برداری مناسب قرار نگیرد. در این پژوهش سعی شده است با اشاره به نقش پژوهش در قانون گذاری، لزوم توجه به این تفاوت ها و تعریف قوانین متناسب با شرایط حاکم بر هر یک از این مناطق را بررسی کنیم که ماحصل آن ضرورت توجه به قانون گذاری جغرافیایی هست که یکی از مباحث کاربردی و مهم در قانون گذاری و حکمرانی خوب است.
تحلیل فضایی و سطح بندی شهرستان های استان البرز بر اساس شاخص های خدمات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع متناسب منابع میان سکونتگاه های انسانی با هدف دستیابی به توسعه متوازن در جامعه، نیازمند برنامه ریزی اصولی است که در گام نخست با تبیین وضع موجود و شناسایی امکانات و محدودیت های مناطق همراه است. با توجه به اهمیت مقوله فرهنگ و ابعاد کمّی و کیفی آن در توسعه جوامع، این پژوهش به تحلیل و طبقه بندی شهرستان های استان البرز از نظر درجه توسعه کمّی فرهنگ می پردازد. به این منظور 24 متغیر های فرهنگی با روش اسنادی انتخاب و وزن آن ها با الگوی ANP در نرم افزار SuperDecision تعیین شد. در این راستا ابتدا روابط میان متغیرها با روش دیماتل تحلیل شد و سپس در الگوی ANP لحاظ شد. طبقه بندی شهرستان ها از نظر میزان برخورداری از شاخص های فرهنگی، با روش تاپسیس در برنامه excel و روش تحلیل خوشه ای در نرم افزار spss انجام و با نرم افزار ARCGIS گویا شد. نتایج پژوهش حاضر بیان کننده نبود تعادل در توزیع شاخص های فرهنگی میان شهرستان های استان است. شهرستان کرج با میزان تاپسیس 50/0، بیشترین رتبه و شهرستان نظرآباد با میزان تاپسیس 14/0، کمترین رتبه را از جنبه توسعه کمّی فرهنگ در استان کسب کرده اند. شهرستان های کرج، طالقان و فردیس با کسب بیشترین میزان تاپسیس در طبقه برخوردار، شهرستان اشتهارد در طبقه نیمه برخوردار و شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد با کسب کمترین میزان تاپسیس در طبقه محروم از شاخص های توسعه فرهنگ قرار دارند که نیازمند توجه در برنامه های توسعه آینده استان البرز است.
تحلیل پیامدهای جهانی شدن بر ابعاد زندگی جوامع عشایری اسکان یافته (مورد پژوهی: کانون های اسکان عشایری استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن فرایندی است که امروزه جوامع بشری را در عرصه های مختلف تحت تأثیر خود قرار داده است. تغییرات ناشی از این پدیده در دو دهه اخیر در جامعه عشایری ملموس تر بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل پیامدهای جهانی شدن بر ابعاد زندگی جوامع عشایری اسکان یافته در استان فارس می باشد. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی– توسعه ای است. روش گردآوری داده ها نیز عمدتاً پیمایشی بوده و از طریق پرسشنامه صورت گرفته است حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای محدوده مورد نظر 384 نفر محاسبه شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار های توصیفی و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، و رگرسیون) انجام شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت است که اثرات جهانی شدن در همه ابعاد بر جامعه سنتی عشایر اسکان یافته موثر بوده است و بین اثرات جهانی شدن با تغییرات در زندگی عشایر اسکان یافته در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان می دهد که در سطح کلی میزان تأثیر گذاری جهانی شدن بر زندگی عشایر اسکان یافته منطقه مورد مطالعه، بخش اجتماعی با مقدار بتای (821/0 β=)، بیشترین تأثیر را از جهانی شدن داشته است. در بعد اجتماعی استفاده از ماهواره با میانگین (3.35)، در بعد اقتصادی شاخص تقلید از سبک زندگی شهری با میانگین (3.25) و در بعد فرهنگی شاخص میزان استفاده از دکوراسیون های جدید در منزل با میانگین (3.34) بیشترین تأثیرپذیری را در میان روستاییان داشته است. بنابراین می توان بیان کرد جامعه روستایی عشایر اسکان یافته با ویژگی های خود در برابر فرآیندهای جهانی شدن آسیب پذیرتر است و برخی عرصه ها از جمله فرهنگ بومی این جامعه را با تهدیداتی نیز مواجه ساخته است.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان بر اساس شاخص های آموزشی و فرهنگی با استفاده ازمدل تاپسیس (Topsis)
حوزههای تخصصی:
با شناخت میزان برخورداری هر یک از شهرستان های موجود در محدوده یک استان می توان میزان آشفتگی توزیع امکانات و خدمات عرضه شده به مناطق مختلف را مشاهده نموده و با داشتن اطلاعات جامع و دقیق از سطح برخورداری یا محرومیت شهرستان ها، برنامه ریزی و تخصیص منابع متناسب با نیازهای هر ناحیه را انجام داد در این پژوهش با استفاده از 20 شاخص در دو بخش فرهنگی و آموزشی و با رویکرد «توصیفی – تحلیلی» و روش تاپسیس به سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان پرداخته شده و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد شهرستان الیگودرز به عنوان برخوردارترین و شهرستان دلفان به عنوان محرومترین شناخته شدند و در رتبه بندی انجام شده هیچکدام از شهرستان ها توسعه یافته نیستند.