مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مکتب تفکیک
حوزه های تخصصی:
تفکیکیه مکتبی است که میرزا مهدی اصفهانی آن را بنا نهاده است. این مکتب به بررسی و تفکیک سه عنصر مهم شناخت یعنی مفاهیم دین، فلسفه و عرفان می پردازد. قصیده ی تفکیکیه نمونه ای از اشعار عربی استاد محمد رضا حکیمی است که با هدف تفکیک این سه مکتب سروده شده است. اصطلاح مکتب تفکیک به معنایی که طرفداران این مکتب از آن سخن می گویند جدید و بی سابقه است اما اگر به ریشه های این جریان فکری توجه کنیم می بینیم که نه تنها جدید نیست بلکه از قدیمی ترین جریان های فکری شناخته شده است. مقاله حاضر به بررسی ساختاری و محتوایی این قصیده و نیز معرفی مکتب تفکیک و آموزه های آن می پردازد.این پژوهش با رویکردی هنری-بلاغی به موضوعی عرفانی-اسلامی پرداخته است.برخی نتایج حاصل از پژوهش به قرار زیر است:- بر اساس آراء تفکیکیان نمی توان سه شاخه ی اصلی علوم یعنی فلسفه ،عرفان وعلوم قرآنی را از هم جدا کرد وبین آنها مرز قائل شد چرا که آنها منوط به یکدیگر هستند وبرای تاویل متون قرآنی تعقل وتامل نیاز است.- در ساختار این قصیده،ردیف به صورت تقلیدی رعایت شده است.در قافیه ها حرف روی همزه است؛و از نظر وزنی نیز پیرو قوانین سنتی عروض بوده و در بحر وافر سروده شده است.-استفاده از رمز،نمادو صور خیال و بازی با کلمات در این سروده کم رنگ است. واژه های کلیدی:مطالعات عرفانی، مکتب تفکیک، محمد رضا حکیمی ، قصیده تفکیکیه.
چیستی و حجیت عقل از دیدگاه میرزامهدی اصفهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
7 - 32
حوزه های تخصصی:
مکتب و مدرسه معارفی خراسان که از شکل گیری آن یک سده می گذرد بی تردید، در فضای علمی و فکری معاصر ما تأثیرات درخوری داشته و طرفداران و پیروانی را به خود جلب نموده است. پایه گذارِ این مدرسه آیت الله میرزامهدی اصفهانی است. در این مقاله، هدف بر این است که با توجه به اهمیت بحثِ نسبت عقل و دین، دیدگاه میرزامهدی اصفهانی درباره چیستی عقل و حجیّت آن تبیین شود. ایشان در مورد معنا و چیستی عقل معتقد است که در علوم الهی، عقلْ نوری است که ظهور ذاتی دارد و حسن و قبح افعال با آن آشکار می گردد. در این معناشناسیِ دینی از عقل، دو تفاوت هستی شناسانه و سه تفاوت معرفت شناسانه با معنای اصطلاحی و رایج از عقل دیده می شود، به ویژه آنکه عقل صرفاً به عقل عملی فروکاهیده شده و شأن نظری عقل به رسمیت شناخته نمی شود. میرزامهدی اصفهانی حجیت عقل و علم را ذاتی دانسته است اما درباره یقین معتقد است که هر یقینی ارزش معرفتی ندارد و تنها در سه نوع یقین می توان احراز مطابقت با واقع نمود و سایر یقین ها، به ویژه یقینی که از راه استدلال های قیاسی به دست می آید، مطلوب و ارزشمند نمی باشد. آنچه در بررسی دیدگاه های میرزامهدی کاملاً عیان است مشابهت های فکری وی با اندیشه اخباریگری است، که در این مقاله، با روش تحلیل محتوا، شواهد متعددی برای آن ارائه شده است.
نقد عقل خودبنیاد دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد محمدرضا حکیمی را باید یکی از ارکان مکتب تفکیک در دوران معاصر به شمار آورد؛ شخصیتی که این مکتب را با آثار جذاب و خواندنی خویش بیش از همه و همیشه بر سر زبان ها انداخت و برایش اعتبار و آبرویی درخور کسب کرد. طرح دیدگاه «عقل خودبنیاد دینی» از سوی تفکیکیان و از جمله استاد حکیمی، تلاشی برای خالص فهمی گزاره های دینی و پیراستن آن از شوائب اندیشه های التقاطی و وارداتی است. در این دیدگاه، ابتدا عقل در تقسیمی کلی به دو قسم پیشادینی و پسادینی تقسیم می شود و سپس با استناد به اینکه عقل پسادینی یا همان عقل خودبنیاد دینی به دلیل اتصال به کانون لایزال وحی الهی از تمامی انحای احتیاج مبراست، بر استقلال و خودبسندگی این عقل از دیگر حوزه های معرفتی تأکید می شود. در پژوهش پیش رو با تمرکز بر آثار استاد حکیمی و با روش توصیفی و تحلیلی به نقد و ارزیابی این دیدگاه پرداختیم. نتیجه آن شد که اعتبار این دیدگاه به دلیل ضعف ها و کاستی های درخور توجهش از کفایت لازم برخوردار نیست؛ ضعف هایی نظیر ابهام در ماهیت و عناصر هویت ساز عقل خودبنیاد دینی و تعارضات موجود میان تبیین استاد حکیمی و مبانی مکتب تفکیک که نمی توان به سادگی از آنها عبور کرد.
تبیین علم بلامعلوم خداوند در سایه کشف انسان از استحاله اجتماع نقیضین براساس نظر میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استحاله اجتماع نقیضین یکی از پایه ای ترین بدیهیات اولیه به شمار می رود. میرزا مهدی اصفهانی با نگاهی متفاوت به بداهت این قضیه، به تبیین علم بلامعلوم در دایره علم انسان پرداخته و معتقد است می توان از علمی سخن گفت که معلوم آن هیچ نوع تحققی در هیچ موطنی ندارد. او با تکیه بر این علم و آیه قرار دادن آن، علم خدای متعال پیش و پس از خلقت را علمی تفصیلی و بدون معیت معلومات می داند. در نتیجه، ذات پروردگار را از هر گونه تقرر معلومات به هر نحوه ممکن اعم از اجمالی و تفصیلی، تنزیه می کند. بر این اساس می توان گفت نظریه علم بلامعلوم میرزا مهدی اصفهانی در صورتی که چالش های پیش روی خود را به درستی حل نماید، رقیبی برای نظریه ثابتات ازلی معتزله، اعیان ثابته عارفان و نیز نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی ملاصدرا است.
تکمله کتاب شناسی توصیفی مکتب تفکیک
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی مکتب تفکیک با تاکید بر دیدگاه ایشان مبنی بر مخالفت دین با فلسفه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اخباری گری رویکردی ظاهرگرایانه است که به ترک بحث های مستقل عقلی در استنباط احکام فقهی توصیه می کند. به کارگیری این شیوه در مباحث اعتقادی «مکتب تفکیک» نامیده می شود. نحله سنتی مکتب تفکیک به گونه کامل با عقل و استدلال مخالف بوده، هم نوایی آن دو را با نقل برنمی تابد. اما نحله جدید ضمن پاس داشت عقل، دستاورد آنرا بشری و بیگانه از دین معرفی می کند. پیروان تفکیک، دلیل های گوناگونی بر مخالفت دین با فلسفه به دست می دهند که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از: 1. اهداف سوء خلفا از ترجمه فلسفه؛ 2. وجود برخی روایت های ضد فلسفی؛ 3. مخالفت فقیهان با فلسفه. مقاله پیش رو پس از معرفی اجمالی مکتب تفکیک، به نقدهای یادشده پاسخ می دهد. برپایه این پاسخ ها: 1. خاستگاه و انگیزه طرح یک اندیشه، دلیل درستی یا نادرستی آن نیست؛ 2. در مجموعه روایی شیعه تنها دو روایت ضد فلسفی یافته می شود که یکی درباره فیلسوف نمایان و دیگری پیرامون فلاسفه دنیاطلب است. اما روایت های بسیاری در ستایش روش فلسفی (تعقل مستقل) دیده می شود؛ 3. ضرورت رجوع به متخصّص در مسائل تخصصی، روشن می کند که مخالفت برخی فقیهان بزرگوار که آشنایی کاملی با فلسفه ندارند ادعای اهل تفکیک را تایید نمی کند.
بررسی تطبیقی خاستگاه تاریخی پیدایش دو مکتب تفکیک و اخباریگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در مقام بررسی تطبیقی خاستگاه تاریخی پیدایش دو مکتب تفکیک (مکتب معارفی خراسان) و اخباری است. این نوشتار به مثابه پیش نیاز و مقدمه ای در بررسی مقارنه ای مبانی تفسیر قرآن نزد دو مکتب تفکیک و اخباری می باشد. برخی مقالات تحقیقی، در سالهای اخیر، مکتب تفکیک را نو اخباریگری نامیده و ادعا می کنند این مکتب همان اخباریگری قرن یازدهم است که دیگر بار در قرن چهاردهم در لباسی نو رُخ نموده است. مقاله حاضر پیش از پرداختن به مبانی تفسیری این دو مکتب، بسترهای احتمالی پیدایش آنها را مورد تحلیل قرار می دهد تا در پرتو این شناخت صحیح، راه بررسی تطبیقی این مبانی، هموار گردد. حاصل پژوهش حاضر این است که دو مکتب تفکیک و اخباری با رویکرد حفاظت از منابع اصیلِ وحیانی در مقطعی از تاریخ تفکر شیعی و برای مقابله با افراط گرانی به منصه ظهور رسیدند که تقریباً کلِّ کتاب و سنت را وا نهاده و به مباحث فلسفی و کلامی روی آورده بودند. در واقع روح حاکم بر پیدایش دو مکتب بسیار مشابه بوده؛ اما به طور ظاهری برخی عوامل مؤثر در بروز این دو مکتب، متفاوت بوده است.
قلمرو حجیت عقل منبع در تفسیر قرآن با تأکید بر تفسیر مناهج البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
215 - 240
حوزه های تخصصی:
در بین مدافعان تفسیر اجتهادی در مورد حیطه و دایره حجیت عقل در تفسیر قرآن، اختلاف نظر وجود دارد؛ از جمله، اختلافی که بین مفسران وابسته به مکتب تفکیک و مخالفان آن ها در این زمینه وجود دارد. مکتب تفکیک به دستگاه معرفتی اطلاق می شود که بر تفکیک و جداسازی قرآن، برهان و عرفان (نقل، عقل و کشف) اصرار دارد و معتقد است که این ها سه راه و منبع کسب معرفت اند که محصولات آن ها هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته و نباید از داده های هر یک از این منابع معرفت زا، برای فهم و تفسیر داده های دو منبع دیگر بهره جست.در این مقاله به تبیین دیدگاه های آیهاللّٰه ملکی میانجی در تفسیر مناهج البیان به عنوان یکی از مدافعان مکتب تفکیک در زمینه قلمرو حجیت عقل منبع در تفسیر وحی پرداخته ایم. ابتدا مراد از عقل و گونه های آن (عقل منبع و عقل مصباح) روشن گردید و بر اساس آن، تفسیر اجتهادی قرآن به سه گونه نقل گرا، عقل گرا و کشف گرا تقسیم بندی شد و با عنایت به اینکه عقل مصباح و کشف و شهود، تخصصاً از عنوان مقاله خارج بود، لذا بحث را در مورد قلمرو عقل منبع ادامه داده و به بررسی گونه های تفسیر اجتهادی عقل گرا یعنی بدیهیات عقلی، برهان های عقلی، مبانی کلامی، فلسفی و علمی و ادراکات عقل عملی در مناهج البیان پرداختیم. نتیجه آن شد که غیر از مبانی فلسفی و علمی، سایر گونه های تفسیر اجتهادی عقل گرا در تفسیر مناهج البیان مطرح شده است. بنابراین از دیدگاه آیهاللّٰه ملکی قلمرو حجیت عقل منبع در تفسیر قرآن، شامل همه گونه های یادشده، غیر از مبانی فلسفی و علمی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی توصیفی است.
بررسی انتقادی نقش عقل در منظومه فکری محمد باقر ملکی میانجی
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
151 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نقش عقل در منظومه فکری محمدباقر ملکی میانجی است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و یافته ها نشان داد که خلاء حاصل از بی اعتباری عقل نظری در کسب معارف در تفکر ملکی میانجی همچنان باقی است. همچنین عقل مورد اشاره ایشان (همان عقل عملی) که متضمن الهام و اشراق است، می تواند ابزار مناسبی برای طریقه ی کشف و شهود باشد، نه طریقه استدلال عقلانی. ایشان همانند بیشتر متفکران مکتب تفکیک، عقل را از سویی یکی از منابع معرفت دینی برمی شمارد و از سویی دیگر بر عدم اعتبار و حجّیت آن تاکید می کند. ملکی میانجی نوریت را یکی از ویژگی های عقل دانسته و برای اثبات این مطلب به آیات و روایات تمّسک جسته و عقل را دارای ویژگی هایی همچون تجرد و همسان بودن با علم، دارای حجیت ذاتی و انطباق با عقل عملی می داند و نتیجه می گیرد که عقل نور مجرد و موجود عینی بوده و خارج از حقیقت انسان است که خدا آن را به انسان افاضه می کند. این دیدگاه موجب گسست بین واقعیات و احکام و در نتیجه بی اعتمادی به معارف دینی خواهد شد.
وحدت انگاری مادی انسان در مکتب تفکیک؛ بررسی برخی پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
51 - 73
حوزه های تخصصی:
بزرگان مکتب تفکیک منکر تجرد نفوس انسانی هستند و به جهت تأکید بر جسمانیت نفس و بدن، به یگانگی مادی انسان اعتقاد دارند اما به جهت اذعان به ماورای طبیعت از زمره مادی انگاران محض خارج میشوند. عموم ایشان به جهت باور به تمایز کامل بین قرآن، فلسفه و عرفان، علوم بشری را مشکوک و غیر یقینی دانسته و لذا جمع این مواضع را التقاط و اجتماع امور متنافر میدانند. مطالعه پیش رو بر اساس مبانی انسانشناختی، ناکارآمدی تحلیل و تبیین بزرگان مکتب تفکیک در مسائلی همچون معاد جسمانی، کیفیت ادامه حیات صرفاً مادی انسان در عالم برزخ و اجتماع ناسازگار مادیت نفس و تجرد علم را مورد بررسی و نقد قرار داده است و با روش تحلیلی توصیفی سعی نموده به این پرسش پاسخ دهد که آیا بانیان مکتب تفکیک توانستهاند با مادیانگاری وجود انسان تبیینی موفق از معاد، برزخ و حقیقت علم و ادراک به دست دهند؟
تطبیق و تأویل از نظر مکتب تفکیک
حوزه های تخصصی:
مدعای تفکیکیان آن است که تأویل قرآن به هر معنایی که بوده باشد، اختصاص به خداوند متعال دارد و حتی پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام هم به تعلیم خداوند متعال از تأویل قرآن اعم از معانی باطنی با مراد واقعی غیرظاهری اطلاع پیدا می کنند و راسخان در علم به معنای کسانی که در علمشان اختلافی نباشد اختصاص به اهل بیت علیهم السلام دارد و این بدان جهت است که آنان علمشان را از خداوند متعال اخذ کرده اند. در این مقاله با ارائه ی معنای لغوی تأویل و موارد استعمال آن در آیات قرآنی و روایات معصومان علیهم السلام به صورت روشن و واضح اثبات خواهیم کرد که تأویل های فلسفی و عرفانی و نیز تأویل های روشنفکری از آیات قرآن و متون دینی نه تنها از ناحیه ی معصومان علیهم السلام مورد نهی اکید قرار گرفته است بلکه چنین امری در نظر هر عاقل منصفی باطل است و به هیچ وجه قابل اسناد به معارف دینی نمی باشد.
بررسی و نقد این همانی عددی جسم لطیف در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام مهر ۱۴۰۰ شماره ۲۸۶
89-101
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که این همانی عددی و هویت شخصی جسم لطیف را در اندیشه اسلامی با رویکرد تحلیلی انتقادی واکاوی کند. در رابطه با این دیدگاه که مدعی امتداد نظرگاه متکلمان متق دم اس ت، باید ابتدا به دیدگاه این اندیشمندان در مورد روح و تجرد و یا مادیت آن، و به تعبیر دیگر چیستی اصالت انسان پرداخت و سپس دیدگاه آنها در مورد این همانی و هویت شخصی واکاوی شود. ازاین رو، برخی از متکلمان و محدثان و نیز متکلمان مکتب تفکیک معتقدند که انسان یک بدن مادی (جسم غیرلطیف) و یک جسم لطیف (نفس) دارد؛ اما حقیقت انسان را جسم لطیف (نفس جسمانی) تشکیل می دهد. اینان روح و نفس را همان جسم و بدن لطیف می دانند که مانند آب در گل است و نه یک امر مجرد. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که «آیا جسم لطیف می تواند در دو زمان مختلف وجود داشته باشد و سبب این همانی انسان گردد؟» این ملاک به دلیل نگاهی مادی انگارانه به انسان و اشکالاتی دیگر و نیز به دلیل ناتوانی در تبیین چگونگی استمرار بدن لطیف در دو زمان مختلف و چگونگی درک این استمرار دچار اشکالات متعددی است.
هم خوانی یا مباینت نگاه سید عبدالاعلی سبزواری با مکتب تفکیک درباب نسبت فلسفه و نقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیدعبدالأعلی سبزواری از جمله اندیشمندان بزرگ معاصر ، نه تنها شارح حکمت متعالیه که در بسیاری از اصول و مسائل فلسفی منتقد آراء ملاصدراست. موضع انتقادی ایشان نسبت به مسائل متعددی از حکمت متعالیه و تأکید بر استفاده از قرآن و سنت و نیز مقارنت سال های ابتدایی تحصیل ایشان در مشهد با پایه ریزی اندیشه های تفکیک؛ موهم تفکیکی بودن سید سبزواری و در نتیجه عدم توجه لازم به اندیشه های فلسفی و کلامی ایشان شده است. اما، آیا می توان سید سبزواری را از پیروان این مکتب دانست؟ پاسخ منفی است. هر چند قول به اشتراک لفظی، اصالت ماهیت، انکار وحدت وجود، و برخی دیگر از مسائل و نیز برخی مواضع وی در جدایی عقل و نقل، سبزواری را به عقاید تفکیکی نزدیک می نماید، ولی ایشان در استفاده از نقل و استمداد از عقل در فهم قرآن و سنت روش خاص و متفاوت از آنچه در مکتب تفکیک مطرح می شود، دارد. مقاله حاضر، پاسخ به شبهه فوق از طریق بررسی آراء اساتید سبزواری و تحلیل میزان تأثیر پذیری از آنها، مقایسه و تحلیل اندیشه های سبزواری با آراء متفکران مکتب تفکیک و تفاوت میان آنها در تبیین قرآن و سنت می باشد.
واکاوی عناصر فلوطینی در مبانی فکری مکتب تفکیک با تأکید بر مباحث خداشناسی و نفس شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله انتقادات سنت های فکری مخالف فلسفه اسلامی به آن، تأثیرپذیری مکاتب مختلف فلسفه اسلامی از عناصر فلسفی یونان است. پیروان مکتب تفکیک با استناد به وجود اصول و مبانی مشترک میان فلسفه اسلامی و یونانی، مدعی مخالفت و تقابل فلسفه اسلامی با معارف ناب اهل بیت(ع) هستند. به نظر آنان فلسفه اسلامی، گسترش یافته اصول عقلی یونانی است که منشأ الهی ندارد و هدف آن رقابت با اندیشه های ناب اهل بیت(ع) است. مهم ترین مبنای مکتب تفکیک در مخالفت با فلسفه اسلامی همین ریشه های مشترک فلسفه اسلامی و یونانی است. حال، پرسش این است که آیا مکتب تفکیک، خود، وجوه اشتراکی با فلسفه یونانی ندارد و در صورت وجود چنین اشتراکاتی آیا می توان این را مؤیدی بر غیرالهی و غیراصیل بودن این رویکرد الهیاتی تلقی کرد؟ در این پژوهش با تتبع در آثار فلوطین و تألیفات پیروان مکتب تفکیک، نقاط اشتراک این دو رویکرد فکری در دو مسئله خداشناسی و نفس شناسی بررسی می شود. مطابق دستاورد های این پژوهش، بسیاری از مبانی و اصول مکتب تفکیک به وضوح در کلام فلوطین مطرح شده است، به گونه ای که گویا کلام فلوطین به زبانی دیگر در آثار مکتوب اهل تفکیک ظهور پیدا کرده است. ازنظر نگارندگان، وجود این وجوه اشتراک نه تنها دلیلی بر غیراصیل و الحادی بودن مکتب تفکیک به شمار نمی رود، بلکه یافتن سرمنشأ های تفکری در کلام پیشینیان یا در سرزمین های دیگر نشان دهنده امتداد و گستردگی آن تفکر و بیانگر این مطلب است که سیر تفکر بشر سیری پیوسته و فرازمانی و فرامکانی است.
بررسی و نقد فهم تأویل آیات قرآن بر اساس مکتب تفکیک
حوزه های تخصصی:
مکتب تفکیک معتقد است که تأویل قرآن فقط از ناحیه ی اهل بیت علیهم السلام منجر به رسیدن به حقایق امور می شود، در این راستا ابتدا نقدی به فهم دقیق معنای تأویل در آثار دانشوران مختلف شده است و به مفهوم «تأویل» به معنای «تفسیر» تأکید شده است و دیدگاه رایج «تأویل» به معنای خلاف ظاهر، هم از حیث معناشناسی و هم با بررسی نمونه های از تأویل های نادرست ملاصدرا و دیگران مورد نقد قرار گرفته است. برخی تناقض های دانشوران مکاتب بشری در گفتار و عملکردنیز، ناصواب بودن دیدگاه رایج را اثبات می کند.
بررسی تطبیقی مفهوم عقل و نقش آن در تفسیر قرآن از نظرگاه آیت الله فاضل لنکرانی و مکتب تفکیک با تکیه بر اندیشه میرزا مهدی اصفهانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین مسائل در مبانی علوم قرآنی، بررسی نقش عقل و گستره قلمروی آن در فهم و تفسیر قرآن است که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ تطبیقی به تعریف و شرایط نقش آفرینی عقل از دیدگاه مکتب تفکیک و آیت الله فاضل لنکرانی با هدفِ واکاوی مدعا و اعتبارسنجی ادله آنان درباره نقش عقل در فرایند تفسیر قرآن می پردازد. استفاده از روش اجتهادی در تفسیر قرآن کریم، نقطه اشتراک این دو دیدگاه است؛ با این تفاوت که آیت الله فاضل لنکرانی، ارزش عقل به معنای مصطلح را به منزله قرینه لفظی متصله ای می داند که مخاطب را ملزم به پیروی از آن در همه موارد می کند، درحالی که طرفداران مکتب تفکیک، فقط عقل فطری را که طبق اصطلاح ایشان موجودی نورانی است، در معرفت دینی و تفسیر قرآن مفید می دانند، ولی قرینیتی برای احکام عقل اصطلاحی قائل نیستند؛ لذا هر یک، عقلِ مستفاد در تفسیر را به معنای مصطلح خویش قصد می کنند. به بیان دیگر، هر دو دیدگاه، در نام گذاری عقل به «عقل فطری» اشتراک دارند، اما اشتراک در این واژه تنها اشتراک لفظی است و همان طور که بیان شد، در معنا، مشربی متفاوت از هم برگزیده اند.
بررسی تطبیقی آیات و روایات تجرد نفس از دیدگاه مکتب تفکیک و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله تجرد نفس به دلیل پیوند تنگاتنگ با دیگر مسائل مطرح در حوزه معارف اسلامی در زمره مباحثی است که همواره مورد توجه عالمان مسلمان بوده است. پیروان مکتب تفکیک از سویی با رد براهین فیلسوفان بر تجرد نفس و اقامه برخی ادله و از سوی دیگر با تکیه بر ظواهر روایات به جسمانیت نفس معتقد ند. در مقابل، صدرالمتألهین با عنایت به ادله متعدد عقلی و نیز شواهد نقلی، نفس را موجودی مجرد می داند. با توجه به اینکه هر دو دیدگاه، در اثبات مدعای خود در زمینه تجرد نفس به آیات و روایات اشاره کرده اند، در این پژوهش کوشیده ایم تا ادله نقلی ایشان را در این زمینه مورد واکاوی قرار دهیم. مطالعه آثار این دو تفکر و نیز بررسی آیات و روایات مربوط به نفس، این فرضیه را تقویت می سازد که دیدگاه صدرا مبنی بر تأیید تجرد نفس توسط ادله نقلی، از پشتوانه منطقی و استواری برخوردار است.
پژوهشی در رَوایی یا ناروایی تفسیر فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از عصر نزول تا کنون با روش های مختلف و متفاوت تفسیر شده است. یکی از روش های تفسیری آن که در رَوایی یا ناروایی آن اختلاف شده، تفسیر فلسفی است. شماری از فیلسوفان روابودن آن را مسلّم و مفروغ عنه دانسته و سوره ها و آیه هایی از قرآن را با روش فلسفی تفسیر کرده اند، و دسته ای دیگر از عالمان دینی با آن مخالفت کرده، بر ناروایی آن به وجوهی استدلال کرده اند. در این مقاله، نخست مهم ترین دلایل مخالفان تفسیر فلسفی با عناوین روایات دلالت کننده بر دور بودن تفسیر قرآن از عقل انسان، روایات نهی کننده از طلب هدایت از غیر قرآن، مغایرت تعقّل با تفلسف، و اختلافی بودن و یقین آور نبودن استدلال های فلسفی بررسی و نقد می شوند، سپس برای روابودن تفسیر فلسفی و لزوم یا دست کم جواز بهره گیری از یافته های فلسفی در تفسیر آیات استدلال و در پایان نتیجه گیری می شود که تفسیر فلسفی با شرایطی رَواست.
بررسی پیش بینی ناپذیری افعال اختیاری از منظر مکتب «تفکیک»؛ با تأکید بر کتاب «مسئله علم الهی و اختیار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی «علم تفصیلی پیشین خداوند» و رابطه آن با «اختیار انسان» ازجمله موضوعات اختلافی در بین اندیشمندان است. برخی پیروان مکتب «تفکیک» که به دیدگاه تباین خالق و مخلوق باور دارند و از نظریه «تنزیه صرف» درباره صفات خداوند پیروی می کنند، برای توجیه «علم الهی و نسبت آن با اختیار»، به نظریه «علم بدون معلوم» پناه برده اند. یکی از استدلال های این مکتب آن است که فعل اختیاری به سبب اختیاری بودن، پیشی بینی ناپذیر است و ازاین رو، علم الهی نمی تواند مانند علم بشری و دارای ارتباط با معلوم باشد و چون علم الهی با علمی که در خود می یابیم متفاوت است و علمی است که «هیچ گونه ارتباطی با معلوم ندارد»، «هرچه در خصوص این علم گفته می شود باید صرفاً گزاره ها و گزارش هایی تنزیهی باشد». این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی نشان داده که نظریه «پیش بینی ناپذیری افعال اختیاری» اشکالات فراوانی دارد که ازجمله مهم ترین آنها تحلیل نادرست از «حقیقت اختیار» و «تنافی آن با ضرورت» است. بنابراین این استدلالِ مکتب تفکیک برای اثبات دیدگاه هایِ خود در زمینه «تنزیه صرف» و «علم بدون معلوم» باطل است.
مکتب تفکیک و انکار عقل ذاتی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
5 - 26
حوزه های تخصصی:
وجود عقل در ذات و سرشت انسان و بالندگی آن با رشد و نمو حیات انسانی مورد پذیرش همه متألهان است که انسان در پرتو آن به شناخت خدا، پیامبران و آموزه های دینی نایل می آید؛ لکن بیشتر تفکیکیان منکر عقل باطنی و متصل انسان شده و به جای آن، به عقل منفصل و بیرونی معتقد شدند که حقیقت آن نور خارجی اعطایی خداست. نویسنده با روش توصیفی و انتقادی نظریه تفکیکیان و ادله عقلی مدعایشان را طرح و به نقد آن می پردازد و روشن می شود که نظریه آنان هم در مقام تصور با ابهامات عقلی مواجه است و هم ادله شان قابل جرح بوده و ادله عقلی و نقلی بر خلاف آن تأکید دارند.