مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تروریسم
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سه فرضیه رقیب برای بررسی و سنجش طرح می شوند : فرض بر این است که در دگرگونی امنیت بین المللی، بازیگران، جنگ افزارها و سرچشمه های جدیدی موثر هستند و سنجش میزان و نحوه تاثیر گذاری این متغیرها می تواند درک و فهم ما از تحول مفهوم امنیت بین المللی در عصر جهانی شدن تسهیل نماید.فرضیه اول اینست که شرکت های چند ملیتی، نهادها و سازمان های بین المللی، سازمانهای غیر دولتی منطقه ای و جهانی و حتی افراد از جمله بازیگران جدید در عرصه بین المللی محسوب می شوند.شرکت های چند ملیتی در بسط ابعاد اقتصادی امنیت موثرند، نهادها و سازمان های بین المللی در قالب اقدامات جمعی و در فرایند دمکراسی و حقوق بشر به برقراری صلح و امنیت بین المللی کمک می نمایند و سازمان های غیر دولتی و افراد نیز به عوامل سیاسی و اجتماعی و زیست محیطی امنیت بیش از دولتها توجه می نمایند.فرضیه دوم اینست که هر چند بطور سنتی تهدید امنیت بین المللی تنها از طریق توسل به زور و تهدید نظامی و بکارگیری جنگ افزارهای شناخته شده صورت می گرفت اما اکنون دایره تهدیدات امنیتی، ابعاد عمدتا غیر نظامی یافته است و از آن جمله می توان به تهدیدات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی اشاره کرد.علاوه بر اینها حملات تروریستی و تهدیدات دیجیتالی (تروریسم مجازی) از اهمیت ویژه ای در تحول مفهوم امنیت بین المللی برخوردار گشته اند.فرضیه سوم اینست که گسترش سلاحهای کشتار جمعی اعم از جنگ افزارهای هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی نه تنها موجب افزایش ضریب امنیتی کشورها و امنیت بین المللی نگردیده اند بلکه عملا موجب تهدیدات جدی برای امنیت بین المللی گشته اند میزان تاثیر این سلاح ها بر تحول امنیت بین المللی زمانی بهتر شناخته می شود که مطالعه دقیقی از دارندگان و تولی کنندگان سلاحهای کشتار جمعی، توان تخریب فوق العاده، نحوه گسترش و ابزارهای پرتاب کننده این سلاح ها صورت گیرد.مروری بر یافته های فرضیه های فوق نشان می دهد با وجود تنوع و تعدد بازیگران، گسترش سلاحهای کشتار جمعی و ظهور سرچشمه های جدید برای تهدیدات امنیت بین المللی، جنگ به عنوان ابزار سیاسی در مناسبات کشورها افول پیدا کرده است، افزایش سود اقتصادی صلح و وابستگی های متقابل میان کشورها حرکت به سوی صلح دمکراتیک را به عنوان یک راهبرد امنیتی جایگزین، اجتناب ناپذیری ساخته است به تبع آن مطالعات امنیتی بر اساس رویکرد سنتی و واقع گرایانه اهمیت خود را از دست داده است مطالعات امنیتی جدید بر اساس مکتب کپنهاک امنیت را نه در قالب رویکرد نظامی و راهبردی بلکه در قالب مباحث امنیت اقتصادی، امنیت زیست محیطی، امنیت اجتماعی و توسعه انسانی دنبال می کنند.
مطالعه نظری سیاست خارجی دو جانبه اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
اتحادیه اروپایی با انگیزه های مختلف نظیر توسعه روابط اقتصادی و انرژی و افزایش حجم سرمایه گذاری اقتصادی در ایران، توسعه نفوذ در خاورمیانه از طریق جمهوری اسلامی ایران، اثرگذاری بر روند صلح خاورمیانه با استفاده از نفوذ سیاسی و معنوی جمهوری اسلامی ایران بر گروه های فلسطینی، مقابله و مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی، جلوگیری از اشاعه سلاح های کشتار جمعی و ایجاد نظام چند جانبه گرایی به جای یکجانبه گرایی آمریکا در منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل و هم زمان با آن ایفای نقش یک قدرت بین المللی اثرگذار در کنار ایالات متحده بویژه در پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران تلاش داشته است تا روابط سیاسی خود را با تهران گسترش دهد.در برابر اروپا بازیگر مقابل یعنی جمهوری اسلامی ایران نیز در راستای بهره گیری از نفوذ اقتصادی اتحادیه اروپا در اقتصاد و تجارت بین الملل، استفاده از قدرت سیاسی و بین المللی اتحادیه اروپا در حل بحران های بین المللی، جذب سرمایه گذاری های خارجی اروپا با توجه به نیازهای کشور، استفاده از تکنولوژی های جدید و دانش نوین اعضای اتحادیه اروپا در مسایل گوناگون، بهره گیری از قدرت سیاسی-اقتصادی اروپا در مقابل آمریکا و کم اثر نمودن فشارهای سیاسی و اقتصادی واشنگتن بویژه در زمینه پرونده هسته ای، همواره سعی نموده است که روابط خویش با این اتحادیه را گسترش دهد.اما علی رغم تمایل اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران به تقویت و گسترش روابط فیمابین ما تاکنون شاهد واهمگرایی در این رابطه بوده ایم. واهمگرایی بدین معنا است که بازیگران مذکور از درجه همگرایی بالایی با هم برخوردار نمی باشند، از طرف دیگر با توجه به گرایش های موجود و منافع در وضعیت واگرایی نیز به سر نمی برند، لذا با یکدیگر در حالت واهمگرایی یعنی وضعیت بین همگرایی و واگرایی قرار دارند.در راستای مطالب فوق الذکر و جهت شناخت علل واهمگرایی در روابط میان اتحادیه اروپایی و جمهوری اسلامی ایران فرضیه اصلی نگارنده عبارت از این است که تعارضات هویتی-ایدئولوژیک مهمترین علت واهمگرایی سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در قبال جمهوری اسلامی ایران می باشد. لذا اصول تئوریک پژوهش حاضر نیز در جهت تبیین فرضیه مذکور و بر اساس تئوری سازنده گرایی قرار داده شده است.در این راستا هدف اصلی نگارنده، مطالعه تحولات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا از ابتدای انقلاب اسلامی ایران تاکنون می باشد. این مطالعه می تواند در شناخت علل واگرایی سیاست خارجی دو جانبه ایران و اروپا موثر بوده و برای تنظیم روابط آنها مهم باشد.
تعریف سازمان ملل متحد از پدیده تروریسم، مروری بر اسناد مصوب و دیدگاه های صاحب نظران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مواضع سازمان کنفرانس اسلامی در قبال تروریسم در دو دهه اخیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر و با توجه به برخی نظریات افراطی و تقابلی علیه دنیای اسلام همچون نظریه برخورد تمدن های ساموئل هانتینگتون و گسترش دامنه اتهام تروریسم و اقدامات تروریستی به کشورهای اسلامی و مسلمانان، تلاش شده مقوله تروریسم و واکنش دنیای اسلام به آن در اسناد و قطعنامه های مصوب سازمان کنفرانس اسلامی در حد فاصل سال های 1994 الی 2006 میلادی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
بازدارندگی و تحولات آن در استراتژی نظامی آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی استراتژی نظامی آمریکا در طول جنگ سرد و پس از آن تا 11 سپتامبر 2001 نشان می دهد که اساس و پایه استراتژی نظامی این کشور بر مبنای بازدارندگی بوده است. اما بررسی رویکرد نظامی ایالات متحده و موضع گیری مقاماتارشد این کشور پس از 11 سپتامبر نشان می دهد که استراتژی نظامی این کشور دچار تغییر شده است. تا قبل از این حادثه ایالات متحده با احساس تعهد نسبت به امنیت دولت های دوست و متحد خود در اروپای غربی، شرق آسیا و حوزه پاسفیک، اقدام به ایجاد پایگاه های نظامی در نقاط خاص پیرامون محور دشمن اصلی و رقیب ایدئولوژیک خود، شوروی کرد. اما با روی کار آمدن نو محافظه کاران در این کشور و وقوع حادثه تروریستی 11 سپتامبر، آمریکا با تهدیدات جدیدی (تروریسم، سلاح های کشتار جمعی، دولت های اهریمنی) روبه رو گردید و دولت مردان این کشور تمامی استراتژی های پیشین را مورد نقد قرار دادند و تاکید کردند که استراتژی بازدارندگی در مقابل تهدیدات جدید پیش روی آمریکا ناکارامد می باشد و به فکر تدوین استراتژی جدیدی جهت مقابله با تهدیدات پیش روی خود افتادند. لذا این مقاله سعی دارد که بازدارندگی و تحولات آن در استراتژی نظامی آمریکا پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 را بررسی نماید.
تروریسم از دیدگاه حقوق بین الملل با تاکید بر حادثه 11 سپتامبر 2001(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعمال روش های تروریستی نقض آشکار اصول و مقاصد سازمان ملل متحد تلقی می شود و تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت بین المللی است. با این حال هنوز در جامعه جهانی در مورد تعریف تروریسم اجماع وجود ندارد. بدون وجود تعریفی جامع و جهانی از این جرم، نمی توان به یک نظام دایمی و منسجم جلوگیری از تروریسم دست یافت. به رغم کاستی ها، نتایج مبارزه با تروریسم چشمگیر است. تا کنون بیش از ده کنوانسیون برای جلوگیری و سرکوب اعمال مختلف تروریستی به تصویب کشورها رسیده است و مجموعه ای از اسناد بین المللی وجود دارد که مطابق با آنها دولت ها متعهد به مبارزه با تروریسم هستند. از جمله این اسناد می توان به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم 1999 و قطعنامه الزام آور شماره 1373 مورخ 28 سپتامبر 2001 شورای امنیت اشاره کرد. شورا با تصمیمات خود تاکنون حوزه کنوانسیون های یاد شده را توسعه داده است. به رغم این که حقوق بین المللی کیفری تعهدات متعددی را بر کشورها تحمیل می کند در این زمینه هنوز جای پیشرفت زیادی وجود دارد. از یک طرف مبارزه با تروریسم نباید سبب نقض آزادی های مدنی افراد شود و از طرف دیگر، آزادی های مذکور نباید به نحوی تفسیر شوند که کلیه اقدامات امنیتی بین المللی ضد تروریستی را متوقف نمایند. انجام اصلاحات در حقوق داخلی و قوانین بین المللی برای پاسخ گو نمودن بیشتر آنها در مقابل چالش های جدید، بدون آن که ماهیت حقوق و حکومت قانون خدشه دار گردد، در توسعه سازنده جنبش بین المللی ضد تروریسم موثر است. منطبق ساختن قوانین داخلی کشورها با کنوانسیون ها و پروتکل های بین المللی و پیوستن تمامی کشورها به آنها، بالا بردن سطح آگاهی مردم در مورد تروریسم و مبارزه با آن و سرکوب جرایم مرتبط با تروریسم، از اقدامات ضروری است که باید صورت گیرد.
جرم انگاری تهاجمی فرانسه در جرائم تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور ناتو در افغانستان و چالش های پیش روی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از 11سپتامبر، نخستین کشوری که به عنوان مامن طالبان و گروههای حامی القاعده مورد هجوم نیروهای ائتلاف غرب به سرکردگی آمریکا قرار گرفت، افغانستان بود. پس از آن، در سال 2003، ناتو عملاً فرماندهی نیروهای بین المللی حاضر در افغانستان را بر عهده گرفت. این مقاله، با بررسی روند حضور نیروهای ناتو در افغانستان و ترکیب آنها و همچنین، پراکندگی جغرافیایی نیروهای هریک از اعضای ناتو در این کشور، به چالش های فراروی نیروهای ناتو در افغانستان میپردازد. این چالش ها را میتوان در سه سطح ساختاری، منطقه ای و داخلی بررسی نمود. در سطح ساختاری، چالش ها عمدتاً حول محور اختلاف اعضا بر سر وظایف کشورها، تفاسیر حقوقی و ناهماهنگی میان نیروها شکل گرفته اند.
ماهیت حقوقی تروریسم؛ مطالعه موردی رویداد غزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه کنش های تروریستی، همسانی هایی با جنگ و جرم دارند؛ ولی گزینش هر یک از این دو برای ماهیت حقوقی تروریسم، ویژگیها و نشانه های متفاوتی به بار میآورد.
نگاه بزه محورانه به تروریسم از دریچه مرتکب و رفتار وی است، ولی نگاه جنگ محورانه با سنجه گروه یا شبکه تروریستی انجام می گیرد. روشن است هنگامی که تنها تروریست و رفتار بزهکارانه اش سنجه ارزیابی قرار میگیرد، یک مقرره کیفری شکسته شده و فرجام کار، کیفردادن انجام دهنده بزه است، ولی هرگاه به گروه تروریستی (همچون القاعده) نگریسته می شود، نیرویی دیده میشود که ویژگیهایی چون یکپارچگی و پیوستگی، هدف داربودن، داشتن برنامه، پشتیبانیشدن از سوی کشور ها و گروه ها یا اشخاص و از همه برجسته تر، تلاش بر سر کیش و آیین با دستاویز خشونت، داشته و آن را فراتر از یک گروه یا شخص بزهکار نشان می دهد. در این نوشتار افزون بر گذاردن تروریسم در ترازوی جنگ و جرم، تلاش خواهد شد به صورت نمونه ای به رخداد غزه که در پایان سال 2008 روی داد، پرداخته شود.
نسبیت مفهومی تروریسم از نگاه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی برون فقهی، نشان می دهد تروریسم اسلامی، عنوانی است که بر پایه دو رویکرد، برجسته و جهان گیر شده است. یکم اینکه، تروریسم بر پایه باور برخی مسلمانان و شیوه برداشت آنها از دستورهای اسلامی، استوار است. دوم اینکه، کشورهای باختری، عنوان تروریسم اسلامی را همچون انگ بر پیشانی برخی مسلمانان چسبانده اند. اینان، تروریسم را به ظاهر تهدیدی بر ضد امنیت و مردم سالاری مینامند، اما به واقع آن را افزاری برای پیشوایی و جهت دهی در جهان قرار میدهند.
بررسی درون فقهی نیز بیانگر آن است که اقدام های تروریستی، رفتار سرزنش آمیز و مجرمانه است؛ چرا که آنچه در جهاد، برجسته است، جنگ رویارو و پاس داشتن مقرره های مرتبط با آن است نه کشتن کسان بیگناه یا از میان بردن داراییها، به طور غافلگیرانه. با این حال، در فقه عنوان روشنی برای دربرگرفتن اقدام تروریستی نیست؛ هرچند این عنوان بر پایه گونه و پیآمد رفتار، بیشتر با محاربه و بغی، همسان دانسته می شود.
صلاحیت قضایی دیوان کیفری بین المللی در رسیدگی به تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقدامات تروریستی و چالش های ناشی از آن موجب گردیده جامعه بین المللی اسناد متعددی را در مواجهه با آنها به تصویب رساند. در چارچوب تصویب اساسنامه رُم در سال 1998 و تاسیس دیوان کیفری بین المللی، سازوکاری برای مقابله با جرایم بین المللی مورد اهتمام مقرر گردید. در سال 1994، کمیسیون حقوق بین الملل در خصوص پیش نویس دیوان کیفری بین المللی، پیشنهادی مبنی بر درج یک طبقه دیگر از جرایم در چارچوب صلاحیت قضایی دیوان از جمله «جرایم معاهداتی» شامل تروریسم، قاچاق مواد، آپارتاید و تخلف فاحش و شدید از کنوانسیون های چهارگانه 1949 ژنو را ارائه کرد که عدم توافق نظر در این رابطه، موجب گردید تروریسم در چارچوب صلاحیت قضایی دیوان قرار نگیرد. با وجود این، مطابق استدلال مقاله حاضر، این اقدامات می توانند در چارچوب تعریف یکی از جرایمی قرار گیرند که پیشتر در صلاحیت قضایی دیوان قرار گرفته اند؛ یعنی جرایم ضد بشری.
چند جانبه گرایی و روابط فراآتلانتیک در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با طرح این سؤال که روی کار آمدن اوباما و اتخاذ سیاست چندجانبه گرایی جدید چه دستاوردهایی در حل مسئله افغانستان برای دو سوی آتلانتیک به همراه داشته، به این پاسخ رسیده است که اتخاذ چنین سیاستی منجر به هر چه نزدیکترشدن دیدگاهها و ارائه راهکارهای مشترک و همکاری مؤثرتر دو سوی آتلانتیک در حل مسئله افغانستان شده است. از سوی دیگر، به نظر می رسد چندجانبه گرایی مؤثر در افغانستان زمانی به موفقیت دست خواهد یافت که سرمایه گذاری بزرگ اروپا از نظر «قدرت سخت» و تعهد بیشتر آمریکا به «قدرت نرم» را در پی داشته باشد.
ترور از دیدگاه فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم از پدیده هایی است که امروزه از سوی دولتها، جریانهای سیاسی، رسانه ها، پژوهشگران حوزه سیاست، فقه وحقوق، به گونه ای اساسی، مورد توجه واقع شده است. از سوی دیگر، بسیاری از تحریفها و نسبتهای ناروا به اسلام و مسلمانان نیز به این پدیده مربوط است. از این رو، بررسی فقهی تروریسم و بازکاوی آن از نگاه علم فقه در جهت ارائه پاسخی شایسته به هجمه تبلیغاتی دشمنان اسلام، ضروری می نماید.
این مقاله در آغاز به معناشناسی واژه تروریسم در فرهنگ نامه های علوم سیاسی و بازخوانی مفاهیم مشابه آن مانند: فتک، اغتیال و ارهاب در ادبیات قدیم و جدید و تمایز این مفاهیم از یکدیگر وهمچنین واژه های مرتبط با بحث مانند: بغی، محاربه و جهاد پرداخته و در بخش بررسی فقهی، ضمن تبیین موضوع وتفکیک انواع ترور، حکم هریک از اقسام ترور را در ضمن ادله عام و خاص از آیات و روایات مورد برسی قرار داده است. در پایان به برخی از شبهات مطرح پاسخ داده و تعدادی از آرای فقیهان در خصوص ترور ذکر شده است.
جهانی شدن و تروریسم جدید: ارائه مدلی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم بین الملل را می توان در چارچوب تحولات نظام بین الملل توصیف نمود. در این راستا مقاله حاضر به بررسی تحولات جدید در سایه جهانی شدن و اثر آن بر شکل گیری تروریسم جدید می پردازد. سوال اصلی این نوشتار آن است که اصولاً مهم ترین عوامل ایجاد و توسعه تروریسم جدید موثر بوده است؟ در پاسخ به این پرسش باید اشاره نمود: به لحاظ سیستمی مولفه های مختلف فرآیند جهانی شدن، که بخش هایی از آن سبب توسعه و اشاعه سلاح های کشتارجمعی، و نیز گسترش توسل به ایدئولوژی به عنوان عامل رهایی از سرخوردگی و بحران هویت ناشی از جهانی شدن گردیده، از مهم ترین علل ایجاد وگسترش تروریسم جدید بوده است. در توضیح باید گفت فرآیند جهانی شدن سبب ایجاد بازیگران جدید غیرحکومتی، گسترش دولت های انتقالی ضعیف، جنایات سازمان یافته، مهاجرت گسترده و افزایش ناهمگونی نژادی در کشورها گردیده و تحولات فناورانه به توسعه سلاح های کشتار جمعی که خود از عوامل اصلی تروریسم جدید است، منجر گردیده است. مقاله حاضر در پی ارائه مدلی تحلیلی برای نظام مند نمودن علل مذکور و بیان روش مند نحوه شکل گیری تروریسم جدید در نظام بین الملل می باشد.
تروریسم شرق شناسانه پسانوگرا: نام ها اثر دان دلیلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداخت چندوجهی و مبهم انگار تروریسم شاخص ترین جنبه رمان نام ها (1982) اثر دان دلیلو است که آن را به یکی از «آثار دشوار» وی بدل کرده، البته تروریسم محدود به سبک و زیرگونه خاص رمان نمی شود، بلکه به منزله بن مایه اصلی داستان، محتوای سیاسی آن را نیز شکل می دهد. دلیلو در این رمان با تکیه بر حجم انبوه دانش شرق شناسانه درباره شرق، آغازگر روندی نو در ادبیات پسانوگرای امریکا می شود؛ یعنی تعمیم تصویر گفتمانی «عرب های تروریست» به ایرانیان. او با این کار، راه را برای بازنمایی های شرق شناسانه موثرتر ایرانیان در ادبیات داستانی جدی امریکا باز کرد. تاکید نویسندگان در این گفتار بر برخی گسل های گفتمانی در روایت دلیلو است که ادعاهای مطرح شده درباره تروریسم در رمان را به چالش می کشند. نویسندگان ابتدا با ارائه خوانشی بینامتنی، رویکرد دوپهلوی رمان در تثبیت و تضعیف گفتمان شرق شناسانه را کاویده و سپس نشان می دهند که چگونه دلیلو با بازنمایی شرق شناسانه ایرانیان، کرانه های گفتمان تروریسم را گسترش می دهد. افزون بر این، منش دوگانه رمان در مشروعیت بخشی به گفتمان شرق شناسانه و به پرسش کشیدن ظاهری آن - برجسته ترین وجه پسانوگرای اثر- بررسی می گردد.
تحول مفهوم تروریسم؛ از انگیزه تا گستره فعالیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش از تحول در مفهوم تروریسم هدف اصلی پژوهش حاضر را تشکیل میدهد. در همین راستا فرضیه مقاله بدین قرار میباشد که تحولات عدیده ای در مفهوم تروریسم به وجود آمده است که عبارتند از: 1. استفاده ابزاری از مذهب؛ 2. ساختار سازمانی متفاوت؛ 3. استفاده از تکنولوژیهای نوین و سلاح های کشتار جمعی؛ 4. فراملی بودن و عدم نیاز به حمایت از جانب دولت ها.
تعارضات طرح گسترش امنیت با کنوانسیون حقوق دریاها 1982(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از خاتمه جنگ سرد و خارج شدن جهان از شرایط دو قطبی، سلاح های با قدرت تخریب وسیع بیش از پیش در اختیار دولت ها و بازیگران غیر دولتی قرار گرفت. وقوع حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر نیز به نقطه آغاز مبارزه با ترورریسم در سطح گسترده تبدیل شد و دولت های غربی تمام تلاش خود را معطوف به مبارزه با این جرم نمودند. در این میان ایالات متحده آمریکا، با این ادعا که سیاست های موجود در زمینه مقابله با اشاعه سلاح های با قدرت تخریب وسیع، از کارآیی لازم برخوردار نیستند، طرحی را پیشنهاد کرد که هدف آن مبارزه با اشاعه سلاح های با قدرت تخریب وسیع از طریق هوا، خشکی و دریا و جلوگیری از دسترسی تروریست ها به این سلاح ها بود. این طرح، 11 عضو اصلی دارد که معتقدند این طرح هیچ تعارضی با حقوق بین الملل ندارد و تا کنون شمار قابل توجهی از دولت های دیگر نیز حمایت خود را از این طرح اعلام کرده اند. اما در مقابل برخی نیز معتقدند که این طرح تعارضات جدی ای با حقوق بین الملل و خصوصاً حقوق دریاها دارد. این طرح برخی دولت ها و بازیگران غیردولتی را هدف قرار داده است. از جمله، ایران، لیبی، سوریه و نیز برخی گروه های تروریستی، مانند گروه القاعده. از آن جا که کشور ما نیز جزو اهداف این طرح محسوب می شود، لذا بررسی دقیق این طرح و میزان تطابق و تعارض آن با حقوق بین الملل، ضروری می نماید. همین امر ما را بر آن داشت که به بررسی تعارضات این طرح با اسناد موجود در زمینه حقوق دریاها و اصول ریشه دار این رشته از حقوق بین الملل از جمله، «اصل آزادی دریانوردی» پرداخته شود.
ارزیابی جغرافیای تروریسم در جنوب شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای تروریسم به بررسی تأثیراتی که جغرافیا بر شکل دهی پدیده تروریسم در سطح فضاهای جغرافیایی دارد، می پردازد. در ایران نیز ویژگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی کشور به خصوص در مناطق مرزی و حاشیه ای تأثیر زیادی در شکل گیری و فعالیت گروهک های تروریستی داشته است. این تأثیرگذاری در جنوب شرقی ایران بسیار حادتر و عینی تر است. در واقع پاره ای از زمینه های جغرافیایی (طبیعی و انسانی) مانند: بنیادهای زیستی ضعیف، فاصله زیاد از مرکز سیاسی حکومت، وجود عوارض جغرافیایی وسیع، توسعه نامتوازن منطقه ای، تفاوت قومی- مذهبی با حکومت مرکزی، مرزی بودن و ضعف شبکه ارتباطی و ... به عنوان عوامل درون زا و تعدادی از عوامل ژئوپلیتیکی مانند: ویژگی های حکومت های همسایه، قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و ژئوپلیتیک مواد مخدر به عنوان عوامل برون زا دارای بیشترین میزان اثرگذاری در شکل گیری گروهک های تروریستی در جنوب شرقی کشور می باشند. در این مقاله تلاش شده است ضمن بررسی جغرافیای تروریسم در جنوب شرقی کشور، ویژگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مؤثر در شکل گیری و فعالیت گروهک های تروریستی در این منطقه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
اسلام و تجدّد: نگاهی به رمان تروریست(2006) اثر جان آپدایک (Islam and Modernity: A Study of John Updike's Terrorist (2006))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر مسلمانان در سیاست، رسانه ها، و نیز ادبیات غرب بیش و کم تصویری سیاه و سفید از مردمی است که با تمدن و تجدد و تسامح بیگانه اند. پس از جنگ سرد تاکنون و به ویژه از آغاز حملات تروریستی در نقاط مختلف جهان، خاصه پیامد یازده سپتامبر در آمریکا، بازنمایی مسلمانان تغییری چشمگیر را شاهد بوده است: تروریست بودن نیز به انگاره های بدویّت و عقب ماندگی افزوده شده است. این جستار به بررسی رمان تروریست(2006) اثر جان آپدایک می پردازد. نویسندگان برآنند نشان دهند چگونه این رمان، تحت تاثیر و همگام با گفتمان سیاسی غالب در آمریکا و غرب، اسلام را دینی خشونت گرا و متحجر بازنمایی می کند. نویسندگان شگردهای آپدایک را در معرفی اسلام به عنوان دینی متعصب، که پیروان خود را به خشونت (تروریسم) می خواند، می کاوند و استدلال می کنند که رویکرد جان آپدایک در این اثر شرق شناسانه است.