با آنکه کنش های تروریستی، همسانی هایی با جنگ و جرم دارند؛ ولی گزینش هر یک از این دو برای ماهیت حقوقی تروریسم، ویژگیها و نشانه های متفاوتی به بار میآورد.
نگاه بزه محورانه به تروریسم از دریچه مرتکب و رفتار وی است، ولی نگاه جنگ محورانه با سنجه گروه یا شبکه تروریستی انجام می گیرد. روشن است هنگامی که تنها تروریست و رفتار بزهکارانه اش سنجه ارزیابی قرار میگیرد، یک مقرره کیفری شکسته شده و فرجام کار، کیفردادن انجام دهنده بزه است، ولی هرگاه به گروه تروریستی (همچون القاعده) نگریسته می شود، نیرویی دیده میشود که ویژگیهایی چون یکپارچگی و پیوستگی، هدف داربودن، داشتن برنامه، پشتیبانیشدن از سوی کشور ها و گروه ها یا اشخاص و از همه برجسته تر، تلاش بر سر کیش و آیین با دستاویز خشونت، داشته و آن را فراتر از یک گروه یا شخص بزهکار نشان می دهد. در این نوشتار افزون بر گذاردن تروریسم در ترازوی جنگ و جرم، تلاش خواهد شد به صورت نمونه ای به رخداد غزه که در پایان سال 2008 روی داد، پرداخته شود.