مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
تروریسم
حوزههای تخصصی:
تروریسم پدیده ای است که امنیت کشورهای بسیاری را در طول تاریخ خصوصاً در دهه های اخیر به چالش کشیده و ضررهای غیرقابل ترمیمی را بر آنها تحمیل نموده است. به مجازات رساندن تروریست ها از برنامه های مهم همه کشور ها خصوصاً کشورهای قربانی تروریسم است. طبق اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی، صلاحیت رسیدگی به این جرم خارج از حیطه وظایف این دادگاه است و این صلاحیت طبق کنوانسیون های مرتبط با تروریسم بر عهده دولت ها نهاده شده است. کشورهای قربانی تروریسم، مانند ایران، با اعمال صلاحیت کیفری خویش سعی در به مجازات رساندن مرتکبان جرایم تروریستی دارند. ایران با پذیرش اصل صلاحیت شخصی مبتنی بر تابعیت منفعل، گام مهمی در جهت مبارزه با این پدیده برداشته است. این روش هم در اسناد شش گانه پذیرفته شده از طرف ایران و هم در قوانین داخلی از جمله قانون هواپیمایی ایران و قانون مناطق دریایی مورد پذیرش قرار گرفته است.
تروریسم، مذهب و چالش های فراروی حقوق بشر
حوزههای تخصصی:
زندگی همراه با آرامش و صلح از ابتدائی ترین خواسته های بشر است که همواره با جنگ، منازعات داخلی، منطقه ای و جهانی، جرم های سازمان یافته، تروریسم و ... مورد تهدید قرار می گیرد.
زمینه های شکل گیری تروریسم عموماً بیانگر محیط های نامساعد، نابرابری های اجتماعی طبقاتی، فقر و شرایط ناقض حقوق بشر می باشد؛ از این روست که تروریسم در هزاره سوم، چالش جدیدی برای جهان محسوب گردیده و جوامع بشری را مورد هدف خود قرار داده است. مجموعه فعالیت تروریست ها نه تنها به احقاق حقوق و یا خواسته های سیاسی آنان منجر نخواهد شد؛ بلکه ضمن متزلزل نمودن محورهای صلح جهانی، حقوق بشر را نیز به چالش خواهد کشاند.
این تحقیق در نظر دارد با بررسی رابطه مذهب و تروریسم، تأثیر به کارگیری اقدامات خرابکارانه و تروریستی را بر حقوق بشر بررسی و زمینه های استقرار جغرافیای صلح را در محیط های منازعه ارزیابی نماید.
به نظر می رسد محیط های رشد و توسعه تروریسم با توجه به مسائل داخلی و یا مداخلات خارجی، عموماً فضاهایی عقب افتاده به لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می باشد و افراط گرایان مذهبی به خشونت های فرقه ای روی آورده و زمینه های بروز تروریسم مذهبی را فراهم می آورند؛ بنابراین حقوق بشر همواره با خطر نقص و آسیب روبرو خواهد بود.
فرهنگ و گسترش تروریسم و افراطی گری در خاورمیانه و شمال آفریقا (با تأکید بر فعالیت های داعش)
حوزههای تخصصی:
تروریسم و گرایش به خشونت و افراطی گری از جمله پدیده هایی است که بیشترین تهدید را علیه صلح و امنیت بین المللی در سال های اخیر رقم زده است. تصویب قطعنامه شماره A/68/L.31 در تاریخ 10 دسامبر 2013 با عنوان «جهان علیه خشونت و افراطی گری» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران که با رأی قاطع نمایندگان 190 کشور جهان و بدون مخالفت به تصویب رسید، نشان از آن دارد که جامعه جهانی تا چه میزان از ناحیه این پدیده احساس خطر می کند. از بین مناطق مختلف جهان، منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بیشتر از سایر مناطق با پدیده تروریسم و افراطی گری دست و پنجه نرم می کند. ظهور طالبان، القاعده، القاعده مغرب اسلامی (آکیم) ، داعش، انصار الشریعه و بسیاری دیگر از گروه های تروریستی و افراطی در این منطقه خود شاهد این مدعا است. دلایل بروز تروریسم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را می توان در زمینه های مختلف از جمله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جستجو کرد که پرداختن به همه آنها پژوهش مفصلی را طلب می کند. در این نوشتار در پی آن هستیم که نشان دهیم چگونه عوامل فرهنگی، از جمله عقاید، باورها، سنت ها، ارزش ها و الگوهای رفتاری ریشه دار و دیرپا، باعث شده اند که گروه ها و جریانات مختلف در این منطقه از جهان به بازتعریف هویت خود در جهت گرایش به رفتارهای تروریستی و افراطی بپردازند.
مولفه های تاثیرگذار بر رویکرد اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران در دولت دهم
حوزههای تخصصی:
اهمیت ژئوپلیتیک ایران در کنار توانایی ها و ظرفیت های بسیار آن در ایجاد ثبات و امنیت منطقه ای، امنیت انرژی، مبارزه با تروریسم، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و بهبود و ارتقاء اقتصاد جهانی سبب شده روابط با ایران همواره جایگاه و اهمیتی حیاتی برای اتحادیه ی اروپا و یکایک اعضای آن داشته است. با تغییر الگوی رفتاری ایران در سیاست خارجی بهویژه در موضوع برنامه هسته ای که در نهایت به ارجاع پرونده ی هسته ای ایران به شورای امنیت در سال 2006 منجر شد، روابط ایران و اتحادیه ی اروپا وارد مرحله ی جدیدی شد که بسیار سرد و سنگین شده بود. در این مقاله تلاش شده مولفه های تاثیرگذار بر رویکرد اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران در دولت دهم مورد بررسی قرار گیرد. بررسی نشان می دهد طی این دوره، عواملی هم چون فشار ایالات متحده آمریکا، ترس از بروز جنگ میان اسرائیل و ایران، هراس از بروز بی ثباتی و آغاز مسابقه تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه و هم چنین تمایل اروپا به نشان دادن توانمندی های خود در حوزه مسایل امنیتی بر رویکرد رفتار اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران در دولت دهم تاثیرگذار بوده است. با این اقدام، اتحادیه سرانجام خود را با سیاست های آمریکا همگام ساخت و به ترمیم شکاف به وجود آمده در روابط خود با این کشور در موضوع هسته ای ایران برآمد.
گروهک تروریستی داعش و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران؛ چالش ها و فرصت ها
حوزههای تخصصی:
با برآمدن گروهک داعش در عراق و سوریه و اعلام تشکیل «دولت اسلامی» از سوی این گروه، فصل نوینی از تحرکات تروریستی در تاریخ روابط بین الملل گشوده شد که نماد آنرا می توان «گذار از الگوی سازمان القاعده به الگوی سازمان داعش دانست». گروه تروریستی داعش و قبل از آن گروه القاعده در عراق به سرکردگی ابومصعب الزرقاوی جمهوری اسلامی ایران را تهدید به عملیات انتحاری کرده بود. ابومحمد العدنانی سخنگوی گروهک تروریستی داعش نیز در تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت که داعش می تواند و می خواهد ایران را به باتلاقی از خون تبدیل کند و ایران بدترین دشمن داعش محسوب می شود. از این رو نوشتار حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و الکترونیکی ضمن بررسی ملاحظات امنیتی جمهوری اسلامی ایران در تقابل با گروهک داعش به فرصت ها و چالش های عمل کرد این گروه در عراق و سوریه برای جمهوری اسلامی ایران پرداخته می شود، در نهایت نیز به راهکاری مقابله با این گروهک تروریستی اشاره می شود.
مسئولیت نهادهای علمی ودانشگاه ها در مواجهه با چالش های معاصر
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
دانشگاه ها و حوزه های علمیه از مهم ترین نهادهای ارزشیِ فرهنگ سازی و نهادینه کردن هویت در جامعه به شمار می روند. دانشگاه ها برای این که بتوانند رسالت خود را در تربیت افراد متخصص و آگاهی بخش به جامعه به نحو مناسب انجام دهند، می بایست چالش های عصر خود را شناخته و با ارائه ی طرح های هدفمند، در جهت رفع آنها گام بردارند. چالشِ تهدید امنیت ملی کشورها و ظهور تروریسم، از مهم ترین چالش های دنیای امروز است که تهدیدی جدی برای صلح و امنیت جهانی به شمار می رود و دانشگاه می تواند با ارائه ی آموزش های لازم، در مبارزه با تروریسم و جلوگیری از نشر اندیشه های افراطی در جامعه گام بردارد. دانشگاه همچنین ملزم است در مواجهه با چالش های اقتصادی و نیز تحولات سریع فناوری اطلاعات در جهان امروز، با ارائه ی آموزش های ضروری، هم فرهنگ صحیح بهره برداری از فناوری های نوظهور ارتباطی را برای جامعه ی هدف نهادینه سازد و هم با اصلاح نظام آموزشیِ صرفاً تئوری محور و با توسعه ی آموزش های مولد کار، نیروهایی کارآمد و کارآفرین تربیت کند و از این طریق، همراه با دولت در جهت حل بحران بیکاری گام بردارد. در عرصه ی تعاملات فرهنگی نیز وظیفه ی اصلی دانشگاه ها، آشناسازی دانش پژوهان با نحوه ی تبادل فرهنگی، عوامل تهاجم فرهنگی و نیز روش های مقابله با تهدیدها در این زمینه است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا با بیان چالش های عصر امروز، مسئولیت دانشگاه ها را در مواجهه با آنها بیان کند.
مؤثر امّا ناکارآمد؛ درک هزینه های مبارزه با تروریسم
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل سیاست ضد تروریسم (CT) دولت در دو بُعد اثربخشی و کارایی آن می پردازد. تمرکز این نوشتار پیرامون این مطلب است که سیاست های ضدتروریسم با وجود اثربخشی، اما ناکارآمد بوده است. ضعف های عمده فیزیکی و پشتیبانی گروه های تروریستی در رابطه با مبارزه آنها با حکومت ها و وضعیت های متزلزل سازمانی متفاوت، افزایش احتمال برخورداری از یک سیاست ضد تروریسم اثربخش را تقویت می کند. به صورت معمول دولت ها با صرف هزینه های هنگفت، سیاست های مبارزه با تروریسم را دنبال می کنند؛ که این موضوع به لحاظ هنجاری قدردانی می شود. بنابراین دولت ها منابعی بیش از میزان قابل توجیه به نسبت تهدیدی که گروه های تروریستی دارند، صرف مبارزه با تروریسم می کنند. نتیجه مقاله پیش رو این می باشد که مبارزه با تروریسم می بایست در چارچوب اختصاص منابع محدود صورت پذیرد تا بتوان از آن منابع در زمینه های مهم دیگر استفاده کرد.
بررسی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تروریسم اگرچه از نظر ماهیت پدیده سیاسی محسوب می شود، اما دارای ابعاد و جنبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، روانی و مکانی نیز می باشد که توسط متخصصان رشتههای مرتبط بررسی می شود. در این میان، ارزیابی ابعاد مکانی- فضایی تروریسم و حملات تروریستی بهدلیل ماهیت سیاسی این پدیده، در رشته جغرافیای سیاسی موضوعیت پیدا می کند. مسئله اصلی پژوهش حاضر نیز که با روش توصیفی_ تحلیلی انجام پذیرفته است، شناسایی و تبیین ابعاد مکانی- فضایی تروریسم است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تروریسم شش بعد مکانی و جغرافیایی مهم دارد. نخست فضاهای که تروریسم در آنها شکل می گیرد، دوم مکان هایی که تروریست ها هدف قرار می دهند، سوم قلمروخواهی سازمان های تروریستی، چهارم مقیاس جغرافیایی عملکرد گروه های تروریستی، پنحم ابزارها و تکنیک های جغرافیایی مورد استفاده آنها و ششم بازتاب های فضایی و ژئوپلیتیکی حملات تروریستی. برخی از این ابعاد دارای ماهیت ساختاری و تعدادی نیز به رفتار تروریست ها مربوط می شود. بنابراین تروریسم هم بهلحاظ ساختاری هم از جنبه عملکردی دارای ابعاد مکانی- فضایی مهمی است.
بررسی قواعد بشردوستانه حاکم بر کاربرد پهپادها در مخاصمات مسلحانه (مطالعه موردی حملات پهپادهای ایالات متحده آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد پهپادها در مخاصمات مسلحانه مدرن، بحث های عمده ای را در زمینه اجرای حقوق بین الملل بشردوستانه ازجمله عدم تفکیک میان تروریسم و غیرنظامیان و توسل به پهپادها توسط نهادهای غیرنظامی چون سازمان اطلاعات مرکزی امریکا برانگیخته است. تسری قواعد بشردوستانه در حملات پهپادها علیه تروریسم بین المللی، به دنبال حملات تروریستی یازده سپتامبر 2001 در چهار نقطه پاکستان، افغانستان، یمن و سومالی، به دلیل ماهیت مخاصمات مسلحانه انجام گرفته که غیربین المللی هستند؛ از وضعیت متفاوتی برخوردار است؛ اما اصول مشترکی در تمامی این مخاصمات وجود دارد و آن هم حمایت از غیرنظامیان و تفکیک بین رزمندگان و غیررزمندگان براساس قواعد بین الملل بشردوستانه است که در این حملات نقض شده است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که علاوه بر نقض قواعد بین المللی بشردوستانه به ویژه در زمینه حمایت از غیرنظامیان و محیط زیست، این حملات نتوانسته است به اهداف مورد ادعای امریکا از حملات پهپادها که همان مبارزه با تروریسم بین المللی است، دست یابد، بلکه در جهت عکس موجب رشد احساسات ضدامریکایی و الحاق مردم بومی مناطق مورد هدف حملات پهپادهای امریکایی به گروه های تروریستی، پراکنده شدن تروریست ها در کشورهای دیگر از جمله سوریه و در نهایت افزایش موج خشونت ها در خاورمیانه و اختلال در صلح و امنیت منطقه ای شده است که با اهداف و اصول منشور ملل متحد تعارض کامل دارد
رویارویی با بی کیفری تروریسم؛ راهبردی نوین در پرتو تحولات نظام حقوق بین المللی کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نارضایتی افکار عمومی دنیا از بی کیفر ماندن مجرمان جنگِ اول جهانی موجب شد تا پس از وقوع یک جنگ جهانی دیگر، این سؤال در اذهان بین المللی تداعی شود که «آیا باز هم آنان در امان خواهند ماند؟» تجربه تلخ جنگ، درگیری، کشتار و خونریزی در ابعاد گوناگون جهانی موجب شد تا بعد از جنگ جهانی دوم جامعه بین المللی برای حفظ صلح و امنیت بین المللی تدابیری متناسب اتخاذ کند. درواقع، می توان اذعان داشت که تجارب حاصل از این مخاصمه ها، جامعه بین المللی را تکان داد و این فکر را به وجود آورد که باید تدابیری اساسی و کارآمد برای مجازات جنایتکاران جنگ اتخاذ شود تا بدین وسیله از تکرار جنایات دهشت بار و حتی بروز جنگ، پیشگیری شود. از طرفی، امروزه با گسترش اشکال مدرن و نوین پدیده تروریسم، لازم است راهبردهای سنجیده ای پیش بینی شود. از این رو، امروزه در نظام حقوق بین المللی کیفری وجود «پدیده بی کیفری» به مثابه چالش و معضلی گسترده در رویارویی با تروریسم به شمار می رود. به نظر می رسد اعمال قواعد متقن نظام حقوق بین المللی همچون استرداد، تعقیب کیفری، صلاحیت جهانی و به ویژه همکاری کیفری بین المللی کشورها با دیوان، موجبات تحقق امحای بی کیفری را در مبارزه با تروریسم فراهم می نماید. این مقاله ضمن ارائه تعریفی واضح از بی کیفری، جایگاه، شرایط و اعمال قواعد مزبور را در پایان دادن به پدیده تروریسم، مورد ارزیابی قرار می دهد
مسئولیت بین المللی دولت های ارسال کننده تسلیحات به گروه های تروریستی در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آغاز بحران سوریه در سال 2011 میلادی، دولت های مخالف نظام سوریه به اشکال مختلف کوشیدند تا نظام مردمی سوریه را تضعیف و در نهایت ساقط کنند. در این راستا اصلی ترین تلاش آنها ارسال تسلیحات، به ویژه تسلیحات شیمیایی به تروریست ها با تابعیت های مختلف علی الخصوص داعش بوده است که بالاخص از زمان وقوع حملات شیمیایی به وسیله تروریست ها در اوت 2013، تشدید شده است. این تلاش ها امروزه محکوم به شکست شده و دول تسلیح کننده تروریست ها در سوریه درصدد آن هستند تا با طرح ادعاهایی همچون مستقل بودن گروه های تروریستی در سوریه، از مسئولیت بین المللی شانه خالی کنند. در این مقاله، کوشیده شده است که علی رغم بدیهی بودن موضوع، از طریق اتخاذ یک روش تحلیلی- توصیفی و با استناد به اصول و قواعد الزام آور حقوق بین الملل و قطعنامه های مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل متحد به این پرسش ها پاسخ داده شود که چه دولت هایی در جنگ سوریه در ارسال تسلیحات به گروه های تروریستی، مسئول بین المللی تلقی خواهند شد؟ به چه نحوی مسئولیت بین المللی دول بیگانه در ارسال تسلیحات به تروریسم در سوریه به اثبات می رسد؟ نتیجه تحقیق حاضر بدین صورت است که ارسال تسلیحات توسط ایالات متحده آمریکا و چندین کشور اروپایی و عربی مخالف نظام سوریه به گروه های تروریستی در سوریه به دلیل نقض تعهدات قواعد آمرهِ بین المللی همچون منع حمایت از تروریسم به انحای مختلف، اصل عدم مداخله، عدم تجاوز که نقض فاحش قواعد بین المللی در حقوق بین الملل محسوب می شود و نیز قابلیت انتساب جنایات بین المللی ارتکابی گروه های تروریستی همچون داعش، جبهه النصره، سکورالشام که همگی از گروه های تابعه القاعده هستند به دول فوق الذکر، مسئولیت بین المللی دول غربی و عربی به ویژه ایالات متحده آمریکا در ارسال تسلیحات به گروه های تروریستی در سوریه اثبات می شود.
بررسی روند آینده سیاست خارجی فرانسه در نظام جهانی
پس از گذشت سال ها جذابیت های اقتصادی خاورمیانه برای فرانسه، این کشور را بر آن داشت تا به بهبود موقعیت خود در منطقه بپردازد و امروزه به نقطه ای در جهان عرب رسید که ردپای دیپلماتیک او برتر از بریتانیا و در مواردی حتی قابل مقایسه با آمریکا است. یکی از دلایل قابل توجه بازگشت فرانسه آن است که نقاط ضعف گذشته فرانسه به طور ناگهانی نقاط قوت این کشور شد. امتناع فرانسه برای پیوستن به آمریکا در حمله به عراق در سال 2003، نه تنها به خودی خود به معنای استقلال این کشور در دیپلماسی خاورمیانه بود، بلکه فرانسه مانند آمریکا و بریتانیا گرفتار خستگی نظامی نشد؛ بنابراین هنگامی که نیکولا سارکوزی تقاضای حمله نظامی به لیبی را کرد؛ اعتبار وی به مراتب بیشتر از دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا بود و رهبران فرانسوی برای فروش تسلیحات به دولت ها نگران قوانین حقوق بشری نبودند این حضور دوباره فرانسه تحت تأثیر سه عامل اقتصادی، نظامی و امنیتی و عوامل وابسته به آن ها برای هر یک از کشورهای خاورمیانه قابل دسته بندی است که به تفصیل به توضیح درباره هریک از آن ها خواهیم پرداخت. همچنین حضور مجدد فرانسه در منطقه خاورمیانه و تلاش برای دست یابی به جایگاهی تثبیت شده در این منطقه خود معلول پدیده ای بزرگ تر و همان نظمِ در حالِ گذار روابط بین الملل است. در این مقاله کوشیده شده است تا با توجه به روندهای سیاست خارجی فرانسه، آینده ای محتمل برای جهت گیری های آتی این کشور نیز ترسیم گردد.
ارزیابی سیاست کیفری بین المللی در رسیدگی به جنایات داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی دولت ها ضمن ایجاد و به کارگیری گروه های تروریستی به مثابه ابزار تأمین منافع ملی، قدرت عمل هنجاری و ساختاری نظام بین المللی را در حوزه مبارزه با تروریسم، مدیریت و حبس نموده اند. مؤید این امر اقدامات تروریستی گروه داعش است که ماهیت تهدیدآمیز آن برای صلح و امنیت بین المللی، از اصل تروریسم به عنوان تهدید صلح و امنیت بین المللی نشأت می گیرد. از این رو، سعی بر آن است تا ضمن شناسایی ماهیت و ساختار گروه داعش و نیز مطالعه تطبیقی جنایات ارتکابی با ماهیت اقدامات تروریستی، سیاست کیفری- تقنینی سازمان ملل متحد، به ویژه شورای امنیت را در جرم انگاری اقدامات تروریستی بررسی و چگونگی تعقیب و رسیدگی به جنایات مزبور از طریق محاکم کیفری بین المللی مورد مداقه قرار گیرد.
استراتژی ترکیه در قبال داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران سوریه، باعث تغییرات مهمی در آرایش قوا و صف بندی های منطقه ای شد. ترکیه با این تحلیل که حکومت بشار اسد در کوتاه مدت سقوط خواهد کرد، به حمایت جدّی از اپوزیسیون سوری پرداخت. پس از تطویل بحران، حزب کردی پ.ی.د که ترکیه آن را شعبه سوری پ.ک.ک می داند، قدرت را در شمال سوریه و مرز جنوبی ترکیه به دست گرفت. در چنین شرایطی، داعش ظهور کرد و ترکیه در مقابل اقدامات این گروه علیه دولت اسد و پ.ی.د، سیاست «انفعال و اغماض» را در پیش گرفت. این امر هم به پروسه صلح در ترکیه خاتمه داد و هم ترکیه را به عنوان حامی داعش معرفی کرد. استدلال اصلی این نوشتار این است که با تکیه بر نظریه رئالیسم و بحث امنیت هستی شناختی، می توان رفتار ترکیه را نسبت به داعش تحلیل کرد؛ رفتاری که از نظر دولت مردان این کشور، ناشی از فقدان گزینه های مطلوب و نگرانی های امنیتی است.
جهادیون افراطی و امنیت اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال ظهور پدیده «داعش» و تصرف مناطقی از خاک سوریه و عراق توسط این گروه افراطی، اینک این خطر در کشورهای اروپایی به وجود آمده است که مسلمانانی که از این کشورها برای شرکت در عملیات نظامی جهت سرنگونی دولت بشار اسد به سوریه رفته بودند، پس از بازگشت به کشورهای خود با اقدام به حملات تروریستی امنیت داخلی کشورهای اروپایی را با تهدید جدی روبرو سازند. سابقه وقوع حملات تروریستی در این کشورها و رویدادهایی نظیر حمله اخیر به نشریه شارلی ابدو در پاریس، به این نگرانی ها دامن زد. از همین رو، کشورهای اروپایی در پی اتخاذ و تشدید تدابیری در جهت جلوگیری از ورود این افراد به کشور و نیز پیشگیری از افراط گرایی نزد مسلمانان مقیم برآمدند. اما مسئله مهم این است که چرا مسلمانان اروپا به افراط گرایی و اعمال خشونت آمیز تمایل پیدا می کنند. مقاله حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که علل گرایش مسلمانان اروپا به دیدگاه های افراطی و خشونت چیست؟ فرضیه این مقاله آن است که عوامل اجتماعی و فردی در دو سطح کلان و خرد می توانند تبیین کننده رفتار افراد در زمینه گرایش به افکار افراطی و خشونت آمیز باشند. آن گونه که در این مقاله استدلال می شود، عوامل در سطح کلان تبیین کننده محیطی هستند که زمینه ساز گرایش مسلمانان به این گونه افکار است؛ اما اینکه کدام گروه از افراد این افکار را می پذیرند، توسط عوامل موجود در سطح خرد قابل تبیین است
جمعیت جوان و خشونت های سیاسی در خاورمیانه: مورد پژوهی کشور مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کشورهای مختلف نشان داده است که ساختارهای جمعیتی جوان و شرایطی که با عنوان «برآمدگی جوانان» شناخته می شود، معمولاً کشورها را مستعد انواع خشونت های سیاسی می کند. همچنین نظریه های انقلاب تاکید دارند که این مولفه به صورت بالقوه فرصت ها و انگیزش های خشونت را به ویژه در میان کشورهای درحال توسعه افزایش می دهد و امکان بیشتری برای انقلاب با عرضه بیش از اندازه جوانانی با مطالبات حقوقی مشخص و انگیزش هایی ضدسیستمی در هنگام تعامل آنها با ترافیک نهادی متصلب و بیکاری گسترده بوجود می آورد. نظریه «برآمدگی جمعیت جوان» تاکید دارد این پدیده با افزایش خطر منازعات مسلحانه داخلی و تروریسم در نظام های اقتدارگرا همراه است و تاثیری مشابه هم در کشورهای دموکراتیک دارد. پژوهش حاضر، درصدد درک و تشریح نسبت برآمدگی جمعیت جوان در منطقه خاورمیانه به ویژه کشور مصر پس از انقلاب این کشور در سال 2011 و سربرآوردن خشونت و تروریسم در این کشور است.
مهاجرت و رادیکالیسم دراتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موج جدید مهاجرت به کشورهای اروپایی از زمان شکل گیری جنگ داخلی سوریه آغاز شد. اوج این بحران به اوایل سال 2015 برمی گردد که کشورهای اروپایی شاهد سیل عظیمی از مهاجرین و آوارگان جنگی بوده اند که عمدتا از کشورهای بی ثبات خاورمیانه از جمله سوریه، عراق، افغانستان و لیبی که درگیر جنگ داخلی تروریستی هستند، روانه اروپا شده اند. به گونه ای که می توان گفت همواره یک رابطه مستقیمی بین نابسامانی های سیاسی-امنیتی در آسیا و افریقا و گسترش روند مهاجرت به اروپا وجود داشته است. بحران مهاجرت در اروپا به ویژه از زمان یازده سپتامبر وارد فاز جدیدی شده است و ماهیت بحران از موضوعات اقتصادی و اجتماعی به موضوع امنیتی تغییر پیدا کرده است و این مسئله چالش های متعددی را فراروی دولت های اروپایی قرارداده است. این روند با شکل گیری بحران داعش در سوریه و عراق و موج جدید مهاجرت به اروپا تشدید شده است. بر این اساس، این مقاله تلاش دارد تا نوع رویکرد کشورهای اروپایی به موج جدید مهاجرت را مورد بررسی قراردهد. سئوال اصلی مقاله این است که «چه چالش ها و تهدیداتی فراروی دولت های اروپایی در برخورد با پدیده مهاجرت مسلمانان قراردارد؟» فرضیه مقاله این است که دولت های اروپایی مهاجرت را مهمترین تهدید علیه امنیت اجتماعی و فرهنگی خود تلقی می کنند و این منجر به امنیتی شدن مهاجرت در کشورهای اروپایی شده است.
امت گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ تطبیق دکترین های «ام القرای» و تعامل فزاینده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی و اتخاذ رویکرد «صدورانقلاب» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، سه گونه اهداف «ناشی از ذات ملت- دولت»، «برخاسته از ذات ایدئولوژیک نظام سیاسی» و «مبتنی بر ذات دینی نظام» مطرح شدند. با بروز جنگ تحمیلی و رخداد 11سپتامبر، شاهد شکل گیری دو دکترین «ام القری» و «تعامل فزاینده» در سیاست خارجی ایران هستیم. در این نوشتار سعی شده تا به این سئواال اصلی پاسخ داده شود که چگونه رویکرد «صدور انقلاب» با معیار امت گرایی در دکترین های فوق جلوه گر شده است؟ بر این اساس، فرضیه مقاله مدعی است «سیاست خارجی ایران، تحت تأثیر شرایط محیطی (منطقه ای و بین المللی) ضمن حفظ آرمان ها به واقع گرایی و عمل گرایی تمایل پیدا نموده و از این رهگذر، محملی برای رسیدن به آرمان های خودساخته است». بر این اساس، به ارزیابی مفردات و شکل گیری دکترین «ام القری» و «تعامل فزاینده» پرداخته ایم که طی آن، ایران با مشارکت در نهادهای ببین المللی و با توسل به دو اصل «عدالت» و «صلح عادلانه» در پی مقابله با تهدیدات و خشونت های پنهان و نیمه پنهان به وجودآمده پس از 11 سپتامبر برآمد.
نقش آلمان در حفظ صلح و امنیت بین المللی: مطالعه موردی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة پسا جنگ سردو فروپاشی نظام دوقطبی در حوزه سیاست خارجی و امنیتی آلمان
تحولات مهمی به وجود آمد و این کشور خود را برای نقشآفرینی و حضوری مؤثر در راستای
حفظ صلح و امنیت بینالمللی و همکاری با سازمانهای بینالمللی و بهویژه سازمان ملل متحد مهیا
کرد که ازجمله مهمترین این موارد حضور نیروهای نظامی آلمان در افغانستان بعد از حوادث
یازده سپتامبر 2001 و سقوط طالبان، با هدف صلح سازی و کمک به سازمان ملل متحد برای
تحقق ایجاد صلح و امنیت است.
این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که آلمان در راستای برقراری و حفظ
صلح و امنیت بینالمللی چه نقشی در افغانستان ایفا کرده است؟ یافته ها ی این پژوهش نشان
میدهند، هرچند حضور و مشارکت فعال آلمان در افغانستان در چارچوب اهداف و منافع سازمان
ناتو و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد (ایساف) به از بین بردن کامل تروریسم منجر نشده،
با این هم ه توانسته است به توانمندساز ی دولت افغانستان، بازسازی ساختارهای اقتصادی و
اجتماعی و برقراری آرامش نسبی در این کشور کمک کند و آلمان را به یکی از کشورهای مهم
جهان در کمک به سازمانهای بینالمللی برای تحقق اهداف انسان دوستانه مبدل سازد
داعش و امنیت ایران با تکیه بر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسل نوین مطالعات امنیتی، نتیجه گذر از جنگ سرد است که مفاهیم و تعاریف سنتی از امنیت را به سوی جنبه های متنوعی مانند امنیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی معطوف کرد. این مقاله می کوشد تا تاثیر یکی از خطرناک ترین و پیچیده ترین تهدیدات امنیتی بین المللی یعنی داعش بر امنیت جمهوری اسلامی ایران را تحلیل کند. سؤال اساسی این است که «پدیده داعش به عنوان یک تهدید؛ چه نسبتی با امنیت ایران دارد؟» تجزیه و تحلیل داده های موجود نمایانگر آن است که حضور و نفوذ داعش در منطقه از منظر امنیتی به مثابه شمشیری دو لبه برای امنیت ایران عمل می نماید که در صورت عدم توجه به هر تیغه ، تحلیل تأثیر وجود داعش بر امنیت ایران ناقص و نارسا خواهد بود. این مقاله می کوشد با روش پژوهش تبیینی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای و فیش برداری منابع داخلی و خارجی، تأثیر متغیر مستقل «تهدید داعش» بر «امنیت ایران» را واکاوی کند.