مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
علم دینی
حوزه های تخصصی:
در میان قائلین به معناداری و امکان تحقق علم دینی، آیت الله جوادی آملی با اتخاذ رویکردی ایجابی و با تکیه بر مباحث مختلف سنت تفکر اسلامی، معتقد به امکان تحقق و هستی پذیری علم دینی است. در بیش از یک دهه گذشته با تقریرهای متنوعی مواجه ایم که در دوسویه نقادی و تایید نظریه ایشان به رشته تحریر در آمده و به تنقیح دیدگاه ایشان منجر شده است. در میان منتقدان، استاد خسرو باقری بیشترین و تامل برانگیزترین نقد ها را بر این دیدگاه وارد کرده است. با توجه به اینکه انتقادات ایشان ساحت های مختلفی از نظریه را در بر گرفته، در برخی موارد با پاسخ گویی صاحب نظران مدافع نظریه مواجه گردیده است. به نظر می رسد تامل بیشتر در آثار آیت الله جوادی آملی، مانع از ظهور برخی انتقادات است. از این رو، نوشتار حاضر، درصدد پاسخ گویی به برخی از انتقادات ایشان با مرور و تمرکز بر آثار آیت الله جوادی آملی است.
روش و روش شناسی در علوم انسانی اسلامی چارچوبی برای تحلیل و ارزیابی نظریه های علم دینی و علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۹
153 - 179
حوزه های تخصصی:
روش شناسی علوم انسانی اسلامی عهده دار کشف، توصیف و ارزیابی معرفت شناختی روش های پیشنهادی در نظریه های علم اسلامی و علوم انسانی اسلامی است. توصیف مذکور ترکیبی است از «معرفی نحوه گردآوری و تحلیل داده های مرتبط با پرسش ها یا فرضیه های تحقیق» و «تشریح منطق و الگوی کلی فعالیت علمی». ارزیابی معرفت شناختی یافته های حاصل از کاربست روش، بر اساس این توصیفات صورت می گیرد که بخش مهمی از «روش شناسی» را تشکیل می دهد. مقاله حاضر در صدد بیان الزامات روش شناختی علم دینی و علوم انسانی اسلامی است؛ لذا الزامات مذکور را در سه مورد بیان کرده است: نخست در خصوص شناخت علمی موضوع مورد پژوهش؛ دوم درباره شناخت آموزه های دینی مرتبط با موضوع مورد پژوهش؛ سوم درباره ضرورت بیان نحوه ارتباط میان آموزه های دینی مذکور با یافته علمی حاصل از روش پیشنهادی. این الزامات همچون چارچوبی کلی برای توصیف و ارزیابی نظریه های علم دینی و علوم انسانی اسلامی شناسایی و تشریح شده اند.
مبانی طراحی الگوی پژوهش توحیدی در علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحثی که امروزه در عرصه فلسفهدین و فلسفهعلم مطرح است، موضوع «نسبت علم و دین» و «علم دینی» است. حکیم متألّه آیت الله جوادی آملی (مدّظلّه) در خلال مباحث کتاب «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» به طرح کلیاتِ دیدگاه خویش در این رابطه پرداخته است که می توان آن را چالش برانگیزترین نظریه درباره علم دینی دانست. لذا اشکالات و پرسش های متفاوتی درباره آن نظریه مطرح شده است که از جمله مهمترینِ آنها، «عدم انسجام» و همچنین «عدم کارآمدی و ثمربخشی به خصوص در ساحت علوم تجربی» می باشد. لذا در این نوشتار تلاش شده است تا بر محور اندیشه های آن حکیم متألّه، به ترتیب در جستجوی پاسخ این دو پرسش باشیم که «جهت نیل به یک الگو برای اسلامی سازیِ علوم تجربی چه باید کرد؟» و سپس «چنین طرحی در صورت بسط یافتن و عملی شدن، چه ثمرات و کارکردهایی به دنبال خواهد داشت؟» بنابراین مبتنی بر دیدگاه های ایشان، ابتدا ملزوماتِ دینی سازیِ علوم تجربی ذیل دو عنوان «اصول گزاره ای» و «اصول روش شناختی» تبیین گردیده، سپس ثمرات پیاده سازیِ این الگو ذیل پنج عنوان تبیین می گردد. در این بخش روشن می شود که در صورت تبدیل شدنِ این تئوری به یک الگوی عملیاتی، علم تجربی ثمراتِ چشم گیری خواهد داشت که «افزایش کارآمدیِ علوم تجربی و جهش تکنولوژی» یکی از آن ها خواهدبود.
تفسیر تربیتی به مثابه رشته علمی؛ در جستجوی گونه شناسی شمول گرایانه و جامع از تفسیر تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
195 - 219
حوزه های تخصصی:
با طرح موضوع «تفسیر تربیتی» در دهه های اخیر در عرصه علوم حوزوی و علوم تربیتی، آثار متعددی درباره انواع و طبقه بندی آن نگاشته شده است؛ ولی تاکنون هیچ یک از این آثار، به صورت اختصاصی به بررسی گونه شناسی ها و انواع تفسیر تربیتی به طور همه جانبه نپرداخته است. این پژوهش با هدف بررسی انواع مختلف تفسیر تربیتی و ارائه طبقه بندی مفهومی شمول گرایانه و جامع به منظور معرفی تفسیر تربیتی به عنوان یک رشته علمی انجام شد. تحقق این هدف، طی دو مرحله اصلی، پیگیری شد: در مرحله نخست، دیدگاه های موجود درباره انواع تفسیر تربیتی احصاء، شرح، نقد و بازنگری شدند؛ در مرحله دوم، پس از ارائه طبقه بندی های جدید، از طریق باهم نگری طبقه بندی های جدید و بازنگری طبقه بندی های موجود به ارائه گونه شناسی جامع و شمول گرایانه از تفسیر تربیتی براساس معیارهای متعدد اقدام شد. سرانجام، براساس سه شاخصه اساسی هر رشته علمی −غایت، موضوعات و مسائل، و روش− تفسیر تربیتی به مثابه یک رشته علمی مطرح می شود که براساس سه شاخص یادشده، گونه شناسی شمول گرایانه و جامع جدید و متمایز دیگری از تفسیر تربیتی ارائه شد. این پژوهش می تواند با نمایاندن افق ها و اضلاع و برداشت های جدید از تفسیر تربیتی، سمت و سوی جدیدی در حوزه های پژوهشی و آموزشی ایجاد کند.
بررسی چیستی علوم انسانی اسلامی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
57 - 78
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی اسلامی با رویکردهای مختلفی مطرح شده است. از دیدگاه آیت الله مصباح، علمْ کشف واقع است و دین الهی حق منحصراً دین اسلام است که راه سعادت و شقاوت انسان ها را در حوزه باورها و ارزش ها مشخص می کند. بنابراین، علمِ دینی علمی است که در حوزه های مرتبط با سعادت و شقاوت انسان و باورها و ارزش ها از منابع صحیح دینی و با استفاده از روش شناسی صحیح (روش فقاهتی) بدان رسیده باشیم و نتیجه نیز یقینی باشد. در متون دینی، مسائل مختلفی مطرح شده است که ناظر به علوم طبیعی، پزشکی و ... است. ازآنجاکه شأن دین هدایتگری به سمت سعادت است، علم دینی باید همسو با این شأن تعریف شود. بنابراین، هر گزاره ای که با روش های معتبر اثبات شود علم دینی نخواهد بود، زیرا دین وظیفه ای در قبال کشف روابط علّی میان پدیده ها ندارد. آنچه برای دین ضرورت دارد شناخت و بیان تأثیر پدیده ها در سعادت و شقاوت انسان است. این امر در بسیاری موارد با عمل اختیاری انسان در ارتباط است. در میان علوم، موضوع علوم انسانی بررسی کنش های ارادی و آگاهانه انسانی، و احکام و آثار و پیامدهای آن است، مانند علم اخلاق یا حقوق. بنابراین و با توجه به جایگاه بی بدیل علوم انسانی در ساخت تفکر بشری و سبک زندگی انسان ها، از دیدگاه استاد، اسلامی کردن علوم در گستره علوم انسانی اسلامی محقق می شود. این بررسی به توصیف و بازخوانی نظریات استاد در رابطه با اسلامی کردن علوم انسانی -پرداخته و از منظر ایشان، به برخی ابهامات پاسخ داده است.
مفهوم شناسی طبیعت گرایی روش شناختی به مثابه یک ابرپارادایم برای علم مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
213 - 242
حوزه های تخصصی:
طبیعت گرایی روش شناختی مهم ترین ویژگی علم معاصر است که بر اساس آن شناخت و تبیین جهان طبیعی فقط از طریق علل طبیعی موجه است و استفاده از هرگونه امر ماورائی مانند خدا و فعل او در شناخت طبیعت ممنوع است. در حال حاضر این خصیصه به عنوان یک قالب و ابرپارادایم برای علم مدرن شناخته می شود. بر اساس این ابرپارادایم، هر فعالیت معرفتی که بخواهد شایسته عنوان علم شود، باید این روش را رعایت کند. مفهوم شناسی طبیعت گرایی روش شناختی برای فهم بهتر پدیده پیچیده علم و نیز نظریه پردازی در مورد علم دینی مهم و حیاتی است؛ طبیعت گرایی روش شناختی معمولاً با برخی از مقولات مانند پوزیتیویسم یا طبیعت گرایی علمی اشتباه گرفته می شود. در این نوشتار بیان خواهد شد که هرچند طبیعت گرایی روش شناختی شباهت هایی با روش تجربی، تجربه گرایی فلسفی و علمی، پوزیتیویسم، پوزیتیویسم منطقی، علم گرایی، طبیعت گرایی علمی و طبیعت گرایی هستی شناختی دارد، اما با آنها متفاوت است. هدف از این مقاله جلوگیری از برخی خلط ها در فضای علمی کشور در بیان ویژگی های علم است.
تبیین و تحلیل علم دینی از دیدگاه شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم دینی در مکتب علامه صدر، یکی از نخستین نظریههصا ی علصیم انسصان ی اسصلام ی است. شهید صدر هم به تبیین ایص ن پصارادا یم پرداختصه و هصم آنرا در عرصص هء اقتصصاد اسلامی پیاده کرده است. این نظریه نشان داده است که رسالت اسلام بهعنیان یک دین، کشف پدیده های عینی و خارجی و روابط بین آن ها نیست. کشف و تیصیف ایصن گینصه میارد که بعد خارجی و تجربی دارند، بر عهده علم است که همیاره در معرض تغییصر و دگرگینی قرار می گیرند. رسالت اسلام طراحی مبانی و چارچیب های اساسی سصاخت جامعه و بایدها و نبایدهای اصیلی و چشم اندازی است که جامعه باید در مسصیر تعیصین تصا زمصان ی کصه جنبص ه ء » علصم « . شده و اصیل پذیرفته شده، بهسصیی آن حرکصت کنصد تیصیف گری محض داشته باشد، متّصف به اسلامی و غیراسلامی نمی شید؛ زیصرا فقصط بیانگر واقعیت های خارجی و تجربی در حال وقیع و یا واقع شدهء قبلی است. امّا اگصر ابعاد و عرصه های متفاوت جامعه ای بصر اسصاس مصذهب اسصلام تحقّصق عینصی یافصت، دانشمندان و عالمان می تیانند از ابعاد و زوایای متفصاوت دربصار هء آن جامعصه مطالعصه و مداقه کرده، پدیده ها، روابط عینی بین آن ها و آثار و نتایج شان را کشف و تبیصین کننصد . دانش و آگاهی حاصل از ماهیت و چگینگی پدیده های میرد مطالعه و تحلیص ل چنص ین جامعه ای، علم اسلامی است که درواقع تیصیف و تبیین پدیده ها و روابط بص ین آن هصا را در جامعه اسلامی برعهده دارد. مدار تشخی دیدگاه شهید صدر در این نیشتار، آراء ایشان دربارهء مذهب و مکتب اسلام و فرآیند دست یابی به آن و چگینگی پیص اده سصاز ی آن هصا در کل یص ت اجتماعی و مشاهده و تحلیل آن هاست. مهمترین اثر شهید صدر کصه صصراحتا بصه رابطهء اسلام و علم اقتصاد تیجه کرده، اقتصادن ااسصت. در المدرسص ه القرآنیص هنیص ز زمینهء تعمیم این نظریه را فراهم کرده است
تحلیل و مقایسه رابطه عقل و نقل از دیدگاه ابن تیمیه و آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پایز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
5 - 35
حوزه های تخصصی:
تحلیل و تبیین صحیح رابطه عقل و نقل بر اساس اصول و مبانی فکری ابن تیمیه و جوادی آملی به عنوان نمایندگان دو جریان نص گرا و عقل گرا در عرصه معرفت دینی، نتایج قابل توجهی به دنبال دارد. ابن تیمیه با جمود بر ظواهر نصوص حتی در اصول اعتقادی، دلیل اختلاف فلاسفه و متکلمان را عدم مرجعیت ذاتی و استقلالی عقل می داند؛ لذا تقدیم معقول بر منصوص را بی اساس می خواند و تنها راه ایمان واقعی را ایمان جازم به پیامبر6 برمی شمارد. وی با تعریفی که از عقل ارائه می دهد، عقل را عرض می خواند و آن را تا سرحدّ غریزه و عقل عرفی تقلیل می دهد؛ با خلط نقل و شرع، از تقدیم نقل بر عقل به طور مطلق دفاع می کند؛ با پذیرش تعدّد عقل و تن دادن به نسبیت معرفتی، در صدد حل تعارض عقل و نقل برمی آید و ابطال یک نوع از انواع عقل را ابطال کل عقل نمی داند. اما جوادی آملی، با هم سطح خواندن علوم عقلی و نقلی، هر یک از عقل و نقل را مؤید دیگری می داند و با تفکیک وحی از نقل، فهم نقلی را همچون فهم عقلی، آسیب پذیر و غیرمصون از خطا و صواب و تعارض معرفی می کند و از تأویل به عنوان راه حل تعارض عقل و نقل، دفاع کرده و تقدیم دلیل عقلی بر دلیل لفظی غیرصریح را ضروری دانسته است. وی محصول عقل تجربی، نیمه تجربی، تجریدی و عقل ناب را، اگر از سنخ قطع و یقین یا مفید اطمینان عقلایی باشد، حجت می داند و ضمن متفاوت دانستن عقل با بنای عقلا، برهان عقلی را از سنخ علم برمی شمارد که اعتبار و حجیتش ذاتی است، نه جعلی. به باور او در علم اصول باید از عقل و نقل و مباحث مربوط به آن در حوزه معرفت شناختی دین بحث شود.
سامانه معرفتی «هم تکاملی دیالکتیک اسلامی (هدا)» با تأکید بر مطالعات مدیریت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۹۲
77 - 102
در گرماگرم نوشتارهای نظری پیرامون چیستی و چگونگی مطالعات مدیریت اسلامی، جای خالی حلقه وصلی حس می شد که بتواند پژوهشگران این عرصه را از سردرگمی عملی میان خیل قابل توجه نظریات پراکنده در این باره نجات دهد و آنها را پیرامون سامانه ای منسجم در خصوص نظریه پردازی مدیریت اسلامی گرد آورد. این مقاله متکفل چنین رسالتی است و در این راستا به سامانه معرفتی هم تکاملی دیالکتیک اسلامی (هدا) نائل آمده است. این سامانه اسلامی بودن خود را وامدار گذار مسئله از ذهن مؤمن پژوهشگر، ساختار درونی معرفت از حیث کاربست منابع معرفتی گوناگون مقبول اسلام، در مقام ثبوت و ایجاد زمینه برای محاوره برون دادهای روش شناسی های مختلف در پاسخ به مسئله، در مقام اثبات و کاربست خروجی سامانه توسط دست اندرکار مؤمن است. همچنین، فرآیند تخیل نظام مند مؤمن پژوهشگر در مقام ثبوت و نیز بهره گیری از روش شناسی های پژوهشی متناسب با نوع مسئله برای مواجهه با داوری در دو ساحت اثباتی و هم آوردی نظریه، سبب ساز وصف هم تکاملی دیالکتیک در تسمیه آن شده اند.
رابطة علوم طبیعی و دین از دیدگاه آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رابطة علوم طبیعی و دین» یکی از مهم ترین مسائلی است که در سال های اخیر و با اوج گرفتن بحث «علم دینی» و «اسلامی سازی علوم» مطرح شده است. مقالة حاضر با روش توصیفی تحلیلی این موضوع را از دیدگاه آیت الله مصباح بررسی کرده است. این مقاله پس از بررسی دو دیدگاه کلی دربارة رابطه علوم طبیعی و دین، به تبیین ملاک های دینی بودن علم پرداخته و در مهم ترین بخش، به این نتیجه دست یافته است که نه تنها میان علوم طبیعی و دین با توضیحی که در مقاله ارائه می شود ناسازگاری جدی وجود ندارد، بلکه همکاری های متقابل علوم طبیعی و دین درخور توجه است. صدور حکم برای موضوعات علمی، گسترش دایرة آگاهی های تجربی، تأیید علم، افزودن غنای مسائل تجربی و جهت دهی در استفاده از علم نمونه هایی از کمک های دین به علم است. تعیین مصداق و موضوع و فراهم کردن زمینه های جدید برای تحلیل های دینی، تعیین جزئیات معارف دینی، مانند بیان شرایط و موانع، اثباتِ بخشی از آموزه های دینی و تأثیر در فهم بهتر مباحث دینی را می توان از جمله کمک های علم به دین تلقی کرد.
قرآن کریم و حدود تأسیس، تأیید و تهذیب علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۸
75 - 96
حوزه های تخصصی:
در نصوص قرآنی، آیاتی وجود دارد که قرآن کریم را بیانگر هر چیزی معرفی می کنند؛ آیات دیگری وجود دارند که قرآن کریم را کتاب هدایت معرفی می کنند. به نظر می رسد آیات نوع دوم، آیات نوع نخست را تخصیص می زنند؛ یعنی قرآن کریم بیانگر هر چیزی است که در جهت هدایت آدمی قرار دارند. طبق این تفسیر، که به نظر می رسد تفسیری واقع بینانه و عقل گرایانه باشد، فهم ما از علم، دین، علم دینی، علوم و نحوه تأثیرگذاری دین بر علوم آن گونه که در مقاله آمده است، سیمای خاصی به خود خواهد گرفت. بر این اساس دین، تأسیس کننده علوم نقلیِ دینی، تأییدکننده علوم تجربی و علوم عقلی محض و همچنین تأیید و تهذیب کننده سایر علوم عقلی خواهد بود.
استخراج و اولویت بندی راهبردهای نیل به مرجعیت علمی ج.ا.ایران با روش تحلیل عملکرد- اهمیت (IPA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف و چشم اندازهای ملی و بین المللی علمی کشور، مرجعیت علمی جمهوری اسلامی است. برای نیل به مرجعیت علمی، لازم است بر اساس ویژگی های موقعیتی مکانی و زمانی از راهبردهایی که مقام معظم رهبری ارائه می کنند، بهره برد. این تحقیق به دنبال اولویت بندی این راهبردها برای تسریع در نیل به مرجعیت علمی ایران اسلامی است. روش پژوهش حاضر، ترکیبی (کمی و کیفی) است؛ به گونه ای که در گام نخست از روش نظریه داده بنیاد برای استخراج راهبردهای نیل به مرجعیت علمی از منظر رهبر معظم انقلاب استفاده شده است. استخراج مضامین از میان بیانات مقام معظم رهبری در فاصله سا ل های 1368 تا 1393 بوده است. در گام دوم بر اساس روش کمی IPA اقدام به اولویت بندی این راهبردها بر اساس نظرات خبرگان عرصه علم کشور شده است. در بخش نخست، بر اساس طی مراحل استخراج مفاهیم از بیانات رهبری، چهارده راهبرد اساسی (مفاهیم اصلی در کدگذاری باز) برای نیل به مرجعیت علمی شناسایی شده است؛ در ادامه بر اساس تحلیل های کمی صورت گرفته این راهبردها در چهار دسته مجزا بر اساس دو بعد اهمیت و عملکرد تقسیم شدند که هر دسته نشانگر میزان درجه اولویت آن راهبرد مبتنی بر نیازهای کشور است. درنهایت بعد از استخراج مفاهیمی اصلی بر اساس تحلیل های کمی صورت گرفته معلوم شد راهبردهای «وحدت حوزه و دانشگاه»، «نهضت نرم افزاری و تولید علم»، «تحول در آموزش وپرورش» و «تحول در نظام تعلیم و تربیت» باید در اولویت قرار گیرند و راهبردهای «مدیریت نظام مند عرصه علمی» و «جذب و حمایت نخبگان» باید با میزان توجه کنونی ادامه یابند و راهبردهای سوم شامل راهبردهای «اسلامی سازی علوم» و «تبادل علمی و دیپلماسی علمی» و راهبردهای «تحول در حوزه علمیه»، «تأسیس دانشگاه اسلامی»، «گفتمان سازی علمی»، «آزاداندیشی»، «یادگیری از غرب ولی شاگرد نماندن» و «تأسیس شرکت های دانش بنیان و تجاری سازی علم و فناوری» راهبردهای دارای اولویت چهارم را شامل می شوند.
جایگاه عالم فراماده و عوامل فرامادی در نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی از نظریه هایی است که در چند سال اخیر توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده است. نوشتار حاضر با طرح این پرسش که «عالم فرامادی و عوامل فرامادی چه جایگاهی در نظریه علم دینی دارند؟»، در مرحله نخست هرکدام از مفاهیم «علم»، «دین»، صفت های «دینی» و «علمی» و سرانجام مفهوم ترکیبی«علم دینی» را از نگاه ایشان بررسی کرده، دقت ایشان را در تفکیک میان دو سطح از تحلیل، یعنی تحلیل منطقی فلسفی و تحلیل تاریخی جامعه شناختی از علم نشان داده است. آن گاه به این مطلب توجه می دهد که سلسله مراتبی دیدن عالم و اعتقاد به ارتباط وثیق میان عوالم مختلف یکی از بزنگاه های طرح مبحث علم دینی است که به خوبی در نظریه ایشان منعکس شده است. این نگرش در نهایت به نقد «تفکیک روشی» در عرصه علوم رایج منجر شده و با جایگزینیِ «موضوع» به عنوان ملاک تفکیک علوم، «تلفیق روشی» را در صورت نیاز و به تناسب مراتب وجودی «موضوع»، به عنوان راه حلی عملی جهت برون رفت از مشکلات علوم فعلی و نیز گرفتار نشدن در بن بست های نظری پیشنهاد می دهد؛ گرچه ممکن است موضوع مورد مطالعه ای به دلیل تک ساحتی بودن، فقط نیازمند کاربست یک روش منحصربه فرد باشد، خروجی این نگرش، محصولی است که برازنده هر دو صفت علمی و دینی خواهد بود.
نظریه تعاملی معرفت دینی و علمی تبیین نسبت نظریه آیت الله جوادی آملی با مبحث «علم دینی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی با دیگر نظریه های علم دینی تفاوت ماهوی دارد و در عین حال بر نظریه های علم دینی تأثیرگذار است؛ به گونه ای که می توان آن را فرانظریه مرتبط با آنها دانست. این نظریه مشتمل بر یک مدعای اصلی، یک استدلال عام و دو نتیجه مهم است. مدعای اصلی این است که علم اگر علم باشد، دینی و الهی است. دلیل بر این ادعا ویژگی های مترتب بر کاشف بودن از واقع است که عبارتند از (1) متعلق علمِ حقیقیِ کاشف از واقع، امری واقعی و لذا مخلوق خداست؛ (2) علم حقیقی الهامی الهی است؛ (3) علم حقیقی به اعتبار واقع نمایی اش حجت دینی است. علم حقیقی و معتبر با هیچ علم روشمند معتبری در تعارض نیست، از این رو منابع و روش های معتبر نباید نتایج متعارضی داشته باشند. در این نظریه با اتکا به تحلیلی از جایگاه معرفتی وحی اثبات شده است که متون دینی منابع معتبر معرفتی هستند. در نتیجه رجوع به آنها برای شناخت امور واقعی، باید با نتایج روش های عقلی معتبر سازگار باشد، از این رو فهم متون دینی بدون در نظر گرفتن نتایج دیگر روش های معتبر شناختِ واقع، نامعتبر است؛ همچنین شناخت امور واقع از طریق روش های عقلی معتبر بدون ملاحظه نتایج روش نقلی، فاقد اعتبار کافی است. پس روش عقلی و نقلی در شناخت واقع، رابطه تعاملی متقابل دارند. این رابطه فقط در فرض علم آوری روش نقلی و عقلی برقرار نیست؛ بلکه حتی اگر هر دو مفید ظنّ اطمینان آور باشند، رابطه متقابل برقرار است.
صورت بندی سازوکار حداقلی نظریه آیت الله جوادی آملی برای تقسیم بندی علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به منظور حل نزاع میان علم و دین، نظریه های گوناگونی مطرح شده است؛ برخی علوم را به نفع دین مصادره کرده اند و دستاورد علوم را یکسره مردود خوانده اند و دیگرانی با تأکید بر روش تجربی، دین را به کناری نهاده اند؛ درحالی که گروه سومی نیز از تعامل مسالمت آمیز میان علم و دین سخن گفته اند. در این میان، آیت الله جوادی آملی در زمینه علم دینی به دو صورت نظریه پردازی کرده اند: گاهی در مقام توصیف نفس الأمر و به لحاظ هستی شناختی، تمامی علوم را به شرط مطابقت با واقع، دینی می داند و گاه به لحاظ معرفت شناختی، علوم را به دینی و غیردینی تقسیم می کند. این مقاله، ملاک های این نظریه را در اسلامی سازی علوم بررسی می کند و با تأویل بردن آنها به ملاک موضوع نشان می دهد که این نظریه چه لوازمی برای علوم دارد و چگونه می تواند در ساماندهی علوم موفق عمل کند. به نظر می رسد با تنظیم استدلال هایی تحلیلی از متن مکتوب ایشان و مقایسه با نظریه های رقیب ، می توان نتیجه گرفت که نظریه یادشده با نگاه به واقعیت علوم جدید به مثابه نگاهی الهیاتی، آنها را تقسیم می کند یا دست کم ملاک های جدیدی برای تقسیم بندی علوم به دست می دهد؛ چنان که با این فرض می توان مبنایی حداقلی برای تقسیم علوم به اسلامی و غیراسلامی در نظر گرفت.
بررسی مدل تأسیسی درباره علم دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
89 - 118
حوزه های تخصصی:
دکتر خسرو باقری درباره علم دینی، مدل مورد نظر خود را با عنوان «مدل تأسیسی» مطرح کرده است. دغدغه اصلی ما بررسی مدل تأسیسی است. در این مقاله، این دیدگاه را در پنج بخش اصلی معرفی کرده ایم و سپس در ده مورد اصلی به نقد آن پرداخته ایم. از نظر نگارنده، نتیجه آنکه مدل تأسیسی، خواه به لحاظ مبنا و خواه به لحاظ بنا، با اشکالات عمده ای مواجه است. برخی از این اشکالات ناظرند به: نگاه سیاه و سفید به علم شناسی، تعیین سه منطقه در دین، رابطه معرفت دینی با دیگر معرفت های دینی، پیامد روشن شدن خطای فرضیه ارائه شده از متون دینی، طرح عنوان «متافیزیک دینی» یا «متافیزیک برآمده از دین»، و ادعای تأثیر دین در دو قلمرو کشف و داوری. با توجه به نقدهایی که ذکر کرده ایم، روشن می شود که این مدل هیچ گام تازه ای برای رسیدن به هدف تولید علم دینی نمی تواند بردارد.
بازخوانی مدل اجتهادی تجربی علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۹۸
29 - 49
اندیشه علم دینی با وجود کوشش های صورت گرفته در دهه های اخیر از سوی موافقان و مخالفان آن هنوز به نقطه روشنی نرسیده است. این مقاله با هدف بازخوانی یکی از مدل های علم دینی، موسوم به مدل اجتهادی - تجربی که نخستین بار در اوائل دهه 1380 مطرح شد و به تدریج در ضمن چندین کتاب و مقاله شرح و بسط یافت، پس از توضیح کوتاهی درباره جایگاه این مدل در میان دیدگاه های علم دینی و معرفی کلّی مبانی و روش شناسی این مدل، به رفع ابهامات و اشکالات آن در خلال ده محور پرداخته است. این محورها عبارت اند از: سقوط در دام تجربه گرایی، وابستگی به پارادایم های غربی، ابهام در تفکیک سطوح علم به تجربی و فراتجربی، عدم عینیت، عدم کفایت گزاره های متون دینی برای تولید علم، احتمال ابطال تجربی گزاره های دینی، ترجیح معرفت ضعیف تر بر معرفت قو ی تر، ابهام در وجه نام گذاری علم دینی، ابهام در امکان پیشرفت و مشکل عدم خلاقیت.
نقدی بر کتاب هویت علم دینی: نگاهی معرفت شناختی به نسبت دین با علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
21-36
هدف از پژوهش حاضر نقد کتاب هویت علم دینی: نگاهی معرفت شناختی به نسبت دین با علوم انسانی تألیف خسرو باقری است. کتاب ازنظر شکلی بیش تر شرایط موردنظر را داراست و بنابراین مطلوب ارزیابی می شود. به لحاظ محتوایی نیز تلاش درخوری برای دست یابی به یک مدل دینی درمقام اثبات علم با بذل توجه به تجربه و بررسی عینی پدیده ها انجام شده است؛ ضمن آن که کاستی هایی نیز وجود دارد، ازجمله: 1. مغفول بودن اثر تعاملی حس و عقل و قلب، 2. تقلیل واقعیت به واقعیت مشهود، 3. نداشتن ارتباط منطقی بین هستی شناسی، معرفت شناسی، و روش شناسی، و 4. تقلیل منابع معرفت و انحصار ملاک صحت در امور تجربی. باتوجه به این که حس و عقل و قلب در تعامل دائم با یک دیگر معرفت را شکل می دهند و تمامی تجربه ها و کنش های انسانی درمورد شناخت عقلی (بینش) و باور قلبی (گرایش) فرد است که تعین می یابند، بنابراین، شایسته است اندیشمندان مسلمان برمبنای تعامل و هماهنگی بین حس و عقل و قلب دستگاه ادراکی انسان را تبیین کنند و معاییری را برای تمایز ادراک صائب از غیرصائب مشخص سازند.
نقش آموزه های دینی در رشد علم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در ارتباط میان علم و دین، نوع تعاملی است که دو حوزه دین و علم تجربی با یکدیگر دارند. به منظور فهم بهتر این تعامل، لازم است نقش مفاهیم و آموزه های دین در روند حرکت علم ارزیابی گردد. این مقاله برآن است تا درباره آموزه هایی از دین سخن بگوید که نقش مثبتی در رشد و حرکت علم تجربی داشته است و القای این نوع مضامین به جامعه موجب ترغیب ایشان به علم تجربی می شود. بررسی این آموزه ها و مضامین دینی همچنین می تواند ما را در رسیدن به علمی که مطلوب دین است، راهنمایی کند. این آموزه ها در دو حوزه نظری و عملی ارزیابی خواهد شد. آموزه های نظری عمدتاً در قالب مبانی متافیزیکی علم تجربی در جریان حرکت علم اثرگذار بوده و آموزه های عملی عمدتاً در قالب امور انگیزشی به رشد علم کمک کرده است.
جستاری در علم دینی؛ نقد و بررسی رویکرد تأسیسی
حوزه های تخصصی:
بررسی پیوند علم و دین در اسلام، از جمله مهم ترین موضوعات اساسی عصر حاضر است و سابقه ای دیرینه در تاریخ علم در تمدن اسلامی دارد. نظریه های بسیاری در زمینه دینی سازی علم مطرح شده اند. یکی از نظریه های منسجم در این عرصه، رویکرد تأسیسی علم دینی است. نقد، بررسی و ارزیابی این نظریه می تواند به پیشبرد و تکوین علم دینی کمک کند. این پژوهش، با شیوه تحلیل محتوی، و رویکرد نظری و تحلیلی، انتقادی این نظریه را بررسی و نقاط قوت، ضعف و ناکامی ها آن را نشان می دهد. یافته های پژوهش حاکی از این است که رویکرد تأسیسی را می توان در چهار نظریه «دایره المعارفی دین»، «تهذیب جامع»، «تأثیر حداکثری دین در علم» و«گزیده گویی دین» بیان کرد. به نظر می رسد، هر یک از این نظریات دارای ناکامی هایی است. اما در زمینه دینی سازی علم، این نکته حیاتی است که دینی سازی در برخی علوم دینی، تحصیل حاصل است و در برخی دیگر، بی معناست. اما با اصلاح مبانی و پیش فرض های دینی، و بسط روش ها و اصلاح غایت علم، می توان علم را دینی ساخت؛ ضرورتی به تایید تجربی فرضیات هم ندارد.