مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
امروزه مساله تامین منابع و بهره وری خصوصا در حوزه منابع مالی و نیروی انسانی دانشگاهی بیشتر مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. و پیشرفت دانشگاه وآموزش عالی گاها برمبنای آن سنجیده میشود و درواقع این مساله نگرشی برای عقلانی کردن فعالیت های دانشگاهی است نیروی انسانی و خصوصا کارکنان در آموزش عالی و دانشگاه ها یکی از عوامل اثر گذار برتعیین بهره وری دانشگاه ها هستند اغلب وقتی سخن از تامین منابع و بهره وری در دانشگاه میشود موضوع مشکلات مالی حجم سنگین آموزش و تدریس نبود نیروی انسانی کارآمد امکانات ناکافی استقلال دانشگاهی و آزادی علمی به ذهن خطور میکند و نکته ای که مغفول واقع میشود این است که چگونه با بهره وی نیروی انسانی به منابع برسیم و منابع فعلی دانشگاه را حفظ و بهترین وجه اشتفاده نماییم. از از طرف دیگر ازآنجایی که چویایی فعالیتهای دانشگاه و اعطای استقلال به دانشگاهها از اصول لازم بهره وری نیروی انسانی دانشگاهی به شمار میرد لازم است تا مسیل پیش روی این موضوعات شناخته شوند. از جمله این مسایل میتوان به مشخص نبودن تاثیر دقیق استقلال دانشگاه بر بهره وری نیروی انسانی آن اشاره کرد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر این نکته بود که شاخص فرهنگ دانشگاه در بالاترین سطح تاثیر گذار بر بهره وری نیروی انسانی دانشگاه قرار دارد و با فرهنگ سازی دانشگاهی و منابع انسانی در بهره وری و حفظ منابع سازمانی دانشگاه میتوان تحلی عظیم ایجاد کرد.
ابزارهای نوین تامین منابع مالی در دانشگاههای نسل سوم
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی مانند سایر نهاد های اجتماعی تابع ساز وکار های اقتصادی و کسب و کار بوده و اصول سنجش و ارزیابی کارایی و اثر بخشی این نهاد در دو بعد درآمد ها و هزینه ها همواره مدنظر تمامی سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزش عالی است و از اولویت های اول هر جامعه بشمار می رود . امادر خصوص حفظ و نگهداشت آموزش عالی و نیز توسعه آن منابع بسیار محدود است. بحث تأمین مالی و یافتن روش های مناسب آن در دانشگاه ها به یکی از دغدغه های اصلی سیاست گذاران در حوزه های تأمین مالی دانشگاه ها تبدیل شده است ؛ از این رو شناخت و بررسی ابزارهای نوین تأمین مالی اجتناب ناپذیر است . ابزار مالی مانند صکوک ، اوراق بهادار به پشتوانه دارایی ها و اوراق رهنی از مهم ترین ابزار های نوین تأمین مالی است . با در نظر گرفتن تمامی جوانب از جمله شرایط کنونی اقتصاد ایران ، اوراق صکوک می تواند یکی از بهترین گزینه های تأمین مالی برای آموزش عالی کشور به حساب آید. در این مقاله به بررسی این ابزارهای مالی پرداخته می شود
رویکردهای نظری در تخصیص منابع مالی در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
در زمینه تخصیص منابع مالی در آموزش عالی سوال مهم این است که در عمل در خصوص تخصیص منابع مالی درون دانشگاه چه می گذرد. آیا تخصیص منابع مالی درون دانشگاهی از یک منطق اقتصادی تبعیت می کند. به عبارت ساده تر «افرادی که به تخصیص بودجه در درون دانشگاه، در حین تخصیص بودجه، واقعاً به چه چیزی فکر می کنند و دلواپس چه مسئله ای هستند؟». یا یک تخصیص دهنده کلان بودجه (مثلاً هیأت دولت) یا یک تخصیص دهنده خرد (یک رئیس دانشگاه) هر دو در مقام مدیر ( و البته سیاستمدار) آیا در تخصیص منابع مالی، جوانب صرفاً عقلایی – اقتصادی را در نظر می گیرند یا به دنبال منفعت سیاسی از طریق تخصیص نیز هستند. در این مقاله این مسئله که دانشگاه ها در خصوص فرآیند تخصیص منابع چگونه عمل می کنند، مبنای گزینش تئوری های مختلف برای تبیین جنبه های مختلف این فرآیند تصمیم گیری درباره تخصیص منابع درون دانشگاهی قرار گرفته است. در این مقاله، چندین تئوری که مناسب «تبیین مبنای توزیع و تخصیص منابع مالی درون آموزش عالی» است، را مرور می کنیم. در این خصوص اگرچه چندین تئوری در مورد دانشگاه به عنوان یک سازمان وجود دارد، اما دو تئوری وجود دارد که به طور خاص در مورد تخصیص منابع در دانشگاه ها (به ویژه دانشگاه های دولتی) مناسب به نظر می رسند. این دو، تئوری منطقی- سیاسی و تئوری انتقادی- سیاسی هستند. همچنین دو تئوری دیگر (تئوری اقتصادی بنگاه و تئوری وابستگی منابع) نیز که به نظر می رسد با تبیین فرآیند تخصیص منابع درون دانشگاه مرتبط هستند ( اما به عنوان جزئی از دو نظریه قبلی و در درون آنها تشخیص داده شد)، بررسی شده است. در انتهای مقاله مقایسه ای بین این دو رویکرد نظری انجام پذیرفته و با بیان شواهد و یافته های تجربی از تخصیص منابع مالی درون آموزش عالی ایران ، به تحلیل و کاربست این دو تئوری در آموزش عالی کشور پرداخته و توصیه هایی برای آموزش عالی ایران داده شده است
ارائه مدل های عملیاتی تامین مالی مبتنی بر ابزارهای نوین بدهی در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
نظر به رشد تقاضا در جامعه برای خدمات آموزشی و بین المللی شدن نظام آموزش عالی، التزام به کیفیت در ارائه خدمات به عنوان یک فاکتور کلیدی موفقیت نیازمند تامین مالی کارآمد فعالیت ها و برنامه ها در موسسات آموزش عالی است. در این راستا مقاله حاضر به آسیب شناسی روش های متعارف تامین مالی در دانشگاه و موسسات آموزش عالی و در نهایت ارائه مدل های عملیاتی با بهره گیری از ابزارهای نوین تامین مالی بازار سرمایه می پردازد. تامین مالی به پشتوانه دارایی ها و وجوه نقد دریافتنی موسسات آموزش عالی همراستا با سیاست های کلان مبنی بر خوداتکایی نظام آموزش عالی است، از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی و با هدف رفع کاستی های نظام تامین مالی متعارف به طراحی مدل عملیاتی اوراق وقفی، اوراق بهادار به پشتوانه وام های دانشجویی و نهایتا اوراق اجاره با لحاظ محدودیت ها و ملاحظات قانونی مربوطه می پردازد
ارائه مدلی برای سرمایه گذاری در آموزش عالی کشور
حوزه های تخصصی:
بحران مالی جهانی در تمامی عرصه ها به طور ویژه عرصه های دانشگاهی نمود پیدا کرده است. بنابراین، تامین مالی و مدیریت منابع مالی مهمترین عامل بقاء دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می باشد. پیامدهای این رکود در عرصه های دانشگاهی به نحوی سنگین خواهد بود که، منجر به تغییرات قابل توجه در ابعاد ملی و فراملی خواهد شد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای سرمایه گذاری در آموزش عالی کشور می باشد. با توجه به مبانی نظری و پیشینه کشورهای دنیا در زمینه مدل های تامین مالی و سرمایه گذاری در آموزش عالی، از طریق بررسی جامع مدل های تامین مالی و سرمایه گذاری در آموزش عالی، در ابتدا سه سناریو برای سرمایه گذاری در آموزش عالی کشور بیان شده، که هر کدام از سناریو های مطرح شده نشانگر، مدل خاص سرمایه گذاری درآموزش عالی می باشد. در مرحله بعد، مکانیسم های تامین مالی در سه مدل سرمایه گذاری بیان گردیده است. در نهایت ضمن در نظر داشتن شرایط کشور، مناسب ترین مدل سرمایه گذاری و مکانیسم ها انتخاب و راهکارهای تحقق آن ارائه شده است. با توجه به ملاحظات فوق، روش پژوهش حاضر، تحلیل کیفی استقرایی می باشد
طراحی و تبیین الگوی مرجعیت علمی در آموزش عالی ایران براساس زندگی نامه اندیشمندان کشور با رویکرد تحلیل مضمون
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
20 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل فرایندی مرجعیت علمی در آموزش عالی ایران بوده است. در این پژوهش از روش آمیخته اکشتافی (کیفی کمی) از نوع کاربردی، به روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری در مرحله کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، 10 نفر از افراد دارای شرایط مرجعیت درگذشته علمی ایران بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است و در مرحله دوم اساتید و صاحب نظران آموزش عالی شامل کلیه اعضای کمیته های علمی فعال در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شامل 176 نفر که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای موردمطالعه قرارگرفته اند. در مرحله اول تحقیق موضوع اتکاپذیری پژوهش توسط محقق رعایت شده و در مرحله دوم ضریب آلفای کرون باخ محاسبه شده که عدد 89/0 به دست آمده است. یافته های کیفی شامل مراحل پیدایش با پنج بعد، رشد و پرورش با شش بعد، تعامل با چهار بعد و تکامل با پنج بعد شناسایی گردید؛ و در پایان با استفاده از نرم افزار لیزرل[1] مراحل فرایندی و ابعاد مورد آزمون قرار گرفت. مشخص گردید؛ بیشترین تأثیر تجربه محیط های علمی جدید و یادگیری مناسب با میانگین رتبه ای 82/3 و کمترین تأثیر مربوط به وجود فضا و محیط سیاسی برانگیزاننده و تقویت کننده فعالیت های علمی با میانگین رتبه ای 19/2 است. نتایج پژوهش نشان داد نظر به نقش مرجعیت علمی در افزایش توان رقابتی کشور و همچنین جایگاه آن در اسناد بالادستی، ضرورت دارد با انجام برنامه های عملیاتی مناسب برای توجیه و آگاه سازی مدیران علمی کشور و به تبع آن همه دانش پژوهان شایسته از طریق برگزاری سمینارها و مجلات و انجمن های علمی و صداوسیما اقدامات کافی به عمل آید. [1] .Lisrel Software
هنجارهای اخلاقی حریم خصوصی در فضای مجازی آموزش عالی و آموزش های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۵, Issue ۱۴, Summer ۲۰۱۸
11 - 32
حوزه های تخصصی:
حریم خصوصی از مباحث مهم در حوزه حقوق و اخلاق اسلامی است، که در حقوق اسلامی با دو مفهوم عدالت و امنیت مرتبط است؛ از سوی دیگر، این مفهوم با رشد فناوری اطلاعات و نفوذ شبکه های ارتباطی و تأثیر بر کنش ها و تعاملات انسان ها- به ویژه در مراکز آموزش عالی و دانشگاه ها- به شکل برجسته تری در دهه های اخیر مطرح گردیده است. فضای مجازی آموزش عالی و آموزش های دانشگاهی از یک سو روابط دانشگاهیان را در نهایت سهولت قرار داده است، و از سوی دیگر امکان دست اندازی به حریم هایی که تا آن زمان در دسترس دیگران نبوده را فراهم آورده است. در این پژوهش هنجارهای اخلاقی در سه حوزه کاربران، مدیران و پردازشگران محتوای سایبری به روش بررسی اسناد و تحلیل اسنادی و بر مبنای آیات قرآنی و روایات اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که هنجارهای اخلاق اسلامی حریم خصوصی در فضای مجازی آموزش عالی و آموزش های دانشگاهی با مفاهیم کلی صداقت، امانت، رازداری، تعهدپذیری و حریم خصوصی پیوند عمیقی دارد و می تواند گام جدیدی در تبیین مبانی اخلاقی حق حریم خصوصی در مسائل نوظهور و پیچیده فضای مجازی و اخلاق فناوری اطلاعات در آموزش عالی داشته باشد.
آسیب شناسی برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاه ها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاه ها تلاش می کنند تا با ارائه برنامه هایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علی رغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامه های بالندگی هیئت علمی در حد انتظار نبوده است و این موضوع نیازمند مطالعه و رسیدگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارتقای برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط ضعف آن از دیدگاه اساتید است. در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط ضعف برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شده است. مصاحبه های پیاده سازی شده با استفاده از روش اشتراوس-کوربین و در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه فرایند کدگذاری، چهارده نقطه ضعف برای برنامه های بالندگی شناسایی شدند که عبارتند از: «بی توجهی به ابعاد گوناگون بالندگی هیئت علمی»، «بی نظمی در برنامه ها»، «بی توجهی به انگیزاننده های درونی»، «بی توجهی به تفاوت های فردی»، «اجرا نشدن نیازسنجی»، «تعداد و تکرار کم برنامه ها»، «منعطف نبودن زمان برنامه ها»، «اطلاع رسانی ضعیف»، «موضوعات نامناسب»، «محتوای نامناسب»، «روش های یاددهی-یادگیری غیر اثربخش»، «تعامل و مشارکت پایین»، «نبود سازوکارهای کافی برای ارزیابی اثربخشی دوره» و «ضعف کانال های بازخورد». برای دستیابی به دیدگاهی جامع تر درباره برنامه های بالندگی هیئت علمی، نقاط ضعف شناسایی شده، در قالب عناصر برنامه درسی طبقه بندی شدند و مورد بحث قرار گرفتند. در مجموع بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت برنامه های بالندگی هیئت علمی دانشگاه در هر چهار گروه هدف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری و روش های ارزیابی نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.
ارزیابی جمعیت شناختی از تحولات آموزش عالی با تأکید بر مسئله اشتغال جوانان در ایران: وضع موجود و پیش بینی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۸۹ و ۹۰
1-18
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی در جهان امروز، از دهه های پایانی قرن بیستم، رو به همگانی شدن گذاشته و به صورت تقاضای اجتماعی جمعیت درآمده است. در نظریه سرمایه انسانی، نقش آموزش در توسعه اقتصادی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بررسی تحولات آموزش عالی در سال های اخیر در ایران حاکی از رشد سریع تعداد فارغ التحصیلان است. در نگاه اول به نظر می رسد وضعیت کنونی آموزش عالی کشور، تا حد زیادی در مسئله اشتغال جوانان تحصیلکرده تأثیرگذار است. بررسی علمی پدیده و پیش بینی آینده جمعیت آموزش عالی ایران هم از لحاظ نظ ری وهم از حیث الزامات سیاستی بسیارحائز اهمیت است. مقاله درصدد است با رویکرد مسئله محوری به این سوال اصلی پاسخ دهد که با توجه به تغییرات جمعیتی، وضعیت آموزش عالی کشور از نظر تعداد فارغ التحصیلان در 25 سال گذشته چه تغییراتی کرده است؟ وضعیت اشتغال و بیکاری آنها چگونه بوده و چه تغییراتی در ده سال آینده خواهد کرد؟ بررسی ساختار سنی - جنسی جمعیت 18 ساله به بالا،جمعیت دارای تحصیلات عالی 24- 18 ساله، سطح و روند تعداد فارغ التحصیلان و شاغلان دارای آموزش عالی، نسبت شاغلان دارای آموزش عالی به کل شاغلان و نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دارای آموزش عالی در فاصله سال های 1365 تا 1390و پیش بینی ساختار سنی - جنسی جمعیت 18 ساله به بالا و جمعیت دارای تحصیلات عالی 24- 18 ساله در ده سال آینده اهداف اصلی این مطالعه را تشکیل می دهند. این مطالعه از نتایج سرشم اری درسال های 1365 تا 1390 مرک زآم ار ای ران و همچنین با استفاده از نرم افزار اسپکتروم برای پیش بینی جمعیت هدف، بهره گرفته است. نتایج بررسی جمعیت شناختی نشان می دهد جمعیت 18 ساله و بیشتر کشور به دلیل تأثیر متغیرهای جمعیتی (بالا بودن میزان باروری کل و رشد بالای جمعیت در دهه اول انقلاب اسلامی)، در دوره زمانی 85-1375رشد 4 درصدی داشته که نسبت به دوره های متناظر با افت و خیزهایی همراه بوده است. بررسی تحولات درصد رشد سالانه جمعیت با تحصیلات عالی در کل کشور نیز از ادامه همان روند قبلی تبعیت می کند. تعداد شاغلین دارای آموزش عالی، نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها و سهم بیکاری فارغ التحصیلان دارای آموزش عالی از کل بیکاران در 25 سال گذشته تغییرات قابل ملاحظه ای را نشان می دهند. پیش بینی شده جمعیت 18 ساله به بالا در سال 1400 علیرغم کاهش رشد سالانه نسبت به دوره 90- 1385 از 8/2 درصد به رشد 16/1 درصدی از حدود 55 میلیون نفر درسال 1390 به 61 میلیون نفر برسد. در مقابل، افت قابل ملاحظه ای را در جمعیت با تحصیلات عالی در سال 1400 تجربه خواهیم کرد.
فرایند تحول هویت اجتماعی زنان در تجربه گفتمانی نهاد دانشگاه (مورد مطالعه: زنان متاهل، شاغل و دانشجو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه مراکز آموزش عالی، تقاضا و رقابت برای حضور زنان در دانشگاه و زمینه های آگاهی آنها از حقوق خود را افزایش داده است. تجربه فضای دانشگاهی، از طریق ایجاد خرده فرهنگی که در نهاد اجتماعی دانشگاه جریان دارد، با تاثیر بر ساختار فکری، هویتی و شخصیتی زنان، نقش سازنده ای در آگاهی بخشی و برساخت صورتبندی جدید از هویت زنان داشته است. تحول دیدگاهی که منجر به ایجاد هویت بازاندیشانه است؛ هویتی که دایما در خویشتن، بازنگری انتقادی دارد. در این پژوهش با استفاده از رویکردهای مردم نگارانه و تکنیک نظریه زمینه ای به فرایند برساخت هویت جدید زنان با تاکید بر زنان متاهل و شاغل و دانشجو پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که پیامد تحصیلات عالی برای زنان در حین انجام وظایف سنتی و خانه داری، کسب مهارت و بینش هایی متفاوت از گذشته و نظام فکری و ارزشی نو و ترکیبی از نقش های سنتی و جدید است که منجر به بر ساخت هویتی تلفیق شده با خصلت فردگرایی خود مدار و بازاندیش در دو ساختار اولیه و ثانویه شده است که زمینه های تغییر سبک زندگی فردی و اجتماعی آنها را از طریق استراتژیهای بازنگری شده فراهم می نماید. از این لحاظ دانشگاه نقش محوری در کارگزاری تغییر را دارد.
تحلیل نقش آموزش عالی در روابط سیاسی ایران و اتحادیه ی اروپا با رویکرد برساخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط دولت ها در گذشته بیش تر مبتنی بر ابزارهای نظامی و قدرت سخت بوده است. امروزه فرهنگ و قدرت نرم به عنوان یک شاخص مهم در توسعه روابط بین دولت ها نقش بازی می کند. دولت ها در عصر جدید به دنبال آنند تا از ابزارهای متفاوت برای برقراری دیپلماسی کارا استفاده نمایند. امروزه کشوری از دیپلماسی موفق برخوردار است که با گسترش ابزارهای تعامل خود با دیگر کنش گران، به تعریف هویتی مناسبی در نزد دیگر دولت ها دست یابد. یکی از ابعاد جدید دیپلماسی، بهره گیری از ارتباطات دانشگاهی و به اصطلاح «دیپلماسی آموزش عالی» است، که مدنظر نگارندگان این پژوهش است. لذا در این مقاله سعی شده تا براساس رویکرد برساخت گرایی و توجه به اصولی مانند شناخت، تعامل و تأثیر آن بر بازتعریف هویت ها و منافع کنش گران در ارتباط با یک دیگر، به بررسی نقش آموزش عالی بر مناسبات سیاسی ایران و اتحادیه اروپا پرداخته شود. سوال اساسی این پژوهش عبارت است از: روابط دانشگاهی و دیپلماسی آموزش عالی چه تأثیری می تواند بر مناسبات سیاسی ایران و اتحادیه اروپا داشته باشد؟ روش این مقاله به شیوه تحلیلی- توصیفی است.
طراحی نظام دیدبانی آموزش عالی با رویکرد کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
805 - 825
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل پژوهشی است که با هدف طراحی نظام دی آموزش عالی با رویکرد کارآفرینانه انجام شد و از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و توسعه ای قرار داشت که با رویکردی ترکیبی اجرا شد. به منظور دستیابی به هدف فوق، پس از مطالعه پیشینه موضوع، با مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق با خبرگان، ابعاد و مؤلفه های مورد نیاز برای طراحی نظام مشخص شد. نمونه بخش کیفی این تحقیق با کاربست روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به منظور اعتباریابی نظامْ داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شد. سپس، با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی، مؤلفه های نظام تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان دهنده آن بود که از میان صد و پنجاه مؤلفه احصاشده اولیه صد و پنج مؤلفه تأیید می شود. براساس یافته های این پژوهش، ابعاد و مؤلفه های نظام دیدبانی آموزش عالی، با رویکرد کارآفرینانه و با توجه به پیشران های محیطی مؤثر و مهم در چهار زمینه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فناوری، در قلمرو آموزش عالی، در تناسب با محیط کسب وکار، تدوین شد و بازیگران و ذی نفعان نظام موصوف و سایر الزامات و بسترهای ساختاری نظام دیدبانی آموزش عالی کارآفرینانه، همچون تأسیس رصدخانه آموزش عالی کارآفرینانه و تأسیس یا سازماندهی پایگاه های داده های مورد نیاز این حوزه، بازشناسی و تعیین شد. در پایان، عناصر اصلی محتوایی نظام به تفکیک درون دادها، فرایندها، برون دادها، نتایج، و پیامدهای آن مشخص شد.
امکان سنجی پذیرش آموزش از طریق تلفن همراه در آموزش عالی از نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی پذیرش آموزش از طریق تلفن همراه در آموزش عالی از نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ شیوه گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی-پیمایشی بود. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه ای محقق ساخته ی پنج مولفه ی (سودمندی، سهولت، خودکارآمدی، چالش، ویژگی های جمعیت شناختی) استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط سه نفر از متخصصین تایید، پایایی پرسشنامه از طریق اجرای آزمایشی آن بر روی نمونه 55 نفری از پاسخگویان تایید شد، مقدار آن از طریق آلفای کرونباخ،94% محاسبه شد که نشان از پایایی بالا است. جامعه آماری پژوهش 841 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی بودند که 230 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده-های پژوهش از آزمون های آماری استنباطی شامل آزمون T تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شده است. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که پذیرش آموزش از طریق تلفن همراه از نظر اعضای هیئت علمی در وضعیت مناسبی قرار داشته و از نظر اساتید استفاده از تلفن همراه می تواند خودکارآمدیشان را افزایش دهد اما از نظر آنها سودمندی این آموزش در وضعیت مناسب قرار نداشته و استفاده از آموزش از طریق تلفن همراه چالش برانگیز است. همچنین ارزیابی دیدگاه اعضای هیئت علمی در مورد پذیرش استفاده از آموزش با تلفن همراه نشان داد که به طور کلی تفاوت معناداری بین میزان پذیرش آموزش با تلفن همراه بین اساتید زن و مرد، دارای مرتبه های علمی مختلف و دارای سوابق مختلف وجود ندارد.
گسست آموزشی: فاصله برنامه درسی قصد شده وکسب شده در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه های درسی، بستر شکل گیری مهم ترین فرایند نظام آموزش دانشگاهی، یعنی یادگیری است. آموزش، پژوهش و عرضه ی خدمات تخصصی توسط موسسات آموزش عالی تا حدود زیادی به پویایی برنامه های درسی وابسته هستند. برنامه های درسی موجود در نظام دانشگاهی، به تربیت دانش آموختگان ماهر«که پس از فارغ التحصیل شدن بتوانند متناسب با نیازها و ضرورت های جامعه جذب بازارکار شوند»تجهیز نشده اند. از این رو پژوهش حاضر درصدد بررسی علل شکاف میان برنامه درسی قصد شده وکسب شده(موجود) می باشد. بنابراین نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، پدیدارشناسانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان حوزه برنامه درسی و آموزش عالی بودند که با توجه به ماهیت پژوهش، حدود هشت نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، روش غیر تصادفی هدفمند بود. ابزار پژوهش شامل مصاحبه ساختار یافته با چهار سئوال باز پاسخ بود. یافته های حاصل از مصاحبه نشان داد عدم تخصص افراد درتدوین برنامه درسی، کمبود منابع (انسانی، فنی، مادی)، عدم اعتقاد تربیتی راسخ اعضای هیأت علمی دانشگاه ها نسبت به نقش برنامه درسی، عدم آشنایی با کاربردهای برنامه درسی در محیط زندگی و کاری، عدم وضوح و شفافیت اهداف، عدم درک وفهم اهداف، عدم برانگیزانندگی محتوای برنامه درسی ، عدم آموزش صحیح استادان در خصوص اهمیت اجرای صحیح برنامه های درسی، نبود نظارت وارزشیابی استاندارد از سوی مدیران دانشگاهی، عدم وجود امکانات کافی برای برخی دروس کارگاهی و آزمایشگاهی، نبود نظام صحیح ارزشیابی عملکرد استادان، انتصاب افراد غیر متخصص در پست های مدیریتی مربوط به حوزه آموزش، آرمانی دور از دسترس بودن برخی از برنامه های درسی و عدم تطابق آنها با واقعیت های موجود وملموس در جامعه و دانشگاه وعدم شور وشوق ورغبت دانشجویان جهت کسب برنامه درسی قصد شده از مهمترین دلایل شکاف بین برنامه درسی قصد شده و کسب شده می باشد.
آسیب شناسی نظام یاددهی- یادگیری دانشکده های فنی و حرفه ای تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش آسیب شناسی نظام یاددهی- یادگیری دانشکده های فنی و حرفه ای تهران بود. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشکده های فنی و حرفه ای تهران تشکیل می داد که تعداد آن برابر آمار به دست آمده 17437 دانشجو بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه برابر با 376 نفر و بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس نظام جامع یاددهی - یادگیری استفاده شده است. مقیاس مذکور بر اساس طیف 5 درجه ای لیکرت طراحی شده است که مشتمل بر سه بعد مفهومی، ساختاری و عملکردی بوده که نظام جامع یاددهی- یادگیری را در آموزشگاه های فنی و حرفه ای تهران موردبررسی قرار می داد بعد مفهومی شامل مؤلفه های «موضوع و محتوای یاددهی- یادگیری، چیستی یاددهی- یادگیری، چگونگی یاددهی- یادگیری و اصول یاددهی- یادگیری»، بعد ساختاری شامل مؤلفه های «جهت گیری راهبردی، طرح سیستم یاددهی- یادگیری و فرهنگ یاددهی- یادگیری» و بعد عملکردی شامل مؤلفه های «اجرای فرایند یاددهی- یادگیری، رهبری و مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری و ارزیابی اثربخشی یاددهی- یادگیری» می باشد. بررسی نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تک متغیره و به کمک نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل سؤال ها نشان داد در بعد مفهومی مؤلفه های چگونگی یاددهی- یادگیری و اصول یاددهی- یادگیری، در بعد ساختاری مؤلفه های جهت گیری راهبردی، طرح سیستم یاددهی- یادگیری و فرهنگ یاددهی- یادگیری و در بعد عملکردی مؤلفه های اجرای فرایند یاددهی- یادگیری، رهبری و مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری و ارزیابی اثربخشی یاددهی- یادگیری از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و تنها در بعد مفهومی مؤلفه های «موضوع و محتوای یاددهی- یادگیری و چیستی یاددهی- یادگیری» از وضعیت مناسب برخوردار بودند. به عبارتی می توان گفت در هر سه بعد مفهومی، ساختاری و عملکردی نظام یاددهی –یادگیری جاری در دانشکده های فنی و حرفه ای تهران نقص و آسیب وجود دارد.
ارزشیابی کیفیت عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
104 - 122
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی در سطح دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران انجام گرفت. برای این منظور از مقیاس طراحی شده توسط محققین که هفت عنصرِ هدف، محتوا، رسانه، طراحی، سازماندهی مواد یادگیری، راهبردهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابیِ برنامه درسی آموزش الکترونیکی را می سنجید استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش متشکل از 702 نفر از دانشجویان دانشگاه های صنعتی امیرکبیر، شیراز، صنعتی اصفهان و دانشکده علوم حدیث شهرری بودند. یافته های حاصلاز اجرای آزمون تک نمونه ای بر داده های پژوهش نشان داد که دانشگاه های مورد مطالعه از نظر کیفیت عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی وضعیتی بالاتر از حد متوسط دارند. به علاوه، یافته ها حاکی از آن بود که بعد «پداگوژیک» پس از بعد «طراحی محیط ارائه»، بهترین وضعیت را در بین ابعاد تشکیل دهنده آموزش الکترونیکی در سطح آموزش عالی ایران داراست، هرچند این برتری بیانگر وضعیت مطلوب برای ابعاد یاد شده در نظام آموزش الکترونیکی کشور ما نیست.
سیر تحول برنامه های درسی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
41 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تبیین سیر تحول برنامه های درسی در نظام آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش کیفی از نوع تاریخی است که تلاش نموده با بهره گیری ازمنابع و مستندات در دسترس و مصاحبه با خبرگان حوزه برنامه درسی و حوزه آموزش عالی سیر تحول برنامه های درسی را در پنج بعد به مثابه فرایند، به مثابه نظام، به مثابه رشته تحصیلی، به مثابه حرفه و به مثابه دانش در دوره های عمل گرایی، مذهبی- فرهنگی، تمرکزگرایی، تمرکززدایی، اسلامی سازی، تحول در علوم انسانی با دیدگاهی تحلیلی نشان دهد. حوزه پژوهش کلیه متون، پژوهشهای انجام شده و اسناد مربوط به برنامه های درسی ونتایج حاصل از مصاحبه با مطلعین کلیدی حوزه آموزش عالی و حوزه برنامه درسی بود، ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات واستخراج بند ها مرتبط با موضوع پژوهش، فیش های تحقیق بودند که همه توسط محقق ساخته شدند،سپس داده های گردآوری شده از طریق تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که برنامه درسی در نظام آمروزش عالی تاکنون جهت گیری های متفاوتی را پشت سر گذاشته است. تجربه ایی که از دوره ها برنامه ریزی درسی دانشگاهی قبل و بعد از انقلاب اسلامی حاصل می شود گذار از نظام برنامه ریزی درسی نسبتا مستقل دردوره قبل ازانقلاب به نظام متمرکز افراطی بعد از انقلاب و در دوران فرهنگی-مذهبی وتمرکزگرایی و سر انجام به سمت واگذاری اختیارات نسبی برنا مه درسی در دوره تمرکززدایی می باشد.
عوامل مؤثر بر خودکارآمدی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققانی که در زمینه های مختلف آموزشی کار می کنند متوجه می شوند که افکار و اعتقادات دانشجویان نقش مهمی در فرآیند یادگیری بازی می کنند. خودکارآمدی به عنوان یک عنصر کلیدی از نظریه شناختی اجتماعی به نظر می رسد که متغییر مهمی باشد! چرا که، انگیزه و یادگیری دانشجویان را تحت تأثیر قرار می دهد. این تحقیق با بررسی ادبیات تجربی به نقش خودکارآمدی دانشجویان در آموزش پرداخته است. این تحقیق بر روی این سؤال متمرکز شده است عواملی که خودکارآمدی دانشجویان را در آموزش عالی تحت تأثیر قرار می دهند، کدامند؟ برای این منظور به روش آنلاین، تعداد 32 مقاله از مطالعات خارجی که مطابق با معیارهای تحقیق بود، انتخاب گردید و با دادن ویژگی های مشخص به هر مطالعه، کد گذاری شده اند. روش تحقیق به صورت روایتی و کیفی و استخراج از نتاج یافته ها می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه های آموزشی امکان افزایش خودکارآمدی دانشجویان را دارند و اساسا ثابت شد که برنامه های آموزشی مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی در این مورد موفق تر می باشند. به نظر می رسد که عوامل متعددی، خودکارآمدی دانشجویان را تحت تأثیر قرار می دهند و مدارک قوی ارائه شده از منابع اصلی خودکارآمدی، جهت گیری اصلی را برای تحقیقات آینده نشان می دهد.
طراحی مدل اساتید در برنامه درسی بین المللی آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
131 - 145
حوزه های تخصصی:
اساتید به عنوان نمایندگان اصلی برنامه های درسی مهمترین عامل در برنامه درسی بین المللی دانشگاه ها هستند.لذا پژوهش حاضر در صدد طراحی مدل اساتید در برنامه درسی بین المللی آموزش عالی ایران بوده است.این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع مقوله بندی قیاسی از دیدگاه اساتید و صاحب نظران برنامه درسی وبا شیوه نمونه گیری هدفمند به صورت فیش برداری از متون انجام شده است.در فرایند کد گذاری نظرات ارایه شده توسط متخصصان وصاحب نظران برنامه درسی به مفاهیم مجزا تفکیک شدند وسپس مفاهیم مشترک هم دسته گشتند ودر دسته های مجزا قرار گرفتند و مولفه باورها ونگرش ها،غنی سازی صلاحیت های حرفه ای-تخصصی،دانش وآگاهی های علمی-تکنولوژیکی،اقتصادی ،سیاسی وفرهنگی،موانع سیاسی،اقتصادی ومدیریتی به عنوان تم های اصلی شناسایی شدند و این تم ها به همراه تم های فرعی هم دسته آنها در مدل تحلیلی به صورت مجزا دسته بندی شده اند.در فرایند کد گذاری نظرات استخراج شده به مفاهیم مجزا تفکیک شدند وسپس مفاهیم مشترک در دسته های مجزا قرار گرفت. ودر مدل نهایی مولفه ها به صورت مجزا و در غالب مدل های تحلیلی ارایه گردید.
تحلیل عملکرد آموزشی مدیران دانشگاه های استان گلستان بارویکردرهبری هم افزایی (سینرژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
853 - 868
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش رهبری هم افزایی(سینرژی) مبتنی برعملکردآموزشی مدیران در دانشگاههای استان گلستان است.این پژوهش از نظرهدف کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شد.جامعه آماری آن را کلیه مدیران سطوح مختلف دانشگاهی به تعداد 395نفر وروش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 193نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های محقق ساخته رهبری هم افزایی وعملکرد آموزشی مدیران دانشگاههااستفاده شد. پایایی پرسشنامه ها برای همه متغیرها تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی از آزمون tمستقل استفاده شد.یافته ها نشان داد رهبری هم افزایی در ابعاد چهارگانه خود بر عملکرد مدیران دانشگاههای استان گلستان تاثیر دارد. دراین نوع رهبری بعدرفتاررهبری بیشترین تاثیررادرعملکردمدیران دارد. بعدازآن باورها،ارزشهاودیدگاههااثرقابل توجهی برعملکردآموزشی داشته است. ساختارسازمانی و نیروهای بیرونی درجات سوم وچهارم را از نظر تاثیر برعملکرد دارامیباشند. همچنین بهترین عملکردآموزشی مربوط به دانشگاه علوم پزشکی گلستان می باشد.