هدف از پژوهش حاضر طراحی و تبیین مدل فرایندی مرجعیت علمی در آموزش عالی ایران بوده است. در این پژوهش از روش آمیخته اکشتافی (کیفی کمی) از نوع کاربردی، به روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری در مرحله کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، 10 نفر از افراد دارای شرایط مرجعیت درگذشته علمی ایران بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است و در مرحله دوم اساتید و صاحب نظران آموزش عالی شامل کلیه اعضای کمیته های علمی فعال در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، شامل 176 نفر که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای موردمطالعه قرارگرفته اند. در مرحله اول تحقیق موضوع اتکاپذیری پژوهش توسط محقق رعایت شده و در مرحله دوم ضریب آلفای کرون باخ محاسبه شده که عدد 89/0 به دست آمده است. یافته های کیفی شامل مراحل پیدایش با پنج بعد، رشد و پرورش با شش بعد، تعامل با چهار بعد و تکامل با پنج بعد شناسایی گردید؛ و در پایان با استفاده از نرم افزار لیزرل[1] مراحل فرایندی و ابعاد مورد آزمون قرار گرفت. مشخص گردید؛ بیشترین تأثیر تجربه محیط های علمی جدید و یادگیری مناسب با میانگین رتبه ای 82/3 و کمترین تأثیر مربوط به وجود فضا و محیط سیاسی برانگیزاننده و تقویت کننده فعالیت های علمی با میانگین رتبه ای 19/2 است. نتایج پژوهش نشان داد نظر به نقش مرجعیت علمی در افزایش توان رقابتی کشور و همچنین جایگاه آن در اسناد بالادستی، ضرورت دارد با انجام برنامه های عملیاتی مناسب برای توجیه و آگاه سازی مدیران علمی کشور و به تبع آن همه دانش پژوهان شایسته از طریق برگزاری سمینارها و مجلات و انجمن های علمی و صداوسیما اقدامات کافی به عمل آید. [1] .Lisrel Software