مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
روایت
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۱
حوزه های تخصصی:
امروزه مهمترین عنصر سازمان، نیروى انسانى است و چون همه نیروهاى انسانى سازمان، کارآمد نیستند، از اینرو، نمىتوان به هر یکى از آنها، هر کارى را واگذار کرد، بلکه باید افراد را بر اساس معیارهاى خاص گزینش کرد. بر این اساس، مسئله شایستهسالارى مطرح مىشود. شایستهسالارى عبارت است از: واگذارى کارى به افراد، تحت شرایط، معیارها و شاخصهاى خاص. البته شایستهسالارى از نظر قرآن کریم داراى معیارهایى ویژه مانند ایمان، تقوا، علم، عدالت، راستگویى، بصیرت بینش سیاسى، اخلاق نیکو، رفق و مدارا، قاطعیت، انتقادپذیرى، تغافل، ایجاد امیدوارى، صبر و استقامت مىباشد که در این نوشتار مورد بررسى قرار مىگیرند. این مقاله با روش توصیفى ـ تحلیلى و با ابزار فیشبردارى، به مطالعه متون تفسیرى پرداخته و هدف از آن، استخراج معیارها و ملاکهاى شایستهسالارى است.
روایت شناسی: موارد خاصی از بازاندیشی خویشتن زنانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاش می کند تا با تحلیل گروه های خاصی از زنان ایرانی، بازاندیشانه بودن زندگی مدرن و بازاندیش بودن کنشگران آن را با نگاه ویژه به بازاندیشی خویشتن به مثابه مصداق بازاندیشی زندگی مدرن و کنشگران آن به تصویر کشد. در این مقاله گروه های خاصی از زنان نیز از جمله اقشاری در نظر گرفته شده اند که در سطوح مختلف عملکردهای بازاندیشانه داشته اند. از نظر ما نمود بازاندیشی در خویشتن در مواردی همچون رابطه با خود و اطرافیان، مراسم، بدن، ازدواج، اشتغال و مواردی دیگر در حوزه خصوصی و عمومی مرتبط با گروه های خاص زنان متبلور می شود. برای ترسیم بازاندیشی و تغییرات در خویشتن زنانه، از متون زن نوشته این گروه های خاص، همچون خاطرات و زندگینامه های زنانه و رمان های زن نوشته در باب زنان، استفاده کردیم تا روایت در باب این گروه های خاص زنان با توجه به آموزه های دی والت (1999) به زبان خود زنان باشد نه زبان دیگری آنان (مردان). در واقع، مساله اصلی این مقاله با این پرسش ها روشن تر می شود: چگونه این گروه های خاص زنان به روایت خودشان در فرآیند بازاندیشی قرار گرفته اند؟ در چه وضعیت هایی اقدام به بازاندیشی کرده اند؟ نمودهای این بازاندیشی را در کجا می توان دید؟ برای رسیدن به پاسخ با انتخاب نوشته هایی از این زنان، ابتدا تصویری از روند تغییرات بازاندیشانه در طی زمان ترسیم خواهد شد. از نظر ما در میان نوشته های فوق روندی از بازاندیشی در این گروه های خاص دیده می شود که در عرصه های مختلف زندگی آنان نمود پیدا کرده است. ما برای پرداختن به آنها، چهار تیپولوژی از بازاندیشی این زنان ارایه کرده ایم که عبارتند از: "فقدان بازاندیشی"، "بازاندیشی در مناسک"، "بازاندیشی در حوزه خصوصی" و در نهایت، "بازاندیشی در حوزه عمومی". این تحلیل احتمالا از اولین تحلیل های روایت گونه از بازاندیشی موارد خاص از زنان در تاریخ ایران است که امیدواریم به درک بهتر برخی از روابط اجتماعی ایران در ظرف تاریخ کمک کند و شناختی هر چند کم اما بدیع از این روابط فراهم کند.
چند آوایی در متون داستانی
حوزه های تخصصی:
مسئله چندآوایى در روایت، به ویژه در متون داستانى که توسط نظریه پردازانى چون میخاییل باختین m.bakhtine و اسوالد دوکروo.ducrot مطرح شده، به خواننده این امکان را مى دهد تا با نگرشى نو متن داستانى را نظاره کند، هر گفته را در ارتباط با گفته هاى دیگر قرار داده آن را همچون حلقه اى از زنجیره گفتار، در روایت کلى داستان به حساب آورد. هر نوشته اى مى تواند شامل گفتگویى تخیلى، واقعى، تفسیرى از جانب نویسنده یا راوى- که الزاما همان نویسنده نیست ولى پیام دهنده در متن است- ابراز عقیدهایى از طرف شخصیت داستان و غیره باشد. در بسیارى از روایت هاى داستانى به خصوص در قرن بیستم، این آواها به هم مى آمیزند و خواننده باید به عنوان دریافت کنندهء پیام، خود برداشت لازم را از متن بکند.
نقش روایی توصیف و خیالپردازی فضا نزد گوستاو فلوبر
حوزه های تخصصی:
گوستاو فلوبر تکنیک جدیدی را در توصیفات خود ابداع کرده است که تنها در روند داستان وقفه ایجاد نمی کنند. بلکه برعکس نقش روایت را نیز به عهده می گیرد و حوادث را به صورتی غیر مستقیم القاء می کنند. به این ترتیب توصیف از ضرب آهنگ خاص داستان پیروی می کند و با آن همراه و همگام می گردد.از سوی دیگر فضای دنیای محسوس با کنش داستان هماهنگ می گردد. و پیرامون دنیای درونی شخصیت ها شکل می گیرد و بر حسب خواسته ها و امیال آنها ساماندهی می شود. بنابراین نقش بندی فضا و توصیف کاملاً منطبق بر کنش داستان طراحی شده و تقریباً با آن عجین می گردد.
گویای خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان بینی صوفیان، آشکار دیالکتیکی است و این امر در آثار عرفانی و بخصوص در مثنوی مولوی مجال تجلی می یابد و از رهگذر نمادها و استعارات، صور گوناگون می پذیرد. آنچه به دنبال می آید، کوششی است زند آگاهانه برای تاویل و تفسیر داستان دژهوش ربا یا قلعه ذات الصور؛....
پژوهشی بر عنصر پیرنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"طرح یا پیرنگ یکی از عناصر پویا و زنجیره ای قصه، نمایشنامه و شعر (روایی) است. عناصر روایت وقتی پویایند که جزیی از پیرنگ روایت باشند. از میان عناصر گوناگون روایت پیرنگ اساسی ترین و با ثبات ترین عنصر آن است.
هر سکانس و هر بخش روایت دارای پیرنگ است که خود شامل آغاز، میانه و پایان است. در حقیقت، یکی از دلایلی که روایت ها همواره خوشایند مردم بوده اند، آراستگی و نظم و ترتیب درونی آنهاست. خواننده یک روایت انتظار دارد بعد از به پایان رساندن آن به حالت تعادل و آرامش فکری برسد. شاید بتوان گفت هر روایتی که چنین احساسی را در خواننده بیدار کند، دارای پیرنگ است. بدین منظور ابتدا سعی می کنیم پاسخی برای این پرسش بیابیم: چگونه می توان به روشی منطقی و علمی پیرنگ را در روایت یافت و آن را ارزیابی کرد؟ و آن گاه با بررسی دو اثر از صمد بهرنگی تلاش می کنیم به پرسش های زیر پاسخ گوییم: آیا این دو اثر ویژگی های یک پیرنگ ایده آل را دارند؟ آیا این دو اثر روایت هستند؟ اگر پاسخ منفی است، به چه دلیل؟ در واقع، هدف نگارنده، به نوعی، نشان دادن قواعد ساده ای است تا خواننده بتواند به کمک آن پیرنگ داستان را پیدا کند. همان طور که چامسکی نشان داد که چگونه جمله های پیچیده از جمله های ساده نتیجه می شوند، در رابطه با روایت هم می توان این اصل را به کار برد. و در این جا ما نشان خواهیم داد که چگونه می توان از ساختارهای پیچیده یک متن به اجزا ساده آن رسید"
کارکرد روایت در «ذکر بر دار کردن حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروپ در کتاب ریخت شناسی قصه های پریان کوشید تعریف روشنی از روایت ارائه دهد. به همین منظور پروپ سعی کرد رخدادهای اساسی هر روایت را بیابد و آنگاه از آنها فهرستی تهیه کند. وانگهی، وی این رخدادهای پایه را کارکرد نامید. در حقیقت، او براین اعتقاد است که قصه های مورد مطالعه او علی رغم شـــکل متفاوتشان دارای ساختار مشترکی اند. از نظر او کارکرد ساده ترین و کوچکترین واحد روایتی است. به عبارتی دیگر کارکردها سلسله ای از کنش های شخصیت های داستان و قصه اند که از کل آنها قسمت های متفاوت قصه تشکیل می شود. در این مقاله سعی می شود به عنصر طرح یا پیرنگ در «حسنک وزیر» از تاریخ بیهقی پرداخته شود، تا بدین وسیله نگارندگان مقاله بتوانند برای پرسش زیر پاسخ مناسبی پیدا کنند: چرا راوی در «حسنک وزیر» برای روایت داستانش از چندین راوی استفاده کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش، نگارندگان کار خود را با این فرض آغاز خواهند کرد: راوی از چندین راوی سود جسته است تا بتواند واقعیت پذیری این اثر ادبی را بیشتر کند (زیرا زبان مورد استفاده در این روایت، بیشتر زبانی ارجاعی است تا عاطفی، به همین خاطر، این روایت بیشتر میل به مصداق نشانه ها دارد، تا به خود زبان).
بررسی ساختار روایی در غزل فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۶ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
تحلیل روایت در هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله تحلیل روایت در هفت پیکر نظامی و مطالعه عناصر تشکیل دهنده روایت یعنی شخص روایت کننده، قهرمان/راوی ، مخاطب و نقش روایت است. بدین ترتیب ساختار حکایت های هفت شاهزاده خانم و هفت زندانی داستان که چرخه های حکایت اصلی یعنی منظومه هفت پیکر را تشکیل می دهند، در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته و به انواع و عملکردهای روایت و تنوع آواهای روایی موجود در این اثر پی برده خواهد شد.
بررسی چگونگی شکلگیری حسبحالنویسی تخیلی متأثر از نظریههای کوانتومی در آثار ژرژ پرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های جنجالی فیزیک مدرن دگرگونی های شگرفی را در ادبیات سده بیستم پی افکندند. رمان نویسان نوآور این دوره، با الهام از مفاهیم مکانیک کوانتومی، دغدغه های برامده از زیستن در دنیای مدرن را در قالب نوشتاری غیرخطی، ناهمگون و مبتنی بر تردید بیان می کنند. ژرژ پرک، با نگارش شرح حال زندگی خود، با عنوان W یا خاطره کودکی، نمونه خوبی از الگوبرداری از نظریه های کوانتومی را ارائه می دهد. این نویسنده در جستجوی هویت خویش، خاطرات کودکیش را می کاود و ماهیت آشفته و بی انسجام آن ها را نمایان می سازد. وی برای نشان دادن تاثیر ویرانگر جنگ بر هویت خویش، با در هم آمیختن خاطرات کودکیش و داستانی تخیلی، مکمل هایی متناقض را پدید می آورد. نیز با تردید در خاطراتش و توسل به اسناد قدیمی و گفته های دیگران، عدم قطعیت و احتمال گرایی را بر شرح حال زندگی خود حاکم کرده و شرح صادقانه وقایع را ناممکن می نمایاند. این عملکرد، نگاه نویسنده به ادبیات و دریافت او از ژانر حسب حال نویسی را روشن می کند.
عملکرد روایت در رمان کودکی، اثر ناتالی ساروت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکی، اثر اتوبیوگرافی ناتالی ساروت، نویسنده فرانسوی قرن بیستم است. در این اثر، ساروت با تداعی خاطرات، با زدودن مرز بین واقعیت و خیال، شاهکاری میآفریند تا دنیای آمیخته از هر دو عنصر را به خواننده عرضه بدارد. آن چه مایه موجودیت این رمان میشود، گسستن از سنت، ماهیت واقعی و شکل روایی آن است. ساروت در این اثر شکل تازهای از «من» نویسنده را ارایه میکند که گاهی در نقش کودکی ظاهر میشود تا وقایع را نقل کند؛ گاهی نیز به عنوان راوی در متن نقش میآفریند و حوادث را آگاهانه نقد و بررسی میکند. در این جستار سعی میشود به شیوه نوین روایت در کودکی اثر ساروت پرداخته شود تا بتوان برای پرسش زیر پاسخ مناسبی پیدا کرد: چرا ساروت برای بازگویی یادمانهای کودکانهاش از گفتوگوی درون متنی بین راوی و شخصیت استفاده کرده است؟ به موازات بررسی این مقوله، سعی شده است تا با پژوهشی در شیوه نگارش، ساختار اثر و ویژگیهای زبانشناختی و زمانی آن به تفاوتهای اساسی رمان نو با رمان سنتی اشاره شود.
بررسی تطبیقی و تحلیل ساختاری روایت یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت و روایت شناسی، که در روزگار ما توجه پژوهشگران و منتقدین بسیاری را در حوزه های مختلف به خود جلب کرده، در عرصه ادبیات نیز بخش وسیعی را به خود اختصاص داده است. بررسی متون ادبی از دیدگاه روایت شناسی، پژوهشگر را متوجه نکات ظریف و ارزنده ای می کند که جز از این راه، دستیابی به آنها میسر نیست. حال اگر یافته های روایت شناسان و ساختار گرایان را با نظر به این که از دل مکتب ساختارگرا نوعی دانش روایت شناسی ظهور کرده است، با هم در این بررسی به کار بریم، تجزیه و تحلیلی راهگشا و دقیق حاصل خواهد شد...
سیمای سیمین اهل قلم
حوزه های تخصصی:
نقش راوی و مخاطب در قصه های خواب صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواب پدیده ای ذهنی است که برای صوفیه به عنوان وسیله ای جهت ارتباط با جهان معنا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خواب در متون صوفیه شیوه ای است منحصر به فرد برای بیان و معرفی بسیاری از مضامین و اندیشه های کلیدی تصوف. خواب ها از نظر عرفا دارای بار دینی و معنایی ویژه ای هستند. خواب دیدن و دیده شدن در خواب، در ادبیات صوفیه یک سنت و قاعده است. اما خواب ها برای نمود و آشکار شدن در ادبیات صوفیانه از فرم روایی و داستانی استفاده می کنند. خواب های نقل شده در متون صوفیه، همگی دارای بن مایه های داستانی هستند. آن چه که شخص در خواب می بیند، هنگامی که برای دیگری نقل می شود، عناصر روایی را به خدمت خود می گیرد. این مقاله نگاهی اجمالی دارد به ویژگی های روایت خواب و نقش دو عنصر اساسی راوی و مخاطب در شکل گیری فرم داستانی خواب.
روایت در تفسیر تبیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در رابطة با نقش روایات در تفسیر آیات جای هیچگونه تردیدی نیست. جعل و دستکاری و ضعف در برخی از روایات هم از موضوعات شناخته شدهای است که همة دانشمندان و کارشناسان علوم اسلامی بر آن اذعان دارند. علم الحدیث را بر آن پایه نهادند تا روایات و اخبار را جرح و تعدیل نموده و درست و نادرست را با آن بسنجند. فقه که با عبادات عملی و زندگی دینی مردم سر و کار داشت آن را کاربردی کرد و بخوبی هم پرورید، تا جایی که نام علمالحدیث به اصول فقه شهرت یافت؛ اما حوزة تفسیر که پایهریزی و ساماندهی اعتقادات اسلامی را عهدهدار بود، نگاه حاشیهای بر آن افکند.
تفسیر تبیان که پایهگذار تفسیر جامع و از امهات آن در میان شیعه است، به قلم انسانی که قلّههای فقاهت را درنوردیده و با سرمایهای سرشار از علوم پیشنیاز قرآن، بر ساحت تفسیر نشسته است، تدوین و نگارش یافته است؛ از این رو از جایگاه و اهمیت ویژهای در بین تفاسیر شیعه برخوردار میباشد.
بیشتر روایات تفسیری، از تفسیر تبیان به دیگر تفاسیری که پس از آن نگارش یافتهاند، منتقل شده است. مروری بر شیوههای روایتپردازی شیخ طوسی در تفسیر تبیان، شاید سرآغازی بر پژوهشهای عمیقی در این وادی گردیده و پالایش روایات تفسیری را تسریع نماید. این جستار حاوی چنین رویکردی است.
جایگاه اسباب نزول در مسالک الافهام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شهید ثانی در مسالک الافهام به طور مستقل به علم اسباب نزول نپرداخته اما در مواردی از سبب نزولهای ذکر شده درباره آیات بهره گرفته؛ گاهی در خلال برداشت های خود به آنها توجه کرده و گاه در نقل و نقد نظرات دیگران به این اسباب اشاره می کند. در مجموع می توان گفت که شهیدثانی اسباب نزول را به عنوان ابزاری در تفسیر و برداشت از آیات پذیرفته است.
گونه های روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی گونه های روایتی و دیدگاه (Le Point de vue) بر اساس روشهای علمی پیشرفته درادبیات (روش ژپ لینت و لت) و کاربرد آن بر روی آثار نویسندگان ایرانی و فرانسوی ( بهرام صادقی، محمد هادی محمدی، صمد بهرنگی، هوشنگ مرادی کرمانی و آلبر کامو) می پردازد. قسمت پایانی مقاله ترجمه آزاد از کتاب Essaie de Yypolgie Narrative "point de vue " Le می باشد که البته، ترجمه خط به خط نیست و برای درک بهتر روش لینت ولت صحنه هایی از کتاب « بیگانه» ی آلبرکامو نیز به آن افزوده شده است.
کارکرد روایت در «یک هلو و هزار هلو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت دارای ساختاری است و اصطلاح ادبی که برای ساختار روایت بهکار میرود پیرنگ است. پیرنگ باید ابتدا، وسط و انتها داشته باشد. بر این باور هستیم که اگر عنصری از پیرنگ کاسته شود اساس داستان به هم میریزد. در این مقاله سعی میشود به عنصر طرح در «یک هلو و هزار هلو» پرداخته شود. چرا این عنصر و نه عناصر دیگر؟ زیرا با بررسی این موضوع نگارنده میخواهد بداند که این اثر ویژگیهای یک روایت را دارد یا نه؟ و چرا؟ به همین منظور ابتدا به تعریف روایت نزد ولادیمیر پروپ میپردازیم و آنگاه به بررسی این اثر میپردازیم تا بتوان پاسخی برای پرسشهای مطرح شده بهدست آورد.