مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
ذهن آگاهی
الگوی میانجیگری ذهن آگاهی در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی: یک رویکرد میانجیگری تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بهزیستی روانشناختی بر سلامت روانی و جسمانی افراد و اثرات مخرب احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی، این مطالعه به بررسی نقش میانجیگری ذهن آگاهی در رابطه بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی پرداخته است. همچنین، در این مطالعه نقش جنسیت در تعامل بین ذهن آگاهی و بهزیستی روانشناختی بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در بستر اینترنت انجام شد و تحلیل ها از نوع تحلیل رگرسیون تعدیلگری بود. نمونه ای شامل 412 بزرگسال علاوه بر ارائه اطلاعات جمعیت شناختی شامل سن و جنسیت، سه پرسشنامه شامل مقیاس احساس تنهایی، نسخه کوتاه بهزیستی روانشناختی و مقیاس ذهن آگاهی را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند 48% از واریانس بهزیستی روانشناختی در مدل ارئه شده تبیین می شود. تمامی اثرات مستقیم شامل اثر احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی، اثر احساس تنهایی بر ذهن آگاهی و اثر مستقیم ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی معنادار بود. همچنین، اثر غیرمستقیم احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی ازطریق ذهن آگاهی معنادار بود. به عبارتی، ذهن آگاهی نقش میانجیگری در تأثیر بین احساس تنهایی و بهزیستی روانشناختی دارد. احساس تنهایی با کاهش ذهن آگاهی به کاهش بهزیستی روانشناختی افراد منجر می شود. نتایج نقش تعدیل گری جنسیت در اثر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی را تأیید کردند؛ به طوری که تأثیر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی در میان زنان شدت بیشتری داشت. یافته های این مطالعه برای ایجاد راهکاری در جهت کاهش اثرات مخرب احساس تنهایی بر بهزیستی روانشناختی قابل بهره وری است .
تعیین رابطه ذهن آگاهی و سرمایه روانشناختی با سلامت روانی در معلمان ابتدایی شیروان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
17 - 42
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر بهبود کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی زنان سرپرست خانوار انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان کرمانشاه در سال 1397 بودند. از میان این زنان 30 نفر به روش هدفمند در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(QFQ) و سرسختی روانشناختی اهواز ((AHI مورد استفاده قرار گرفت. بعد از انجام پیش آزمون، گروه آزمایش در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای، آموزش تاب آوری بر اساس نظریه هندرسون را دریافت کرد. آنگاه پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری باعث افزایش معنادار میانگین نمرات مولفه های کیفیت زندگی (به جز مولفه های سلامت جسمانی و سلامت محیط) و سرسختی روانشناختی در زنان سرپرست شده است(001/0p<).
پیش بینی نشانه های افسردگی براساس روان رنجورخویی با توجه به نقش میانجی تاب آوری و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه یکی از مشکلات شایع و اساسی جوامع افسردگی است. افسردگی علاوه بر شیوع و نرخ عود بالا، هزینه های اقتصادی بسیاری هم به دنبال دارد. حتی وجود چند علامت خفیف از علائم افسردگی نیز می تواند منجر به کاهش معناداری در عملکرد افراد و ضعف وضعیت سلامت جسمانی و روانی شود. از این رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های افسردگی بر اساس روان رنجورخویی با متغیرهای میانجی تاب آوری و ذهن آگاهی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح همبستگی مبتنی بر روابط ساختاری، مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه ی مورد مطالعه، دانشجویان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 99-1398 در دانشگاه قم بوده که 266 دانشجو به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه ی افسردگی بک ویرایش دوم(BDI-II)، مقیاس تاب آوری کانر_ دیویدسون(CD-RISC)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی(FFMQ) و خرده مقیاس روان رنجورخویی مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو(NEO) را به صورت اینترنتی تکمیل کردند. در پایان، داده ها توسط نرم افزارهای SPSSوPLS تحلیل شد. یافته ها: نتایج ارتباط بین نشانه های افسردگی را با متغیرهای روان رنجورخویی، تاب آوری و ذهن آگاهی تایید کردند. همچنین نتایج نشان دادند روا ن رنجورخویی نیز با تاب آوری و ذهن آگاهی رابطه معناداری دارد. همچنین مدل پژوهش که عبارت است از پیش بینی نشانه های افسردگی بر اساس روان رنجورخویی با متغیرهای میانجی تاب آوری و ذهن آگاهی با برازش 0.90 تایید شد. نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش، ذهن آگاهی و تاب آوری رابطه ی نشانه های افسردگی و روان رنجورخویی را میانجی گری می-کنند. بر این اساس می توان از نتایج پژوهش حاضر در پیشگیری از ابتلا به نشانه های افسردگی و همچنین درمان آن سود جست.
رابطه ذهن آگاهی با خودکارآمدی خلاق در معلمان مدارس با نیازهای ویژه: نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی شهرستان 1400-1399 یزد بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی است که در آن روابط میان متغیرهای پژوهش در قالب بررسی مسیرهای یک مدل علّی مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه مورد پژوهش تمامی معلمان مدارس استثنایی شهر یزد بود، از این جامعه تعداد 200 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RISC، پرسشنامه ذهن آگاهی لانگر برای معلمان و پرسشنامه خودکارآمدی خلاق (CSEQ) بود. جهت بررسی مدل پیشنهادی پژوهش، از نسخه 22 نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. نتایج نشان داد که تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی نقش واسطه ای دارد. ذهن آگاهی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با نقش واسطه گری تاب آوری خودکارآمدی خلاق را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی می کند. همچنین، ذهن آگاهی به صورت مستقیم تاب آوری را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی کرده و تاب آوری نیز مستقیم خودکارآمدی خلاق را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی می کند. می توان نتیجه گرفت که تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی شهرستان یزد نقش واسطه ای را دارد.
اثربخشی درمان ترکیبی رفتاری و ذهن آگاهی بر درماندگی آموخته شده، تنظیم هیجان شناختی و فشار خون بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
159 - 167
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین عوامل مرگ و میر در جهان بیماری های مزمن پزشکی هستند. هدف پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد ترکیبی شناختی رفتاری و ذهن آگاهی بر درماندگی آموخته شده و تنظیم شناختی هیجان و فشارخون بیماران کرونر قلبی بود. پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران قلبی مراجعه کننده به مطب تخصصی قلب و عروق در شهر مشهد بود که از بین آنها حداقل 30 نفر و برای هر گروه 15 نفر از بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلبی ، در نیمه اول سال 1400 به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گرانفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، پرسشنامه درماندگی آموخته شده کوینلس و نیلسون (1388)، اندازه گیری فشارخون توسط دستگاه دیجیتال 44 BEURER-B استفاده شد. پس از تکمیل پرسشنامه های مزبور با استفاده از نرم افزار 26 SPSS به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شد. در همین راستا از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از اثر بخشی روش ترکیبی درمان شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی بر سه متغیر موردنظر است (05/0> P). مؤلفه های درماندگی آموخته شده، تنظیم شناختی هیجان و فشارخون به صورت ناکارآمد می توانند زمینه ساز و تداوم بخش بیماری قلبی باشند. لذا در کنار دارودرمانی می توان از مداخله ترکیبی شناختی رفتاری و ذهن آگاهی جهت جلوگیری از عود این بیماری مزمن استفاده کرد.
تاثیر آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودانتقادی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری فنیل کتونوری (PKU)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
229 - 237
حوزه های تخصصی:
وجود کودک با نیازهای ویژه در یک خانواده نوعی بحران به شمار می آید و والدین آنها تنش و فشار روانی فراوانی متحمل می شوند. هدف پژوهش حاضرتعیین اثر بخشی آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر خودانتقادی و اضطراب مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری فنیل کتونوری است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. 24 نفر از مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری PKU شهر قزوین در سال 1399 با توجه به معیار ورودی و به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 9 جلسه آموزش دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها ازپرسشنامه خودانتقادی (2004) و پرسشنامه اضطراب بک (1998) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره و تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که آموزش شفقت ورزی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودانتقادی و اضطراب مادران تاثیر معنادار داشته (p<0/01) و منجر به کاهش خودانتقادی و اضطراب مادران گردید. نتایج پژوهش دارای تلویحات کاربردی بوده و می تواند به عنوان یک شیوه درمانی در کاهش اضطراب و خودانتقادگری مادران کودکان PKU استفاده گردد.
مقایسه اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی-اجتماعی و ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
385 - 405
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش شایستگی هیجانی-اجتماعی و ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی دختران نوجوان بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود و جامعه آماری پژوهش دختران نوجوان در حال تحصیل در مقطع متوسطه دوم ناحیه 7 شهر مشهد در سال تحصیلی 1399 بود که از بین آن ها 45 دختر که در سرزندگی تحصیلی دارای نمره پایین تر بودند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش اول بسته آموزشی شایستگی هیجانی-اجتماعی لارسون و سمدل (2007، 2008) و گروه آزمایش دوم بسته آموزشی ذهن آگاهی ون سون و همکاران (2011) را در هشت هفته به مدت 90 دقیقه دریافت کردند. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این پژوهش جهت بررسی تفاوت های بین گروهی از تحلیل واریانس اندازه های مکرر چندمتغیره و تک متغیره عاملی با در نظر گرفتن عامل درون گروهی (آزمون) و بین گروهی (عضویت گروهی) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش شایستگی هیجانی-اجتماعی و ذهن آگاهی باعث افزایش سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان دختر شد (05/0=P)؛ همچنین نتایج نشان داد که بین اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی-اجتماعی و ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش شایستگی هیجانی-اجتماعی و ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی موثر است و تفاوتی بین میزان اثربخشی آنها وجود ندارد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی بر کاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی در راستای خانواده درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
501 - 522
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و فراشناخت برکاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی انجام گرفت. روش : روش این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش، بیماران مراجعه کننده به بیمارستان معتمدی و مرکز مشاوره روشنا سمنان در سال 1398 است که از آنان نمونه ای شامل 36 نفر انتخاب گردید و به طور تصادفی در سه گروه 12 نفری شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. در ابتدا پرسشنامه افکار وسواسیOBQ،گروه مطالعه شناخت اختلال وسواس فکری - عملی (2003) ، در هر سه گروه توزیع و پاسخها به عنوان نمرات پیشآزمون ثبت شد. سپس اعضای گروه های آزمایش اول، بر اساس پروتکل سیگال، ویلیامز و تیزدل (2002)، تحت مداخله ی"شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی" و اعضای گروه های آزمایش دوم، بر اساس روش درمان فراشناختی ولز (2008)، تحت مداخله ی "درمان فراشناختی" قرار گرفته و نهایتا برای افراد گروه های گواه، هیچ مداخله ای انجام نپذیرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره با نرم ا فزار SPSS-22 تحلیل گردید. یافته ها و نتایج : نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیر گذاری(P<0.01) هر دو رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی بر کاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی است. بعلاوه نتایج نشان داد که بین اثربخشى مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی بر کاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی تفاوت معناداری (P>0.05)وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق میتوان نتیجه گرفت که هر دو رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراشناختی بر کاهش افکار وسواسی بیماران اضطرابی تفاوتی با یکدیگرنداشته و میتوانند اثر بخش باشند.
اثربخشی آموزش مدل چهار عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی بر رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
612 - 631
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به افزایش جمعیت سالمندان ، مسائل سلامت و کیفیت زندگی این گروه سنی وخیم تر از هر سنی دیگر است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدل 4 عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی بر رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 473 از زنان سالمندی بود که در سال 1399 در آسایشگاه های سالمندان گیلان ساکن بودند. نمونه ای با حجم 45 نفر به شیوه هدفمند و با توجه به معیار های ورود و خروج انتخاب شد و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفری به ترتیب گروه آزمایشی ذهن آگاهی، گروه آزمایشی خود دلسوزی و گروه کنترل دسته بندی شدند. برای گروه آزمایشی اول 8 جلسه 2 ساعتی آموزش ذهن اگاهی بر اساس بسته کابات-زین و برای گروه آزمایشی دوم 8 جلسه 2 ساعتی آموزش خود دلسوزی بر اساس بسته گیلبرت، اجرا گردید(هر هفته یک جلسه) و در گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه های رضایت از زندگی دینر و همکاران، و تاب آوری کونور و دیوید سون، مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل 4 عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی باعث بهبود رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند گردید (05/0 > p )، و این تاثیر در مرحله پیگیری ماندگار بود(05/0 > p ). نتیجه گیری: بنا براین می توان از این مداخله به عنوان بخشی از مداخلات درمانی به طور موثر در مراکز سالمندان استفاده نمود.
معنای زندگی از مسیر ذهن آگاهی و عمل مسئولانه: مطالعه پدیدارشناسی بر روی دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس معنا در زندگی تجربه ای است که ره یافتن به آن برای انسان پر تشویش جامعه امروزی، امری خواستنی و مطلوب قلمداد می شود. این امر به سبب تأثیری که برخورداری از معنا بر رضایتمندی و شادکامی افراد دارد قابل توجه پژوهشگران حوزه سلامت روان قرار گرفته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانه روش ها و سبک هایی در زندگی افراد که منجر به تجربه معنا می شود صورت گرفته است. مطالعه حاضر پژوهشی از نوع کیفی به روش تحلیل درون مایه ای است که با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته در 5 گروه متمرکز و با مجموع تعداد 33 نفر، به بررسی تجربه دانشجویان ایرانی در مقاطع تحصیلی و سنی مختلف از احساس معنا و روش های دستیابی به آنها پرداخته است. راهبرد شش مرحله ای براون و کلارک (2006) برای استخراج درون مایه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این مطالعه در قالب یک درون مایه سایبانی «رهتوشه معنا»، دو درون مایه «ذهن آگاهی» و «عمل مسئولانه» و سه درون مایه فرعی «نگرش عاملیت»، «اقدام» و «استمرار» طبقه بندی و گزارش شده است. نتایج این مطالعه در راستای کمک به دسترس پذیر کردن تجربه معنا چه در قالب آموزش و چه درمان قابل استناد برای متخصّصین خواهد بود.
ارتباط صفات شخصیتی با ترس از تصویر بدنی در دانشجویان دختر: نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۱۲۰-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی ذهن آگاهی در رابطه با ویژگی های شخصیتی و ترس از تصویر بدنی در میان دانشجویان دختر بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد بود که در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری این پژوهش 509 نفر بود که به دلیل شیوع کرونا و مجازی بودن دانشگاه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها عبارت بود از: پرسشنامه شخصیت هگزاکو (HEXACO_60، اشتون و لی، ۲۰۰۹)، مقیاس ذهن آگاهی (MAAS، براون و رایان، ۲۰۰۳) و پرسشنامه ترس از تصویر بدنی لیتلتون(BICI، لیتلتون و همکاران، ۲۰۰۵ ). تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش با تحلیل مسیر توسط نرم افزار SPSS 26 و AMOS 24 انجام شد. نتایج نشان داد که مدل به خوبی برازش شده است. یافته های پژوهش نشان داد صفات شخصیتی بر ترس از تصویر بدنی در دانشجویان دختر اثر مستقیم دارد (0.001=P) و همچنین از طریق نقش میانجی ذهن اگاهی نیز بر ترس از تصویر بدنی اثر غیرمستقیم (0.001=P) دارد. در نتیجه برای افراد مبتلا به ترس از تصویر بدنی که صفات شخصیتی وظیفه شناسی، هیجانی بودن، برونگرایی و صداقت را دارند، مداخلات ذهن آگاهی مفید است.
پیش بینی فاجعه سازی درد براساس تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به سرطان: نقش میانجیگر هیجان های مثبت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری سرطان یکی از شایع ترین بیماری ها در دنیای امروز است که علاوه بر ایجاد مشکلات جسمی، مشکلات روانشناختی را برای بیماران به همراه دارد. یکی از این مشکلات فاجعه سازی درد می باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی فاجعه سازی درد با میانجیگری هیجان های مثبت در بیماران مبتلا به سرطان بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان بزرگسال (بالای ۱۸ سال) شهر کرمان در تابستان و پاییز سال ۱۴۰۰ بود که تعداد ۱۴۱ نفر از بیماران، به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد فاجعه سازی درد، فهرست عواطف و هیجان های مثبت پاناس، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون با کاربرد نرم افزارهای AMOS نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیرهای مستقیم تاب آوری (۰/۲۷-) و هیجان های مثبت (۰/۳۲-) به فاجعه سازی درد و نیز مسیرهای مستقیم تاب آوری (۰/۲۴) و ذهن آگاهی (۰/۱۶) به هیجان های مثبت معنی دار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر برازش خوب مدل نهایی پژوهش را نشان داد (NFI=۰/۹۹, CMIN=۰/۳۷۳). نتیجه گیری: نتایج نشان داد هیجان های مثبت در پیش بینی فاجعه سازی درد براساس تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی میانجی گری می کنند. پیشنهاد می شود درمانگران و موسسه های مرتبط با سرطان برنامه های درمانی مرتبط با این عوامل را در دستور کار خود قرار دهند.
پیش بینی کیفیت خواب در نوجوانان بر اساس نگرش ناکارآمد درباره خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۳۸-۱۵۲۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: اگر چه عوامل متعددی در سطح شناختی، صفات شخصیت، هیجانی و رفتاری با کیفیت خواب نوجوانان مرتبط شده اند اما تصویر جامعی در مورد آ ن ها وجود ندارد. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب بر اساس نگرش ناکارآمد به خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در نوجوانان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 329 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد درباره خواب (مورین و همکاران،1993)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (کوستا و مک کری، 1989)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، شاخص حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گارسکی و مک نالی، 1986)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان کودکان (گراس و جان، 2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و پرسشنامه کیفیت خواب (بویس و همکاران، 1989) استفاده شد. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان در ارتباط بین روان آزردگی گرایی، حساسیت اضطرابی، نگرش ها و باورهای ناکارآمد به خواب، اعتیاد به اینترنت و کیفیت خواب نقش میانجی دارد (0/001 >P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و ازاین رو به درمانگران بالینی متخصص حوزه سلامت نوجوانان توصیه می شود در مداخلات نقش این مؤلفه ها را مدنظر قرار دهند.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۳۲-۱۸۱۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: سوءمصرف مواد یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده رفتارهای پرخطر بوده و تأثیر آن در ظهور سایر آسیب های اجتماعی نمود عینی دارد و بخش قابل توجهی از سرمایه ها و امور را به خود اختصاص می دهد. با این حال روش های درمانی مختلف نتایج چندان موفقی در سازه های روانشناختی اعتیاد به همراه نداشته و بازگشت به مصرف مجدد در افراد ترک کرده همچنان شیوع بالایی دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمام مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد افیونی رباط کریم در سال 1399-1400 بود که در مراکز درمان سوء مصرف مواد این شهر تحت درمان بودند. از بین آن ها نمونه ای به حجم 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ده جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی ذهن آگاهی (کابات زین، 2002) قرار گرفتند. در نهایت داده ها به وسیله تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر هر سه متغیر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در گروه آزمایش تأثیرگذار است (0/0001 p<) و میانگین گروه آزمایش، به صورت معناداری بیشتر از میانگین گروه گواه است (0/0001 p<). نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل می توان گفت درمان ذهن آگاهی با کمک به افراد در تمرکز بدون قضاوت روی تجربیات در زمان حال، بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد مؤثر است؛ بنابراین می توان از درمان ذهن آگاهی در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود به عنوان گزینه مناسبی برای افراد دارای سوءمصرف مواد بهره برد.
رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش تعدیل کننده تاب آوری و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۴۸-۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تاب آوری و ذهن آگاهی در رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد بود. روش : طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد تحت پوشش بهزیستی شهر مشهد در سال 1399 تشکیل دادند. از این بین، 253 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر، پرسشنامه غربالگری رویدادهای استرس زای زندگی، و مقیاس ذهن آگاهی، توجه و هشیاری بود. داده ها با روش تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی تعدیل کننده رابطه بین رویدادهای استرس زا و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد بود، اما تاب آوری تعدیل کننده این رابطه نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که ذهن آگاهی به عنوان یک عامل محافظت کننده نقش مهمی در کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به اختلال مصرف مواد دارد. بنابراین، می توان از رویکردهای درمانی یا آموزشی متمرکز بر ذهن آگاهی از جمله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس برای کاهش پریشانی روان شناختی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد استفاده کرد.
بررسی نقش ذهن آگاهی و اشتیاق شغلی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ﭘﺮﺳﺘﺎران ﺗﻨﺶ زﯾﺎدی ﻣﺘﺤﻤﻞ می شوند ﮐﻪ می تواند آﺛﺎر ﻧﺎﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪی را در اﺑﻌﺎد ﻓﺮدی و حرفه ای ﺑﺮ ﺟﺎی ﮔﺬارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ذهن آگاهی و اشتیاق شغلی در پیش بینی کیفیت زندگی کاری پرستاران بود. روش: ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و از ﻧﻮع پژوهش های ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ می باشد. جامعه آماری در این پژوهش تمام پرس تاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان های دولت ی شهر تهران در سال 1400 بودند که 314 نفر به صورت در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. از مقیاس ذهن آگاهی، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری پرستاری و پرسشنامه اش تیاق ش غلی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ذﻫﻦ آﮔﺎﻫﯽ، کیفیت زندگی کاری همبستگی ﻣﺜﺒﺖ و معنی داری وﺟﻮد دارد و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﯿﻦ اشتیاق شغلی و کیفیت زندگی کاری ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ وﺟﻮد داشت. با در دﺳﺖ داﺷﺘﻦ ﻧﻤﺮات مؤلفه های ذهن آگاهی و اشتیاق شغلی ﭘﺮﺳﺘﺎران، می توان ﻣﯿﺰان کیفیت زندگی کاری آن ها را پیش بینی ﮐﺮد (001/0>p). ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی: با توجه ﺑﻪ ﻧﺘﺎﯾﺞ به دست آمده ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﺎ افزایش ذﻫﻦ آﮔﺎﻫﯽ و اشتیاق شغلی، ﻣﻬﺎرت کیفیت زندگی کاری ﭘﺮﺳﺘﺎران را ﺑﻬﺒﻮد ﺑﺨﺸﯿﺪ ﺗﺎ از ﻃﺮﯾﻖ آﮔﺎﻫﯽ از ﻫﯿﺠﺎﻧﺎت، از آن ها ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪ و ﻋﻤﻠﮑﺮدﺷﺎن ﺑﻬﺒﻮد ﯾﺎﺑﺪ.
اثربخشی درمان هیپنوتیزمی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ترمیم زخم و استرس ادراک شده بیماران پس از جراحی شکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
179 - 200
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیپنوتیزمی و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر ترمیم زخم و استرس ادراک شده بیماران پس از جراحی شکمی بود . روش: جامعه آماری شامل تمامی بیماران کاندید جراحی شکمی بستری شده در بیمارستان گلستان شهر تهران بود. 75 نفر از این بیماران با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به شکل تصادفی در 3 گروه مطالعاتی قرار گرفتند. گروه اول، مداخله 8 جلسه ای درمان هیپنوتیزمی و گروه دوم، مداخله 8 جلسه ای MBSR دریافت کرد و گروه سوم به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها با استفاده از مقیاس زخم بیتس - جنسن (بیتس - جنسن و ساسمن، 2012) و پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983) انجام شده و تجزیه و تحلیل آنها نیز به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادند که درمان هیپنوتیزمی و MBSR بر ترمیم زخم و استرس ادراک شده بیماران پس از جراحی شکمی تاثیر دارند (001/0<P) . نتیجه گیری: درمان هیپنوتیزمی و MBSR منجر به تسریع ترمیم زخم و نیز کاهش عوارض جانبی و استرس ادراک شده در مرحله پس آزمون و پیگیری در بیماران فوق می شوند. لذا می توان از این دو مدل درمانی به عنوان درمان کمکی جهت پیشگیری یا کاهش عوارض پس از جراحی شکمی استفاده نمود.
نقش ابعاد سرشت - منش و نوروتیسیزم در پیش بینی تنظیم برانگیختگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
67 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش ابعاد سرشت و منش و نوروتیسیزم در تنظیم برانگیختگی بود. بدین منظور تعداد 300نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و علاوه بر اطلاعات دموگرافیک، به پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر (TCI)، مقیاس نوروتیسیزم (SPI-5)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF) و مقیاس برانگیختگی بدنی پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که الگوی دو عاملی برانگیختگی، از روایی سازه مناسبی برخوردار است. همچنین نتاسج نشان داد بین پشتکار و خودفراروی با باور به آگاهی از احساسات همبستگی مثبت و بین خودراهبری و باور به آگاهی از احساسات، رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین پشتکار و خود فراروی با باور به تغییر آگاهی رابطه مثبت و بین نوروتیسیزم و آسیب پرهیزی با باور به تغییر آگاهی رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین خودراهبری، همکاری و خودفراروی با ذهن آگاهی رابطه مثبت و بین نوروتیسیزم، نوجویی و آسیب پرهیزی با ذهن آگاهی رابطه منفی وجود دارد. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای خودفراروی، پشتکار، خودراهبری و پاداش- وابستگی توانستند تنظیم برانگیختگی را از طریق عامل باور به آگاهی از احساسات به طور معنی داری پیش بینی کنند. متغیرهای خودراهبری، خودفراروی، پشتکار، نوروتیسیزم و آسیب پرهیزی هم توانستند تغییرات تنظیم برانگیختگی را از طریق عامل باور به تغییر آگاهی پیش بینی نمایند. از طرفی متغیرهای نوروتیسیزم، آسیب پرهیزی و خودراهبری توانستند تغییرات تنظیم برانگیختگی را از طریق ذهن آگاهی به طور معنی داری تبیین نمایند. در کل می توان چنین نتیجه گرفت که جنبه های روانی- بیولوژیکی شخصیت می توانند نقش مهم و مؤثری در تنظیم برانگیختگی داشته باشند.
اثر مداخلۀ مبتنی بر ذهن آگاهی در بافت آموزشی بر اهما ل کاری و سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون تأثیر برنامه آموزشی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر نوجوان تهران بود. در یک پژوهش تجربی از نوع طرح پیش آزمون _ پس آزمون_ پیگیری با گروه گواه، 60 دانش آموز دختر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و سپس در غربال گری ثانویه با استفاده از فرم مصاحبه بالینی 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون مقیاس های اهمال کاری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی را تکمیل کردند و سپس در طول فرایند مداخله گروه آزمایش برنامه آموزشی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه گواه برنامه آموزشی مهارت های مطالعه را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. پس از پایان مداخله، هر دو گروه بار دیگر در مراحل پس آزمون و پیگیری یک ماهه به هر دو مقیاس پاسخ دادند. نتایج آزمون تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه آموزشی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی علاوه بر اینکه در قیاس با گروه گواه به طور کلی کاهش در اهمال کاری تحصیلی و بهبود در سرزندگی تحصیلی بیشتری نشان دادند، در طی زمان نیز این اثرگذاری برای گروه آزمایش حفظ شد که پایداری اثر مداخله را نشان می دهد. به طور کلی، نتایج این پژوهش از تأثیرگذاری برنامه آموزشی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مشکلات تحصیلی حمایت می کند و استفاده از این برنامه را توسط درمانگران و مشاوران تحصیلی در بافت آموزشی مستند ساخت.