مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۸۱.
۳۸۲.
۳۸۳.
۳۸۴.
۳۸۵.
۳۸۶.
۳۸۷.
۳۸۸.
۳۸۹.
۳۹۰.
۳۹۱.
۳۹۲.
۳۹۳.
۳۹۴.
۳۹۵.
۳۹۶.
۳۹۷.
۳۹۸.
۳۹۹.
۴۰۰.
ذهن آگاهی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت زناشویی است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز بود که از بین آن ها 196 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در سال 90-1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده ی پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا بود. این تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی با رضایت زناشویی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. این تحقیق نشان داد که ذهن آگاهی باعث افزایش رضایت زناشویی می شود و ازاین رو هم می توان گفت به کار بردن آن در خانواده درمانی می تواند باعث بهبود روابط زناشویی شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خستگی و درد مزمن زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: بسیاری از افراد مبتلا به ام اس نارضایتی خود را از برنامه های مدیریت درد گزارش می کنند و نیاز مبرمی به شناسایی مداخلات روان شناختی مؤثری که تجربه درد را کاهش می دهند وجود دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خستگی و درد مزمن زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. مواد و روش کار: روش پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام بیماران زن مبتلا به بیماری ام اس بود که در انجمن ام اس شهر تهران عضویت دارند. از این میان 45 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه اول و دوم آزمایش به ترتیب 10 جلسه درمان شناختی-رفتاری و 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند. گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه چندبعدی خستگی استمس (1996) و مقیاس رتبه بندی عددی درد ون کورف (1992) صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد دو مداخله درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش خستگی مزمن در زنان مبتلا به بیماری ام اس شدند (05/0>p)؛ در خصوص متغیر درد مزمن این اثر معنادار نبود (05/0<p). علاوه بر این، میان اثربخشی این دو مداخله تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0<p). بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند به گسترش گزینه های درمانی موجود برای مبتلایان به ام اس در کاهش خستگی و درد مزمن کمک شایانی نمایند.
بررسی نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های وسواسی جبری در زنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغیرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در مدل مذکور، متغیر ذهن آگاهی به عنوان متغیر برون زاد، کنترل و انعطاف پذیری شناختی به عنوان متغیرهای واسطه ای و نشانه های اختلال وسواسی-جبری به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل همه زنان 18سال به بالای ساکن شهرشیراز بود که از این میان 150نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های وسواسی جبری ییل براون، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) و کنترل و انعطاف پذیری شناختی بود. نتایج حاصل نشان دهنده این بود که ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری (35/0- = β) پیش بینی می کند. هم چنین انعطاف پذیری شناختی (24/0- = β) و کنترل شناختی (23/0- = β) پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی جبری بودند. ذهن آگاهی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار کنترل شناختی (80/0 = β) و انعطاف-پذیری شناختی (60/0 = β) بود و در نهایت انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تاثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد. ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری پیش بینی می کند. به علاوه انعطاف پذیری شناختی پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی-جبری است؛ به علاوه هر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد
تعارض زناشویی والدین و گرایش به سوءمصرف مواد نوجوانان: نقش تعدیل کننده افسردگی و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۲۶۶-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیل کنندگی افسردگی و ذهن آگاهی در رابطه بین تعارض زناشویی والدین با گرایش به مصرف مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان نوجوان پسر شهرستان نورآباد در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 329 نوجوان و والدین شان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض زناشویی، مقیاس استعداد اعتیاد، ویرایش دوم سیاهه افسردگی بک و پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی گردآوری و با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین ذهن آگاهی با گرایش به مصرف مواد رابطه منفی معنا داری و بین تعارض زناشویی والدین و افسردگی با گرایش به مصرف مواد نوجوانان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، بر اساس نتایج رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیل کننده افسردگی و ذهن آگاهی در رابطه بین تعارض زناشویی والدین و گرایش به مصرف مواد نوجوانان مورد تائید قرار گرفت. نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش تعدیل کننده افسردگی و ذهن آگاهی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین تعارض زناشویی والدین با گرایش به مصرف مواد نوجوانان تأکید دارد؛ لذا نتایج اهمیت کاربردی و نظری قابل ملاحظه ای در مداخله و پیشگیری از گرایش به مصرف مواد در بین نوجوانان پسر دارد.
اثربخشی آموزش تئوری ذهن بر کاهش علائم اختلال شخصیت مرزی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۴۶
179 - 165
حوزه های تخصصی:
اختلال شخصیت مرزی اختلالی چندبعدی است که با نارسایی های متعددی در روابط بین فردی، خود پنداره، کنشهای شناختی، هیجانی و رفتاری مشخص می شود. باتوجه به اهمیت ابعاد آن هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تئوری ذهن بر کاهش علائم اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بود که دارای دو گروه کنترل و آزمایش بود و نمرات پیش آزمون طی فرایند تحلیل کنترل شد. جامعه آماری کلیه مراجعین دارای تشخیص اختلال شخصیت مرزی در کلینیک های منطقه 5 تهران در سال 1397 بود. نمونه آماری شامل 22 نفر از مراجعین دارای تشخیص اختلال شخصیت مرزی با استفاده از پرسشنامه اختلال شخصیت مرزی(STB) بود. انتخاب نمونه به روش دردسترس بود، سپس بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارش شدند. جهت تعیین اثربخشی مداخله از آزمون آنکوا با کنترل نمرات پیش آزمون استفاده شد. نتایج حاکی از اثربخشی مداخله بود و 37 درصد واریانس تفاوت دو گروه به علت مداخله بود. جهت مقایسه متغیرهای وابسته در دو گروه و بررسی فرضیه های فرعی از آزمون مانکوا استفاده شد. طبق نتایج بصورت کلی بین دو گروه در متغیرهای وابسته تفاوت معناداری وجود داشت و اثربخشی درمان حدود 49 درصد بود. طبق نتایج، آموزش تئوری ذهن فقط در کاهش تکانشگری موثر بود و میزان اثربخشی آن 46 درصد بود. بنابراین فرضیه های فرعی اول و سوم رد؛ و فقط فرضیه فرعی دوم تایید شد.
بررسی اثربخشی مشاوره به شیوه ذهن آگاهی بر هوش هیجانی و سلامت روان زنان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
209 - 200
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و مداخله ای با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل 20 الی 45 سال مراجعه کننده به فرآموز خلیج فارس واقع در منطقه 3 شهر تهران بود که از میان آنها 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به دو گروه 15 نفره ی آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه ذهن آگاهی قرار گرفته و گروه کنترل درمانی را دریافت نکردند. جهت بررسی از پرسشنامه هوش هیجانی بار آن و سلامت روان GHQ استفاده شد. نتایج نشان داد مشاوره به شیوه ذهن آگاهی بر هوش هیجانی و سلامت روان و مؤلفه های آنها در زنان متاهل مؤثر می باشد. بر این اساس می توان از مشاوره به شیوه ذهن آگاهی در کلینیک های روانشناسی استفاده نمود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان کارمندان 115 دانشگاه علوم پزشکی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
250 - 240
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان در کارمندان 115 دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان 115 دانشگاه علوم پزشکی بابل به تعداد 90 نفر در سال 1397 بوده و حجم نمونه برای هر گروه آزمایش و کنترل 15 نفر و در مجموع 30 نفر در نظر گرفته شد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار و گروه آزمایش تحت 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی قرار گرفت. ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه تنظیم شناختی _ هیجانی نسخه کوتاه (2006) بود. برای تجزیه تحلیل داده ها روش های آماری توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی) و آمار استنباطی تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان تأثیر مثبت دارد و آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش تنظیم هیجان می شود. این یافته ها ضرورت آموزش ذهن آگاهی در جامعه را نشان می دهد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
148 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی بود. طرح پژوهش همبستگی بود جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره، شهر تهران منطقه 16، به تعداد 1000 نفر، در سال 99-1400 بود. با توجه به جدول مورگان نمونه پژوهش حاضر را 275 نفر از زوجین شهر تهرانبود، که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. ابزار مورداستفاده در پژوهش مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز(CBM)، پرسشنامه پنج وجه ی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2009)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود جهت تجزیه وتحلیل داده ها از کلموگراف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد بین ذهن آگاهی با دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین بهزیستی روانشناختی با دلزدگی زناشویی رابطه رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین انعطاف پذیری با دلزدگی زناشویی رابطه رابطه منفی و معنادار وجود دارد همچنین ذهن آگاهی، بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی پیش بینی کننده48/ درصد از واریانس دلزدگی زناشویی می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی و فراشناخت در بهبود اضطراب، استرس، افسردگی و تنظیم هیجان زنان باردار: مرور سیستماتیک بر تحقیقات انجام شده در ایران
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم دی ۱۴۰۰ شماره ۴۳
192 - 187
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی و فراشناخت در بهبود اضطراب، استرس، افسردگی و تنظیم هیجان زنان باردار با استفاده از مرور سیستماتیک بر تحقیقات انجام شده در ایران، صورت گرفت. روش تحقیق مرور سیستماتیک بود. برای یافتن مقالات جستجوی اینترنتی در سایت پایگاه SID و با کلیدواژهای: ذهن آگاهی، فراشناخت و زنان باردار انجام شد. حاصل این جستجو 1442 مقاله علمی بود که با حذف 13 مورد تکراری، در نهایت 1429 مقاله علمی برای بررسی عنوان ها و چکیده ها وارد تحقیق شدند. با بررسی عنوان ها و چکیده ها بر اساس معیارهای خروج، 5 مقاله علمی جهت بررسی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی، اثربخشی مطلوبی بر روی افسردگی، اختلالات هیجانی و تنظیم هیجان در زنان باردار دارند و همچنین مداخلات مبتنی بر فراشناخت، اثربخشی مطلوبی بر بهبود اضطراب، استرس و فرانگرانی های زنان باردار دارند. پیشنهاد می شود که متخصصین بهداشت روان، برای بهبود اختلالات هیجانی و همچنین تنظیم هیجان زنان در دوران بارداری، از مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده نمایند. همچنین پیشنهاد می گردد برای درمان اضطراب و استرس دوران بارداری، از درمان های مبتنی بر فراشناخت استفاده شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزایش شادکامی و خوش بینی دانش آموزان دختر
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۴۵
109 - 92
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزایش شادکامی و خوش بینی دانش آموزان دختر انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر گله دار در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند، که ابتدا از بین مدارس ابتدایی این شهرستان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، یک مدرسه انتخاب شده و سپس از میان دانش آموزان این مدرسه، 40 نفر از دانش آموزان بر اساس معیارهای ورود به مطالعه به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 20 نفر) به صورت تصادفی قرار گرفتند. برنامه مداخله ای گروه آزمایش (آموزش ذهن-آگاهی) در 8 جلسه 90 دقیقه ای انجام شد. گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (1989) و خوش بینی شی یر و کارور (1985) استفاده شد. داده ها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر شادکامی و خوش بینی تفاوت معنا داری وجود دارد (01/0>P). با توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان بیان کرد که آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش شادکامی و خوش بینی دانش آموزان می گردد و می توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.
تاثیر ذهن آگاهی بر گرایش به ورزش در دانش آموزان مبتلا به اضطراب فراگیر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر ذهن آگاهی بر گرایش به ورزش در دانش آموزان مبتلا به اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر بروجرد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از میان آن ها، 56 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه 28 نفری (گروه آزمایش و گروه گواه) با گمارش تصادفی جایگزین شدند. سپس در مرحله پیش آزمون، همه آزمودنی ها پرسش نامه های گرایش به ورزش را تکمیل کردند. در مرحله بعد، گروه آزمایش طی 8 جلسه 2 ساعته (هفته ای یک جلسه) به مدت 2 ماه به صورت گروهی مداخله ذهن آگاهی را دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار Spss نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاصل از پس آزمون از هر دو گروه نشان داد، نمرات گرایش به ورزش گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون به طور معناداری بالاتر بود. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، مداخله ذهن آگاهی بر افزایش گرایش به ورزش دانش آموزان مبتلا به اضطراب فراگیر مؤثر است.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور بر آشفتگی روان شناختی و احساس گناه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کم توانی ذهنی، با مشکلات بسیاری همراه بوده و روش های درمانی متعددی برای آموزش مادران کودکان مبتلا به این اختلال معرفی شده است. آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور از روش های مؤثر و مهم کاهش مشکلات رفتاری مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور برآشفتگی روان شناختی و احساس گناه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در سال تحصیلی 1399-1400 است که در مدارس ابتدایی استثنائی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. با توجه به ساخت تحقیق و شرایط کنونی، برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. لذا نمونه آماری، شامل 48 تن از مادران دانش آموزان پسر ابتدایی بود که به صورت تصادفی (12 تن گروه آزمایش ذهن آگاهی، 12 تن گروه آزمایشی گشتالت، 12 تن گروه آزمایشی رویکرد معنوی - مذهبی و 12 تن گروه کنترل) با رعایت ملاک های ورود به پژوهش و با جایگزینی تصادفی درگروه های آزمایش وکنترل انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، مقیاس داس (1995) و مقیاس عاطفه خودآگاه (1992) استفاده شد. یکی از گروه های آزمایش برنامه آموزشی ذهن آگاهی (8 جلسه)، گروه بعدی برنامه آموزشی گشتالت (10 جلسه)، معنوی مذهبی (11 جلسه) وگروه کنترل برنامه، آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین آموزش گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی، نظریه گشتالت و رویکرد معنوی - مذهبی اسلام محور با گروه کنترل در آشفتگی روان شناختی و احساس گناه، تفاوت معناداری وجود دارد. گشتالت نسبت به بقیه درمان ها در کاهش احساس گناه مؤثرتر بود. همچنین ذهن آگاهی نسبت به بقیه در کاهش آشفتگی روان شناختی اثربخش تر بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی، گشتالت و رویکرد معنوی مذهبی می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش و بهبود مشکلات روان شناختی مادران دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند.
رابطه سلامت خانواده اصلی و ذهن آگاهی با رفتارهای فداکارانه، ادراک انصاف و تعهدزناشویی در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
17 - 28
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نهاد خانواده محل رشد و شکل گیری شخصیت انسان است و در طول زندگی انسان تأثیر ماندگاری دارد، از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی و ذهن آگاهی با رفتارهای فداکارانه، ادراک انصاف و تعهدزناشویی در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز بود. روش شناسی: جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانشجویان زن متأهل شهر اهواز در سال تحصیلی 98-1397 بود و نمونه شامل 320 نفر از دانشجویان زن متأهل بودند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های استاندارد بود که روایی و پایایی آن ها تایید شد. پایایی پرسشنامه ها بر اساس آلفای کرونباخ برای سلامت خانواده اصلی93/0، ذهن آگاهی 89/0، رفتارهای فداکارانه 94/0، ادراک انصاف 70/0، تعهد زناشویی 85/0 به دست آمد. روش تحقیق از نوع هبستگی کانونی است و نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS محاسبه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سلامت خانواده اصلی با رفتارهای فداکارانه و تعهد زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد و با ادراک انصاف رابطه معنی دار مشاهده نشد. بین ذهن آگاهی با رفتارهای فداکارانه و تعهد زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد و با ادراک انصاف رابطه معنی دار مشاهده نشد. همچنین مشخص شد در مجموعه اول سلامت خانواده اصلی قویاً با متغیر کانونی اول مرتبط است (991/0). بنابراین به نظر می رسد که متغیر کانونی اول بیشتر نشان دهنده سلامت خانواده اصلی است. در مجموعه دوم رفتارهای فداکارانه بالاترین همبستگی را با متغیر کانونی اول دارا است (663/0). نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت فردی که سلامت خانواده اصلی بیشتری دارد، رفتارهای فداکارانه بیشتری نیز خواهد داشت.
افسردگی دوران بارداری و بیخوابی در زنان باردار: نقش پیش بینی کننده نشخوار شبانه و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
171 - 184
حوزه های تخصصی:
دوران بارداری و ایام پس از زایمان، از حساس ترین دوران زندگی زنان محسوب می شود. این دوران به همان اندازه که از نظر جسمانی مورد توجه قرار می گیرد، از نظر روانی و اجتماعی نیز حایز اهمیت است اختلالات خواب و افسردگی از شکایات شایع دوران بارداری است. این اختلالات که در نتیجه تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی در حاملگی رخ می دهند از علل متفاوتی برخوردارند و می تواند زمینه ساز بسیاری از اختلالات حین بارداری باشد. هدف از انجام این پژوهش تبیین نقش نشخوار شبانه و ذهن آگاهی در پیش بینی افسردگی و بی خوابی است. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به کلینیک های زنان و زایمان شهر تهران بود که 136نفر از آنان به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های شدت بیخوابی، افسردگی ادینبورگ، برانگیختگی پیش از خواب و مقیاس تجدید نظر شده شناختی-عاطفی ذهن آگاهی استفاده شد. داده ها به روش رگرسیون، توسط نرم افزار SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بین بیخوابی و برانگیختگی قبل از خواب با افسردگی در زنان باردار رابطه مثبت وجود داشت. همچنین نشخوار شبانه رابطه مثبتی با هر دو متغیر افسردگی دوران بارداری و بیخوابی و ذهن آگاهی رابطه منفی با افسردگی دوران بارداری و بیخوابی دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با کاهش فرایندهای فکری نشخوارگونه میزان افسردگی کاهش می یابد، و مداخله های ذهن آگاهانه در خصوص بیخوابی و افسردگی، باعث بهبود و تنظیم استرس و حالات روانی در دوران پیش از زایمان می شود.
ارائه مدل علی اختلال وسواسی- بی اختیاری نوجوانان بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و فراشناخت با نقش واسطه ای ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواسی- بی اختیاری یکی از اختلال های شایع روانشناختی است که در نوجوانان شیوع نسبتاً بالایی دارد. این اختلال هزینه های اجتماعی و اقتصادی بسیاری را برای افراد مبتلا و جامعه ایجاد می کند و بر کارکردهای اجتماعی، تحصیلی و شغلی این افراد تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین علائم اختلال وسواسی- بی اختیاری بر اساس انعطاف پذیری روان شناختی و باورهای فراشناخت با نقش واسطه ای ذهن آگاهی انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر مقطعی و از نوع همبستگی بود. 225 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان الشتر در سال تحصیلی 98-1397با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارجمع آوری داده ها پرسش نامه فراشناخت، پرسش نامه وسواسی- بی اختیاری، پرسش نامه پذیرش و عمل و پرسش نامه ذهن آگاهی بود. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل، نشان از برازش قابل قبول مدل فرضی داشت. نتایج تحلیل مدل نشان داد متغیرهای پیشبین انعطاف پذیری روانشناختی و باورهای فراشناخت به صورت مستقیم و غیرمستقیم با میانجی گری ذهن آگاهی بر نشانه های اختلال وسواسی- بی اختیاری دارای تاثیر معنادار بودند (01/0>p ). همچنین متغیر ذهن آگاهی دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر اختلال وسواسی- بی اختیاری بود (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که انعطاف پذیری روانشناختی و تعدیل باورهای فراشناخت ناکارآمد می توانند نشانه های وسواس را کاهش دهد و در این بین ذهن آگاهی به عنوان متغیر میانجی بخشی از فرایند اثرگذاری در کاهش نشانه های وسواس است.
اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب مردان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
35 - 46
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری سالمندان مرد شهر دزفول در سال 1397 بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر مرد سالمند (60 تا 70 سال) بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 8 هفته و 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل شاخص کیفیت خواب پیترزبورگ و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بطور معناداری باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان گردید. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود انعطاف پذیری شناختی و کیفیت خواب سالمندان پیشنهاد داد.
نقش ذهن آگاهی در رابطه بین مهارت های ارتباطی با توانایی های شناختی، حل مسئله و آسایش روان شناختی در مادران دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در روابط بین مهارت های ارتباطی با توانایی های شناختی، حل مسئله و آسایش روان شناختی مادران دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم بود. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی- همبستگی با طرح معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را 571 نفر مادری بودند که فرزند دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اُتیسم آن ها در مدارس مختص اختلال طیف اُتیسم (11 مدرسه) و مدارس پذیرای اختلال طیف اُتیسم (5 مدرسه) در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند و نگهداری آن ها را برعهده داشتند. از بین مدارس فوق تعداد 7 مدرسه (5 مدرسه مختص اختلال طیف اُتیسم و 2 مدرسه پذیرای اختلال طیف اُتیسم) به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و مادران تمام دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم این مدارس که تعدادشان 230 نفر بود به عنوان گروه نمونه در نظر گرفته شدند و به پرسش نامه های توانایی های شناختی نجاتی (1392) سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) آسایش روان شناختی ریف (1989) مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) و ذهن آگاهی براون و رایان (2003) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. علاوه به راین، مهارت های ارتباطی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و به واسطه ذهن آگاهی با توانایی های شناختی، حل مسئله و آسایش روان شناختی مادران دارای دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اُتیسم رابطه مثبت و معنی دار دارد (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، لازم است بهبود مهارت های ارتباطی و مهارت ذهن آگاهی مادران دانش آموزان اختلال طیف اُتیسم، موردتوجه ویژه قرار گیرند. در جهت رسیدن به این مهم، پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی و دوره های توانمندسازی با هدف بهبود توانایی های شناختی، مهارت حل مسئله و آسایش روان شناختی این مادران با استفاده از پروتکل ها و روش های مجزا و تلفیقی، بسته های آموزشی خودیاری و یا جلسات آموزشی مناسب اجرا در مدارس، مؤسسات و مراکز مربوطه در اختیار جامعه هدف پژوهش حاضر قرار گیرد.
نقش واسطه ای بدتنظیمی راهبردهای ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
54 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای بدتنظیمی دو راهبرد ارزیابی مجدد و ذهن آگاهی در رابطه بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر است. تعداد 507 نفر از دانشجویان دانشگاه های تهران در سال ۱۳۹۸ در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-30)، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی (FFMQ)، زیر مقیاس ارزیابی مجدد از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد میان باورهای فراشناختی در مورد نگرانی با نشانه های اختلال اضطراب فراگیر رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین میان باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی و همین طور میان ذهن آگاهی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، رابطه منفی معنادار برقرار می باشد. لیکن رابطه راهبرد ارزیابی مجدد با باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر، معنادار نشد و تنها ذهن آگاهی بین باورهای فراشناختی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر نقش واسطه ای داشت. بنابراین توجه به باورهای فراشناختی و ذهن آگاهی می تواند به شناخت بهتر نشانه های اضطرابی و درمان کارآمدتر اختلال اضطراب فراگیر منجر شود.
نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 100 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1400 بود که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار، عاطفه مثبت و هماهنگی خود با هدف استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. در رگرسیون گام به گام، در گام اول متغیر ذهن آگاهی، وارد و در گام دوم، متغیر کمال گرایی ناسازگار اضافه شد و درنهایت، این مدل رگرسیونی توانست 37درصد از واریانس هماهنگی خود با هدف را پیش بینی کند. متغیر عاطفه مثبت نیز به دلیل عدم قدرت پیش بینی کنندگی وارد معادله رگرسیونی نشد. این یافته ها شواهد جدیدی را بر اهمیت انتخاب اهداف خودهماهنگ در زندگی و شناسایی عوامل مؤثر بر این انتخاب ارائه می دهد.
نقش ذهن آگاهی بر اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع کرونا ویروس، محدودیت های به وجودآمده، تعطیلی مراکز آموزشی، ناشناخته بودن و ابهامات شناختی این ویروس و نرخ مرگ ومیر ناشی از آن، اضطراب بالایی را به افراد وارد می کند. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای رابطه بین ذهن آگاهی و اضطراب کرونا با میانجی گری شفقت به خود و تعیین برازش مدل براساس داده های تجربی انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. 380 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه یزد (193 دختر و 187 پسر) با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های ذهن آگاهی، شفقت به خود و اضطراب کرونا به صورت آنلاین پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان دادند مدل مفروض با داده های تجربی برازش دارد؛ ذهن آگاهی به طور مستقیم بر اضطراب کرونا اثر معنی دار داشت. همچنین، اثر مستقیم شفقت به خود بر اضطراب کرونا معنی دار بود. افزون بر این، ذهن آگاهی به طور غیرمستقیم و ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود بر اضطراب کرونا تأثیر داشت.