مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
ذهن آگاهی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، کیفیت زندگی و باورهای فراشناختی بیماران مولتیپل اسکلروسیس بوده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل و جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس در شهر تهران در سال 1398 بوده است. به منظور نمونه گیری از این افراد تعداد 20 نفر در هر گروه(20نفر آزمایش و 20نفر کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و جلسات آموزش برای گروه آزمایش در 8 جلسه 2 ساعته با استفاده از برنامه 8 هفته ای ذهن آگاهی تیزدل و سگال و ویلیامز انجام شد و همه افراد به پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983)، کیفیت زندگی ویر و شربور(1992) و باورهای فراشناختی ولز و هاتون(2004) پاسخ دادند. یافته ها بر اساس روش تحلیل کوواریانس نشان داد که بین مؤلفه های استرس ادراک شده شامل ادراک منفی از استرس و ادراک مثبت از استرس پس از تعدیل اثرات پیش آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت وجود دارد. همچنین بین مولفه های کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمی؛ عملکرد اجتماعی؛ ایفای نقش هیجانی؛ سلامت روانی؛ سرزندگی و سلامت عمومی پس از تعدیل اثرات پیش آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت وجود دارد که این مقدار تفاوت ازنظر آماری معنادار می باشد و بین مولفه های باورهای فراشناختی شامل باورهای مثبت نگرانی؛ باورهای منفی کنترل پذیری؛ عدم اطمینان شناختی؛ نیاز به کنترل افکار و خودآگاهی شناختی پس از تعدیل اثرات پیش آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت وجود دارد که این مقدار تفاوت نیز ازنظر آماری معنادار می باشد به این معنا که پس از تعدیل اثرات پیش آزمون، آموزش ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده، کیفیت زندگی و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروسیس و مولفه های آنها تأثیر داشته است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت معنوی و فشار خون بیماران همودیالیزی شهرستان گرگان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری های مزمن کلیوی از جمله مشکلات سلامتی در دنیای امروز است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت معنوی و فشارخون بیماران همودیالیز بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه بیماران همودیالیز شهر گرگان در سال ۱۳۹۷ بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۴۵ نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی ۱ (پذیرش و تعهد)، گروه آزمایشی ۲ (ذهن آگاهی) و گروه گواه (هر گروه ۱۵ نفر) جایگزین شدند. در شرایط یکسان و هم زمان، پیش آزمون با پرسشنامه سلامت معنوی (SWB) از هر سه گروه به عمل آمد و فشارخون اعضای نمونه اندازه گیری شد. گروه های آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی (۸ جلسه ۶۰ دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت نکردند. سپس پس آزمون از هر سه گروه به عمل آمد. یافته ها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی در افزایش سلامت معنوی و کاهش میزان فشارخون مؤثر بوده اند (۰/۰۵>P). مقایسه میزان اثربخشی در این دو رویکرد تفاوت معناداری با هم نداشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده می توان گفت، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی باعث افزایش سلامت معنوی و کاهش فشار خون در بیماران همودیالیزی شده؛ لذا از این درمان ها در کنار درمان پزشکی این بیماران می توان استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی، آموزش شناختی- رفتاری و آموزش ترکیبی به مادران بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال کاستی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن آ گاهی، آموزش شناختی-رفتاری و آموزش ترکیبی به مادران بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر کرمان بود. روش: پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با سه گروه آزمایشی و کنترل بود. جامعه آماری کلیه کودکان پسر پایه های اول تا سوم دوره اول ابتدایی دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی شهر کرمان بود. حجم نمونه شامل 60 نفر ) 15 نفر در گروه آموزش ذهن آ گاهی، 15 نفر در گروه آموزش شناختی-رفتاری، 15 نفر در گروه آموزش ترکیبی و 15 نفر در گروه کنترل( که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مادران آنها تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه ی 20 سؤالی تنظیم هیجانی هافمن و همکاران ) 2016 ( و پرسشنامه ی 63 سؤالی کارکردهای اجرایی جیو ) 2000 ( بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج: نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نمره های 3 مرحله ی پیش آزمون-پس آزمون و آزمون پیگیری متغیرهای کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی فرزندان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی وجود داشت. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی روش آموزش ترکیبی به طور معناداری نسبت به دو روش آموزشی ذهن آ گاهی و شناختی رفتاری بر کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجانی، تأثیر بیشتری داشت.
نقش ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم هیجانی در سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل
حوزه های تخصصی:
هیجان ها و شیوه رویارویی با آن ها نقشی اساسی در روابط صمیمی داشته و در شکل گیری و تداوم این روابط سهیم هستند. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن نقش راهبردهای تنظیم هیجانی و ذهن آگاهی در سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل بود. بدین منظور 250 دانشجوی متأهل از میان دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار آن ها نهاده شد که از میان آن ها 216 شرکت کننده (165 زن؛ میانگین سنی 02/6 ± 38/26 و 51 مرد؛ میانگین سنی 09/4 ± 45/31) ابزارها را به صورت کامل تکمیل کرده و برگرداندند. ابزارها دربرگیرنده پرسشنامه تنظیم هیجانی ( ERQ )، پرسشنامه ذهن آگاهی ( MAAS ) و مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS ) بود. یافته ها نشان داد راهبرد سرکوبی با هر چهار مؤلفه (رضایت، همبستگی، توافق، محبت) و نمره کل سازگاری زناشویی رابطه منفی معنادار (01/0> P ) و راهبرد ارزیابی دوباره تنها با یکی از مؤلفه های (همبستگی) سازگاری زناشویی (01/0> P ) رابطه دارد. همچنین، میان ذهن آگاهی با همه مؤلفه ها و نمره کل سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0> P ) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد راهبرد سرکوبی و ذهن آگاهی قادر به پیش بینی مؤلفه های رضایت زناشویی (به ترتیب 20/0-= β و 32/0= β )، همبستگی (به ترتیب 16/0-= β و 24/0= β )، توافق (به ترتیب 20/0-= β و 24/0= β )، محبت (به ترتیب 30/0-= β و 34/0= β ) و نمره کل سازگاری زناشویی (به ترتیب 24/0-= β و 33/0= β ) هستند. نتایج نشانگر این است که سرکوبی هیجان ها منجر به کاهش سازگاری زناشویی شده و ذهن آگاهی بیشتر منجر به افزایش سازگاری زناشویی می شود.
ﻃﺮاﺣﯽ، ﺗﺪوین و روایاﺑﯽ برنامه ی آموزشی - توانمندسازی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برای بهبود کارکردهای اجرایی درکودکان دارای اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذهن آگاهی یکی از مداخله های اثر گذار در ارتقاء و بهبود کارکردهای اجرایی است، اگر چه این مداخله برای بزرگسالان دارای مستندهای محکمی است، اما برای کودکان کمتر به آن پرداخته شده است، این در حالی است که کودکان دارای نقص توجه /بیش فعالی در کارکردهای اجرایی با مشکل مواجه هستند. از پژوهش حاضر طراحی، ﺗ ﺪوین و روای ﯽ ی ﺎﺑﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣ ه ی آموزشی- توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨ ﯽ ﺑ ﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان دارای اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از نوع بنیادی است که در دو ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺟ ﺮا ﺷ ﺪ، در ﻣﺮﺣﻠه اول برای ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﺪوین ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ از روش توصیفی - ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺎ رویکرد ﺳﻨﺘﺰ ﭘﮋوﻫﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ استفاده شد. در مرحله دوم برای روایابی برنامه از روش های روایی ﺻﻮری، روایی ﻣﺤﺘﻮایی ﺑ ﻪ ﺷ ﯿﻮه کیفی و کمی با استفاده از پانل خبرگانی 10نفره و از دو ضریب نسبی روایی محتوا ( CVR ) و شاخص روایی محتوا ( CVI ) استفاده شد. حداقل و حداکثر میزان( CVR )برای هر ماده یا جزء برنامه (73/0 و 1) حداقل و حداکثر میزان( CVI ) برای هر ماده یا جزء برنامه به ترتیب (80/0 و 1) محاسبه شد. که در نهایت متوسط شاخص روایی محتوا ( S-CVI/Ave ) برای کل برنامه 91/0 به دست آمد. نتیجه این پژوهش منجر به تهیه یک برنامه آموزشی - درمانی درسه بخش 1-مبانی، 2-آگاهی به بیرون و 3-آگاهی به درون که شامل خرده عناصر تقویت توجه، تمرکز، هوشیاری نسبت به هیجانات، افکار، تکالیف، هدف و تکانه ها می باشد. این برنامه آموزشی- درمانی شامل 16 جلسه کودکان و 3 جلسه والدین، 120 کارت و 20 کاربرگ آموزشی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد ﺑﺮﻧﺎﻣ ه آموزشی -توانمندسازی شناختی ﻣﺒﺘﻨ ﯽ ﺑ ﺮ ذهن آگاهی ﺑﺮای ارتقاء کارکردهای اجرایی و کاهش نشانگان رفتاری کودکان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل بیش فعالی/ نقص توجه از روایی لازم ( S-CVI/Ave ) 91/0 برای کاربرد آموزشی و استفاده بالینی برخوردار است.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد با و بدون تجربه رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
467 - 482
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مهارت های ذهن آگاهی در افراد دارای تجربه و فاقد تجربه رابطه فرازناشویی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع مقایسه ای بود. از بین کلیه افراد متقاضی طلاق در دادگاه های شهر مشهد، تعداد 100 نفر ( 50 فرد دارای تجربه و 50 فرد فاقد تجربه رابطه فرازناشویی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه های راهبردهای تنظیم شناختی- هیجان و ذهن آگاهی گردآوری و با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در راهبردهای تنظیم هیجان و مهارت های ذهن آگاهی بین دو گروه تفاوت وجود دارد، به نحوی که در راهبردهای تنظیم شناختی مثبت، تمرکز مثبت مجدد، ارزیابی مثبت، برنامه ریزی، دیدگاه وسیع تر، پذیرش، عمل همراه با آگاهی، توصیف، مشاهده، قضاوت نکردن و واکنش نشان ندادن، نمرات افراد فاقد روابط فرازناشویی بالاتر از افراد دارای تجربه روابط فرازناشویی بود. از طرفی، گروه فاقد تجربه فرازناشویی در تنظیم شناختی منفی، سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعه آمیزی نمرات پایین تری کسب کردند. نتایج این پژوهش نشان داد مهارت های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان می تواند به عنوان عاملی بازدارنده در روابط فرازناشویی عمل کند و آموزش این مهارت ها برای زوجین پیشنهاد می شود.
بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر می باشد. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مراجعه کنندگان به کلینیک های روان درمانی سطح شهر مشهد بودند که به وسیله ی مصاحبه ی بالینی و پرسشنامه ی اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006) تشخیص این اختلال را گرفته بودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 30 نفر از افراد انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. متغیرهای پژوهش در مرحله پیش آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسشنامه باورهای وسواسی (OBQ) بود. پس از اتمام جلسات مداخله که طبق برنامه درمانی الگوی کابات زین و همکاران (1992) تنظیم شد متغیرهای پژوهش در مرحله پس آزمون در دو گروه موردسنجش قرار گرفت. نتایج آنکووا نشان داد که با 95 درصد اطمینان می توان گفت میانگین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای کیفیت خواب (965/5= F و 035/0=p) و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا (789/6= F و 035/0=p) متفاوت است و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی اینترنتی و آنلاین بر کیفیت خواب و افکار وسواسی ناشی از بیماری کرونا در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر مؤثر می باشد.
اثربخشی تمرین های ذهن آگاهی بر مولفه های تحول مثبت در نوجوانان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تأثیر منفی گسترده اضطراب در دوران نوجوانی، همراه با یافته هایی که نشان می دهد بیشتر اختلالات اضطرابی اولین بار در دوران کودکی یا نوجوانی است، نیاز به مداخله متمرکز بر نوجوانان را در این زمینه برجسته می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرین های ذهن آگاهی بر مولفه های تحول مثبت نوجوانی در نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان 13-11 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره آوین تهران در سال 1399-1398 دارای اختلالات اضطرابی که توسط روان پزشک مورد ارزیابی و تشخیص قرار گرفته و به روان شناس ارجاع داده شده اند، تشکیل دادند. از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند (15 نفر در هر گروه). به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تحول مثبت نوجوانی Geldof و همکاران (2014) و مقیاس اضطراب کودکان Spence (2007) استفاده شد. گروه آزمایش تحت هشت جلسه هفتگی 60 دقیقه ای آموزش تمرین های ذهن آگاهی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و با نرم افزار SPSS-22مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که نسبت F تحلیل کواریانس تک متغیری برای مولفه های تحول مثبت در همه مولفه ها بین گروه های آموزش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنادار دارد. بنابراین تمرین های ذهن آگاهی بر تمام مولفه های تحول مثبت تأثیر معناداری دارد (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به اثربخش بودن تمرین های ذهن آگاهی در مولفه های تحول مثبت پیشنهاد می شود چنین برنامه آموزشی به صورت بخشی از درمان های مدون مراکز مشاوره کودکان و نوجوانان دربیاید و با برگزاری کارگاه های آموزشی درمان گران در این زمینه از دانش کافی برخوردار باشند.
اثربخشی مراقبه ذهن آگاهی بر ادراک زمان و امواج مغزی با کاربرد تکلیف دوقسمتی زمانی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ادراک زمان مقوله ای است که کنجکاوی هوشمندانه بشر را برای دستکاری علمی و شناخت به راه می اندازد. این مطالعه با هدف بررسی اثرات ذهن آگاهی بر ادراک زمان و امواج مغزی با به کار بردن تکلیف دوقستی زمانی انجام شد. روش کار: این پژوهش با روش آزمایشی با گروه کنترل انجام شد و از پاییز 1397 تا 1399 به طول انجامید. نمونه گیری از 143 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات، به شیوه تصادفی انجام شد. 31 دانشجوی کارشناسی از نظر سلامت روانی و بیماری های مغزی توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-5-CV) ارزیابی شدند. توانمندی ذهن آگاهی شان بر مبنای پرسشنامه ذهن آگاهی Freiburg در حد متوسط بود، به دو گروه آزمایش 16 نفر و کنترل 15 نفر تقسیم شدند. برای گروه آزمایشی فایل صوتی 13 دقیقه ای ذهن آگاهی و کنترل فایل خنثی ارائه شد. تکلیف دو قسمتی زمان و ثبت توسط دستگاه آمپلی فایر Mitsar 19 کاناله، و توان امواج مغزی در باندهای فرکانسی مختلف قبل و بعد از ارائه متغیر مستقل در دو گروه در کانال های C3، C4، Cz، F3، F4، Fz و Pz محاسبه شد. یافته ها: نتایج نشانگر افزایش بتا، دلتا و تتا در کانال های مختلف بود. تغییرات آلفا به صورت متعارض به دست آمد. گاما و اندازه تتا به بتا کاهش معناداری در گروه آزمایش داشتند. یافته های رفتاری نشانگر افزایش تعداد پاسخ های طولانی (Percentage long response) و کاهش نقطه دوقسمتی زمان (Bisection point) بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که متغیر ذهن آگاهی با تغییر در اندازه های الکتروفیزیولوژیک فوق که نشانگر کاهش برانگیختگی، افزایش تمرکز به درون، افزایش مهار حرکتی و افزایش آگاهی بدنی و تنظیم هیجانی است در فرآیند پردازش شناختی ادراک زمان مؤثر بوده و موجب بیش تخمینی در ادراک زمان می شود.
پیش بینی سلامت روانی براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع جهانی COVID-19 بر سلامت روان اثر گذاشته و پیامدهای روان شناختی بسیاری به ویژه برای ورزشکاران به همراه داشته است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش پیش بینی سلامت روان براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-19 می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق را ورزشکاران نخبه استان گیلان در سال 1400 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و براساس معیارهای ورود و خروج با مراجعه به باشگاه های ورزشی و ادارات تربیت بدنی 95 نفر تعیین شد. ابزارهای تحقیق را ذهن آگاهی براون و رایان MMAS)) در سال 2007 و پرسشنامه SCL-90-Rدراگوتیس و همکارانش در سال 1999 تشکیل داد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و شاخص های پراکندگی و همچنین آمار توصیفی و آزمون های آماری همبستگی مانند پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام استفاده شد. از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مقیاس ذهن آگاهی و سلامت روان در ورزشکاران مرد و زن استان گیلان روانی با توجه به سن ارتباط وجود دارد (001/0≥ P). همچنین متغیر ذهن آگاهی پیش بینی کننده سلامت روان با توجه به جنسیت در ورزشکاران استان گیلان می باشد (001/0≥ P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که ذهن آگاهی می تواند پیش بینی کننده سلامت روان در مردان و زنان ورزشکار باشد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانِ با نقص بینایی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانِ با نقص بینایی (کم بینا و نابینا) شهر یاسوج بررسی شده است. روش: این پژوهش به روش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزانِ با نقص بینایی مدرسه شقایق شهر یاسوج است که در سال تحصیلی 1397-98 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش نیز شامل تمامی جامعه آماری (10 نفر مورد آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و 10 نفر دانش آموز که هیچ مداخله ای روی آنها انجام نشد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش آموزش مداخله ذهن آگاهی، پرسشنامه تاب آوری کونر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی مارتین و روبین (1995) بود. روش مداخله ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با نرم افزار Spss-21 و آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری در دو گروه با کنترل کردن اثر پیش آزمون، پس از شرکت در جلسه های مداخلات ذهن آگاهی نشان داد نمرات مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری دانش آموزانی که در گروه آزمایش شرکت داشتند، نسبت به آنهایی که در گروه کنترل جایگزین شده بودند، افزایش معناداری داشت (05/0 ≥ P). نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی می تواند رویکردی مؤثر در انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری افراد کم بینا و نابینا باشد.
نقش تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل سلامتی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران بهبود یافته از کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل سلامتی و ذهن آگاهی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران بهبودیافته از کووید 19 انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران بهبودیافته از کووید 19 در شهرستان اردبیل تشکیل دادند که 200 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های استاندارد تنظیم رفتاری هیجان (کرایج و گارنفسکی، 2019)، منبع کنترل سلامتی (والسون و دی ولیس، 1978)، پرسشنامه مهارت ذهن آگاهی کنتاکی (بیر و همکاران، 2004) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد کیفیت زندگی با تنظیم رفتاری هیجان، ذهن آگاهی و کنترل درونی همبستگی مثبت و با کنترل بیرونی همبستگی منفی دارد. ذهن آگاهی، تنظیم رفتار هیجان، کنترل بیرونی و کنترل درونی 64 درصد از کل واریانس کیفیت زندگی را تبیین کردند. این نتایج نشان می دهد تنظیم رفتاری هیجان، منبع کنترل درونی سلامتی و ذهن آگاهی در بهبود و افزایش کیفیت زندگی بیماران بهبود یافته از کووید 19 نقش موثری ایفا می کنند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۹۶-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر دارای رفتارهای خودآسیب رسان بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر که در سال تحصیلی 99-98 در مدارس دولتی منطقه 1 شهر تهران مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند، که از میان آنها 60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه مساوی (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2006) بود که در سه مرحله قبل، بعد و 2 ماه پس از جلسات اجرا شد. مداخلات درمانی برای گرو ه های آزمایش به مدت 8 جلسه برگزار شد، گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های به دست آمده از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که هر دو روش مداخله بر بهبود تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آن مؤثر بوده و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر است (01/0P<). همچنین نتایج آزمون t نشان داد بین میزان اثربخشی دو روش بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان دارای رفتارهای خودآسیب رسان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما اثربخشی ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مثبت و منفی بیشتر است (0001/0=P).
نقش اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری در پیش بینی سلامت روان دانش آموزان در دوره همه گیری کرونا ویروس 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کرونا ویروس 2019 بیماری عفونی تنفسی حاد با علائم اصلی تب، سرفه، و تنگی نفس شناخته می شود. این ویروس قدرت انتقال و کشندگی بسیار بالایی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری در پیش بینی سلامت روانی دانش آموزان طی همه گیری کرونا ویروس 2019 انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس متوسطه ناحیه دوم شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 220 دانش آموز مقاطع تحصیلی هفتم، هشتم و نهم بود که به روش نمونه گیری در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم کوتاه پرسشنامه سلامت روان (کیز، 2002)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، 2006) و مقیاس تاب آوری (کانر و داویدسون، 2003) بود. تحلیل داده ها توسط نسخه 24 نرم افزار SPSS و با استفاده با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری به صورت معناداری سلامت روانی دانش آموزان را پیش بینی می کنند (0/01> p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد اثر اعتیاد به اینترنت (0/43-) بر سلامت روانی دانش آموزان منفی و معنادار است. در مقابل اثر ذهن آگاهی (0/70) و تاب آوری (0/65) بر سلامت روانی دانش آموزان مثبت و معنادار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد که اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری 48 درصد از سلامت روانی دانش آموزان را در طی همه گیری کووید-19 پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نقش اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی و تاب آوری را در تبیین سلامت روانی دانش آموزان در دوره همه گیری کووید-19 تصریح کرده است. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش تاب آوری مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اتیسم از بیماریهای شایع دوران کودکی بوده و با توجه به عوارض روانی ناشی از این بیماری بر مراقبان این کودکان، توجه به راهکارهای ارتقاء سلامت در مادران کودکان مبتلا به اتیسم، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش تاب آوری مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم صورت گرفت. روش: روش پژوهش در این مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از جامعه آماری پژوهش حاضر که شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم تهران بود، 30 نفر به طور تصادفی در یکی از دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. برای ارزیابی تاب آوری از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) و برای ارزیابی مشکلات رفتاری کودکان از نمرات سیاهه مشکلات رفتاری کودکان (CBCL) استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از ابزارهای فوق مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) طی 8 جلسه 120 دقیقه ای یک جلسه در هفته قرار گرفت اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که MBCT به طور معناداری سبب افزایش تاب آوری در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم گردید. نتیجه گیری: از نتایج حاصل از پژوهش میتوان استنباط کرد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با افزایش آگاهی والدین از افکار، احساسات و حواس بدنی، پذیرش آن ها، توصیف رویدادها و عدم قضاوت در مورد آن ها و نیز افزایش ذهن آگاهی، تاب آوری آن ها را افزایش داده است.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر بر مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دانش آموزان تیزهوش مبتلا به افسردگی غیر بالینی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: همدلی عاطفی و مهارت های اجتماعی ضعیف از زمره مشکلاتی است که دختران دانش آموز تیزهوش افسرده از آن رنج می برند. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مثبت نگر بر مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دانش آموزان دختر تیزهوش مبتلا به افسردگی غیربالینی اجرا شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود با گروه گواه. به منظور انجام پژوهش از میان دانش آموزان دختر تیز هوش مقطع متوسطه در شهر شاهرود در سال 1398 به صورت هدفمند 30 دانش آموز مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه مهارت های اجتماعی و پرسشنامه همدلی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه ذهن آگاهی مثبت نگر به مدت دوازده جلسه، تحت درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچگونه درمانی دریافت نکردند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مانکوا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر با گروه گواه در مهارت اجتماعی مناسب،رفتارهای غیراجتماعی، پرخاشگری و رفتارهای تکانشی، برتری طلبی، اطمینان زیاد به خود داشتن و رابطه با همسالان و همدلی عاطفی و شناختی در پس آزمون پس از کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که مداخله ذهن آگاهی مثبت نگر در بهبود مهارت های اجتماعی و همدلی عاطفی و شناختی دختران دانش آموز افسرده درمان موثری است.
تأثیر آموزش توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی بر ارتقای کامیابی زنان در انتهای بارداری و پس از زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۴۷۰-۱۴۵۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: جهت ارتقای کیفیت دوران حساس گذار بارداری، نیازمند طراحی مداخلاتی کارآمد مختص زنان باردار هستیم. روانشناسی مثبت مداخلاتی را برای این دوره ارائه کرده که مورد توجه روزافزون قرار گرفته ولی این نخستین بار است که تمرین توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی در گروه زنان باردار طراحی و اجرا می شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی بر عوامل بهزیستی زنان قبل و پس از زایمان بود. روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری و گروه گواه است. جامعه آماری شامل زنان باردار ساکن شهر تهران در ماه های 6 و 7 بارداری بود که در صفحه های اینستاگرام و تلگرام 5 متخصص زنان و زایمان فعال بودند. از این افراد 60 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه آموزشی 2 ساعته آنلاین شرکت کردند. هیچ مداخله ای در این مدت برگروه گواه صورت نگرفت. در انتهای دوره هر دو گروه در پس آزمون شرکت کردند. جهت پیگیری، یک ماه بعد از زایمان نیز آزمون مجدداً در هر دو گروه انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس جامع کامیابی (سو، تای و دینر، 2014) و پرسشنامه ارزش های فعال در عمل (پترسون و سلیگمن، 2004) و همچنین بسته آموزشی توانمندی های منش مبتنی بر ذهن آگاهی در بارداری (نیمیک، 2014 و بارداک، 2010) بودند. جهت بررسی نتایج از نسخه 23 نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش معنا داری درکلیه عوامل بهزیستی در گروه آزمایش وجود دارد (0/01 >p) و این افزایش در مرحله پیگیری نیز همچنان معنادار باقی مانده بود (0/01 >p). نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت؛ کاربرد بسته آموزشی تمرین توانمندی ها مبتنی بر ذهن آگاهی در بارداری می تواند منجر به ارتقای بهزیستی مادران در دوران بارداری و همچنین اوایل دوره بعد از زایمان شود.
بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در رابطه بین محیط حامی خودپیروی و تفکر انتقادی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۱۹۷۸-۱۹۶۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: تفکر انتقادی از سازه های مهم و قابل توجه در سال های اخیر بوده است؛ اما شناسایی متغیرهای پیش بینی کننده آن در قالب یک مدل ساختاری و در محیط آموزشی تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش ذهن آگاهی به عنوان متغیر واسطه ای در رابطه بین محیط حامی خودپیروی و تفکر انتقادی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه این پژوهش شامل همه دانش آموزان متوسطه دوم شهر شیراز در سال تحصیلی 99-1398 بود. از بین جامعه آماری، 525 نفر دانش آموز (301 دختر و 224 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه های محیط یادگیری حامی خودپیروی (آسور و همکاران،2002؛ آسور، 2012)، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) (والاچ و همکاران، 2006) و تفکر انتقادی کالیفرنیا (فاسیون، 2013) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار آماری AMOS و شاخص های برازندگی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار است. ضرایب مسیر مستقیم بیانگر این بود که محیط حامی خودپیروی پیش بینی کننده معنی دار ذهن آگاهی (0/001 P<، 0/18 =β) و تفکر انتقادی (0/001 P<، 0/18 =β) بود. همچنین ذهن آگاهی پیش بینی کننده معنی دار تفکر انتقادی (0/001 P<، 0/28 =β) بود. علاوه براین نتایج بیانگر این بود که ذهن آگاهی توانست نقش واسطه ای در رابطه بین محیط حامی خودپیروی با تفکر انتقادی ایفا نماید. نتیجه گیری: ویژگی های بافتی مانند محیط حامی خودپیروی در کنار عوامل درون فردی نظیر ذهن آگاهی، نقش مهمی در تفکر انتقادی دانش آموزان ایفا می کنند و توجه به آنها در برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی ضروری است.
اثربخشی آموزش نظم جویی هیجانی در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (بهمن) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
۲۱۴۳-۲۱۲۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: بررسی پیشینه نشان می دهد که آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی هر یک منجر به ارتقاء انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند شده اند؛ اما هنوز مشخص نیست کدام یک از این مداخلات می توانند در طول زمان اثربخشی بیشتری داشته باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند در مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. روش: پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف مراجعه کننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 36 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری قرارگرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش نظم جویی هیجانی (8 جلسه 90 دقیقه ای) و ذهن آگاهی (8 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، ۲۰۱۰) و مقیاس رابطه والد - فرزند (پیانتا، 1994) بودند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. یافته ها: آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند و مؤلفه های آن ها در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بودند؛ همچنین در مرحله پیگیری تفاوت معناداری بین دو مداخله در این متغیرها مشاهده نشد (0/01 >P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی با ارتقای بازسازی هیجانی، کاهش پردازش خود ارجاعی منفی و افزایش توانایی انجام رفتارهای هدفمند، آگاهی از تجربیات لحظه حاضر و برگرداندن توجه بر سیستم شناختی و پردازش کارآمدتر اطلاعات، در نهایت باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف شدند.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی مواجهه و بازداری از پاسخ (ERP) با درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCBT) بر نشانگان وسواس فکری - عملی و افسردگی در زنان مبتلا به اختلال وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۲۸۴-۲۲۶۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های مختلفی به بررسی اثربخشی درمان مواجهه و بازداری از پاسخ بر نشانگان وسواس فکری – عملی و افسردگی پرداخته اند اما کمتر پژوهشی این رویکرد را در یک کارآزمایی رقابتی با روش های دیگری مانند درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCBT) مورد بررسی قرار داده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو روش درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مواجهه و بازداری از پاسخ بر نشانگان وسواس فکری – عملی و نشانگان همبود افسردگی در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی انجام شد. روش: روش: طرح پژوهش حاضر کاربردی بوده و روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش 1 و 2 و گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی زنان در گروه سنی 20 تا 45 ساله مراجعه کننده به مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره آمنه و رایین در تهران در سال 1396 بود که از میان آن ها تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه آزمایش اول با روش شناختی – رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (12 نفر)، آزمایش دوم با روش مواجهه و بازداری از پاسخ (12 نفر) و گروه گواه (12 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه وسواس فکری – عملی ییل براون (گودمن، 1986) و پرسشنامه افسردگی بک 2 (بک، 1979) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار SPSS-21 انجام گرفت. یافته ها: در مرحله پس آزمون هر دو مداخله به صورت معناداری بر نشانگان وسواس و افسردگی تأثیر داشته است (0/05 <p). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب کاهش نشانگان وسواس و افسردگی شد اما درمان شناختی - رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCBT) تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی – رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مواجهه و بازداری از پاسخ می تواند در کاهش میزان نشانگان وسواس و افسردگی زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی مورد استفاده قرار گیرد.