مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
ذهن آگاهی
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱شماره ۴
14 - 24
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تاثیر ذهن آگاهی بر سازگاری روانی اجتماعی با بیماری،روابط خانوادگی و بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به ام اس صورت گرفت. در این تحقیق از طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون –پس آزمون و گروه گواه استفاده شد.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس تهران بود که از طریق فراخوان همکاری در این پژوهش از آنان دعوت به عمل آمده و از بین علاقمندان به وسیله نمونه گیری در دسترس 30 نفر زن مبتلا در دامنه سنی20 تا 50 سال انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند.برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه سازگاری روانی اجتماعی با بیماری،پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده جهت بررسی روابط خانوادگی و پرسشنامه بهزیستی ذهنی استفاده شد.گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتنداین در حالی است که گروه گواه هیچ درمانی دریافت نکردند.بررسی آماری از طریق تحلیل کوواریانس انجام گرفت .نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادکه این مداخله بر سه متغیر نامبرده در گروه آزمایش موثر بوده است
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان با عمکلرد تحصیلی پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: کاهش عملکرد تحصیلی علاوه بر ایجاد مشکل در فرایند تحصیلی دانش آموزان، می تواند فرایند شناختی و هیجانی آنها را نیز متاثر سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای عملکرد تحصیلی پایین شهر یزد در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 دانش آموز). گروه آزمایش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات زین، 2003) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، 1996) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره دوم متوسطه تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین مورد استفاده گیرد
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و تغییر بر تکانشگری و رفتارهای خطرپذیری در نوجوانان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
۱۱۸-۱۰۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه برای بهبود نشانه های مرضی اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی مداخلاتی طراحی شده است، با وجود این برای کاهش تکانشگری و رفتارهای خطرپذیری، اقدامات درمانی امیدوارکننده ای انجام نشده است. در همین زمینه این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی یک مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی که اخیراً برای بهبود تکانشگری و رفتارهای خطرپذیری در نوجوانان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی انجام شد. روش: این مطالعه از نوع آزمایشی تک بررسی با خطوط پایه چندگانه و دوره پیگیری است. نمونه مورد مطالعه شامل 4 نوجوان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی در دامنه سنی 15 الی 18 سال بود که از یک مرکز درمانی جامع در شهر رشت در سال 1399-1400 با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس تکانشگری بارت (پاتن و همکاران، 1995) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران،1390) استفاده شد. درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و تغییر در قالب 12 جلسه هفتگی 45 دقیقه ای اجرا شده و هر جلسه شامل یک تمرین ذهن آگاهی 3 تا 16 دقیقه ای و نیز مرور تمرین خانگی و ارائه تکلیف خانگی جدید بود. از اندازه اثر، تغییر پایا، و درصد داده های غیرهمپوش برای ارزیابی معناداری آماری؛ و از درصد بهبودی برای ارزیابی معناداری بالینی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بر طبق سه شاخص تغییر پایا، اندازه اثر، و درصد داده های غیرهمپوش، اثربخشی این مداخله در کاهش تکانشگری و خطرپذیری از نظر آماری معنادار بود، اما شاخص درصد بهبودی نتوانست معناداری بالینی آن را نشان دهد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و تغییر با تأثیر گذاشتن بر آگاهی از تجربه حال حاضر و تقویت مدیریت هیجان ها، قابلیت آن را دارد که تکانشگری و رفتارهای خطرپذیری را در نوجوانان با اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی کاهش دهد.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، یکی از نافذترین اختلالات عصبی تحولی می باشد که با نقایصی در ابعاد شناختی_رفتاری همراه بوده و گاهی تا بزرگسالی ادامه دارد. امروزه به دلیل عوارض جانبی داروها، از درمان های غیردارویی برای درمان این اختلال استقبال شده است. پژوهش حاضر درصدد بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل بازداری و توجه انتخابی افراد بزرگسال مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر رشت بود. انتخاب نمونه (30 مرد، 15 نفر در هر گروه) به صورت هدفمند و در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی بر اساس تشخیص اولیه روان شناس، مصاحبه بالینی پژوهشگر و آزمون تشخیصی پژوهش انجام شد. مداخلات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای، و تکالیف خانگی 45 دقیقه ای و 3 روز در هفته انجام شد. پس از اتمام مداخله آموزشی (بهمن ماه 1399)، مرحله پس آزمون اجرا و در نهایت مرحله پیگیری سه ماه پس از برگزاری پس آزمون انجام شد. ابزارها شامل مقیاس غربال گری نقص توجه بزرگسالان/بیش فعالی Conners، ، و تست Go/No-Go بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود کنترل بازداری و توجه انتخابی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده است. نتیجه گیری: توصیه می شود روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کلینیک ها و مراکز خدمات روان شناسی به عنوان یک روش مداخله ای موثر به کار گرفته شود.
بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده در مبتلایان به پسوریازیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پسوریازیس یک بیماری التهابی مزمن پوستی است که با سطوح بالای استرس و تاثیر منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران همراه است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی و استرس ادراک شده در مبتلایان به پسوریازیس بود. پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به پسوریازیس مراجعه کننده به درمانگاه ها و کلینیک های تخصصی پوست شهرستان خرم آباد بودند. ابتدا، بیماران ب ا اس تفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی، در دو گروه آزمایشی و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس استرس ادراک شده و شاخص کیفیت زندگی پوست بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه، مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS (23) و آزمون های تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و تک متغیره (ANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی باعث می شود کیفیت زندگی مبتلایان بهبود یابد و استرس ادراک شده آنان کاهش پیدا کند؛ تاثیر درمان در مدت پیگیری ماندگار بود (001/0>p). بنابراین، روش کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی، می تواند به عنوان مداخله ای موثر در راستای بهبود کیفیت زندگی و کاهش دادن استرس ادراک شده برای مبتلایان به پسوریازیس به کار گرفته شود.
رابطه بین اضطراب و ذهن آگاهی با نقش میانجی عملکردهای کنترل توجه
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات متعدد نشان می دهند اضطراب بر مؤلفه های شناختی و علی الخصوص بر عملکرد حافظه کاری تأثیر دارد و به نظر می رسد ذهن آگاهی نیز متأثر از اضطراب باشد. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه اضطراب و ذهن آگاهی با نقش میانجی عملکردهای کنترل توجه بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی افراد مراجعه کننده به یک مرکز مشاوره و آموزشگاه نقاشی در تبریز، آموزشگاه موسیقی در سقز و کارکنان دانشگاه ارومیه در سال ۱۴۰۰ بود که به روش در دسترس ۲۴۴ نفر انتخاب شدند و به مقیاس های اضطراب صفت- حالت (STAI) و ذهن آگاهی (MAAS) پاسخ دادند. همچنین شرکت کنندگان به تکالیف دو نرم افزار تکلیف توقف سیگنال (۲۰۰۳) و آزمون حافظه ان بک (۱۹۵۸) نیز پاسخ دادند. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۱۹ با روش های آمار توصیفی و استنباطی با آزمون های همبستگی پیرسون و سوبل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین اضطراب صفت (P<۰/۰۰۱, r=-۰/۵۶)، حالت (P<۰/۰۰۱, r=-۰/۵۰)، مؤلفه بروز رسانی (P<۰/۰۰۱, r=۰/۲۲) با ذهن آگاهی رابطه معنادار وجود دارد؛ ولی بین مؤلفه بازداری (P>۰/۰۰۱, r=-۰/۰۰۱) با ذهن آگاهی رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین تأثیر غیرمستقیم اضطراب صفت و حالت از طریق مؤلفه های بازداری و بروز رسانی بر ذهن آگاهی معنادار نبود. نتیجه گیری: بر طبق مطالعه حاضر اضطراب صفت- حالت از طریق کارکردهای کنترل توجه با ذهن آگاهی رابطه معنادار نداشته و به نظر می رسد نیاز به مطالعات متعدد و ابزارهای متنوع جهت بررسی تأثیر اضطراب بر کارکردهای شناختی احساس می گردد.
اضطراب کرونا در دانشجویان: نقش پیش بین ذهن آگاهی و تجارب معنوی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
75-87
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: شناسایی عوامل مؤثر در اضطراب کرونا و راهبرد های مقابله ای آن می تواند به کاهش آن کمک کند؛ ازاین رو مطالعه حاضر با هدف نقش ذهن آگاهی و تجارب معنوی در پیش بینی اضطراب کرونا در دانشجویان انجام شده است.
رابطه ذهن آگاهی با رضایت از زندگی در معلمان: بررسی نقش میانجی گرانه سبک های مقابله در رویارویی با اپیدمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
98 - 109
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی با رضایت از زندگی معلمان با توجه به نقش میانجی سبک های مقابله در رویارویی با اپیدمی کرونا بود. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر ماهیت کمی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات، همبستگی با کاربرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 189 نفر از آنان به شیوه هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت از زندگی داینر و پاوت (1985)، سبک های مقابله ای درتاج و همکاران (1399) و مقیاس پنج وجهی ذهن آگاهی Bauer و همکاران (2006) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش حداقل مجذورات جزئی (PLS) به کمک نرم افزار SPSS و PLS3 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معنی دار وجود دارد و سبک های مقابله مثبت و منفی در رابطه بین ذهن آگاهی و رضایت از زندگی نقش میانجی را دارند و 19 درصد از اثر کل ذهن آگاهی بر رضایت از زندگی معلمان از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی سبک های مقابله مثبت تبیین می شود. همچنین، 18 درصد از اثر کل ذهن آگاهی بر رضایت از زندگی معلمان از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی سبک های مقابله منفی تبیین می شود. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی به عنوان یک ویژگی مثبت و ارزشمند با تأثیر بر سبک های مقابله در رویارویی با اپیدمی کرونا، می تواند منجر به افزایش رضایت از زندگی معلمان گردد.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۴۴۲-۱۴۲۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: نقش والدین در بهبود کیفیت زندگی کودکان کم توان ذهنی کاملا روشن است. مطالعات نشان می دهد ارتقای سطح مهارت های زندگی مادران می تواند به بهزیستی و کیفیت زندگی این کودکان و والدین آن ها منجر شود. بنابراین انجام پژوهش های کنترل شده در این حوزه ضروری و دارای اولویت است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش والدین کودکان کم توان ذهنی بودند که در سال 1400-99 در شیراز مشغول به آموزش بودند. نمونه پژوهش 30 نفر والدین دارای فرزند کم توان ذهنی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی و پرسشنامه نگرش والدین گردآوری شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری و نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود تسط خود، پذیرش خود و داشتن هدف اثر معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ابعاد پذیرش محبت، ناامیدی و حمایت افراطی نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و نگرش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر در پژوهش حاضر، توجه بیشتر به آن در حوزه پژوهش و آموزش به خانواده های دارای کودکان کم توان ذهنی کاربردی به نظر می رسد.
اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی مادر و علائم اضطرابی کودکان پیش دبستانی دارای علائم اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی مادران و علائم اضطرابی کودکان پیش دبستانی دارای علائم اضطرابی شهر تهران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پنج تا شش ساله دارای علائم اضطرابی مهدکودک های شهر تهران، در سال تحصیلی 98-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگذاری شدند. در این پژوهش گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسش نامه های اضطراب کودکان پیش دبستانی (PAS، اسپنس و همکاران، 1996) و خودکارآمدی والدین (PSAM، دومکا و همکاران، 1996) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش خودکارآمدی (05/0p< ،610/27= F) و کاهش علائم اضطرابی (05/0p< ،329/32= F) کودکان اثر داشته و این تأثیر در دوره پیگیری پایدار مانده است. باتوجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به نقش دوره های فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی در پیشگیری و کاهش مشکلات روان شناختی کودکان پیش دبستان توجه کرد.
اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال 16-13 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی بر علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر اردبیل در سال تحصیلی 1397-1398 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از میان مناطق پنج گانه آموزش پرورش شهر اردبیل، منطقه یک آن انتخاب و از میان 8 مدرسه متوسطه اول در این منطقه دو مدرسه و سپس تعداد 36 دانش آموز با نشانه های بیش فعالی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 18 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برای سنجش و جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نارسا توجه/فزون کنشی نسخه چهارم SNAP-IV (سوآنسون، نولان و پلهام، 2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج نشان داد که متغییرهای بی توجهی (441/24F=) و بیش فعالی (195/74F=) در سطح آلفای 05/0 تفاوت معنی داری را بین گروه های آزمایش و گواه دارند و نشان می دهد که آموزش مهارت های ذهن آگاهی در کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی تاثیر دارد. این نتایج بیان می کند که آموزش مهارت های ذهن آگاهی می تواند با کمک تکنیک های صحیح توجه کردن به تمام لحظات زندگی باعث کاهش علائم بی توجهی و بیش فعالی در دانش آموزان بیش فعال شود.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و ایماگوتراپی برصمیمیت و تعهد در زوجین دارای همسر مبتلا به کمبود توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و ایماگوتراپی بر صمیمیت و تعهد در زوجین دارای همسر مبتلا به اختلال کم توجهی- بیش فعالی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل زوجین دارای همسر بیش فعال و کم توجه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بود که تعداد 45 زوج باروش نمونه گیری در دسترس برای ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی و به تعداد مساوی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. مداخلات آزمایشی طی 8 جلسه آموزش ذهن اگاهی و 10 جلسه آموزش ایماگوتراپی بر روی گروه های آزمایش اجرا شد. اطلاعات پژوهش با استفاده از مقیاس صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون، پرسش نامه بیش فعالی وندر یوتا و پرسش نامه تعهد زناشویی آدامز و جونز جمع آوری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. باتوجه به نتایج، بین گروه های آزمایش ذهن آگاهی و ایماگوتراپی با گروه کنترل در پس آزمون، اختلاف معنی داری وجود داشت و اثربخشی ایماگوتراپی بر افزایش صمیمیت و تعهد زناشویی زوجین بیشتر از ذهن آگاهی بود.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) و کاربرد آن در درمان افسردگی
حوزه های تخصصی:
ذهن آگاهی نوعی خاصی از توجه است. توجهی بدون قضاوت و با آغوش باز به اندیشه ها و احساسات و حسهای بدنی و هر پدیده ای که در درون روان آدمی پدید آید و البته همین نگرش به محرکهای محیطی نیز تعمیم می شود. این شباهت زیادی با "گشودگی به تجربه" در درمانهای وجودی دارد. ذهن آگاهی به نوعی یک توجه با تمرکز محسوب می شود زیرا بر نگاه بی واسطه به هر آنچه هست تاکید دارد. بطوریکه همانطور که یکی از اولین تمرینات کتاب خوردن آرام و ذهن آگاهانه یک کشمش است، نحوه برخورد با همه پدیده ها به مانند آن است که اولین بار است که رویت می شود. این پژوهش به بررسی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)و کاربرد آن در درمان افسردگی پرداخته است. بر اساس نتایج در درمان افسردگی، شناخت درمانی بر تغییر محتوای شناخت های ناسازگار با استفاده از بازسازی شناختی به منظور جایگزینی افکار منفی غیرواقعی و اثبات نشده با افکار مثبت واقع گرایانه تأکید دارد؛ اما شناخت درمانی نیز ممکن است به طور ضمنی باعث تغییر آگاهی درمان جویان و رابطه آن ها با به افکار منفی شان شود.
نقش هیجان خواهی و ذهن آگاهی در پیش بینی انگیزش تحصیلی دانشجویان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
213 - 221
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی هیجان خواهی و ذهن آگاهی در پیش بینی انگیزش تحصیلی بود. روش : پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد . به این منظور 203 نفر از دانشجویان دانشگاه وارستگان مشهد به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه ی هیجان خواهی , ذهن آگاهی و انگیزش تحصیلی را تکمیل کردند. یافته ها : به منظور تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون , تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی (توصیف , عدم واکنش ) و هیجان خواهی (ملال پذیری ) با انگیزش تحصیلی رابطه ی معنا داری وجود دارد. علاوه بر آن نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد در گام اول مولفه ی توصیف 5% , در گام دوم توصیف و ملال 7% و در گام سوم توصیف ، ملال و عدم واکنش 9% واریانس انگیزش تحصیلی را تبیین نمودند.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
59 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف ˸ پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سبک های ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین بود. روش ˸ در این مطالعه روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین (۱۱۶ نفر) مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی شهرستان بندرانزلی در سال ۱۳۹۷ بود. ابتدا از میان فهرست مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی به طور تصادفی سه مرکز انتخاب شد. از میان زوجین متقاضی دریافت خدمات روان شناختی، ۶۲ نفر ملاک های ورود طرح پژوهشی را دارا بودند که به صورت تصادفی و به قیدقرعه ۳۲ نفر (۱۶ زوج) انتخاب و مجدداً به شیوه تصادفی ساده، زوجین در دو گروه ۱۶ نفره (۸ زوج) آزمایش و کنترل گمارده شدند. آزمودنی های هر دو گروه پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستنس و سولاوای (۱۹۸۴) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (۱۹۸۹) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برنامه آموزش گروهی ذهن آگاهی را دریافت کرد، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و یک راهه استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر مثبتی بر سبک های ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش ذهن آگاهی به زوجین موجب ایجاد سبک های ارتباطی موثروافزایش رضایت زناشویی می شود. زیرا فرد از طریق توجه به زمان حال و مشاهده ی غیر قضاوتی محتوای درونی خود به نوعی تمرکززدایی دست می یابد که موجب می شود زمینه ی تداعی گری از بین برود. ذهن آگاهی روش مؤثر و قویی برای خاموش کردن فشارهای واقعی و فشارهای ذهنی فرد از طریق ایجاد مدیریت ذهن است. نتیجه گیری ˸ بنابراین پیشنهاد می گردد برای پیشگیری از بروز مشکلات و همچنین حل و فصل مشکلات زوجین و دستیابی به ازدواج موفق روش ذهن آگاهی در مراحل مختلف ازدواج به عنوان مشاوره ازدواج به زوجین آموزش داده شود.
اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی درد در بیماران دچار تالاسمی نوع ماژور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
59 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی درد در بیماران دچار تالاسمی نوع ماژور انجام گرفته است. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تالاسمی ماژور که به مرکز تالاسمی شهر چابهار مراجعه کرده بودند، که در این پژوهش 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره(گروه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و گواه) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای با روش های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات-زین، به صورت هفته ای دو جلسه آموزش دید و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. از پرسشنامه خودکارآمدی درد PSEQ برای جمع آوری داده ها استفاده شد. که تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی وآنالیز کوواریانس یک متغیره انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از بهبود خودکارآمدی درد توسط آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایش داشت(Pنتیجه گیری: به نظر می رسد کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود خودکارآمدی درد در بیماران دچار تالاسمی نوع ماژور موثر بوده و پیشنهاد می شود در کنار درمانهای دارویی، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی نیز برگزار شود.
مقایسه اضطراب درد، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
71 - 81
حوزه های تخصصی:
هدف: سندرم روده تحریک پذیر سندرمی جدی است که فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب درد، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی انجام گرفت. روش: روش این پژوهش، علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش مردان و زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به متخصص های گوارش و افراد عادی در شهر اصفهان در سال 1397 می باشند. حجم نمونه شامل 150 فرد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و 150 فرد عادی شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب درد (مک کراکن و دبنگرا، 1992)، مقیاس تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه مهارت های ذهن آگاهی (بایر و همکاران، 2004) بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده های خام، تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این پژوهش توسط نرم افزار (SPSS) ویرایش 23 با استفاده تحلیل واریانس چندمتغیری صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین اضطراب درد، تحمل پریشانی و ذهن آگاهی در افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد عادی شهر اصفهان تفاوت معنادار وجود دارد(p < 0/001). بدین صورت که افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر از میزان اضطراب درد بالاتر و تحمل پریشانی و ذهن آگاهی پایین تری نسبت به افراد عادی برخوردار هستند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر به دلیل درگیری درمانی و روان شناختی با بیماری خود، دارای اضطراب درد بالا و تحمل پریشانی و ذهن آگاهی پایینی هستند که لازم است برای بهبود این مولفه ها، از درمان های مرتبط با این مولفه ها نظیر درمان های موج سوم روان شناسی (درمان ذهن آگاهی و روان درمانی مثبت نگر) استفاده شود.
اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی ، سیستم مغزی رفتار و کنش های اجرایی در افراد مبتلا به ام اس در مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
69 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی، سیستم مغزی رفتار و کنش های اجرایی در افراد مبتلا به ام اس انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به ام اس در سال های 98-1397 که در انجمن ام اس مازندران دارای پرونده پزشکی بودند سپس 30 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از همتاسازی در دو گروه آزمایشی و گواه (15-15) گمارش شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران(2002) قرار گرفتند. گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. اما در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. جمع آوری داده ها براساس پرسشنامه استاندارد تحمل پریشانی ، سیستم های فعال سازوبازداری رفتاری اجرایی انجام شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و آنالیز کوواریانس انجام گرفت.. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث ایجاد تفاوت معنی داری در میزان تحمل پریشانی،سیستم مغزی رفتار و کنشهای اجرایی در زنان مبتلا به ام اس پس از مداخله شد. همچنین آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنش های اجرایی تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در کنار درمانهای دارویی، آموزش ذهن آگاهی بر روی مبتلایان ام اس صورت گیرد.
مقایسه اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و زوج درمانی هیجان مدار-فراشناختی بر کنترل رفتار خانواده و صمیمیت زناشویی زوج های دارای فرزند بیش فعال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
129 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و زوج درمانی هیجان مدار-فراشناختی بر کنترل رفتار و صمیمیت زناشویی زوج های دارای فرزند بیش فعال اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، سه گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. از میان زوجین دارای فرزند بیش فعال در شهر اصفهان در سال 1397، 45 زوج به صورت هدفمند انتخاب و در گروه های پژوهش گمارده شدند. سه گروه در سه مرحله به پرسشنامه سنجش خانواده (FAD-1983) و پرسشنامه نیازهای صمیمیت زناشویی (1997) پاسخ دادند. گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تحت هشت جلسه وگروه زوج درمانی هیجان مدار-فراشناختی تحت پانزده جلسه درمان قرار گرفته و گروه گواه هیچ درمانی دریافت ننمود. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که در متغیر کنترل رفتار خانواده فقط زوج درمانی هیجان مدار-فراشناختی (01/0> p ) و در متغیر صمیمیت زناشویی، زوج درمانی هیجان مدار-فراشناختی (01/0> p ) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (05/0> p ) با گروه کنترل دارای تفاوت معنادار بودند، ولی بین دو گروه درمانی با یکدیگر تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از زوج درمانی هیجان مدار-فراشناختی برای ارتقاء کنترل رفتار خانواده و این درمان همراه با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای ارتقاء صمیمیت زناشویی توسط درمانگران زوج های دارای فرزند بیش فعال مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
65 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یکی از شایع ترین بیماری های مزمن، پیش رونده و خود ایمنی سیستم عصبی مرکزی با علت نامعلوم می باشد که بر کیفیت زندگی حوزه های مختلف از جمله حوزه سلامتی و اشتغال، اقتصادی، اجتماعی، روحی، خانوادگی افراد اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه ی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام. اس ایران بودند که 30 نفر از بیماران دارای شرط ورود به پژوهش(دامنه سنی بین 25-55 سال، نداشتن بیماری های روانپزشکی و اختلال حاد، نداشتن بیماری پزشکی جدی و اختلالات جسمانی دیگر، در 6 ماه گذشته فقدان شخص مهمی را در زندگیشان نداشتند) انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه( 15 نفره) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36 است و از پروتکل درمانی ذهن آگاهی در گروه آزمایش استفاده شده است و نتایج درنرم افزار SPSS-19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس تاثیر معنادار دارد(P<0/005). نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر است ازاین رو برای افزایش کیفیت زندگی بیماران پیشنهاد می شود از این درمان در مراکز سلامت روان بهزیستی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی و همینطور بیمارستان ها استفاده گردد.