مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
خود دلسوزی
حوزه های تخصصی:
هدف: نظر به اهمیت و تأثیر روزافزون عوامل روانی – اجتماعی در سلامت جسمی و تأثیر سبک زندگی نادرست در بروز بیماریهای قلبی- عروقی، هدف پژوهش حاضر ارتباط تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی با رفتارهای بهداشتی بیماران کرونرقلبی میباشد.
روش: در این مطالعه همبستگی، نمونه شامل پژوهش 84 بیمار کرونر قلبی مراجعه کننده به بیمارستان تخصصی شهید مدرس تهران در سال 1389 بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس تیپ شخصیتی D، مقیاس خود- دلسوزی، مقیاس حمایت اجتماعی و پرسشنامه وضعیت بهداشتی استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تیپ شخصیتیD (52/0-=r)، خود- دلسوزی (22/0=r) و حمایت اجتماعی (19/0=r) با رفتارهای بهداشتی همبستگی معنیداری دارند (05/0 >P). نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که 30 درصد از واریانس رفتارهای بهداشتی این بیماران توسط متغیرهای تیپ شخصیتی D، حمایت اجتماعی و خود دلسوزی تبیین میشود.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهند که تیپ شخصیتی D، خود- دلسوزی و حمایت اجتماعی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر رفتارهای بهداشتی بیماران کرونر قلبی هستند. این نتایج، تلویحات مهمی در زمینه آموزش خود- دلسوزی و مداخلات درمانی برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران کرونر قلبی دارد که در مقاله مورد توجه قرار گرفتهاند.
تبیین فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس خود دلسوزی و حس انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرسودگی تحصیلی به عنوان یکی از شاخص های مهم سلامت روانی در میان افراد در حال تحصیل به شمار می رود و تأثیرات منفی بر بهزیستی روان شناختی دانش آموز و اطرافیان وی دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بر اساس خود دلسوزی و حس انسجام انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه شامل 373 دانش آموز شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 96-1395 بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (برسو و همکاران، 1997)، پرسشنامه حس انسجام (آنتونوسکی، 1987) و مقیاس خود دلسوزی (نف، 2003) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها: اثر ادراک پذیری (0/067-= β : 0/003> p )، مهربانی به خود (0/167-= β : 0/012> p )، و ذهن آگاهی (0/317-= β : 0/001> p ) بر فرسودگی تحصیلی، مثبت و معنادار؛ و اثر انزوا (0/745= β : 0/001> p ) بر فرسودگی تحصیلی منفی و معنادار بود. همچنین خود دلسوزی 89 درصد و حس انسجام 86 درصد از واریانس نمرات فرسودگی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کند (0/001> P ). نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، خود دلسوزی و حس انسجام با فراهم کردن راهبردهای مقابله ای مؤثر هنگام رویارویی با تنیدگی های تحصیلی و ایجاد انگیزه تحصیلی در موفقیت تحصیلی دانش آموزان و کاهش فرسودگی تحصیلی آنها تأثیر می گذارد.
نقش میزان پرخاشگری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: همواره با توجه به آنکه وجهی از انسان ها هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین می توان در بسیاری از تصمیم ها، رویدادها نقش این ویژگی بسیار بارز باشد، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان ذهنی که در وضعیت مراتب نامناسب تری به تناسب یک فرد عادی هستند، با عنایت به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میزان پرخاش گری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش:روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 230 نمونه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه پرخاش گری ( AGQ ) و پرسشنامه خود دلسوزی فرم بلند ( SCS-LF ) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایش گری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایش گری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایش گری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلویحات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.
مقایسه نارسایی هیجانی، خود دلسوزی و سبک های شوخ طبیعی بین والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه نارسایی هیجانی، خود دلسوزی و سبک های شوخ طبیعی بین والدین کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان کم توان ذهنی (160=N) و والدین کودکان عادی شهرستان سقز بودند که از بین آنها 80 نفر والد کودکان کم توان ذهنی به شیوه دردسترس و 80 نفر والد کودکان عادی بودند به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو (بگبی، پارکر، تیلور ، 1994)، پرسشنامه خود دلسوزی (نف،2003) و پرسشنامه شوخ طبعی (مارتین و دیگران،2003) است. روش تجزیه و تحلیل، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین والدین کودکان کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی از لحاظ نارسایی هیجانی، خود دلسوزی و سبک های شوخ طبعی تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0 ≥ P). نتیجه گیری: والدین کودکان کم توان ذهنی به دلیل مشکل فرزندشان مشکلات نارسایی هیجانی و خود- دلسوزی بیشتر داشتند و از سبک های شوخ طبعی پرخاشگرانه و خودتحقیرگرایانه نسبت به والدین سالم استفاده کردند. بنابراین والدین کودکان کم توان ذهنی نیاز به توجه و حمایت بیشتر در زمینه آموزش و تربیت کودکان دارند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در تغییر سطح خوددلسوزی و تنظیم هیجانی در زوجین مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
113 - 130
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خوددلسوزی و تنظیم هیجانی در زوجین مبتلا به افسردگی شهر آبدانان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین افسرده شهر آبدانان در سال تحصیلی 1396-1395 بود. به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت که ابتدا 700 زوج شرکت کننده پرسشنامه افسردگی را تکمیل نمودند و از میان آنها 30 زوج مبتلا به افسردگی انتخاب گردید. سپس 30 زوج منتخب به صورت تصادفی به دو گروه 15 تایی آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 4 ساعته(هفته ای یک جلسه) به مدت 2 ماه به صورت گروهی تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسشنامه خوددلسوزی نف و تنظیم هیجانی گروس جمع آوری و با استفاده از روش کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش میزان خوددلسوزی و تنظیم هیجانی تاثیر معنی داری داشته است. مشاهدات حاضر مؤید اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در تغییر سطح خوددلسوزی و میزان تنظیم هیجانی زوجین مبتلا به افسردگی است.
تعیین نقش خود شناسی انسجامی و رضایت از زندگی در پیش بینی خود دلسوزی کارکنان دانشگاه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی و رضایت از زندگی در پیش بینی خود دلسوزی کارکنان دانشگاه پیام نور انجام شد. جامعه این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه در سال تحصیلی 99- 98 بودند. از این بین 80 نفر به شیوه سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها خودشناسی انسجامی (واتسون و هارگیس، 2008)، رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) و خود دلسوزی (نف، 2003) بود. داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها نشان داد که خودشناسی انسجامی و رضایت از زندگی با خود دلسوزی، دارای همبستگی مثبت هستند. بعلاوه، در بین خود شناسی انسجامی، یکپارچه کردن تجارب گذشته و حال قویترین پیشبین خود دلسوزی است. از این رو لازم است در زمینه های خود دلسوزی و مهربانی افراد را به سمت خود شناسی و رضایت از زندگی سوق داد. از این رو لازم است در زمینه های خود دلسوزی و مهربانی افراد را به سمت خود شناسی و رضایت از زندگی سوق داد.
رابطه خود دلسوزی واسترس ادراک شده با رفتارهای خود مراقبتی در بیماران بهبود یافته کرونایی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین خود دلسوزی و استرس ادراک شده با رفتارهای خود مراقبتی در بیماران بهبود یافته کرونایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تعدادی از بیماران بهبود یافته کرونایی در شهریور و مهر ماه 1399 که در بیمارستان بزرگ دزفول( دکتر گنجویان) بعد از مراجعه و یا توسط اورژانس با داشتن علایمی مانند تنگی نفس و اشکال در تنفس و درگیر شدن ریه، داشتن تب،ضعف و بی حالی متوسط تا شدید،کرونای مثبت بوده و اعزام و بستری شده بودند که تعداد 50 بیمار بهبود یافته کرونایی به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مواد و روش : ابزار جمع آوری داده ها مشتمل بر پرسش نامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983)،خود دلسوزی نف(2003) و پرسش نامه خود مراقبتی بود. دادهها با استفاده از SPSS 22 و از طریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود همبستگی بین خود دلسوزی و رفتارهای خود مراقبتی به میزان( 47/0r=) مثبت و معنادار و همبستگی بین استرس ادراک شده و رفتارهای خود مراقبتی به میزان(36/0r= -) منفی و معنادار بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد تنها خود دلسوزی بصورت مستقیم، توان پیش بینی رفتارهای خود مراقبتی را دارد (22/0=R2). بنابراین با توجه به نتایج پژوهش، رفتارهای خود مراقبتی در بیماران بهبود یافته کرونایی تحت تاثیر خود دلسوزی و استرس ادراکی شده آنها قرار دارد
رابطه تاب آوری و حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی در دانشجویان: نقش تعدیلی خود دلسوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
45 - 64
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مفهوم سلامت اجتماعی، مفهومی است که در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت، مورد توجه قرار گرفته است. ارتقاء سلامت اجتماعی در برگیرنده ی زمینه های اقدام اجتماعی برای توسعه سطح سلامت است؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تاب آوری و حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی با نقش تعدیلی خود دلسوزی در دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب بود.
روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1400-1399 بود که بر اساس جدول مورگان 364 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای با خوشه بندی دانشگاه بر اساس رشته و سپس انتخاب رشته به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های سلامت اجتماعی کیز و شاپیرو (2004)، مقیاس خود دلسوزی نف (2003)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1998) مورد نظر به صورت آنلاین پاسخ دادند.
یافته ها : تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، مؤلفه ی تاب آوری 34 درصد و حمایت اجتماعی 27 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را پیش بینی می کند. همچنین تاب آوری و حمایت اجتماعی به صورت غیرمستقیم و با نقش تعدیلی خود دلسوزی به ترتیب 24 و 4 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را پیش بینی می کنند. خود دلسوزی نیز به میزان 39 درصد در تبیین سلامت اجتماعی به صورت مثبت تأثیر دارد.
نتیجه گیری : سلامت اجتماعی را می توان از طریق عواملی مانند تاب آوری و حمایت اجتماعی افزایش داد و در این بین هر قدر میزان خود دلسوزی افراد بیشتر باشد، این امر می تواند، مناسبتر انجام پذیرد.
اثربخشی آموزش مدل چهار عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی بر رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
612 - 631
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به افزایش جمعیت سالمندان ، مسائل سلامت و کیفیت زندگی این گروه سنی وخیم تر از هر سنی دیگر است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مدل 4 عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی بر رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 473 از زنان سالمندی بود که در سال 1399 در آسایشگاه های سالمندان گیلان ساکن بودند. نمونه ای با حجم 45 نفر به شیوه هدفمند و با توجه به معیار های ورود و خروج انتخاب شد و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفری به ترتیب گروه آزمایشی ذهن آگاهی، گروه آزمایشی خود دلسوزی و گروه کنترل دسته بندی شدند. برای گروه آزمایشی اول 8 جلسه 2 ساعتی آموزش ذهن اگاهی بر اساس بسته کابات-زین و برای گروه آزمایشی دوم 8 جلسه 2 ساعتی آموزش خود دلسوزی بر اساس بسته گیلبرت، اجرا گردید(هر هفته یک جلسه) و در گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با استفاده از پرسشنامه های رضایت از زندگی دینر و همکاران، و تاب آوری کونور و دیوید سون، مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل 4 عاملی ذهن آگاهی و خود دلسوزی باعث بهبود رضایت از زندگی و تاب آوری زنان سالمند گردید (05/0 > p )، و این تاثیر در مرحله پیگیری ماندگار بود(05/0 > p ). نتیجه گیری: بنا براین می توان از این مداخله به عنوان بخشی از مداخلات درمانی به طور موثر در مراکز سالمندان استفاده نمود.
رابطه اعتیاد به فضای مجازی و مشکلات خوردن با نقش تعدیلی خود دلسوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
89 - 104
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و مشکلات خوردن با نقش تعدیلی خود دلسوزی در دانش آموزان دختر انجام شده است . روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر مقطع یازدهم و دوازدهم متوسطه شهرستان نوشهر می باشند که از بین آن ها 148 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مقیاس خوردن اجباری کاگان و اسکویرس، پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل و فرم کوتاه مدت مقیاس خود دلسوزی رائس و همکاران را تکمیل نمودند. از شاخص های توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد برای تجزیه وتحلیل داده ها و از تحلیل مسیر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج آماری نشان داده است اثر غیرمستقیم مشکلات خوردن به واسطه اعتیاد به فضای مجازی معنی دار است، همچنین اثر غیرمستقیم مشکلات خوردن به واسطه خود دلسوزی مثبت و منفی نیز معنی دار است . نتیجه گیری: با توجه به نتایج، خود دلسوزی در رابطه بین اعتیاد به فضای مجازی و مشکلات خوردن نقش تعدیل کنندگی دارد.
رابطه باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
63 - 76
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری دیابت یکی از شایع ترین بیماری های متابولیکی است که بر ابعاد مختلف زندگی فرد مبتلا تاثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت انجام شده است . روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود که تعداد 167 نفر از بیماران دیابتی مجتمع آموزشی - درمانی امام علی (ع) در شهر کرج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده شامل سه پرسشنامه استاندارد اختلالات خوردن گارنر (۱۹۸۳)، پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز (۱۹۹۷) و پرسشنامه خوددلسوزی نف (۲۰۰۳) می باشد. یافته ها: از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی چندمتغیری و از طریق نرم افزار SPSS 23 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج مشاهده شده رابطه بین باورهای فراشناختی و خوددلسوزی با مشکلات تغذیه ای بیماران مبتلا به دیابت معنادار است (01/0p < ). در تحلیل رگرسیون گام به گام، در گام اول، متغیر فراشناخت به میزان ۸/۱۱% و در گام دوم با اضافه شدن متغیر خوددلسوزی ۱۰% به توان پیش بینی معادله افزوده شد. در مجموع حدود ۸/۲۱% از واریانس مشکلات تغذیه ای از طریق باورهای فراشناختی و خوددلسوزی پیش بینی شد (۰۱/۰>p) . نتیجه گیری: به طور کل نتایج نشان داد باورهای فراشناختی و خوددلسوزی در پیش بینی مشکلات تغذیه بیماران دیابتی موثر است . همچنین نتایج بیانگر این بود که باورهای فراشناختی اثر قوی تری بر مشکلات تغذیه ای دارد.