مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
۴۹۱.
۴۹۲.
۴۹۳.
۴۹۴.
۴۹۵.
۴۹۶.
۴۹۷.
۴۹۸.
۴۹۹.
۵۰۰.
ذهن آگاهی
زمینه و هدف: چاقی کودکان و نوجوانان به تدریج تبدیل به یک مشکل عمده بهداشتی عمومی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران شده است؛ لذا هدف پژوهش حاضر، اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر تنظیم شناختی- هیجانی و سبک خوردن و شاخص توده بدنی در نوجوانان دختر چاق با شاخص توده بدنی بالای30 بود. روش پژوهش: برای رسیدن به این هدف، از جامعه آماری که شامل نوجوانان دختر چاق در یک دبیرستان در شهرستان بروجرد در سال 1400 بود استفاده شد. طرح تحقیق به صورت، نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است که حجم نمونه بالغ بر40 نفر (20 نفر آزمایش و20 نفر کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس است. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی طی 8 جلسه90 دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد و پس از اتمام جلسات، پس آزمون روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. در این پژوهش از پرسشنامه تنظیم شناختی- هیجانی گارنفسکی و از پرسشنامه سبک خوردن داچ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات تنظیم شناختی- هیجانی، سبک خوردن و توده بدنی گروه آزمایش در پس آزمون تفاوت معنی داری با گروه کنترل وجود داشت (01/0> P)، به طوری که میزان تغییر وزن در افراد تحت مداخله کاهش پیدا کرده بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان مدعی شد که درمان ذهن آگاهی توانسته 64 درصد بر تنظیم شناختی- هیجانی و 74 درصد بر سبک خوردن دختران چاق موثر واقع شود.
رابطه منبع کنترل و شفقت با ذهن آگاهی در دانشجویان
زمینه و هدف : ذهن آگاهی به آگاهی مداوم و غیرارزیابانه به فرآیندهای روانشناختی اشاره و نقش مهمی در سلامت روانشناختی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه منبع کنترل و شفقت با ذهن آگاهی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش : این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه 180 نفر درنظر گرفته شد که این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس منبع کنترل (راتر، 1966)، مقیاس شفقت (نف، 2016) و پرسشنامه ذهن آگاهی (براون و ریان، 2003) بودند. برای تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که منبع کنترل و شفقت با ذهن آگاهی در دانشجویان رابطه مثبت و معنادار داشتند و این دو متغیر توانستند 31 درصد از تغییرات ذهن آگاهی در دانشجویان را پیش بینی کنند که در این پیش بینی سهم شفقت بیشتر از منبع کنترل بود (01/0 P <). نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش مهم تر شفقت در مقایسه با منبع کنترل در پیش بینی ذهن آگاهی در دانشجویان بود. بنابراین، برای افزایش ذهن آگاهی نخست باید شفقت را از طریق کارگاه های آموزشی در آنان بهبود بخشید.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن
زمینه و هدف: اضافه وزن یک اختلال پیچیده است که می تواند توسط تعداد زیادی از عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی تبیین گردد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند . از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند . سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن قر ار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نگرانی درباره تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005) و مقیاس ناگویی هیجانیِ تورنتو (2007) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود خجالت از ظاهر خود (20/38= F ، 001/0> P )، نگرانی از ظاهر با عملکرد (06/32= F ، 001/0= P )، دشواری شناسایی احساسات (16/8= F ، 001/0 > P )، دشواری در توصیف احساسات (83/10= F ، 001/0 > P )، و تفکر معطوف به بیرون (89/10= F ، 001/0 > P ) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0 > P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
رابطه علّی خودشناسی انسجامی و نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی: با توجه به نقش میانجی ذهن آگاهی در دانش آموزان
زمینه و هدف: امکانات آموزشی مناسب درکنار ذهن فعال و باانگیزه یادگیرندگان، پیشرفت کشور را به دنبال خواهد داشت؛ از این رو، یکی از اولویت های مهم پژوهشی در این عرصه، شناخت و بررسی عوامل مؤثر در سلامت روان دانش آموزان است که اجزاء اصلی سیستم آموزشی به حساب می آیند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی خودشناسی انسجامی و نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان دوره متوسطه تهران انجام گرفت. روش پژوهش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با توجه به تعداد متغیرها بر روی یک نمونه 352 نفری انجام شد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند. پرسشنامه های خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (2008)، نیازهای بنیادین روان شناختی لاگاردیا و همکاران (2000)، بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) اجرا شدند و داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در سطح معناداری 0.01>P توسط نرم افزار AMOS و SPSS ورژن 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی با میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان با داده های گردآوری شده، برازش قابل قبول و مطلوبی داشت (0.01> P)؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که ارضاء نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی با میانجی گری ذهن آگاهی، بهزیستی روانی را در دانش آموزان دوره متوسط تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط مثبت و معنادار بهزیستی روانشناختی با نیازهای بنیادین روان شناختی و خودشناسی انسجامی و تأیید نقش میانجی ذهن آگاهی در این فرآیند و اهمیت بهزیستی روان شناختی در پرورش و ارتقاء عملکرد تحصیلی دانش آموزان، توجه به سطح ذهن آگاهی و ارضای نیازهای بنیادین روان شاختی دانش آموزان در مدارس از اهمیت بسیاری برخوردار است و توصیه می شود مدارس در برنامه کار خود برنامه هایی را برای ارتقاء سطح خودآگاهی دانش آموزان و آشنایی و به کارگیری بیشتر مفاهیمی چون ذهن آگاهی، ترتیب دهند و محیط های آموزشی را به گونه ای برنامه ریزی کنند که بتواند پاسخگوی نیازهای بنیادین دانش آموزان باشد.
ساختار عاملی و کفایت روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه ذهن آگاهی بین فردی
زمینه و هدف: گوش دادن آگاهانه نه تنها مستلزم حفظ توجه به محیط خارجی (یعنی گوینده) است، بلکه شامل حضور در بدن فرد و مشاهده غیرقابل قضاوت و غیرواکنشی تجارب درونی خود است. هدف این مطالعه ارزیابی ساختار عاملی نسخه فارسی پرسش نامه ذهن آگاهی بین فردی پراتسچر (2018) است که به منظور اندازه گیری پاسخ های فردی در تعاملات اجتماعی طراحی شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان شامل 248 نفر (164 پسر و 74 دختر) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران و تبریز بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داد ه ها از پرسش نامه ذهن آگاهی بین فردی پراتسچر (2018) و پرسش نامه ذهن آگاهی براون (2003) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS23 و نرم افزار LISREL8.8 و به کمک روش تحلیل عاملی تائیدی تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تائیدی، مدل چهار عاملی (حضور در لحظه حال، آگاهی، پذیرش و واکنش) را تایید کرد. اعتبار همگرای این پرسش نامه با مقیاس ذهن آگاهی براون (2003) بسیار مطلوب بود (71/0). علاوه براین، ضرایب آلفای کرونباخ برای مقیاس کلی ذهن آگاهی 84/0 و چهار خرده مقیاس حضور در لحظه حال، آگاهی، پذیرش و واکنش به ترتیب 83/0، 83/0، 88/0 و 77/0 به-دست آمد. نتیجه گیری: مقیاس ذهن آگاهی بین فردی پراتچر، ابزاری معتبر و دارای کفایت روان سنجی مطلوب برای سنجش ذهن آگاه بودن در تعاملات اجتماعی جهت بکارگیری در موقعیت های پژوهشی در جمعیت غیربالینی ایرانی محسوب می شود.
پیش بینی خودنظم دهی تحصیلی بر اساس باورهای هوشی و ذهن آگاهی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه و هدف : شناسایی عواملی که در فرایند یادگیری نقش و بر عملکرد دانش آموزان تاثیر زیادی دارند امروزه به عنوان یکی از محورهای اساسی تعلیم و تربیت و از بحث های جالب و مورد علاقه بسیاری از معلمان و روانشناسان است. یکی از این عوامل خودنظم دهی تحصیلی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی خودنظم دهی تحصیلی براساس باورهای هوشی و ذهن آگاهی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر آباده انجام شد.
روش شناسی پژوهش : نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان آباده (2850 نفر) بودند که مطابق جدول مورگان 300 دانش آموز ب ه روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها، پرسش نامه خودنظم دهی تحصیلی (کانل و ریانل، 1987)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و یتس، 2006) و مهارت های ذهن آگاهی (بایر و همکاران، 2006) را تکمی ل نمودن د. از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و همبستگی پیرسون و استنباطی شامل رگرسیون چند متغیری به روش اینتر جهت تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج یافته ها حاکی از رابطه معنادار و مثبت بین خودنظم دهی تحصیلی با باورهای هوشی افزایشی و ذهن آگاهی و رابطه منفی و معنادار بین خودنظم دهی تحصیلی با باورهای هوشی ذاتی بود.
بحث و نتیجه گیری : باورهای هوشی و ذهن آگاهی قادر به تبیین سهمی از واریانس خودنظم دهی تحصیلی بودند. این بررسی روابط موجود بین متغیرها را روشن می کند و این تبیین موجب گسترش فهم ما و یافتن راه هایی برای بهبود خودنظم دهی تحصیلی دانش آموزان خواهد شد.
ارتباط ذهن آگاهی و خودکارآمدی مادران با تعاملات والد-فرزند کودکان دبستانی در دوره قرنطینه خانگی ناشی از کرونا ویروس (کووید-19)(مقاله علمی وزارت علوم)
در حال حاضر پاندمی کرونا یکی از مسائل مهم و اصلی بهداشت و درمان در ایران و تمام دنیا می باشد و قرنطینه خانگی ناشی از آن، خانواده، و روابط اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار داده است. ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ تعیین ارتباط ذهن آگاهی و خودکارآمدی مادران با تعاملات والد-فرزند کودکان دبستانی در دوره قرنطینه خانگی ناشی از کرونا ویروس بود. ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﺻیﻔی و از ﻧﻮع ﻫﻤﺒﺴﺘﮕی ﺑﻮد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻤﺎﻣی ﻣﺎدران دارای کﻮدک6 تا 12 ساله شهر رشت در زمستان سال 1399بود که از میان آنها، با روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی دردسترس تعداد 205 نفر انتخاب گردیدند و مقیاس ذهن آگاهی فرایبورگ(FMI-SF) ، مقیاس خودکارآمدی والدگری دومکا (PSAM)، مقیاس رابطه مادر-کودک( MCRE) را تکمیل کردند. دادهﻫﺎ ﺑﺎ کمک ﻧﺮم اﻓﺰار 24 SPSS و با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد بین ذهن آگاهی والدین با رابطه مادر و فرزند رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/01)، و همچنین در ادامه تحلیل نشان داد که بین خودکارآمدی والدین با رابطه مادر و فرزند رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/01)که در نهایت تحلیل داده های موجود نشان داد ارتباط ذهن آگاهی و خودکارآمدی والدین با رابطه مادر و فرزند مثبت و معنادار است. ذهن اگاهی و خودکارآمدی والدین نقش معناداری در تبیین رابطه مادر و فرزند دارند(01/0>P). نتایج پژوهش حاضر برای روان شناسان و مشاوران خانواده دارای تلویحات کاربردی بوده و با ارتقای سطح ذهن آگاهی و خودکارآمدی مادران میتوان کیفیت روابط والد-فرزند را بهبود بخشید.
اثر بخشی درمان گروهی ذهن آگاهی بر اضطراب و خودباوری مبتلایان به دیابت نوع2
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر اضطراب و خودباوری مبتلایان به دیابت نوع2می باشد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه گواه و جامعه آماری 222 نفر بیمار دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت ،بیمارستان ۵۵۰ ارتش در زمستان1398 بود که از میان آنها 30 نفر(مرد) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطّلاعات آزمون خودباوری بک سال( 1985) و مقیاس اضط راب هامیلت ون (1960 ) بود.برای هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون انجام شدو گروه آزمایش 10 جلسه تحت درمان ذهن آگاهی قرارگرفتند و پس از آن پس آزمون انجام شد. نتایج نشان داد که درمان گروهی ذهن آگاهی بر اضطراب وخودباوری مبتلایان به دیابت نوع 2 موثر است.و پیشنهاد می شود که از مشاوره روانشناختی جهت درمان و بهبودی بیماران دیابتی استفاده شود.
اثر بخشی ذهن اگاهی بر کاهش پرخاشگری و اضطراب در بیماران مبتلا به فشار خون
فشار خون بالا یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده سلامت انسان ها به خصوص در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران است. و همچنین یک بیماری چند عاملی است که ناشی از تعامل عوامل مختلف محیطی و ژنتیکی است. هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری و اضطراب بیماران مبتلا به فشار خون شهر ارومیه می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به فشار خون شهر ارومیه در سال 1397 بودند. برای انتخاب نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از افرادی که شرایط ورود به مطالعه را داشته باشند، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری(1992) و اضطراب زانک (1983) استفاده شد. فرضیه های پژوهشی با استفاده از نرم افزار SPSS-21 و ازمون آماری کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین گروه آزمایش در مولفه های پرخاشگری (49/46) به صورت معنی داری کمتر از میانگین گروه کنترل می باشد. میانگین گروه کنترل در این پرخاشگری (16/58) می باشد. با توجه به این یافته ها فرضیه اول پژوهش تایید قرار گرفت همچنین میانگین گروه آزمایش در اضطراب (24/27) به صورت معنی داری کمتر از میانگین گروه کنترل می باشد. میانگین گروه کنترل در این مولفه ها به ترتیب (02/35) می باشد. با توجه به این یافته ها فرضیه دوم نیز مورد تایید قرار گرفت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تحقیق حاضر نمایانگر تأثیر ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری و اضطراب می باشد. چرا که در نتیجه آموزش ذهن آگاهی، عواطف و هیجان های منفی و نشانه های روانشناختی کاهش می یابد.
تحلیل همبستگی تنظیم شناختی، ذهن آگاهی و کیفیت زندگی دانش آموزان مقطع متوسطه دختر شهر سقز
کیفیت زندگی مفهوم وسیعی است که همه ابعاد زندگی از جمله سلامت را در بر می گیرد، که ذهن آگاهی به عنوان سبکی برای زندگی، با استفاده از تمرین های مراقبه ای که در زندگی روزمره ادغام می شود به افراد کمک می کند تا با وضعیت های دوگانه ذهن آشنا شوند و آگاهانه از آن ها به صورت یک ذهن انسجام یافته استفاده کنند. هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه تنظیم شناختی هیجان و ذهن اگاهی با کیفیت زندگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر سقز است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر سقز در سال 1400 می باشد که که تعداد آنها 3000 نفر است و 341 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرای و جان (2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی بائر (2006) و پرسشنامه کیفیت زندگی. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که ذهن آگاهی و تنظیم شناختی هیجان می توانند کیفیت زندگی را در سطح معناداری 01/0 پیش بینی کنند و 47 درصد واریانس کیفیت زندگی توسط دو متغیر تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی تبیین می شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی – رفتاری هیجان مدار با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تصویر بدنی و نظم جویی شناختی هیجان در دختران نوجوان خواهان جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری هیجان مدار با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تصویر بدنی و نظم جویی شناختی هیجان در دختران نوجوان خواهان جراحی زیبایی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم پایه یازدهم و دوازدهم مدارس دولتی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97- 1398 تشکیل دادند. در یک طرح نیمه آزمایشی از این جامعه، با استفاده از نمونه گیری چندمرحله ای دو دبیرستان انتخاب شدند؛ 45 نفر واجد شرایط ورود به پژوهش (انجام اقدامات اولیه پیش از جراحی) بودند که از این جامعه، 30 دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه همتاسازی شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه روابط چند بعدی خود- بدن (MBSRQ) و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (CERQ) می باشد. برای گروه های آزمایش 8 جلسه 120 دقیقه ای هفتگی در نظر گرفته شد. در نهایت پس از گذشت یکماه از پایان درمان پیگیری انجام گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر دو درمان شناختی- رفتاری هیجان مدار و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود تصویر بدن و نظم جویی شناختی هیجان دختران نوجوان خواهان جراحی زیبایی اثربخش بو ده است (05/0p<) . اما بین اثربخشی این دو شیوه درمان بر متغیرهای مذکورتفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0p>). براساس یافته ها می توان گفت بکارگیری هر دو رویکرد درمانی بر بهبود تصویر بدن و تنظیم شناختی هیجان اثرگذار است.
نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کرونا ویروس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
163 - 182
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش میانجی بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی در مدافعان سلامت مبارز با بحران کروناویروس اجرا گردیده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بخش مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا در سه شهرستان کرمان، بم و جیرفت بودند که طی آذر تا دی ماه سال 1399مشغول به کار بودند. به دلیل شرایط حاد محدودیت های کرونایی به کارکنان در دسترس بخش مراقبت از بیماران کرونایی تعداد 130 نفر (شامل 82 زن و 48 مرد) بین سنین 27 تا 45 سال بابه بطور متوسط بیش از 8 سال سابقه به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و مقیاس خردمندی آردلت به دست آمده است. داده های به دست آمده از 130 پرسشنامه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-PLS3 تجزیه وتحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بهزیستی روانشناختی (04/0p< ،35/0β=) و ذهن آگاهی (02/0p< ،22/0β=) رابطه مستقیمی با خردمندی داشت و ذهن آگاهی نیز تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روان شناختی دارد (001/0p< ،23/0β=). نقش میانجی گر بهزیستی روان شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و خردمندی نیز تأیید شد (03/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد که تقویت ذهن آگاهی مدافعان سلامت با استفاده از بهزیستی روان شناختی باعث بهبود خردمندی آنان می شود؛ بنابراین با توجه به شیوع اختلالات روانی در هنگام همه گیری بیماری های نوظهور فاقد درمان قطعی مانند کووید-19، مداخلات روان شناختی مانند آموزش برنامه مبتنی بر ذهن آگاهی باعث رفتارهای آگاهانه و پاسخ های خردمندانه مدافعان سلامت می شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش کژکار، اضطراب سلامت، بهزیستی روانشناختی و تصویر بدنی در زنان تحت عمل ماستکتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
285 - 314
حوزه های تخصصی:
سرطان سینه شایع ترین سرطان و دومین علت اصلی مرگ در زنان با بسیاری از عوارض جسمی و روانی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرش کژکار، اضطراب سلامت، بهزیستی روانشناختی و تصویر بدنی در زنان مبتلا به سرطان سینه ماستکتومی شده شهر شیراز که در سال 1401 به بیمارستان امیر مراجعه کردند می باشد. آزمودنی شامل یک نمونه 45 نفری که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (سه گروه 15نفری) داده ها در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری ثبت شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نگرش کژکار وایزمن و بک، بهزیستی روانشناختی ریف، اضطراب سلامت سالکوسکیس و وارویک و تصویر بدنی کش، میکولاو براون، بود. داده های پژوهش با استفاده از روش کوواریانس چند متغیره و آزمون های تعقیبی شفه و بنفرونی جهت آزمون فرضیه ها استفاده شد و داده ها با استفاده از نرم افزار (spss-18) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که هر دو روش درمانی بر این متغیرها از نظر آماری اثر معنی داری اعمال کرده اند (P<0.05). یافته ها نشان می دهد میانگین نمره کل اضطراب سلامت، بهزیستی، تصویر بدنی و نگرش کژکاری در گروه کنترل در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری، تفاوت چشم گیری نشان نمی دهد اما در گروه آزمایش ACT و MBSR تفاوت های چشم گیری مشاهده می شود. نتایج این تحقیق نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، اثربخشی بیشتری نسبت به برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دارد، زیرا اصول زیربنایی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در راستای افزایش انعطاف پذیری روانشناختی می باشد.
اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان مدارس دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های روان درمانی ذهن آگاهی به عنوان یک حالت ارتقاء دهنده تفکر خودآگاهی برای بهبود بهزیستی در نظر گرفته می شود. در این پژوهش، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی در کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان مدارس دبیرستانی مورد بررسی قرار گرفت.روش این پژوهش آزمایشی، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه شامل 40 نفر از دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر خرم آباد بود. ابتدا از 420 نفر از افراد آزمون اضطراب و افسردگی به عمل آمد؛ سپس افرادی از جامعه فوق که طبق معیار نقطه برش بالینی در سطح غیر نرمالی قرار داشتند انتخاب شدند و مورد مصاحبه بالینی ساختار یافته قرار گرفتند. از این تعداد، 20 نفر برای گروه آزمایش و 20 نفر برای گروه گواه به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. درمان ذهن آگاهی طی 8 جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس از اتمام جلسه ها پس آزمون روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. نتایج حاصل از تحلیل واریانس های چند متغیری، بیانگر کاهش معنی دار اضطراب و افسردگی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه است (01/0p<) شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث سلامت روان شناختی در دانش آموزان شود.
نقش خلاقیت، ذهن آگاهی و عملکرد تحصیلی بر بهزیستی روانی با میانجی مشکلات روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی ذهن آگاهی، خلاقیت و عملکرد تحصیلی بر بهزیستی روانی با میانجی مشکلات روان شناختی در دانشجویان اجرا گردید. روش به کار گرفته شده در این پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. شرکت کنندگان در این پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه یزد بودند که به صورت تصادفی طبقه ای 370 دانشجو انتخاب شدند. در این پژوهش از آزمون بهداشت روانی، پرسشنامه ذهن آگاهی و خلاقیت استفاده شد و به علاوه معدل کل تا ترم آخر دانشجویان به عنوان عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. پس از توزیع پرسشنامه ها و گردآوری اطلاعات موردنیاز به کمک نرم افزار SPSS و AMOS به تحلیل اطلاعات اقدام شد. نتایج نشان داد که مدل طراحی شده از برازش خوبی برخوردار بود و رابطه ذهن آگاهی، خلاقیت با بهزیستی روان شناختی معنی دار بود ولی رابطه مستقیم عملکرد تحصیلی با مشکلات روان شناختی معنی دار نبود. همچنین رابطه غیرمستقیم خلاقیت و ذهن آگاهی به بهزیستی با میانجی مشکلات روان شناختی معنی دار بود؛ اما رابطه غیرمستقیم عملکرد به بهزیستی با میانجی مشکلات روان شناختی معنی دار نبود. نتایج با توجه به پژوهش ها و دیدگاه های نظری مورد بحث قرارگرفت.
رابطه ذهن آگاهی و تمایزیافتگی خود با ویژگی های شخصیت مرزی از طریق نقش واسطه ای ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وجود مشکلات روانی از جمله ویژگیهای شخصیت مرزی می تواند بر رفتار ،شناخت ، ارتباط بین فردی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان تاثیر منفی بگذارد. شناسایی و ارتباط عواملی همچون ذهن آگاهی،تمایز یافتگی خود و ناگویی خلقی با این ویژگیها مهم است.لذا این مطالعه به منظور بررسی رابطه بین ذهن آگاهی ، تمایز یافتگی خود با ویژگیهای شخصیت مرزی از طریق نقش واسطه ای ناگویی خلقی انجام شد. مواد و روش ها: دراین مطالعه همبستگی توصیفی 309 دانشجوی دانشگاه شهید باهنر کرمان (217 دختر و 92 پسر) از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های پنج عاملی ذهن اگاهی بائر و همکاران، مقیاس تمایز یافتگی خود اسکورون و فریدلندر، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو ، مقیاس شخصیت مرزی لیشنرلینگ پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده-ها با استفاده از نرم افزارآماری و روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل ها نشان دادند که ذهن آگاهی و تمایز یافتگی خود از طریق ناگویی خلقی بر تمامی زیر مقیاس های شخصیت مرزی اثر غیر مستقیم منفی دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که ذهن آگاهی و تمایز یافتگی خود به عنوان مهمترین عاملهای پیش بینی ویژگیهای شخصیت مرزی دانشجویان هستند.
رابطه روان رنجورخویی و سرسختی روان شناختی با بهزیستی کارکنان: نقش میانجی گر تاب آوری و ذهن آگاهی و نقش تعدیل گر ساعات کاری و نوع نوبت کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه روان رنجوری و سرسختی با بهزیستی کارکنان با نقش میانجی گر تاب آوری و ذهن آگاهی و نقش تعدیل گر ساعات کاری و نوع نوبت کاری بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از تمامی کارکنان نوبت کار یک شرکت صنعتی در شهر اهواز بود. نمونه پژوهش شامل 206 مرد، با میانگین سنی 38 سال، با تجربه نوبت کاری حداقل 2 سال و میانگین ساعات کاری هفتگی 54 ساعت بود. جهت جمع آوری داده ها پرسشنامه بهزیستی کارکنان ژنگ و همکاران، تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی براون و رایان، روان رنجوری مک کرا و کوستا و سرسختی بارتون و همکاران به کار گرفته شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش الگویابی معادلات ساختاری، آزمون بوت استراپ و رگرسیون سلسله مراتبی در نرم افزار آماری AMOS و SPSS ویرایش 24 استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که تاب آوری رابطه بین متغیرهای سرسختی و بهزیستی کارکنان را میانجی گری می کند. با این وجود، نوع نوبت کاری و ساعات کار هفتگی در رابطه بین سرسختی و بهزیستی اثرات تعدیل کنندگی نشان نداد. بنابراین می توان نتیجه گرفت انعطاف پذیری روان شناختی حاصل از تاب آوری می تواند مکانیسمی باشد که منجر به بهزیستی کارکنان می شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر تعلل ورزی تحصیلی و مسئولیت پذیری دانش آموزان مقطع اول متوسطه شهرستان کوار
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن بر تعلل ورزی تحصیلی و مسئولیت پذیری دانش آموزان اول متوسطه شهرستان کوار در سال 1401 بود. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع اول متوسطه شهرستان کوار بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از دانش آموزان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش شناختی مبتنی بر حضور ذهن دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه اهمالکاری سولومون و راث بلوم (1984) و مسئولیت پذیری کالیفرنیا استفاده شد. هم چنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا استفاده شد که برای این منظور پرسشنامه به تأیید متخصصین مربوطه رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS-v24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن باعث بهبود تعلل ورزی تحصیلی در دانش آموزان شده است همچنین شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن باعث بهبود مسئولیت پذیری دانش آموزان شده است. بنابراین به نظر می رسد، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن می تواند باعث ارتقا مسئولیت پذیری دانش آموزان شده و تکنیک های موثری را برای مقابله با تعلل ورزی تحصیلی ارائه کند.
پیش بینی اضطراب وجودی بر اساس راهبردهای فراشناخت و ذهن آگاهی (مورد مطالعه کارکنان میانسال شعب منطقه یک بانک ملت)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، پیش بینی اضطراب وجودی بر اساس راهبردهای فرا شناختی و ذهن آگاهی است. این پژوهش در بین کارکنان میانسال شعب منطقه یک بانک ملت تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر 429 نفر از کارکنان میانسال (40 تا 65 سال) شعب منطقه یک بانک ملت تهران در سال 1400 است و حجم نمونه بر اساس توصیه هویت و کرامر به ازای هر متغیر حداقل 40 نفر در تحقیقات همبستگی تعداد 205 نفر محاسبه شد. نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای صورت پذیرفت. بدین منظور ابتدا از بین همه شعب بانک ملت منطقه یک شهر تهران تعداد 10 شعبه انتخاب شد. در این پژوهش از ابزارهای اضطراب وجودی (گود و گود، 1974)، راهبردهای فراشناخت (ولز، 1997) و ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. در راستای بررسی فرضیه های پژوهش، از روش رگرسیون خطی بهره گرفته شد. طبق نتایج تحلیل مشخص شد که بین اضطراب وجودی و راهبردهای فراشناختی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین اضطراب وجودی و ذهن آگاهی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ذهن آگاهی در زنان دچار تعارضات زناشویی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خانواده نخستین و منحصر به فردترین نهاد اجتماعی است که سلامت و بهروزی یک جامعه را مرهون سلامت و رضایت اعضای آن دانسته اند. یکی از مشکلات شایع در خانواده، تعارض زناشویی است. یکی از عوامل موثر بر ارتقاء رضایت زناشویی، ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی یعنی توجه کردن به زمان حال به شیوهای خاص، هدفمند و بدون قضاوت. افراد ذهن اگاه هنگام روبرو شدن با استرس های محیطی، خودمهارگری بیشتر، سازگاری بالاتر، نگاه مثبت به همسر و ارتباط موثر را تجربه می کنند. روش کار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل دارای مراقبت های معمول یک پژوهش استاندارد است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آگاه شهر تهران در سال1401 تشکیل دادند. در این پژوهش از مقیاس ذهن آگاهی فرایبورگ ،مقیاس تعارض زناشویی کانزاس برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: در بخش اول یافته های توصیفی تحقیق و در بخش دوم یافته های تحقیق از چشم انداز آمار استنباطی ذکر شد. میانگین نمرات پس آزمون گروه روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در متغیر ذهن آگاهی (84/29) بیشتر از میانگین پس آزمون درگروه کنترل (95/21) می باشد. در یافته ای استنباطی نرمال بودن توزیع داده ها یکی از مهمترین پیش فرض های تمامی آزمون های پارامتریک از قبیل تحلیل کوواریانس است. برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون شاپیرو ویلک استفاده شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ارتقاء بر ذهن آگاهی در زنان دچار تعارضات زناشویی تاثیر دارد.