مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
غم
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
36-49
حوزه های تخصصی:
این مطالعه باهدف تدوین الگوی تحولی بر اساس تنوع و سرعت استقرار فرآیندها و راهبردهای نظم بخش هیجان برای غم، خشم، درد و ترس انجام شد. مطالعه کیفی و از نوع تحلیل محتوای جهت دار بود. مشارکت کنندگان در این مطالعه 108 کودک 4 تا 12 ساله بودند. داده ها از طریق انجام مصاحبه فردی و مشاهده کودکان پس از خواندن سناریوهای هیجان یا تجربه یک موقعیت هیجانی واقعی گردآوری شد. نتایج بر اساس کدگذاری رفتارها، خرده راهبردها، راهبردها و فرآیندهای تنظیم هیجان برای چهار هیجان غم، ترس، خشم و درد تحلیل شد. یافته ها مؤید تأثیرپذیری نظم بخشی هیجان از افزایش سن است، لذا پدیدهای تحول وابسته است. یافته ها نشان داد خط سیر تحولی فرآیندهای نظم بخشی برای هر چهار هیجان یکسان و هم شکل است. آنچه در تحول انواع هیجانها متفاوت است، سرعت استقرار و تنوع فرآیندها و راهبردهای نظم بخش بسته به نوع هیجان است.
دیالکتیک غم و شادی در اندیشه عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی امکان خوانشِ دیالکتیکی غم و شادی در تجربه های عرفانی دو عارف بلندآوازه فریدالدین عطار و مولانا جلال الدین محمد بلخی پرداخته است. بدین منظور کوشیده ایم تا راهی را برای درک مفهوم ِ دیالکتیک و شهودِ دیالکتیکی در تجربه های رنگارنگ عطار و مولوی هموار کنیم، و مدعی شویم بیان دیالکتیکی ایشان ازعیان دیالکتیکی شان برآمده است. سپس غم و شادی را درزیست جهان ِ این دو عارف بررسی کرده ایم و نشان داده ایم که اندوه و یا خرسندی آن گاه که روی در دنیا داشته باشند، غم نُما و شادی نُما هستندوآن گاه که فرد از چنبر زمان و مکان این عالم خود را رها کرد همه گریه و خنده اش، قبض و بسطش، فرح وملالش و غم و شادیش از گونهء دیگری می شود
اگر با این رویکرد به این تجربه عطار و مولوی نظر افکنیم، در خواهیم یافت که چگونه غرق شدگی در عشق و زیست در بی کرانگی، انسان را درموقعیت های زیسته متفاوتی قرار می دهد که رنگ و بوی تروتازه به آن خواهد بخشید. به مدد همین نظرگاه است که در می یابیم چرا عطار سراسر دردمندی و اندوه است وهر که راغم دارتراست،مقرب تر می بیند وچرا اساسا مولوی در عشق یکسره سخن ازطرب و دست افشانی دارد.
مفهوم سازی غم با حوزۀ شناختی ظرف در زبان های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
281 - 310
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم غم در آن بخش از زبان های فارسی و عربی پرداخته که با حوزه های مبدأ مرتبط با ظرف، تصور و بیان شده است. از این طریق، شیوه اندیشیدن سخنگویان زبان های مذکور در این حوزه درک می شود و شباهت ها و تفاوت های میان آنها نمایان می گردد. افزون براین، سعی شده که نظم نهفته در پَسِ عبارات گسسته و به ظاهر نامنظمِ ظرف انگاری فرد غمگین آشکار گشته و نظام شناختی آن توصیف گردد. روش انجام این تحقیق به صورت تحلیلی و درچارچوب استعاره شناختی است. مطالعات مقایسه ای، شناخت چگونگی ساختارمندی مفاهیم مشترک در نظام مفهومی سخنگویان زبان های مختلف و شناسایی استعاره های فرهنگ بنیاد توانسته اند در درک شناختی فرهنگ ها از یکدیگر نقش مهمی داشته باشند. برای نمونه، می توان به این نکته اشاره کرد که سخنگویان عربی، غم را عمدتاً ماده ای دانسته اند که گلو را بند آورده (غصّ، شجا، جرِض)؛ یعنی این انسداد حلق است که برجستگی داشته، درحالی که فرد فارسی زبان، غم را عمدتاً خوراکی دانسته که آن را خورده است (غم/ غصه خورد). گویی، سختی قورت دادن در آن برجستگی نداشته و مشکل اینجاست که این خوراک در دل (معده) انباشته شده و این اندام را تحت فشار قرار داده (دلم ترکید)، یا اینکه این خوراک باعث آسیب و زخمِ دل گشته است (خونِ دل می خورد)؛ یعنی خوردن غم مایه زخم و خون شدن دل است.
تحلیل جامعه شناختی احساسات قهرمان داستان «لخضر» اثر یاسمینه صالح بر اساس نظریه کمپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساسات به عنوان مهم ترین سازه های زیستی، روانی و اجتماعی ابزار کلیدی بشر برای ایجاد رابطه پویا با جهان درون و بیرون به شمار می آید. با این استدلال که بخش عظیمی از احساسات از طریق جامعه در انسان تولید و نهادینه می گردد، در دهه های اخیر شاخه ای در جامعه شناسی ظهور کرد که به جامعه شناسی احساسات شناخته می شود. کمپر یکی از نظریه پردازان معاصر این شاخه، با تکیه بر احساسات اولیه غم، شادی، ترس و خشم و تقسیم آن به سه نوع ساختاری، انتظاری و پیامدی، قدرت و منزلتی را که فرد از طریق موقعیت های اجتماعی کسب می کند تحلیل می نماید. ازآنجاکه تطبیق الگوهای این شاخه مطالعاتی در متن ادبی به کشف لایه های تازه از عاطفه مندی متون کمک می کند جستار حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی احساسات در رمان «لخضر» نوشته یاسمینه صالح، نویسنده الجزایری می پردازد؛ تا نمایی از قدرت پنهان در ساختار اجتماعی را در کشورهای عربی آشکار سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه های قدرت و منزلت در تحلیل شخصیت قهرمان داستان منطبق با موقعیت های استدلال شده توسط کمپر است و به ترتیب بافت های موقعیتی غم (39%)و ترس (31%) نسبت به سایر احساسات اولیه دارای بیشترین بسامد است. قهرمان داستان برای رسیدن به رأس هرم قدرت به این باور رسیده است که در واکنش به محیط اجتماعی، با تمرکز بر عواطف انتظاری و پیامدی – توصیف شده توسط کمپر-می تواند به شکلی پویا، از انسانی منفعل و تحت تأثیر شرایط، به کنشگری فعال تبدیل شود و با اعمال سوژگی خود بر محیط اجتماعی، به قدرت مطلق تبدیل گردد.
گونه های اثرگذاری هیجان بر گرایش های انسان از دیدگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
29 - 48
حوزه های تخصصی:
شناخت چگونگی اثرگذاری هیجانات بر گرایش های انسان، برای شناسایی روابط حاکم بر ابعاد درونی او و آگاهی از نحوه مدیریت آنها لازم است. پرسش اصلی مقاله این است که حالاتی مثل ترس، خشم، غم، شادی و... چه نوع تأثیراتی در گرایش های انسان دارند؟ تحقیق از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا انجام شده است. ازآنجاکه قرآن کریم، منبع اصلی این پژوهش است، روش تحقیق در این مسئله تحلیلی- تفسیری به سبک موضوعی است و گرد آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای با ابزار فیش برداری بوده است.، یافته های پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم متناسب با اهداف تربیتی خود به تأثیرات متنوع هیجانات بر گرایشات انسان توجه نموده است. از نظر قرآن جهت دهی، فعال سازی، سرعت افزایی و مهارگری، مهمترین گونه های اثرگذاری هیجان بر گرایش های انسان هستند. یعنی هیجانات می توانند چیزی را برای فرد مطلوب یا نامطلوب جلوه دهند، با تکانه ای قوی، موتور محرّک امیال را به راه بیاندازند، بر سرعت فعالیت امیال بیافزایند و یا مانع تحریکات رفتاری آنها شوند.
غم و شادی و جلوه های آن در ایران پیش از اسلام (بر حسب متون مذهبی، مستندات تاریخی و آثار ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
49 - 68
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که نشان دهد در ایران پیش از اسلام چه اندیشه هایی در مورد غم و شادی وجود داشته و انگیزه و علل تبلیغ و نمود اجتماعی و عینی این اندیشه ها چه بوده است. برای این مقصود، با روش توصیفی تحلیلی و برحسب متون دینی، منابع تاریخی و آثار ادبی به مسئله پرداخته شده است. از حیث مذهبی، شادمانی امری قدسی و آسمانی به شمار رفته و حکم ابزاری را داشته است که با آن می توان بر مظاهر اهریمنی و اندوه غلبه کرد. بااین حال غم گرایی کارکردهای مثبتی از جمله تقویت حس انتقام و ایجاد شوق بازگشت به عالم معنوی(از طریق غم غربت) نیز داشته است. از منظر اسناد تاریخی شیوه مداراگرایانه و تساهل پادشاهان هخامنشی با ملل تحت سلطه خود، و در عهد ساسانی فرامین برخی پادشاهان چون بخشودگی خراج و رعایت عدالت موجب رواج جلوه هایی از شادمانی و دوری از اندوه جمعی در سراسر سرزمین بوده است؛ هرچند نظام طبقاتی اندوه عمیقی ایجاد می کرده است. در آثار ادبی، بزرگان راهکارهایی چون تاکید بر ناپایداری زندگی و توجه به قناعت را برای رهایی انسان از غم توصیه کرده اند.
نگاهی به غم و شادی در دیوان خاقانی شروانی
حوزه های تخصصی:
غم و شادی از حالات و هیجانات آدمی است که ریشه در روان او دارد. بنا بردیدگاه های متفاوتی چون دین، فلسفه، عرفان، روانشناسی عوامل مختلفی در ایجاد این دو حالت روانی دخیلند. بر همین اساس، صاحب نظران بنابر رویکردهای متفاوت خود، تفسیرهای مختلفی را از آن ارائه مینمایند. افضل الدین خاقانی شروانی، شعر قرن ششم، که خود یکی از بزرگترین تجربت اندیشان در حوزهی علوم اخلاقی و ادبی است، در پرتو تجربیات کسب شده ناشی از حوادث به کام و ناکام مختلفی که در زندگی خود داشته، نگاه ویژهی به این دو پدیده دارد. در نظر او غم و شادی به دو دستهی کلی غم مطلوب و نامطلوب تقسیم میشود که غم مطلوب غمی است که از طرف معشوق به عاشق ارزانی میگردد. او در تبیین غم نامطلوب خود از رابطهی علی و غایی بهره میبرد. در این مقاله که با روش تحلیل محتوا صورت می گیرد، با بررسی ریشههای غم و شادی، با توجه به اشعار موجود در دیوان افضل الدین خاقانی، به عوامل ایجاد غم، عوامل برطرف کنندهی غم، نتایج و تأثیرات غم و نیز ساختشناسی مفهوم شادی پرداخته می شود. بنا بر نتایج این پژوهش، خاقانی غم های نامطلوبی که تحت شرایط و عوامل مختلفی چون هجران، دشمنان، جفای روزگار، بخت سیاه و...ایجاد می شوند. غمهایی اجتناب ناپذیر می داند. با این حال، او غم معشوق را بر هر شادی ترجیح می دهد. همچنین عواملی چون معشوق، زیبایی، وصال، دعا، دیدن طوس و ...را عناصری می داند که حس شادی را در او بر می انگیزند.