مطالب مرتبط با کلیدواژه

هیجان های بنیادی


۱.

تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان درخود مانده با کارکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درخودماندگی هیجان های بنیادی آموزش جلوه های چهره ای

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات نافذ مربوط به رشد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان ماهیت هیجان
تعداد بازدید : ۱۲۳۸ تعداد دانلود : ۶۸۰
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر تشخیص هیجان های بنیادی در کودکان در خود مانده با کارکرد بالا صورت گرفته است. مواد و روش ها: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی و طرح تک آزمودنی AB بهره گرفته شده است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کودکان درخودمانده 5 تا 8 ساله با کارکرد بالای شهر تهران در سال 91 بود که پنج کودک از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تشخیصی چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انتخاب شدند. آموزش جلوه های چهره ای 3 روز در هفته و به مدت 12 جلسه 20 دقیقه ای برای هر کودک به صورت انفرادی انجام شد .برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی شامل نمودارها استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از مقایسه تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در مرحله خط پایه و آزمون پایانی حاکی از بهبود عملکرد آنان در شناسایی هیجان های بنیادی است چنان که در آزمون پایانی تعداد پاسخ های صحیح شرکت کنندگان در بیشتر موارد به حداکثر رسید. نتیجه گیری: آموزش ها توانستند پاسخ های صحیح شرکت کنندگان را در بازشناسی هیجان ها به ویژه هیجان های شادی، غم و خشم افزایش دهند. تعداد پاسخ های صحیح به ویژه از ناحیه دهان به حداکثر رسیدند بنابراین با توجه به اثر بخشی نسبی آموزش، پیشنهاد می شود که آموزش هیجان ها به عنوان بخشی از برنامه کار با کودکان درخود مانده درآید.
۲.

اثربخشی آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادین بر اختلال رفتاری زودآغاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال رفتار زودآغاز هیجان های بنیادی آموزش جلوه های چهره ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۴۶۷
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی بر کاهش نشانه های اختلال رفتار زودآغاز بود. روش پژوهش شبه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه بود. جامعه مورد پژوهش تمام دانش آموزان دارای اختلال رفتار زودآغازی محصل در مدارس ابتدایی شهر تهران بودند. پس از غربالگری در مدرسه، تعداد ۱۷ نفر از این دانش آموزان با روش نمونه برداری هدفمند و با استفاده از ملاک های تشخیصی اختلال رفتاری با فرم گزارش معلم برای سنین 18-6 سال آزمون آشنباخ انتخاب شدند. آموزش جلوه های چهره ای هیجان های بنیادی به مدت ۱۰ جلسه و هر جلسه ۳۰ دقیقه به دانش آموزان ارائه شد. ابزار مورد استفاده جهت ارزیابی و تشخیص اختلال رفتار، آزمون آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001) بود که به وسیله معلمان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون انجام شد و به منظور آموزش جلوه های چهره ای هیجان ها از جورچین آهن ربایی چهره استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون tوابسته استفاده شد و نتایج تحلیل نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد و نشانه های اختلال رفتار در اثر این آموزش کاهش معناداری یافته اند. همچنین یافته ها نشان داد که آموزش ها می تواند با افزایش توانایی کودکان برای بازشناسی هیجان های چهره ای مخاطب، به درک بهتر آن ها از قصدهای فرد مقابل کمک کند و درنتیجه نشانه های اختلال رفتار را کاهش دهد.  
۳.

همبسته های فیزیولوژیک هیجان های بنیادی خشم و غم در افراد سالم و افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیجان های بنیادی خشم غم فرایندهای فیزیولوژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۵ تعداد دانلود : ۴۹۵
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون هیجان­ های بنیادی خشم و غم انجام شده است. اما پژوهشی که به همبسته ­های فیزیولوژیک هیجان ­های بنیادی خشم و غم در افراد سالم و افسرده پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: بررسی همبسته­ های فیزیولوژیک هیجان ­های بنیادی خشم و غم در افراد سالم و افسرده بود. روش: پژوهش از نوع شبه‌آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دختران / زنان ۲۰ تا ۴۵ ساله ساکن تهران در تابستان و پاییز سال ۱۳۹۷ بودند. 66 نفر به روش نمونه­ گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند، ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه افسردگی بک (۱۹۶۷). تحلیل داده­ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری عاملی با اندازه‌گیری مکرر و نیز آزمون‌های تعقیبی انجام شد. یافته ­ها: تغییرات فرآیندهای فیزیولوژیک در دو گروه سالم و افسرده در حین تجربه غم و خشم متفاوت با یکدیگر (0.01 P< ) اما در جهتی یکسان بود. در حین تجربه خشم افزایش نرخ تنفس، ضربان قلب و نسبت نرخ تنفس بر ضربان قلب در افراد افسرده بیشتر از سالم بود (0.01 P< ). نتیجه­ گیری: این یافته مؤید نظریه روان‌پویشی درباره سبب‌شناسی افسردگی است. بر اساس این نظریه، افسردگی خشم سرکوب‌شده است و افراد افسرده در تجربه خشم مشکل دارند