مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۸۱.
۶۸۲.
۶۸۳.
۶۸۴.
۶۸۵.
۶۸۶.
۶۸۷.
۶۸۸.
۶۸۹.
۶۹۰.
۶۹۱.
۶۹۲.
۶۹۳.
۶۹۴.
۶۹۵.
۶۹۶.
۶۹۷.
۶۹۸.
۶۹۹.
توانمندسازی
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
189 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تاثیرگذار حکمرانی خوب شهری، قابل زندگی بودن، بانکی بودن و رقابتی بودن در استراتژی توسعه شهری و افزایش تاب آوری جزیره کیش با رویکرد توانمندسازی است، که بر این اساس کدام یک از زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی احتیاج به افزایش تاب آوری و دستیابی به توانمندسازی مدیران و شهروندان در مواجهه با بحران های اقتصادی، اجتماعی و محیطی را دارد.
روش:روش پژوهش بر مبنای روش های توصیفی - تحلیلی و از نظر نوع هدف کاربردی است و نتایج به دست آمده از پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون کای اسکوئر و T تک نمونه ای محاسبه شده است. به منظور بررسی و مقایسه تاب آوری شاخص های استراتژی توسعه شهری در ابعاد حکمرانی خوب شهری، بانکی بودن، قابل زندگی بودن و رقابتی بودن از آزمون ANOVA و مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار PLS و Micmac استفاده شده است. ازمدل استراتژیک SOAR برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج در توانمندسازی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد شاخص های استراتژی توسعه شهری جزیره کیش در ابعاد قابل زندگی بودن دارای وضعیت مناسب تری نسبت به سایر شاخص ها است و شاخص های حکمرانی خوب شهری، بانکی بودن و رقابتی بودن در وضعیت مطلوبی قرار ندارند.
نتیجه گیری: می توان گفت به اعتقاد پاسخگویان کلیه شاخص های استراتژی توسعه شهری جزیره کیش در سطح مطلوبی نیستند، به عبارتی کیش هنوز قابل زندگی است ولی از لحاظ مدیریتی و اقتصادی وضعیت مناسبی ندارد.
طراحی الگوی توانمندی آینده پژوهی مدیران آموزش سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
119 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توانمندی آینده پژوهی مدیران آموزش سازمان تأمین اجتماعی، صورت پذیرفت. جهت گیری این مطالعه کاربردی و توسعه ای بوده و مبانی آن فلسفی تفسیری است. روش: این تحقیق رویکردی استقرایی داشته و به منظور اجرای آن، روش کیفی به کار رفته است. این مطالعه از نوع استراتژی نظریه ی داده بنیاد و میدانی می باشد. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند، استفاده شد. از 16 نفر از کلیه مدیران حوزه ی تأمین اجتماعی و اعضای هیأت علمی مصاحبه شد و تجزیه و تحلیل داده ها از طریق محوری، انتخابی و کدگذاری باز صورت گرفت. یافته ها:نتایج به دست آمده نشان می دهد، توانمندی آینده پژوهی مدیران آموزش، نیازمند عواملی از قبیل رهبری سازمانی، ساختار سازمانی، مدیریت منابع انسانی ، فرهنگ آینده پژوهی، سناریو نویسی، برنامه ریزی استراتژیک، توسعه ی آموزش، تهیه ی امکانات، مدیریت آینده پژوهی، مشارکت کارکنان و حذف عواملی از قبیل جو سازمانی ناسالم و بوروکراسی زاید، جهت دستیابی به توسعه ی سازمانی سازمان تأمین اجتماعی می باشد. نتیجه گیری:توانمندی آینده پژوهی مدیران آموزش، مستلزم توجه به فرهنگ آینده پژوهی، تنوع، جمع گراییو رهبری سازمان بوده و جهت ترسیم و ایجاد آینده ی دلخواه می توان از آینده پژوهیبه عنوان یکحامیبهره برد. دست اندرکاران با بهره گیری از توانمندی آینده پژوهی مدیران به خوبی می توانند فرصت ها را شناسایی نموده و با پیش بینی آینده بر تهدیدها غلبه نمایند که این مهم در سازمان های دولتی همچون تأمین اجتماعیاهمیتی دو چندان دارد.
تعیین موقعیت استراتژیک و وضعیت موجود و مطلوب توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، منابع انسانی در سازمان ها جایگاه محوری پیدا کرده و عاملی استراتژیک برای اداره سازمان به شمار می رود که برخی از آن با نام دارایی منحصربه فرد سازمان یا سلاح استراتژیک ایجاد مزیت رقابتی، یاد می کنند. مطالعه حاضر با هدف تعیین موقعیت استراتژیک و وضعیت موجود و مطلوب توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز انجام گرفت. جامعه آماری شامل مدیران و صاحب نظران اداره کل ورزش و جوانان استان البرز 134 نفر بود که با توجه به جدول مورگان 97 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از استادان تأیید شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 84/0 به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، تی زوجی، فریدمن و خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معنا داری بین وضع موجود و مطلوب توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز شامل قوت ها (001/0>P، 18/8- = t)، ضعف ها (001/0>P، 83/9- = t)، فرصت ها (001/0>P، 89/8- = t) و تهدیدها (001/0>P، 88/7- = t) وجود دارد. همچنین جایگاه توانمندسازی کارکنان در موقعیت محافظه کارانه قرار گرفت که مناسب ترین استراتژی برای توانمند ساختن کارکنان (WO) است. با توجه به اینکه وضعیت فعلی توانمندسازی کارکنان از وضعیت مطلوب فاصله دارد، لزوم توجه به ایجاد راهکارها و کم کردن فاصله بین وضع موجود و مطلوب توانمندسازی کارکنان با ایجاد برنامه ای راهبردی ضروری به نظر می رسد.
ارائه مدل علّی سقف شیشه ای با توانمندسازی کارکنان زن وزارت ورزش و جوانان ایران با نقش میانجی گری عدالت سازمانی و سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش ارائه مدل ارتباط علی سقف شیشه ای با توانمندسازی کارکنان زن وزارت ورزش و جوانان با میانجی گری سرمایه روانشناختی و عدالت سازمانی بود. نمونه آماری تحقیق را۱۷۰ نفر از کارکنان زن وزارت ورزش و جوانان تشکیل دادند. ابزار سنجش پرسشنامه های سقف شیشه ای (احمدی ۱۳۹۴)، توانمندسازی کارکنان (اسپریتزر۱۹۹۲)، عدالت سازمانی (نیهوف و مورمن۱۹۹۳) و سرمایه روانشناختی (لوتانز ۲۰۰۷) بود که پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 0.78، 0.80، 0.70، 0.71 به دست آمد و از معادلات ساختاری برای آزمون مدل مفهومی با بهره گیری از نرم افزارPLS smart استفاده شده است. نتایج نشان داد که تأثیر سقف شیشه ای بر توانمندسازی منفی و معنادار، تأثیر سقف شیشه ای بر عدالت سازمانی منفی و معنادار، تأثیر سقف شیشه ای بر سرمایه روانشناختی مثبت و غیرمعنادار، تأثیر عدالت سازمانی بر سرمایه روانشناختی منفی و معنادار، تأثیر عدالت سازمانی بر توانمندسازی منفی و معنادار، تأثیر سرمایه روانشناختی بر توانمندسازی مثبت و معنادار، تأثیر متغیر میانجی عدالت سازمانی در ارتباط علی سقف شیشه ای با توانمندسازی منفی و معنادار و تأثیر متغیر میانجی سرمایه روانشناختی در ارتباط علی سقف شیشه ای با توانمندسازی غیرمعنادار بود، شاخص های مدل 0.089=SRMR، 0.937= d_ULS ، 0.917 = d_G و 0.90 = NFI بدست آمد.
بررسی پیشایندها و پیامدهای توانمندسازی روان شناختی کارکنان ادارات ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۹)
248 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پیشایندها و پیامدهای توانمندسازی روان شناختی کارکنان ادارات ورزش و جوانان مبتنی بر مدل یابی معالات ساختاری بود.روش شناسی: جامعه آماری پژوهش همه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان های شمال غرب ایران بود (588 نفر) و از میان آن ها 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1997)، اعتماد سازمانی سید جوادین (1388)، رضایت شغلی برایفیلد و روتس (1951)، تعهد سازمانی مودی (1979)، سبک رهبری باردنز و متزکانس (2000) و فرهنگ سازمانی نانچیان (1998) جمع آوری شد. پس از بررسی پایائی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، اعتماد سازمانی، فرهنگ سازمانی و رهبری به عنوان پیشایند و تعهد سازمانی و رضایت شغلی به عنوان پیامد توانمندسازی روان شناختی مورد تاکید است. بیشترین میزان همبستگی معنی دار بین رهبری با فرهنگ و کمترین میزان بین فرهنگ و توانمندسازی مشاهده شد(05/0>P). همچنین در مورد پیامدهای توانمندسازی روان شناختی نیز مسیر علی بین توانمندسازی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی مثبت و معنی دار بود(05/0>P).نتیجه گیری: می توان گفت افزایش در نمرات رهبری، فرهنگ و اعتماد همراه با افزایش در احساس توانمندسازی کارکنان و افزایش در نمرات توانمندسازی همراه با افزایش در میزان تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان بود. بنابراین، افراد با ادراک رهبری سازمانی، فرهنگ سازمانی و اعتماد سازمانی بالا، احساس توانمندسازی بالایی را از خود در محیط کار نشان می دهند.
تاثیر نوآوری باز برتوانمند سازی کارکنان بارویکرد تسهیم دانش (بانک ملت منطقه 4)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روش این تحقیق براساس هدف کاربردی و براساس ماهیت گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان شعب بانک ملت منطقه 4 در شهر تهران که تعداد آنها 420 نفر می باشد. با استفاده از جدول مورگان، از میان آن ها حجم نمونه ای برابر با 201 نفر جهت مطالعه انتخاب شد و پرسشنامه ها با روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک بین آنان توزیع شد. جهت تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و شاخص CVR استفاده گردید و مشخص شد که پرسشنامه از اعتبار لازم برخوردار است. همچنین، ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده نشان داد که به پایا بودن ابزار سنجش پژوهش می توان اتکا نمود. سپس با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS داده های جمع آوری شده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل آزمون داده ها نشان داد که نوآوری باز بر توانمندسازی کارکنان تاثیر معنادار دارد. همچنین ابعاد نوآوری باز که شامل تولید و ایجاد نوآوری باز، انتشار و گسترش نوآوری باز و بکارگیری نوآوری باز از طریق تاثیر میانجی تسهیم دانش بر توانمندسازی کارکنان تاثیر معنادار دارد. فقط بعد حفظ و نگهداری نوآوری باز از طریق تاثیر میانجی تسهیم دانش بر توانمندسازی کارکنان تاثیر معناداری ندارد.
ارائل پارادایم کیفی خودتوسعه ای مدیران ورزش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۸)
175 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف کلی پژوهش حاضر ارائه پارادایم کیفی خودتوسعه ای مدیران ورزش در ایران بود. تحقیق حاضر پژوهش کیفی بود که از رویکرد تحلیل تماتیک استفاده شد.
روش پژوهش: جامعه آماری تحقیق 11 نفر از مدیران ارشد وزارت ورزش و جوانان، مدیران کمیته ملی المپیک و پارالمپیک بودند و روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. پس از انجام مصاحبه کدگذاری انتخابی، محوری، کدهای باز استخراج، سپس پارادایم کیفی تحقیق ارائه شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که پارادایم کیفی خودتوسعه ای در مدیریت کلان ورزش کشور از چهار مقوله (مکانیزم های خودتوسعه ای (شامل دو کد محوری، جانشین پروری، توانمندسازی)، عوامل سازمانی (چهار کد محوری، راهبرد سازمانی، حمایت سازمان، فرهنگ سازمانی، بازخورد شخصی)، عوامل فراسازمانی (دو کد محوری، ارتباطات برون سازمانی و فرهنگ اجتماعی)، عوامل فردی (سه کد محوری استقلال و ارزشمندی فردی، انگیزه فردی و تعویض اختیار)، است. 11 مفهوم ثانویه و 64 مفهوم اولیه تشکیل و پارادایم کیفی تحقیق ارائه شد).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مشخص شد اگر سازمان های ورزشی در ایران بتوانند در برنامه های راهبردی و چشم اندازی که برای ورزش تدوین می کنند بخش مدیریت ورزش کشور را در دو بخش مدیران فعال و مدیران آینده به سمت و سوی خودتوسعه ای هدایت کنند، همین طور از مدیران حمایت شود و برنامه های حمایتی برای مدیران ارائه دهند، در این حالت مدیران در واقع توانمندتر می شوند و خودشان را توسعه می دهند.
آینده پژوهی منابع انسانی در صنعت ورزش ایران در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۸۴
63 - 90
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی منابع انسانی در صنعت ورزش ایران در افق 1410 انجام شد. روش استفاده شده در ای ن پژوه ش، برنامه ری زی مبتنی بر س ناریو اس ت که در شش گام طراح ی و پی اده ش ده اس ت. روش گ ردآوری داده در ای ن پژوه ش، کیف ی ب ا اس تفاده از مصاحب ه، پن ل خبرگ ی و پیمایش دلفی بود. بیست نفر از خبرگان دارای دان ش تخصص ی ی ا تجرب ه عمل ی به عنوان اعضای گروه مشارکت کننده در پژوهش به صورت هدفمند انتخاب شدند. از نرم افزارهای میک مک و س ناریو وی زارد ب رای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. یافته ه ای ای ن پژوه ش در دو بخ ش ارائه شد: بخش اول ش امل شناس ایی و دس ته بندی مؤلفه های کلی دی، پیشران ها و ع دم قطعیت ه ای مرتب ط اس ت. پنج پیش ران فناوری، اقتصادی، قانونی، زیست محیطی، اجتماعی و سیاسی در ای ن بخ ش تعیین شده و رواب ط اثرگ ذاری و اثرپذی ری می ان مؤلفه ها تحلیل شده اس ت؛ در بخش دوم به شناس ایی و توصیف س ناریوهای محتمل و س ازگار براساس پیش ران ها و عدم قطعیت های ذی ربط، پرداخت ه شده است. با توجه به اهمیت منابع انسانی در توسعه کمی و کیفی منابع انسانی در صنعت ورزش، نتایج پژوهش حاضر می تواند زمینه توانمندسازی و برنامه ریزی برای ارتقای عملکرد منابع انسانی را به همراه داشته باشد.
تدوین چارچوب مفهومی عوامل مؤثر در توسعه حرفه ای معلمین تربیت بدنی با تأکید بر توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
39 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، طراحی و تبیین مدلی مکانیسمی برای ارتقای توانمندسازی روان شناختی معلمان تربیت بدنی بود. این تحقیق با ماهیت اکتشافی، رویکرد کاربردی و روش کیفی انجام شد. جمع آوری داده های پژوهش از طریق روش نمونه گیری هدفمند و معیارمحور با متخصصان دارای تحصیلات دانشگاهی در حوزه های تربیت بدنی و علوم ورزشی و همچنین معلمان، متخصصان، کارشناسان و مدیران اجرایی حوزه آموزش تربیت بدنی مصاحبه هایی عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شد. پس از اینکه تمام داده ها کدگذاری شد، فرایند مرتب سازی و دسته بندی کدها شروع شد که طی آن 11 مضمون فرعی شناسایی ش که در قالب چهار مضمون اصلی دسته بندی شد. یکی از مضامین اصلی، ماهیت توانمندسازی روان شناختی معلمان تربیت بدنی است که شامل چهار مضمون فرعی خودکارآمدی، حس شایستگی، تأثیرگذاری، و معنی داری است. مضمون اصلی دیگر عوامل بنیادین توانمندساز معلمان تربیت بدنی است که دربرگیرنده دو مضمون خصیصه های معلم تربیت بدنی و خصیصه های سازمان است. مضمون اصلی بعدی، عوامل تسهیل کننده توانمندسازی است که شامل سه مضمون فرعی است: فضای توسعه حرفه ای، تخصیص منابع و تسهیلات، و امور اجرایی و مدیریت مدرسه. مضمون اصلی آخر، پیامدهای توانمندسازی روان شناختی معلمان تربیت بدنی است که دارای دو مضمون فرعی بهزیستی معلم تربیت بدنی و اثربخشی تدریس است. براساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که ارتقای توانمندسازی روان شناختی معلمان تربیت بدنی نیازمند لحاظ کردن عوامل بنیادین، تسهیلگر و طی کردن فرایندهای گام به گام است. اگر هریک از این موارد به تنهایی لحاظ شود، توانمندسازی روان شناختی نمی تواند به طور مؤثری به توسعه حرفه ای معلمان تربیت بدنی منجر شود.
تأثیر رهبری اخلاقی و کار گروهی بر توانمندسازی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
65 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تأثیر رهبری اخلاقی و کار گروهی بر توانمندسازی معلمان تربیت بدنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی، از حیث نوع روش، توصیفی و همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه معلمان تربیت بدنی استان لرستان به تعداد 1170 نفر بود که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به کار بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان (1970) و ملاک های ورود و خروج از پژوهش، 120 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. در این پژوهش از سه پرسشنامه سنجش رهبری اخلاقی براون و تورینو و هریسون (2005)، پرسشنامه کار گروهی تیمی لنچیونی (2000) و پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی وتن و کمرون (1998) استفاده شد. به منظور بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل عاملی و رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری اخلاقی و کار گروهی بر توانمندسازی معلمان تربیت بدنی تأثیر معناداری دارد. به طورکلی می توان گفت، رهبران اخلاقی با نگرش منصفانه و انسانی خود و تشویق کارکنان به کار گروهی، زمینه را برای توانمندسازی افراد با رویکردهای مختلف، فراهم کنند؛ بنابراین پیشنهاد می شود مدیران با دادن استقلال و آزادی عمل بیشتر و مشارکت دادن معلمان در تصمیم گیری ها، زمینه های لازم برای توانمندسازی معلمان را فراهم آورند تا آنان در نقش خود احساس شایستگی و معناداری کنند. همچنین زمینه های لازم برای بروز استعدادها و خلاقیت معلمان را فراهم آورند و فضای لازم برای مشارکت آن ها در کارهای گروهی را مهیا کنند.
خلاقیت و توانمندسازی در محیط های ورزشی: بررسی نقش شایستگی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه به بررسی روابط بین خلاقیت و توانمندی کارکنان در اداره کل ورزش و جوانان استان قم پرداخته است. روش پژوهشجامعه آماری تحقیق شامل 82 نفر از کارکنان این اداره بود که به روش کل شمار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد خلاقیت رندسیپ (1979) و توانمندسازی اسپریتزر (1995) استفاده گردید. روایی این ابزارها توسط متخصصان تأیید و پایایی آن ها با استناد به مطالعات قبلی مورد تأیید قرار گرفت. پرسشنامه خلاقیت شامل 50 سؤال و پرسشنامه توانمندسازی شامل 12 سؤال با چهار مؤلفه معناداری، شایستگی، حق انتخاب و مؤثر بودن بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی آزمون همبستگی پیرسون در سطح (05/0) انجام شد.یافته هانتایج نشان داد که بین خلاقیت و توانمندسازی کارکنان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، ارتباط مثبت و معناداری بین خلاقیت و شایستگی کارکنان مشاهده گردید. در عوض، همبستگی معناداری بین خلاقیت و مؤلفه های معناداری، حق انتخاب و مؤثر بودن مشاهده نشد.نتیجه گیرییافته های تحقیق حاکی از این است که تقویت توانمندی و شایستگی کارکنان می تواند به افزایش خلاقیت و بهبود عملکرد در محیط های کاری منجر شود. این نتایج بر ضرورت توجه مدیران به توسعه منابع انسانی و ایجاد بستر مناسب برای خلاقیت در سازمان های ورزشی تأکید دارد.
صورت بندی مبانی توانمندسازی زنان از منظر قرآن کریم: یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه، نقش تعیین کننده ای در پیشرفت و تعالی خانواده و اجتماع ایفا می کنند. این مقاله با هدف تبیین مبانی اسلامی توانمندسازی زنان و مقایسه آن با نظریه های غربی، به تحلیل مضامین قرآنی مرتبط پرداخته است. جمع آوری داده ها با رجوع به متن قرآن کریم در کنار مرور اسناد و متون مرتبط و تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون بر اساس ترکیبی از شیوه پیشنهادی آتراید-استرلینگ و براون و کلارک (2006) طی سه مرحله اصلی و شش گام صورت گرفت. یافته های پژوهش در سه دسته مبانی هستی شناختی (وحدت در مبدا آفرینش و هدفمندی خلقت)، انسان شناختی (اختیار و مسئولیت پذیری، تفاوت های طبیعی جنسی) و ارزش شناختی (برخورداری از روح الهی، ارزشمندی ذاتی، تقوا معیار ارزشمندی و فطرت، خاستگاه مشترک ارزش ها) سازماندهی شد. نتایج نشان داد رویکرد قرآن کریم درباره توانمندسازی زنان، برخلاف نظریه های غربی که بر آزادی و عاملیت مطلق تأکید دارند، به توازن بین حقوق فردی و مسئولیت های اجتماعی با نظر به مبانی مهمی نظیر تفاوت های طبیعی جنسی توجه ویژه ای دارد. همچنین توانمندسازی واقعی زنان مستلزم ترکیب عاملیت فردی با التزام به ارزش های الهی است. این پژوهش پیشنهاد می کند برنامه های توانمندسازی زنان در جوامع اسلامی لازم است با الهام از مبانی دینی و با در نظر گرفتن نیازهای بومی طراحی شود.
شناسایی و تبیین بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
43 - 75
حوزههای تخصصی:
مهمترین دارایی سازمان، سرمایه انسانی توانمند است. برای دستیابی به این دارایی، برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزشی و توانمندسازی ضروری است و از مهمترین متغیرهای مؤثر در این امر عبارتند از: بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه که از حیث هدف کاربردی و از انواع پژوهش های کیفی بوده که براساس روش اکتشافی انجام شد و برای افزایش اعتبار آن از روش های لینکلن و گوبا (مقبولیت، تأییدپذیری، وابستگی و قابلیت انتقال) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران فرهنگی راهبردی و ستادی بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و جهت تجزیه و تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون و تحلیل تفسیری استفاده شد. پس از تحلیل و سازماندهی یافته ها، مشخص شد: «مکان مناسب، تجهیزات و ابزارها، نظامات، علاقه مندی و انگیزه مدیران فرهنگی به آموزش» به عنوان بسترها و «اساتید خبره و با دانش، فراگیران علاقمند، متن و محتوای آموزشی مناسب و اهتمام مدیران ارشد به آموزش» به عنوان عناصر و «مدارک و مستندات، سیستم ها و فناوری اطلاعات، مهارت و قابلیت ها، فرهنگ سازمانی و ارتباطات و تعاملات» به عنوان عوامل راهبردی، بیشترین اثر را در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه بر عهده دارند.
توسعه گردشگری غذا و نقش آن در توانمندسازی زنان ، مطالعه موردی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری غذا یکی از انواع جدید گردشگری است که در مسیر رشدقرار گرفته است. زنان در گردشگری غذا نیز مانند سایر بخش های گردشگری نقش دارند. یکی از شروط رشد مدوام گردشگری، بهروری مناسب از منابع انسانی است و زنان به عنوانی نیمی از جامعه انسانی قابل چشم پوشی نیستند. هدف این پژوهش، بررسی نقش توسعه و رشد گردشگری غذا در توانمند سازی زنان شهرستان مریوان است. جامعه آماری جهت انجام این پژوهش از میان زنان شاغل در گردشگری غذا و زنانی که به صورت مستقیم با این زنان در ارتباط بودند، مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثر متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به وسیله ی نرم افزار اسمارت پی ال اس، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگری غذا در شهرستان مریوان در چند سال اخیر رشد داشته و رشد این بخش از صنعت گردشگری به نوبه خود توانسته روی توانمندسازی زنان به عنوان بخشی حائز اهمیت در جامعه هم از لحاظ اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و هم از لحاظ روانشناختی موثر باشد و زنان در طول سال های اخیر از لحاظ هرکدام از این شاخص ها توانسته اند جایگاه خود را تغییر داده و نسبت به قبل رشدکرده اند. با توجه به نرخ بالای بیکاری در این شهرستان و وابسته بودن به بازارچه مرزی، رشد و توسعه گردشگری بخصوص گردشگری غذا با وجود تنوع بالای غذاهای محلی، می تواند سبب افزایش رفاه اقتصادی و افزایش توانایی مالی و تغییر شرایط زندگی این منطقه گردد. بررسی ها نشان داد که فعالیت های انجام شده و مقدار رشدی که در چند سال اخیر ایجاد شده توسط فعالیت های مردمی با دو هدف افزایش اشتغال و حفظ تنوع غذایی منطقه انجام گشته است.
ارائه الگوی توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم منطقه سمیرم اصفهان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
145 - 163
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه منطقه سمیرم جزو مناطق محروم استان اصفهان است و با توجه به ظرفیت فراوان اکوتوریسم در این منطقه، توسعه پایدار، حفظ منابع طبیعی، افزایش درآمد محلی، حفظ فرهنگ و هویت محلی، اشتغال زایی و توسعه اجتماعی ضروری است. هدف از انجام این پژوهش ارائه الگوی توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم منطقه سمیرم اصفهان در سال 1402 براساس نظریه داده بنیاد است. روش پژوهش، با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا کیفی، از نوع داده بنیاد و رهیافت سیستماتیک (نظریه اشتراوس و کوربین)، و از نظر ماهیت از نوع پژوهش های اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل 37 خبره حوزه گردشگری، مسئولان و مردم محلی است و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شده و مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشته است. برای تحلیل داده ها از رهیافت سیستماتیک و دسته بندی پنج گانه کدها استفاده شده است. در نتیجه این پژوهش، هشت خرده مقوله در شرایط زمینه ای، دو خرده مقوله در شرایط علّی، یک خرده مقوله در شرایط مداخله گر، شش خرده مقوله در کنش یا راهبردها و پنج خرده مقوله در پیامدها به دست آمده است. توانمندسازی جامعه محلی در توسعه اکوتوریسم به بهبود کیفیت زندگی و حفظ محیط زیست کمک می کند. در این راستا، باید در زیرساخت های لازم مانند جاده ها، اقامتگاه ها و امکانات بهداشتی که به جذب گردشگران کمک می کند سرمایه گذاری شود. همچنین، باید با فراهم کردن فرصت های شغلی در زمینه های مرتبط با اکوتوریسم، مانند راهنمایی گردشگران، خدمات اقامتی و رستوران ها بستر گردشگری فراهم شود و برنامه هایی طراحی شود که به حفظ فرهنگ محلی و محیط زیست کمک کند و از آسیب به منابع طبیعی جلوگیری کند.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
195 - 214
حوزههای تخصصی:
دیگر نمی شود همچون گذشته بدون توجه به رویکردهای مشارکتی و توجه به مقیاس محلی به برنامه ریزی پرداخت. در این میان حکمروایی مطلوب شهری به مثابه الگوی مؤثر و کارآمد برای اداره ی امور شهر مطرح می شود. حکمروایی مطلوب یکی از رویکردهای مهم برای کنترل و مدیریت پدیده اسکان غیررسمی است. پژوهش حاضر ازنظر روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به منظور پاسخ به سؤالات تحقیق و بر اساس روش تحقیق پژوهش از دو روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. در این تحقیق از پیمایش پرسشنامه وب-محور به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه، از آزمون کرونباخ و ضریب آلفای آن بهره گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق را متخصصان، کارشناسان و اساتید دانشگاه، دانشجویان دکتری جغرافیای شهری، مدیران شهری و رشته های مرتبط با مدیریت شهری تشکیل می دهند که از این تعداد 79 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده و آزمون فرضیات از روش های تحلیل کمی (مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد واریانس-محور (PLS) ، از روش های نمایش ویژگی های محلات در نرم افزار Gis از قبیل Quantities استفاده شد. همچنین از نرم افزارهای SmartPls، Spss استفاده می شود. نتایج بررسی ها براساس شاشخص های حکمروایی مطلوب نشان دهنده آن است که حکمروایی شهری در شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر بابل نقش بسیار مهمی دارد و تأثیرات زیادی بر جوامع و شهر دارد. این نتایج تأکید می کنند که تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های مناسب توسط حکومت محلی برای جلوگیری از گسترش ناپایدار سکونتگاه های غیررسمی بسیار حیاتی است.
ضرورت سامان دهی تشکل های اقتصادی برای توان مندسازی بخش خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
403 - 431
حوزههای تخصصی:
از جمله الزامات تأثیرگذاری بخش خصوصی و شنیده شدن مطالبات و اثرگذاری نظرات آن ها در شئون مختلف حکمرانی، تشکل نهادی آن ها در قالب نهادهایی مانند انجمن ها و سندیکاها، و هماهنگی و انسجام آن ها در قالب نهادی فراگیر، در قامت نمایندگی کننده طیف گسترده نظارت و منافع آن هاست. در مقاله پیش رو، ابتدا به نقش و سهم تشکل های توانمند بخش خصوصی در حکمرانی پرداخته شده است. سپس، کارویژه های اصلی تشکل های اقتصادی که عبارتند از نمایندگی منافع و ارائه خدمات، به اختصار شرح داده شده است. آنچه در این نوشتار محل توجه و تأمل است، تغییر رویکرد قانونگذار درباره مرجع ذی صلاح ساماندهی تشکل های اقتصادی و تأثیرات این تجدیدنظر در شناسایی ابتکار عمل بخش خصوصی در این زمینه بر استقلال و فراگیری تشکل های اقتصادی است. در اختیار داشتن ابتکارعمل بخش خصوصی در این موضوع، نیازمند توجه، تلاش، تعامل، هماهنگی و هم افزایی بیشتر فعالان اقتصادی و تشکل ها در سطوح ملی و محلی (استانی)، و به طور خاص، اتاق های سه گانه نمایندگی کننده بخش خصوصی و تعاونی (اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، اتاق اصناف ایران و اتاق تعاون ایران) است.
خوانش پیشران های مؤثر بر کاهش فقر شهری در بافت های تاریخی با تأکید بر رویکرد توانمندسازی، مورد پژوهی: بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی و فرسوده شهری به خاطر دارا بودن بسیاری از ابعاد گوناگون محرومیت چون کمبود دسترسی به فرصت های اشتغال و مسکن، زیرساخت های نامناسب، نبود تأمین اجتماعی و دسترسی به بهداشت، آموزش و امنیت فردی در رنج و مضیقه اند. مجموعه این عوامل در شکل گیری فقر شهری در این محدوده ها مؤثرند. تجربه نشان داده است که برنامه های تک بعدی و یک جانبه و بدون نگاه آینده نگری، نه تنها مشکلات را برطرف ننم وده، بلکه مشکلی جدی در سیستم های زیستی شهری در این مناطق به دنبال داشته است. دراین بین، نقش و اثرات توانمندسازی می تواند در برنامه ریزی برای مقابله با فقر شهری در بافت های تاریخی بسیار تعیین کننده باشد. بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به صورت سیستمی و نظام مند پیشران های کلیدی مؤثر بر کاهش فقر شهری در بافت تاریخی شهر یزد با تأکید بر رویکرد آینده پژوهی، شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد .در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 35 پیشران اولیه در سه حوزه مختلف استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. با توجه به امتیاز بالای اثر گذاری مستقیم و غیر مستقیم عوامل، ده عامل اصلی به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر کاهش فقر شهری با رویکرد توانمندسازی مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از ماتریس اثرگذاری عوامل، از مجموع 2213 رابطه اثرگذاری مستقیم عوامل، متغیر های بخش اجتماعی با کسب امتیاز 938، بیشترین تأثیر را در راستای کاهش فقر شهری با رویکرد توانمندسازی در محدوده موردمطالعه داشته اند.
اهداف و محتوای برنامه درسی توانمندسازی معلمان چندپایه دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
161 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین اهداف و محتوای برنامه درسی توانمندسازی معلمان چندپایه دوره ابتدایی بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی قراردادی بود. مشارکت کنندگان اعضای هیأت علمی گروه علوم تربیتی و معلمان چندپایه استان گلستان را در برگرفت. روش نمونه گیری، هدفمند بود. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه داشت که در نمونه 15 تحقق یافت. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. به منظور اطمینان از صحت و اعتبار داده ها از بازنگری ناظرین و بازنگری مشارکت کنندگان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. نتایج نشان داد اهداف برنامه درسی از 29 مفهوم، یازده مقوله فرعی و پنج مقوله اصلی تشکیل می شود که عبارت بودند از: ارزیابی و بهبود مهارت روان شناختی و شغلی معلمان، افزایش مهارت های کاری و فردی و روان شناختی، افزایش استفاده از روش های نوین تدریس، بهبود و مدیریت روند و کیفیت آموزش، شناخت و مدیریت تفاوت های فرهنگی و اجتماعی. محتوای برنامه درسی نیز از یازده مفهوم، چهار مقوله فرعی و یک مقوله اصلی تشکیل شد که عبارت بودند از: توجه به ابعاد فردی و اجتماعی و روان شناختی: این مقوله از زیر مقوله مهارت های فردی، مهارت های شغلی، مهارت های روان شناختی و کاربرد آن و ارائه دروس در خصوص مهارت های زندگی اجتماعی.