پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی)

پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی)

پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) زمستان 1403 شماره 37 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ارائه الگوی ارتباطات یکپارچه بازاریابی در تربیت بدنی و ورزش وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباطات یکپارچه بازاریابی برند کمپین ذی نفعان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
الگوی ارتباطات یکپارچه بازاریابی می تواند از ایجاد هزینه های اضافی، نگرش های نادرست، سرمایه گذاری های بی هدف پیش گیری کند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ارتباطات یکپارچه بازاریابی در تربیت بدنی و ورزش وزارت آموزش و پرورش انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، با روش کیفی و روش نمونه گیری هدفمند با انجام مصاحبه های نیمه ّساختاریافته انجام شد. خبرگان، مدیران اجرایی حوزه تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی آشنا به حوزه بازاریابی ورزشی، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. پس از مصاحبه با 22 نفر از نمونه های منتخب، اشباع نظری حاصل شد و مصاحبه ها پیاده سازی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری استفاده شد. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و نتایج بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. عوامل علّی شامل محیط مدارس و اکوسیستم بازار بود. سرمایه انسانی، فرهنگ سازی و زیرساخت ها عوامل زمینه ای را تشکیل دادند. عوامل مداخله گر شامل کمپین تبلیغاتی، برندینگ، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم بود. راهبردهای شناسایی شده شامل تأمین مالی، ترفیع، ساختار آموزش، شناسایی روش های بازاریابی بود. پیامدهای حاصل از پژوهش حاضر نیز شامل توسعه اقتصادی آموزش و پرورش، توانمندسازی، بهبود وضعیت ابعاد مختلف خدمات ورزش بود
۲.

تدوین چارچوب مفهومی عوامل مؤثر در توسعه حرفه ای معلمین تربیت بدنی با تأکید بر توانمندسازی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی حس شایستگی اثربخشی تدریس بهزیستی معلمان تربیت بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
هدف تحقیق حاضر، طراحی و تبیین مدلی مکانیسمی برای ارتقای توانمندسازی روان شناختی معلمان تربیت بدنی بود. این تحقیق با ماهیت اکتشافی، رویکرد کاربردی و روش کیفی انجام شد. جمع آوری داده های پژوهش از طریق روش نمونه گیری هدفمند و معیارمحور با متخصصان دارای تحصیلات دانشگاهی در حوزه های تربیت بدنی و علوم ورزشی و همچنین معلمان، متخصصان، کارشناسان و مدیران اجرایی حوزه آموزش تربیت بدنی مصاحبه هایی عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمونی استفاده شد. پس از اینکه تمام داده ها کدگذاری شد، فرایند مرتب سازی و دسته بندی کدها شروع شد که طی آن 11 مضمون فرعی شناسایی ش که در قالب چهار مضمون اصلی دسته بندی شد. یکی از مضامین اصلی، ماهیت توانمندسازی روان شناختی معلمان تربیت بدنی است که شامل چهار مضمون فرعی خودکارآمدی، حس شایستگی، تأثیرگذاری، و معنی داری است. مضمون اصلی دیگر عوامل بنیادین توانمندساز معلمان تربیت بدنی است که دربرگیرنده دو مضمون خصیصه های معلم تربیت بدنی و خصیصه های سازمان است. مضمون اصلی بعدی، عوامل تسهیل کننده توانمندسازی است که شامل سه مضمون فرعی است: فضای توسعه حرفه ای، تخصیص منابع و تسهیلات، و امور اجرایی و مدیریت مدرسه. مضمون اصلی آخر، پیامدهای توانمندسازی روان شناختی معلمان تربیت بدنی است که دارای دو مضمون فرعی بهزیستی معلم تربیت بدنی و اثربخشی تدریس است. براساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که ارتقای توانمندسازی روان شناختی معلمان تربیت بدنی نیازمند لحاظ کردن عوامل بنیادین، تسهیلگر و طی کردن فرایندهای گام به گام است. اگر هریک از این موارد به تنهایی لحاظ شود، توانمندسازی روان شناختی نمی تواند به طور مؤثری به توسعه حرفه ای معلمان تربیت بدنی منجر شود.
۳.

تأثیر رهبری اخلاقی و کار گروهی بر توانمندسازی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری اخلاقی کار گروهی توانمندسازی معلمان تربیت بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف این پژوهش تعیین تأثیر رهبری اخلاقی و کار گروهی بر توانمندسازی معلمان تربیت بدنی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی، از حیث نوع روش، توصیفی و همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه معلمان تربیت بدنی استان لرستان به تعداد 1170 نفر بود که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به کار بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان (1970) و ملاک های ورود و خروج از پژوهش، 120 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. در این پژوهش از سه پرسشنامه سنجش رهبری اخلاقی براون و تورینو و هریسون (2005)، پرسشنامه کار گروهی تیمی لنچیونی (2000) و پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی وتن و کمرون (1998) استفاده شد. به منظور بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل عاملی و رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که رهبری اخلاقی و کار گروهی بر توانمندسازی معلمان تربیت بدنی تأثیر معناداری دارد. به طورکلی می توان گفت، رهبران اخلاقی با نگرش منصفانه و انسانی خود و تشویق کارکنان به کار گروهی، زمینه را برای توانمندسازی افراد با رویکردهای مختلف، فراهم کنند؛ بنابراین پیشنهاد می شود مدیران با دادن استقلال و آزادی عمل بیشتر و مشارکت دادن معلمان در تصمیم گیری ها، زمینه های لازم برای توانمندسازی معلمان را فراهم آورند تا آنان در نقش خود احساس شایستگی و معناداری کنند. همچنین زمینه های لازم برای بروز استعدادها و خلاقیت معلمان را فراهم آورند و فضای لازم برای مشارکت آن ها در کارهای گروهی را مهیا کنند. 
۴.

نگرش معلمان به تربیت بدنی نوین با بهره گیری از ظرفیت های تحول آفرین هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلمان تربیت بدنی نوین هوش مصنوعی تحول آفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف از این پژوهش، بررسی نگرش معلمان به تربیت بدنی نوین با بهره گیری از ظرفیت های تحول آفرین هوش مصنوعی بود. روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل تم بود. شرکت کنندگان شامل 15 نفر از دبیران و مربیان حوزه تربیت بدنی بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود. اعتبارسنجی پژوهش با استفاده از روش همسوسازی شامل، استفاده از دو کدگذاری و مصاحبه با نمونه های متنوع (کارشناسان، مدیران، اساتید) با تخصص های مرتبط صورت پذیرفت. یافته ها نشان داد نقاط قوت بهره گیری از ظرفیت های تحول آفرین هوش مصنوعی شامل بهبود عملکرد ورزشی، ارتقاء آموزش شخصی سازی شده، کاهش آسیب های ورزشی، افزایش مشارکت و انگیزه، مدیریت بهینه زمان و منابع و گسترش فرصت های یادگیری است. همچنین نقاط ضعف بهره گیری از ظرفیت های تحول آفرین هوش مصنوعی شامل اتکای بیش از حد به فناوری، محدودیت های مالی و زیرساختی، کمبود تخصص فنی در میان معلمان، مسائل اخلاقی و حریم خصوصی، خطر نابرابری های آموزشی و محدودیت های یادگیری تجربی هستند. یافته ها نشان داد راهبردهای موثر بر بهره گیری از ظرفیت های تحول آفرین هوش مصنوعی شامل راهبردهای آموزشی، زیرساختی و فناوری، مدیریتی و نظارتی و در نهایت راهبردهای آموزشی مبتنی بر داده هستند. لذا توانمندسازی معلمان و ارتقای مهارت های فنی همراه با تأمین زیرساخت ها، بودجه مناسب و تنظیم قوانین حمایتی می تواند بهره گیری مؤثر و عادلانه از هوش مصنوعی در آموزش را تسهیل کند
۵.

ارائه مدل ارتباطی بین منابع و نیازهای شغلی با انگیزه معلمان تربیت بدنی خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگیزه تربیت بدنی خراسان رضوی معلم منابع شغلی نیاز شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین منابع و نیازهای شغلی با انگیزه معلمان تربیت بدنی خراسان رضوی بود. روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی معلمان تربیت بدنی استان خراسان رضوی در تمامی مقاطع در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد ۲۰۷۴ نفر (۱۰۹۹ مرد و ۹۷۵ زن) بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 200 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده های این تحقیق در هر سه متغیر از پرسشنامه ژانگ (2016) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تأیید ده نفر از اساتید مدیریت ورزشی رسید و پایایی پرسشنامه ها با ضریب آلفای کرونباخ برای منابع شغلی (75/0)، نیازهای شغلی (79/0) و انگیزه کاری (84/0) به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج نشان داد که منابع شغلی فیزیکی با ضریب مسیر 38/0 و منابع شغلی سازمانی با ضریب مسیر 37/0 بر انگیزه کار معلمان تربیت بدنی تأثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین نیاز شغلی فیزیکی با ضریب مسیر 23/0- و نیاز شغلی عاطفی با ضریب مسیر 41/0- بر انگیزه کار معلمان تربیت بدنی تأثیر منفی و معناداری داشت، اما نیازهای شناختی اثر معنا داری بر انگیزه معلمان نداشت. به طورکلی، فراهم آوری منابع فیزیکی (مثل بودجه کافی) و منابع سازمانی (مثل دسترسی به فرصت های پیشرفت حرفه ای)، کاهش نیازهای فیزیکی (مثل امکانات ورزشی) و نیازهای عاطفی (نبود مداخله در کار معلمان) می تواند باعث انگیزه بیشتر معلمان تربیت بدنی شود.
۶.

الگوی مشارکت در اوقات فراغت ورزشی و وضعیت اعتیاد به فضای مجازی معلّمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به فضای مجازی مشارکت ورزشی اوقات فراغت معلمان تربیت بدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
تحقیق حاضر با هدف ارائه الگوی مشارکت در اوقات فراغت ورزشی و اعتیاد به فضای مجازی معلمان تربیت بدنی شهر اهواز طراحی و اجرا شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بود که جمع آوری اطلاعات آن به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، معلمان تربیت بدنی شهر اهواز بودند و طبق آخرین آمار کسب شده، تعداد آن ها 1201 نفر در شهر اهواز بود. طبق فرمول کوکران، 292 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند و نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفیِ دردسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه اوقات فراغت ورزشی اسماعیلی (۲۰۱۱) و پرسش نامه اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1998) بود. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه های تحقیق توسط اساتید و متخصصان تأیید شد. پایایی پرسش نامه های پژوهش از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه اوقات فراغت ورزشی 81/0 و برای پرسش نامه اعتیاد به فضای مجازی 84/0 به دست آمد. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون معادلات ساختاری در جهت تعیین رابطه و مدل سازی استفاده شد. نتایج نشان داد که مشارکت در اوقات فراغت ورزشی بر کاهش اعتیاد به فضای مجازی معلمان تربیت بدنی شهر اهواز با مقدار تی به میزان 960/92 دارای رابطه مستقیم بود. سطح فعالیت بدنی در اوقات فراغت با کاهش اعتیاد به فضای مجازی دارای رابطه مستقیم بود و اعتیاد به فضای مجازی و اضطراب اثر معکوس و منفی بر سلامت جسمی و روانی معلمان داشت و برعکس، فعالیت های بدنی و ورزشی رابطه مستقیم و مثبتی با سلامت معلمان و دبیران در ابعاد مختلف داشت. با توجه به اهمیت نقش معلمان تربیت بدنی در ارتقای سلامت جامعه، ایجاد آگاهی و ترویج این الگوی مشارکت در آموزش ها و کارگاه های آموزشی می تواند به عنوان یک استراتژی مؤثر در مدیریت مدارس و دانش آموزان به کار رود.
۷.

تجربه زیسته پناهندگان ورزشکار افغانستانی از موانع مشارکت ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان پناهندگان توسعه اجتماعی موانع مشارکت ورزش تجربه زیسته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف مقاله حاضر، تجربه زیسته پناهندگان ورزشکار افغانستانی از موانع مشارکت در ورزش بود. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. ورزشکاران اتباع افغانستانی جامعه هدف این تحقیق را تشکیل دادند. مشارکت کنندگان در این پژوهش ۱۳ نفر بودند که با استفاده از نمونه گیری گلوگه برفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه بود که به صورت میدانی و عمیق انجام شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها و کدگذاری، از روش تحلیل محتوای پنهان استفاده شد. همچنین برای افزایش دقت و اعتبار داده های پژوهش، از چهار معیار گوبا و لینکلن (۱۹۹۴) و به منظور پایایی از پایایی توافق درون موضوعی استفاده شد که پس از بررسی، ۸۵ درصد و پذیرفتنی ارزیابی شد. پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، ۹ مقوله اصلی شامل اقتصادی، نژادپرستی، فردی، فرهنگی اجتماعی، خانوادگی، مدیریتی، رسانه و اطلاعات، قانونی و تعامل قومیتی به عنوان موانع اصلی مشارکت ورزشی پناهندگان افغانستانی در ایران شناسایی و استخراج شدند. درنهایت نیز با تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، به سطح بندی موانع و تدوین مدل پرداخته شد. نتایج تحلیل نشان داد، موانع قانونی، مهم ترین و اثرگذارترین موانع مشارکت ورزشی پناهندگان افغاستانی در ورزش است؛ بنابراین پیشنهاد می شود با تدوین قانون های جدید، شفاف و به روز در حوزه پناهندگان، شرایط برای فعایت های ورزشی آنان تسهیل شود تا از پیامدهای مشارکت آنان در ورزش، جامعه پناهندگان و هم جامعه میزبان بهره مند شوند. 

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۵