محمدامین خلیلیان

محمدامین خلیلیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

بسط اندیشه های پدیدارشناسانه رومن اینگاردن توسط ولفگانگ آیزر در زیبایی شناسی دریافت

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اینگاردن آیزر نقاط عدم تعین فضاهای خالی انضمامی سازی زیبایی شناسی دریافت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۱
جنبش پدیدارشناسی به عنوان یک گرایش فلسفی مدرن بر نقش محوری ادراک کننده یا مخاطب در تعیین معنا تأکید می کند. از همین روی، رویکرد پدیدارشناسی در مطالعات اثرهنری و ادبی بسیار حائز اهمیت می شود. رومن اینگاردن، فیلسوف لهستانی، اولین پدیدارشناس کلاسیکی بود که بر اساس اندیشه های هوسرل به مطالعه پدیدارشناسانه اثر ادبی پرداخت. زیبایی شناسی پدیدارشناختی اینگاردن نشان می دهد که چگونه می توانیم به سمت یک رویکرد غنی تر و سازنده تر برای شناخت اثر هنریِ ادبی نزدیک شویم. علاوه بر اینگاردن ولفگانگ ایزر، مفاهیم بنیادین زیبایی شناسی پدیدارشناختی را در چارچوب زیبایی شناسی دریافت، اتخاذ و بسط و گسترش چشم گیری به آن می دهد. در این مقاله موضوع مورد بحث چگونگی کارکرد اندیشه های پدیدارشناسی در زیبایی شناسی دریافت مشخصاً بر محور اندیشه های اینگاردن و ایزر مورد توجه قرار خواهد گرفت. هدف این مقاله بحث و تحلیل سه وجه محوری از تحولات فکری رومن اینگاردن و ولفگانگ ایزر است: نقاط عدم تعین، فضاهای خالی و فرایند انضمامی سازی اثر، که در نهایت تفاوت بین این دو زیباشناس پدیدارشناس در زیبایی شناسی دریافت به وضوح مشخص می شود.
۲.

اثر موسیقی و اجرای آن در زیبایی شناسی پدیدارشناختی رومن اینگاردن

کلیدواژه‌ها: اثر موسیقی ابژه قصدی اجرا خودآیین دگرآیین ابژه فیزیکی ابژه ایدئال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
این مقاله به بررسی و توصیف رویکرد پدیدارشناسانه اینگاردن در خصوص هستی اثر موسیقی و اجرای آن، می پردازد. اینگاردن معتقد است که اثر موسیقی، وضعیت وجودی خاصی دارد و همواره از اجرایش مجزا باقی می ماند. اینگاردن در زیبایی شناسی پدیدارشناختی خود و با طرح قصدی بودن ابژه موسیقی، نشان می دهد که آهنگسازی، تنها فرایند سازنده اثر نیست و اجرا و شنیدن نیز در این فرایند دست اندرکار هستند. براساس دیدگاه وی، اثر موسیقی کاملاً تعیّن یافته و خودآیین نیست و وجود آن، به کنش های قصدی خالق و مخاطب اثر بستگی دارد. نظریه های متعددی همچون نظریه ساده انگارانه اثر به مثابه اجرا، روانشناسی گرایی و اثبات گرایی منطقی، نسبت اثر و اجرای آن را مورد بررسی قرار می دهند. اما از منظر اینگاردن، در نهایت، این نظریه ها نسبت اثر و اجرای آن را به چیزی فرو می کاهند که نمی تواند گویای ماهیت وجودی اثر موسیقی باشد. در این مقاله با تکیه بر روش پدیدارشناختی اینگاردن، تمرکز خود را بر وجوه وجودی اثر موسیقی و نسبت اثر موسیقی با اجرای آن قرار می دهیم تا نشان دهیم از منظر اینگاردن، اثر موسیقی نه وجود صرفاً فیزیکی دارد و نه ایدئال؛ بلکه وضعیت وجودی اثر، موسیقی دگرآیین و کاملاً قصدی است. به بیان پدیدارشناسانه، از میان تجربه های خود ما از اجراهاست که اثر به ما داده می شود و این خود ما هستیم که به واسطه تجربه هایی که از اجراهای یک اثر موسیقی به دست می آوریم، هویت و هستی اثر را مشخص می کنیم.
۳.

هستی شناسی موسیقی، تبیینی از امکان و چگونگی واقعی بودن اثر موسیقایی

کلیدواژه‌ها: فلسفه موسیقی هستی شناسی اثر موسیقایی ایدئالیسم نام انگاری افلاطون گرایی واقع گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۹
هستی شناسی اثر موسیقایی یکی از پر اقبال ترین گرایش های معاصر در فلسفه موسیقی شناخته می شود. در سه دهه گذشته، در سنت تحلیلیِ فلسفه موسیقی مباحث هستی شناختی بسیار متنوع و متفاوتی همچون رابطه آثار با اجراها و ویژگی های مرتبط آن ها با نت نوشت اثر، انتزاعی بودن اثر، کشف یا خلق شدن اثر و بسیاری پرسش های چالش برانگیز دیگر مورد توجّه واقع شده است. با این حال شاید محوری ترین پرسش هستی شناختی این باشد که آیا آثار موسیقایی وجود دارند یا نه؟ این مقاله نشان می دهد سه نظریه ایدئالیسم ، نام انگاری و افلاطون گرایی به عنوان پر دامنه ترین نظریه ها در فلسفه تحلیلی موسیقی، علی رغم تمایزهای بسیار، در واقع گرا بودن و صحّه گذاشتن بر وجود اثر موسیقایی اشتراک نظر دارند. در این مقاله به تبیین چگونگی واقع گرا بودن این نظریّه ها و طرح موضع آنها در خصوص این پرسش که آیا اثر موسیقایی وجود دارد یا نه، می پردازیم.
۴.

نسبت طرح واره سازی و انضمامی سازی در زیبایی شناسی پدیدارشناختی اینگاردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی پدیدارشناختی اثرموسیقایی ابژه قصدی انضمامی سازی طرح واره سازی نقاط عدم تعین ناتمام بودگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۴۲۶
رومن اینگاردن یکی از برجسته ترین نمایندگان زیبایی شناسی پدیدارشناختی است. اینگاردن بنیان پدیدارشناسی خود را بر زیبایی شناسی استوار می کند. او برای اثر هنری موجودیتی متفاوت قائل است. آثار هنری به باور او ابژه هایی متعین و خودآیین نیستند و برای هستی یافتن به کنش های قصدی خالق و مخاطبانشان وابسته اند. اثرهنری "ابژه قصدی بین الاذهانی" به حساب می آید و اثر موسیقایی یکی از بهترین مصادیق ابژه قصدی محسوب می شود. در این مقاله از رهگذر بررسی دو مفهوم اساسی طرح واره سازی و انضمامی سازی، گام به گام نشان خواهیم داد که در نظر اینگاردن این ابژه قصدی ساختاری طرح واره و ناتمام دارد که با امکان انضمامیت یافتن به ابژه زیباشناختی مبدل می شود. اثر هنری ساختار معناشناختی بسته ای نیست که به دست مخاطب آشکارگردد، بلکه موجودیتی گشوده است که معنای آن از میان انضمامیت یابی های متنوع بر می آید. بدین سان، اینگاردن با طرح این تمایزات هستی شناسانه، اثر هنری را به موجودیتی همواره زنده و نوشونده تبدیل می کند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان