مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
ایدئولوژی
حوزه های تخصصی:
وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001، بمب گذاری در مرکز تجارت جهانی در 1993 و حمله به متروی توکیو در 1995 نشانه هایی از تغییر اساسی در تروریسم و بیانگر مسئله ای هستند که از آن به «تروریسم جدید» یاد می شود. به نظر می رسد یکی از ابعاد مهم تروریسم جدید نقش ایدئولوژی و تاثیر آن بر عاملان این اقدامات است. ایدئولوژی طیفی گسترده از افکار و عقاید از ادیان و مذاهب الهی گرفته تا برخی مسالک خودساخته بشری را شامل می شود. سوال اصلی این مقاله نحوه تاثیرگذاری ایدئولوژی در شکل گیری تروریسم جدید است. در پاسخ به این سوال تلاش شده است با بررسی رویکردهای رایج درباره نقش ایدئولوژی در روابط بین الملل و پدیده هایی نظیر تروریسم، چارچوبی مفهومی برای تبیین نحوه اثرگذاری ایدئولوژی در شکل گیری تروریسم جدید معرفی شود. باید یادآور شد که مذهب به عنوان پدیده ای موثر در روندهای بین المللی در سال های اخیر، به خصوص پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر، مورد توجه جریان های اصلی این رشته قرار گرفته است. در این راستا نظریات سه دسته از متفکران روابط بین الملل تحت عناوین ازل گرایان، ابزارگرایان و سازه انگاران مطرح و نقاط قوت و ضعف هریک تبیین شده است. در نهایت با اشاره به مدلی چهار مرحله ای نحوه تاثیر ایدئولوژی بر تروریسم مورد بررسی قرار گرفته است.
مؤلفه های مؤثر بر سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال تروریسم تکفیری: تحلیلی چندسطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنوب غرب آسیا در سال های اخیر درگیر گروه های تروریستی در قالب تروریسم تکفیری
شده است و کشورهای منطقه رویکردهایی متفاوت به آن داشت هاند. مقاله حاضر سعی
دارد با روشی تحلیلی و استفاده از سطوح تحلیل داخلی، منطقه ای و بی نالمللی به
مطالعه سیاست خارجی عربستان سعودی درباره این موضوع بپردازد. سؤال اصلی مقاله
این است که مؤلفه های مؤثر بر سیاست خارجی عربستان در قبال تروریسم تکفیری
چیست؟ یافته های اصلی مقاله نشان م یدهد در سطح داخلی، تأثیرات رژیم سلطنتی و
تأثیرات ناشی از فرقه وهابیت و در سطح منطقه ای، الگوهای رقابتی با ایران در سیاست
خارجی عربستان نقش دارند. در سطح بی نالمللی نیز قابلیت ایدئولوژیکی عربستان
در به کارگیری تروریسم تکفیری در راهبرد نیابتی سیاست خارجی آمریکا به ویژه
در سوریه و همچنین تقابل سازی با روسیه در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز مهم ترین
مؤلفه های مؤثر بر سیاست خارجی عربستان سعودی درباره تروریسم تکفیری هستند.
رسانه های خبری و بررسی عاملیت مترجمین مطبوعاتی در بازتعریف روایی از بیماری کرونا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳۵
319-347
حوزه های تخصصی:
اواخر سال 2019 ویروس کرونا در چین ظاهر شد. این بیماری در تمام دنیا شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را به شدت تحت تاثیر قرار داد. بدین ترتیب موقعیتی فراهم آمد تا جناح ها، سازمان ها و حکومت ها به دنبال بهره برداری سیاسی از شرایط به وجود آمده باشند. رسانه یکی از ابزارهایی بود که نهادهای مختلف سیاسی را در رسیدن به اهداف ایدئولوژیک یاری می رساند. حال این تحقیق در نظر دارد تا با استفاده از نظریه روایت مونا بیکر ، دخالت ایدئولوژیک مترجمین در ترجمه متون خبری و همچنین تاثیر ترجمه بر تنش های سیاسی به واسطه بازتعریف روایی از شرایط بیماری کرونا در ایران را مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور 180 متن خبری فارسی به همراه ترجمه انگلیسی آن ها از تارنماهای خبرگزاری های خارجی جمع آوری شدند. بعد از تحلیل داده ها به واسطه راهبردهای قاب بندی نظریه بیکر مشخص شد که نقش مترجم به هنگام بروز یک بحران بسیار مهم است و عملکرد مترجم می تواند جامعه را به سمت ثبات یا عدم ثبات اجتماعی سوق دهد. همچنین مشخص شد که نقش مترجم در ایجاد و یا بازتعریف هویت سیاسی و اجتماعی بسیار پررنگ است. بعلاوه ضرورت اطلاع مخاطب از نقش ترجمه و مترجم در بازتعریف روایی داستان از دیگر یافته های مهم این تحقیق بود.
نقش ایدئولوژی در خلق باورهایِ متضاد از غرب در نمایشنامه جعفرخان از فرنگ برگشته بر اساس آرایِ آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
229 - 252
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با این هدف انجام گرفته است تا نشان دهد چگونه ایدئولوژی موجب پدیدآمدن رویکردهای مختلف و متضاد نسبت به غرب می شود. در نمایشنامه «جعفر خان از فرنگ برگشته(1300)، جعفر خان، غرب را مهد تمدن و بالاترین نقطه پیشرفت و تکامل فرهنگی می داند، در برابر او، خانواده اش، غرب را ویرانشهری می دانند که نه تنها هیچ نشانه ای از پیشرفت و ترقی ندارد، بلکه مرکز تباهی است. لویی آلتوسر، فیلسوف فرانسوی و ساختاگرا، تفسیر نوین و متمایزی نسبت متفکرانِ مارکسیست از ایدئولوژی ارایه کرد. آلتوسر ایدئولوژی را بازنمایی تخیلی افراد با شرایط واقعی می پندارد و انسان و هویتش را برساخته ایدئولوژی می داند. از نظر او، در عصر جدید، نهادهایی همچون مدرسه، خانواده و غیره، ایدئولوژی عمومی شکل می دهند، حتی بدون آن که آنان از این مساله آگاهی داشته باشند. حسن مقدم، در نمایشنامه «جعفر خان از فرنگ برگشته» جدال و ستیز این دو نوع نگاه را نسبت به فرنگ یا غرب نشان می دهد. به نظر می رسد که این دو نوع ادارکِ متضاد نسبت به غرب، برساخته دو شکل از ایدئولوژی هستند که یکی غرب را آرمانشهر و دیگری آن را ویرانشهر در نظر می گیرد. پژوهش حاضر که با استناد به منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی- کیفی پدیدآمده است، در ابتدا تفسیری جامع از مفهوم ایدئولوژی و نظریه های آلتوسر ارائه می دهد، سپس با تمرکز بر ساختار نمایشنامه، نقش و تأثیر ایدئولوژی بر تفکر و رویکرد شخصیت ها- به مثابه دو ادراک در برابر هم- نسبت به غرب مورد بررسی و واکاوی قرار می دهد.
تبیین جامعه شناختی تمایزات خشونت سیاسی پیش و پس از انقلاب مشروطیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
129 - 151
حوزه های تخصصی:
پیش از پیروزی مشروطه، هویت های جمعی عمدتاً متکی به خاندان، طایفه، ایل، محله، دین و مذهب بود، که می توان آن را «هویت منتسب» نامید. منازعات قدرت که منجر به بروز خشونت سیاسی می شد، بر حسب ظرفیت های اجتماعی این هویت ها بروز پیدا می کرد. نقطه اتکای این خشونت، مشروعیت الهی قدرت بود که در نهایت، منازعات خشونت بار به بازتولید مناسبات اجتماعی موجود می انجامید. پس از مشروطه با شکل گیری سازمان های نوین و برآمدن هویت های سازمانی و «مکتسبِ» تجددگرایانه و روند رو به رشد شهرنشینی، نقطه اتکای خشونت سیاسی، از یک سو قانون به مثابه انتظام بخش زندگی نوین، و از سوی دیگر آرمان های انقلابی شد که خود را در سازمان دهی های حزبی، فرقه ای و نیز مخفی نشان می داد. این مقاله به روش تحلیل تاریخی نشان می دهد خشونت سیاسی از قواعد نانوشته، هویت های منتسب، نقش های محول، اراده شخصی، انتساب طایفه ای، اعتقادی، تداوم نظم موجود، سخت کُشی و حذف افراد مشخص، به همراه تغییرات اجتماعی و اقتصادی، به خشونت سیاسی با قواعد نوشته شده، هویت های مکتسب، نقش های محقق، انتساب سازمانی، سهل کشی، حذف مناسبات مشخص برای درانداختن مناسبات نوین ایدئولوژیک تغییر کرد.
سوژه گی: آگاهی، تاریخ و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 16
حوزه های تخصصی:
مفهوم سوژه گی و ورود آن به اندیشه فلسفی و اجتماعی یکی از تحولاتی است که رنسانس با خود به همراه آورد، تحولی که طی آن سوژه گی، به مثابه مبنای آگاهی و کنش به یکی از مسائل مورد مناقشه در بین نظریه پردازان فلسفه و علوم اجتماعی تبدیل شد. از این منظر، رویکردهای گوناگون به سوژه گی، از حیث پرداخت به موضوعاتی نظیر آزادی و اراده، آگاهی، انقیاد، ساخت خود، بودن، هستی، ایدئولوژی و ساخت اجتماعی، جزو مجادله برانگیز ترین نظریه های جامعه شناختی و انتقادی عصر حاضر بوده اند. روش این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. گردآوری مطالب به شیوه اسنادی بوده است و در این راستا از کتب، مقالات و متون مختلف نظری استفاده شده است. مطالعه حاضر در پاسخ به مسئله مناقشه برانگیز سوژه گی انجام شده است. بر این مبنا می توان رویکردها و نظریه های مرتبط با سوژه گی را در قالب سه الگوی کلی طبقه بندی کرد: 1-الگوی کلاسیک و وجودی، 2-الگوی بودن و 3-الگوی تجویزی. بر اساس این سه الگو مبنای اقدامات و آگاهی سوژه در طیفی بین «منِ مطلق» تا «انقیاد و کنترل مطلق» قرار می گیرند. نظریه های کلاسیک و وجودگرا در سمت منِ مطلق قرار دارند. اما با ظهور هگل رویکردهای مرتبط با سوژه گی از منِ مطلق و سوژه مسئول فاصله می گیرند. در واقع، نظریه هگل به عنوان یک نظریه میان سوژه گی نقطه آغاز و زمینه ساز شکل گیری حرکت به سمت الگوهای بودن و تجویزی قرن بیستمی در ارتباط با سوژه گی است.
بررسی ترجمه فارسی سخنان وزیر قطر و نماینده عربستان سعودی در افتتاحیه دوره 148 اتحادیه کشورهای عربی بر اساس مدل شفنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به نقش ترجمه در شکل گرفتن گفتمان های سیاسی، مسئله مهمی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران عرصه ترجمه بین زبان عربی و فارسی بوده است؛ گفتمان سیاسی ترجمه بر این مهم تمرکز دارد که هر متنی در خلال ترجمه، لاجرم دچار تغییراتی ایدئولوژیک می شود که شایسته و بایسته بررسی و نقد است. بر همین اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ترجمه های متفاوت از گفت وگوی وزیر قطر و نماینده عربستان در افتتاحیه دوره 148 اتحادیه کشورهای عربی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریه کریستینا شفنر و با رویکردی توصیفی- تحلیلی تلاش دارد تا مشخص کند رسانه های مختلف با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاسی خود، یک متن واحد را چگونه ترجمه و بازنمایی کرده اند. نتیجه این پژوهش مشخص می کند که تغییرات راه یافته به ترجمه، مبتنی بر ایدئولوژی خودی و غیرخودی است و رسانه های مختلف با توجه به همین مسئله از طریق انتخاب واژگانی، تغییرات نحوی و بازتولید متن، گفتمان متن مبدأ را تغییر داده اند.
منِ او: بازی رمزگان در چرخه ایدئولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
127 - 153
حوزه های تخصصی:
منِ او پرفروش ترین رمان رضا امیرخانی است که تاکنون از منظر نشانه شناختی مورد بررسی قرار نگرفته است. در این مقاله کوشیده ایم با بهره گیری از نظریه رمزگان رولان بارت در کتاب اس/زد به بررسی این رمان را بپردازیم. برای این کار با استفاده از روش گزیده خوانی، واحدهای خوانش برگزیده ای از متن را تحلیل و رمزگان های بدست آمده را به کمک آرای پی یر ماشری و تری ایگلتون از منظر ایدئولوژیک تفسیر کردیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که تأکید بر مفاهیم «مطلق اندیشی»، «علم ستیزی»، «تقدیرگرایی» و «اصالت باوری» و بازتولید و تقویت این مفاهیم در سراسر رمان، تمهیدی است که نویسنده با استفاده از آن بر ستیزه های اجتماعی و منازعات طبقاتی سرپوش می گذارد. به تعبیردیگر، امیرخانی با «مطلق انگاری» صدای مخالف را ناشنیده می گیرد و با «علم ستیزی» و «تقدیرگرایی» علت واقعیت های عینی را به امور انتزاعی حواله می دهد و با تلقی «اصالت تهرانی» به مثابه ارزش، راه را برای به کرسی نشاندن باورها و عقاید قهرمان داستانش هموار می کند. اما، نویسنده برای رسیدن به این هدف دچار تناقضاتی شده و تلاش او برای برطرف کردن این تناقضات، تنها بر شکاف ها و تعارضات متن افزوده است.
بررسی تطبیقی سبک شناختی لایه ایدئولوژیک اشعار سیمین بهبهانی و گلرخسار صفی آوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۸
147 - 182
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، ایدئولوژی را در سطوح سه گانه زبانی (واژگانی، نحوی، بلاغی) در شعر سیمین بهبهانی شاعر ایرانی (1306-1393 ﻫ.ش.) و گلرخسار صفی آوا شاعر تاجیکستانی (تولد 1326 ﻫ.ش.)، بررسی و مقایسه می کند. شعر هر دو، با ایدئولوژی های حاکم بر فضای روشنفکری زمانه همراه است؛ در شعر بهبهانی، ایدئولوژی فمینیستی آشکارتر است و با واژگان امروزی، زبانی زنانه و نگاهی تازه، تشخص یافته است. اما صفی آوا، احساسات زنانه را چندان آشکارا بیان نمی کند؛ مضامین زنانه در شعر او راه یافته اند، اما این، وجه غالب نیست؛ شعر او بیشتر، با ناسیونالیسم نشان دار شده است. بازتاب ایدئولوژی در لایه های زبانی هر دو هست؛ اما صراحت صفی آوا بیشتر و ایدئولوژی در لایه واژگانی شعر او پررنگ تر است. در شعر بهبهانی ایدئولوژی عمدتاً، در لایه های نحوی و بلاغی است و به شعر او فردیتی هنری بخشیده است. از این منظر شعر صفی آوا کلیشه وار، مانده است.
دوگانگی ایدئولوژیکی طالبان در مواجهه با تفکر انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آینده روابط ایران با افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
85 - 106
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی از تاثیرگذارترین عوامل برسیاست خارجی کشور ها قلمداد می شود. ظهور و شکل گیری ایدئولوژی طالبان تاثیر بسزایی بر تحولات سیاست خارجی افغانستان داشته است. تحولات اخیر افغانستان که منجر به سقوط حکومت اشرف غنی و شکل گیری مجدد امارت اسلامی شد، توجه تحلیلگران عرصه روابط بین الملل را به مسئله افغانستان معطوف نموده است. بررسی دوگانگی ایدئولوژی طالبان در مواجهه با تفکر انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آینده روابط ایران با افغانستان، هدف اصلی و بنیادی پژوهش حاضر خواهد بود(هدف). روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای واینترنتی است(روش). درحالی که بسیاری از تحلیل ها به عوامل سیاسی، نظامی، امنیتی، تاریخی و ژئوپلیتیک در آینده روابط ایران وافغانستان اشاره دارد، اگرچه یکپارچگی کامل ایدئولوژیکی ویژگی دوره اول طالبان بوده است، طالبان دوره جدید براساس عوامل موثر داخلی وخارجی، قومیت و ایدئولوژیک به دو گروه با خاستگاه های فکری متفاوت تبدیل شده واز یکپارچگی ایدئولوژیکی فاصله گرفته است، این دوگانگی ایدئولوژیکی عاملی مهم و تاثیرگذار برروابط ایران وافغانستان در دوره جدید طالبان می باشد(یافته ها).
تحلیلی بر جغرافیای ادیان و مذاهب در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۵ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۸
113 - 132
حوزه های تخصصی:
با وجود جایگاه خاص ایدئولوژی و اعتقادات دینی در خلق فضاهای انسانی، تحقیقات اندکی در رابطه با تحلیل پراکندگی ادیان و مذاهب و نقش مهم آن در شکل گیری فضاهای انسان ساخت در مباحث جغرافیای انسانی انجام گرفته است.در واقع در ساخت قلمروهای انسانی بیش از هر چیزی این نظام ارزشی،تفکربشری ،اخلاقیات و ایدئولوژی حاکم بر جوامع است که مؤثر واقع می شود، اما مقدم بر آن توجه به تأثیر محیط طبیعی در شکل گیری ، تکامل و گسترش این نظامات نظر برخی جغرافیایی را به خود جلب کرده است؛ به گونه ای که برخی تنها ریشه مذاهب را در شرایط محیطی جستجو می کنند. از جمله ضعف های جغرافیای انسانی در کشور ما ، نبود دیدگاه فلسفی تبیین کننده رابطه متقابل فضادر شکل گیری ایدئولوژی و تاثیر انکارناپذیر مذهب در ساخت و بازساخت فضاهای جغرافیایی می باشد.کشور ایران با توجه به قدمت تاریخی و ویژگی های خاص جغرافیایی خود، زادگاه بسیاری از افکار و ایدئولوژی ها و محل تصادم آنها می باشد.در نتیجه برای شناخت بهتر فضاهای زیست در این سرزمین به ناچار باید بادیدی وسیع و به دور از تعصب، رابطه محیط طبیعی را با مجموعه ارزش هایی که تحت عنوان ادیان و مذاهب از آن یاد می شود، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.بر این مبنا تحقیق حاضر با هدف بررسی و تحلیل شکل گیری و گسترش مذاهب ایران باستان با رویکردی جغرافیایی انجام گرفته است .و از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات اسنادی است.آنچه به عنوان نتیجه گیری از این تحقیق می توان استنباط کرد این است که در شکل گیری ، تکامل و گسترش مذاهب ، نه تنها عوامل مکانی وجغرافیایی ، بلکه شرایط و تحولات اقتصادی، اجتماعی، روابط ملل و مناسبات قدرت مؤثر بوده و این عوامل نیز خود از نقش آفرینی گرایشات مذهبی تاثیر پذیرفته اند.
اعتبارسنجی روش «تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف در تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
63 - 82
حوزه های تخصصی:
«تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف روش تفسیری میان رشته ای است که هدف از آن دستیابی به ایدئولوژی پنهانی است که مشارکت کنندگان فعال گفتمان آن را به صورت طبیعی شده در گفتمان قرار داده اند. به این منظور مفسر در این روش با گذر از سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و «تبیین»، به بررسی متن می پردازد. این روش تحلیلی در سال های اخیر با اقبال روزافزون برخی قرآن پژوهان مواجه شده است. ازاین رو بررسی روش «تحلیل گفتمان انتقادی» از نظر مبنا و اصول و کاربست آن به مثابه یک روش در تفسیر قرآن کریم ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی کاربست روش «تحلیل گفتمان انتقادی» در تفسیر قرآن پرداخته است. صرف نظر از مبانی و اصول، اجرای تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به مثابه یک روش برای تفسیر قرآن کریم با اشکالات متعددی روبه روست. مهم ترین اشکال روش «تحلیل گفتمان انتقادی» پذیرش نگاه فرکلاف به زبان، به عنوان یکی از اصول این روش است. در نگاه او ایدئولوژی ابزاری برای حکمرانی بر مردم و استیلای بر آنان بوده و فرکلاف همین معنا از ایدئولوژی را در روش انتقادی خود پذیرفته است. سایر اشکالات با کاوش و اجرای روش، مشخص می شوند. استفاده از مراحل گفتمان انتقادی برای دستیابی به موقعیت های محیطی با اشکالاتی (همچون نسبیت، واقعه انگاری متن، مرگ مؤلف، تاریخمندی متن و تکثر معنایی) روبه روست. بازتولید یک گفتمان از طریق روش مزبور موجب تغییر ساختاری گفتمان می شود. وجود تنها یکی از این اشکالات در هر روش تفسیری، استفاده از آن را برای تفسیر قرآن کریم ناممکن می سازد.
نسبت ایدئولوژی، تربیت و برنامه درسی: مناقشه یا مغالطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
318 - 306
حوزه های تخصصی:
مواضع گوناگونی پیرامون نسبت ایدئولوژی، تربیت و برنامه درسی در محافل علمی و تربیتی ایران مطرح شده است که هر کدام پنداشت ها و برداشت های ویژه ای را در این باره بیان نموده اند. جمع بندی این مواضع را می توان در طیفی از دیدگاه های معتقد به ایدئولوژی ستیزی، ایدئولوژی زدایی و ایدئولوژی گرایی مورد بررسی قرار داد. از نظر رویکردهای ایدئولوژی ستیزی و ایدئولوژی زدایی، ایدئولوژیک کردن تربیت و برنامه درسی فاقد وجاهت تربیتی است و نباید تربیت ممزوج و ملحوظ در رویکردهای ایدئولوژیک باشند. در مقابل، ایدئولوژی گرایان بر این باورند که تربیت بالذات و ماهیتاً امری ایدئولوژیک است و ایدئولوژی ستیزی و ایدئولوژی زدایی از بطن مقوله تربیت و برنامه درسی غیرممکن و نامیسور است. از نظر رویکرد ایدئولوژی گرایان، رویکردهای ایدئولوژی زدایان که اغلب از پارادایم های فکری جریان انتقادی چپ گرای تعلیم و تربیت ارتزاق می کنند، خود وامدار و داعیه نظامی از ایدئولوژی های جایگزین و بدیل در جریان تعلیم و تربیت و برنامه درسی هستند. در این نوشتار سعی می گردد تا نسبت ایدئولوژی، تربیت و برنامه درسی و رویکردهای مطرح شده در این خصوص مورد بررسی قرار گیرد.
جستاری در دینِ سیاسی هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
77 - 91
حوزه های تخصصی:
مذهب در حیات سیاسی امپراتوری هخامنشی نقش چشمگیری داشت چنانکه شاهان این سلسله با سیاست های مذهبی خاص خود توانستند بیش از 200 سال بر این امپراتوری عظیم که متشکل از اقوام و آیین های مختلف بود حکومت کنند. در دوره میانه پادشاهی ، سختگیری هایی آغاز شد و در واپسین دوره شاهان این حکومت، شاهد ساختارشکنی و احیاء ریزجریان های مذهبی هستیم که این نوآوری ها از زمان اردشیر دوم آغاز می گردد. بر طبق دیدگاه سنتی مطالعات مذهب هخامنشیان، قاعدتاً می بایست تأثیر آموزه های زردشت را بر این پادشاهان رصد کرد اما برخلاف روش معمول، این مقاله سعی دارد از جهت عکس، تأثیری که هخامنشیان در جهت حفظ و بقای شاهنشاهی خود بر تعالیم زردشتی داشتند بررسی، و بدعت ها و نوآوری های آنان را با تطبیق متون اولیه و ثانویه زردشتی پیگیری کند. با استفاده از روش های تطبیق متون و رهیافت تاریخی، ورود بسیاری از آیین های پیشازردشتی و نیز وجود تأثیرات ثانویه توسط پادشاهان هخامنشی بر آیین زردشتی هویدا شد چراکه این دین نانوشته در زمان هخامنشیان، به راحتی بستر پذیرایی از تغییرات را در این عرصه توسط مغانِ متعصب و آمران سلطنتی -با هدفِ جلب رضایت حداکثری اقوام مختلف ساکن در داخل مرز سیاسی جدید کشور- فراهم می کرد.
نظم گفتمانی شرعی و عدالت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
141 - 160
حوزه های تخصصی:
دین، مجموعه عقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که برای هدایت و تعالی انسان ها تنظیم شده است. با توجه به آنکه پایبندی به آموزه های دینی موجب پیشگیری از گناه می شود، متخصصان بر این باورند که دین در عرصه های اجتماعی و در قالب هایی چون جرم و انحراف، کارکرد پیشگیرانه دارد. گرچه رابطه میان دین و جرم در زمره موضوعات چالش برانگیز در جرم شناسی است، اما یافته های جرم شناسانه، اغلب بر نقش پیشگیرانه دین تأکید کرده اند. با این حال، بُرش های تاریخی و مذهبی نشان می دهند که در برخی موارد، تفسیرهای التقاطی از دین موجب ارتکاب جرم می شود. بدین سان، این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش تحلیل گفتمان فرکلاف، اندیشه های بزهکاران دارای التقاط دینی را توصیف، تفسیر و تبیین کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بزهکاران التقاطی با تأکید بر وظیفه الهی، سنت گرایی ایدئولوژیک، جهاد مقدس و فشار ایدئولوژیکْ از یک سو، به دنبال گفتمان سازی شرعی بوده و از سوی دیگر، موجب بازتولید روابط سلطه مبتنی بر شرع می شوند. با این حال، در مقام ارزیابی نهایی باید گفت که مجرمان التقاطی با درک اشتباه از دین و فهم نادرستِ آموزه های دینی مرتکب جرم می شوند. بنابراین، در این موارد، ایدئولوژیِ دینیِ جرم زا ناشی از التقاط معرفت شناسانه دینی است و این امر، نمی تواند نافی کارکرد مثبت دین در پیشگیری از جرم باشد.
نقش آموزه های عاشورا در بسیج سیاسی انقلاب اسلامی
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
187 - 210
حوزه های تخصصی:
در فرایند انقلاب ها، بسیج سازی نقشی اساسی دارد که خود نیازمند ایدئولوژی و شکل گیری نوعی باور جمعی است تا توده ها را تحت تأثیر قرار داده و آنها را برای کنش انقلابی آماده سازد. در انقلاب اسلامی ایران این امر بسیار پرقدرت و گسترده بود، به دلیل اینکه از پشتوانه ایدئولوژی شیعی و آموزه های غنی و متعالی آن برخوردار بود و لذا وجهه غالب این انقلاب به اذعان اکثر صاحب نظران بُعد معنوی و ایدئولوژیک آن است. در فرایند انقلاب اسلامی، فرهنگ و ارزش های نهضت امام حسین(ع) و الهام از آن قیام مقدس بسیار اثرگذار بود. نمادها و اسطوره های این نهضت عظیم با برجسته سازی و همانندانگاری رهبری انقلاب اسلامی (امام خمینی) به ابزار قدرتمندی در تهییج مردمی و بسیج انقلابی مبدل شد و ظرفیت هایی ایجاد کرد تا با قدرت مردمی، رژیم پهلوی را سرنگون و حکومت جمهوری اسلامی را جایگزین آن کند. این پژوهش با تحلیل محتوای پیام ها، سخنرانی ها و بیانات امام خمینی همچنین محتوای شعارها و قطعنامه های راهپیمایی ها در فرایند جنبش انقلابی و نشان دادن همانندسازی ها - با استفاده از نظریه های بسیج سیاسی به ویژه تئوری همسان انگاری گیرتز - به تبیین موضوع پرداخته است. نتایج نشان داد آموزه های شیعی ظرفیت هایی را ایجاد کرد تا امام خمینی آنها را به ایدئولوژی انقلاب مبدل نماید. از بین عناصر ایدئولوژیک شیعه، قیام امام حسین(ع) بیشترین تأثیر را در تبدیل این ایدئولوژی به بسیج سیاسی داشت.
تقابل جهان بینی گفتمانی حضرت نوح(ع) و قوم او در سوره هود طبق تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی درصدد کشف جهان بینی گوینده از طریق بررسی نحوه گفتمان با شرایط برون متنی است. وان دایک زبان را حامل ایدئولوژی گوینده و دارای بار قدرت می داند. او در گفتمان انتقادی، به تأکید بر ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری، تأکید بر طرد ویژگی های مثبت دیگری و ویژگی های منفی خودی در ساختارهای خرد واژگانی، نحوی، بلاغی، معنایی، استدلالی و کنشی اشاره دارد. سوره هود دارای گفتگوی حضرت نوح و قومش است که دو طرف گفتگو سعی در تأکید ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری و طرد ویژگی های منفی خود و ویژگی های مثبت دیگری است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک درصدد تحلیل گفتمان نوح(ع) و قومش در سوره هود است. این پژوهش ثابت می کند که در سوره هود، گفتمان نوح، با وجود سرسختی ها و تهدیدها و تحقیرهای قومش علیه او، بیشتر برپایه تقویت ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی قومش با نرمی و مدارا و زبانی انعطاف پذیر و پرسشی و دارای بار عاطفی سرشار از نوع دوستی برپایه مردم سالاریِ دینی و استدلال منطقی برای به تفکر واداشتن قومش جهت دوری از سرسختی است که با کاربست صورت های مختلف زبانی، گفتمان را با در نظر گرفتن منفعت خود و قومش، به سمت خود تغییر می دهد تا آنان را به راه راست هدایت نماید، در حالی که گفتمان قومش، با کاربست صورت های مختلف زبانی، سعی در تغییر جهتِ قدرتِ گفتمان به نفع خود و به ضرر حضرت نوح با خشونت و تهدید و زبانی انعطاف ناپذیر و قطعیت و سخت سری در کلام برپایه دیکتاتوری بدون استدلال منطقی را برپایه دیکتاتوری دارند.
مطالعه تطبیقی چارچوب بندی بصری زلزله ترکیه-سوریه در خبرگزاری های ایسنا و فارس در سال 1402(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگاره های ذهنی مخاطبان از واقعیت های بیرونی متأثر از چارچوبی است که رسانه ها برای ارائه اخبار اتخاذ می کنند. با توجه به اینکه چارچوب ها می توانند معنای اجتماعی جدیدی از یک رویداد بسازند، مطالعه نحوه چارچوب بندی بصری اخبار می تواند به فهم صحیح تری از اینکه رسانه ها در پی ارائه چه دیدگاهی در مورد واقعیت هستند کمک کند. هدف اصلی این مقاله بررسی چارچوب بندی بصری زلزله ترکیه-سوریه در خبرگزاری های ایسنا و فارس است. داده های این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی که ژیلیان رز ارائه کرده است گردآوری شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده در چارچوب بندی زلزله ترکیه در خبرگزاری فارس و ایسنا سه مضمون اصلی وجود دارند که شامل خسارت به محیط، قربانیان و امداد و نجات هستند. هر دو خبرگزاری به این سه مضمون پرداخته اند باوجوداین خبرگزاری های مذکور در نحوه چارچوب بندی اخبار تفاوت هایی با یکدیگر دارند. خبرگزاری ایسنا به دو مضمون تخریب ساختمان ها برای تأکید بر ناکارآمدی مدیریت شهری در ترکیه و وضعیت قربانیان برای نشان دادن عدم مدیریت بحران صحیح پرداخته است. در خبرگزاری فارس جنبه تبلیغاتی و اقناعی برجسته است و به کمک رسانی نیروهای امدادی کشور ایران در ترکیه تأکید شده است. بنابراین، رسانه ها در چارچوب بندی بصری واقعیت های بیرونی عملکردی بی طرف ندارند و ابعادی از واقعیت را که با ایدئولوژی مالکان رسانه ها هماهنگ هستند بازنمایی می کنند.
سوژه و نسبت آن با منابع اقتدار در اندیشه های بازرگان و شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترسیم نسبت دین با مدرنیته در دنیای در حال تحول ناشی از امواج توفنده مدرن که با سرعت بالایی همه ارزش ها و باورهای دینی را در می نوردد، از جمله وظایف نواندیشان دینی است. این جریان همواره درصدد بوده تا با بازخوانی گزاره های دینی متناسب با شرایط در حال تحول ناشی از امر مدرن، خوانشی روزآمد از دین ارائه دهد. «مهدی بازرگان» و «علی شریعتی» دو تن از نواندیشان ایرانی اند که تلاش نموده اند جایگاه سوژه دینی در دوران جدید را بر اساس بازتفسیری از مبانی سنتی در تعامل با دوران جدید مشخص سازند. این نوشتار با بهره گیری از دو روایت اقتدارگرا و دیالوگ محور از نسبت سوژه و اقتدار به عنوان چهارچوب نظری و روش تحلیل محتوای کیفی، آرای بازرگان و شریعتی را مورد بررسی و کنکاش قرار داده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شیوه هر یک از این دو تفاوت هایی با مشی دیگری داشته است؛ بازرگان با دغدغه مندی درخصوص ارائه تعریفی از مبانی سنتی دینی که در سازگاری با دنیای متجدد باشد، تلاش نمود تا مجال بیشتری برای سوژه فراهم کند. در مقابل شریعتی با تأکید بر خوانشی ایدئولوژیک از تشیّع برآن بود تا سوژه را از سیطره اقتدار سنتی خارج نموده و انسانیتِ وی را حتی در عین وفاداری به آموزه های سنتی مورد تأکید قرار دهد.
سلامان و ابسالِ فیتزجرالد جامی: بررسی بازنویسی فیتز جرالد از منظومه عرفانی جامی بر اساس دیدگاه لفویر (۱۹۹۲)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شیوه کیفی- تبیینی و مبتنی بر مبانی بحث «بازنویسی» در «مکتب دست کاری» نشان می دهد که چگونه و به چه ترتیب فیتزجرالد با کاربست دو رویکرد بوطیقایی و ایدئولوژیکی پیشنهادی لفویر (۱۹۹۲)، روایت منظوم جامی را «بازنویسی» کرده است. بوطیقا، تبعیت از قواعد عصر و ایدئولوژیک، ناظر به نقش حامیان است. یافته ها نشان می دهند تغییرات متعدد فیتزجرالد، نه فقط به دلیل تفاوت های زبانی و بوطیقایی که به دلیل تطبیق با بافت فرهنگ و ایدئولوژی زمانه خود بوده است. ازجمله مهم ترین نتایج این پژوهش، نمایش نحوه بازنمایی فرهنگ عرفان ایرانی در بازنویسی های فیتزجرالد است. او با ایجاد تغییرات در متن اصلی، تصویری متفاوت و گاه خیال انگیز از فرهنگ و ادبیات ایرانی، به ویژه ادبیات عرفانی ارائه داده است؛ تصویری که بیشتر با تصورات و انتظارات مخاطبان غربی همخوانی دارد. همچنین، فیتزجرالد این منظومه را به گونه ای بازنویسی کرده که با سرمایه فرهنگی در شبکه های فرهنگی و اجتماعی انگلستان مطابق باشد. این بازنویسی ها شامل انتخاب واژگان جدید، تغییر ساختار جمله ها و حتی حذف یا افزودن بخش هایی از متن اصلی بوده است تا اثر نهایی برای مخاطبان انگلیسی جذاب تر باشد. درنتیجه، بازنویسی های فیتزجرالد نه فقط ترجمه ای ساده نیست که فرایندی پیچیده از بازنویسی و بازنمایی فرهنگی است که در آن ایدئولوژی، بوطیقا و انتظارات اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده اند. این یافته ها به درک بهتر از نحوه تعاملات فرهنگی میان شرق و غرب در دوران مدرن کمک می کند و نشان می دهد که ترجمه ها و بازنویسی های ادبی چگونه می توانند وسیله ای برای انتقال و تحول فرهنگی باشند.