مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
ایدئولوژی
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
57 - 84
حوزه های تخصصی:
فعالیت های ادبی مرتضی مطهری را غالباً در پیوند با حافظ در آثاری چون تماشاگه راز، آیینه جام و عرفان حافظ می شناسند. برهمین مبنا، تحقیقات صورت گرفته، بیشتر به جایگاه حافظ در نظام فکری مطهری معطوف است؛ اما تعمق در سایر آثار، نشان دهنده ی توجه ویژه ی مطهری به بزرگان زبان و ادبیات فارسی و به صورت اخص سعدی شیرازی است. مطالعه ی برداشت های مرتضی مطهری از سعدی و متقابلاً، کارکرد آثار سعدی در منظومه ی فکری مطهری، مسئله ی اصلی تحقیق حاضر است. بدین منظور آثار غیر ادبی مطهری که در نگاه نخست پیوند نسبتاً ضعیفی با ادبیات فارسی برقرار می کند، به صورت دقیق بررسی محتوایی شده است. همچنین، گزاره هایی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، اندیشه های سعدی را به ذهن متبادر می کند، باتوجه به شاخصه های فکری و جهت گیری های فلسفی مطهری، طبقه بندی و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که مطهری در اثنای جدی ترین و بنیادی ترین مباحث سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک، از شعر و اندیشه ی سعدی شیرازی استفاد کرده است. بااین حال، تبلور آرای سعدی و بازتاب اندیشگانی محتوای آثار او در سخن مطهری، به معنای پذیرش مفاهیم و معانی مورد نظر سعدی و تأیید منطبق با شرح پذیرفته شده ی آن نیست، بلکه در پاره ای از موارد، با انتقادهای جدی همراه است. بر این اساس، مطهری دریافت های معمول را از زاویه ای مخالف به چالش کشیده است. در تحلیل نهایی، برایند حاصل از تأیید سعدی یا انتقاد به برخی از ابعاد شعر و اندیشه ی او، بیش از هر چیز ناظر بر پویایی، اثربخشی و کارکردهای سیاسی اجتماعی استاد سخن در دوران معاصر است.
بررسی ویژگی های سبکی رمان «ریشه در اعماق» با رویکرد سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است رمان «ریشه در اعماق» را از منظر سبک شناسی انتقادی مورد واکاوی قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان با استفاده از مؤلفه های خاص سبکی به ایدﺋولوژی پنهان متن دست یافت؟ در این مقاله، رمان مذکور بر اساس شاخصه های سبک شناسی انتقادی، مورد توجه قرار گرفت. هدف این پژوهش، رسیدن به تفسیر و درک عمیق از اثر است. زیرا از منظر سبک شناسی انتقادی، راحت تر می توان به جلوه های پنهان ایدﺋولوژی، سلطه، قدرت و گفتمان حاکم بر این رمان دست یافت و بر روی این نکته تامل کرد که زبان چگونه این مفاهیم اجتماعی را بازتولید می کند. رمان «ریشه در اعماق» به مساﺋل رزمندگان و جانبازان می پردازد. ایستادگی شفی -جانباز جنگ- به عنوان نماینده گفتمان ملی(مذهبی) دربرابر تنگناهای زیستی و قوانین محلی و سنتی و امیدواربودن او، نقصان گفتمان محلی و ابتر بودن آن و برعکس، اقتدار، نوید بخش بودن و استمرار گفتمان ملی(مذهبی) را در طول زمان نشان می دهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی تنظیم شده است.
الگوهای نظری تبیین انقلاب اسلامی؛ الهیات رهایی بخش به مثابه چارچوب بدیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
535 - 513
حوزه های تخصصی:
در تبیین شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی چارچوب های مرسوم، سمبل انگاری، ایدئولوژی انگاری، و گفتمان انگاری مطرح شده اند که هریک ضعف ها و نارسایی هایی دارند. مؤلفه فرهنگی انقلاب اسلامی همچون گفتمان ها، گونه ای سخن گفتن تعاملی با جهان و درباره جهان نبود. در این مقاله، «الهیات رهایی بخش اسلامی» به منزله چارچوبی بدیل برای تبیین انقلاب اسلامی معرفی شده است، زیرا شرایط بحرانی جامعه ایرانی در دهه های 1340 و 1350 و زمینه های اجتماعی تشیع در ایران، تشیع انقلابی به مثابه گونه ای الهیات رهایی بخش اسلامی مطرح شد که نوید آزادی، عدالت، استقلال و ظلم ستیزی را می داد، و برای قاطبه جامعه ایرانی درک شدنی و پذیرفتنی بود. در این زمینه به پرسش های پژوهشی زیر پاسخ داده خواهد شد: 1. مناسب ترین چارچوب نظری برای تبیین مؤلفه فرهنگی انقلاب ایران چیست؟ 2. چرا و چگونه الهیات رهایی بخش اسلامی به عنوان مهم ترین مؤلفه فرهنگی به وقوع انقلاب براندازنده رژیم پهلوی در ایران انجامید؟ در فرضیه پژوهش بیان می شود که الهیات رهایی بخش اسلامی عامل تبیین کننده انقلاب در ایران است. روش پژوهش کیفی و استدلال مبتنی بر یک مورد (انقلاب در ایران) براساس بررسی و تفسیر رویدادهای گذشته و شواهد موجود در تحلیل های کارشناسانه نظریه پردازان انقلاب و مسائل ایران معاصر است. در ماه های منتهی به وقوع انقلاب ایران، الهیات رهایی بخش اسلامی جایگزین ایده های مسلط در گروه های اپوزیسیون شد، و سایر گروه های مخالف را واداشت تا به ائتلافی نامتقارن با انقلابی های اسلام گرا تن دهند.
بررسی کتاب ملت، دولت و حکومت قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
پروژه فکری جواد طباطبائی از سه دهه پیش تاکنون بر دو محور اساسی زوال اندیشه سیاسی در ایران و در دهه های اخیر بر حول محور اندیشه ایرانشهری قرار گرفته است. طباطبائی جزو معدود نویسندگانی است که در درون یک دستگاه منظم فکری مفاهیمی را برای توضیح تاریخ اندیشه سیاسی در ایران به کار گرفته است. اما وسعت پروژه او باعث شده است تا تمام مضامین اندیشه سیاسی ایرانشهری به وضوح طرح و بررسی نشده باشند. این مقاله تلاشی است برای شرحی مجمل در مورد واپسین اثر طباطبائی و مباحث مهم آن از جمله جایگاه مجلس اول مشروطه، مفهوم سنت، لزوم تمایز میان ناسیونالیسم و ایده ایران و همچنین تاملی در آراء وی به خصوص در باب ارتباط دیدگاه های او با مسائل معاصر ایران و نقدهایش بر روشنفکران معاصر . نویسندگان استدلال می کنند که اگرچه میراث به جای مانده از ایران باستان مهم و قابل توجه است اما بدون بازسازی اندیشه های کلاسیکی که امروزه به واسطه تلاش خود طباطبائی اندیشه ایرانشهری نامیده می شوند این اندیشه ها همچنان در هاله ای از ابهام خواهند بود.
نقد و بررسی کتاب فراز و فرود عباسیان (132 تا 324 هجری): پژوهش در ساختار و تحول ایدئولوژی، اقتصاد و نهاد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
عباسیان که گروهی انگیخته شده در اواخر حکومت امویان بودند، کوشیدند با ارایه ایدئدلوژی نوینی در قالب نظام دعوت، به بسیج منابع خویش در مبارزه با گروه حاکم بر آیند و کنش های معناداری را در جذب عناصر مخالف اموی و کشاندن آن ها به زیر چتر واحد «الرضا من آل محمد» به انجام رسانند. کتاب فراز و فرود عباسیان: پژوهش در ساختار و تحول ایدئدلوژی، اقتصاد و نهاد نظامی نوشته محمد احمدی منش است که در سال 1397 از سوی انتشارات سمت به حلیه طبع آراسته شده است. نگارنده کتاب را در دو بخش: «بررسی تاریخی» (شامل هشت فصل) و «بررسی نظری» (شامل دو فصل) به گونه ای شایسته سازمان داده و اثری قابل قبول پدید آورده است. مقاله حاضر می کوشد تا در چارچوب نقد اثر، نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی و بررسی نماید. به هر روی، کم دقتی و غفلت در برخی زمینه ها، به طور مثال در گزینش عنوانِ «فراز و فرود» و ارایه پاره ای نظریات در مقدمه که نمود آن در متن دیده نمی شود، در کنار نپرداختن به پیچیدگی های حکومت عباسیان و عدم نگاه جامع به موضوع به قدرت رسیدن عباسیان به ویژه در خراسان، تا حدی به کتاب آسیب رسانده است.
مقاومت زیردستان در برابر قدرت با سازوکار ایدئولوژیک در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۷۳-۴۵
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با اساس قرار دادن آثار سعدی، به طرح پرسشی پرداختیم مبنی بر این که طبقه رعیت چگونه به کسب قدرت در ساختار اجتماعی می پرداختند. مطابق با رویکرد هژمونی و قدرت که صاحب نظران آن آنتونیو گرامشی و میشل فوکو هستند، با کاربستِ روش تحلیل انتقادی گفتمان و نیز به پیروی از بینامتنیت و کنش بلاغی، به بررسی قدرت و مقاومت پرداختیم که حلقه های تعامل میان مشارکان اجتماع هستند. نظر به کارکرد چندجانبه گفتمان ها در متون قرن هفتم، یافته های پژوهش از این قرار است که در کنار صوفیان و زاهدان و دسته های گوناگون اجتماعی که برای کسب قدرت، سازوکارهای ویژه خود را به کار می گیرند، از دیگر سو، گروه زیردست و رعیت نیز با تصرف و تغییراتی در آن ابزارها، به برساخت های جدید قدرت دست می یازند ؛ آنان با تلفیق پندارها با باور های دینی و عرفانی و عرفی موجود در جامعه که در عین حال، باعث فرمانبری و انقیاد خود ایشان شده است، به بسط سازوکاری می اندیشند که با بازپخش و اِعمال آن، بتوان به گونه ای بهره برد تا برترین مقامات را به اطاعت و تسلیم وا داشت. بدین ترتیب، با نگرشی ساختارشکنانه به متون، کنش و تعامل پیچیده میان کنشگران، جایگزین تصور فروکاهنده مبنی بر تعامل یک جانبهٔ میان گروه های فاعل اجتماعی می شود.
بازنمایی هژمونی و ضد هژمونی در گفتمان شعر جمهوریِ «محمدتقی بهار» بر مبنای آرای «آنتونیو گرامشی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
77-104
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر مبنای نظریه «گرامشی» و به شیوه تحلیل محتوا نوشته شده است و هدف آن، تحلیل گفتمانِ «بهار» در جمهوری نامه اوست که توأمان هم هژمونی و هم ضد هژمونی را تولید می کند. بهار به عنوان یکی از روشن فکران حقیقی در مرکز تقابل گفتمان های جمهوریت و ضد جمهوریت قرار دارد که شدیداً یک تقابل گفتمانیِ ایدئولوژیک است. ایدئولوژی، زبان را به شیوه های مختلف و در سطوحی متفاوت پنهان می سازد. نویسندگان در این جستار نشان خواهند داد که زبان ایدئولوژیک بهار، چگونه در پسِ ساختار بیرونی شعرش پنهان شده است. هژمونی، نوعی از رهبری فکری و فرهنگی است که طبقه حاکم آن را بر اکثریت جامعه اعمال می کنند. در این میان، گروه های ضد هژمونیک نیز از گفتمانی برخوردارند که با ارزش های عموماً پذیرفته شده حکومت در تعارض قرار می گیرد. گفتمان حاکم برای پیشبرد پروژه های خود به دنبال کسب هژمونی است و گروه های حاشیه ای نیز راهبردهایی را برای هژمونیک کردن گفتمان خود طراحی می کنند. بهار در این شعر که در بردارنده دو معنای کاملاً متضاد است، در ظاهر با گفتمانِ جمهوریت رضاخان موافقت دارد؛ اما در باطن با کمک شگردهای زبانی، نظم سیاسیِ جدید او را به چالش کشیده است. آیرونیک بودن ساختار معنا در شعر مورد مطالعه، به مسئله «تناقض متنی» انجامیده که مورد توجه نویسندگان این جستار قرار گرفته است.
نهادگرایی در حسابداری
حوزه های تخصصی:
نهادگرایی رویکردی میانرشتهای است که از دانش هایی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و حقوق استفاده می کند تا رفتار عاملان اقتصادی را فهم کند و مفروضات دقیقتری برای وصف رفتار آنان ایجاد کند. هدف از پژوهش حاضر، بسط مبانی و تبیین اهمیت نقش محوری نهادها و رویکرد نهادگرایی بر توسعه اقتصادی و بهبود حرفه حسابداری است. این پژوهش از لحاظ روش، مروری و به ارزیابی پژوهش هایی که در گذشته انجام شده می پردازد.. بر اساس پژوهش های پیشین می توان نتیجه گرفت که نهادگرایان جدید، ضمن نقد نظریات نئوکلاسیک، سعی در توسعه و ارائه یک تئوری توسعه مبتنی بر سازمان و تغییر و تحول نهادی با هدف ارتقا و ترویج رشد اقتصادی نمودند. همچنین شواهد موید این مطلب است که ایدئولوژی به عنوان بخشی غیرقابل مشاهده و ایده آل از نظم نهادی، افراد در نهادها را قادر می سازد تا الگوهای رفتاری سازگار را انتخاب کنند. مضافا، نهادها در توسعه حسابداری اجتماعی و زیست محیطی نقش مهمی را ایفا می کنند.
بررسی روابط متقابل عناصر زبانی، ادبی و ایدئولوژی نویسنده در آثار سعید عاکف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
1 - 18
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدّس از عمده ترین عواملی بودند که سبب شدند در چهار دهه اخیر بسیاری از آثار ایدئولوژیک و اعتقادی ظهور یابند. آثاری که به صراحت اعتقادات مردم را بازتاب می دهند. در این گونه آثار، توجه نویسنده به اصول و اندیشه های دینی، سبب می شود برای القای افکار و اعتقادات خود از قابلیت های عناصر زبانی و ادبی بهره ببرد. مطالعه و بررسی آثار یادشده، روابط متقابل عناصر زبانی و شگرد های ادبی را با مبانی ایدئولوژیک نشان می دهد. باتوجه به جایگاه سعید عاکف در حوزه ادبیات دفاع مقدّس و موفقیت آثار او، این پژوهش تلاش دارد به تحلیل سبکی آثار نویسنده با تکیه بر مبانی اعتقادی او بپردازد. بررسی نشانه های زبانی و نقش آن در القای معانی و قدرت شگرد های بلاغی در بازتاب مفاهیم ایدئولوژیک و روابط متقابل صورت و معنا در آثار سعید عاکف از اهداف اصلی پژوهش است. براساس نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است، سادگی و صمیمیت بیان سعید عاکف، غلبه عناصر زبانی، بسامد واژه های قرآنی، گزینش عنوان های هدفمند و نشاندار، تلمیح به داستان های قرآنی و حوادث عاشورا، بهره گیری از کنایاتی با بن مایه های بینش مذهبی، پیوند تنگاتنگ متن را با اندیشه های ارزشی و اهداف عقیدتی نویسنده نشان می دهد.
بازنمایی نقش های جنسیتی در کتاب های تاریخ دانشگاهی ایران دوره میانه بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان وندایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
135 - 158
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی ها نظام های باورهای بنیادین یک گروه و اعضایش هستند که با ایده های اجتماعی و سیاسی سروکار دارند و به سلسله مراتب اجتماعی و مناسبات قدرت معنا می دهد و صورت بندی های نابرابر اجتماعی فرهنگی مانند جنسیت را طبیعی کرده و حقیقی می سازند. رویکردهای تحلیل گفتمان، متن را عرصه تجلی ایدئولوژی پنهان در زبان در نظر می گیرند که طبق رویکرد وندایک در راهبرد ایدئولوژیکی فاصله، نویسندگان با تاکید بر نکات مثبت «ما»، ویژگی های مثبت «آن ها» را به حاشیه می رانند. روایت گذشته در متون آموزشی تاریخ نیز مجالی برای بازنمایی این برساخته های ایدئولوژیک است که در شیوه های روایت و گزارش و بیان واقعیت گذشته خود را پنهان می کند. مساله مقاله حاضر آشکارسازی چنین راهبردهایی در بازنمایی نقش های جنسیتی در کتاب های دانشگاهی تاریخ ایران در دوره میانه از سامانیان تا قراخانیان در انتشارات سازمان سمت و ترجمه تاریخ ایران کمبریج است. به منظور آشکار ساختن تفاوت های احتمالی در نگاه نویسندگان ایرانی و خارجی به نقش زنان در تاریخ ایران دوره میانه، چهارکتاب درسی بومی و دو کتاب مرجع غیربومی مرتبط به عنوان پیکره داده ها به صورت کمی، کیفی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق مشخص شد با توجه به این که نویسندگان کتاب های تاریخ بومی و غیربومی مورد مطالعه قرار گرفته، از جنس مذکر هستند و ایدئولوژی های معاصر، نابرابری جنسیتی در تاریخ را بدیهی و طبیعی تلقی می کند، از مردان به عنوان گروه «ما» و از زنان به عنوان گروه «آن ها» یاد شده است.
هنر و سیاست و اقتصاد در جنگ نرم ضد ایران؛ نمونه مطالعاتی: هالیوود (2016 – 1979)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
1 - 35
حوزه های تخصصی:
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 و به ویژه بعد از فروپاشی اردوگاه اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری اسلامی ایران به دشمن اصلی ایالات متحده در منطقه ی خاورمیانه تبدیل شد. از آنجا که سکانداران کاخ سفید به این باور رسیده اند که دوره ی تاثیر گذاری و ایجاد تغییرات مورد نظر از طریق إعمال پارامترهای سخت اقتصادی یا نظامی سنتی به سر آمده است، از همین رو به بهره گیری از آنچه جوزف نای آن را "قدرت نرم" نامید و در دو دهه ی گذشته به گفتمانی اساسی در محافل فکری تبدیل شده است روی آوردند. در واقع ایالات متحده ی آمریکا ستون فقرات جنگ نرم خود را بر محور تخریب چهره ی ایران در نزد افکار عمومی جهانی متمرکز ساخته است و در این میان فیلم های آمریکایی به سان اسب معروف تروا، به بازیگری کلیدی برای تحقق این هدف و تاثیر گذاری بر اندیشه و تفکر کشورها و ملل مختلف تبدیل شده است. پژوهش پیش رو از سویی به ریشه های نزاع ایران و آمریکا می پردازد و از سوی دیگر با تمرکز بر کارکرد سینما و هالیوود که به سان دو بال هسته ای جنگ نرم آمریکا، تاثیرات بی سابقه و مخربی بر کشورها و ملل مختلف از خود بر جای می گذارد ابزارهای مورد استفاده در این جنگ را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا نویسندگان مقاله 25 فیلم درام آمریکایی را که در فاصله ی سال های 1979 تا 2016 با موضوع تاریخ معاصر ایران و تاریخ قدیم امپراطوری آن بر روی پرده رفته اند را مورد مطالعه و ارزیابی قرار داده اند. این پژوهش همچنین ارتباط میان هالیوود و هیمنه ی (هژمونی) فرهنگی و سیاسی موجود در تولیدات ایدئولوژیزه شده، و نیز ارتباط میان آن و بازارهای مالی در زمینه ی تجارت و رفاه طلبی ایدئولوژیزه شده را از نظر دور نداشته است و آمار و ارقام جامعی از میزان فروش و سود این فیلم ها در گیشه ی سینماهای جهان و خاورمیانه ارائه می نماید. از دیگر سو نگارندگان، به نوع جهت گیری این فیلم ها در انتخاب موضوعات و مضامین فرهنگی و سیاسی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران مانند: حمایت از تروریسم، نقض دمکراسی، و نقض حقوق بشر نیز توجه داشته اند. این پژوهش در پایان چشم انداز جامعی از جنگ نرم کنونی ضد ایران، ارائه و راهکارهای عمل گرایانه برای مواجهه با آن پیشنهاد می دهد.
تاثیر ایدئولوژی بر تناسب کاربرد قدرت سخت و نرم در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا (مطالعه موردی اعراب، اسراییل)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره سوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۹
245 - 254
حوزه های تخصصی:
تعریف منافع ملی بطور قابل توجهی تحت تاثیر خوانش های متفاوت از منفعت قرار دارد. لذا ایدئولوژی به عنوان یکی از متغییر های تاثیر گذار در عرصه سیاسی آمریکا، برای درک بیشتر تغییرات سیاست خارجی این کشور در بازه های زمانی مختلف و براساس تفاسیر مختلف از منافع ملی بسیار ضروری خواهد بود در این پژوهش بدنبال بررسی وزن این متغییر در دولتهای کلینتون و بوش و اوباما خواهیم بود تا دریابیم تغییر تناسب قدرت نرم و سخت در بازه زمانی ذکر شده در رابطه با درگیری های اعراب و فلسطین به چه دلیل متفاوت بوده است ؟ در پژوهش میان رودوموضوع جایگاه ایدئولوژی در سیاست خارجی این کشور و تناسب کاربرد قدرت نرم در قبال مسئله اعراب و فلسطین پیوند برقرار می شود .
همسویی ایدئولوژی و منافع ملی و روند قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران (1396-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از پایان جنگ تحمیلی جمهوری اسلامی علاوه بر پیگیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی، الزامات و منافع ژئواستراتژیک ایران را نیز ملحوظ نظر قرار داده است. مقاله حاضر بر آن است تا با تحقیق درباره نحوه عملکرد جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته، تاثیرات همسویی میان ایدئولوژی و منافع ملی را در قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران بررسی کند. بر این اساس سوال اصلی مقاله این است که چگونه همسویی ایدئولوژی و منافع ملی در روند قدرت یابی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران موثر واقع شده است؟ فرضیه مقاله قائل بر این است که تغییر رویکرد نظام و اقدامات آن در انطباق میان ایدئولوژی و منافع ملی کشور موجب افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه شده است. یافته های این پژوهش که به روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است نشان می دهند که پس از پایان جنگ تحمیلی و آغاز سیاستهای عمل گرایانه در کشور، همسویی ایدئولوژی و منافع ملی بر اساس برجسته شدن قدرت ملی و موقعیت ژئوپلتیک و باز تعریف شدن مفاهیم ایدئولوژیک در تصمیم گیری کلان نظام، موجب افزایش قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران شده است.
چیستی آمریکاستیزی، چرایی و چگونگی آن در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
85 - 113
حوزه های تخصصی:
تفکر دیرینه آمریکاستیزی که ابتدا به صورت ضدیت با فرهنگ و تمدن آمریکایی و بعدها به صورت ضدیت با سیاست های این کشور مطرح شد، حوزه جغرافیایی مشخصی نداشت و در کشورهای زیادی بروز و شدت گرفت، اما آمریکاستیزی جمهوری اسلامی ایران بیش از هر کشور دیگری بازتاب جهانی داشته است. روابط خارجی ایران و آمریکا بعد از سرنگونی رژیم سلطنتی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی از تعامل گرایی به تقابل گرایی و ستیزش تغییر جهت گیری داد؛ و علی رغم تغییر و تحول گفتمان های سیاست خارجی ایران از یکسو و تغییر در منطق سیاست خارجی آمریکا از سوی دیگر، هیچ بهبودی در کاهش ستیزش و مقابله جویی دو کشور صورت نگرفت. پرسش اساسی مقاله عبارت است از اینکه چرا آمریکاستیزی در جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و چگونه این ضدیت صورت می گیرد؟ در پاسخ به این پرسش نویسندگان سعی دارند تا ضمن تعریف و تبارشناسی آمریکاستیزی با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی پاسخی جامع و شفاف به این دو پرسش ارائه دهند. یافته ها نشان می دهد از یک سو تقابل تمدنی و ایدئولوژیک سبب نگرش و انگیزش منفی نسبت به فرهنگ و تمدن آمریکایی گردیده است و از سوی دیگر دشمنی و اقدامات خصومت گرایانه آمریکا، واکنش تقابل گرایانه را از جانب جمهوری اسلامی ایران برانگیخته است؛ اما این آمریکاستیزی از نوع غیر خشونت آمیز و برخاسته از اهداف انقلاب اسلامی به ویژه ظلم ستیزی در سطح منطقه ای و جهانی بوده است.
تحلیل گفتمان انتقادی سخنرانی های رؤسای جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخنرانی رؤسای جمهور کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به لحاظ ایدئولوژی اهمیت بسیاری دارد. هدف مقاله حاضر، مقایسه ایدئولوژی موجود در سخنرانی های محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد است. این تحقیق توصیفی بوده و داده های آن از متن سخنرانی رؤسای جمهور نامبرده در سال های 1380، 1384، 1386، 1392 و 1397 گردآوری شده است. سپس داده ها در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف که شامل سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین است، بررسی شده اند. در مرحله اول، راهبردهای زبانی مورد استفاده در سخنرانی ها نشان داده شده اند. در مرحله تفسیر، بافت موقعیتی، بینامتنیتی و کاربردشناختی بررسی شده اند. در مرحله تبیین، دو سطح قبل در سطح جامعه گسترش یافته است و بررسی می شود. نتایج تحلیل و مقایسه داده ها حاکی از آنند که سخنرانی ها دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند. شباهت آن ها در ایدئولوژی دفاع از حقوق مردم ایران و کشورهای ستم دیده است، اما در این میان، محمد خاتمی در سخنرانی خود سعی در یکپارچه سازی جهان و قرار دادن همه کشورها در یک سمت و سو دارد، اما محمود احمدی نژاد و حسن روحانی به دلیل بافت موقعیتی و شرایط سیاسی، اقتصادی و منطقه ای زمان ریاست جمهوری آن ها سعی در دعوت کشورها به مقابله با کشورهای زورگو دارند.
دیپلماسی فرهنگی و جایگاه بین المللی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
149 - 179
حوزه های تخصصی:
با توجه به مزیت های فرهنگی- تمدنی ایران، استفاده از دیپلماسی فرهنگی می تواند نقش مهمی در بهبود قدرت نرم و تأمین منافع ملی این کشور داشته باشد. در عمل، تاکنون نتایج حاصل از دیپلماسی فرهنگی در مقایسه با پتانسیل های عظیم کشور رضایت بخش نبوده است. با وجود بعضی دستاوردهای مهم، این دیپلماسی نتوانسته در تقویت وضع «پذیرش بین المللی» ایران نقش قدرتمندی بازی کند. بر این مبنا، سؤال مقاله این است که چرا دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران نتوانسته در بهبود جایگاه بین المللی ایران تأثیر چشمگیری داشته باشد. در پاسخ به این پرسش، مقاله به مشکلات و چالش های دیپلماسی فرهنگی ایران می پردازد. فقدان استراتژی منسجم، غفلت از بخش خصوصی، ضعف کارگزاران دولتی، غلبه نگاه ایدئولوژیک و تعدد نهادهای سیاستگذاری مهمترین عوامل دخیل در تضعیف دیپلماسی فرهنگی کشور هستند. این مقاله پس از بررسی و تحلیل مسائل، به پیشنهادهایی برای کارآمدسازی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران خواهد رسید.
آسیب شناسی رویکرد ایدئولوژیک به دین در احیاء تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین برنامه های کلان برای احیاء تمدن اسلامی و خروج جهان اسلام از وضعیت عقب ماندگی و انحطاط تمدنی، پروژه ی «ایدئولوژیک کردن اسلام» بوده است. برنامه ای که اجمالا با رویکرد سیدجمال به اسلام و جهان اسلام، آغاز شده و به وسیله ی شاگردان او پی گرفته شده است. در این رویکرد، اسلام مهم ترین ابزار پیشرفت جامعه عرب در صدر اسلام معرفی شده که توانسته است در مدت کوتاهی تمدن اسلامی را به وجود آورد. ابزاری که می توان با به کارگیری مجدد آن، بار دیگر جهان اسلام را به اوج ترقی رساند. رویکردی که دو روشنفکر مشهور جهان اسلام، دکتر علی شریعتی در فضای شیعه و سید قطب در فضای اهل سنت، مشهورترین منادیان آن هستند. رویکردی جدید به دین و تفسیری جدید از قرآن که با تفسیر علمای سنتی در حوزه های علمیه شیعه و اهل سنت کاملا متفاوت است. با توجه به نفوذ گسترده این رویکرد در میان قشر دانشگاهی در فضای جهان اسلام، این رویکرد سبب اقبال بیشتر افراد جامعه به دین و علی الخصوص بُعد تمدن سازی آن شد؛ اما علی رغم این نقطه ی مثبت، این اندیشه سبب شکل گیری گروه های سیاسی و جهادی، چون اخوان المسلمین، طالبان، القاعده، داعش و ... در فضای اهل سنت، و گروه هایی چون سازمان مجاهدین خلق و فرقان و .. در فضای شیعه شده است. در این نوشتار سعی شده است که با تحلیل مبانی این دیدگاه، ظرفیت های تمدنی آن و خطرات ویرانگر این رویکرد به دین و علی الخصوص قرآن کریم بررسی شود.
استعاره، اسطوره و ایدئولوژی در سر خط انتخاباتی روزنامه های ایران براساس انگاره چارتریس بلک (2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
9 - 31
حوزه های تخصصی:
نظریه تحلیلِ انتقادیِ استعاره، دیدگاهی است که با هدفِ شناسایی نیات و ایدئولوژی هایی که در ژرفای کاربرد زبان وجود دارد، به تحلیل استعاره ها می پردازد. چارتریس بلک (Chartris-Black, 2005) معتقد است که استعاره، اسطوره و ایدئولوژی هر سه کارکرد اقناعی دارند. کاربرد نظام مند استعاره بخشی از ایدئولوژی است، زیرا استعاره میان اسطوره و ایدئولوژی پیوند برقرار کرده و اهداف اقناعی گفتمان سیاسی را محقق می کند. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد چارتریس-بلک (همان) به بررسی نقش استعاره مفهومی در شکل گیری اسطوره و ایدئولوژی بپردازد. هدف این کار، تبیین رابطه میان استعاره مفهومی، اسطوره و ایدئولوژی در متن های سیاسی است. پرسش پژوهش از این قرار است که چگونه استعاره های موجود در سرخط های انتخاباتی، به ایجاد اسطوره سیاسی و نیز ایدئولوژی منجر می شود. با بررسی عنوان های 12 روزنامه منتخب (دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا) در بازه زمانی دوماهه تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 1396، مشخص شد که استعاره های مفهومی به روایت های غیر واقعی در مورد خودی و غیرِ خودی و شکل گیری اسطوره منجر می شود. اسطوره های حاصل از کاربرد این استعاره ها به برانگیختن احساسات مورد نظر گفتمان سازها مثل علاقه به خودی و تنفر از غیر خودی و نهایتاً به شکل گیری ایدئولوژی موردنظر رسانه در مخاطب منتهی می شود. این امر، در راستای مشروعیت بخشی به خودی و مشروعیت زدایی از رقیب و اقناع مخاطب به انتخاب ایدئولوژی خودی قرار دارد. این تحلیل نشان می دهد که ظهور استعاره ها در زبان می تواند به جای آگاه سازی مخاطبان با گفتن واقعیت، احساسات آن ها را با ایجاد اسطوره برانگیزد و میان اسطوره و ایدئولوژی میانجی گری کرده و کنش مورد نظر گفتمان سازها را تضمین کند.
تحلیل گفتمان انتقادی رمان «چشمهایش» از بزرگ علوی بر اساس نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
115 - 142
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف سنجشِ کارایی نظریه فرکلاف در تحلیلِ رمانِ سیاسی، اثر «چشم هایش» نوشته بزرگ علوی را با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی مورد واکاوی قرار داده است. پرسش اصلی جستار حاضر از این قرار است که نوع رویارویی این اثر با گفتمان اقتدارگرا در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین به چه شکل است؟ در پیوند با این پرسش، هدف اصلی پژوهش بازنمایی ایدئولوژی مؤثر بر ذهن و زبان نویسنده، و همچنین تبیین پیوند میان متن رمان و جامعه، به عنوان سطح خرد و کلان است. در این راستا، نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی، پس از مطالعه سطح توصیف متن که متشکل از ساخت های ایدئولوژیک است، به تحلیل محتوای آن و تبیین ارتباط میان این محتوا و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون آن پرداخته اند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که روش فرکلاف با توجه به ارتباط داستان و شکل گیریِ آن در یک بافت اجتماعی، رهیافتی مؤثر در تحلیل رمان سیاسی است. دستاورد اصلی مقاله نشان می دهد که انتخاب های بزرگ علوی در زمینه واژگان و نحو، بیان گر گرایش او به ایدئولوژیِ مارکسیسم است که در زمان تولید متن، در تضاد با گفتمان حکومت راست گرای پهلوی قرار داشته است. با توجه به اینکه گفتمان مسلط در رمان «چشم هایش»، گفتمان سوسیالیسم است؛ ایدئولوژی نهفته در این اثر جدای از فرهنگ و جامعه عصر نویسنده نیست.
نقد سیاست های نولیبرالیسم برای ایجاد هویت نوین در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
25 - 46
نولیبرالیسم یکی از ایدئولوژی هایی است که هویت های نوینی را در عرصه سیاست، فرهنگ، اجتماع و تربیت ارائه داده است و تمرکز ویژه ای بر سیستم آموزش عالی دارد. این مقاله ابتدا سیاست های نولیبرالیسم را در آموزش عالی با «روش انتقادی» تحلیل می کند و سپس راهکارهایی برای رهایی بخشی آموزش عالی ارائه می دهد. تسلط ارزش های بازارهای اقتصادی بر دانشگاه ها، افزایش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی از طریق آموزش عالی، سیر به سوی دانش زود بازده اقتصادی در سایه رشد علوم فنی و کاهش اهمیت علوم انسانی و هنر، تلقی جوانان به عنوان مصرف کنندگان، افزایش خشونت و فرهنگ عدم مدارا، کاهش فضای انتقاد و بازتولید نظام سلطه از طریق نظام ارزشیابی آموزشی از نمونه های نتایج مخرب نولیبرالیسم در آموزش عالی است. برای رهاساختن آموزش عالی از سلطه فرهنگ نولیبرالیسم چندین راهکار ارائه شده است: ترویج مطالعات فرهنگی، ترویج تفکر انتقادی و تقویت پایه های دموکراسی اجتماعی در دانشگاه ها، تربیت دانشجویان به عنوان مرزگذران فرهنگی، اهمیت دادن به تجارب و فرهنگی بومی و تقویت زبان احتمال.