مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
مغان
حوزه های تخصصی:
پدیده دین به عنوان یکى از مهمترین عناصر تأثیرگذار برفرهنگ و تمدن، بهویژه سیاست، از مباحثى است که همواره دولتها و حکومتها با آن در تعامل بودهاند.
در ایران عهد باستان باورها و معتقدات مذهبى از اهمیتى شگرف برخوردار بوده و هیچگاه گرایش سکولار نسبت به دین مورد تأیید نبوده است. روحانیون به عنوان متولیان امور دینى نفوذ فراوانى در جامعه داشتند و همین عامل، جایگاه آنان را نزد حکومت استحکام مىبخشید. البته در برخى دورهها قدرت لجام گسیخته موبدان، رابطه این طبقه را با دستگاه حاکم دچار چالش مىساخت. در هر صورت، سازش یا نقار با بزرگان روحانى همواره از دغدغههاى اساسى دولتمردان ایران باستان بود که در هر عصرى مبتنى بر سیاست مذهبى حکومت تغییر مىیافت.
کنش و واکنش دین و مذهب نسبت به سیاست و حکومت در ایران باستان، مسئلهاى است که مقاله حاضر به آن خواهد پرداخت.
مغان در روزگار هخامنشیان براساس متون کلاسیک و الواح باروی تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مغان در دربار پادشاهان، مراسم یزش و نیایش را به جای می آوردند؛ اجرای مراسم قربانی، بدون حضور آنان امکان پذیر نبود؛ چراکه مغان را تنها راه ارتباط با خدایان می دانستند. مساله مقاله حاضر بررسی مراسم قربانی و آیینی دوره هخامنشیان و تاثیر آن در افزایش قدرت و نفوذ مغان در ایران باستان است. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از بررسی تطبیقی تلاش دارد براساس نوشته های کلاسیک و الواح باروی تخت جمشید به این پرسش پاسخ دهد که نقش مغان، بخصوص در زمینه مراسم قربانی و آیینی چه تأثیری در عصر هخامنشیان داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با قدرت گرفتن پادشاهان هخامنشی، مراسم قربانی و آیینی نیز باشکوه تر برگزار گردید و در نتیجه، سهمیه و پیشکشی های بیشتری به مغان اختصاص داده شد. این امر باعث قدرتمند شدن مغان، تثبیت جایگاهشان، نفوذ در دولت هخامنشی و تشکیل رتبه های مختلف و همچنین افزایش قدرت طبقه دین مردان در عرصه های دین و دولت در ایران باستان گردید.
بررسی نقش مغان در آیین و تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربارة مغان، خاستگاه اصلی آنها، آیین، آداب و رسومشان بین محققان اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. بعضی معتقدند آنها نه آریایی و نه سامی، بلکه قومی بودند که در ماد می زیسته اند، آنها را جادوگرانی زبده، دیوپرست، روحانیون کیش پیش زردشتی و مخالفان حقیقی زردشت می دانند که چون یارای مقاومت در برابر فراگیر شدن آیین زردشت را در خود نیافتند، به هیأت سردمداران دین زردشت درآمدند. برخی نیز آنها را وارثان برحق زردشت می دانند. برخی نیز معتقدند: آنان روحانیونی بودند که پذیرای پیام زردشت شدند و در رواج آن کوشیدند. بی شک مغان در ترویج آیین زردشت، تأثیری انکارناپذیر دارند. تأثیر مغان و آیین های منسوب به آنها، همانند کشتن خرفستران، خویدوده، به دخمه سپردن مردگان از ترس حملة دیو نسوش و همة تلاش آنها برای دیوزدایی در وندیداد و سایر کتب مذهبی زردشتیان، گویای همین واقعیت است.
خرابات مغان؛ میکده و آتشکده زردشتی
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال دوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۵)
102 - 112
حوزه های تخصصی:
بی شک شعر حافظ چونان منشوری است که از هر زاویه ای به شعر او نگاه شود، جلوه ای از شعر او نمایان می شود. این تجلّی های گوناگون در تمام ابعاد شعر حافظ قابل مشاهده است. در این مقاله با بررسی پیشینه ی معانی پیشنهادی شارحان و حافظ پژوهان، کوشش شده است که به این پرسش، پاسخ داده شود که آیا خرابات مغان در شعر حافظ طبق گفته ی دیگران، به معنی مطلق میکده است و یا معنی دیگر آن، یعنی آتشکده ی زردشتی، ارجح تر است؟ با توجه به شروحی که از اشعار حافظ شده و بررسی کلمه ی خرابات مغان در شعر خود خواجه، به این نتیجه می رسیم که خرابات مغان در شعر حافظ شاید گاهی به معنای کنایی میخانه و یا جای فسق و فجور باشد، اما در اصل با توجه به شواهد و مدارکی که در متن می آوریم، یکی ازمعانی آن، آتشکده ی زردشتی است که در شکل بنای آن، زردشتیان از ساخت خورابه های مهری متأثر بوده اند به نحوی که تابش نور آفتاب بر آتش را روا نمی-داشته اند و حافظ آگاهانه بدین مسأله توجه داشته و آن را در مطلع شعر خود گنجانده است.
کاوشی نو در معنا و مصداق یابی «مجوس» با تأکید بر روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از واژه های پرکاربرد، به ویژه در متون نقلی کهن، واژه «مجوس» است. این واژه در منابع روایی اسلام سهم قابل توجه از احادیث را به خود اختصاص داده است. آنچه حائز اهمیت و مبنای این نوشتار بوده، تعیین مصداق مجوس در متون اسلامی است. دو دیدگاه کلی درباره مصداق مجوس مطرح است. برخی نویسندگان دایره مصادیق مجوس را گسترده دانسته و برای آن فرقه های متعددی نام برده اند که در تعداد و اسامی این فرقه ها با یکدیگر اختلاف دارند. نوشتار پیش رو پس از ذکر موافقان این دیدگاه و نقد دیدگاه آنان، به سرگذشت پیروان ادیان ایران باستان پرداخته و تنها دین زنده ایران باستان را آیین زرتشت دانسته است که پیروان فعالی دارند و تنها زرتشتیان اند که می توانند مصداق مجوس باشند؛ سپس با تحلیل و تطبیق مجوس در روایات اسلامی، این دیدگاه را برگزیده است که تنها مصداق مجوس در متون دینی اسلام، زرتشتیان هستند.
زمینه های پیدایش خرابات و تطورات آن در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم خرابات از بعد لغوی و سپس جایگاه خاص آن در آئین مهرپرستی به دلایل متعددی آن گونه که می بایست مورد بررسی واقع نشده و معنای مستقلی که جامع و مانع باشد برآن مترتب نگردیده است. سیر تاریخی و تطور لغوی و مشربی این واژه نشان می دهد، خرابات در اصل همان «خورآبه» در آیین میترائیسم بوده که با طی مراحلی دشوار، سالک طریق آن مشرب به آنجا ره می یافته است. بعد از اسلام و ظهور مشرب عرفان و تصوف این واژه و مفهوم، با بسامدی فراوان در آثار عرفانی و ادبی متجلی گردید و در ادبیات قلندرانه چنان راه یافت که هر کس به ظن خود از آن تعبیری نمودو متأسفانه نقب انحرافی از این واژه به وجود آمد که با اصل جایگاه خاصی که در آیین میترائیسم داشت؛ تفاوت کلی دارد و متأسفانه در مفهوم عام، به عشرتکده و شرابخانه، نقل به معنی گردید. نگارنده در این مقاله بر آن است تبیین نماید که اصل مفهوم خرابات بر خاسته و برگرفته از چه آیینی است و سیر تاریخی آن چگونه است؟
جستاری در دینِ سیاسی هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
77 - 91
حوزه های تخصصی:
مذهب در حیات سیاسی امپراتوری هخامنشی نقش چشمگیری داشت چنانکه شاهان این سلسله با سیاست های مذهبی خاص خود توانستند بیش از 200 سال بر این امپراتوری عظیم که متشکل از اقوام و آیین های مختلف بود حکومت کنند. در دوره میانه پادشاهی ، سختگیری هایی آغاز شد و در واپسین دوره شاهان این حکومت، شاهد ساختارشکنی و احیاء ریزجریان های مذهبی هستیم که این نوآوری ها از زمان اردشیر دوم آغاز می گردد. بر طبق دیدگاه سنتی مطالعات مذهب هخامنشیان، قاعدتاً می بایست تأثیر آموزه های زردشت را بر این پادشاهان رصد کرد اما برخلاف روش معمول، این مقاله سعی دارد از جهت عکس، تأثیری که هخامنشیان در جهت حفظ و بقای شاهنشاهی خود بر تعالیم زردشتی داشتند بررسی، و بدعت ها و نوآوری های آنان را با تطبیق متون اولیه و ثانویه زردشتی پیگیری کند. با استفاده از روش های تطبیق متون و رهیافت تاریخی، ورود بسیاری از آیین های پیشازردشتی و نیز وجود تأثیرات ثانویه توسط پادشاهان هخامنشی بر آیین زردشتی هویدا شد چراکه این دین نانوشته در زمان هخامنشیان، به راحتی بستر پذیرایی از تغییرات را در این عرصه توسط مغانِ متعصب و آمران سلطنتی -با هدفِ جلب رضایت حداکثری اقوام مختلف ساکن در داخل مرز سیاسی جدید کشور- فراهم می کرد.
بررسی دیدگاه هنریک ساموئل نیبرگ درباره زرتشت پیامبر شمنی
حوزه های تخصصی:
ناهمگونی نظریه ها درباره هویت دینی زرتشت، تاریخ را به لکنت انداخته و زرتشت پژوهان را متحیر ساخته تا آن جا که هر پژوهشگر گزاره ای را عَلَم کرده و مسیری را در تحلیل، برگزیده و در قیاس با پژوهشگر دیگر شناختی کاملاً مغایر از شخصیت زرتشت را به نمایش می گذارد. نظریه نیبرگ درباره «شمن» بودن زرتشت از مهم ترین دیدگاه های شناخته شده در عصر جدید است. هرچند دیگرانی سعی در استبعاد نظریه نیبرگ دارند ولی به نظر می رسد، دلایل و شواهدی که نیبرگ از متن اوستا و متون پهلوی و پدیدارشناسی دین ارائه می کند، بیش از نظریات دیگر قابل دفاع باشد و جنس خلسه و شهود و هم پرسگی و ملاقات ایزدان را با شمنیسم بهتر می توان فهم و معنا کرد تا آن که پیام های زرتشت را در قالب نبوت ادیان ابراهیمی بسنجیم و نگاهی پیامبرانه به زرتشت بیندازیم.